شرح حال
زيدالدين بن علي معروف به شهيد ثاني در سال 911 هجري قمري در يک خانواده سرشناس که همه اهل علم و دانش و دين بوده، فقها و علمائي، تحويل جامعه اسلامي داده بودند در جبع يکي از توابع جبل عامل ديده به جهان گشود، خانواده وي تا جائي مهد علم و دانش بوده که جد ششم وي شاگرد علا مه حـلـى بـوده و به سلسله الذهب مشهور گشته بودند ولي در ميان همه ستارگان علمي و فقهي اين خاندان، شهيد ثاني درخششي ويژهاي از خود به يادگار گذاشت. ايشان در تربيت علمي فرزندانش چنان دقيق عمل نموده که يکي از آنها صاحب کتاب معالم و شده، تحويل جامعه اسلامي داده است.
خصوصيات اخلاقى
وي با داشتن چنين مقام و شخصيت برجسته علمى و فقهى، در تامين پاره اى از ضروريات مـعـاش شـخـصا تلاش مىکرد، نوشتهاند: وقتى هوا تاريک مىشد و شب فرا مىرسيد الاغى را که مـرکب سوارى او بود از خانه بيرون مىآورد و به خارج شهر رفته هيزم جمع کرده و بر آن بار مىنمود و بدين وسيله سوخت منزل را براى خانوادهاش فراهم مىساخت .
در سايه اين فضائل روحى و معنوى فرزند برومندى همچون عـلامه بزرگوار و دانشمند پارسا و ژرف نگر، ابو منصور جمال الدين حسن (صاحب کتاب معالم ) و ديگري صاحب کتاب مدارک به ثمر رسيد که آثار گرانبهايى در اصول فقه و ساير علوم اسلامى به دنياى شيعه ارمغان آورد.
شـهـيـد ثـانـى در پذيرايى از ميهمانان و تامين حوائج متقاضيان در حد ايثار و فداکارى مى کوشيد.
فـوق الـعاده زاهد و متقى بود، شاگردانش در احوالش نوشته اند: كه در ايام تدريس شبها براي گذران زندگى به هـيـزم كـشـى مى رفت و صبح به تدريس مى نشست. مدتى در بعلبك به پنج مـذهـب (جعفرى، حنفى، شافعى، مالكى و حنبلى) تدريس مى كرده است. اين دانشمند پاك نهاد على رغم اشتغالات ديگر تدريسى، حدود هفتاد اثر علمى از خود به جاى گذاشته است. تألـيـفـات شهيد ثانى از (روض الجنان) آغاز و به (الروضةالبهيه) ازلحاظ تاريخ تألـيـف پايان مى يابد.
تحصيلات وي
تحصيلات مقدماتى را نزد پدر بزرگوارش گذراند. عطش او براي کسب علم و دانش او را راهي سرزمين هاي متعددي چون مصر، دمشق، حجاز، بيت المقدس، عراق و استانبول کرد و در محضر اساتيد مجرب آن زمان کسب دانش نمود. وى مردى جـامـع بوده است علاوه بر فقه و اصول، از فلسفه، عرفان، طب و نجوم هم آگاهى داشته است.
ايشان قرآن و ادبيات و فقه را که در طول آن از شرايع محقق حلي و لمعه شهيد اول نيز مطالعتي بدست آورد، را در نزد پدرش آموخته، پس از فوت پدرش در 14 سالگي، در طي مسافرتي هشت ساله به شعر ميس تحت شاگردي شيخ عبدالعالي، مبادرت به تحصيل فقه استدلالي نموده، سپس در منطقه کرک نوح، نزد مولف محجة البيضاء، اصول عقائد و فقه گذراند. در دمشق تخصصهاي طب و هيئت و حکمت اشراقي را ضميمه علم و دانش خود نموده و در سفر دوبارهاي که به اين سرزمين داشته به قرائت اخبار و احاديث روي آورده، در سال 953 پس از مراجعت به وطن از عراق در مدرسه بعلبک به تدريس فقه در مذاهب مختلفه اسلام همت گماشته است. البته ايشان علاوه بر سفرهاي فوق، سفرهايي نيز به مصر، حجاز، عتبات عاليات، بيت المقدس، حلب، قسطنطنيه، که مجموعا شانزده سفر ميباشد به عمل آورده.
درجه علمي شهيد ثاني
طبق نظر اساتيد فن، ايشان در مهد علم و دانش متولد گشته، در سايه آموزشهاي علمي پدر و شوهر عمه و تلاش و جدييتهاي خودش در اثر هوش و استعداد سرشاري که داشته به درجه اجتهاد رسيده و در علوم اسلامي صاحب نظر گرديد. تا جائيکه وقتي ميديد استاد، مطلب تازهاي برايش ندارد پاي درس استاد ديگري ميرفته، بر همين اساس است که مدت زيادي در پيش يک استاد توقف نميکرد، بدين سبب نظرات علماي معاصر خود را بيواسطه و مستقيم بدست ميآورده از محضر اساتيد زيادي اعم از شيعه و سني بهرهها برده، تا جائيکه اجازه روايتي از بيست و پنج علماي شيعه و سني را کسب نموده است.
شاگردان وي
ايشان علاوه استادان برجسته و مشهوري که از آنها کسب فيض و علم بوده شاگردان مشهوري نيز تربيت کرده که هر يک مانند ستاره درخشاني در آسمان دنياي اسلام نورافشاني کردهاند، مانند سيدنورالدين موسوي عاملي جبعي، صاحب مدارک يعني سيد علي حسيني عاملي جبعي، صاحب معالم يعني شيخ حسين عالمي حارثي همداني، شيخ ابوالقاسم عاملي، پدر شيخ بهائي، عموي شيخ بهائي و ديگران ... .
تاليفات شهيد ثاني
از ايشان علاوه بر شاگرداني که تربيت نموده، حدود هفتاد و نه کتاب و رساله نيز ضبط گرديده که بر حسب ترتيب موضوعى اشاره ميکنيم، لازم به ذکر است که لحاظ تاريخي کتاب «روض الجنان» اولين تاليف وي و کتاب «الروضة البهيه» ازلحاظ تاريخ پايان تألـيـفات وي مىيابد.
الف ـ کتب و رسالات فقهى
1- روض الـجـنـان فى شرح ارشاد الاذهان.
2- مـسـالک الافهام فى شرح شرايع الاسلام.
3- الفوائد العملية فى شرح النفلية .
4- المقاصد العلية فى شرح الالفية.
5- نتايج الافکار فى حکم المقيمين فى الاسفار.
6- رسالة فى ارث الزوجة من العقار.
7- رسالة فى احکام الحيوة.
8- رسالة فى وجوب صلوة الجمعه .
9- رسالة فى الحث على صلوة الجمعه .
10- رسالة فى تحريم طلاق الحائض الحامل المدخول بها, الحاضر زوجها.
11- رسالة فى حکم طلاق الحائض الغائب عنها زوجها.
12- رسالة فى تحقيق النية .
13- مناسک الحج الکبير.
14- مناسک الحج الصغير.
15- رسالة فى عدم جواز تقليد الميت .
16- الفتاوى المختصره , غالبا در مسائل مربوط به عبادات است .
17- رسالة فى انفعال ما البئر.
18- رسالة فيما اذا احدث المجنب حدثا صغيرا فى اثنا الغسل .
19- رسالة فيما اذا تيقن الحدث و الطهارة و شک فى السابق منهما.
20- المسائل النجفيه .
21- مسائل جبل عامل .
22- رسالة فى عدم قبول الصلوة الا بالولاية .
23- الـرسـالـة الاسـطنبولية فى الواجبات العينيه .
24- الـروضـة الـبـهية فى شرح اللمعة الدمشقيه .
25- حاشية المختصر النافع .
26- حاشيه ارشاد الاذهان .
27- حاشيه قواعد الاحکام .
28- حاشيه شرايع الاسلام .
کتب درايه
29- الـبـداية فى علم الدراية.
30- شرح البداية فى علم الدراية .
کتب اصول فقه
31- تـمـهيد القواعد الاصوليه لتفريع الاحکام الشرعيه .
کتب مربوط به حديث
32- غنية القاصدين فى اصطلاحات المحدثين .
33- شرح حديث (الدنيا مزرعة الاخرة )
34- کتاب فى الاحاديث .
کتب ادعيه
35- رسالة فى الادعيه .
36- رسالة فى آداب الجمعه .
کلام
37- حقائق الايمان يا تحقيق الاسلام و الايمان .
تفسير
38- رسالة فى شرح بسمله .
نحو
39- منظومة فى النحو.
40- شرح المنظومة فى النحو.
اخلاق و عرفان دينى
41- منار القاصدين فى اسرار معالم الدين .
42 ـ منية المريد فى آداب المفيد و المستفيد.
43- مـسـکـن الـفؤاد عند فقد الاحبة و الاولاد .
44- تلخيص مسکن الفؤاد.
45- کشف الريبة عن احکام الغيبة .
46- التنبيهات العليه على وظائف الصلوة الغيبية .
شهادت وي
شهادت شهيد بنابر آنچه آمده است بدين صورت بوده است که روزي دو نفر از مردم (جبع) براى مرافعه و محاكمه به شهيد ثانى مراجعه كردند او نيز طبق موازين دينى و ضوابط شرعى، دعوى را فيصله داد. نـتـيجه به نفع يكى از طرفين و به ضرر ديگرى فيصله يافت. شخص محكوم از اين داورى به خشم آمد و نزد قاضى (صيدا) رفت و از او شکايت كرد كه شهيد ثانى رافضى و بدعت گذار در دين است. قاضى جريان را بـه سـلـطـان سـلـيـم اطـلاع داد و از طرف او فردي براى دستگير كردن شهيد، مأمور شد.
فرد مأمور كه مطلع شد شهيد به سفر حج رفته به طرف مكه رفت و در اثناء راه مكه به شهيد ثانى رسيد و او را دستگير كرد. شهيد ثانى از او براى انجام سفر حج مهلت خواست و او هم موافقت نمود. در بين راه مأمور تحت تأثيري فردي شيطان صفت و ترس از سلطان در اجازه دادن به شهيد براي زيارت خانه خدا همانجا آن فقيه بزرگ و عالم رباني و مرد خدا را به شهادت مي رساند. سپس سر مبارک شهيد را از تن جدا کرده، در ظرفي نهاده، روانه درگاه سلطان سليم مي گردد و پيکر پاک و مطهر شهيد را همانجا رها مي نمايد.
گفته شده در آن شب گروهي از ترکمنها که در آن نواحي بودند، مي بينند انواري از آسمان پايين مي آيد و بالا مي رود! پس از جستجو به پيکر بي سر و غرقه به خون شهيد ثاني بر مي خورند و بدون اينکه آن را بشناسند و هويت او را تشخيص دهند، آن بدن پاک را همانجا به خاک سپرده، گنبد کوچکي نيز بر مزار او مي سازند. آن مأمور و قاتل جنايتکار نيز وقتي به دربار عثماني مي رسد به جاي پاداش به سبب تخلف از دستور سلطان سليم که به وي سفارش کرده بود شهيد را زنده نزد وي بياورد، بي درنگ به سزاي جنايت بزرگ خود رسيده، اعدام مي گردد.
مرحوم خوانسارى صاحب روضات الجنات، درباره شهيد ثانى چنين مى گويد: تاكنون در جمع دانـشـمـندان بزرگ و برجسته شيعه كسى را به ياد ندارم كه از لحاظ شكوه شخصيت، سعه صدر، خـوش فـهمى، حسن سليقه، داشتن نظم و برنامه تحصيلى، كثرت اساتيد، ظرافت طبع، معنويت سـخـن و پـختگى و بى نقص بودن آثار علمى به پاى او برسد، بلكه اين استاد بزرگوار در تخلق به اخلاق الهى و قرب منزلت چنان مى نماياند كه بلافاصله در رده پس از امامان معصوم (عليهم السلام) قرار دارد.
منبع:www.daneshnameh.roshd.ir و www.2.irib.ir
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله