خصوصيات اخلاقي آيت الله گلپايگاني (ره) - 3
-(5 Body)
|
خصوصيات اخلاقي آيت الله گلپايگاني (ره) - 3
Visitor
346
Category:
دنياي فن آوري
امام باقر عليه السلام به جابر فرمود: « ولايتنا ولاية الله التي لم يبعث نبياً قطّ الا بها: ولايت ما اهل بيت همان ولايت خداست. خدا هيچ پيامبري را به رسالت مبعوث ننمود مگر آنکه پايبند ولايت ما اهل بيت عليهم السلام باشد. کتاب شريف بصائر الدرجات. » امام صادق عليه السلام فرمود: « ان حبنا اهل البيت ينزله الله من السماء له خزائن تحت العرش کخزائن الذهب و الفضه لا ينزله الا بقدر و لا يعطيه الا خير الخلق ... محبت ما اهل بيت پيامبر را خداوند از آسمان فرو مي فرستد و براي آن خزائني است در زير عرش پرودگار، همچون خزائن زر و سيم که جز به مقدار معين و مقرر نازل نخواهد شد. و جز بهترين خلق خدا از آن بهره مند نخواهد شد ... » آيت الله گلپايگاني(ره) خودش که از تبار نيکان و شاخه اي از شاخه هاي ولايت بودند، سينه اي سرشار از عشق و دلدادگي نسبت به ائمه معصومين عليهم السلام بويژه امام حسين را داشتند. از جمله ويژگي هاي بارز ايشان ارادت شديد به اهل بيت(ع)، مخصوصاً وجود مقدس حضرت سيد الشهداء (صلوات الله عليه) بود که خيلي بارز بود ايشان به محض اينکه نامي از خاندان پيامبر اکرم صلي الله عليه و اله و سلم برده مي شد حال خاصي پيدا مي کردند. اگر اشاره به مصيبتي مي شد چشمانشان پر از اشک مي شد. مقيد بودند مجالس بزرگداشت اهل بيت بخصوص مجالس عزاداري را به موقع خودش برگزار کنند و خودشان شرکت فعال داشتند. بايد گفت ايشان عشق به اهل بيت داشتند نه تنها ارادت، و محبت، محبت بسيار فوق العاده و بيّني بود. روي آن ارادت و محبت اهتمام به برگزاري مراسم سوگواري ائمه طاهرين داشتند و در تمام شهادات و مناسبتها در منزل ايشان مجلس عزا برگزار بود در ماه محرم و صفر در منزل ايشان مجلس روضه خواني برگزار بود. و در شهادت مادرش صديقه طاهره حضرت زهرا(س) در روزهاي يازدهم و دوازدهم و سيزدهم جمادي الاول و اول و دوم و سوم جمادي الثاني در منزل ايشان مجلس عزاداري برگزار بود. با آن کهولت سن و رتبه علمي و مرجعيت که داشتند احياناً روز شهادت حضرت زهرا از منزل خويش در جلو هيئت سوگواران براي عرض تسليت به حرم مطهر حضرت معصومه(س) مشرف مي شدند، علاوه بر اين در طول سال در روزهاي پنج شنبه مجلس روضه در منزل ايشان برگزار بود. علاقه ايشان به آستان مقدس سيدالشهداء عليه السلام به حدي بود که عصر عاشورا بستگان را پيرامون خويش جمع مي کردند و شخصاً روضه مي خواندند، و اين سيره ايشان تا آخر عمر شريفشان ترک نشد و تا محرم سال 1414 هـ ق اين عمل را انجام مي دادند. و خودشان در اين باره مي فرمودند: « مي خواهم نامم در زمره روضه خوانهاي سيدالشهداء عليه السلام ثبت شود. » آري او اخلاص و ارادت به امام حسين را براي خود بالاترين رتبه مي دانست. چنان به مقام والاي ائمه طاهرين عليهم السلام ارادت و اخلاص داشت. که در مجالس اهل بيت عليهم السلام چنان مي نشست که گويا يکي از معصومين در مجلس حاضر است. روي اين جهت هيچ گاه در مجلس اهل بيت بدون عمامه و لباس روحانيت نمي نشست. حتي هنگامي که ضعف و کسالت زيادي که بر ايشان غلبه کرده بود و قادر به حرکت نبودند. از طرفي عازم سفر استعلاجي نيز بودند کليه مقامات و بزرگان براي عيادت مي آمدند ايشان توانايي نشستن را نداشتند و در همان حالت خوابيده از آنان جوياي حال مي کردند. تا اينکه قرار شد حجت الاسلام سيد صادق شمس (يکي از منبريهاي قم) براي قرائت حديث کساء مشرف شوند، ايشان فرمودند: « ذکر ائمه در خدمت ائمه است و در خدمت ائمه بايد مؤدب نشست. » و با زحمت فراواني عمامه گذاشته و عبا و قبا مي پوشند و به شکل کسي که در محضر يک بزرگي نشسته جلوس کردند . و نيز از فرزند ايشان نقل شده است: « چند سال قبل ايامي که آقا در بيمارستان بستري بود لباس مخصوص بيماران را به تن داشتند. شخصيتهاي بزرگ علمي و سياسي به ملاقات ايشان مي آمدند. ايشان که در دوران نقاهت بودند با همان لباس مخصوص آنها را مي پذيرفتند. زيرا مشکل بود که تغيير لباس دهند تا اينکه يک روز فرمودند: « دلم تنگ شده اشتياق به شنيدن مصيبت حضرت امام حسين عليه السلام دارم کسي بيايد و ذکر مصيبتي کند. » هنگامي که آقايي براي ذکر مصيبت حاضر شد. به ايشان اطلاع داده شد. فرمودند صبر کنيد تا لباس رسمي و اصلي خود را بپوشم و براي استماع مصيبت امام حسين عليه السلام خويش را آماده کرده و لباس مخصوص و رسمي خويش را پوشيدند و آماده استماع ذکر مصائب حضرت سيدالشهداء شدند. ايشان به قدري نسبت به اهل بيت(ع) احترام داشتند که حتي اگر در مجلس خصوصي هم ذکر مصيبت اهل بيت مي شد ايشان به احترام ذکر مصيبت اهل بيت عمامه به سر مي گرفت و تقيد خاصي در اين امر داشت. چنان اخلاص در اين باب داشتند که اشک چشمي که براي مصيبت اهل بيت ريخته مي شد نزد ايشان ارزش والايي داشت. يکي از آشنايان آقا نقل کردند: « يک وقت قبل از شرکت ايشان در مجلس روضه از آقا اجازه خواستم که قطره چشمانش را بچکانم، که زمانش به تأخير نيفتد، فرمودند: « اگر چه من اين قطره را پاک مي دانم ولي ميل ندارم به اشک چشم براي امام حسين چيزي مخلوط شود. » ايشان توجه خاصي به ارباب و وليّ خودش حضرت صاحب العصر و الزمان (عج) داشتند و هيچگاه عرض اخلاص و ارادت به محضرش را ترک نمي کردند. هرگاه حوزه دچار مشکلي مي شد متوسل به حضرت شده و يا به مسجد جمکران مشرف مي شدند و براي حل اين مشکل از حضرت کمک مي خواستند.
|
|
|