والديني كه نگران چيدمان دنياي فيزيكي پيرامون فرزندشان هستند اما تقريبا هيچ توجهي به فضاي عاطفي كه براي سالم ماندن او ضروري تر است ندارند هميشه مرا متعجب مي كنند. گمان مي كنم هميشه آن قدر در تبليغاتي غرق شده ايم كه مي خواهند به ما وسايل درست خانه مان را بفروشند كه فراموش كرده ايم فراهم آوردن محيط عاطفي آسوده براي فرزندانمان مهمتر از پرداختن به محيط فيزيكي او است. خوب است كه خانه تان راحت و زيبا باشد اما دنيايي از مبلمان رويايي، فرش هاي عياني يا پيشرفته ترين وسايل صوتي و تصويري نمي تواند جايگزين فضاي گرم و پرعطوفتي بشود كه در آن افراد با محبت، مهرباني و احترام با هم رفتار مي كنند. پس دفعه بعد كه داشتيد براي انتخاب پارچه مناسب براي پرده اتاق فرزندتان يا رنگ ديوارهاي اتاق خوابش حرص و جوش مي خورديد اين نكته را به خودتان يادآوري كنيد. بچه ها بايد احساس كنند خانه محلي است كه آنها را از اضطراب و فشارهاي زندگي روزمره رها مي كند. بله، حتي بچه هايي كه هنوز مدرسه نرفته اند هم از تقاضاهايي كه از آنها مي شود در فشارند. در خانه تان فضايي ايجاد كنيد كه فرزندتان واقعا در آن آرامش داشته باشد و مشكلاتش را فراموش كند. كودك بايد احساس كند هر قدر همه چيز ناخوشايند باشد هميشه جاي امن و مطمئني در خانه دارد. كودكان و نوجوانان بايد آسوده خاطر باشند حتي اگر در مدرسه روز سختي را گذرانده باشند، در بازي تجربه بدي داشتند، از دوستانشان نارو خوردند يا دعواي سختي با دوست صميمي شان كرده باشند. نمي توانيد كاري كنيد كه اين مشكلات رفع شوند اما پناهگاه امن در خانه استراحت و آرامشي براي او ايجاد مي كند.
آيا خانه شما براي فرزندتان امن است
اگرچه كودكان بيشترين تاثير ايمني و آسايش را از والدينشان دريافت مي كنند، فراهم آوردن پناهگاه امن براي فرزند چيزي بيش از روابط مناسب پدر و مادر است. بايد توجه خاصي هم به فضاي عاطفي عمومي خانه داشته باشيد كه به نحوه برخورد با همسر و خواهران و برادران هم برمي گردد. بچه هاي سعادتمند در خانواده مهربان و شاد رشد پيدا مي كنند جايي كه همه با محبت هستند و ابراز عاطفي و آرامش دارند. برعكس بچه هايي كه در خانه اي با فضاي درگيري هاي متعدد و اضطراب بزرگ مي شوند، فضايي كه پيش بيني پذير نيست، ضربه مي خورند. يكي از مهم ترين عوامل در فضاي عاطفي خانه رابطه شما با همسرتان است. حتي اگر از هم جدا شده ايد ولي او در زندگي فرزندتان حضور دائم دارد. گاهي اوقات پدر و مادرها فكر مي كنند طرز برخورد آنها با هم مهم نيست چون با بچه ها رفتار محبت آميزي دارند. اما حتي كودكاني كه با هر يك از والدينشان رابطه خوبي دارند از زندگي در خانه اي كه پدر و مادر مرتب بگو و مگو دارند يا سر هم داد مي كشند متضرر مي شوند. هنگامي كه فرزندان مي بينند يا مي شنوند كه پدر و مادر دعوا مي كنند يا وقتي مي بينند يكي از والدين مرتب بر ديگري سلطه دارد، مضطرب و عصبي مي شوند. دعواهاي دائم و افسارگسيخته زن و شوهرها يا نارضايتي آنها ممكن است منجر به هرگونه مشكل عاطفي يا رفتاري در كودكان شود. مثلا بچه هايي كه پدر و مادرشان اغلب در حال دعوا هستند، نسبت به ساير كودكاني كه والدينشان يكي به دو را در حداقل نگه مي دارند، بيشتر مستعد اضطراب، افسردگي و مشكلات اخلاقي و رفتاري مي شوند. اگر با همسرتان تفاهم نداريد سعي كنيد مشكلاتتان را با آرامش و در خلوت حل كنيد و نگذاريد هر تنشي كه بين شما دو نفر وجود دارد به زندگي روزمره خانواده كشانده شود. اگر فكر مي كنيد اين كار امكان ندارد شايد لازم است از متخصص كمك حرفه اي بگيريد.
اين امر زماني صادق است كه يكي از خواهران و برادران منبع اصلي ناآرامي است. براي رفع اين موضوع هم بايد اقدام كنيد نه تنها به خاطر خود آن كودك بلكه براي تمام افراد خانواده. پيش بيني پذير بودن يكي ديگر از اجزاي پناهگاه امن كودكان است. به خصوص وقتي بچه ها كوچكتر هستند زندگي خانوادگي كه ضرباهنگ پيش بيني شونده و عادي داشته باشد براي آنها سودمند است. درباره چيزهاي كوچك هم بايد همين طور باشد مثل معين كردن زمان غذاها، زمان خواب و درباره چيزهاي بزرگ تر مانند مراسمي كه به اعياد و روزهاي عزا مربوطند. كارهاي غيرمنتظره گاه به گاه اشكالي ندارد مثل تصميم به شام خوردن بيرون از خانه در آخرين لحظه يا گذراندن شبي خاص بدون مقررات ساعت خواب. اما به ياد داشته باشيد بچه ها وقتي با شرايطي آشنا هستند نسبت به زمان خودجوشي راحت ترند. اين شرايط به آنها كمك مي كند بيشتر كنترل زندگي را به دست بگيرند.
همچنين بايد جدا تلاش كنيد منابع اضطراب خارج از خانه مثلا محيط كار را از محيط خانه دور كنيد. متوجه هستم كه اين كار در سال هاي اخير خيلي سخت تر شده چون مرزها بين خانه و محل كار با تلفن، فكس، پست هاي سفارشي و اي ميل در هم شكسته است اما انباشتن خانه از فشار محل كار بر سلامت ذهني همه افراد خانواده، و نه فقط خودتان، تاثير منفي دارد. شايد بيرون از محل كارتان نياز به پناهگاهي احساس نكنيد كه البته ساده لوحانه است كه چنين تفكري داشته باشيد اما به اين معني نيست كه فرزندتان هم بايد تحت فشار زندگي كند. فضاي سالم خانوادگي جاي آرام و لذت بخشي است كه افراد در آن اوقات خوشي دارند نه جايي پر از اضطراب و با فشار تحويل به موقع كار.
همين اصل درباره فعاليت هاي خارج از مدرسه بچه ها هم صدق مي كند. خوب است براي فرزندتان فرصتي براي كسب يا بهبود مهارت هايي وراي آنچه در مدرسه مي آموزد فراهم كنيد اما بر نامه او را آنقدر فشرده نكنيد كه اضطراب بي مورد ايجاد شود. فعاليت هاي فوق برنامه براي بچه ها مفيد است اما آنها پس از ساعات مدرسه و روزهاي تعطيل هم به زماني نياز دارند كه كمي آرام شوند و هيچ كار به خصوصي انجام ندهند. به خصوص نوجوانان كه بايد تكاليف وقت گير مدرسه را انجام دهند نياز به زماني براي كاستن از فشار روزهاي غالبا پرمشغله دارند.
همچنين بايد براي فرزندتان سرپناهي براي تراژدي هاي وحشتناكي فراهم كنيد كه به بخش معمول زندگي مدرن بدل شده اند.
خانه بايد پناهگاه امني براي كودك باشد جايي كه احساس آرامش و امنيت كند و بداند دنيا از او حمايت مي كند يعني پدر و مادر از او حمايت مي كنند.
منبع: http://www.tafrihi.com
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله