باتوجه به ويژگيهاي جالب توجه رويکرد سرمايه گذاري اخلاقي، متاسفانه تاکنون در کشورمان ادبيات مشخصي در اين زمينه شکل نگرفته است.
در چند دهه اخير سرمايه گذاري مبتني براصول اخلاقي به عنوان يکي از مهمترين موضوعها در عرصه کسب و کار مطرح شده است. ريشه هاي اين گرايش در جامعه و همچنين در ميان سرمايه گذاران بسيار متفاوت است. مذهب، مسايل سياسي و محيط زيست به عنوان مهمترين ريشه هاي اين گرايش به شمار مي آيند. هم اکنون، بيش از پنجاه موسسه فعال در زمينه سرمايه گذاري مبتني بر اخلاق وجود دارد که اصول آن را تشريح مي کنند، به راهنمايي و مشاوره با افراد در زمينه سرمايه گذاري در موسسات و شرکتها مي پردازند و از طرف ديگر، اقداماتي نظارتي را انجام مي دهند. سرمايه گذاري اخلاقي بيش از آنکه يک علم باشد، يک هنر است و متکي بر خودآگاهي و تلقي فرد از اخلاق و به ويژه اصول ثابت و قابل فهم آن براي همگان است.
باتوجه به افزايش مشارکت مردم در امور مختلف کسب و کار، ارايه الگويي براي تبيين اصول اخلاقي و ارزيابي براساس آن بسيار ضروري است. در اين زمينه مي توان به منابعي همچون: متون مذهبي، عرف و اصول علمي و فني و استانداردهاي مربوطه استناد کرد. به نظر مي رسد که دين اسلام باانبوه توصيه هاي عملي در زمينه رعايت اصول اخلاقي در بين ديگر اديان از جايگاه ممتازي برخوردار است و از اين نظر، مسلمانان داراي پشتوانه اي قوي هستند و اين موضوع حتي در برگيرنده بسياري از توصيه ها و الزاماتي است که تحت عنوان سرمايه گذاري اجتماعي مطرح شده است.
دلزدگي بشريت از ديدگاههاي مطلق فناورانه به موضوعهاي مختلف زندگي و ضرورت تلطيف زندگي در جوامع پيشرفته کنوني از عوامل گرايش با سرمايه گذاري اخلاقي به شمار مي رود. مي توان لجام گسيختگي و مخاطرات بالقوه و بالفعل موجود در جوامع صنعتي و آن دسته از جوامع سنتي که دچار تغيير هويت شده اند را عامل ايجاد اين گرايش به شمار آورد سمت و سوي فعالان مذهبي در تحريم نوشابه هاي الکلي، مخالفت با سقط جنين و آزمايش دارو بر روي حيوانات آزمايشگاهي از دهه 70 به حساسيت بيشتر پيروان در سرمايه گذاري و پشتيباني مالي از شرکتهاي مربوط منجر شد. همچنين، مخالفت مردم آمريکا با جنگ ويتنام را مي توان به عنوان يکي از خاستگاههاي اساسي در گرايش مردم به عدم سرمايه گذاري در صنايع مخرب و غيرانساني برشمرد. از طرف ديگر، در دو دهه گذشته به اين سو، فعاليتهاي طرفداران محيط زيست و به ويژه سبزها در مبارزه با محصولات مخرب محيط زيست و از جمله د.د.ت افق جديدي را در عرصه سرمايه گذاري گشوده است.
در کشور ما به لحاظ بهره مندي از فرهنگ اسلامي و همچنين، آموزه هاي فرهنگ سنتي و اسلامي اخلاق و رعايت اصول اخلاقي همواره از جايگاه ارزنده اي در زندگي و کسب و کار مردم برخوردار بوده است. از يک طرف، خداوند در قرآن کريم، هدف از رسالت پيامبر را تبيين و تشريح مکارم اخلاقي بر مي شمرد و از طرف ديگر، آيين ايرانيان همواره بر محور اخلاق و رعايت اصول آن استوار بوده است.
