2.مهارت هاي ضمن تدريس
اين بخش به فعاليت هايي كه معلم بايد در ضمن تدريس به كار بگيرد، مربوط مي شود. مهارت هاي ضمن تدريس عبارتند از: اجراي آزمون رفتار ورودي، برقراري ارتباط، تمركز بخشي، آماده سازي، ارائه درس جديد، جمع بندي و برقراري انضباط در كلاس
1.2.مهارت اجراي آزمون رفتار ورودي
درمبحث مهارت هاي قبل از تدريس، گفتيم كه معلم بايد رفتار ورودي شاگردان را در طرح درس خود تعيين كند، و آزموني هم براي آن تنظيم نمايد؛ اما مسأله اين است كه شاگردان يك كلاس، داراي توانايي ها و قابليت هاي يكسان نيستند؛ با اين وصف، چطور مي توان در آموختن موضوعي نقطه شروع مشترك و واحدي را براي آنان تعيين كرد؟ پاسخ به اين سوال، با اجراي آزمون رفتار ورودي كه در حقيقت، انجام ارزشيابي تشخيصي است امكان پذير مي شود. با اجراي اين آزمون، توانايي ها و مهارت هايي كه شاگردان فاقد آن هستند، يا مهارت هايي را كه دارند، مي توان تعيين كرد.
2.2.مهارت برقراري ارتباط
عمده ترين مسأله و مهمترين مهارت ضمن تدريس، برقراري ارتباط صحيح بين معلم و شاگردان است. چنانچه اين ارتباط به خوبي برقرار شود، هدف هاي آموزشي با كيفيت و سهولت بيشتري تحقق مي يابند. برقراري ارتباط، داراي اصول و فنوني شناخته شده اي است كه آشنايي با آنها براي معلمان ضرورت دارد.
3.2.مهارت تمركز بخشي
عواملي وجود دارند كه در امر تدريس معلم، اخلال ايجاد مي كنند؛ از اين رو يكي از وظايف مهم معلم اين است كه عوامل مخل را، با مهارت هاي درست برطرف سازد. فنوني كه براي جلب توجه شاگردان وتمركز بخشيدن به حواس به كار مي روند عبارتند از: دارا بودن معلم از فن بيان بالا، حركت كردن در كلاس، جلب توجه كردن از طريق كلام و غير كلام، ايجاد تنوع در برقراري رابطه بين افراد كلاس، سكوت كردن معلم به طور لحظه اي و به كار گيري حواس مختلف شاگردان.
4.2.مهارت آماده سازي
فعاليتي كه معلم، از طريق آن سعي مي كند ارتباطي معنا دار بين تجربيات قبلي و انتظارات و نيازهاي شاگردان با هدف هاي آموزشي برقرار كند را، مهارت آماده سازي مي نامند.به طور كلي هدف آماده سازي عبارت است از: تمركز بخشيدن به حواس شاگردان، معرفي ضمني و غير مستقيم موضوع درس و ايجاد علاقه، انگيزه و كنجكاوي در شاگرد، براي يادگيري مطلب جديد.
5.2.مهارت ارائه درس جديد
مهارت ارائه درس جديد را مي توان از دو ديدگاه، مورد بررسي قرار داد:
الف.مهارت در انتخاب و تنظيم مطلب درس جديد: بايد توجه داشت، مطالبي كه پس از آماده سازي شاگردان ارائه مي شود، داراي پيوستگي و نظم منطقي باشد.
ب.مهارت در انتخاب روش ارائه درس: بعد از اينكه معلم با انواع روش ها و فنون تدريس آشنا شد، مي تواند از آنها در تدريس خود استفاده كند؛ اما مفهوم چيزي كه گفتيم اين نيست كه فقط از يك روش بايد استفاده كند؛ بلكه مي تواند مخلوطي از روش ها و فنون را در ارائه درس استفاده كند.
6.2.مهارت جمع بندي
جمع بندي عبارت است از: اعمال و يا گفتار معلم كه به وسيله او طراحي مي شوند، تا ارائه مطلب درسي جديد را به نتيجه و پاياني مناسب برساند.فعاليت هايي كه در قسمت جمع بندي مي توان به كار برد عبارتند از: پيوند دادن يك مرحله از يادگيري به مراحل ديگر يادگيري، پايان دادن به يك واحد كاري طولاني يا كوتاه و پايان دادن به انواع فعاليت هاي درسي.
7.2.مهارت برقراري انضباط در كلاس
يكي از متداولترين مسائلي كه معلمان با آن رو به رو هستند، مسئله كلاسداري و اصلاح رفتاري شاگردان است. عواملي كه موجب اين مشكلات و برهم زدن نظم كلاس مي شود به دو دسته كلي تقسيم مي شود: عواملي كه ناشي از مشكلات عاطفي و رفتاري شاگردان است كه شامل: رفتارهايي كه موجب توليد صدا مي شوند، رفتارهاي تهاجمي، رفتارهاي كلامي نابجا، بي اعتنايي به سؤال يا دستور معلم و . . . . و عوامل ناشي از رفتار معلم كه شامل: اجراي مقررات خشك و افراطي، توجه به عده اي خاص از شاگردان، تهديد به كم نمره دادن، بد اخلاقي و . . . .
3.مهارت هاي پس از تدريس
در اين بخش ابتدا با مفاهيمي همچون امتحان، آزمون، ارزشيابي، هدف ها و اهميت و ضرورت ارزشيابي و سپس با انواع ارزشيابي، آشنا خواهيد شد.
براي اينكه فهميده شود كه آيا شاگردان، با كسب تجارب و انجام دادن فعاليت هاي تعيين شده، به هدف هاي آموزشي رسيده اند يا نه، ارزشيابي مستمر از فرايند تدريس، امري ضروري است؛ نحوه ارزشيابي بايد بر اساس نوع هدف، شرايط و فعاليت هاي انجام شده تعيين شود؛ اما در بسياري از نظام هاي آموزشي ناسالم، نحوه ارزشيابي، هدف ها و به ويژه فعاليت هاي آموزشي را تحت تأثير قرار مي دهد،و در نتيجه، ارزشيابي كه بايد ملاك رسيدن يا
نرسيدن به هدف هاي آموزشي باشد، جاي هدف هاي آموزشي را مي گيرد.
ارزشيابي، اگر به صورت صحيح اجرا شود، مي تواند اهداف زير را عملي سازد :
الف.ارزشيابي، موجب شناخت توانايي و زمينه هاي علمي شاگردان وتصميم گيري براي فعاليت هاي بعدي آموزشي مي شود.
ب.ارزشيابي، باعث شناساندن هدف هاي آموزشي در فرايند آموزشي مي شود.
ج.ارزشيابي ما را براي بهبود و اصلاح فعاليت هاي آموزشي ياري مي دهد.
د.ارزشيابي به عنوان وسيله اي براي شناخت نارسايي هاي آموزشي شاگردان و ترميم آنها است.
ه.ارزشيابي، براي ايجاد رغبت و كسب عادات صحيح آموزش در شاگردان به كار مي رود.
و.ارزشيابي به عنوان عاملي براي ارتقاي شاگردان مطرح مي شود.
ارزشيابي از ديدگاه هاي مختلف، داراي تقسيمات مختلفي مي باشد؛ ارزشيابي برحسب زمان اجراي آن، نحوه اجراي آن و روش اجراي آن، داراي تقسيمات زير مي باشد:
1.3.ارزشيابي برحسب زمان
منظور از اين تقسيم اين است كه، ارزشيابي و امتحاني كه از شاگرد به عمل مي آيد، بر حسب زمان اجراي آن، بايد داراي چه خصوصياتي باشد. ارزشيابي بر حسب زمان و هدف هاي آن، به سه دسته ارزشيابي تشخيصي، ارزشيابي تكويني و ارزشيابي پاياني تقسيم مي شود.
1.1.3.ارزشيابي تشخيصي
آزموني كه معلم قبل از تدريس و براي معلوم شدن توانايي ها و مهارت هاي شاگردان تدارك مي بيند را، ارزشيابي تشخيصي مي نامند. از وظايف ارزشيابي تشخيصي، مي توان به اين موارد اشاره كرد: تعيين معلومات و رفتار ورودي و كشف دلايل اصلي مشكلات شاگردان در يادگيري.
