جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
ماوراء (4) تأثير چشم زخم
-(7 Body) 
ماوراء (4) تأثير چشم زخم
Visitor 320
Category: دنياي فن آوري

سحر و بي نتيجه بودن آن :

در جواب اين سوال که چرا سحر حرام است ، عرض مي کنم سحر يک نوع جهت گيري به طرف عوامل غيرالهي است و لذا هم فعل ساحر حرام است ، هم فعل آن کس که نزد ساحر مي رود . حتي از ظاهر آيات بر مي آيد که سحر از مشروب خوردن و قمار کردن بدتر است . و چون در سحر جهت ساحر و شخصي که به ساحر رجوع مي کند ، غير الهي است به هيچ نتيجه اي نخواهند رسيد . زيرا قرآن مي فرمايد : « و لا يفلح الساحر حيث اتي » (14) ساحر هيچ وقت نه رستگار مي شود و نه نتيجه مي گيرد و نه نتيجه مي دهد ، هر جا بيايد . چون آن ساحراني هم که حرفه اي هستند با ضعيف ترين و پست ترين جنيان ارتباط دارند ، جنينان فهميده و عاقل هيچ وقت به جادوگران اعتنا نمي کنند . مگر آدم هاي ضعيف و نفهم در بين انسان ها کاري مي توانند بکنند که جنيان نفهم بتوانند کاري بکنند ؟ در دنياي خودمان آدم هاي سودجو و خودخواه مي توانند به آدم هاي ساده و ضعيف و بي دين زور بگويند . در رابطه با جن ها هم آنهايي که ساده تر و ترسو هستند به تسخير جادوگران در مي آيند ، آنهايي که مي شود با حيله و تهديد در اختيار گرفت . خود جن ها هم از اين تسخيرها که به دست جادوگران انجام مي شود ناراحتند ، مثل آدم هايي که از دست ارباب خود ناراحت اند ولي توان و هنر مخالفت ندارند ، لذا جنيان تسخير شده اگر در فرصتي توانستند به خود جادوگران ضربه بزنند حتما مي زنند . آقاي ايوبي قائني در کتاب « سفينه الصادقين » قضيه اي را نقل مي کنند از فردي که چند جن در اختيار داشت و از اين طريق بقيه را مورد آزار و اذيت قرار مي داد و در يک غافلگيري همان جن ها او را خفه کردند .
بايد متوجه بود که همه ي ما در معرض امتحان هستيم و لذا در مشکلاتي قرار مي گيريم تا معلوم شود در مشکلات و مصيبت ها به کجا رجوع کنيم ، پس از مدتي مشکلات مي روند ، حال اگر به غير خدا رجوع کرده باشيم در اين امتحان رو سياه مي شويم ، همان طور که رضا خان و صدام آمدند و رفتند و روسياه شدند و عده اي مثل مرحوم مدرس « رحمه الله عليه» و حضرت امام خميني « رحمه الله عليه» تحت تاثير قلدري آنها قرار نگرفتند و روسفيد شدند ، ولي عده اي هم به همان پناه بردند و روسياه شدند ، در ساير امور هم قضيه از همين قرار است .
عده اي در مشکلات به فالگير پناه مي برند و به ظاهر هم کارشان درست مي شود ، غافل از اينکه علت رفع مشکل آنها به آن جهت بود که مدت امتحانشان به سر آمد ، اما با رجوع به فالگير و جادوگر در رويارويي با آن مشکلات ، روسياه شدند . مگر مي شود از طريق حرام کسي به نتيجه برسد ؟ مثل شاه که به نتيجه نرسيد ، شاه ساواک درست کرد تا جوانان ما را شکنجه کند و آنها را از جلو راه خود بردارد . ولي با اين کار سرنوشت خود را بدتر کرد و روز به روز خود را به سقوط نزديک تر نمود .
آيه اي که عرض شد روشن مي کند که ساحر هيچ موقع و در هيچ شرايطي نه براي خودش مي تواند کاري بکند و نه براي بقيه .

جايگاه چشم زخم :

پرسيده ايد آيا چشم زخم تاثير دارد ؟ بله چشم زخم تاثير دارد ، قرآن هم به آن اشاره دارد و مي فرمايد : « و ان يکاد الذين کفروا ليزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر و يقولون انه لمجنون * و ما هو الا ذکر للعالمين » (15) محققاً آنها که کافر شدند وقتي قرآن را شنيدند نزديک شد با چشم هاي خود تو را به زمين بيندازند و گفتند او ديوانه است ـ در حالي که اين حرف ها همه از شدت خشمشان بود ـ و قرآن چيزي جز ذکر الهي براي عالميان نيست . رسول خدا « صلي الله عليه و آله و سلم» در تفسير آيه ي فوق فرمودند : « چشم زخم ، حق است » (16) نيز مي فرمايد : « ان العين لتدخل الرجل القبر و تدخل الجمل القدر » (17) چشم زخم ؛ مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در ديگ مي کند .
حالا بر شخصيتي مثل پيامبر « صلي الله عليه و آله و سلم» اثر نمي کند بحث ديگري است . مگر مي شود روح قدرتمند رسول خدا « صلي الله عليه و آله و سلم » تحت تاثير روح هاي تنگ قرار گيرد ؟ آري روح ها مي توانند بر همديگر تاثير گذارند ولي شرطش آن است که روح ها از همديگر تاثيرپذير باشند .
در موضوع چشم زخم قضيه از اين قرار است که بعضي از روح ها در عين تنگ نظري ، در تمرکز روي موضوعي رشد کرده اند ، همان طور که بعضي از روح ها در عين وسعت ، در تمرکز روي موضوعي رشد کرده اند .
اينکه مي فرمايند : نگاه به صورت مقدس اميرالمومنين « عليه السلام»ثواب دارد ، به جهت بهره مندي از روح متعالي آن حضرت است . چون روحي که پشت اين صورت قرار دارد آن قدر با برکت و نسبت به بقيه دلسوز و مهربان مي باشد که انسان با نظر به آن حضرت از آن روح متاثر مي شود . يا اينکه مي گويند به ديدن ارحام برويد تا روحتان تغذيه شود ، چون ارحام نظر لطف به ما مي کنند و روحمان وسعت مي يابد . ائمه « عليهم السلام » که جاي خود دارد ، حتي علمايي که روي خود زحمت کشيده اند مي توانند آنچنان روح انسان را تحت تاثير قرار دهند که ميل او تغيير کند . يکي از رفقاي خوب ما مي گفت دلم مي خواست از يک سلسله افکار راحت شوم ولي زورم به خودم نمي رسيد ، خدمت يکي از علماء رفتم و عرض کردم حاج آقا شما به من بفرمائيد اين افکار را از ذهنم دور بريزم . آن عالم قضيه دستش بود به من دستور دادند که ديگر آن طور فکر نکنيد و آن افکار را دور بريزيد . رفيق ما مي فرمود بعد از آن ديگر آن فکرها از ذهنم رفت . آري تاثير افکار بر افکار يک واقعيت است ولي اکثر آنهايي که دنبال فالگير و رمال و احضار روح مي روند تاوان جدا شدن از روح اولياء و علماء رباني را مي دهند . از منبر و مسجد و روحاني جدا شدن آرام آرام کار را به رجوع به فالگير ، رمال و جادوگر و شيطان مي کشاند . روح انسان طوري است که نياز دارد با بقيه ارتباط برقرار کند ، حتي در سير و سلوک اين قدر که ارتباط با استاد موثر است کتاب موثر نيست ، کتاب در مرتبه دوم است ، چون تاثير جنبه هاي روحاني استاد واقعي سرعت سير را بيشتر مي کند .
همان طور که روح هاي پاک مي توانند از خود انوار معنوي القاء کنند و عزم ها را در توجه به معنويات زياد نمايند و در نتيجه انسان قدرت تمرکز در مسائل توحيدي نصيبش شود ، بعضي از روح ها چون در مسائل پست متمرکز شده اند ، مي توانند روح افراد را تحت تاثير تنگ نظري خود قرار دهند و در نتيجه بدن انسان چون تحت تاثير روح است ، آسيب ببيند . شايد طرف خودش نداند که حسود است ولي وقتي امکاناتي را در زندگي شما ديد نمي تواند تحمل کند ، روحي که شديداً به حسادتش ميدان بدهد به طوري که سختش باشد که مثلاً شما عينک خود را عوض کرده ايد ، به عينک که نگاه مي کند ، شرايط از بين رفتن آن پيش مي آيد ، يا مي شکند و يا گم مي شود و ... ، اين روح مثل يک مرتاض شده است که سال ها روح خود را روي موضوعي متمرکز کرده ، با اين فرق که روح خودت را در توجه به افراد متمرکز کرده اند و در اثر آن تمرکز و آن حسادت در برخورد با ديگران ـ حتي ناخودآگاه ـ بر روح افراد تاثير مي گذارند به طوري که جسم آنها هم تحت تاثير قرار مي گيرد ، و يا روح آنها به سوي جهتي سير مي کند که موجب هلاکتشان مي شود . به همين جهت به ما فرموده اند امکانات خود را خيلي به نمايش نگذاريد .
اميرالمومنين « عليه السلام » از دوران کودکي مکرر پيش مي آمد که چشم هايشان درد مي گرفت . به طوري که ايشان در جنگ خيبر در آن شبي که فردايش خيبر را فتح کردند ، آنقدر چشم شان درد مي کرده است که وقتي پيامبر « صلي الله عليه و آله و سلم» فرمودند ؛ فردا پرچم را به کسي مي دهم که کرار است و فرار نيست . اصحاب مي گويند به همه کس فکر مي کرديم به غير از اميرالمومنين « عليه السلام ». پيامبر « صلي الله عليه و آله و سلم » آب دهان مبارکشان را بر چشمان اميرالمومنين « عليه السلام » ماليدند . حضرت علي « عليه السلام » مي فرمايند : ديگر براي هميشه چشمانم خوب شد . چون رسول خدا « صلي الله عليه و آله و سلم » با اين عمل اميرالمومنين « عليه السلام » را تحت تاثير روح خود قرار دادند . در خاطرات آيت الله بروجردي داريم که ايشان در دوره ي ميانسالي چشمشان ضعيف مي شود و خيلي غصه مي خورند که مطالعه و تحقيقاتشان مختل شده است ، مي گويند در بين دسته عزاداران امام حسين « عليه السلام » که گِل روي سرشان ماليده بودند يک کمي از آن گِل ها را به چشمانم ماليدم و تا سن 80 سالگي ديگر نيازي به عينک نداشتند . چون از طريق گِل هاي سر عزاداران سيد الشهداء « عليه السلام » به نور آن حضرت متصل شدند و روحشان تحت تاثير نور حضرت سيدالشهداء « عليه السلام »، به نحو بهتري قدرت تدبير بدنشان را پيدا کرد .
عرضم اين بود ؛ روحي که بيست سال است حسادتش را مدام رشد داده است آنقدر در تنگ نظري رشد کرده که وقتي به شما نگاه مي کند جسم و روح شما تاثير مي گذارد .
در مورد ميدان عمل انساني که قدرت چشم زخم زدن دارد موضوع بر همان اساسي است که خداوند در مورد ساحران فرمود که : « و ما هم بضارين به من احد الا باذن الله » (18) آنها نمي توانند به احدي ضرر برسانند مگر به اذن خدا . همان طور که شما از ديگر عوامل ممکن است به اذن الهي ضربه بخوريد ، چشم زخم هم از آن عوامل است ، زمينه ي تاثير در شما بايد فراهم باشد ، مثل سرماخوردگي که زمينه ي تاثير ويروس آن در شما بايد باشد ، و يا مثل فريب خوردن از افراد که با تحريک خيال انسان را فريب مي دهند . ريشه ي تمام اين تاثيرات ، در تاثيرپذيري روح در خود انسان است . کسي که توکلش به خدا کم است بيشتر تحت تاثير قرار مي گيرد و به اسباب هاي دنيايي اميدوار مي شود . روحي که با خداي واحد به نحو مطلوب مرتبط نيست ، جهت روحش در آرزوهاي دنيايي پراکنده است و لذا عزم واحد ندارد و جهت روحش به همان اندازه ضعيف مي شود و تحت تاثير روح فردي قرار مي گيرد که قدرت چشم زخم دارد .
مگر مي شود هم چشم زخم نخوري و سحر و جادو بر تو اثر نکند و هم سجده و رکوع طولاني نداشته باشيد؟ اکثر مردمي که به نحو مطلوب به عبادت نمي پردازند عموماً از شيطان بازي مي خورند ، حال يا جادوگران بازيشان مي دهد يا خيالاتشان تحت تاثير تبليغات قرار مي گيرد ، فرق نمي کند ، اگر برايت جادو هم نکنند ، هزار جور ديگر جادو شده اي ، نجات از اين خطرات را بايد رکوع و سجود حل کنيم . مگر اين خانمي که الان موهايش را بيرون گذاشته و به خيابان آمده سحر نشده است و سرنوشتي بس خطرناک تر از آن که برايش جادو کرده اند ، ندارد ؟ اين را هم شيطان سحر کرده است ، منتها نه از طريق جادوگر ، از طريق تبليغات دنياي کفر . ريشه ي تاثير هر دو هم در بيرون آمدن از بندگي خدا و در بي توکلي و بي ايماني است . شيطان او را يک طور ، مرا يک طور ديگر ، شما را هم به نحوي ديگر سحر کرده است ، جدايي از شيطان با پناه بردن به خدا ممکن است . از طريق بندگي پروردگار است که مي شود با نور خدا مسئله را حل کنيد .
اينکه روح ها چنين تاثيراتي را دارند به خودي خود ميتواند خوب باشد ، مثل همه چيزهاي دنيا . آب به خودي خود خوب است ، اما همان آب اگر در مسير درستي قرار نگيرد سيل مي شود ، ما بايد مواظب باشيم خود را در مسير سيل قرار ندهيم . همان طور اگر افرادي توانايي چشم زدن داشته باشند ، مثل هر صفتي که بايد اصلاح کرد، بايد خود را اصلاح کنند ، و گر نه خودشان ضرر مي کنند ، خواه به بنده يا شما بد کنند يا نکنند ، آنها نيستند که در زندگي من و شما نقش دارند ، ما هستيم که بايد با اصلاح خود تاثير چشم زدن آنها را به صفر برسانم . شيطان نه تنها به آدم هاي خوب ضرر نمي رساند ، بلکه در خوبي آنها هم نقش دارد ، چون آنها را دائم وسوسه کرد و آنان با پناه بردن به خدا و عبادات الهي توکلشان زياد شد و رشد کردند . يکي از عرفا مي گويد : « خدايا دستت درد نکند با اين شيطانت » دقت بفرمائيد نمي گويد دست شيطان درد نکند ، مي گويد دست خدا درد نکند که با ايجاد زمينه ي وسوسه ي شيطان از يک طرف و الهام ملائکه از طرف ديگر ، بنده پروري کرد .
... ادامه دارد.

پي نوشت‌ها:

14) سوره ي طه ، آيه ي 69
15) سوره ي قلم ، آيات 51 و 52
16) الميزان ، ذيل آيه ي فوق در بحث روايات
17) جامع الاخبار ، ص 157
18) سوره ي بقره ، آيه ي 102

منبع: کتاب « جايگاه جن ، شيطان و جادوگر در عالم »
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image