فرزند خواندگي پديدهاي با تاريخچه طولاني است. در كشور آمريكا 1/3 ميليون كودك زير 18 سال فرزند خوانده هستند (2% جمعيت)، كه نيمي از آنها در خانواده بستگان خود و نيمي ديگر در خانواده هاي غريبه به فرزندخواندگي پذيرفته شدهاند.
اين كودكان غالباً قبل از فرزندخواندگي مدتي بيپناهي جسماني و عاطفي را تجربه ميكنند، مكاني ثابت و مشخص براي زندگي ندارند وتوسط مراقبين متعددي نگهداري شدهاند.
اكثر كودكان در دوره نوزادي به والدين رضاعي سپرده ميشوند و اطلاعات كمي بين والدين تني و رضاعي آنان مبادله ميشود. آنها نيازمند عشق، پرورش، محبت، انضباط و راهنمايي هستند. نوزاداني كه به فرزندخواندگي پذيرفته ميشوند، نياز به محيطي قابل پيشبيني دارند تا احساس امنيت را در آنها شكل بدهد و بتواند آسيب ناشي از رويدادهاي پيشين را التيام ببخشد. آشنايي با مراحل طبيعي رشد و نيازهاي كودكان در سنين مختلف ميتواند موجب كاهش تنش ميان والد و كودك شود.
توصيههايي براي والدين رضاعي
1- انتظارات واقعبينانه از خود و فرزندتان داشته باشيد و محدوديتهاي خود را بپذيرند.
2- به كودكان اجازه بدهيد در مورد والدين تني خود احساسات و افكار خود را داشته باشند، سعي در تغيير يا مقابله با اين احساسات و افكار نداشته باشيد.
3- اگر زوجي هستيد كه با مسئله نازائي خود كنار نيامدهايد و كودك را براي رسيدن به روياهاي مربوط به داشتن يك فرزند تني ايدهآل پذيرفتهايد، هماهنگي بين كودك و شما دشوار ميشود.
كودكان در سنين قبل از مدرسه توان درك مسئله فرزندخواندگي را ندارند و تفكر آنها عيني است، لذا فاش كردن اين پديده در اين سنين ميتواند موجب اغتشاش ذهن آنها گردد. در سنين مدرسه با افزايش توانائيهاي شناختي كودكان، درك اين پديده ممكن ميشود، با اين حال كودكان در مواجهه با اين حقيقت واكنشهاي مختلفي نشان ميدهند، گروهي دچار ناراحتي و فشار روحي ميشوند و برخي با اين قضيه براحتي كنار ميآيند. كودكان دبستاني غالباً بدنبال مقصري براي توجيه اين اتفاق ميگردند و معمولاً تخيلات پيچيدهاي در رابطه با والدين تني خودشان دارند. روبرو شدن با واقعيت فرزندخواندگي در سنين نوجواني مشكلتر است. دوره نوجواني همراه با بحران هويت ميباشد و فرد را به سوي مستقل شدن پيش ميبرد. آگاه كردن نوجوان در اين سنين موجب سردرگمي او ميشود و همانند سازياش را با والدين رضاعي سخت ميكند.
4- اگر تفاوت خود را با والدين تني درك و سعي كنيد خود را آمادهسازگاري با شرايط متفاوت رشدي كودك بنماييد هماهنگي بهتري با كودك و وظيفه فرزند پروري خواهيد داشت.
5- به سوالات كودكان بياعتنايي نكنيد.
6- قبل از گفتگو با كودك، به احساسات خود در مورد والدين تني او بپردازيد.
7- هرگز از والدين تني كودك تصويري بد ارائه ندهيد.
8- سعي كنيد در ذهن كودك تصويري واقعي از والدين تنياش به وجود آوريد.
9- كودك را مطمئن سازيد كه به شما تعلق دارد، و والدين تني او سعي در بازگرداندن او نخواهند داشت.
10- اگر اطلاعاتي از والدين تني كودك داريد، در صورت درخواست او، آنها را به ميزان مناسب در اختيارش قرار دهيد.
11- كودك را متوجه سازيد كه در فرزندخواندگي خود نقشي نداشته است (بچه بد يا زشت يا ناخواسته نبوده است).
12- از گفتن جملات متناقض خودداري كنيد، مثلاً به علت اينكه تو را ديوانهوار دوست داشتند اين اتفاق افتاد.
13- خود را به عنوان ناجي كودك از شرايط بد و دهشتآور نشان ندهيد.
14- اين مسئله را به عنوان يك واقعيت بازگو كنيد و شايد بتوانيد بگوييد كه اين خواست خدا بوده است كه شما فرزندي مثل او داشته باشيد.
15- و در نهايت اين واقعيت را بپذيريد كه اين حق طبيعي كودك شماست كه از فرزندخواندگي خود اطلاع داشته باشد. خود شما بدانيد و به كودكتان نيز منتقل كنيد كه اين پيوندهاي اجتماعي و قراردادي است كه افراد را به هم نزديك ميكند، نه صرفاً داشتن ارتباط خوني.
منبع:انجمن روانپزشکي کودک ونوجوان ايران