خواهشمنداست به سئوالات زير با دقت پاسخ دهيد و سپس نتيجه را مشاهده کنيد.(فقط يک گزينه انتخاب گردد.)
1. در پايان يك سفر لذت بخش و خيلي نشاطآور، چه احساسي به سراغتان ميآيد؟
احساس سرزندگي و شادابي بر وجودتانمستولي ميشود و مايليد هر چه زودتر به منزلبرسيد تا از حوادث و خبرهاي اطراف سر در آوريد
به علت پايان يافتن آن سفر لذت بخشناراحت و تا حدي افسرده هستيد
مشتاقانه چشم به راه فرا رسيدن تعطيلات وسفر بعدي هستيد
2. سالگرد چهلمين سال تولدتان فرا رسيدهاست. چه احساسي داريد؟
زندگي تازه از سن چهل سالگي به بعد آغازميشود
بهترين سالهاي عمرم سپري شدهاند
روز به روز پيرتر ميشوم و فقط بايد نهايتاستفاده را از زندگي به عمل آورم
3. يكي از بدترين اوقات زندگيتان را پشت سرميگذاريد. فلسفه شما در اين زمينه چيست؟
گاهي اوقات، بدشانسيها پشت سر هم بهسراغ شخص ميآيند، ولي اين دوران تا ابد ادامهنخواهند داشت
به نظر ميرسد كه انگار قسمتهاي بد زندگيبيشتر از بقيه به سراغ من ميآيند
زندگي بسان يك حيوان درنده و بد قلق است
4. ظرف ده سال گذشته، در كمال سلامت وتندرستي زندگي را پشت سر گذاشتهايد. نظرتان دراين رابطه چيست؟
تا جاي ممكن نهايت سعي و تلاشم را به كارميبندم تا اين سلامت و تندرستي را حفظ كنم، آنچنان كه شانس دوام آن در آينده بالاتر رود
اين تندرستي نميتواند دوامي داشته باشد
ظرف ده سال گذشته، شانس زيادي آوردهام كهتندرست بودهام، بهتر است اميدوار باشم كه در دهسال آينده هم به همين شكل روزهاي عمر را پشتسر بگذارم
5. بدون هيچ گونه اخطار و هشدارقبلي اخراج ميشويد. واكنش شماچيست؟
ناراحت هستيد، ولي آن را بهمنزله فرصتي در نظر ميگيريد كه كار ديگري پيداكنيد كه در آينده بيشتر به نفع تان باشد
احساس ميكنيد كه گويي دنيابه آخر رسيده است
ناراحت هستيد، ولي اميدواريدكه هر چه زودتر كار ديگري براي خودتاندست و پا نماييد
6. اگر شخصي به شما بگويد كه: زندگي مرورشدني نيست، چه فكري به ذهن تان خطور ميكند؟
تا زنده هستم ميخواهم نهايت استفاده را اززندگي ببرم
اگر ميشد آن را مرور كرد، خيلي بهتر ميشد
موافق اين نظريه نيستم، چون قطعا دورانبهتري بعد از اين زندگي در انتظار ما است
7. نظرتان در مورد امتحان كردن شانس واقبالتان، چيست؟
همواره مايلم شانسم را امتحان كنم، چون بهاين ترتيب نشاط و جنب و جوشي تازه در زندگيمايجاد ميشود
تا ميتوانم از امتحان كردن آن اجتنابميورزم
به نظر من، گاهي اوقات امتحان كردن شانس واقبال، ضروري و لازم است
8. چرا ورزش ميكنيد؟
به قصد برنده شدن
صرفا به اين دليل كه كاري انجام داده باشم
از رقابت خوشم ميآيد و روابط دوستانهاي راكه در اين رابطه به وجود ميآيند، با روي باز پذيراميشوم
9. اگر يك تصميمگيري برخلاف ميلتان اتخاذشود، چه فكري به ذهن تان خطور ميكند؟
تصور ميكنم در طولاني مدت اين تصميمگيريبه نفع من تمام شود
به كلي آن را فراموش ميكنم و اهميتي به آننميدهم
سعي ميكنم جنبه ديگر آن را مشاهده كنم
10. به پايان يك رابطه دوستانه رسيدهايد كه ازصميم قلب مايل به ادامهاش هستيد، با اين كهخودتان هم ميدانيد چنين چيزي امكانپذير نيست.چه احساسي خواهيد داشت؟
بايد نهايت سعي و تلاشم را به كار ببندم تا هرچه زودتر آن را به دست فراموشي بسپارم و روزهايعمرم را مثمرثمر سازم
مات و مبهوت، گيج و منگ
احساس ميكنم كه سرانجام روزي آن را خواهمپذيرفت، ولي مدت زمان زيادي به طول ميانجامد
11. برخوردتان در قبال تغيير و تحولات ودگرگونيها چگونه است؟
تغيير و تحولات به منزله چالشهاي جديد وبزرگ زندگي هستند
تغيير و تحولات هرگز در جهت بهبود زندگينيستند
مثل مرگ و پرداخت مالياتها، اجتنابورزيدن از تغيير و تحولات نيز غيرممكن است
12. بر سر يكي از دو راهيهاي حساس زندگيتان هستيد و نميدانيد چه راهي را برگزينيد. چهفكري به ذهن تان خطور ميكند؟
به هر حال دست سرنوشت هم به كمكم ميآيدو هر راهي را كه انتخاب كنم، قطعا بهترين خواهد بود
قطعا هر راهي را انتخاب كنم، نادرست خواهدبود
ايكاش ميتوانستم به جاي پيشروي به عقببرگردم
13. در رابطهاي دوستانه به نقطه عطف وحساسي ميرسيد. چه احساسي به شما دستميدهد؟
هر طور شده اوضاع را روبراه خواهم كرد
احساس ميكنم كه آن رابطه به نقطه پايانخودش رسيده است
اوضاع از بد به بدتر ميرسد
14. در فصل پاييز چه احساسي به شما دستميدهد؟
پاييز، فصل زيبايي از سال محسوب ميشود
از اين كه به زودي فصل زمستان ميرسد، تاحدي افسرده ميشوم
احساس خاصي در اين فصل ندارم، چون آنهم فصل ديگري از سال است
15. زماني كه دردي ناگهاني و عجيب به سراغتانميآيد، چه فكري به ذهن تان خطور ميكند؟
خيلي فكرم را مشغول آن نميكنم. به هر حال،چنين دردهايي خود به خود ايجاد شده و خود به خودهم از بين ميروند
نگران ميشوم كه مبادا دچار بيماريخطرناكي شده باشم
دعا ميكنم كه هر چه زودتر درد از بين برود،در غير اين صورت حتما به پزشك مراجعه ميكنم تاخيالم راحت شود
16. به شما گفته ميشود كه يك شهاب غولپيكر تا ده دقيقه ديگر با كره زمين اصابت ميكند واحتمالش خيلي كم است كه كسي بتواند از مهلكه جانسالم به در ببرد. واكنش شما چيست؟
هميشه در اين گونه بلاياي طبيعي شخص يااشخاصي زنده ميمانند. ولي چه كاري از دستمساخته است تا شانس آن را بيابم كه جزء آن دسته ازافراد خوش شانس باشم؟
من هميشه به فكر مرگ بودهام و حالا زمانوقوع آن فرا رسيده است
فورا به سراغ عزيزانم ميروم تا با آنهاخداحافظي كنم
17. به نظر ميرسد سلايق و علايق شما وهمسرتان روز به روز متفاوتتر از هم ميشوند. چهاحساسي خواهيد داشت؟
بدون دلخوري از همسرتان، احساس ميكنيدكه اين تفاوت سليقهها نشان دهنده بلوغ و رشدفكري و ذهني شما دو نفر است
احساس ميكنم روز به روز بيشتر از يكديگرفاصله ميگيريم و از هم دور ميشويم
قسمت و گريز ناپذيري ماوقع را ميپذيريد،ولي آرزو ميكنيد كه ايكاش ميتوانستيد مثل سابقدر هر زمينهاي با هم تفاهم داشته باشيد
18. زماني كه شخصي در مورد >دوران خوشگذشته< داد سخن سر ميدهد، واكنش شما چگونهاست؟
در كل، اوضاع رو به بهبود هستند و قطعادوراني مهيج در پيش رو داريم كه چشم به راهشانهستم
با او هم نوا ميشوم، چرا كه درگذشته اوضاعخيلي بهتر بودند و افسوس كه حالا اين دوران سپريشدهاند
در گذشته دوران خوشي وجود داشتند،همانطور كه در آينده هم وجود خواهند داشت
19. به نظر شما، شانس و اقبال در زندگي هرشخص چقدر دخيل است؟
به نظر من، هر كسي تا حد زيادي سازندهشانس و اقبال خودش است
خيلي
واقعيت اين است كه برخي از افراد خوششانستر از بقيه هستند
20. يك لحظه خودتان را در يك موقعيتخطرناك ميان مرگ و زندگي مجسم كنيد. چه فكري بهذهن تان خطور ميكند؟
زماني كه جان سالم از اين مهلكه به در ببرم،قطعا جشن بزرگي ميگيرم
همين است كه هست و به زودي خواهم مرد
خداي من، چگونه در اين موقعيت دشوار گيرافتادم؟ درست مثل يك كابوس وحشتناك است
21. اخيرا يكي از موقعيتهاي تلخ و مأيوسكننده زندگي تان را پشت سر گذاشتهايد. واكنش شماچيست؟
زندگي همين است: گاهي برد و گاهي باخت
اين گونه مصيبتها فقط براي من رخميدهند
احساس ميكنيد كه انگار ضربه محكمي بهشكم شما زدهاند
22. به همراه تني چند از دوستانتان به يكرستوران ميرويد، ولي شب تان به واسطه سرويس بدو نامطلوب آنجا خراب ميشود: غذايي سرد براي شما ميآورند كه كلم هايشسفت و سخت هستند و اصلا نميتوانيد لب به آنبزنيد: واكنش شما چگونه است؟
از ته دل به آن ماجرا ميخنديد، ولي شكايتكتبي براي صاحب رستوران ميفرستيد و اميدواريدكه به جبران آن، به صرف خوردن يك وعده غذايمجاني از شما دعوت به عمل آورند
هر زمان كه از خانه به قصد خوش گذرانيخارج ميشوم، مشكلي سر راهم سبز ميشود
به اتفاق دوستانتان به اين نتيجه ميرسيد كهكاري از دستتان ساخته نيست، چون در اين دوره وزمانه اين جور مسايل عادي محسوب ميشوند و زيادپيش ميآيند
23. حدود پنج ميليون تومان پول باد آوردهناگهاني به دستتان ميرسد. واكنش شما چيست؟
تا سه نشه بازي نشه، هميشه شانس واقبالهاي خوب در سه نوبت انجام ميشوند، پس دوتاي بعدي هم در راه هستند!