2.1.3.ارزشيابي تكويني
اين ارزشيابي، زماني به اجرا در مي آيد كه فعاليت هاي آموزشي هنوز جريان دارد، و يادگيري شاگردان هنوز در حال شكل گيري است. اين ارزشيابي، نه تنها براي اندازه گيري پيشرفت تحصيلي شاگردان بلكه، براي اطلاع به موقع شاگرد ومعلم، از چگونگي و نوع اشكال هايشان، مورد استفاده قرار مي گيرد.
3.1.3.ارزشيابي پاياني
در پايان هر دوره آموزشي، لازم است ارزشيابي جامعي از ميزان آموخته هاي شاگردان به عمل آيد. هدف از ارزشيابي پاياني، معمولاً تعيين مقدار آموخته هاي شاگردان در طول يك دوره آموزشي، به منظور نمره دادن و دادن گواهينامه است.
2.3.ارزشيابي برحسب نحوه اجرا
ارزشيابي را مي توان از نظر نحوه اجرا، به دو دسته كلي تقسيم كرد : ارزشيابي انفرادي و ارزشيابي گروهي.
ارزشيابي انفرادي به ارزشيابي اطلاق مي شود كه در آن، آزمايش كننده و آزمايش شونده رو در روي هم قرار مي گيرند؛ اما در ارزشيابي گروهي آزمايش كننده، موقعيت يكساني را براي ارزشيابي گروه فراهم مي كند و پس از راهنمايي مقدماتي، ورقه هاي آزمون را در اختيار آنان قرار مي دهد.
3.3.ارزشيابي بر حسب روش اجراي آن
روش هاي ارزشيابي متعددند؛ اما دو شيوه اي كه در مراكز آموزشي امروز، بيشتر رواج دارد، روش كتبي و روش شفاهي مي باشد.هر كدام از اين روش ها، مزايايي نسبت به ديگري دارند؛ اما روش شفاهي نسبت به روش كتبي محدوديت هايي دارد، كه از آْن جمله مي توان به اين موارد اشاره كرد :
الف.شاگردان، ممكن است به علت نقص بيان از گفتن آنچه مي دانند، واهمه داشته باشند.
ب.ارزشيابي شفاهي، مستلزم صرف وقت بسيار و در نتيجه خسته كننده است.
ج.مشاهده و ثبت همه پاسخ ها، در حين پاسخ دادن بسيار دشوار است.
د.در مقايسه از نظر عينيت و اعتبار، ارزشيابي شفاهي نسبت به ارزشيابي هاي كتبي كه شامل نوعي اثر دائم در رفتار آزمايش شونده مي شود، مزاياي كمتري دارد.
بيست نكته مهم
در پايان اين رساله قصد داريم، مسائل مهمي كه در اينجا آورده ايم به همراه نكات مهم ديگري كه مي تواند معلم را، در بهتر انجام دادن وظيفه تدريسش به او كمك كند، در غالب بيست نكته به صورت كوتاه و مختصر بياوريم؛ اين نكات، مسائلي هستند كه اگر معلم آنها را به كار بگيرد، تدريسي ايده آل خواهد داشت.
1.وضو داشتن قبل از تدريس، از اموري است كه بايد به آن توجه داشت؛ زيرا كه وضو نور است و با طهارت اقدام به تدريس كردن تأثير بيشتري خواهد داشت.
2.مرتب بودن ظاهر لباس، از جمله اموري است كه بايد رعايت شود؛ زيرا توجه شنونده به گوينده است، و در صورت نامرتب بودن، تمركز مخاطبان به هم مي خورد و ميزان موفقيت را كاهش مي دهد.
3.لباس و بدن، نبايد بوي نامطلوب داشته باشد؛ زيرا ممكن است در پايان درس، شنوندگان در رابطه با درس سؤال و اشكال داشته باشند كه به او مراجعه كنند و بوي نامطلوب، ممكن است تأثير مثبت صحبت هاي او را از بين ببرد.
