چرا خدا حوادثي مثل زلزله را به وجود ميآورد كه انسانها از بين بروند; آيا ميتوان علت زلزبه را غضب يا خشم طبيعت دانست؟ در پاسخ به اين پرسش بايد توجه داشت كه بلاها و دشواريها، علل و رازهاي متعددي دارند . از اين رو توجه به نكات ذيل شايسته است:
1 . زلزله را نميتوان شر دانست . شر دو معني دارد: چيزي كه ملايم و هماهنگ باطبايع نيست; مانند حيوانات موذي و ديگري چيزهايي كه موجب فساد ميشوند و در آن مصلحتي وجود ندارد . آن چه از خدا نفي ميشود، قسم دوم است; بنابراين ما در عالم «بد مطلق» نداريم و هر چه كه لباس وجود و هستي پوشيده، به نحوي خير دارد; گرچه بر ما پوشيده باشد .
پس بد مطلق نباشد در جهان
بد به نسبتباشد اين را هم بدان
زهر مار آن مار را باشد حيات
نسبتش با آدمي باشد ممات (1)