آموزش رفتارهاي مطلوب اقتصادي به فرزندان
بخش مهمي از مسائل اقتصادي خانواده آموزش و تربيت رفتار صحيح اقتصادي به فرزندان است.آموزش اقتصاد به فرزندان به 2 گونه مستقيم و غيرمستقيم صورت مي گيرد. بخش غيرمستقيم که مهمتر هم هست، روش و نوع عملکرد والدين است که خواه و ناخواه حتماً به فرزندان منتقل مي شود. مادران مدير، قانع و صرفه جو، فرزنداني به همين گونه تربيت مي کنند و مادران اسرافکار، تجمل پيشه و مصرف گرا نيز فرزنداني تنوع طلب و مصرف زده به جامعه تحويل مي دهند.لذا اولين و مهمترين گام در تربيت صحيح اقتصادي فرزندان (مثل ساير زمينه هاي تربيتي)، تصحيح عملکرد والدين است.
در شيوه ي دوم، والدين يا مربيان به گونه اي مستقيم عمل مي کنند.مثلاً درباره ي مسائل اقتصادي با فرزندان گفتگو مي نمايند يا در هنگام خريد تذکرات لازم و آموزشهاي ضروري را به آنها مي دهند يا در خانه در مورد مصرف آب، برق، مواد غذايي، نگهداري وسايل و...امر و نهي مي کنند.
فرزندان و مالکيت
«اموالکم التي جعل الله لکم قياماً...»
«اموال شما که خداوند براي شما وسيله قوام و پايداري (زندگي)قرار داده است.» (1)
کودکان خيلي زود با مفهوم مالکيت آشنا مي شوند. از همان اوان زندگي بچه ها در بازي با خواهر و برادر و همسالان خود با معناي «مال من»و مفهوم اينکه «ديگران حق تعرض به محدوده و اموال او را ندارند»مأنوس مي گردند. کمي که بزرگتر شدند اعياد و ديد و بازديدها فرصت خوبي براي گرفتن عيديها و هديه هاي مختلف است. معمولاً والدين هم در همين ارتباط بچه ها را تشويق به پس انداز مي کنند با رفتن به دبستان، بچه ها با پول تو جيبي گرفتن و خريد کردن از بوفه مدرسه يا مغازه سر راه کم کم وارد داد و ستدهاي مالي کوچک مي شوند.بعدها در سن نوجواني برخي به کار و فعاليت در بازار مي پردازند و در جواني هم که به طورجدي وارد بازار کار مي شوند.در اين دوران مسائل زيادي است که ياد گرفتن آنها براي فرزندان ما ضروري مي باشد. برخي از اين مسايل احکام شرعي مسائل اقتصادي امت که والدين بايد با توجه به فتاواي مراجع تقليد خود آنها را بشناسند و به فرزندان هم بياموزند. ولي ذکر برخي از اين مسائل در اين جا هم بي مناسبت نيست:
اگر فرزند دختر ده ساله يا بزرگتر و پسر پانزده ساله يا بزرگتر از طريق کسب، مالي به دست آورند پرداخت خمس آن بر آنها واجب است.
داد و ستد کودک اگر به طور مستقل ـ نه از سوي ولي ـ باشد باطل است خواه هر دو طرف معامله کودک باشند يا يک طرف آن.
داد و ستد کودک مميز در چيزهاي کم ارزشي که رسم مردم در آنها بر معامله با کودکان است، باطل نيست.
کودک نمي تواند قرض بدهد يا بگيرد، اجاره بدهد يا مالي را ببخشد يا چيزي را عاريه دهد يا امانت بدهد يا امانت بگيرد.(2)
امام علي عليه السلام:«المغبون غير محمود ولا مأجور»(3)
«گول خورده (مغبون) نه ارزشي دارد و نه پاداشي.»
يکي از امور اقتصادي خانواده ها، خريد کردن فرزندان مي باشد. خريد کردن از کارهاي خوبي است که مي تواند هم باعث همکاري فرزندان در امور خانه بشود تا کمکي به انبوه کارهاي پدر و مادر باشد و هم عاملي براي ايجاد حس مسئوليت و مهارت براي زندگي مشترک آينده آنها باشد. غير از آنکه گاهي خريد کردن فرزندان بزرگتر در مواقع ضروري براي کوچکترها موجب ايجاد محبت بيشتر بين آنها مي گردد. ولي در اين باره بايد به نکاتي توجه نمود:
اگر با فرزندتان به خريد مي رويد:
در مورد اجناسي که مي خواهيد خريد کنيد از آنها نظرخواهي کنيد تا توجه آنها به ملاکهاي خريد مثل کيفيت و قيمت مناسب، توليد داخلي بودن، سالم بودن کالا،شماره پروانه، تاريخ توليد و... جلب شود.