اين مقدار پول در اين دوره و زمانه كمكي بهحال هيچ كس محسوب نميشود و نميتواند مراثروتمند سازد
با آن پول يك زندگي مرفه براي خودم فراهمميكنم، چرا كه تا قبل از آن استطاعت مالي براي آنكار را نداشتم
24. در حال رانندگي هستيد كه ناگهان كنترلماشين از دستتان خارج ميشود، اتومبيل به تير چراغبرق اصابت ميكند و واژگون ميشود، ولي شما صحيحو سالم از داخل آن بيرون ميآييد. واكنش آني شما چهخواهد بود؟
چه شانسي آوردم كه زنده هستم!
اوه، نه، ماشينم را ببين، تبديل به يكاتومبيل اسقاطي شده است!
نهايت بدشانسي است: كلي جر و بحث ومشاجره با اداره بيمه خواهم داشت و تازه تا مدتها همبدون وسيله خواهم ماند
****
شما با جمع بندي امتياز، مي توانيد نتيجه مربوط به خود را مشاهده نماييد.
گزينه ي اول 2 امتياز
گزينه ي دوم 0 امتياز
گزينه ي سوم 1 امتياز
نتيجه :
بين 40 تا 48 امتياز:
خوشا به حال شما! چه بينشو نگرش فوق العادهاي به زندگي داريد! هرگز ممكننيست كه شبها به واسطه نگراني در مورد اتفاقاتي كهامكان دارد هرگز رخ ندهند، دچار بيخوابي گرديد.شما ذاتا، فردي خوش بين هستيد كه همواره به جنبهدرخشان و مثبت هر قضيههاي مينگريد و معتقديدكه بعد از هر رگبار و طوفاني، اشعه درخشان خورشيدنمايان ميشود. تا زماني كه نسبت به واقعيات دشوارگاه و بيگاه زندگي ساده لوحانه و چشم و گوش بستهعمل نكنيد، باعث حسادت همه اطرافيانتان خواهيدبود. و شما تا زماني كه آماده پذيرفتن فراز ونشيبهاي زندگي هستيد، ميتوانيد نهايت لذت را ازعمرتان ببريد.
بين 20 تا 39 امتياز:
مثل اكثر افراد، شما فرديواقع بين هستيد. ميدانيد كه زندگي بسان يك ترنهوايي شهر بازي است، ولي همواره اميدواريد كهخوبيها بر بديها غالب شوند و اين همان نكتهاياست كه در انتها اهميت پيدا ميكند و به حسابميآيد. اگرچه خودتان را فردي كاملا خوش بين تلقيميكنيد، ولي شايد بتوانيد با كمي مصالحه از افراد ذاتاخوش بين درسهايي فرا بگيريد و كم كم نگرانيهايتان را به دست فراموشي بسپاريد. به ياد داشتهباشيد كه اكثر اتفاقات و مسايلي كه در زندگينگرانشان هستيم، هرگز رخ نميدهند. پس تا زماني كهعملا رخ ندادهاند، چه نيازي به فكر و خيال و نگرانيهست؟
كمتر از 20 امتياز:
شما فردي بدبين زاده هستيد! بااين كه در ظاهر فردي بد جلوه نميكنيد و ميتوانيد باكمي تلاش تبديل به شخصي موفق شويد و دوستانزيادي داشته باشيد، ولي همواره از درون از آشوب واغتشاش باطني رنج ميبريد و دائما به واسطه شك وترديدها، بيم و اميدها و اضطرابها و نگرانيها عذابميكشيد.
فقط بايد نهايت سعي و تلاش خود را به كار ببنديدتا از هر كاهي يك كوه نسازيد! در عوض، كوشش بهعمل آوريد تا افكار منفي و بدبينانه را از صفحه ذهنتان پاك كنيد. سعي كنيد به جنبه مثبت و درخشانزندگي بينديشيد و بدانيد كه افراد زيادي هستند كهدر وضعيت و شرايط خيلي بدتري از شما زندگيميكنند. اگر بتوانيد چنين عمل كنيد، كم كماحساسات مثبت به سراغ تان ميآيند و از نظر فكري وذهني از سلامت بيشتري برخوردار خواهيد بود وبينش و نگرشي بهبود يافتهتر روي زندگي پيداميكنيد.
منبع:www.rahezendegi.com /س