رعايت اصول اخلاقي در کسب و کار نيز در فرهنگ سنتي و اسلاميمان مورد توجه زيادي قرار گرفته است. بسياري از بزرگان و پيشوايان دين اسلام در کسب و کار فعاليت داشتند و سيره و انبوه احاديث و روايات و تاکيدات مربوط به رعايت اصول اخلاقي در معامله و کسب و کار از اين بزرگان خود مويد اين مطلب است. ايران به عنوان کشوري واقع در چهارراه تمدن جهاني، نقش موثري در تاريخ کسب و کار داشته است و به ويژه پس از اسلام، ايرانيان از طريق فعاليتهاي تجاري خود و رعايت انصاف و ديگر موازين اخلاقي مورد تاکيد اسلام نقش مهمي در ترويج آن در شرق دور داشته اند.
بااين حال، در دوره معاصر، رويکردها و الزامات اجرايي، نظام مند و طبقه بندي شده رعايت اصول اخلاقي در کسب و کار از مغرب زمين نشات گرفته است و مي توان اشتراکات زيادي را بين آنها و اصول و دستورات اسلامي پيدا کرد. استفاده از تجارب سازمانهاي فعال در اين زمينه و جستجو براي ارايه الگويي مناسب و منطبق با ويژگيهاي فرهنگي کشورمان در اين زمينه بسيار مطلوب به نظر مي رسد.
از اقدامات جالب توجهي که کشورمان در سالهاي اخير انجام داده است، پيشنهاد براي اعطاي جايزه بين المللي اخلاق در علم ابن سينا است که مورد استقبال جهاني قرار گرفت و از دو سال گذشته هرساله به کساني اعــطا مي شود که در زمينه علمي شرايط لازم را احراز کنند. رويکرد اخلاقي در کسب وکار نيز مــــي تواند داراي چنين ويژگيهايي باشد. در اينجا، ضمن اشاره به تاريخچه، اهم اهداف و الزامات اين رويکرد، گشودن بابي جديد در اين زمينه و ويژگيهاي آن توصيه شده است.
? مروري بر تاريخچه سرمايه گذاري اخلاقي
سرمايه گذاران مذهبي طي سالهاي متمادي به ارايه چــــــارچوبهايي اخلاقي براي سرمايه گذاري و فعاليت در عرصه کسب و کار پرداخته اند. به طور ويژه و به شيوه کلاسيک و رسمي، از سال 1926 در ايالات متحده امريکا و از سال 1948 در بريتانيا به اين موضوع توجه شده است. در دهه 1920، رهبران مذهبي در شمال امريکا تصميم به سرمايه گذاري در بازار سهام گرفتند. پيش از اين، چنين سرمايه گذاري نوعي قمار تلقي مي شد.
در اواخر دهـــــه 1960 در بريتانيا، سرمايه گذاري اخلاقي وارد مرحله اي جدي شد و گروههايي به کنکاش در زمينه گسترش اين امر به تکاپو افتادند.
چنين پديده اي نيز در حدود سال 1970 در ايالات متحـده امريکا اتفاق افتاد و اولين سرمايه گذاري، سرمايه گذاري پاکس (PAX) بود که در سال 1971 تاسيس شد.
در ســــــال 1988 در بريتانيا براي سرمايه گذاري در زمينه ابزارهاي الکترونيک قابل استفاده در جنگها مباحثي مطرح شد، به طوري که در نتيجه آن در سالهاي بعد و به ويژه در سال 1997 کميته مرکزي سرمايه گذاري متعلق به کليسااصولي را براي سرمايه گذاري وضع کرد(10). براساس اين اصول، تنها سرمايه گذاري در آن دسته از شرکتهاي سازنده وسايل دفاعي، اخلاقي محسوب مي شود که نيازهاي وزارت دفاع را تامين کنند و از فروش آن به گروهها و کشورهاي متخاصم دوري جويند.
? وضعيت حقوقي و اجرايي سرمايه گذاري اخلاقي
هم اکنون، بيش از پنجاه موسسه فعال در زمينه سرمايه گذاري مبتني بر اخلاق وجود دارد که اصول آن را تشريح مي کنند، به راهنمايي افراد در زمينه سرمايه گذاري در موسسات و شرکتها مي پردازند و اقدامات نظارتي را انجام مي دهند.
سرمايه گذاري اخلاقي بيش از آنکه يک علم باشد، يک هنر است و متکي بر خودآگاهي و تلقي فرد از اخلاق و به ويژه اصول ثابت و قابل فهم آن براي همــگان است. بااين حال، مي توان در قالب گروهي از سرمايه گذاران يا شرکتهاي سرمايه گذاري متعهد به اصول اخلاقي، مرامنامه اي را تنظيم کرد يا در صورت امکان براي کسب اطمينان بيشتر، از خدمات مشاوره اي موسسات فعال در اين زمينه سود جست.
با شکل گيري گرايشهاي رو به رشد سرمايه گذاري اخلاقي در بين مردم جوامع صنعتي، به تدريج دولتها نيز در ادبيات سياستگذاري و برنامه ريزي خويش به اين موضوع واکنش نشان دادند. اما تعبير دولتها از آن، بيشتر نشات گرفته از گفتمان مردمسالاري بود، به طوري که امروزه در تدوين مقررات و طرح استانداردها از آن به عنوان سرمايه گذاري پاسخگو در برابر مردم ياد مي شود. اين رويکرد در دولت بريتانيا از سال 1995 شروع شد و به تدريج در ساير کشورها گسترش يافت. کشورهايي مانند استراليا، نيوزيلند، کانادا و افريقاي جنوبي از ديگر کشورهاي پيشرو در اين زمينه به شمار مي آيند. در بند 35 مربوط به مقررات فعاليتهاي حقوقي سال 1995 الزامي حقوقي براي سرمايه گذاران مبني بر ارايه بيانيه اي در مورد رعايت اصول اخلاقي ايجاد مي کند. بيانيه در برگيرنده انواع سرمايه گذاري و توازن بين سرمايه گذاريها، مخاطرات، عواقب و نحوه تحقق آن است. اين مقررات جديد سرمايه گذاران را ملزم مي کند تا دو اصل زير را در بيانيه مدنظر داشته باشند:
گستره اي که در آن ملاحظات اجتماعي، زيست محيطي يا اخلاقي شرکت در زمينه استخدام، استمرار و تحقق سرمايه گذاري مورد توجه قرار مي گيرد؛ خط مشي سياسي مبني بر استفاده از رويکردها و سياستهاي صحيح در سرمــــــايه گذاري.
موارد مزبور را نبايد از جنبه نمايشي نگريست، بلکه در اينجا بايد به اين نکته اشاره کرد که سرمايه گذاريها فقط براساس اصول سرمايه گذاري پاسخگو در برابر اجتماع نيست. قوانين نوين، سرمايه گذاران را وادار به مدنظر قراردادن ملاحظات اجتماعي و زيست محيطي در فعاليتها و سياستهاي مربوط مي کند. ذکر اين موضوع ضروري است که مقررات مزبور براي مورد ملاحظه قراردادن و صراحت در انجام امور است نه اجبار واضطرار. در هر صورت، بايد به اين موضوع توجه کرد که ممکن است مفاد مزبور موجب ازدياد تعداد سرمايه گذاراني شود که پاسخگويي در برابر اجتماع را از مهمترين راهبردهاي خود تلقي کنند.
باوجود چنين گرايشهايي در سطح دولت و اجتماع، تاکنون تعريف قابل توجهي براي سرمايه گذاري پاسخگو در برابر اجتماع يا سرمايه گذاري مبتني بر اخلاق ارايه نشده است. در مقررات و الزامات دولتي نيز هيچ اشاره اي به مصداقها نشده است. راسل اسپارکس (2001) عبارت سرمايه گذاري مبتني بر اخلاق را قديمي تر از سرمايه گذاري پاسخگو در برابر اجتماع» مي داند. به طور ماهوي در سرمايه گذاري اخلاقي بر اجتناب از برخي فعاليتهاي مشخص تاکيد مي شود.
? سرمايه گذاري اجتماعي
در امريکا از اصطلاح ديگري با عنوان سرمايه گذاري اجتمـاعي استفـاده مي شود که نزديک به اصطلاحات بالا است. سرمايــــــه گذاري اجتماعـي به دو بخش تقسيم مي شود: سرمايه گذاري مبتني بر اصول اخلاقـي و سرمايه گذاري براي اجتمـاع. ســرمايه گذاري براي اجتماع در زماني اتفاق مي افتد که يک برگشت غيرطبيعي به طور ارادي براي توسعه اجتماع يا ديگر مقــاصد دنبال مي شود. اين امر بيشتر مبتني بر يک الگوي بانکي است تا سرمايه گذاري منصفانه ودر واقع در برخي موارد باعنوان بانکداري اخلاقي خوانده مي شود. الگوي بانکداري براي توسعه چنين هدفي مناسب است، به طوري که از اين طريق، پس اندازکنندگان از سود سرمايه خويش استفاده مي کنند. در برخي موارد در بريتانيا علايق مشترکي در زمينه سرمايه گذاري در فعاليتهاي کسب و کار مشاهده مي شود.از اين منظر مي توان به بانک تريدوس اشاره کرد که به سرمايه گذاري در زمينه طرحهاي اجتماعي مي پردازد.
مک کينزي (1998) بـــر تفکيک بين سرمايه گذاري اجتماعي مبتني بر بازار که هدف خود را افزايش سود ناشي از فـــروش و سرمايه گذاري اجتماعي مبتني بر تعمق و سنجش دقيق که ديدگاههاي بنيادين اخلاق را در نظر مي گيرد، تاکيد مي کند. سرمايه گذاري اجتماعي مبتني بر بازار به محصولات نهايي خود توجه دارد، در حالي که سرمايه گذاري اجتماعي مبتني بر تعمق به آسيبهاي اوليه مربوط به مواد و ملزومات اوليه و همچنين، خروجي نهايي توجه مـي کند. بااين حال، مورد اخير با توجه به ديدگاههاي مشتريانــش به کسب و کـار مـــي پردازد و نمـي توان آن را اخلاقي تلقـي کرد.
از اين رو، به دو دليل نيازي به تفکيک صريح سرمايه گذاري اجتماعي از نوع اخلاقي آن نيست. به طور کلي سرمايه گذاري اخلاقي به عنـوان يک فعاليت مبتنـي برانصاف است، بـه طوري که يکي از اهداف محوري آن استفاده از قدرت و نفوذ ذينفعان براي ايجاد تاثير مثبت در رفتار شرکت است. به عبارت ديگر، سرمايه گذاري اجتماعي الزاماً يک فعاليت مبتني بر استقراض است. دوم آنکه، ماهيت سرمايه گذاري اجتماعي آن است که افراد پذيراي برگشت مالي پايين مربوط به آن هستنـد و از اين طريق به يکديگر کمـک مـــي کنند. اين موضوع به طـور قطعي در سرمايه گذاري اخلاقي مطرح نيست.
? سرمايه گذاري سبز
بايد بين سرمايه گذاري در زمينه فعاليتهاي زيست محيطي مبتني بر حداکثرکردن سود در مقايسه با تشويق براي توسعه پايدار که در اصطلاح سبز ناميده مي شود، تفاوت قايل شد. سرمايه گذاري سبز يا زيست محيطي به سرمايه گذاري در زمينه ارايه کالاها، خدمات و فرايندهايي اطلاق مي شود که در نتيجه آن به محيط زيست کمک مي شود يا الزامات آن در نظر گرفته مي شود. اين نوع سرمايه گذاري ضرورتاً اخلاقي نيست. در همين زمان، بسياري از سرمايه گذاران پاسخگو در برابر اجتماع موجود، اهداف خود را به معيارهاي قديمي تر همچون اجتناب از: آبجوسازي، دخانيات و تسليحات معطوف کردند. اين معيارها از ديدگاههاي مذهبي به عاريت گرفته شده بود.
? تفکيک صريح تر معاني
اولين کتاب در زمينه سرمايه گذاري مبتني بر اخلاق در بريتانيا توسط خانم وارد (1984) نوشته شد. همچون بسياري از مفسران، وي توجه ناچيـزي به تحليل اصطلاح کرد و آن را به طور عملگرايانه چنين تعريف کرد:
مجموعه اصول و تعاريفي که به درستي در مقابل اجتماع پاسخگو است و هيچ گاه تغيير نخواهد کرد. برخي از مردم احساسي قوي در مورد دخانيات دارند، برخي از آنها در مورد تسليحات چنين هستند و برخي ديگر در مورد ايجاد اشتغال در شهرها چنين فکر مي کنند. عامل مشترک همه اين موارد آن است که آنان فکر مي کنند که نبايد به سادگي پول خود را در اختيار ديگران بگذارند و خود در گوشه اي بنشينند». در کتاب مشابهي در آمريکا که در همين تاريخ توسط دوميني و کايندر (1984) نوشته شد، با تاکيد بر جنبه عملي موضوع، اشاره شده است: سرمايه گذاري اخلاقي اين احساس را به همراه دارد که سرمايه گذاريهاي ما به عنوان دغدغه هاي دروني ما به شمـــار مي آيد و سه رويکرد زير در اين زمينه وجود دارد: احترازي، مثبت و فعال، در سال 1990 گرايگ اسميت از سرمايه گذاري اخلاقي به صورت زير ياد کرد:
همانند رفتار خريد اخلاقي، سرمايه گذاران اخلاقي مي توانند با فروش يکباره يا نگهداري سرمايه براي ايجاد تغيير در برخي شرکتها فشار وارد کنند.
کوپر و شلگلميلچ (1993) نيز به فقدان اجماع در زمينه معني اصطلاح سرمايه گذاري اخلاقي و پژوهشهاي ناچيز در موضوع مزبور اشاره کرده اند. آنها تعريف بوتون را به عنوان يک فرضيه کاري پذيرفته اند: پولت را در جايي سرمايه گذاري کن که داراي برگشت مالي مناسبي براي تو باشد، اما از مواردي از کسب و کار که مورد تاييد نيست همچون: نظاميگري، دخانيات، الکل، آپارتايد و تجاوز به حقوق انساني دوري کن .
کاتون (1994) تعريفي دقيقتر ارايه کرده است. وي مي گويد که مي توان سرمايه گذاري اخلاقي را به عنوان عملي اخلاقي و معياري اجتماعي در چارچوبهاي سرمايه گذاري تلقي کرد که تمامـــي بخشهاي سازمــان را در بر مي گيرد. وي اين موضوع را با تعاريف استاندارد تصميمات که تنها بر برگشت سرمايه تاکيد مي ورزند، مقايسه مي کند. با مترادف دانستن اصطلاحات سرمايه گذاري مبتني بر اصول اخلاقي و سرمايه گذاري اخلاقي، وي بدين نکته اشاره مي کند که سرمايه گذاران اخلاقي نه تنها به ميزان برگشت مالي در آينده و مخاطرات مربوط به آن توجه مي کنند، بلکه به منابع آن - ماهيت کالاها و خدمات شرکت، جايگاه کسب و کار و روشهاي دستيابي به محصول - نيز توجه دارند.
تعـريف کاتون از اصطلاحات مزبور فلسفي تر از ديگران است. در اين ديدگاه با ديد واقع بينانه اي به تضاد موجود بين هدف اساسي سرمايه گذاري که کسب سود است و اخلاق اشاره شده است. همچنين اين موضوع قابل توجه است که اصول اخلاقي از منويات فردي سرچشمه مي گيـــرد، در حالي که سود و برنامه ريزي براي آن يک امر سازماني است و حيطه گسترده تري را در بر مي گيرد. در اينجا است که اسکروتون (1996) اخلاقي بودن هر ادعاي سرمايــه گذاري مبتني بر اخلاق را مــردود مي شمارد.
اسپارکس براي حل اين مشکل بر تفکيک صريح تر سرمايه گذاري مبتني بر اخلاق و سرمايه گذاري پاسخگو در برابر اجتماع تاکيد مي ورزد. از نظر وي، سرمايه گذاري اخلاقي را بايد به فعاليتهايي نسبت داد که سردمداران آن مجامع مذهبي يا خيريه هستند و از طرف ديگر براي سازمانهاي ســـــودجو، اصطلاح سرمايه گذاري پاسخگو در برابــر اجتماع زيبنده تر است.
? سرمايه گذاري اخلاقي در عمل
براساس يافته هاي موسسه ايريس، در سالهاي اخير وضعيت سرمايه گذاري مبتني بر اصول اخلاقي در دو حوزه زير بهبود يافته است:
مــــــديران موسسات توليدي و سرمايه گذاري به بار اخلاقي محصولات توجه مي کنند و از طرف ديگر، سرمايه گذاران به موشکافي و باتوجه به معيارهاي اخلاقي به سرمايه گذاري مي پردازند. اين رغبت دوطرفه به ايجاد اصول و فرهنگي جديد در عرصه کسب وکار و سرمايه گذاري منجر شده است. به عنوان مثال، در اوايل دهه 1960 فقط به ميزان 30 درصد از سهام بورس لندن در اختيار سرمايه گذاران رسمي بود، اما امروزه اين بخش 80 درصد سهام را در اختيار دارد. بدين ترتيب، بسياري از مردم در قالب مـــوسسات شناسنامه دار به سرمايه گذاري در بازار دست مي زنند. در اصول اخلاقي حاکم بـــــر سرمايه گذاريهاي مذکور به سه رويکرد اساسي توجه شده است. اولين رويکرد، رويکرد اجتناب است که در آن از سرمايه گذاري و فعاليت در زمينه هاي مخربي همچون: تسليحات، نوشابه هاي الکلي، فعاليتهاي مخرب زيست محيطي، قمار، فعاليتهاي منافي عفت احتراز مي شود. در رويکرد دوم که رويکرد مثبت ناميده مي شود، افراد به سرمـــايه گذاري در اموري مي پردازند که به توسعه رفتارهاي اخلاقي، بهبود وضعيت معيشتي فقرا، بهبود وضعيت محيط زيست و حل مشکلات مربوط به جوامع منجر خواهد شد. سومين رويکرد، تعاملي است که در آن، سرمايه گذاران با تبادل نظر با مديران شرکتها به توافق در زمينــه موضوعهاي سرمايه گذاري مي پردازند. اين رويکرد داراي ويژگي عدم جانبداري کامل يا تحريم قطعي است و در عمل از شفافيت بيشتري برخوردار است.
فارغ از نوع تعابير و رويکردهاي فلسفي برخورد با سرمايه گذاري مبتني بر اخلاق در کسب و کار، برخي از زمينه ها همچون بهداشت و ايمني از قابليت بالايي براي جلب نظر مردم به ويژه در کشورهاي در حال توسعه برخوردار بوده است. براساس گزارش سازمان بهداشت جهاني در آوريل سال 2002، گرايش مردم به اين حوزه فراتر از هر زمينه ديگري بوده است و اميد است بتوان از اين طريق تا سال 2010 سالانه حدود هشت ميليون نفر را در کشورهاي مزبور از خطر مرگ حتمي نجات داد. براساس اين گزارش، اغلب سرمــــــــايه گذاريها در ارتبـــــاط با برنامه هاي مربوط به مهار بيماريهاي واگيردار و بهبود وضعيت تغذيه بوده است. در حالي که بيش از نود درصد پژوهشهاي پزشکي در زمينه مشکلات مربوط به کمتر از ده درصد جمعيت دنيا انجام مي شود، سرمايه گذاري در اين زمينه در کشورهاي با درآمد پايين تر از مقبوليت اخلاقي بالايي برخوردار است.
اطلاع رساني در زمينه ميزان اخلاقي بودن فعاليتهـاي شرکتها تاثيـر قابل توجهـــي در شکل گيري گرايش مردم داشته است. هم اکنون موسسات دولتي وغيردولتي بسياري در کشورهاي صنعتي با تاکيد بر ارزش محوري و سعادت آفريني فعاليتهاي اقتصادي، استانداردهايي را براي رفتار سازمانها و عمومي کردن بهترين اعمال اخلاقي در اين زمينه ارايه مي کنند.
سياستگـــــذاري شفاف موسسات سرمايه گذاري متکي بر اصول اخلاقي و توجه آنان به مقولات اشاره شده در بيانيه ماموريت و رسالت خويش از اهميت ويژه اي برخوردار است. براساس برآوردي که در بريتانيا صورت گرفته است، حداقل 57 درصد از موسسات مزبور تنها به ذکر سياستهاي خـــويش اکتفا مي کنند و در عمل از آن بهره نمي گيرند (ويليام باو، 2003). براين اساس، تنها 35 درصد از موسسات سرمايه گذاري مزبور به نظرات و تحليلهاي سهامداران توجه مي کنند. يافته هاي پژوهشي نشان مي دهد که بسياري از موسسات خيريه و بااهداف نيکوکارانه به دليل تــــرس بي اساس از سود کم، از سياستهاي اصولي و شفافي پيروي نمي کنند .
يکي از عوامل تاثيرگذار در عدول از اصول اخلاقي در کسب و کارهاي متکي بر اخلاق ملاحظات و سياستهاي مقطعي مديران است که در تصميمات خود رفته رفته دچار تزلزل و انحطاط مي شوند.
? نتيجه گيري
آنچه در ابتدا مي توان به سهولت نتيجـــــه گيري کرد، آن اسـت که سـرمايـــه گذاري مبتني بر اخلاق رفته رفته به الـــزامي براي افراد و سازمانها در عرصه کسب و کــــار در حال مطرح شدن است و مي تواند محيط سازمانها را از نگرشهاي مطلق فني به سمت انساني تر کردن و قابل پذيرش اخلاقي کردن سوق دهد. به طور کلي مي توان گفت که سياستها و ديدگاههاي سرمايه گذاران و سازمانها براساس اصول اخلاقي، زيست محيطي و اجتماعي مورد ارزيابي عموم يا نهادهاي شناخته شـــــده در اين زمينه قرار مي گيرند. در اين زمينه، برخي خود را محدود به احتراز از برخي سرمايه گذاريهاي مخرب مي کنند و برخي ديگر، گــــــرايش به سرمايه گذاري در زمينه هاي سودمند مي کنند. براين اساس، معيارهايي براي ارزيابي وضع شده است که بهبود مستمر عملکرد اخلاقي را مورد توجه قرار داده است. آنچه در اين زمينه از اهميت ويژه اي برخوردار است، اولاً تجارب مفيدي است که در برخي از کشورها حاصل شده است و ثانياً نوع نگرش و نگاه ويژه اي است که بستگي به فرهنگ، اصول و هنجارهاي جامعـه اي دارد که کسب و کار در آن جريان مي يابد.
مي توان نسبت به اين امر اميدوار بود که بين کسب و کار و فطرت اخلاق مدار انسانها آشتي برقرار گردد. در حال حاضر که بسياري از سازمانهاي دنيا و از جمله سازمانهاي کشورمان به دنبال استقرار اصول و فلسفه مديريت کيفيت فراگير هستند، اين موضوع به طور ويژه قابل تلفيق با آن اصول است؛ زيرا به نوعي بر اهميت مشتريان و رفع تزاحمات فردي و اجتماعي ناشي از مصرف کالاها و خدمات تاکيـــــد مي ورزد. وجود سازوکاري مطمئن و موثق در اين زمينه، خيال مشتريان کسب و کارها را از نبود آسيبهاي مادي و معنوي آسوده خواهد کرد.
باتوجه به ويژگيهاي جالب توجه رويکرد سرمايه گذاري اخلاقي، متاسفانه تاکنون در کشورمان ادبيات مديريتي مشخصي در اين زمينه شکل نگرفته است. البته در زمينه اخلاق فردي و به ويژه اخلاق مديران در سازمانها فعاليتهاي علمي و پژوهشي زيادي صورت گرفته است، اما اين امر به الزاماتي براي ارزيابي سازمانها و گرايشهاي آنها منجر نشده است. باتوجه به افزايش مشارکت مردم در امور مختلف زنجيره هاي کسب و کار، ارايه الگويي براي تبيين اصول اخلاقي و ارزيابي براساس آن بسيار ضروري است. در اين زمينه مي توان به منابعي همچون: متون مذهبي، عرف و اصول علمي و فني و استانداردهاي مربوطه استناد کرد. تجربياتي که در کشورهاي غربي و به ويژه از منظر ديني حاصل شده است، به دليل قرابت آيين مسيحيت بااسلام قابل استناد و بهره گيري است. البته، مي توان از طريق تعمق و يادگيري در اين عرصه به ارايه الگوهاي مستقل و منحصر به فرد اقدام کرد.
هم اکنون درباره رويکردها و گرايشهاي عمده مطرح شده در زمينه رعايت اصول اخلاقي در کسب و کار، مي توان به برخورداري دو رويکرد ديني و سرمايه گذاري سبز از جايگاهي ارزنده و قابل توجه اشاره کرد. بــــه نظر مي رسد که دين اسلام با انبوه توصيه هاي عملي در زمينه رعايت اصول اخلاقي در بين ديگر اديان از جايگاه ممتازي برخوردار است و از اين نظر، مسلمانان داراي پشتوانه اي قوي هستند. در اسلام بر مسئوليت تک تک افراد اجتماع در قبال يکديگر تاکيد شده و همگان مسئول و در عين حال پاسخگو قلمداد شده اند که اين موضوع در برگيرنده بسياري از توصيه ها و الزاماتي است که تحت عنوان سرمايه گذاري اجتماعي مطرح شده است. اسلام بر اخلاق از دريچه مسئـــوليت تک تک افراد جامعه و تعامل آنان با يکديگـــــر مي نگرد و در شرايط کنوني که در سازمانها به نيروي انساني به عنوان مهمترين عامل موفقيت سازمان نگريسته مي شود، ترويـج اين اصول و بهــــره گيري از آنها در ارزيابي سلامت سازمانها امکان پذير است.
هم اکنون در شرايطي قرار داريم که رفته رفته فناوري در کشور در حال نهادينه شدن است و طبيعي است که عدم توجه به معيارهاي اخلاقي و تاکيد مطلق بر فناوري و دستاوردهاي رفاهي و اقتصادي مربوط به آن، مردم کشورمان را دچار نوعي از خود بيگانگي و فاصله گرفتن از فرهنگ اخلاق مدار ملي و مذهبي مان خواهد کرد. ارايه درکي درست از ويژگيهاي کسب و کار و آگاهي دادن مردم از نتايج رويکردهاي غيراخلاقي برخي کسب و کارها يا تبعات فعاليتهاي آنها، رسالتي است که بر دوش تک تک صاحبنظران و به ويژه زعماي ديني است.
از طرف ديگر، رشد فزاينده صنايع آلوده کننده و مخرب محيط زيست، انديشيدن راهکارهاي عملي را براي رفع مزاحمتهاي ناشي از کسب و کار مبتني بر فناوري نوين ضروري کرده است. اين در حالي است که دين اسلام، توصيه هاي قابل توجهي را به مسلمانان درباره حفاظت از محيط زيست کرده است و آنان را به حفاظت و پاسداشت از آن دعوت کرده است. اصول مورد تاکيد اسلام در زمينه کسب و کار، علاوه بر برخورداري از جنبه عقلاني از جنبه شهودي نيز قابل توجه است واينجاست که از جامعيت بيشتري نسبت به اصول غربي برخوردار است. از نمونه هاي اين امر مي توان به توصيه هاي اسلام در زمينه اقتصاد بدون ربا اشاره کرد که در سالهاي اخير، حتي بسياري از کشورهاي غربي نيز استقبال زيادي از آن کرده اند و منافع و اثرات مثبت اقتصادي قابل توجهي را در بر داشته است.
در تهيه منشور اخلاقي براي کسب و کار در کشورمان مي توان به هردو مورد مذکور استناد کرد و از نظرات و اصول کارشناسي مربوط به آنها بهره جست. حتي مي توان اين موضوع را در ارزيابي تعالي و ميزان توسعه يافتگي سازمانها مورد توجه قرار داد و به ويژه با ديدگاههاي مديريت کيفيت فراگير در زمينه توجه به مشتريان و نيروي انساني و رعايت الزامات مربوط به آنان تلفيق کرد. کنکاش در اين زمينه و ارايه الگويي عملي براي اين امر، مباحث ويژه اي را مي طلبد و بهتر است از طريق فراخوان يا برگزاري نشستهاي ويژه بدان پرداخت.
منبع: سايت آفتاب
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله