جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
روابط انساني در مدارس
-(3 Body) 
روابط انساني در مدارس
Visitor 1278
Category: دنياي فن آوري

مقدمه:

آنچه در حيات انساني حائز اهميت است نياز به همزيستي با يکديگر و روابط انساني است . روابط انساني موهبتي است که در انسان به وديعه گذاشته شده تا بتوانند يکديگر را درک کنند و با هم زندگي کنند . روابط انساني سرمنشأ رفع همه نيازهاي انساني است . در سايه ي روابط انساني روان انسان ، تلطيف مي يابد ، استعدادش مي شکفد و به بار مي نشيند .
تعليم ، تغيير در رفتار است و مدرسه جولانگاه تغيير و تبديل است . پايه و اساس تغيير هم عشق و محبت است که در روابط انساني محقق مي گردد . تا مدير با معلم ، مدير با دانش آموز ، مدير با اولياء و … رابطه برقرار نکند چگونه مي تواند احساسات و عواطف خود را بدانها منتقل کند و موجب تغيير گردد ؟
از عوامل مهمي که بر روابط انساني در آموزشگاه اثري غير قابل انکار دارد شرايط و جو حاکم بر مدرسه است و مدير به عنوان هماهنگ کننده ، در ايجاد جو مسئوليتي سنگين تر دارد .

روابط انساني :

روابط انساني به مطالعه راه هاي ايجاد زمينه ها و شرايط مناسب براي زندگي و رشد افراد مي پردازد . محيط و شرايط مناسب به وضعيت و يا موقعيتي اطلاق مي شود که در آن افراد بتوانند از طريق دست يافتن به نياز هاي منطقي خود رشد کنند ، رشدي که در راستاي فطرت آن ها ست . در نهايت ، استعداد و توانايي هاي بالقوه آنان را شکوفا مي کند به طوري که با ويژگي هاي موجود زنده سازگاري داشته باشد.

جو :

«جو» مجموعه اي از حالات ، خصوصيات يا ويژگي هاي حاکم بر يک محيط يا فضاي آموزشي مانند مدرسه است که آن را قابل اعتماد يا غير قابل اعتماد ، جاذب يا دافع ، رعب آور يا آرام بخش ، بازدارنده يا محرک ، خلاق يا راکد و . . . مي سازد و موجب مي گردد ، مدارس يک مقطع تحصيلي ، با اينکه از يک دستورالعمل و آئين نامه آموزشي ابلاغ شده تبعيت مي کنند داراي جوي متفاوت باشند .
مشاهده شده است عواملي مانند ويژگي هاي اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي ، عمراني و غيره در دو مدرسه نسبتاً نزديک در يک مقطع تحصيلي کاملاً مشابهت داشته باشند لاکن جو حاکم بر آن ها متفاوت است . در بين دانش آموزان و کارکنان (معلمان و کادر اداري) و حتي اوليا اصطلاحاتي چون جو سالم ، جو ناسالم ، جو باز ، جو بسته ، جو مسموم و مانند آن مورد استفاده قرار مي گيرد ، که به نوعي بر روابط انساني حاکم بر مدارس حکايت ميکند .
جو باز و سالم : جوي است که افراد در آن احساس آزادي مي کنند و خود را در تصميم گيري ها و سرنوشت مدرسه شريک مي دانند . در اين جو با اعتقاد به اجراي دستورالعمل ها و قوانين اداري شيوه هاي مناسب براي رشد آموزشي و تربيتي مدرسه اتخاذ مي گردد . زمينه براي رشد استعدادها و خلاقيت افراد فراهم بوده و نوعي صميميت و احساس پشتيباني و حمايت در محيط وجود دارد .
جو بسته و ناسالم : جوي ست که افراد از نظر فکري و رفتاري محدوديت هايي دارند بطوريکه در داخل مدرسه نمي توانند خارج از مرز هاي تعيين شده اظهار نظر و رفتار کنند . قوانين و دستورالعمل ها به صورت آزار دهنده و بازدارنده بر افراد تحميل مي شوند بطوريکه رنجش در افراد بوجود مي آيد . در اين جو ، نه تنها خلاقيت و نوآوري افراد رشد نمي کند بلکه دردسر آور است . فرد خود را جداي از مدرسه مي بيند و احساس حمايتي از آن در وي ايجاد نمي شود .
جو مسموم : جوي است که علاوه بر بسته بودن و عدم اعتماد ، افراد به يکديگر مظنون هستند و به کنجکاوي در احوال يکديگر مي پردازند و ايجاد آسيب از سوي ديگران را احساس مي کنند . آسيب پذيري عاطفي ، اجتماعي و رواني در چنين جوي بسيار زياد است . بر چسب و تهمت زدن ، کاري رايج به حساب مي آيد و وحشت از حضور در محيط بر افراد حاکم مي شود . نتيجه چنين جوي معمولاً خستگي ، فرسودگي و بيزاري در افراد است .

رابطه حسنه :

رابطه ي مثبت و هدفداري که با درک متقابل نيازها ، احساسات و عواطف يکديگر با هم در تعامل بوده و از اين رابطه نوعي احساس رضايت و خرسندي در افراد ايجاد مي شود .
درک احساسات و بيان و انتقال آن دروازه ي برقراري رابطه انساني است . چه بسا انسانهاي خوش قلبي که توانايي بيان و انتقال احساسات خود را به ديگر افراد ندارند و در عوض انسانهاي متظاهري که با بيان احساسات خود در برقراري رابطه موفق هستند .
بنابراين سنگ زير بناي ايجاد روابط حسنه در يک محيط آموزشي ، شناخت نيازها و احساسات افراد و توانايي براي بيان احساسات متقابل و انتقال آن به افراد است . مدير براي ايجاد جوي مثبت بايد احساسات و عواطف افرادي که با آنها در ارتباط است را بشناسد و در روابط خود ، توجه لازم به آن احساسات را داشته باشد .

ا صول مهم درايجاد روابط حسنه از سوي مدير مدرسه :

1- مدير بايد سعي کند پس از شناسايي احساسات خود ، احساسا ت منفي و متعارض (احساس منفي مانند : احساس ترس ، گناه ، رنج ، پوچي ، عدم اعتماد ، دشمني ، عدم پذيرش و احساس متعارض حالتي که فرد نمي تواند افکار و احساسات خود را يک سويه سازد . مانند : شادي و غم ، رضايت و عدم رضايت و غيره) خود را به طريق منطقي از بين ببرد و احساسات مثبت (مانند : امنيت ، شادي ، پذيرش ، اعتماد به نفس ، ارزشمندي ، محبت ، حق شناسي) را جايگزين آنها سازد و اين اصل را بکار گيرد که تا «من» نگرش و احساس مثبتي به ديگران نداشته باشم نمي توانم با آنان رابطه برقرار کنم (اصل داشتن نگرش مثبت) .
2- مدير بايد به اين اصل اعتقاد داشته باشد که انسانها در شرايط عادي و معمولي احساسات و عواطف خود را به همان شکلي به او منتقل مي کنند که مدير احساسات و عواطفش را به آنان منتقل کرده است (اصل تعادل مبادله) .
3- مدير بايد توانايي بروز يا توقف انتقال عواطف و احساساتش را آن گونه که بهترين نتيجه را بتواند بگيرد داشته باشد (اصل کنترل احساسات و عواطف) .
4- مدير بايد بتواند با بهره گيري از الفاظ ، کلمات ، جملات ، حرکات ، ايما و اشاره احساسات و عواطف خود را توصيف کند به طوري که طرف مقابل عواطف و احساسات مثبت مدير را به خوبي درک کند . داشتن روحي لطيف و ستايشگر نسبت به انسان ها و همه مظاهر خلقت ، در تحقق اين امر کمک مي کند (اصل انتقال عواطف و احساسات) .

قوانين و فنون کلي در روابط حسنه :

قانون اول : با ديگران آن چنان رفتار کنيد که مايليد با شما رفتار کنند .
انتظار گوش دادن ، بررسي مشکل ، رفتاري مناسب همراه با کرامت ، اغماض ، حداقل انتظاري است که در روابط انسان ها وجود دارد .
قانون دوم : قانون ناگزيري (چاره نداشتن)
انسان الزاماً نمي تواند همه چيز را به همان شکلي که خود مي خواهد داشته باشد و يا آن را به هر شکلي که مي خواهد تغيير دهد . با رعايت اين قانون بجاي گريز و فرار از امر ناخواسته بهتر است بگوئيم که چگونه مي توان با وضعيت موجود ساخت و با او زندگي کرد و بالاخره چگونه مي شود از او چيزي بهتر ساخت ؟
قانون سوم : قانون دوري از جدال و ستيزه
جدال و ستيزه حتي درگيري لفظي سبب از دست دادن حرمت ، ارزش و احترام هر دو طرف مجادله مي شود که به سادگي نمي توان آن را جبران کرد . مدير نبايد در هيچ موردي اهميت و ارزش خود را طوري دستخوش تهديد قرار دهد که ناچار شود براي حفظ آن با طرف مخالف به ستيز برخيزد . زيرا عاقبت الامر وضعي براي هر دو طرف بوجود مي آيد که عقب نشيني بدون از دست دادن احترام براي هيچ يک ميسر نخواهد بود .

الف ـ عوامل ايجاد و تحکيم روابط انساني از ديدگاه کيمبل :

- ايجاد جو اعتماد و اطمينان ، دوستي و محبت
- احساس آزادي بيان ، افکار و عقايد ، احساس تعلق به مدرسه
- راز داري مدير ، اغماض از بعضي از خطاها
- رعايت عدالت در رفتار (تشويق و تنبيه) ، رعايت ادب و نزاکت ، طرز سخن گفتن
- احترام به افکار و احساسات فرد و شناخت احساسات و انعکاس درک احساس ، حفظ خونسردي و متانت در مسائل بحراني ، مخصوصاً بحث هاي عاطفي
- از صميم دل دلسوزي کردن ، سعي و کوشش براي بر آوردن نيازها و رفع گرفتاري هاي افراد
- برقرارکردن روابط غير رسمي و صميمي بر مبناي نقاط مشترک
- ايجاد محيط براي بروز و پرورش استعدادها و شکوفايي آنها
- کاربرد به جا و به موقع از قدرت و اختيار و دوري از افراط و تفريط در کاربرد آنها
- توانايي خود را به جاي ديگران قرار دادن و درک مشکلات و مسائل از ديد طرف مقابل

ب ـ علايم و نشانه هاي وجود اختلال در روابط انساني :

- وجود بي نظمي و لاابالي گري ، عدم توجه و يا سرپيچي از قوانين و دستورات اداري .
- وجود بي تفاوتي نسبت به مدير ، پيدايش گروه هاي مختلف با ديد و نظرات متعارض
- عدم هماهنگي بين افراد مدرسه در رابطه با اهداف سازمان
- دليل تراشي هاي بي مورد کارکنان ، وجود اشتباهات ، ضايعات ، حوادث در محيط کار
- وجود غيبت هاي غير ضروري با تمسک به قوانين و يا تمارض ، افزايش نقل و انتقالات بي مورد
- عدم اعتماد نسبت به سازمان و مديريت در مورد خير خواهي نسبت به کارکنان
- وجود تملق ، چاپلوسي ، مبالغه و تظاهر ، وجود احساس خستگي و کسالت و عدم رغبت بين کارکنان
- وجود ترس از تنبيهات بزرگ و غير منطقي به دليل اشتباهي کوچک و غيرعمدي
- وجود دوگانگي در گفتار و کردار ، وجود غيبت و نفاق و رفتار منافقانه
- وجود گلايه بين کارمندان و کارکنان از مديريت
- احساس عدم امنيت شغلي ، احساس عدم تعلق فرد به سازمان و سازمان به فرد
- احساس بي اهميت بودن در سازمان و مؤثر نبودن و عدم مشارکت در تصميمات
از اساسي ترين کارهاي مدير در راستاي ايجاد جوي سالم و شرايطي مناسب ، ايجاد احساس خوشحالي و رضايت خاطر در معلمين (کارکنان) ، دانش آموزان و اوليا است .

راه ايجاد رابطه حسنه با معلمين (کارکنان) :

در اين جهت توجه مدير به موارد زير معطوف مي گردد :
احترام به شخصيت و افکار معلمين با تشکيل جلسات جهت بيان ايده و نظرات و جلب مشارکت آنان و تشويق آنها به فعاليت هاي اجتماعي در راستاي ايجاد روابط نزديک ، صميمي و دوستانه . داشتن رفتار مناسب (با وقار ، متين و سنجيده در حد شأن جو تربيتي مدرسه و مورد قبول) ، توجه به مشکلات آنان و تلاش براي رفع مشکلات

راه ايجاد رابطه حسنه با دانش آموزان :

احترام به شخصيت دانش آموز به نحوي که در دانش آموز احساس تعلق و پذيرفته شدن ايجاد گردد . با هر دانش آموز منصفانه و عادلانه رفتار شود . دانش آموز احساس کند که مدير و معلمان دوستان او هستند . دانش آموز بداند که احساسات و توانايي هايش مورد توجه مدرسه است .

راه ايجاد رابطه حسنه با اوليا :

مدير با شناخت ارزش و نقش خانواده در شکوفائي استعدادها ، تربيت ، آموزش و چگونگي ارتباط آنها با مدرسه زيربنايي ترين گام را در ايجاد رابطه حسنه با اوليا بر مي دارد . مدير با شناخت ويژگي ها و خصوصيات اجتماعي ، سياسي ، مذهبي ، اخلاقي و فرهنگي جامعه و خانواده در جلب مشارکت اوليا ، با شرکت دادن آنان در وظايف ، مسئوليت ها و عمليات تلاش کند به طوري که نتيجه آن ، احساس تعلق و مؤثر بودن باشد .
در اين مسير نيز بايد کليد اصلي ارتباط و حلقه اتصال خانه و مدرسه يعني دانش آموز را دريافت . مدير بايد بداند که اصل اساسي استحکام رابطه با اوليا بر پايه پيوند هاي رواني ، عاطفي و فکري است . بيان احساسات مثبت و سازنده و دلسوزي نسبت به سر نوشت دانش آموزان و ايجاد نگرش مثبت در اوليا نسبت به مديريت و مدرسه راهي مؤثر در برقراري روابط انساني است .
منابع : 1- ميرکمالي ، سيد محمد : روابط انساني در آموزشگاه ، نشر يسطرون
2- وايلز ، کيمبل : مديريت و رهبري آموزشي ، مترجم محمد علي طوسي
www.edujavanrood.blogsky.com

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image