جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
رسانه ها، مد و حريم فردي-اجتماعي
-(5 Body) 
رسانه ها، مد و حريم فردي-اجتماعي
Visitor 355
Category: دنياي فن آوري

مد 

مد، يعني: «روش و طريقه‏ى موقت که طبق ذوق و سليقه‏ى اهل زمان، طرز زندگي و لباس پوشيدن و... را تنظيم کند». (1) «چيزي که متدوال و رايج شده است». (2) «براي بسياري از مردم، نو، به آن چيزي اطلاق مي گردد که در حال حاضر و يا اين اواخر، پيدا شده است». (3)
بنابر تعريف، مد همان شيوه‏ى تازه اي است که به وجود آمده و عده اي طبق آن رفتار مي کنند. مد، شيوه‏ى زندگي، حرف زدن، لباس پوشيدن، آرايش خانه و وسايل آن و امثال اينها را شامل مي شود. مد به خودي خود، مذموم نخواهد بود و در صورتي مي توانيم آن را ارزشگذاري کنيم که آثار مثبت و منفي آن را در جامعه ارزيابي کنيم. در اين نوشتار، به جنبه ها و آثار منفي آن اشاره مي شود و در صورتي مذموم و منفي تلّقي مي گردد که به «مدپرستي» تبديل شود و جامعه و خانواده ها را با مشکلات فراوان مواجه کند.

ارتباطات

افراد در جامعه زندگي مي کنند و اجتماعي زيستن، مستلزم «ارتباط» است. گاهي فرد با فردي ديگر يا گروهي کوچک و بزرگ ارتباط دارد. افراد در ارتباط با همديگر، خانواده، مدرسه، گروه هاي همسالان و ... تأثير مي گذارند و متأثر مي شوند؛ بنابراين، تأثير گذاري دو طرفه است. گاهي اين ارتباط دو سويه نيست و فرايند تأثير گذاري تنها از يک طرف ناشي مي شود که بيشتر در وسايل ارتباط جمعي نمود پيدا مي کند. البته در بعضي موارد، ارتباط در اين وسايل هم دو طرفه است.

جامعه

هر جامعه اي که داراي هويت، پيشينه‏ى تاريخي و ارزش هاي فرهنگي است، افرادش زنده، پويا و داراي شخصيت اند. جامعه‏ى ما، جامعه اي ديني است که ارزش هاي اسلامي در آن گاهي پررنگ و در موقعيت هايي، کم رنگ شده است. در زمان جنگ تحميلي عراق عليه ايران، ارزش ها پررنگ شد و اکثر افراد، بيشتر مقيد بودند تابع فرهنگ، آداب و رسوم و ارزش هاي خود باشند؛ ولي بعد از جنگ، اين ارزش ها به تدريج کم رنگ شد (که دلايل و عوامل اجتماعي خاص خود را دارد).
عدم اسراف، قناعت، احترام به والدين، رعايت حدود شرعي (بويژه در فضاهاي عمومي)، ساده زيستي و ... به تدريج کم ارزش شدند. عواملي دست به دست هم دادند و اين تغييرات را به وجود آوردند که به نظر مي رسد در اين زمينه، وسايل ارتباط جمعي نقش مهمي داشته اند.
اين مقاله در تلاش است تا اندازه اي، نقش وسايل ارتباط جمعي را در راهيابي مد به حريم فردي و جامعه بيان کند.

وظايف رسانه ها

دانشمندان براي وسايل ارتباط جمعي، وظايف، (يا کارکردهاي) متعددي ذکر کرده اند. دکتر کاظم معتمد نژاد (استاد برجسته‏ى ارتباطات)، سه وظيفه‏ى اساسي را نام برده است که طبق اين سه وظيفه، راهيابي مد ارزيابي مي شود.

الف) وظايف خبري و آموزشي

نقش وسايل ارتباطي، انتشار جريان رويدادهاي اجتماعي است که انسان امکان مي يابد از رويدادهاي مهم اطلاع پيدا کند و واکنش هاي متناسبي درپيش گيرد يا مي تواند از آموزش هاي درسي و غير درسي استفاده کند؛ ولي بعضي از وسايل ارتباطي بويژه تلويزيون، ماهواره، اينترنت و مطبوعات با پخش فيلم ها و آموزش ها تلاش مي کنند آموزه هايي با مدهاي تازه و متناسب با فرهنگ خودشان به گيرندگان برنامه ها ارائه دهند. براي مثال، کاربران مي توانند از آموزش هاي اينترنت و ماهواره استفاده نمايند و با مدهاي جديد آشنا شوند. اين آموزش ها به طور مستقيم وغيرمستقيم، مدهايي را ارائه مي دهند که لزوماً با فرهنگ جامعه‏ى ما متناسب نيست.
پخش فيلم ها و برخي از برنامه ها در تلويزيون و سينما، علاوه بر اين که نقش اطلاع رساني دارند و به آگاهي هاي افراد مي افزايند، در عواطف و عقايد آنان نيز تأثيرات زيادي مي گذارند. اين تأثير گذاري به اتّخاذ شيوه هاي تازه‏ى زندگي مي انجامد، «مثلاً با ديدن فيلم هاي مربوط به زندگي جوانان امروز، عقيده شخصي به فرد، نسبت به اخلاق و شرايط زندگي جوانان دگرگون مي شود و حتي ممکن است در خود، گرايش به زندگي آشفته‏ى جونان امروز را احساس کند». (4)
اين مسئله هنگامي نمود پيدا مي کند که گروهي از همسالان، طبق شيوه هاي ارائه شده رفتار کنند. کسي که عضوي از گروه هاي همسال است، براي اين که از گروه، رانده و مورد تمسخر واقع نشود، رفتار، پوشش و چهره‏ى ظاهري خود را به شکل آنان در مي آورد.

ب) وظايف راهنمايي و رهبري

همان طور که گفته شد، جامعه‏ى ما، جامعه اي ديني (مبتني بر اسلام) است با ارزش ها و هنجارهاي خاص خودش، بنابراين رسانه ها بايد به عنوان ابزاري در خدمت ارزش ها و هنجارها باشند و باارائه‏ى برنامه هاي مختلف، افراد جامعه را به سوي سعادت و زندگي بهتر رهنمون سازند. ارائه شيوه هاي درست و بهتر زندگي، الگوهاي پوشش و رفتار و ... متناسب با فرهنگ خودي، از مواردي است که مي تواند به عنوان يک روش تازه به نسل جديد منتقل شود؛ ولي با تغيير تدريجي ارزش ها، اين وظيفه بويژه در ساخت فيلم (چه در سينما و چه در تلويزيون ) کم رنگ شد و تلاش گرديد ايده ها و افکاري به بينندگان تلقين شود که با هنجارهاي جامعه، منافات داشت. اين برنامه ها، مخاطبان جوان و نسل جديد را هر چه بيشتر و سريع تر به طرف شيوه هاي تازه، رهبري مي کنند.
تبليغ فيلم و نمايشنامه ها در مجله ها و نمايش آنها در تلويزيون و سينما و تماشاي بعضي از آنها از طريق ماهواره، جلوه هاي ديگري دارد. در کشور ما، بيشتر فيلم ها در خانه هاي بزرگ و شيک ساخته مي شوند. وسايل خانه (اعم از مبلمان، سرويس هاي غذاخوري، آشپزخانه و وسايل آن، اتاق ها و ...) آخرين مدهايي هستند که به کار مي روند.
درغالب فيلم هاي سينمايي و سريال هاي ايراني، به هنرپيشه ها، تازه ترين لباس هاي مد شده را مي پوشانند و در هر صحنه از فيلم، لباس ها و زيور آلات جديدي جايگزين مي شوند. دختران مجرد و متأهل به طور خيره کننده اي چهره پردازي مي شوند (حتي اگر در فيلم، نقش فرد مذهبي اي بازي شود)، روابط بين زن و مرد و به طور کلي محرم و نامحرم، عادي جلوه داده و راه وروش هاي دوستيابي در ميان جنس مخالف به نمايش گذاشته مي شوند.
سازندگان فيلم با استفاده از هنر پيشه هاي معروف، سيستم نور و صدا و ديالوگ هاي گيرا و برگزيده، ارزش هايي را به تماشاگران القا مي کنند که گمان مي رود مورد نياز است. از طرف ديگر، وسايل ارتباط جمعي بي هيچ محدوديتي در تمام مراحل زندگي با انسان ها همراه اند و محدوديت زماني و مکاني ندارند و مي توانند همه را زير پوشش خود قرار دهند و بدين وسيله، هر چه بيشتر بر کوچک و بزرگ، مرد و زن، شهري و روستايي، و ... تأثير بگذارند.
«تقليد هاي شگفت آور از انواع آرايش مو و لباس و حرکات هنر پيشگان فيلم هاي غربي، بلافاصله پس از نمايش آن فيلم ها در خيابان هاي تهران، آن چنان به چشم مي خورند که مي توان گفت يک شبه مانند قارچ، يا به عرصه‏ى وجود نهند. دنباله روي تماشاگران از قهرمانان فيلم ها به قدري آشکار است که صاحبان مؤسسات و شرکت هاي تجاري در سال، صدها ميليون دلار به سازندگان فيلم ها و هنر پيشگان، جهت مد کردن و تبليغ پاره اي از کالاهاي خود، پرداخت مي کنند، هر چند کالاهاي بي ارزش و نامرغوبي باشند».(5)
بيشتر فيلم هاي ايراني، خانواده هاي طبقه‏ى بالا را به نمايش مي گذارند که تقليد طبقه‏ى متوسط و پايين را در پي دارد. به بيننده طوري القا مي شود که هر کس ماشين، مبلمان، تلفن همراه، رايانه و ... نداشته باشد فقير، بيچاره و بد بخت است؛ گويا اين وسايل از ضرورتهاي زندگي امروزي است و بدون آنها زندگي امروز امکان پذير نيست. چنين برداشتي، انعکاسي از زندگي بوژوازي (سرمايه داري) است. اگر نمايش چنين فيلم ها و برنامه هايي، ايجاد تصور در مردمان ديگر کشورهاست که ايرانيان در چنين مکانهايي زندگي مي کنند، پس پاسخگوي افزايش انتظارات، آثار بد، مشکلات و احساس محروميت عده اي از جوانان هم بايد بود.
گذشته از مطالب پيشين، انتخاب وسيله ارتباط جمعي و پخش برنامه ها از آن، در تغيير ارزشها و انتقال ايده ها بسيار مهم است. براي مثال، سينما داراي سالني تاريک با افرادي است که در يک جا جمع شده اند و در مقابل، پرده اي بزرگ با نور ويژه را مشاهده مي کنند. چنين فضايي آنان را مسحور مي کند و توجه را به فيلم، جذب مي نمايد. تلويزيون، در هر خانه اي وجود دارد. افراد خانواده معمولاً در کنار هم با خيالي آسوده، مشغول تماشاي تلويزيون هستند و هر کسي مي تواند در اتاق خود، برنامه‏ى مورد علاقه اش را ببيند. اين ويژگي باعث مي شود که محتواي پيام، زودتر به بيننده ها (از هر گروه سنّي) منتقل شده، تأثير بگذارد.
تماشاي تکراري برنامه هاي شبيه به هم، به تدريج، حساسيت را از بين مي برد، بويژه آن که عده اي طبق آن برنامه ها عمل کنند؛ يعني «تکرار». بينندگان را به رفتار کردن مشابه، تشويق مي کند. هر قدر پخش برنامه هاي مشابه بيشتر تکرار شود، رفتار طبق آن برنامه نيز بيشتر مي شود و افراد به انجام دادن چنان رفتارهايي عادت مي کنند.
«وقتي بينندگان به يک محرّک ارزشي عادت کنند، ديگر آن را«بد» يا «منفي» نمي دانند. بسياري از انسان ها معتقدند و مي دانند که مواد مخدر (مثلاً ترياک)، چيز بدي است؛ زيرا توانايي جسمي و فکري و قدرت تصميم گيري افراد را کاهش مي دهد؛ اما اگر به همان انسان ها با روش هاي مختلف، بدون آن که آنها ادراک نمايند، به تدريج، مقادير کمي ترياک خورانده شود و آنها به آن مقادير، عادت کنند، آنها ديگر ترياک را يک چيز «بد» نمي دانند، به همين ترتيب نيز اعضاي يک جامعه قبل از تغيير ارزش هايشان، ارزش هايي را که قرار است به آنها انتقال يابد، منفي ارزيابي مي کنند؛ اما بعد از مدتي که ارزش هاي جديد با ظرافت و زيرکي، بدون وقوف خود آنها، به آنها انتقال داده شد، به آن، عادت مي کنند و آن را چيز خوبي مي دانند».(6)

ج) وظايف تفريحي و سرگرمي

وسايل ارتباط جمعي مي توانند با ارائه‏ى برنامه هاي مختلف، اوقات فراغت را پر کنند، سرگرمي مناسبي باشند، آرامش رواني ايجاد کنند، به طور موقت، ذهن اشخاص را از مشکلات روزمرّه دور سازند، و شيوه‏ى گفتار و رفتار درست را- که با فرهنگ جامعه هماهنگي داشته باشد- به گيرندگان، انتقال دهند. به کار بردن کلمه هاي ناخوشايند و تکيه کلام ها و رفتارهاي بي معنا و بي محتوا، از مواردي است که به سرعت در ميان اقشار جامعه (هرچند کوتاه مدت) شايع مي شود.

پي نوشتها:

1. لغت نامه، دهخدا.
2. همان جا.
3. افکاري عمومي و ارتباطات،علمي اسدي، تهران: سروش، 1371، ص 101.
4. مقدمه اي بر جامعه شناسي و سايل ارتباط جمعي، فرهت قائم مقامي، ص 36.
5. همان، ص 109-110.
6. وسايل ارتباط جمعي و تغيير ارزش هاي اجتماعي، فرامرز رفيع پور، تهران: کتاب فرا، 1378، ص 13.

منبع: نشريه‏ى حديث زندگي
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image