جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
سيره ي علمي حضرت آيت الله العظمي بروجردي (رحمت الله عليه)(3)
-(6 Body) 
سيره ي علمي حضرت آيت الله العظمي بروجردي (رحمت الله عليه)(3)
Visitor 384
Category: دنياي فن آوري

گرد آوري احاديث شيعه و پرورش محدثان

آيت الله جعفر سبحاني مي گويند:
همگي مي دانيم که سنت پيامبر(ص)، دومين رکن استنباط است و احاديث ائمه اهل بيت(ع) بيانگر سنت او هستند.
علم حديث، يکي از علوم بزرگ اسلامي بود که ساليان درازي، براي خود، استاد و تلميذي داشت، ولي به مرور زمان، اين علم، فروغ و عظمت خود را از دست داد و علماء و فقيهان، به جاي آموزش حديث از اساتيد، از طريق قرائت استاد بر شاگرد، يا قرائت شاگرد بر استاد، تنها به مراجعه به کتب حديث اکتفا کردند.
بر اثر اين بي توجهي، ضبط کلمات و اسانيد، با اشکالاتي رو به رو شده بود. يکي از کارهاي مرحوم آيت الله بروجردي، توجه دادن فضلاي حوزه، به حديث بوده، چه از نظر متن و چه از نظر سند. براي همين منظور، گروهي را به گردآوري احاديث شيعه، به صورت نوي دعوت کرد. در سايه نگارش اين کتاب «جامع احاديث شيعه»، محدثاني را پرورش داد که هم اکنون، از وجود آنان در حوزه بهره کامل برده مي شود.

ابتکار در علم رجال

آيت الله جعفر سبحاني مي فرمايند:
استنباط هر حکمي از احکام الهي، از طريق حديث، در گرو اين است که حديث، از نظر « دلالت » کامل باشد و « سند » آن نيز، مطابق ضوابط علم درايه « حجت » باشد.
قسمت دوم، که شناخت راويان حديث است، تا عصر مرحوم آيت الله بروجردي، جنبه تقليدي داشت؛ يعني يک مجتهد در شناخت راويان ثقه از غير ثقه، به متخصصان مراجعه مي کرد و احوال راويان را از آنان مي پرسيد؛ مثلاً نجاشي، يکي از رجاليون بزرگ شيعه مي گويد:
« عبدالله بن سنان، ثقه و محمد بن سنان ضعيف است. »
او، به همين مقدار اکتفا مي کرد. ولي مرحوم آيت الله بروجردي، با شيوه خاص خود، که پيش از او، تنها در نوشته مرحوم مؤلف کتاب « جامع الرواة » ديده مي شود، اين مسأله را از حالت تقليدي، به صورت اجتهادي درآورد.
او، با نگارش دو دوره کتاب، اين مسأله را عملي ساخت:
- تجريد اسانيد کتب اربعه
- طبقات راويان شيعه
در کتاب نخست، توانست اعتبار يک راوي را در علم حديث، به دست آورد و درباره آن قضاوت کند و اين سنجش را در اختيار ديگران بگذارد.
وقتي انسان با مراجعه به چنين کتابي، دريافت که ابن ابي عمير، از 400 محدث نقل روايت کرده و دهها محدث نيز، از او نقل حديث کرده اند و يا صفوان بن يحيي از 140 شيخ نقل روايت کرده و آنگاه قسمتي از روايات آنان را از نظر ضبط و حسن نقل، مورد بررسي قرار داد، قهراً مقام علمي آنان، کاملاً، به دست مي آيد که اين دو نفر، متخصص حديث و استاد فن بوده اند و هرگز نمي توان، او را با کسي که يک روايت از يک شيخ بيش تر نقل نکرده برابر نهاد.
مرحوم آيت الله بروجردي، در کتاب « تجريد اسانيد کتب اربعه » توانسته است با اين روش، ميزان ارزش علمي و وثاقت و موقعيت هر راوي را در علم حديث، از نظر قلت و کثرت شيخ و تلميذ و اتقان و اضطراب روايت، کاملاً، روشن سازد.
وي از اين راه، به نگارش کتاب ديگري به نام « طبقات الرجال » موفق گرديد. با طبقه بندي رجال احاديث شيعه، در عصر حضور و تا حدي در عصر غيبت، توانست حلقه هاي رجال را در اعصار مختلف، به دست آورد و به افتادگيهاي برخي از اسناد پي ببرد.
در حالي که بدون شناخت طبقات (منظور از طبقات، هم عصر بودن راويان است)، آگاهي از اين نقيصه، به آساني امکان پذير نبود؛ زيرا وقتي طبقات براي ما روشن شد، در مي يابيم که مثلاً، طبقه سوم از طبقه اول، نمي تواند حديث فرا گرفته باشد؛ از اين روي در سند، نامي از طبقه دوم وجود داشته که در استنساخ از قلم افتاده است.
او، نه تنها از اين طريق، نقايص سند را از نظر حذف و سقط و يا قلب (جا به جا شدن ترتيب و طبقه)، جبران کرد، بلکه توانست بسياري از مبهمات اسناد را، مانند احمد بن محمد يا محمد بن اسماعيل، که ميان افراد زيادي مشترک هستند، روشن سازد، اين خود يکي از مشکلات فقها، در مسأله استنباط از احاديث بود.
چه بسا در اسناد، اسامي مشترک، مانع از جزم به صحت روايت مي شد؛ زيرا، محمد بن اسماعيل، مشترک بين ثقه و غير ثقه است؛ لذا از طريق شناخت استاد و تلميذ، مي توان موقعيت اين گونه راويان را به دست آورد.
البته اين دو دوره آثار مرحوم آيت الله بروجردي، به دستياري و کوشش شبانه روزي مرحوم حجة الاسلام حسن نوري ، آماده انتشار گرديده و هم اکنون انتشارات آستان قدس رضوي، مقدمات چاپ آن را فراهم ساخته است. با انتشار اين دو دوره، تحول عظيمي در شناخت راويان شيعه به وجود خواهد آمد.
خود ايشان مي فرمود:
« زياد چيز نوشته ام بعضي تمام و قسمتي ناتمام، و بعضي هم بر اثر نقل و انتقال از بروجرد به قم مفقود شده است. »
همين علاقه به نوشتن و تأليف و کارهاي علمي، باعث مي شد که فضلا و شاگردان خود را به نوشتن و تأليف تشويق نمايند. گاهي مي فرمود:
« بسيار خوشوقتم که فضلاي حوزه زحمت مي کشند و در علوم دين بحث و بررسي مي کنند و آثار خوبي از خود، به يادگار مي گذارند. »
اما همانطور که آثار خود ايشان از قلمي گويا و رسا و محتوايي متقن و محکم برخوردار بود، مکرر به فضلا و طلاب مي فرمود:
« چيزي بنويسيد که همه طبقات استفاده کنند و اهل فن نيز خورده نگيرند. »
تأليفات مهم آيت الله بروجردي، در چهار رشته است:
الف. رجال.
ب. حديث.
ج. فقه.
د. اصول فقه .
و. در فلسفه، منطق، عقائد و شعر هم، آثاري از ايشان در دست است و يا به ايشان نسبت داده شده است.
تعداد تأليفات و آثار علمي آيت الله بروجردي (غير از رساله هاي عمليه و تقريرات) (همه به زبان عربي) است که يکي از آنها کتاب بسيار ارجمند « جامع احاديث الشيعه » و ده تاي از آنها هم، کتابهاي «تجريد الاسانيد» است.

تأليفات

1. ترتيب اسانيد الکافي
کتاب کافي شريف، تأليف ثقة الاسلام کليني (م:329) شامل سي و پنج کتاب و حدود شانزده هزار حديث است. آيت الله بروجردي، سندهاي اين روايات را در اين تأليف مورد بررسي و تنقيح قرار داده و موارد تصحيف، اشتباه، ارسال و غيره را تعيين کرده است.
2. ترتيب رجال اسانيد الکافي.
3. ترتيب اسانيد الفقيه.
4. ترتيب رجال اسانيد فقه.
5. ترتيب اسانيد الامالي.
6. ترتيب اسانيد الخصال.
7. ترتيب اسانيد علل الشرايع.
8. ترتيب اسانيد التهذيب.
9. ترتيب رجال اسانيد التهذيب.
10. ترتيب اسانيد الاستبصار.
11. ترتيب کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال.
12. ترتيب اسانيد الفهرست.
13. تجريد اسانيد رجال الکشي.
14. تجريد رجال النجاشي.
15. حاشيه علي رجال النجاشي.
16. حاشيه علي عمده الطالب.
17. حاشيه علي منهج المقال.
18. مستدرک فهرست منتجب الدين.
19. الفهرستين.
20. رساله حول سند الصحيفه السجاديه.
21. بيوت الشيعه.
22. حاشيه علي رجال الشيخ طوسي = ترتيب رجال الشيخ.
23. رساله في ترجمةبعض اعاظم اسرته و اجداده.
24. الاحاديث المقلوبه و جواباتها.
25. جامع احاديث الشيعه.
يکي از شاگردان آن مرحوم، که در تأليف اين کتاب هم سهيم بوده است. تاريخچه آن را اين طور توضيح مي دهد:
در سال 1370 هجري قمري، روزي در اثناء درس، ضمن قرائت احاديث از روي کتاب شريف وسائل الشيعه، به حديثي رسيدند که به واسطه تقطيع در چند باب ذکر شده بود، به اين مناسبت فرمودند:
« مرحوم شيخ حر عاملي بسيار زحمت کشيده تا چنين کتابي را به يادگار گذاشته و کار را بر مجتهد مستنبط بسي آسان کرده است؛ لکن ما هم به سهم خود بايد روش عالمان سلف را تعقيب و رشته زحمات آنان را تکميل نماييم. »
آن گاه فرمودند:
« نواقصي چند، از جهت تقطيع احاديث و غيره در کتاب وسائل الشيعه رخ داده که اگر آن نواقص را رفع کنيم، در امر استنباط و اجتهاد، بهتر و سريع تر پيش مي رويم. »
پس از اين که آيت الله بروجردي، مطالب فوق را فرمودند، گروهي از تلامذه و شاگردان ايشان، اظهار آمادگي براي انجام اين کار کردند و زير نظر ايشان کار شروع و بحمدالله به پايان رسيد.
انجام اين کار حدود ده سال طول کشيد و به همت و کوشش حدود بيست نفر از فضلا و اساتيد، کتاب شريف جامع احاديث الشيعه تدوين و تنظيم شد که تاکنون شانزده جلد آن چاپ شده و چند جلد آن باقي مانده است.
در تدوين و تأليف اين کتاب بسيار ارزنده، همه خواسته هاي آيت الله بروجردي ( جز ذکر روايات اهل تسنن در ذيل هر باب ) تأمين شده و مورد پسند آن مرحوم قرار گرفت تا جايي که مي فرمود:
« اين کتاب ثمره زندگي و نتيجه عمر من است. »
26. حاشيه علي وسائل الشيعه.
27. المهدي (ع)، في کتب اهل السنه
آقاي دواني در امورد انگيزه تاليف اين کتاب مي نويسند:
« آيت الله بروجردي در بروجرد، هر سال ماه مبارک رمضان منبر مي رفتند و به موعظه مردم مي پرداختند. يک سال، چند نفر از رؤساي ادارات بروجرد، که بهايي بودند، سرگرم تبليغ مسلک بهايي گري شدند. آيت الله بروجردي، نخست از راه قانون وارد شد و عزل آنان را خواست.
چون پافشاري مقامات بالاتر را مشاهده کرد، به صورت قهر و اعتراض از بروجرد خارج شد. هنوز چند فرسخي نرفته بود که شهر منقلب شد و مردم، عليه آن چند نفر شوريدند. و اين امر باعث شد که مقامات دولتي، آيت الله را به عزت به شهر برگرداندند و آن افراد بهايي را از آن حدود، بيرون کردند.
در اين موقع، ماه مبارک رمضان فرا رسيده آيت الله در تمام اين ماه، درباره وجود مسعود امام زمان، ارواحنا فداه، صحبت کردند. و براي اين منظور، کتابهاي معتبر علماي بزرگ اهل تسنن را به مسجد مي آوردند و در منبر، از روي کتاب، رواياتي را مي خواندند.
الحق در اثبات وجود حضرت حجت(ع)، حجت را تمام کردند. »
ظاهراً همين منبرهاي يک ماهه، آيت الله را به اين فکر انداخته که کتابي در مورد امام زمان(ع)، از نظر احاديث اهل تسنن بنويسند و طرح اين کتاب و باب بندي آن هم، ظاهراً، انجام شده است. اما برخي از شاگردان ايشان، که اين کتاب را ديده بودند، مي فرمودند:
« اين تأليف آغاز شده بود؛ اما در همان مراحل اوليه ناتمام مانده است. »
خواسته آيت الله بروجردي، با تأليف کتاب بسيار گرانقدر « منتخب الاثر»، توسط آيت الله حاج شيخ لطف الله صافي، انجام شد. از قرار مسموع، اين کتاب را آقاي صافي، به اشاره و امر آيت الله بروجردي تأليف کرده اند.
28. توضيح المناسک.
تاليفات و خدمات علمي ايشان را اگر بخواهيم ادامه دهيم از عدد پنجاه
تجاوز مي کند که به همين مقدار بسنده مي مي کنيم.

اساتيد

آيت الله محمد فاضل لنکراني مي فرمايند:
فلسفه و معقول را در اصفهان، پيش جهانگير خان قشقايي و آخوند کاشي خوانده بود. با اين که سر درس، کمتر وارد مباحث معقول مي شدند؛ ولي گاهي که بحث پيش مي آمد، خيلي جالب، مانند يک فيلسوف متبحر در معقولات، بحث مي کردند.
آيت الله جعفر سبحاني مي گويد:
ايشان در دوران تحصيل خود در نجف اشرف (1318-1328) علم درايه و رجال و حديث را از مرحوم آيت الله شريعت اصفهاني آموخته بود.
آيت الله محقق نقل مي کنند:
مرحوم آيت الله بروجردي در فلسفه از شاگردان آخوند کاشي بوده است و در مورد مرحوم آخوند کاشي مي گفت: آخوند هم در معقول مجتهد بود و هم در منقول، (و ايشان) از شاگردان برجسته آخوند خراساني بود، معروف است که آخوند خراساني سر درس به اشکالي توجه نمي کرد ولي وقتي که آيت الله بروجردي اشکال مي کرد با عنايت کامل به آن گوش مي کرد.
و آقا ميرزا ابوالمعالي فرزند حاجي کلباسي از اساتيد ايشان بوده است، مرحوم آيت الله بروجردي يک وقتي که صحبت از ميرزا ابوالمعالي شد فرمودند:
« مجلس آقا ميرزا ابوالمعالي شبيه مجلس پيامبر صلي الله عليه و آله بود، روحانيتي داشت که انسان سير نمي شد. »
استاد ديگر ايشان مرحوم آقا سيد محمد دُرچه اي بوده است، استادي که احتمالاً اين روش ( سبک توجه به آراء عامه و تطبيق با آراء و نظرات شيعه) را از وي گرفته باشد.

تدريس

آيت الله ستوده نقل ميکنند:
مرحوم آيت الله بروجردي مي فرمودند:
« در اصفهان که درس مي رفتم در کنار آن، خود مشغول (تدريس) بودم. »
بعضي از فضلايي که از قم، به منظور شرکت در درس ايشان، به بروجرد رفته اند، نکته جالبي را نقل مي کردند و آن اين که مرحوم آيت الله بروجردي، هيچ گاه به خاطر بي توجهي شاگردان و يا عدم دقت کافي و يا کمي تعداد آنان، سطح درس را تنزل نمي دادند.
به تعبير آنان، به نحوه اي درس مي گفتند که گويي شرکت کنندگان درس ايشان، همه سيد مرتضي و شيخ مفيد و شيخ طوسي هستند. با کمال دقت در دلالت روايات، وجوه محتمله در آن، معارضات، سند آنها با تمام تفضيلات مربوط به آن. اشکالاتي که در مورد شده است و جواب مفصل آنها ... بحث مي کردند، به طوري که درک همه مطالب و ضبط آن براي ما مشکل مي نمود.
آيت الله اشتهاردي نقل مي کنند:
آقا (آيت الله العظمي گلپايگاني) را ديدم که بعد از تدريس خودشان به سرعت، شبيه دويدن، از پله هاي وسط فيضيه و صحن کهنه بالا مي روند.
کسي از علت شتاب و تند رفتن ايشان پرسيد آقا فرمود:
« مي خواهم به اول درس آقاي بروجردي برسم ببينم چگونه وارد بحث مي شوند. »

اهميت به تدريس

آيت الله محقق نقل مي کنند:
تلگرافي براي ايشان از بروجرد آمد که اخوي شما به رحمت خدا رفته است. ايشان دستور دادند پيش از ظهر در مسجد بالا سر، مجلس ختمي برگزار شود.
بعدازظهر همان روز طبق معمول جلسه درس برگزار شد بدون اينکه حتي يک روز درس را تعطيل کنند.

توجه به جوانان کلاس

آيت الله محسني ملايري نقل مي کنند :
ايشان نسبت به شاگردان خود، احترام بليغ داشتند.
آقاي موسوي صدر به درس ايشان مي آمدند و جوان نورسي بودند. به مجردي که ايشان اشکال مي کردند، مرحوم آيت الله بروجردي مي فرمودند:
« سکوت کنيد تا ببينيم آقا چه مي گويند. »
و يا نسبت به آقاي فاضل و يا شيخ مهدي حائري و بعضي ديگر، برخي اعتراض مي کردند، اما آقا نظر داشتند که اين آقايان، اميد آينده هستند، لذا بايد مورد تعظيم و عظمت باشند.
من در بين کساني که برخورد کردم، تحمل و تواضع ايشان نسبت به شاگردان، به خصوص طبقه جوان، منحصر به ايشان بود.

سبک اجتهاد و انقلاب فقهي

آيت الله صافي گلپايگاني نقل مي کنند:
روش اجتهادي آن بزرگوار، وضعيت جديد و تحول عجيبي را در طريقه استنباط احکام، در حوزه هاي علميه نجف و قم، ايجاد کرد. در گذشته، بيشتر آقايان، در مباحث و استنباط خود، بيش تر به « وسائل الشيعه » مراجعه مي کردند و کم تر به سراغ احاديث و اصول اوليه مي رفتند.
چه بسا که به همان نص احاديث در کتابهاي فقهي اکتفا مي شد. ديگر اين که: سير اقوال در مسأله، مخصوصاً، اقوال قدما، مورد تتبع کافي قرار نمي گرفت و به نقل ديگران اکتفا مي گرديد.
آيت الله بروجردي، دقيقاً سير اقوال را، مخصوصاً اقوال قدما را، بررسي مي کردند. در اين اواخر، تا آن جا که من اطلاع دارم، مراجعه به کتابهاي فقهي قدما، مثل: جوامع الفقهيه و غيره، کم تر متداول بود. بسياري از بزرگان، در نقل اقوال قدما، به نقل صاحب جواهر و کتابهاي متأخرين اکتفا مي کردند. با توجه آن مرحوم، موضوع مراجعه به کتابهاي قدما، مطرح و احيا شد. جوامع الفقهيه، مفتاح الکرامه و ... چون مجمع اقوال قدما بود، به برکت شيوه ايشان در حوزه هاي علميه رايج گرديد.
آن بزرگوار به مصادر اوليه، رجوع نموده و شاگردان خود را به مراجعه به آنها، ترغيب مي کرد.
ايشان در رجال هم، صرفاً، به ديدن يک کتاب رجالي و تکيه به قضاوت آن در صحت و ضعف روايت، اکتفا نمي کردند، بلکه خود، مجتهدانه، وضعيت هر راوي را بررسي دقيق مي کردند.
خلاصه: فقه ايشان، علاوه بر اين که بسيار محکم و اطمينان آور بود، طلبه را نيز به سرعت فقيه و صاحب نظر مي کرد.
آيت الله سيد مرتضي مبرقعي (فقيه) نقل مي کنند:
درس آيت الله بروجردي، به قول خودش، بياضچه اي نبود؛ يعني چنين نبود که تقريرات اساتيد را از بر کرده باشد و بر شاگردان القاء کند، درسي تحقيقي بود. تا حقيقت مطلب را نمي فهميد و به شاگردان نمي فهماند، رد نمي شد.
در فهم حقايق و بيان آنها مردي فوق العاده بود. من کسي را مثل ايشان آن چنان مسلط بر منابع و مسائل اسلام نديدم. در فقه و اصول، متبحر و کم نظير بود.
حجت الاسلام عراقي مي گويد:
اگر يک راوي(مثلاً محمد بن مسلم) از دو معصوم(ع) حديث روايت مي کرده، آن روايت را يکي محسوب مي کردند و يا دو راوي (مثلاً محمد بن مسلم و زراره) يک روايت را از امام صادق(ع) نقل مي کردند، آن را يک روايت به حساب مي آوردند.
مي گفتند، بعيد است که امام در دو مجلس، دوبار اين مطلب را فرموده باشند، بلکه يک مرتبه در يک مجلس فرموده اند و هر دو راوي در آن مجلس حضور داشته اند، و آن را روايت کرده اند. در باب فهم معناي حديث نيز، روش مخصوص به خود داشتند. روايات را ناظر بر مسائل و انظار مطرح شده در زمان صدور آن مي دانستند.
در نتيجه، براي فهم درست حديث، شناخت فتاواي عامه را در آن زمان، بويژه فتاوايي که شهرت داشته و مردم از آن پيروي مي کرده اند، لازم مي دانستند و اعتقاد داشتند که: احاديث و فقه قدماي ما، ناظر به فقه و انظار اهل سنت و عامه بوده است.
اين شيوه درسي، تا آن روز، بين فقهاء و مراجع بزرگ معمول نبوده است و براي طلاب و فضلا، جاذبه خاصي داشت.
منبع: www.salehin.com

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image