به نظرم يکي از مهمترين رموز موفقيت در زندگي و کار «برخورداري از اطلاعات بيشتر» است. وقتي دانش و اطلاعات شما بيشتر باشد، تصميم درست تري اتخاذ ميکند که اين هم به نفع شماست و هم به نفع سازمان يا شرکت شماست. سي سال پيش، تلفن همراه وجود نداشت، فکس وجود نداشت، اينترنتي در ميان نبود و کامپيوترها به اين اندازه نبودند که فقط روي يک ميز فضاي کمي به خود اختصاص دهند يا حتي قابل حمل باشند. اما سي، پنجاه يا حتي يکصد سال پيش ميتوانستيد افرادي را بيابيد که در کار و زندگيشان موفق بوده اند: آنها چه ميکردند که به موفقيت دست مييافتند؟ آيا در اتاق پشتي فروشگاه يا شرکتشان، يک دستگاه کامپيوتر نوت بوک داشتند که به شبکهي اينترنتي مخفي آن زمان متصل بود؟ نه! چنين چيزي آن زمان امکان پذير نبود. ما داريم حتي در مورد زماني صحبت مي کنيم که روزنامهها آنقدرها هم فراگير نشده بودند و صنعت چاپ يک صنعت مدرن و مکانيزه مثل امروز نبود. اما اگر در مورد افراد موفق تحقيق کنيد خواهيد ديد که موفقترين آنها داراي شبکهاي قوي از ارتباط با افراد موفق ديگر بودند.
افراد موفق در کار و زندگي فقط اجازه ميدادند که افراد موفقي چون خودشان دور و برشان باشند، با آنها معاشرت ميکردند و از آنها چيز مياموختند. اين خودش يک راز موفقيت است که نسل به نسل و سينه به سينه اين راز را به يکديگر انتقال ميدادند .
تحقيق کنيد و ببينيد که افراد موفق کساني بودند که اطلاعات و اخبار و دانش و تجربه ي ديگران را به سوي خود جذب ميکردند. چگونه؟ خيي ساده : آنها جوياي علم و دانش و اطلاعات بودند. به راحتي و بدون خجالت و رودربايستي آنچه نميدانستند را از آگاهان و ناظران ميپرسيدند. پس يک راز موفقيت ديگر همين است که اگر چيزي را نميداني بپرسيد و بعد در باره آنچه به دست ميآوريد، پرس و جو کنيد و اطلاعات خودتان را افزايش دهيد .
افراد موفق، افراد موفق ديگر را زير نظر ميگيرند و منابع خبري و اطلاعات و تجربههاي آنها را شناسايي ميکنند و خودشان در صدد اين برميآيند که با آن منابع ارتباط برقرار کنند. در قديم، زماني که اين تکنولوژي نوين کنوني در اختيار نبود، مثلاً در دوره ي کشاورزي، پدران به فرزندان (اکثراً پسران) اين دانش و اطلاعات و تجربيات را منتقل مي ساختند، در دوره ي صنعتي، پدران ديگر توانايي اين را نداشتند که همه ي اطلاعات را به فرزندانشان بدهند بنابر اين آنها را راهي کارگاهها و دانشگاهها ميکردند تا مهارت هاي لازم را از استادان فرابگيرند. ما اکنون در عصر و دورهاي هستيم که به آن عصر اطلاعات و ارتباطات ميگويند، عصري که من آن را عصر گرداب گسترده گيتي ميدانم (که ماهيت جذب کردن دارد و بي چون و چرا همه را در نهايت به سمت و سوي خود جذب ميکند.) در اين عصر، افراد موفق، افرادي هستند که خيلي سريع و حرفهاي مهارتها را به صورتي خودآموخته فرا ميگيرند و به کار ميبندند. پدران و دانشگاهها واقعاً و در عمل نميتوانند همه ي آنچه افراد به آن نياز دارند را بدهند، پدران اگر بتوانند فقط ميتوانند حمايت کنند و تشويق، استادان فقط ميتوانند راه را نشان بدهند و فرزنداني که جوياي علم و دانش و موفقيت هستند بايد اقدام کنند به جستجو و کاوش در منابع عظيم اطلاعات موجود و فراگرفتن آنچه بايد بدانند .
پس يکي از ديگر رموز موفقيت اين است جستجو کنيم و خودمان، خودمان را آموزش دهيم با استفاده از منابع علمي و کاربردي موجود (مواد و مطالب و کتب آموزشي و منابع انساني آموزشي ). اينترنت، امروز فضايي است که شما ميتوانيد در آن همهي اين کارها را انجام دهيد. من اين را معجزهي موفقيت ميدانم. بگذاريد يک مثال بزنم. در اينترنت در حال حاضر ميليونها سايت موجود است با ميلياردها صفحه اطلاعات، هزاران هزار نفر از بهترين استادان و دانشمندان به آن متصل هستند که هريک منابع خاص و تخصصي خود را يافتهاند و خود را با استفاده از آن منابع به روز ميکنند. دقيق که نگاه کنيم، آنها را افراد موفقي خواهيم يافت و طبق آنچه در بالا گفتم کافي است خودمان را به آنها و نيز به منابع آنها نزديک کنيم و از اين ارتباط و اتصال براي دستيابي به موفقيتهاي خود استفاده کنيم .
تکنولوژي RSS يکي از بهترين ابزارها براي موفقيت شماست و اين حرف مرا تحقيق کنيد و ببينيد که موفق ترين شما کسي ات که در اين روزها بيشترين استفاده را از تکنولوژي RSS دارد. با استفاده از نرم افزارهاي جمع آوري کننده اخبار و اطلاعات و خبرخوانهاي RSS اطلاعات، به محض آنکه از سوي منابع خبري، سايتها يا وبلاگها به روز رساني ميشوند در اختيار شما قرار ميگيرند و شما مي توانيد خيلي راحت متوجه شويد که افراد موفق (يا رقباي کاري و تجاري) مورد نظر شما بر روي اينترنت از چه منابعي استفاده ميکنند، کافي است مسير موفقيت آنها را دنبال کنيد و شما نيز با افرادي يا شرکتها و موسساتي ارتباط برقرار کنيد که آنها ميکنند. اخبار و اطلاعات را دريافت کنيد و با آنها به روز باشيد و مورد تجزيه و تحليل قرار دهيد. اين هم راز ديگري است از موفقيت. به اين ترتيب بعد از مدتي ميتوانيد با رقبا به رقابتي سالم بپردازيد چرا که ممکن است تحليل شما از قضايا درست تر باشد به خاطر تنوع بيشتري که از منابع اطلاعاتي و اخبار خود داشته ايد .
امروزه با استفاده از روشها و تکنيک هاي بسيار ساده و عملي مي توان در تامين بهداشت رواني و کسب موفقيت در زندگي گامهاي مثبت و سازنده اي برداشت کشفيات جديد روان شناسي معتقد است که رمز موفقيت , برخورداري از هوش و ذکاوت و يا شانس نيست بلکه در استفاده از توانايي و مهارت در عمل است . استفاده از تواناييهاي جسمي و رواني که دراعماق وجود هر فرد به صورت دست نخورده باقي مانده است مي تواند فرد را در راه رسيدن به هدف ياري کند و آنچه که موجب تفاوت ميان فرد عادي و فرد موفق مي شود , نحوه استفاده از اين تواناييها است که به صورت ويژگيهايي نمايان مي شود . اين ويژگيها به فرد نيرو مي دهند تا براي رسيدن به موفقيت فعاليت کند .
1- انگيزه : هر فرد موفق انگيزه نيرومند دارد که پيوسته او را به دنبال خود مي کشاند و موجب پيشرفت او مي گردد فرد براي حرکت فعاليت و تلاش خود دليلي يافته که موجب مي گردد , از تواناييهاي بالقوه خود استفاده نمود و استعدادهاي دروني خود را شکوفا کند.وجود انگيزه افراد موفق را از افراد عادي متمايز مي کند و سبب مي شود که زندگي رنگ و روي خاصي بگيرد. هيچ عظمتي بدون انگيزه بزرگ به دست نمي آيد , خواه در زمينه ورزشي باشد خواه هنري و علمي ….
2- ايمان : ايمان نيروي محرکه اي است که وجود را به سوي ترقي و تعالي حرکت مي دهند حضرت علي (ع)در نهج البلاغه آمده است : (( ايمان , عبارت است از معرفت و يقين قلبي و اقرار داشتن به زبان و عمل کردن بر طبق آن )) .
ايمان انسان را اميدوار بار مي اورد و دل را به خداوند و رحمت او مطمئن مي سازد . قانون زندگي , قانون اعتقاد و ايمان است . در جزر و مد زندگي, نگرانيها و هيجانات روحي , اتکاء به خداوند و ايمان به تعاليم الهي , بهترين پناهگاه است . افراد موفق کساني هستند که ايمانشان محکم است و توجهات دلشان به ساحت قدس الهي زياد است .
3- استراتژي : براي رسيدن به موفقيت تنها داشتن نيروي محرکه و منابع کافي نيست بلکه بايد از منافع به موثرترين وجه استفاده نمود و مسيرو جهت مشخصي را نيز تعيين کرد . استراتژي روشي است که با آن امکانات را در جهت هدف تنظيم مي کنند . استراتژي شناخت اين واقعيت است که با هوش ترين و نيرومندترين فرد هم براي پيشرفت , نياز به پيدا کردن راه صحيح دارد. اگر فرد بداند که براي تصميم گيري ها چه قدمهايي را بايد بردارد و نحوه برداشتن قدمها چگونه است , هر زمان که دچار بي تصميمي گردد , مي تواند خود را به فرد مصممي تبديل کند . همه انسانها منابع و امکانات يکساني را در اختيار دارند ام استراتژي يعني نحوه استفاده از آن منابع و امکانات را نمي دانند . براي رسيدن به هدف , کافي است , استراتژي خاص آن را دانست .
4- درک ارزشها: ارزشها سيستم خاص عقيدتي براي تشخيص درستيها از نادرستي ها هستند. شناخت اين ارزشها است که زيستن را توجيح مي کند چيزهايي مانند تقوا حب وطن , ايمان به خدا عشق به آزادي , نوع دوستي ارزش ناميده مي شوند . ارزش , قضاوتي اساسي اخلاقي و عملي در مورد چيزهايي است که داراي اهميت هستند. ارزشها , نوعي داوري است درباره آنچه که زندگي را براي ما ارج دار مي کند . بسياري از مردم در مورد اين که چه چيزي در زندگي آنها مهم است قضاوت روشني ندارند و اغلب کارهايي را مي کنند که بعدا موجب ناخوشنودي آنان مي گردد و دليل آن هم اين است که به طور ناخود آگاه اموري را براي خود و ديگران صحيح مي دانند اما مطلب براي خودشان روشن نيست . هنگامي که موفقيت هاي بزرگ از نظر
مي گذرانيم , تقريبا هميشه به کساني بر مي خوريم که به روشني مي دانند چه چيزهايي واقعا مهم هستند , به عبارت ديگر از ارزشها درک روشني دارند
5- انرژي : انرژي به صورتهاي مختلفي خود را نشان مي دهد , گاهي به صورت خروش و هياهوي شادمانه و زماني به صورت ميل به سازندگي است . حرکت به سوي زندگي بهتر و موفقيت , با حالت سستي و افسردگي تقريبا غير ممکن و محال است . افراد موفق , هميشه به دنبال فرصتها هستند . آنان معتقدند که انسان هيچ وقت به اندازه کافي وقت ندارد . موفقيت هاي بزرگ را نمي توان از شور و انرژي جسمي و معنوي که سبب مي شوند تا فرد از همه توان خود استفاده کند , جدا نمود . بنابراين هر چه انرژي فرد بيشتر باشد بدن کارايي بيشتر و روحيه بهتري داشته و بهتر مي تواند , استعدادهاي نهفته خود را براي رسيدن به نتايج عالي به کار گيرد .
6- تسلط به فن ارتباط: قدرت ايجاد رابطه يکي از مهم ترين مهارتهايي است که هر فردي مي تواند داشته باشد . امروزه دانشمندان علوم رفتاري به اين نتيجه رسيده اند که ارتباط مايه قدرت است و کساني که اين فن را به نحو موثر به کار مي گيرند مي توانند جهان را به گونه اي متفاوت درک کنندو جهان نيز آنان را به گونه اي متفاوت درک مي کند . کساني که بر انديشه ها , احساسات واعمال اکثر انسانها تاثير مي گذارد افرادي هستند که مي دانند چگونه از ابزار قدرتمند ارتباطات استفاده کنند .
هر فردي از طريق برقراري دو نوع ارتباط , تجربيات زندگي خود را شکل مي دهند :
الف ) ارتباطات دروني يعني گفتن يا احساس تصورات دروني .
ب) ارتباط بيروني يعني استفاده از کلمات , لحن صدا و تغييرات چهره براي برقراري ارتباط با دنياي خارج .
مساله مهم و قابل توجه اين است که زندگي افراد موفق نشان مي دهد که اتفاقات روزانه تعيين کننده کيفيت زندگي نيست بلکه عکس العمل هاي انان در برابر اين اتفاقات تعيين کننده است .
7- نيروي صميميت : افرادي که بتوانند رشته هاي مودت و صميميت را با مردمي که داراي عقايد و فرهنگ متفاوت هستند مستحکم کنند , بزرگترين موفقيت را در زندگي خود به دست آورده اند . تقريبا تمام افراد موفق قدرت فوق العاده در جلب دوستي ديگران دارند و مي توانند با افرادي که خصوصيات و اعتقادات گوناگون دارند ايجاد صميميت کنند . افراد موفق همچنين داراي نرمش , انعطاف پذيري و جاذبه خاصي هستند و بدين ترتيب مي توانند , توجه افراد کثيري را به خود جلب کنند . چنانچه بتوان با افراد مناسب , رابطه صميمانه و دوستانه برقرار ساخت مي توان هم نياز آنان را برطرف نمود هم آنان احتياج فرد را بر طرف سازند .
منبع: روزنامه تفاهم
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله