محصولات
دریافت کاتالوگ محصولات
پورتال ایمن
سیستم آرشیو اسناد
سیستم پشتیبانی (Ticketing)
سیستم مدیریت جلسات
سیستم مدیریت وظایف
سیستم پورتال داخلی ویژه همکاران
سیستم تولید و مدیریت وب سایت
سیستم اتوماسیون اداری
سیستم مدیریت فروشگاه
سیستم گفتگوی آنلاین (پشتیبانی)
نرم افزار های اندروید
فروشگاه
جستجوی محصولات
همه محصولات
بانک شماره موبایل
گالری تصویری فایل PSD
گالری تصویری فایل افتر افکت
سیستم پیامک
عضویت رایگان در سامانه
ورود به سامانه پیامک
ارسال به BTS ایرانسل
امکانات سامانه پیامک
وب سرویس رایگان پیامک
سرویس HTTP پیامک رایگان
افزونه ورد پرس
نرم افزار ویندوزی پیامک
خرید خط هزار و تلفن ثابت
عمومی
اخبار
تقویم تاریخ
نرم افزارهای موبایل
مقالات
معرفی سایت
درباره ما
پرسش و پاسخ
ارسال تیکت
اطلاعات تماس
درباره ما
پرسش و پاسخ
آموزش برنامه نویسی
سفارش تبلیغ اندروید
Type
All
کامپيوتر
دنياي فن آوري
جستجو در محصولات
4 دي 1387 / 25 ذي الحجه 1429 / 24 دسامبر 2008
-(0 Body)
4 دي 1387 / 25 ذي الحجه 1429 / 24 دسامبر 2008
Visitor 355
Category:
دنياي فن آوري
1) 4 دي ماه سال1306هجري شمسي:
عالم مجاهد آيت الله حاج آقا نورالله نجفي اصفهاني با دسيسه رضاخان به قتل رسيد و به صف شهيدان راه خدا پيوست. آيت الله نجفي اصفهاني درنهضت مشروطيت نقش فعالي داشت و دركنار بزرگاني چون آيت الله مدرس رهبري مردم اصفهان را بعهده داشت. مهاجرت آيت الله نجفي اصفهاني ازاصفهان به قم مهمترين حركت زندگي سياسي ايشان بشمارميرود. ايشان وعدهاي ازعلما براي ابراز مخالفتشان با حكومت رضاخان و همچنين براي تحقيق بخشيدن به قوانين شرع اسلام اقدام به اين مهاجرت كردند. گفتني است كه رضاخان به علت تحت فشاربودن، رئيس دولت و وزيردربارش را براي مذاكره با علما به قم فرستاد و خواستههاي آنان را پذيرفت.
2) مرگ "ناصرالملك" سياستمدار و نايب السّلطنه قاجار (1306 ش)
ابوالقاسم قراگوزلو معروف به ناصرالملك، پس از تحصيلات مقدماتي، راهي انگلستان گرديد و در زمان ناصرالدين شاه، از نزديكان وي شد. او در زمان مظفرالدين شاه به وزارت ماليه دست يافت ولي كار مثبتي انجام نداد. وي مدتي نيز از طرف محمدعلي شاه به صدراعظمي رسيد ولي از آمدن به ايران خودداري نمود تا اين كه بر اثر معرفي اعضاي كابينه به صورت تلگرافي، اين دولت نيز با تشنّجاتي مواجه شد و شكست خورد. با روي كار آمدن احمد شاه قاجار،ناصرالملك پس از مرگ عضدالملك نايب السلطنه، به نيابت سلطنت انتخاب شد و همچنان با ارسال تلگراف، از اروپا دستورات خود را صادر ميكرد و به اداره امور كشور ميپرداخت. اين طرز حكومت، كشور را با مشكلات متعددي روبرو ساخت تا اين كه ناصرالملك را مجبور به سفر به ايران نمود. وي حكومت قانون و مشروطه را براي ايران زود ميدانست و از اين رو با مشروطهخواهان هماهنگي نكرد. با وجودي كه سالها در انگلستان و فرانسه اقامت داشت، معذلك، روح ديكتاتوري در او به شدت ريشه دوانده بود. هنگامي كه به نيابت سلطنت رسيد، از انجام انتخابات طفره رفت و در مدت سه سال و نيم نيابت سلطنت او، ايران مجلس نداشت و مطبوعات به شدت در فشار و مضيقه بودند. او بعدها نيز بار ديگر براي گردش و تفريح راهي اروپا شد و امور سلطنت را با مكاتبه و تلگراف انجام ميداد. در اين هنگام تصميم به بركناري او گرفته شد ولي نه استعفا داد و نه به ايران آمد و تا روز آخر نيز حقوق خود را كامل وصول نمود. ناصرالملك علي رغم دارا بودن ثروت فراوان و نفوذ بسيار در ايران و انگلستان، هيچ گاه از نفوذش به نفع مملكتش استفاده نكرد و در دوران نيابت سلطنت و قبل از آن، كوچكترين آثار خيري از وي باقي نماند. سرانجام اين سياستمدار عياش در چهارم دي ماه 1306، پس از آن كه مدتي قبل به دعوت رضاخان پهلوي به ايران آمده بود، در تهران درگذشت.
3) درگذشت "حسن پورصناعي" هنرمند قلم كار ايراني (1375 ش)
استاد حسن پورصناعي كار هنري را از پنج سالگي در محضر پدرش مرحوم مشهدي عبدالخالق آغاز كرد و در زماني كوتاه، در زمره يكي از بهترين طراحان و نقشهپردازان درآمد. پردهها، كتيبهها، خيمهها، سجادهها و مجالس بسياري از استاد پورصناعي به جاي مانده است. آثار وي همواره، زينتبخش حسينيهها، تكايا و اماكن مذهبي شهرهاي ايران بوده است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي از وي دعوت شد تا در دانشگاه به تدريس عملي هنرش بپردازد. استاد پورصناعي به هنگام فوت 85 سال داشت.
4) 25ذيحجه سال1029هجري قمري:
ميرزا نظام الدّين دستغيب شيرازي ازشاعران پرآوازه شيرازي بدرود حيات گفت. وي ازخاندان سادات دستغيب شيرازي بود ازاين رو به نظام دستغيب شهرت يافت. اين شاعرهنرمند، درخوشنويسي و خطاطي نيزچيره دست و توانا بود و بويژه خط نستعليق را زيبا مينوشت. ازنظام دستغيب ديوان شعري بجاي مانده كه بيشتراشعارش درقالب قصيده و درستايش ائمّه اطهار(ع) است.
5) 25ذيحجه سال1289هجري قمري:
حاج ملا هادي سبزواري عالم، حكيم و فيلسوف پرآوازه ايران بدرود حيات گفت. وي درپايان تحصيلات خود درخراسان بويژه درزادگاهش سبزوار به تدريس پرداخت. حاج ملاهادي سبزواري آرا و ديدگاههاي ارزندهاي دارد كه هنوزهم مورد توجه علماست. اين فيلسوف بلند پايه همچنين طبعي روان داشت و اشعارش حاوي نكات فلسفي و عرفاني ظريف است. « هِدايةُ المُستَرشِدين و حاشيه براَسفار» ازمشهورترين آثاراين فيلسوف ارزنده ايراني بشمارميروند.
6) نزول سورهي دهر در شأن امام علي(عليه السلام)، حضرت زهرا(سلام الله عليها) و امام حسن و امام حسين(عليهما السلام)
پس از آن كه امام علي(ع) و حضرت زهرا(س) براي برآوردن حاجت خويش، سه روز روزه را نذر كرده بودند و نوبت به اداي آن رسيد، در سه روز متوالي مسكين و يتيم و اسيري به دَرِ خانهي آنها آمد و غذايى طلب كرد. آن بزرگواران نيز غذاي خود را به آنها داده و خود با آب، افطار نمودند. اين خانوادهي كريم در مقابل اين عمل، هيچ جزايي را از افراد نخواستند و اجرِ خود را از خدا طلبيدند. در اين هنگام بود كه وحي بر پيامبر اكرم(ص) نازل شد و سورهي دهر يا انسان در شأن امام علي(ع) و حضرت زهرا(س) نازل گرديد.
7) روز خانواده و تکريم بازنشستگان:
از سال 86 «روز خانواده و تكريم بازنشستگان» در تقويم رسمي كشور درج خواهد شد. علت انتخاب اين روز شأن نزول آيه «هل اتي» در سوره الانسان كه راجع به خانواده و استحكام پايههاي آن است عنوان شده است. سوره هل اتي در روز 25 ذي الحجه در شان اهل بيت پيامبر (ص)نازل شد كه پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند. اما در شوراي فرهنگ عمومي اتفاق نظر بر اين بود كه روز بازنشستگان با يك روز در تقويم رسمي كشور تلفيق شود كه بهترين روز براي اين منظور روز 25 ذي الحجه يعني روز خانواده بود. در دين مبين اسلام خانواده يكي از مهم ترين اركان جامعه محسوب مي گردد. پايبندي به خانواده و جلوگيري از بيبند وباري و همچنين ارتقاء جايگاه و تحكيم بنيان خانواده، از جمله مسائلي است كه به آن شفارش فراوان شده است. خانواده به عنوان کوچک ترين نهاد اجتماعي ، آسيب پذيرترين گروه در برابر آسيب هاي اجتماعي است به طوري که اکثر مشکلات و آسيب ها ابتدا در خانواده ها بروز پيدا مي کند و در صورت عدم پيشگيري و برخورد نا صحيح با آنها ، به درون جامعه نيز رسوخ مي کند و در اين شرايط دشوار ديگر نمي توان به راحتي مشکلات و آسيب ها را کنترل کرد. بي شك با انجام فرامين ديني اسلام در مورد خانواده و درنظر گرفتن آنها مي توان تا حد زيادي زمينه سلامت خانوادگي و سعادت و جاودانگي را براي خويش فراهم سازيم.
8) پذيرش خلافت توسط امام علي(ع) پس از قتل عثمان در مدينه(35 ق)
پس از شورش مردم و قتل عثمان بن عفان خليفهي سوم در 18 ذيحجهي سال 35 ق، مردم از امام علي(ع) خواستند تا خلافت را بپذيرد. با وجود امتناع ايشان، پافشاري و اصرار مردم باعث شد تا آن حضرت، خلافت را قبول كنند. اما تلاش گستردهي امام براي اجراي عدالت و حقيقت خواهي ايشان در دورهي حكومت، باعث شد كه عدهاي از صاحبان قدرت و ثروت به مخالفت با آن حضرت بپردازند و سه جنگ جمل، صفين و نهروان را به امام، تحميل نمايند.
9) درگذشت "ابن سراج" اديب و شاعر بغدادي(316ق)
ابوبكر محمد ابن سراج در كودكي به مجلس درس ابوالعباس مبرّد، نحوي معروف آن عصر راه يافت و با هوشترين شاگرد او گرديد. پس از مرگ استاد به بررسي آراء و ارزيابي نظرها و گفتههاي علماي معروف اين علم پرداخت. ابن سراج در زمينهي علوم قرآني، نويسندگي و شعر نيز مهارت بسيار داشت و درفن نويسندگي و شيوهي نگارش از نثري فاخر برخوردار بود. ابن سراج در كتاب الاصول في النحو، كوشيده است تامسايل نحوي را با نظم و ترتيبي خاص گردآوري كند، به گونهاي كه ميتوان هر موضوع را در بخش معيني يافت.
10) درگذشت "علامه سيد ناصر حسين موسوي هندي" فقيه اصولي و محدث(1361 ق)
سيدناصر حسين هندي ملقب به "شمس العلماء" فرزند سيدحامدحسين، از بزرگان علماي هندوستان و مفتي و مرجع اهالي آن سامان، در نوزدهم جمادي الثاني سال 1284 ق به دنيا آمد. وي از محضر والد معظم و سيدمحمدعباس، تحصيل مراتب علمي نمود و در تماميفضائل و كمالات نفسانيه يگانه بود. برادر وي "سيد ذاكر حسين" نيز از علماي نامدار هند است و بر "كتاب عَبَقات" پدر خود شرحي نوشته است. ديوانُ الخُطَب، ديوان الشّعر، المَواعظ، نَفَحاتُ الاَزهار في فَضايلُ الاَئِمَه الاَطهار(ع) از آثار اوست. سرانجام سيدناصر حسين، اين فقيه اصولي و محدث رجالي در 77 سالگي بدرود حيات گفت و به لقاء اللَّه رسيد.
11) درگذشت فقيه جليل و عالم مجاهد آيتاللَّه "محمد غروي كاشاني" (1398 ق)
آيتاللَّه شيخ محمد غروي فرزند علامه آيتاللَّه حاج شيخ محمد حسين مجتهد نطنزي كاشاني در سال 1313 ق در كاشان متولد شد. ايشان مقدمات و ادبيات را از محضر والد و مراجع عصر خود از جمله آيتاللَّه آخوند ملاحبيباللَّه كاشاني فرا گرفت. آن گاه به نجف اشرف مهاجرت كرد و از محضر آيات عظام: ميرزا حسين نائيني، سيدابوالحسن اصفهاني و آقا ضياءالدين عراقي استفادهي كامل نمود. آيتاللَّه غروي، تقريرات اساتيد را به رشتهي تحرير آورد و از آن بزرگواران به دريافت درجهي اجتهاد نايل شد. اين فقيه بزرگوار سپس به وطن مراجعه كرد و در تهران اقامت گزيد. وي مجتهد جامع الشرايط، عالم به معقول و منقول و حاوي اصول و فروع بوده، اديبي كامل و از نوادر روزگار خويش به شمار ميرفت. دَرِ خانهي آيت اللَّه غَرَوي بر روي همگان باز بود و محضري شيرين و منطقي داشت. ايشان داراي اشعاري در مَواعِظ و مَدايِح ميباشد و با منكرات با فداكاري مقابله ميكرد. آيت اللَّه غَرَوي سرانجام در 83 سالگي به ديدار معبود شتافت.
12) 24دسامبرسال1807ميلادي:
ژنرال گاردان افسرو سياستمدار فرانسوي پس از انعقاد قرارداد فين كن اشتاين به ايران آمد. اين قرارداد ميان ناپلئون فين كن اشتاين گاردان مأموريت يافت سپاه ايران را به سبك ارتشهاي اروپايي تعليم دهد، همچنين قرارشد دولت فرانسه اسلحه توپخانه و مهندسان نظامي به ايران اعزام دارد و قواي روسيه را نيز وادار به خروج ازمنطقه گرجستان كند.
13) ميلاد حضرت عيسي مسيح (عليه السلام):
"كريسمس"، جشني كه هر ساله نويد آغاز سال نوي ميلادي را به جهانيان ميدهد، يك جشن مذهبي براي مسيحيان است كه در طول تاريخ خود، دگرگونيهاي بسياري را تجربه كرده است. آنگونه كه از تاريخ بر ميآيد، كريسمس در قرن چهارم ميلادي كه امپراطوري روم (بيزانس) بطور رسمي آيين مسيحيت را پذيرفت، در دنياي غرب رايج شد و به مرور زمان، نشو و نما گرفت .
مورخان ميگويند اين جشن گرچه متعلق به مسيحيان است اما در اصل از ايران باستان و آيين "مهر" (ميترائيسم) گرفته شده و به همين دليل، با دي و شب يلداي ايراني همزادي و اشتراكات فراوان دارد. آنان در اين زمينه به اختلاف نظرهاي موجود بر سر سالروز ولادت حضرت عيسي(ع) استناد ميكنند و ميگويند كه بحث ميان بزرگان عالم مسيحيت و تاريخ نگاران درباره روز ميلاد آن حضرت چنان زياد است كه نميتوان در اين باره، روزي را مشخص كرد.
14) تولد "آدام ميْتْسكويچ" نويسنده معروف لهستاني (1798م)
آدام ميتسكيويچ شاعر و نويسنده بزرگ لهستاني در 24 دسامبر سال 1798م در لهستان به دنيا آمد. وي پس از اتمام تحصيلات متوسطه، راهي دانشگاه شد و به تحصيل فلسفه پرداخت. اما ديري نپاييد كه فلسفه را رها كرد و به سراغ ادبيات و هنرهاي زيبا شتافت. ميتسكيويچ در 22 سالگي عاليترين اثر دوران جوانيش با نام حماسه جوانان را منتشر كرد و به شهرت دست يافت. اين منظومه، نوعي شعر رمانتيك سياسي بود كه ميان مردم قرن نوزدهم لهستان بسيار مشهور گشت. اشعاري كه ميتسكيويچ در اين دوره ميساخت، عليرغم توقيف شدن، در صدها نسخه خطّي، دست به دست ميگشت و همه جوانان آنها را از حفظ ميخواندند. او در دورهاي ميزيست كه لهستان ميان روسيه، اتريش و پروس تقسيم شده بود و وي براي اتحاد مجدد كشورش، فعاليت ميكرد. به همين دليل در سال 1823م به جرم ترويج ميهنپرستي نامعقول از طرف دولت روسيه، به اين كشور تبعيد شد. ميتسكيويچ پس از 6 سال تبعيد از روسيه به فرانسه گريخت و به تدريس ادبيات پرداخت. اين درسها اگر چه درباره ادبيات زبانهاي اسلاو بود، اما بر پايه ايمانِ مسيحيت قرار داشت. وي در تدريس خود مباني مذهبي و عرفاني و اصول تازهاي از ادبيات ديني را عرضه مينمود. او در سال 1848م به اسلامبول رفت تا با تشكيل يك واحد نظامي لهستاني به جنگ با روسيه بپردازد، اما اجل مهلتش نداد و در 26 نوامبر 1855م در 57 سالگي در اين شهر درگذشت. وي تنها شاعر لهستاني است كه در كشورهاي اروپاي غربي شهرت يافته است. وي در منظومههايى كه ميسرود، به همميهنان خود، رسالتي را كه درباره آزادي و عدالت اجتماعي داشتند، عرضه مينمود. ميتسكيويچ، زندگي اجتماعي طبقات جامعه لهستان را به سبكي ساده و بيپيرايه تجزيه و تحليل مينمود. شعارهايى همچون "هدف همه، خوشبختي همه است" و نيز "اتحاد، قدرت ميبخشد" دعوتي بود كه از جوانان براي تحقق بخشيدن به آرزوي خود كه استقلال لهستان بود ارائه ميكرد. درباره وي گفتهاند كه او از شاعران كمنظيري بود كه با حدّ اعلاي زيبايي و قدرت و غنا، روح ملتش را تجسم داده است. از آدام ميتسكيويچ آثاري برجاي مانده كه منظومه پانتادئوش، ملت لهستان و زائران و شامگاه نياكان از آن جملهاند.
