چه عاملي باعث مي شود که فرزند 10 ساله شيرين زبان و خونگرم شما در مدت سه سال تبديل به نوجواني ساکت و آرام شود؟ براي بسياري از پدر و مادرها اين سؤال يکي از گيج کننده ترين معماهاي قرن است.
دو دليل مهم براي به وجود آمدن اين تغيير در سنين ابتدايي و دوران نوجواني وجود دارد:
هنگامي که کودک شما پا به دوره نوجواني مي گذارد احتياج بسياري به تنهايي و خلوت گزيني پيدا مي کند. شايد به اين علت که افکار و احساسات او دچار نوعي آشفتگي مي شوند، ممکن است نوجوان شما دچار بلاتکليفي و بي ثباتي شود. حتي ممکن است از آنچه که از نظر فيزيکي و يا احساسي براي او اتفاق مي افتد احساس شرم کند. چنين اتفاقاتي براي او غير منتظره و سخت هستند و او مي خواهد آنها را از ديگران مخفي کند و نزد خود نگهدارد.
دليل ديگر اين است که فرزند شما کم کم به نداشتن مهارت در انجام کارها حساس مي شود. او گمان مي کند بزرگترها بهتر از او مي توانند صحبت کنند و به راحتي کلمات صحيح را براي اداي منظور خود مي يابند. در حالي که او در اين زمينه خود را ناتوان مي بيند. بنابراين اگر نوجوانتان بـُغ کرده و عبوس به نظر مي رسد شايد به خاطر از دست دادن اعتماد به نفس خود در اداي کلمات است.
چرا ما به رابطه با ديگران نيازمنديم؟
«گفت و گو» کليد داشتن يک رابطه خوب در خانواده است. عدم توانايي در راحت صحبت کردن باعث مي شود نتوانيد نيازهاي نوجوانتان را بشناسيد. بدون گفت و گو و رابطه مناسب شما نمي توانيد پشتيباني و مراقبت خود را به او برسانيد و او نيز نخواهد توانست فراتر از حد و مرزهاي تعيين شده و رفتار پذيرفته شده رابطه مناسبي با شما داشته باشد.
انواع مختلف رابطه
رابطه هميشه در جريان است حتي اگر کلمه اي بين دو طرف رد و بدل نشود. گفت و گو ممکن است از طريق حرکات سر و دست، تماس چشم ها و يا تماس فيزيکي باشد.
شما به عنوان والدين هميشه با فرزندتان رابطه خواهيد داشت؛ اگر چه او صحبت زيادي با شما نداشته باشد. راه هاي زيادي براي تشويق نوجوان به صحبت کردن با والدين وجود دارد.
براي اين که ارتباط خوبي با نوجوان خود برقرار نماييد توصيه مي کنيم اين کارها را انجام دهيد:
- براي شنيدن حرف هاي نوجوانتان وقت بگذاريد. بسياري از نوجوانان مي گويند والدينشان به حرف آنها گوش نمي دهند. گفت و گو يک خيابان دو طرفه است. اگر مي خواهيد او به حرف شما گوش دهد بايد به او اطمينان دهيد که مشتاق شنيدن حرف هاي او هستيد.
- نشان دهيد که به ديدگاه هاي او احترام مي گذاريد. نفس عميقي بکشيد و محترمانه تصديق کنيد که او هم حرف هاي ارزشمندي براي گفتن دارد.
- به عنوان يک الگو براي او عمل کنيد. به همراه همسر يا بچه هاي کوچکتر خانواده راه هايي را براي ايجاد يک رابطه خوب در خانواده طراحي کنيد.
- انعطاف پذير باشيد. در محل و يا زماني با نوجوانتان صحبت کنيد که براي او مناسب و راحت باشد.
اين کارها را انجام ندهيد:
- از امتياز گرفتن خودداري کنيد.نوجوانان هم مانند همه ما دوست ندارند امتيازي از دست بدهند يا اين که احساس کنند بزرگترهايشان نوعي «مسابقه قدرت» برگزار مي کنند.
- عقايدتان را به او تحميل نکنيد. اگر بخواهيد افکار و نظريات خود را به نوجوانتان تحميل کنيد، مطمئناً آن را نخواهد پذيرفت و شديداً عکس العمل نشان خواهد داد.
- سعي کنيد قضاوت تحکمانه نداشته باشيد.قبل از هرگونه نتيجه گيري به حرف هاي او گوش دهيد. براي او هيچ چيز بدتر از آن نيست که ببيند ذهن بسته شما تمايلي به شنيدن نقطه نظرات او ندارد.
توصيه هايي که به شما در صحبت کردن با نوجوانتان کمک مي کند:
- به علامت هاي او توجه کنيد. مطمئن باشيد از مسيرتان منحرف نخواهيد شد. مثلاً هنگامي که او براي بيرون رفتن از خانه عجله دارد نگوييد که مي خواهيد با او حرف بزنيد بلکه در زماني که آسوده خاطر به نظر مي رسد به سراغش برويد.
- سعي کنيد اوقاتي را با هم تنها باشيد. اگر تنها بودن در خانه ممکن نيست به بهانه صرفِ چاي، قهوه يا رفتن به سينما ، دو نفري با هم از خانه خارج شويد و ساعتي را با هم باشيد.
- اطلاعات و تجربيات خود را از زندگي با او در ميان بگذاريد.اما فقط تا جايي که فکر مي کنيد شنيدن اين مطالب براي او جالب است. جوانان اغلب خيلي کمتر از کودکان مشتاق شنيدن حرف هاي والدينشان هستند.
- از سؤالات باز استفاده کنيد، نه سؤال هايي که جواب آنها آري يا نه است.مثلاً به جاي اين که بپرسيد: «روز خوبي داشتي يا نه؟ بپرسيد: «امروز در کلاس زبان چه گذشت؟»
- مراقب باشيد که گفتگوي شما به سرزنش کردن يا نق زدن تبديل نشود.به عنوان مثال «دوباره لباس هايت را کف اتاق انداختي» يا «اتاقت زباله داني شده است. کي مي خواهي آن را مرتب کني؟»
- هيچگاه يک جوان را به خاطر اعتقادات يا ديدگاه هايش تحقير نکنيد.نگوييد: «اين احمقانه است. چگونه مي تواني اين طور فکر کني؟» آنها به تأييد کردن شما احتياج دارند. حتي اگر آن را نپذيرند.
- اشتباهات نوجوان خود را به طرزي محترمانه بيان کنيد.همان قدر براي او احترام قائل شويد که براي يک بزرگسال قائل مي شويد.
- وقتي با او اختلاف نظر داريد و اين اختلاف هم اجتناب ناپذير شده است، به جاي پافشاري بر خواسته هاي خود که منجر به دلخوري و ايجاد تنفر مي شود، براي پيدا کردن يک راه حل مناسب با او مذاکره کنيد. اين يعني يک مصالحه . به عنوان مثال ممکن است بگوييد: «مي خواهم اتاقت همين امشب تميز باشد» که عکس العملي اين چنيني خواهد داشت: «اصلاً فکرش را هم نکنيد! من مي خواهم به خانه عمه بروم!» که اين مکالمه به يک رويارويي خواهد انجاميد. بنابراين بهتر است بگوييد: «من واقعاً از وضعيت اتاق تو ناراضي هستم. فکر مي کني چه وقت مي تواني آنجا را مرتب کني؟» در اين صورت فرصت مصالحه را به وجود آورده ايد.
- براي پدر و مادر يک نوجوان، «گوش دادن و شنيدن» بهتر از «صحبت کردن» است. در اين صورت به او کمک مي کنيد تا آنچه را که شما مي فهميد او هم حس کند.
- مهم نيست که شما از نصيحت کردن چه نيتي داريد.نوجوان شما نصيحت هايتان را به احتمال زياد نخواهد پذيرفت. مهم اين است که به شخصيت او توجه کنيد و مراقب باشيد تا او فرصتي براي حرف زدن داشته باشد و او را در پيروي از عقايد خود مجبور نکنيد.
- از تمام فرصت هاي غير رسمي جهت برقراري ارتباط، استفاده کنيد. مثلاً او را سوار اتومبيل کنيد و به محلي ببريد که امکان يک گفتگوي خوب وجود داشته باشد.
- وقتي با شما حرف مي زند علاقه مندي خود را صادقانه همراه با نگاهي صميمي نشان دهيد.در صورت امکان هنگامي که به حرف هاي او گوش مي دهيد کار ديگري انجام ندهيد.
- در گفت و گو با او از اين که چيز نامطلوبي را مي شنويد از کوره در نرويد و عکس العمل شديد نشان ندهيد.اظهاراتي از قبيل: «تو مي گويي آنها سيگار مي کشيدند و حالا مي خواهي دوباره به آنجا بروي، اصلاً حرفش را هم نزن!» راه مذاکره را کاملاً مسدود مي کنند.
- اگر واقعاً مشکلاتي وجود دارد که احساس مي کنيد بايد حتماً در مورد آنها با نوجوان خود صحبت کنيد. از قبيل نمرات پايين در مدرسه و يا نگراني به خاطر رفتار مخاطره آميز او، بهتر است وقتي را براي صحبت انتخاب کنيد که او فشار بيروني نداشته باشد و شما هم در آرامش باشيد. استفاده از کلمه «من» به شما کمک زيادي مي کند. مثلاً به جاي اين که بگوييد: «تو درس نمي خواني» بهتر است بگوييد: «من از اين که درس هايت را جدي نمي گيري احساس نگراني مي کنم»
نگراني هاي خودتان را به آرامي توضيح دهيد و آن روي سکه را هم به دقت از زبان او گوش دهيد. اين کار براي اين که بتوانيد بر اعتقادات و ارزش هاي خود تأکيد کنيد و در ضمن بخشي از رفتار او را که مي خواهيد تغيير کند، روشن و واضح نماييد، بسيار مناسب است.
منبع: روزنامه کيهان
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله