شهيد آيتالله محمدعلي قاضي طباطبايي، در سال 1293 شمسي در تبريز متولد شد. در سال 1316 هنگام قيام مردم تبريز به اتفاق پدرش، به خاطر مبارزه، به تهران تبعيد گرديد و پس از چند ماه تبعيد در تهران و ري به تبريز بازگشت. در سال 1318 جهت ادامه تحصيل علوم ديني به قم عزيمت كرد و درسال 1328 راهي نجف گرديد و در اين دو شهر از محضر علما و بزرگان كسب فيض نمود. ...
شهيد قاضي طباطبايي در سال 41، با شروع نهضت اسلامي، به علت فعاليت عليه رژيم، توسط مأموران دستگير و به زندان قزل قلعه منتقل و سپس به شهرهاي بافت و كرمان و زنجان و پس از آن به عراق تبعيد شد ولي پس از يكسال به ايران بازگشت و به هدايت مردم و روشنگري و تبليغ اسلام پرداخت و تا پيروزي انقلاب اسلامي به مبارزات خود و ارشاد مردم ادامه داد.
شهيد قاضي طباطبايي اولين شهيد محراب در دهم آبان 1358 شمسي، مصادف با عيد قربان، نماز عيد را اقامه کرد و در همان شب در راه مراجعت به منزل توسط منافقين مورد اصابت گلوله قرار ميگيرد و به فيض شهادت نائل ميگردد.
حيات علمي و آثار قلمي شهيد آيت الله قاضي طباطبايي
از اقدامات وي تصحيح كتب فراموش شده و نسخ خطي برخي از بزرگانشيعه اماميه است. ايشان در تصحيح اين متون به كليه منابعي كه در دسترس بود يا امكان مراجعه داشت رجوع ميكرد و با دقت و موشكافي خاصي به مقابله ميپرداخت و سرانجام متني قابل اعتماد و اعتنا در اختيار محققان قرار ميداد. اغلباين نسخ خطي از كتابخانه اجدادي ايشان بود.) اگر از آثار ايشان نقدي به عمل ميآمد نه تنها ناراحت نميشد، بلكه ناقد را به بزرگي و احترام ميستود و اگر در مقابل نقد جوابي داشت، با ادب و احترام جواب آنايراد را ميداد و در پايان براي موفقيت روزافزون وي دعا ميكرد. نمونهاي از ايناخلاق علمي وي را در پاسخ به نقد دكتر ابوالقاسم گرجي، در مورد غلطهاي چاپيتفسير «الجوامع الجامع» ايشان ميتوان مشاهده كرد. ايشان در جواب محترمانهاش،ضمن تجليل از خدمت علمي و فرهنگي وي، محترمانه دليل ميآورد كه بيماري،بستري بودن در بيمارستان مهر، تحت نظر بودن و تبعيد به عراق باعث اين خطاها بوده است. در پايان نيز با صفاي خاصي آرزوي چاپ جلد دوم تفسير تصحيحيايشان را از خداوند ميخواهد.
مراتب علمي
يكي ديگر از ابعاد شخصيتي آيتالله قاضي طباطبايي، بعد علمي ايشان است. ازويژگيهاي قابل توجه وي، دارا بودن مقام برجسته در زمينة علوم اسلامي توام باپيشقدمي در مبارزات نهضت اسلامي است. همه تلاشهاي وي در حوزههاي علميهتبريز، قم و نجف آثار متعددي است كه از ايشان در شاخههاي مختلف اسلامي(رجال، كلام، فلسفه، تاريخ، تفسير) بر جاي مانده است. گذشته از اين آثار كه هر يكدر جاي خود قابل توجه و دقت است، ايشان در مجامع علمي اسلامي (داخل وخارج) نيز اعتبار و مقام ارجمندي داشت.
چاپ مقالات متعدد وي در مجلات معتبر عربي، چون العرفان و المواهب ورسالة الاسلام، حكايت از سطح علمي بالاي ايشان داشت. با توجه به اين امر كهوي آذربايجاني و زبان مادريش آذري بود و زبان عربي، زبان دوم وي به شمارميرفت. در سفري كه سردبير و مدير مسئول مجلة العرفان به ايران داشت. در تبريز بهديدار آيتالله قاضي رفت. در سفري ديگر كه دكتر محمدباقر صدري مهربانيدر سال 1351 ه. ش به كشورهاي اسلامي (از جمله به مصر) داشت، از جانب آيتالله قاضي نامهاي به دانشگاه الازهر مصر برده بود. در جواب نامه، دانشگاه الازهر از ويبراي تدريس در آن مركز علمي دعوت به عمل آورده بود. در سال 1348 ه. شهنگامي كه وي در تبعيد در بافت كرمان به سر ميبرد، از طرف دانشگاه مشهدكنگرهاي به مناسبت هزاره شيخ طوسي (ره) تشكيل شد از وي هم براي شركت و ايرادسخنراني و ارايه مقاله دعوت به عمل آمد، امّا با ممانعت ساواك موفق به شركت درآن كنگره نشد.