15) مرگ "هنري كاونديش" دانشمند و فيزيكدان برجسته انگليسي (1810م)
هنري كاونْديش، فيزيكدان معروف انگليسي در 15 آوريل 1731م در شهر نيس فرانسه و در خانواده اشرافي انگليسي به دنيا آمد. وي در ابتدا در كمبريج انگلستان به تحصيل پرداخت ولي پس از چندي به پاريس رفت و در آنجا به تحصيل علوم فيزيك و رياضي مشغول شد. او تنها در جستجوي حقيقت بود و علي رغم داشتن ثروت هنگفت، سالها براي رسيدن به هدف خود يعني علم، كوشيد. كاونديش در ابتدا درباره سوختن و احتراق يك جسم به آزمايش پرداخت و اين آزمايشها منجر به كشف هيدروژن در سالهاي بعد گرديد. او همچنين موفق شد از تركيب مقدار معيني اكسيژن و هيدروژن، يعني به نسبت دو حجم هيدروژن و يك حجم اكسيژن، آب تهيه كند. كاونديش ثابت كرد كه آب برخلاف عقيده عمومي، از دوعنصر گازي مجزا و بيبو تشكيل شده كه آنها را اكسيژن و هيدروژن ميناميم. 20 درصد هوايى كه تنفس ميكنيم اكسيژن است و مابقي آن گازهاي ديگري مثل ازت و هيدروژن و... ميباشد. كاونديش عنصر اَزُت را نيز كشف كرد، چون در موقع تركيب ازت با اكسيژن، به كمك جرقه الكتريكي، مقداري اسيد به وجود آمد كه علت تشكيل اسيد، وجود ازت در هوا بود، از اين روش بود كه بعدها كود شيميايى توليد گرديد. كاونديش همچنين براي اندازهگيري وزن كره زمين آزمايشهايى را انجام داد كه طبق آن، هر متر مكعب از كره زمين 5480 كيلوگرم وزن دارد و عددي كه امروز مورد قبول است، با 20 كيلوگرم تفاوت، 5500 كيلوگرم ميباشد. وي آنگاه با عمل ضرب مختصري، وزن زمين را معين كرد. هنري كاونديش سرانجام در 24 دسامبر 1810م در 79 سالگي درگذشت. پس از مرگ كاونديش، قسمت اعظم داراييهايش، بنا به وصيت خود او صرف ساختمان و تأسيس آزمايشگاههاي معروف كاونديش گرديد.
16) روز استقلال كامل كشور "ليبي" با تصويب سازمان ملل متحد (1951م)
كشور افريقايى ليبي با 1/757/000 كيلومتر مربع وسعت، در همسايگي كشورهاي سودان، چاد، تونس، نيجر، مصر و الجزاير و در جنوب درياي مديترانه واقع شده است. ليبي بيش از 5/5 ميليون نفر جمعيت دارد و داراي حكومت جمهوري سوسياليستي با يك مجلس قانونگزاري است. مردم آن تركيبي از نژادهاي بربر و عرب بوده و بيش از 97 درصد آنان مسلمان هستند و زبان رسمي آنان عربي ميباشد. كشور ليبي كه در گذشته به طرابْلِس مشهور بود در قرن شانزدهم ميلادي به تصرف ارتش عثماني درآمد. ليبي در آستانه جنگ جهاني اول مورد تهاجم ايتاليا واقع شد و به تصرف نيروهاي ايتاليايى درآمد. در اواسط جنگ جهاني دوم نيز نيروهاي انگلستان، فرانسه و ايتاليا به ليبي حمله و آن را اشغال كردند. با پايان جنگ و خروج نيروهاي اشغالگر بيگانه، مناطق تحت تصرف آنها، در يك ديگر ادغام گرديد و به عنوان كشور ليبي موجوديت يافت. در 24 دسامبر 1951 سازمان ملل متحد با تصويب قطعنامهاي استقلال ليبي را اعلام كرد و محمد ادريس السَّنوسي به پادشاهي اين كشور برگزيده شد. (ر.ك: اول سپتامبر)
17) تشكيل اولين گروه تروريستي و نژادپرست "كوكْلوكْسْ كِلان" در امريكا (1865م)
با پايان جنگهاي داخلي امريكا موسوم به جنگهاي انفصال كه به آزادي سياهان و لغو بردهداري انجاميد، موج نفرت از سياهان در ايالات جنوبي بالا گرفت و باعث رشد تدريجي نهضت ضد سياهان گرديد. اين نهضت به صورت ضرب و جرحِ گاه و بيگاه سياهان، ترور آنان و تخريب خانه و كاشانهشان و سرقت اموال آنان و وارد آوردن انواع فشار و سختي عليه سياهان جلوهگر شد. درحالي كه تنها چند ماه از پايان جنگ ضد بردهداري گذشته بود، در هر يك از ايالات جنوب امريكا، قوانين و مقررات دست و پاگيري عليه حقوق سياهان به تصويب رسيد و روال گذشته و تبعيضات قديمي به نحوي ديگر خود را نمايان ساخت. در 24 دسامبر سال 1865م سازمان تروريستي كوكْلوكْسْ كِلان توسط جمعي از نژادپرستان متعصب تروريست و با هدف نابودي و ارعاب سياه پوستان در جنوب امريكا تأسيس شد. اين سازمان به سرعت توسعه يافت و گروه گروه مردمي كه از بردهداري محروم شده بودند به اين سازمان مخوف پيوسته و پس از مسلح شدن، به جان سياهان افتادند. فعاليت سازمان كوكلوكس كلان به معني حصار قبيله يا گروه دايره، در سالهاي 1866 تا 1869م بسيار وسيع و گسترده بود و هزاران سياهپوست امريكا به دست اعضاي اين فرقه به طرزي فجيع به قتل ميرسيدند. اعضاي كوكلوكس كلان، شب هنگام، ماسك سفيد مخصوصي بر چهره زده و لباس بلندي مانند كفن سفيد بر تن ميكردند و نوعي كلاه سفيد نوك تيز به سر ميگذاشتند. آنان هر شب كه دستور ترور و قتل داشتند، ابتدا مراسم مخصوصي را به جا ميآوردند. در اين مراسم آنان به دور يك صليب چوبي كه ارتفاع آن به بيش از سي متر ميرسيد حلقه ميزدند و شاهد سوختن آن ميشدند و با هم سرود مذهبي ميخواندند. هر شب كه مردم امريكا چنين مراسمي را نظاره ميكردند، فردايش شاهد چنين جسد سياهپوست در داخل جويهاي آب، زير پلها و يا در نقاطي دور از شهرها بودند. سازمان كوكلوكس كلان كه مخالف آزادي اجتماعي سياهپوستان امريكا بود، فعاليتهاي جنايتكارانه خود را براي قتل سياهان و ترور كساني كه موافق آزادي اجتماعي سياهان بودند، بار ديگر در شانزدهم اكتبر 1915م آغاز كرد. اين فعاليتها در طي دهههاي پس از آن با شدت و ضعف ادامه يافت اما در طول دهه 1960م، كارنامه خونباري از كوكلوكس كلان ارائه شد. از جمله كشتار شدگان اين گروه تروريستي، مالكوم ايكس، رهبر مسلمانان سياهپوست امريكا و مارتين لوتركينگ رهبر مسيحيان سياهپوست اين كشور در سالهاي 1965م و 1968م ميباشند كه از جمله برجستهترين قربانيان اين گروه بودند. دولتهاي امريكا كه همگي بدون استثنا، سياستهايشان مبتني بر گرايشها و تمايلات نژادپرستانه بوده و همواره سياهان را به ديده تحقير و نفرت مينگرند، نه تنها از تاريخ تشكيل اين فرقه جنايتكار در قرن نوزدهم تاكنون حاضر نشدهاند آن را كه هنوز دل به احياء بردهداري بسته است، توقيف نمايند و باز، نه تنها هيچ يك از اعضاي اين سازمان تا به امروز مجازات نشدهاند، بلكه گاه چهرههاي سرشناس اين تشكيلات، به عنوان مقامات دولتي در هيأت حاكمه امريكا، پستهاي مختلفي را نيز اشغال كردهاند. به طوري كه در سال 1924م در كنگره حزب دموكرات، از حدود 1000 نماينده، 343 نفر از اعضاي كوكلوكس كلان بودند. اكنون نيز سازمان مزبور كه از سوي اتحاديههاي بزرگ مالي امريكا حمايت ميشود، به صورت يك تشكيلات رسمي مذهبي، داراي شعبههايي در سراسر ايالات متحدهاست. اين در حالي است كه امريكا همواره از شعار دفاع از حقوق بشر دم ميزند و خود را مهد آزادي و برابري عنوان كرده است.
Add Comments
Name:
Email:
*
User Comments:
SecurityCode: