چيزي که يک ميليونر در مورد کسب و کار بزرگ به من گفت
-(6 Body)
|
چيزي که يک ميليونر در مورد کسب و کار بزرگ به من گفت
Visitor
315
Category:
دنياي فن آوري
اگر خوش شانس باشيد ناصحاني( مرشدان) که در کسب و کار شخصي خودش موفق بوده را مي يابيد که مي توانند شما را نيز در مسير موفقيت راهنمايي و هدايت کنند. اگر واقعاً خوش شانس باشيد و اين افراد در صنعت و حرفه شما حضور داشته باشند، بيش از يک پشتيبان براي تصميمات شما خواهند بود. افراد فوق العاده خوش شانس اندکي وجود دارند که يک ناصح مسير فکري شان را در مورد کسب و کار تغيير دهد . چندين سال پيش، من با يک چنين شخصي برخورد کردم. طي يک سري اتفاقات تصادفي من با يک ميليونر که حاضر بود تجربيات با ارزش خودش را با من سهيم شود برخورد کردم. در کمتر از 2 ساعت اين فرد توانست تمام آن چيزي را که من در مورد کسب و کار مي دانستم تغيير دهد. حتي توانست اکثر تصورات و طرز فکرهاي اساسي را که من در زمينه کسب و کار داشتم عوض کند. من و شريکم در يک شرکت فروش آگهي آن لاين که خيلي در آن سرمايه گذاري شده بود و رشد آن بيشتر به خاطر محيط اينترنتي بود با هم کار مي کرديم. او رئيس من بود و من فضاهاي آگهي را مي فروختم. ما به سرعت درک کرديم که اگر کسب و کار شخصي خود را دور از وضعيت دشوار شرکت که با آن درگير بوديم، ادامه دهيم، سرگرمي بيشتري خواهيم داشت و اجناس خود را با قيمت بالاتري خواهيم فروخت. يکباره تصميم به ترک شرکت گرفتيم. در يک دوره زماني ديوانه کننده و با بيدارماندنمان تا ديروقت در پشت لب تاب ها، توانستيم توجه يک سرمايه گذار خيلي توانگر را جلب کنيم. او ما را براي ديدن خودش و بعضي از وکلايش در هتل شخصي اش با اين دستورالعمل که" تماماً برنامه هاي کسب و کارتان را کنار بگذاريد و فقط خودتان بياييد"، دعوت کرد.هر چند که اولين ملاقات بيش از 2 ساعت نبود، اما زمان به سرعت مي گذشت. ملاقات بر اساس ارزيابي من و شريکم بر اساس يکسري سوالات که با فکر و انديشه ي مرتب طرح شده بود، برگزار شد، با اين وجود چيزي که جالب بود اينکه سوالات بسيار ساده و پيش پا افتاده بودند. ما انتظار يکسري سوالات سخت در مورد سرمايه گذاري مشارکتي و معاملات بين المللي را داشتيم. اما به جاي آن درباره اينکه ما کي هستيم و اينکه براي کمک به بهتر شدن شرکت چگونه فکر مي کنيم، مورد سوال قرار گرفتيم. بعد از چند ماه ارتباطات مالي را با وي شروع کرده، ما يک معامله با اين سرمايه گذار انجام داديم، معامله انجام شد اما سوالات همچنان ادامه داشت. جالب ترين و ملايم ترين سوال که تقريباً يکبار در هفته در پشت تلفن و در هر ملاقات رودر رو از ما پرسيده مي شد ( چه طوري) بود. اوايل من فکر مي کردم که اين يک سوال مسخره است و با توصيف شرکت و اينکه ما براي موکلمان چه کارهايي انجام داده ايم پاسخ داده خواهد شد. با گذشت زمان به ذهنم خطور کرد که اين يک سوال پر معني است و جوابهاي من به موضوعي که در کنه سوال نهفته است پاسخي نمي دهد بالاخره من از سرمايه گذار ميليونري مان پرسيدم، شما هميشه اين سوال را از من مي پرسيد بنابراين دليلي ندارد که شما جواب را ندانيد پس چرا تکرار مي کنيد؟ او خنديد و همچنان جواب مي داد "من هميشه اين سوال را مي پرسم چونکه بهترين سوالي است که بفهمي که افرادي که در يک کسب و کار متمرکزند چگونه اند."سکوتم او را براي ادامه دادن برانگيخت،"مي بيني، اگر کسي بتواند به اين سوال بي پروا و در کمتر از 10 کلمه جواب دهد احتمالاً نمي داند که ارزش واقعي سرويس و محصول شان چقدر است ." " براي امتحان اينکه اين امر چقدر صحيح است سعي کن که از خودت اين سوال را بپرسي و در 10 کلمه يا کمتر جواب آن را بدهي. آيا در مورد جوابي که دادي احساس روشن و واضحي داري يا اينکه گيج شده اي؟ بعداً اين فرصت برايت پيش مي آيد که اين سوال را از شخص ديگري بپرسي، دقيقاً نگاه کن که او چگونه به اين سوال پاسخ مي دهد. آيا بعد از اينکه توضيحات دور و دراز او تمام شد نياز به نشستن يا استراحت داريد يا سريع متوجه مي شويد. براي من واضح است که اگر نياز به وايت برد و ارائه وسيله ي پاورپوينت و 45 دقيقه زمان براي فروش محصول خود داشته باشيد شما درگير يک مشکل بزرگ هستيد." در طول زماني که ما با هم تماس داشتيم هميشه تعداد زيادي سوال مطرح بود. هر سوال توانايي اين را داشت که مستقيم سر اصل مطلب برود و موقعيت هاي پيچيده را درک کند. در زير ليست سوالاتي که مدام مطرح مي شد آمده است . 1- چه کساني مشغول به کار هستند؟ شهرت، امانت و استعداد دروني کساني که درگيرند چقدر است؟ اين افراد شرکت را در مسير موفقيت قرار مي دهد يا شکست؟ پاسخ کليدي است که مطمئن شوي که تو تنها کسي نيستي که افراد باهوش و پر انرژي و با اشتياق فوق العاده اي داري و همچنين مطمئن شوي که بدست آوردن يک گروه در کنار هم ده برابر جمع نيروي تک تک اجزا آنها است. ممکن است باهوش ترين افراد را در گروهت داشته باشي اما اگر هيچ ارتباطي بين آنها نباشد هيچ کاري موفق آميز، نيز انجام نمي شود . 2- در مسير کاري تان، افراد مهم ترند يا ايده ها؟ اگر با مشکلي مواجه شديد ارزيابي کنيد که اين مشکلات توسط افراد به وجود آمده يا توسط ايده هايي که آنها براي پيشبرد کارشان دارند. افراد خوب مي توانند يک ايده ي بد را به خوب تبديل کنند اما افراد بد هرگز نمي توانند چنين کاري کنند، حتي يک ايده ي کسب و کار که بر اساس فکر و انديشه ي باز و صحيح گرفته شده ممکن است به کاستي منتهي شود . اما زماني که افراد خوبي در اختيار داشته باشيد اداره کردن مشکلها راحت تر است . 3- آيا کارمندانتان از نظر قدرت و استعداد مانند هم هستند؟ شروع يک کسب و ادامه ي آن براي يک مدت طولاني قابل مقايسه با قهرمانان دو سرعت و مسافت زياد دوندگان است. همه نمي توانند کارآفرين و کارشناس خبره باشند آيا شما يک شرکت تأسيس کرده ايد که در زمان و موقعيت مناسب درجا بزند و مسير نزولي پيش گيرد يا اينکه به سمت جلو حرکت کند. اين يک اصل رايج بين سرمايه داران ريسک پذير است که اکثر کساني که تازه شروع کرده اند در چند سال اول رشد نخواهد کرد . 4- چقدر پول براي سود بردن نياز داريد؟ اگر شما برنامه ريزي کرده ايد که شرکت خود را با سرمايه افراد ديگر آغاز کنيد بهتر است با آنها روراست باشيد. مديريت، پيش بيني کليد تمام ارتباطات موفق است و چيزي بهتر از صداقت بين صاحب کسب و کار و سرمايه گذار نيست . پيشگويان تنها حدس هاي خوبي مي زنند بنابراين زماني که برنامه هايتان را براي افرادي که در شرکت شما سرمايه گذاري کرده اند ارائه مي دهيد هوشيار باشيد . 5- آيا به کارمند امور مالي نياز داريد يا مي توانيد با يک حسابدار خوب آغاز کنيد؟ عموماً بالاترين هزينه ها در يک شرکت جديد ليست حقوق ها است. در آغاز کار آيا به کارمند براي فعاليت هاي ابتدايي نياز داريد؟ اگر از استخدام و به کارگيري کارمندان براي نقش هاي غير ضروري تا زمانيکه پول و توجيهي براي آن داشته باشيد، دوري کنيد، پول خوبي براي خود ذخيره خواهيد کرد . 6- آيا مي توانيد سرمايه خود را از راهي جز سرمايه گذاري مشارکتي زياد کنيد؟ سرمايه گذاري براي جلو رفتن مهم است و شما به آن نياز داريد. ممکن است اين يک سوالي متناقض باشد که از يک سرمايه گذار مطرح شود اما ميليونر ما به دليل مشکلاتي که اين روابط ايجاد مي کند خيلي حساس است. خواسته ي آنها آمدن سود به روي سرمايه شان و چشم پوشي نسبت به باريک بيني هايي که باعث تنش در شرکت مي شد، است به گفته ي او" سرمايه گذاران تنها و تنها با يک کلمه برانگيخته مي شوند هرگز خودت را به گونه ي ديگر متقاعد نکن اگر بتواني پولت را از دوستان، فاميل و حتي با مايه بيشتر از خودت بگيري، از مواجه شدن با سرمايه گذار مشارکتي پرهيز خواهي کرد . 7- تفاوت يک سرگرمي با کسب و کار چيست؟ پاسخ ساده است. کسب و کار در آخر هر ماه باعث افزايش سرمايه شما مي شود اما در مورد سرگرمي برعکس است. اگر يک کار را فقط و فقط به خاطر اينکه آن را دوست داريد انجام مي دهيد حتي اگر کسب و کار سختي باشد نهايتاً به شما ضرر خواهد رساند. بهترين حالت پيدا کردن کسب و کاري است که به آن مشتاق هستيد و مطمئن باشيد که اين يک مدل کسب و کار خوب نيز هست . 8- در سختي ها جا مي زنيد، يا با حقايق مواجه مي شويد؟ مديران کسب و کار و کارآفرينان بايدتصميمات دشواري بگيرند. مثلاً بعد از يک ماه کاري بد، ما با موضوعاتي واقعي روبرو مي شويم. مانند نبود کار کافي، و زيادي تعداد کارمندان و ... در اين زمان بايد تصميم خود را عقب بيندازيم و بلافاصله تصميمات جديدي اتخاذ کنيم. تأخير در تصميم گيري براي شرکت هزينه خواهد داشت . 9- آيا استراتژي خاصي داريد؟ آيا به اندازه کافي فکر کرده ايد که سرانجام چگونه مي خواهيد سود ببريد؟ زماني که فروش داشته باشيد، کسب و کار مي تواند بهترين نوع بازگشت سرمايه را داشته باشد. به ياد داشته باشيد که در اين روزها به ندرت ممکن است که مؤسس و يا مدير، موقعيت ارجمندش را بيشتر از يک دهه حفظ کند. يکسري ملاحظات را براي خود و شرکت در نظر بگيريد . منبع: روزنامه تفاهم
|
|
|