4.دعا خواندن قبل از ايراد درس، در بالا بردن ميزان موفقيت، بسيار مؤثر است؛ دعاهايي در همين زمينه، در كتاب منيه المريد آمده است كه علاقه مندان مي توانند به آن مراجعه نمايند.
5.توكل كردن بر خداوند و درخواست از او، كه اولاً، حق را بر زبان او جاري مي كند؛ ثانياً از لغزش، چه در القاي مطالب و چه در گفتار و سخن مصون بماند، لازم است.
6.معلم، بايد اعتماد به نفس داشته باشد، تا دچار تزلزل نشود؛ افرادي كه در تدريس تازه كار هستند؛ اما به قدر نياز، تحصيلات علمي و اطلاعات ديني داشته باشند، نبايد به خاطر نداشتن تجربه، كناره گيري كنند و به علت خوف و هراس، خود را از پيشروي محروم سازند. امام علي(عليه السلام) مي فرمايند:«إِذا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فيهِ فَإِنَّ شِدَّةَ تَوْقيهِ أَعْظَمُ مِمّا تُخافُ مِنه» اگر از چيزي مي ترسي، خود را در آن بيفكن، كه شدت پرهيزت بزرگتر از آن چيزي است كه از آن خوف داري.
7.خصيصه اي كه معلم بايد داشته باشد، داشتن روحيه انصاف است؛ اين ويژگي سبب مي شود كه اولا،ً بر روي حرف مخالفين نظر خود، كاملاً بينديشد و ثانياً باعث مي شود، نكات بحق و صحيحي را كه در عقايد مخالفين خود نهفته است، بگيرد.
8 .معلم هرگز نبايد نسبت به شاگردانش، نظر تحقير آميز داشته باشد؛ تا به اين وسيله به شاگردان اجازه عقده گشائي داده شود و شاگرد از لحاظ روحي سرخورده نشوند.
9.از وظايف خاص معلم، اين است كه هيچ وقت بدون مطالعه تدريس نكند.
يكي از دوستان شهيد آيت الله مطهري، تعريف مي كند كه يكبار استاد مطهري را براي سخنراني دعوت كردند و ايشان با تواضع و صراحت تمام گفت: آمادگي لازم جهت اين سخنراني را نيافته ام، من براي هر سخنراني، حداقل 20 ساعت مطالعه لازم دارم.
10.معلم وقتي مي خواهد مطالبي را در جلسه تدريس عرضه كند، بايد سعي كند با زبان و بياني عرضه كند كه قابل فهم و جذاب باشد؛ البته به زبان، آن قدر نبايد اهميت داد كه به معنا صدمه وارد كند.
11. معلم، بايد از جنبه علمي بسيار قوي باشد؛ اما اگر احياناً در نكته اي اشتباه كند و يكي از شاگردانش يادآور شود، آن را بپزيرد و بر اشتباه خود پافشاري نكند و مطلب خود را به زور تحميل نكند.
12.در كلاس درس، از اشكال و سؤال شاگرد بايد استقبال كرد؛ هيچ وقت نبايد به خاطر هيمنه و غلبه استاد بر شاگرد، جلوي اشكال و سؤال را گرفته، يا آن را متوقف كرد؛ بلكه به عكس بايد پا به پاي شاگرد جلو رفت.
13.معلم، بايد ويژگي ها و خصوصيات شاگردانش را در نظر داشته باشد و بداند آنها در چه سطح از توانايي و دانش قرار دارند كه به وسيله ارزشيابي رفتار ورودي، از اين خصوصيات مي تواند آگاهي پيدا كند.
14.معلم براي اينكه بتواند فعاليت هاي آموزشي خود را سازماندهي كند، بايد يكي از الگوهاي پنج گانه اي كه توضيح آن گذشت را انتخاب كند و بايد در تمامي فرايند تدريس، بر اساس آن الگو تدريس كند.
15.معلم مي تواند براي اجراي تدريسش، يكي از روش هاي متداول تدريس را انتخاب كند؛ البته او مي تواند در صورت توانايي، مخلوطي از چند روش تدريس را براي پيشبرد اهدافش، به كار بگيرد.
16.معلم بايد قبل از تدريس، هدف يا اهداف آموزشي خود را معين كند؛ به اين صورت كه در برنامه ريزي خود، اين را لحاظ كند كه قصد دارد شاگرد را در حيطه شناختي ارتقاء دهد، يا عاطفي يا رواني- حركتي و يا در چند حيطه به طور هم زمان، قصد ارتقاء شاگرد را دارد.
17.معلم بايد در ضمن تدريس، تمامي مهارت ها را به كار بگيرد، تا در حين تدريس با مشكلي برخورد نكند؛ مهم ترين مهارت در اين قسمت، مهارت برقراري انضباط در كلاس است، كه معلم بايد با استفاده از وقار و شخصيت خود، شاگردان را تحت تأثير خود قرار دهد؛ البته اين به معني خشك بودن و خشن بودن در تدريس نيست.
18.معلم بهتر است در طي يك سال تحصيلي، چند بار از شاگردان امتحان بگيرد؛ تا از ميزان يادگيري آنان، مطلع شود و در صورت اشكال، بتواند با تغيير در نحوه تدريس خود، آنها را برطرف كند.
19.معلم بايد به هنگام پايان يافتن درس، با بيان و گفتاري كه از پايان يافتن درس حكايت مي كند، ختم جلسه را اعلام كند؛ البته بهتر است كه در پايان درس، نكات مهمي كه تدريس شده است به صورت مختصر، بازگو شود.
20.بهتر است معلم، جلسه درس را- همانگونه كه با دعا آغاز كرد- با دعا نيز پايان دهد؛ در حديث آمده است كه رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) آنگاه كه از گفتگو با ياران خود فراغت مي يافت، و قصد داشت از جاي خويش برخيزد، مي فرمودند: «أَللّهُمَّ اغْفِرْ لَنا ما أَخْطَأْنا وَ ما تَعَمَّدْنا وَ ما أَسْرَرْنا وَ ما أَنْتَ أَعْلَنّا أَنْتَ الْمُقَدِّمُ وَ أَنْتَ الْمُؤَخِّرُ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ»
فهرست منابع
آذربايجاني، مسعود، و محمد رضا سالاري فرد؛ روانشناسي عمومي؛ چ اول، تهران: انتشارات ياقوت،1381.
آمدي، عبدالواحد؛ غررالحكم في دررالكلم؛ چ دوم،تهران: بي نا، 1337.
پاينده، ابوالقاسم؛ نهج الفصاحه؛ چ دوم، تهران: انتشارات جاويدان، 1336.
تاجديني، علي؛ معلم نمونه؛ چ دوم، تهران: تأويل،1380.
رضي، ابوالحسن محمد؛ نهج البلاغه؛ چ سوم، قم: انتشارات مشرقين، 1379.
شريعتمداري، علي؛رسالت تربيتي و علمي مراكز آموزشي؛چ دوم،تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)،1376.
شعباني، حسن؛ مهارتهاي آموزشي و پرورشي ج 1: روشها و فنون تدريس؛ چ بيستم، تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، 1385.
صفوي، امان الله؛ كليات و روشهاي فنون تدريس؛چ دوم،تهران:انتشارات معاصر،1377.
عاملي، زين الدين بن علي؛ منيه المريد؛ چ پنجم، قم: بوستان كتاب،1380.
مجلسي، محمد باقر؛ بحار الانوار؛ بي چا، بيروت، دار الرضا،1374.
هاشم زاده، محمد رضا؛ روش تدريس؛ بي چا، اصفهان: بي نا، 1368.ادامه دارد ....
پي نوشت ها :
1 .همانجا، ص156
2 .شعباني، حسن؛ مهارت هاي آموزشي و پرورشي،ج1، ص336
3 .همانجا، ص339
4 .همانجا، ص343
5 .هاشم زاده، محمدرضا؛ روش تدريس، ص6
6 .همانجا، ص8
7 .آمدي، عبدالواحد؛غررالحكم في دررالكلم، ف17، روايت15
8 .تاجديني، علي؛ معلم نمونه، ص40
9 .همانجا، ص44
10 .همانجا، ص88
11.عاملي،زين الدين بن علي، منيه ا لمريد، ص219
/خ