پيش از معرفي اجمالي آثار قلمي ايشان، لازم است چند ويژگي از خصوصياتعلمي او را در اينجا ذكر كنيم تا دليل راه پويندگان علوم اسلامي باشد:
الف) از اقدامات وي تصحيح كتب فراموش شده و نسخ خطي برخي از بزرگانشيعه اماميه است. ايشان در تصحيح اين متون به كليه منابعي كه در دسترس بود ياامكان مراجعه داشت رجوع ميكرد و با دقت و موشكافي خاصي به مقابلهميپرداخت و سرانجام متني قابل اعتماد و اعتنا در اختيار محققان قرار ميداد. اغلباين نسخ خطي از كتابخانه اجدادي ايشان بود.
ب) ايشان در آثار تحقيقي خويش تأكيد خاصي بر تهيه فهرست اعلام داشت. درآثار تحقيقي ـ تاريخييي كه از ايشان به چاپ رسيده است، با تلاش شخص ايشان(نه ناشر كتاب) فهرست اعلام (اماكن، اشخاص، قبايل و كتب) تهيه شده است. بهجرأت ميتوان گفت كه او يكي از معدود علمايي است كه در تحقيقات خويش، بهروال مذكور عمل كرده است. بر اهل تحقيق پوشيده نيست كه فهرست اعلام چهارزشي دارد.
ج) ديگر از ويژگيهايي علمي ايشان، احترام و تجليل اهل علم بود. آيتالله قاضياحترام بياندازهاي براي علما و دانشمندان و دانشپژوهان قايل بود. با اغلب محققاننامي اسلامي (چه آذربايجاني و چه غير آن) سابقه دوستي و محبت و مودّت داشت.با اينكه از بسياري از علما، اجازات متعددي داشت، امّا چندان مورد اعتماد مراجعديگر بود كه تدوين برخي آثار مهم خويش را به وي محول ميكردند.
از جمله محققان و دانشمنداني كه آيتالله قاضي از آنها در خلال آثارش به بزرگيياد كرده است، ميتوان از اين بزرگان نام برد: آيتالله كاشف الغطاء مرحوم آيتالله آقابزرگ طهراني، مرحوم سيدجلالالدين محدث ارموي، مرحوم ميرزا جعفر سلطانالقرايي، مرحوم آقا ميرزا محمدعلي مدرس تبريزي، مرحوم آيتالله حاج ميرزاعباسقلي واعظ چرندابي، مرحوم آيتالله شهيد امام موسي صدر، مرحوم آيتالله شهيد سيدعبدالحسين دستغيب، مرحوم آيتالله شهيد سيدمحمدباقر صدر، مرحومآيتالله علامه عبدالحسين اميني، مرحوم علامه سيدمحمدحسين طهراني، مرحوماستاد حسن قاضي طباطبايي، مرحوم عبدالعلي كارنگ و... آيتالله شهيد مرتضيمطهري هرگاه به تبريز سفر ميكرد، در منزل وي ميهمان ميشد.
د) اگر از آثار ايشان نقدي به عمل ميآمد نه تنها ناراحت نميشد، بلكه ناقد را بهبزرگي و احترام ميستود و اگر در مقابل نقد جوابي داشت، با ادب و احترام جواب آنايراد را ميداد و در پايان براي موفقيت روزافزون وي دعا ميكرد. نمونهاي از ايناخلاق علمي وي را در پاسخ به نقد دكتر ابوالقاسم گرجي، در مورد غلطهاي چاپيتفسير «الجوامع الجامع» ايشان ميتوان مشاهده كرد. ايشان در جواب محترمانهاش،ضمن تجليل از خدمت علمي و فرهنگي وي، محترمانه دليل ميآورد كه بيماري،بستري بودن در بيمارستان مهر، تحت نظر بودن و تبعيد به عراق باعث اين خطاهابوده است. در پايان نيز با صفاي خاصي آرزوي چاپ جلد دوم تفسير تصحيحيايشان را از خداوند ميخواهد.
ه) ايشان علاقه خاصي به كتاب و كتابخواني داشتند بهگونهاي كه هر كتابجديدي را كه به دست ميگرفت در جايش نميگذاشت مگر آنكه كاملاً مطالعه كردهباشد. بعد ازتهيه كتاب آن را صفحه شماري ميكرد و سپس در صورت امكان تمامنوشتههاي كتاب را بدقّت ميخواند و تك تك موضوعات را مورد بررسي و تحقيققرار ميداد. هر كجا احتياج به رد يا توضيح داشت، علامت ميگذاشت و در حاشيههمان صفحه نظرات اصلاحي و توضيحي خود را مينوشت.
و) ايشان در مطالعه كمتر خسته ميشدند به طوريكه گاه تا هفت يا هشت ساعتدر روز مطالعه ميكردند و يا مينوشتند و دراين مورد حوصله بسياري داشت.
ز) او براي نگهداري كتاب اهميت زيادي قايل بود و هر كتابي را كه تهيه ميكرد بهشكل مطلوب و زيبايي جلد ميگرفت ودر قفسههايي موضوعبندي شده قرار ميداد.
ح) ويژگي برجسته ديگر ايشان، عفت قلم و پاكنويسي وي بود. در هيچ يك ازآثار ايشان، حتي در گفتار، اهانت و دشنام به كسي يافت نميشود.
ط) صداقت و راستگويي و حقيقتنويسي ويژگي ديگر آثار وي است.
ي) احترام وي به ديگران در بعد علمي نيز مشوق طلاب و محصلان جوان بود. اگرطلبهاي جوان روي منبر بود و او وارد مجلس ميشد در اين حال چنان با دقت وآرامش به سخنان وي گوش ميداد كه گويي براي اولين مرتبه است كه چنين مطلبي راميشنود؛ در حالي كه از نظر خود طلاب آن موضوع بسيار پيشپاافتاده بود. با اينحال اين برخورد براي طلاب جوان تشويق بزرگي بود.
ك) ايشان علاقه بسيار زيادي به خريداري نسخ خطي و چاپي داشت.
آيتالله قاضي طباطبايي به زبان عربي تسلط داشت و آثاري به زبان عربي به چاپ رسانده است:
1. الاجتهاد و التقليد (عربي، خطي)
2. الفوائد (فقهي، تاريخي)
3. خاندان عبدالوهاب (فارسي، خطي)
4. كتاب في علم الكلام (عربي، خطي)
5. فصلالخطاب في تحقيق اهل الكتاب (عربي، خطي)
6. السعاده في الاهتمام علي الزياره (عربي، خطي)
7. اجوبه الشبهات الواهيه (فارسي، خطي)
8. رساله في اثبات وجود الامام «ع» في كل زمان (عربي، خطي)
9. سفرنامه بافت (فارسي، خطي)
10. المباحث الاصوليه (عربي، خطي)
11. حاشيه بر كتاب رسائل شيخ انصاري «ره»
12. حاشيه بر كتاب مكاسب شيخ انصاري «ره»
13. حاشيه بر كتاب كفايهالاصول آخوند خراساني
14. تقريرات اصول آيتالله حجت كوهكمري
15. تاريخ قضا در اسلام
16. صدقات اميرالمؤمنين و صديقه طاهره «عليهماالسلام»
17. حديقه الصالحين
18. رساله در دلالت آيه تطهير بر اهل بيت «عليهمالسلام»
19. رساله در اوقات نماز
20. رساله در مباهله
21. رساله في مساله الترتب
22. رساله در نماز جمعه
23. تعليقات بر كتاب الفردوس الاعلي تأليف علامه شيخ محمد حسين كاشفالغطاء (عربي، مطبوع)
24. تحقيق درباره اربعين حضرت سيدالشهداء (ع) (فارسي، مطبوعات)
25. تعليقات بر كتاب انوار نعمانيه تأليف سيد نعمتالله جزايري (عربي، مطبوع)
26. مقدمه و تعليق بر تفسير جوامع الجامع طبرسي (عربي، مطبوع)
27. تعليقات بر كتاب اسلام صراط مستقيم (فارسي، مطبوع)
28. تعليقات بر كتاب كنزالعرفان (عربي، خطي)
29. مقدمه بر كتاب صحائفالابرار كاشف الغطاء (عربي، مطبوع)
30. آثار تاريخي آيتالله العظمي حكيم (فارسي، مطبوع)
31. مقدمه بر تنقيح الاصول مرحوم حاج ميرزاآقا، متوفي در شهريور
32. مقدمه بر كتاب مرآت الصلوه
33. پيشگفتار بر علم امام علامه طباطبايي
34. مقدمه بر كتاب معجزه و شرائط آن
35. مقدمه بر كتاب جنهالمأوي اثر كاشف الغطاء (عربي، مطبوع)
36. پاورقي بر تعليقات كتاب اللوامع الالهيه في المباحث الكلاميه اثر جمالالدين مقداد بن عبدالله الاسدي السيوري الحلي (عربي، مطبوع)
37. مقدمه بر انيس الموحدين نراقي (فارسي، مطبوع)
38. تحقق در ارث زن از دارائي شوهر (فارسي، مطبوع)
39. علم امام عليهالسلام (فارسي، مطبوع)
40. مقدمه بر العقائد الوثنيه فيالديانه النصرانيه (عربي، مطبوع)
41. ترجمه مسائل قندهاريه از فارسي به عربي اثر كاشفالغطاء
42. مقدمه بر تاريخ ابن ابي الثلج بلخي (عربي، خطي)
43. مقالات متعدد چاپ شده در مجلات عربي (جلوه محراب، ياران امام به روايت اسناد ساواك، شهيد آيتالله سيد محمد علي قاضي طباطبايي، مركز بررسي اسناد تاريخي، صص 7 و 8.)