از همان آغاز از خريدهاي غيرضروري خود داري کنيد تا اين کار براي بچه ها به عنوان يک عادت در بيايد نه اينکه جذب رنگ و ظاهر و تبليغات کالاها شوند و هر چه در چشم زيبا آيد در سبد خريد قرار داده شود بلکه خريد را متناسب با مقدار پول موجود و نياز واقعي و با توجه به اولويتهاي خانواده بايد انجام داد.
اگر فرزندتان را به خريد مي فرستيد:
به مقدار لازم پول در اختيار او قرار دهيد. منظور از لازم، نه مقدار کمتر از ميزان کالاي سفارش شده است تا فرزند شما پس از خريد مقروض و يا احياناً سرافکنده در مقابل مغازه دار و ساير مشتريها نشود و نه خيلي بيشتر از حد نياز، تا وسوسه به خريدهاي غيرضروري نشود.
به مغازه ها و فروشندگان و مسير رفت و آمداو و به مدت زمان رفت و برگشت او توجه و نظارت داشته باشيد.
نوعي برنامه ريزي داشته باشيد که بچه ها مکرراً به خريد نروند. بلکه با کمي هماهنگي، خريدها بيشتر به صورت يکجا انجام شود تا از اتلاف وقت آنها پرهيز شود.
حتي المقدور از فرستادن دختران آن هم به صورت تنها، به خريد خود داري شود و در صورت ضرورت، رعايت احتياطهاي لازم در خيابان و کوچه به خصوص برخورد متين و جدي با فروشندگان مرد به آنها تذکر داده شود.
کودکان را در ساعات ديروقت شب به خريد نفرستيد.
به آنها تذکر بدهيد که هر خريد درست نيست، مانند خريد شانسيها (4) و يا مواد محترقه و يا برخي از مواد غذايي ظاهراً جذاب که از نظر تغذيه اي مضر هم مي باشد مثل يخمکها، پفکها و... و يا خريد مواد خوراکي خارجي که توليد داخلي آن هم وجود دارد و از لحاظ مرغوبيت نيز مناسب است.
به آنها ياد دهيد براي خريد کردن با شما مشورت نمايند و براي خرج کرن پول خود هم برنامه ريزي و دقت داشته باشند.
فرزندان و پول
امام باقر عليه السلام:«خداوند درهم و دينار را براي سامان يابي کار خلق قرار داده است تا بدان وسيله، امور زندگاني مردمان بگذرد و نيازهاي آنان برآورده شود.» (5)
نحوه نگهداري از اسکناس ها را بايد به فرزندان آموزش داد. متأسفانه در کشورساليانه مبلغ بيست ميليارد تومان صرف تبديل اسکناسها مي شود.(6)
با توجه مي توانند از اين ضرر بزرگ ملي جلوگيري کنند. با خريد يک کيف پول که هزينه ي کمي دارد، به راحتي مي توان پول را نگهداري کرد. بچه ها بايد ارزش پول درآوردن و پول نگهداشتن و پول خرج کردن را بدانند.
آنها بايد بدانند که پول نعمتي از جانب خداست که از زحمات فراوان پدر و مادر به دست مي آيد. لذا نبايد به راحتي از بين برود و بايد در قبال آن احساس مسئوليت کنند. ضمن آنکه بايد اين را هم بدانند که پول وسيله است، نه هدف و در برخورد با پول بايد نه آنقدر وابسته بوده که به مرز بخل و خساست رسيد و نه آنقدر بي توجه که به مرز اسراف و زياده روي وارد شد. به همين خاطر بايد به آنها آموزش داد که پول توجيبي خود را به اندازه و به جا خرج کنند.به جا و اندازه بودن را هر خانواده با توجه به شرايط خود به فرزندان آموزش مي دهد. مديريت خانواده سعي کند پول توجيبي بيش از اندازه نياز فرزندان به آنها ندهد و با محاسبه ي نياز هفتگي يا ماهانه بچه ها و با گفتگو و توافق اين پول را در اختيار او گذارد. ضمن آنکه مي توان گه گاه آنها را تشويق به دادن صدقه از پول خود يا شرکت در خيريه هاي فصلي نمود. هم چنين مي توان آنها را راهنمايي و تشويق کرد که اضافه پول توجيبي ها يا عيديهاي خود را پس انداز نموده و در موارد مهمتر خرج نمايند.
فرزندان و حفظ اموال
امام صادق عليه السلام:«احتفظ بما لک فإنه قوام دينک» (7)
«مال خود را نگهداري کن که مايه پايداري دين تو است.»
از ديگر آموزشهاي ضروري به فرزندان، توجه دادن آنان به حفظ اموال مي باشد،
برخورد توپ با شيشه و شکسته شدن آنها يا وارد شدن ضرر به اموال ديگران، نباشد، که اين کار مستلزم صرف هزينه هاي مادي و زماني زيادي است و بر پدر و مادر واجب است از پول پس انداز فرزند (اگر دارد) و يا از پول خودشان خسارت وارده را جبران نمايند. علاوه بر آنکه آبروي فرزند نيز نزد ديگران مخدوش مي شود. والدين مي توانند به کودکان بياموزند براي بازکردن در نوشابه از قاشق و چنگال استفاده ننمايند، درها را آهسته ببندند، آب زياد مصرف نکنند، در نگهداري وسايل خود انظباط و نظم داشته باشند و... تا با ايجاد احساس مسئوليت در آنها اين دقت و آموزش ها تدريجاً براي حفظ اموال عمومي نيز گسترش يابد. مثلاً از وسايل مدرسه به نحو صحيح استفاده نمايند.به ميز و نيمکت و در و ديوار وسايل همکلاسي هاي خود ضرر و صدمه اي وارد نکنند.بدون اجازه دست به جيب و کيف افراد ديگر ولوازم خانواده خود نبرند، و براي برداشتن وسايل ديگران از آنها اجازه بگيرند (رعايت همين نکته از بسياري درگيري هاي خانگي فرزندان جلوگيري مي کند)کرايه تاکسي و اتوبوس را به طور کامل بپردازند و کوتاهي در پرداخت آن را زرنگي ندانند و به خاطر اين امور دوستان خود را تأييد ننمايند.بلکه کوتاهي نمودن در اين امور را يک ضرر معنوي به خود و ضرر مادي به جامعه بدانند.به طور کلي براي ماليکيت ديگران و حدود آن اهميت قائل شوندو حق الناس را مهم بدانند. توجه دادن بچه ها به اين امور عامل مهمي است که بعدها در بزرگسالي وقتي در جامعه متصدي شغل و فعاليتي شدند نسبت به اموال و حقوق مردم مراعات حدود و ضوابط را بنمايند.
فرزندان و کار
امام صادق عليه السلام:«...و انسان اگر کاري نداشته باشد، از گستاخي و بيهودگي و ناسپاسي به راههايي کشيده مي شود که به حال او و نزديکانش
کشيده شدند...» (8)
تشويق فرزندان به کار کردن از وظايف تربيتي والدين است. کار کردن را بايد به عنوان يک ارزش مثبت به فرزندان آموزش داد. آغاز آنهم از همان ابتداي کودکي است که کودک براي همکاري در امور ساده و پيش پا افتاده تشويق شود. با بزرگ شدن کودکان مي توان انسانهايي را که با کار و تلاش پيگير و پشتکار فزاينده ي خود به درجات عالي انساني و اجتماعي رسيده اند به عنوان الگو معرفي کرد. متأسفانه بسياري از جوانان اين گونه هستند که مي خواهند خيلي زود به همه چيز برسند و از ابتداي زندگي همه چيز داشته باشند در حاليکه بايد به آنها يادآوري نمود که جوهره ي زندگي کار است و کار.امام صادق عليه السلام مي فرمايند:«دانه براي خوراک آدمي پديد آمد و آسياب کردن و خمير کردن و نان پختن تکليف انسان گشت. پشم براي لباس انسان آفريده شد و باز کردن و رشتن و بافتن وظيفه ي او گرديد درخت پديد آمد و کاشتن و نگهداري آن بر عهده ي انسان قرار گرفت و در هر پديده اي از پديده ها جايي براي کار و تلاش آدمي باقي گذاشته شد، زيرا که صلاح حال آدمي در همين است...» (9)
حتي همه ي آنهايي که به عنوان افراد ثروتمند شناخته شده اند، ساليان سال کار کرده اند تا به اينجا رسيده اند. جوانان ما بايد بدانند که کار عامل مهم تربيت، کسب تجربه و تشخيص اجتماعي و به دست آوردن مهارتهاي زندگي و رشد استعدادها و بروز خلاقيتها است. در واقع کار قانون حيات آدمي است. سستي و تنبلي بلا و آفت مي باشد و همانطور که آهن بر اثر زنگ از بين مي رود و بطالت هم قلب نوجوان و
که دائم به کارهاي مفيد اشتغال داشته باشند. بي کاري موجب عدم تعادل و کسالت روحي و مادر انواع بزهکاري هاست در حاليکه کار و کوشش موجب ايجاد تجربه و مجموعه تجربه ها نردبان ترق و تعالي و استقلال است.
گفتگو هاي خانوادگي
«ليس للانسان الا ما سعي، و أن سعيه سوف يُري» (10)
«انسان جز حاصل کوشش خويش چيزي ندارد و نتيجه ي کوشش وي به زودي ديده مي شود.»
يکي از روشهاي تربيت ايجاد رفتار اقتصادي، ترتيب دادن گفتگوهاي خانوادگي درباره ي مسائل اقتصادي است. سؤالات فرزندان، اتفاقات مختلف در جامعه، کم و زياد شدن درآمد خانواده و... فرصتهاي مناسبي است که گفتگوهاي جمعي صورت بگيرد. پدران و مادران آگاه از اين موقعيتها استفاده نموده و به بچه ها آموزش مي دهند. از مهمترين مباحث، توضيح وضع و پايگاه اجتماعي خاص خود است. منظور از «وضع» اين است که از حيث امکانات، زندگي هر کس با ديگران تفاوتهايي دارد که اين تفاوتها برخي جبري و برخي اختياري است. کودکان و نوجوانان در مدرسه، اجتماع يا در مهمانيها، با همکلاسيها يا افرادي برخورد مي نمايند که مثلاً لباسها و يا لوازم خيلي متنوع و قشنگ دارند يا خيلي راحت پول خرج مي کنند. اينها ممکن است سؤالات و يا ابهاماتي را براي فرزندان به وجود آورد يا آنکه انگيزه اي شود تا آنها از وضعيت خود
دچار نارضايتي شده و درخواستهاي گوناگوني را از والدين داشته باشند. براي آنها بايد توضيح داده شود که هر خانواده داراي جايگاه و وضع اجتماعي خاص خود است. گر چه خانواده ها مي توانند و بايد تغييراتي را در وضعيت خود به وجود آورند ولي اين مسئله بسيار مهم است که هرگز نبايد در اين ارتباط دچار چشم و هم چشمي ها و رقابت هاي فرساينده شد، بلکه بايد به گونه اي همه جانبه و با رعايت شرايط، به خصوص رعايت حدود الهي و حلال و حرام و ضرورت حضور فيزيکي و معنوي و تربيتي والدين در خانه به اين مسائل پرداخت. فرزندان بايد ياد بگيرند که قانع باشند و براساس آنچه که دارند باخلاقيت وتلاش، امکانات بهتري فراهم نمايند و نسبت به داشته هاي ديگران حسادت نورزند.والدين هرگز نبايد از کمبودها و نداشته ها بنالند. به خصوص مادران فهميده نبايد کاستيهاي زندگي را در پيش چشم فرزندان به رخ پدرو اعضاي خانواده بکشند بلکه برعکس به هنگام شکايت فرزندان توجه آنها را به نقاط مثبت زندگي جلب کرده و با ارج گذاري بر زحمات پدر، آنها را به کار و تلاش بيشتر و آينده ي بهتر و تأمين درآمد از راه حلال اميدوار و تشويق نمايند. شکرگزاري خدا را به خاطر نعمتهاي بي شمارش يادآوري نمايند و ميانه روي و اعتدال را به آنها آموزش دهند و درس خودباوري و تمرين اعتماد به نفس، به آنها بدهند.
توجه به اين نکته ضروري است که احساس رفاه و آسايش، مهمتر از داشتن وسايل و اسباب متعدد است. چه بسيار خانواده ها هستند که با آنکه داراي امکانات رفاهي فراواني مي باشند احساس رضايت و آرامش نمي کنند زيرا ارزش داشته هاي خود را نمي دانند (11) و چه بسيار افراد که با رضايتمندي و قناعت از حداقل امکانات با مديريت و دقت استفاده و رفع نياز مي نمايند زيرا که:«و لا کنز اَغني من القناعه» (12) هيچ گنج و ثروتي بي نياز کننده تر از قناعت نيست.
در اين گفتگوها مي توان روشهاي جلوگيري از اسراف را به فرزندان آموزش داد
و حتي با سؤال از فرزندان و تحريک خلاقيت آنان از خودشان خواست که با ابداع روشهاي جديد و ارائه ايده هاي نو شيوه هاي بهره وري را نشان دهند، و يا آنچه را که در اين زمينه آموخته اند به بقيه ي اعضاي خانواده بياموزانند. هم چنين با بيان تجارب شخصي و يا شخصيتهاي تاريخي به خصوص مردان الهي و اوليائ دين و يا حوادثي که در ملل ديگر اتفاق افتاده به آنها ياد داد که چگونه مي توان با کار سالم و خلاقانه و توأم با پشتکار و با توکل بر خدا و نيز با مشورت و ياري دادن به آنها شغل مناسب و زندگي پاک و شيرين داشت.
مشکلات حاد اقتصادي در خانواده و راهکارهاي برون رفت از آنها
«و لنبلونّکم بشيء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس و الثمرات و بشرالصابرين» (13)
«و حتماً شما را به چيزي از ترس و گرسنگي و کاستي در اموال و جانها و ثمرات آزمايش مي کنيم و صابران (در اين سختيها را)بشارت بده.»
اين قرار حتمي الهي است که در فرا روي سرنوشت انسانها گذاشته شده است.معمولاً انسانها در دوره اي از عمر خود به فراز و فرود مادي گرفتار شده اند.کافي است کمي پاي صحبت گذشتگان خود بنشينيم که خاطرات و عبرتهاي فراواني را به همراه دارد. انسان عاقل نه از فراز دنيوي مغرور مي شود و نه از فرود آن دچار يأس و سستي مي گردد، بلکه همواره در تلاش زيستن بر مرز اعتدال است. زندگي فرد معتدل نه با اسراف و ريخت و پاش است و نه با تنگ گيري و بخل و خست؛ نه در داشتها طغيانگر است و نه درنداشتنها مأيوس و بداخلاق مي باشد.
علل پيدايش مشکلات
نابسامانيهاي شديد اقتصادي در خانواده معمولاً بر اثر مسدود شدن راههاي درآمد
اتفاق مي افتد که برحسب مدت انسداد، وضعيت پس انداز خانواده، وجود حمايتهاي جانبي از خانواده ،تعداد افراد خانواده و تلاش آنها و مهمتر از همه شيوه ي مديريت خانواده دچار شدت و ضعف است.
هم چنين بحرانها گاه مي تواند به علت از دست دادن سرپرست خانوار که وظيفه تأمين معاش خانواده را برعهده داشته اتفاق بيفتد که در اين حال خانواده علاوه بر ضربات عاطفي ناشي از فقدان عزيز خود، قطع شدن راه درآمد يا کاهش شديد آن را نيز بايد تحمل کند. گاه ممکن است که مشکلاتي حاد بر اثر بيماري، تصادف، ازکار افتادگي، ورشکستگي اقتصادي سرپرست خانوار و يا بيماري سخت و پرهزينه ي يکي از افراد خانواده و يا تنبلي و تن پروري اعضاء روي دهد. برخي بحرانها نيز نه به علل درون خانوادگي بلکه به خاطر عوامل خارج از محيط خانواده تحميل مي شود، مثل آثار حوادث طبيعي از قبيل زلزله، سيل و... و يا سياستهاي اقتصادي دولتها و يا حتي سياستهاي جهاني که بر خانواده ها تأثير مي گذارد. به طور مثال ممکن است برخي تصميمات دولتها منجر به تعطيلي کارخانه ها يا حذف و ادغام شرکتها شود که اين خود موجب بيکاري اجباري افراد زيادي مي گردد و يا سياسيتهاي بانک جهاني و يا سياستهاي جهاني سازي که از طريق دول بزرگ جهاني بر کشورهاي توسعه نيافته اعمال مي شود، خود نيز از عوامل ايجاد نابساماني اقتصادي خانواده است.به هر حال اينها حوادثي است که کم و بيش دامنگير خانواده ها مي شود، از نگاه ديگر، همان آزمايشات الهي است که برخي از مردم وسيله آزمايش برخي ديگر مي شوند (14) و در گردونه اين حوادث است که انسانها و ملتها جوهره ي اصلي خود را بروز داده و سرنوشت سعادتمندانه و يا شقاوتمندانه را براي خود رقم مي زنند.
راههاي برون رفت از مشکلات حاد اقتصادي
به همان ترتيب که عوامل ايجاد بحرانها در درون يا برون خانواده شکل مي گيرد،
راههاي رهايي از اين مشکلات نيز به دو دسته درون خانوادگي و برون خانوادگي تقسيم مي شوند.
2-4-راهکارهاي درون خانوادگي:
1-2-4-مديريت صحيح
«و من يتّق الله يجعل له مخرجاً» (15)
«و هر کس تقوا در رعايت حدود الهي را پيشه کند خداوند براي او راه خروج قرار مي دهد.»
مهمترين عامل گذر از بحرانها و مشکلات، مديريت صحيح و خردمندانه است. شرايط سخت، عامل مؤثري براي به فعليت درآورده شدن استعدادهاي عالي انساني است لذا مديريت در مواجهه با مشکلات حاد نه تنها خود را نمي بازد بلکه با تدبير به سر و سامان دادن اوضاع نابسامان موجود مي پردازد. او سعي مي کند با شناخت شيوه هاي سالم و مشروع راههاي جديد کسب درآمد را انتخاب کند. او با دست يازيدن به گنجينه ي بيکران رحمت و نعم الهي به وسيله کليد دعا و توکل بر خداي روزي بخش و توسل به ائمه اطهار عليهم السلام که وسايط نجات اند (16) روحيه ي اميدواري و نشاط را در اعضاي خانواده ايجاد مي کند و با توضيح و تشريح وضعيت موجود به خصوص براي فرزندان و توجه دادن آنها به گذران بودن حوادث و مشکلات و بيان عبرتهاي تاريخي و داستانهاي زندگي انسانهاي ديگر، آنها را به صبر، قناعت، اميدواري، کار بيشتر و حفظ کرامت انساني دعوت مي کند.
استفاده از پس اندازها:
معمولاً خانواده هايي که بطور نسبي از توان مادي بهره مند باشند سعي مي کنند با دورانديشي گونه هاي مختلف از پس انداز را (مثل ذخيره کردن اضافه درآمد در بانک يا خريد سهام يا زمين و...) براي خود و فرزندانشان تأمين نمايند. حتي در موارد زيادي ديده شده که مادر خانواده فداکارانه از طلا و جواهرات خود طرفنظر کرده و صرف گذران دوران سخت کمبود درآمد نموده است، ولي با توجه به شرايط اقتصادي کشور خانواده هاي زيادي هم هستند که حتي توان پس انداز ندارند. لذا لازم است آنها از خدمات و همکاري ديگر نهادهاي اجتماعي بهره مند شوند.
همکاريهاي درون خانواده:
در زمان بروز نابسامانيهاي اقتصادي يکي از بهترين شيوه هاي برون رفت، همکاري هاي دروني افراد خانواده مي باشد. آثار اين همکاريها غير از خروج خانواده از وضعيت بحراني، مي تواند به صورت يک تجربه غني براي سازندگي شخصيتي فرزندان و افزايش مهر و محبت بين اعضا خانواده باشد. تجربه اي که سالها بعد فرزندان خانواده با به يادآوردن آن دوران سخت، محبت و علاقه و وابستگي و احساس حق شناسي بيشتري نسبت به هم خواهند داشت. اين همکاري ها مي تواند به اشکال مختلفي باشد. مثل کنار گذاشتن خواسته ها و توقعات درجه دوم و چندم براي چيزهايي که ضرورت جدي براي خريد آنها وجود ندارد يا مثلاً فرزندان بزرگتر زودتر وارد بازار کار شوند و يا اگر در حال تحصيل هستند به طور موقت از ادامه تحصيل خودداري کرده و به اشتغال بپردازند و يا ضمن تحصيل با حذف اوقات فراغت به کار کردن و تأمين درآمد بپردازند. هم چنين زن خانواده نيز مي تواند در داخل خانواده به اشتغال در اموري مثل خياطي، قاليبافي، صنايع دستي و... به بهتر شدن اوضاع کمک کند. از راههاي ديگر که براي سبک کردن بار هزينه ي زندگي و خروج از
مشکلات حاد اقتصادي خانواده، مي توان انتخاب نمود کوچ کردن به مناطقي است که سطح مخارج زندگي در آنجا سبک تر است. مخارج زندگي در شهرهاي بزرگ که معمولاً به دليل فاصله ي زياد بين مراکز توليد و مصرف، کالاها گرانتر به دست مصرف کننده مي رسد، سنگين تر است و اجاره مسکن و هزينه رفت و آمدها و نيز مصارف جانبي و... هزينه هاي بيشتري را بر خانواده تحميل مي کند، لذا کوچ کردن خانواده به مناطق کم هزينه تر کمک مهمي براي پايين آوردن سطح مخارج خانواده است.
حمايتهاي فاميلي:
يکي ديگر از راههاي گذر از دوران سخت شدائد مادي خانواده، همکاريها و حمايتهاي افراد فاميل به خصوص بزرگان قوم مي باشد. در باب احکام خانواده و مسائل نفقه در فتاواي مراجع گرانقدر آمده است که در صورت ناتواني مرد از تأمين نفقه خانواده، بر پدراوست که به تأمين مخارج او و فرزندانش اقوام نمايد (در صورت ناتوانايي). هم چنين رسيدگيهاي ساير اقوام غير از رفع نيازهاي مادي، تأثير عاطفي و پيوستگي بيشتر افراد فاميل را موجب مي شود گذشته از آنکه کمکهاي فاميلي و اقدام به دليل شناخت بهتر افراد فاميل از يکديگر سريعتر و بدون گرفتار شدن در چرخه روابط اداري و بدون آنکه فرد گرفتار از آبروي خود، نزد دستگاهها و افراد بيگانه مايه بگذارد، انجام مي شود. لازم است اين کمکها شايسته و عاقلانه و بارعايت شئونات انساني و به تعبير قرآن بدون منت و اذيت صورت گيرد.
هم چنين مي توان با ايجاد صندوق قرض الحسنه فاميلي توسط بزرگان خانواده قدم مؤثري براي کمک به اقوامي که گرفتار مشکلات و محتاج به وام هستند، برداشت. وجود اين نوع صندوق ها در فاميل موجب بيشتر شدن همبستگي خانوادگي و همين طور گرفتار نشدن نيازمندان در چرخه ي رباخواري مي شود.
براي انجام اين امر برخي از اقوام مي توانند پيشگام شده و بعد از جمع آوري مقداري پول از هر فرد فاميل (ضمن ثبت نام و مشخصات و مقدار پول وي در يک دفتر
مخصوص)و با رعايت مقررات شرعي و عقلي هر چند يکبار به يکي از اقوام مقداري قرض داده و او هم ملزم شود که هر ماه مقداري از قرض را به صندوق برگرداند.
راهکارهاي برون خانوادگي
بخش ديگري از راههاي برون رفت از بحرانهاي اقتصادي خانواده، کمکهايي است که از طريق نهادهاي غيرخانوادگي ارائه مي شود که خود به دو دسته نهادهاي حکومتي و سازمانهاي خيريه مردمي تقسيم مي شود. بهتر است در کمک گيري از مراکز دولتي دقت و ملاحظه بيشتري بر سالم بودن نحوه ي کمک رساني اين سازمانها بشود تا مبادا کمکهاي ارائه شده در هنگامه ي بحرانها، ابزار وابستگي و گرفتاري بيشتر خانواده به اين نوع مراکز نشود. (17)
بيمه ها:
انواع بيمه ها مي تواند کمک مهمي براي جبران خسارتهاي وارده باشد، مثل بيمه آتش سوزي، زلزله، بيمه هاي حوادث رانندگي، بيمه عمر، بيمه سرقت، بيمه مسئوليت و...
بيمه آتش سوزي به خصوص براي مکانهاي پرخطر و کم نفوذ مثل بازارهاي تو در تو و قديمي که با کمترين شعله ي آتش مغازه هاي زيادي در کام آتش فرو مي روند، يا بيمه سيل و زلزله براي محلات پر احتمال براي اين نوع خطرات و اماکن سست، و بيمه هاي حوادث رانندگي مثل بيمه بدنه و بيمه شخص ثالث، کمکهاي شاياني است که در حوادث ومواقع از دست دادن اموال و سرمايه هاي زندگي، نه تنها از بدتر شدن وضع جلوگيري مي کند بلکه عامل جبران و کمک براي از سرگيري روال عادي زندگي مي باشد.
کميته امدام امام خميني:(18)
يکي از مهمترين نهادهاي خدماتي جامعه، کميته امدام امام است که در خدمت اقشارکم درآمد و محروم جامعه مي باشد، طبق اساسنامه کميته امداد هدف از تشکيل کميته ارائه خدمات حمايتي، معيشتي، فرهنگي براي نيازمندان و محرومان داخل و خارج کشور به منظور تأمين خوداتکايي، تقويت و رشد ايماني با حفظ کرامت انساني است. مرکز اصلي امداد تهران است.
خانواده هايي که به طور جد گرفتار مشکلات حاد اقتصادي هستند مي توانند با شناسايي که از طرف اين کميته انجام مي شود از انواع کمکهاي نقدي، جنسي، تحصيلي، بهداشتي و درماني، تأمين شغل و... بهره مند گردند و تا حدي از زيربار فشار و مشکلات اقتصادي نجات يابند.
سازمان تأمين اجتماعي: (19)
تأمين اجتماعي نتيجه ي يک روند تاريخي است که امروزه به عنوان يکي ازشاخص هاي توسعه يافتگي کشورها مطرح است. اهميت واقعي تأمين اجتماعي زماني آشکار مي شود که بدانيم امروزه تمام کشورهاي جهان، با نگاه حمايتي از نيروهاي کار و توليد و ايجاد آرامش کارگران به منظور جلوگيري از مشکلات ناشي از بيکاري، بيماري، از کارافتادگي، سالمندي کارگران و نيز حمايت از خانواده هاي آنها هنگام بيماري و يا پس از فوت بيمه شده اصلي به آن اهميت ويژه اي مي دهند.
در کشور ما مأموريت اصلي اين سازمان پوشش کارگران مزد و حقوق بگير (به صورت اجباري)و صاحبان حرف و مشاغل آزاد (به صورت اختياري) است.سازمان
تأمين اجتماعي يک سازمان عمومي غيردولتي است که بخش عمده منابع آن از محل حق بيمه ها (با مشارکت بيمه شده و کارفرما) تأمين مي شود و متکي به منابع دولتي نيست، مهمترين تعهدات و خدمات سازمان تأمين اجتماعي عبارت است:
حمايت در برابر حوادث، بيماري، بارداري و...، مستمري بازنشستگي، از کارافتادگي، بازماندگان.
مقرري بيمه بيکاري.
غرامت دستمزد ايام بيماري، بارداري و...
کمک هزينه ازدواج و کفن و دفن
اين سازمانها در تمامي استانها داراي مراکز بيمه اي و مراکز درماني مي باشد که به بيمه شدگان و مستمري بگيران خدمات ارائه مي دهد.
سازمان بهزيستي: (20)
يکي ديگر از سازمانهاي خدماتي، سازمان بهزيستي مي باشد، اين سازمان خدماتي را جهت کمک به توانمندي معلولين، پرداخت حق بيمه کارگران معلول، اخذ موافقت اصولي و پروانه جهت فعاليت مؤسسات غيردولتي و خيريه براي اموري مثل بازپروري معتادين، خانه سلامت دختران و زنان، مراکز توانبخشي بيماران رواني مزمن، کمک به اشتغال و ارائه خدمات مهارتي و تخصصي افراد انجام مي دهد.
هم چنين استفاده از وامهاي بانکي، سهام عدالت، تسهيلات صندوق مهر امام رضا عليه السلام، تسهيلات و وامهايي جهت اشتغالزايي، تعاوني، کمکهاي سازمان بازنشستگي و... امکانات و کمکهايي است که مي تواند جهت سبک شدن بار کمرشکن مشکلات اقتصادي خانواده به کار گرفته شود.
گرچه کمکهاي سازمان هاي مذکور با فراز و نشيبهايي همراه است ولي در موارد زيادي هم منجر به حل مشکل مراجعين مي شود، لکن اصل بايد بر خوداتکايي و استقلال در تأمين درآمد مشخص از راههاي صواب باشد.
در انتها بايد افزود که در حوادثي مثل زلزله و سيلها، رعايت نکات ايمني (از قبل)، ايجاد آمادگي هاي لازم در افراد و اماکن تجاري و مسکوني و... از گسترش بحرانها جلوگيري مي کند.
پي نوشت:
1-سوره نساء آيه 4.
2-احکام کودکان از تولد تا بلوغ، محمد حسن فلاح زاده.
3-وسائل الشيعه، ج12،ص4.
4-از نظر شرايط صحت معامله، جنس مورد معامله بايد براي خريدار مشخص باشد و بداند در مقابل مقدار پولي که مي پردازد چه چيزي را دريافت مي کند.
5-هي (الدنانير و الدراهم)خواتيم الله في ارضه، جعلها الله مصحه لخلقه و بها تستقيم شؤونهم و مطالبهم.امالي طوسي، ج2،ص133.
6-طبق آخرين برآوردها در سال 1385، ساليانه مبلغ بيست ميليارد تومان صرف تبديل اسکناسها مي شود.
7-امالي طوسي، ج2،ص292.
8-بحار، ج3،ص86.
9-همان.
10-سوره نجم، آيات 40-39.
11-در سيره ي پيامبر اکرم (ص) نقل شده است که ايشان نعمتهاي الهي را گر چه کم بود بزرگ مي شمرد و هرگز مذمت نمي کرد. تفسير الميزان، ج6،ص321.
12-نهج البلاغه، کلمات قصار، 371.
13-سوره بقره آيه 155.
14-سوره محمد آيه 4.
15-سوره طلاق آيه 2.
16-نهج البلاغه، نامه 31، سپس خداوند کليد گنجينه هاي خود را در دست تو قرار داده است که به تو اجازه ي دعا کردن فرمود. پس هرگاه اراده کردي مي تواني با دعا درهاي نعمت خدا را بگشايي تا باران رحمت بر تو ببارد.
17-چنانچه در بعضي از موارد ديده شده برخي از افراد با پرداخت چند وام صوري به ديگران و جلب اعتماد آنان پولهاي افراد زيادي را جمع کرده و به نفع خود استفاده نموده اند و يا در برخي از حوادث غير مترقبه بعضي از NGO هاي خارجي در ظاهر کمکهاي انسان دوستانه، به فعاليتهاي تبليغي فرهنگي بيگانه پرداخته اند.
18-پايگاه www.emdad.ir
19-پايگاه www.tamin.org
20-پايگاه www.behzisty.ir
منبع:کتاب اقتصاد در خانواده