2. اساتيد ملا احمد نراقى
1. پدرش ملامهدى بن ابى ذر نراقى (م 1209ه.ق) (23) ;
2. علامه سيدمحمدمهدى بحرالعلوم (م 1213ه.ق) (24) ;
3. شيخ جعفر نجفى معروف به كاشف الغطاء (م 1228ه.ق) (25) ;
4. علامه وحيد بهبهانى (26) ;
5. ميرزا محمد مهدى شهرستانى (27) ;
6. آقا سيدعلى طباطبايى كربلايى صاحب رياض و خواهرزاده محقق بهبهانى (28) ;
7. حاج محمد شفيع بروجردى (29) .
صاحب كتاب «مكارم الاثار» در اين زمينه چنين مىنگارد:
«در سال 1205 به همراهى پدرش به عتبات مقدسه هجرت كرد و در دروس علامه وحيد بهبهانى حضور يافت و بار ديگر به عراق رفت. در 1212، و مدت كمى در نجف نزد سيدبحرالعلوم و شيخ جعفر نجفى و در كربلا نزد ميرزا مهدى شهرستانى و سيدعلى كربلايى به تحصيل پرداخت» (30) .
كيهان انديشه دراين باره چنين مىنويسد:
«او در سال 1205 قمرى در معيت پدرش به عتبات عاليات مسافرت كرد و در اواخر عمر وحيد بهبهانى (متوفاى 1208) در درس او شركت كرد، سپس در كربلا به حلقه درس فقيه بزرگ ميرزا مهدى شهرستانى (م 1216) پيوست; ولى اين مدت ديرى نپاييد كه در سال 1209 به علت وفات پدرش به كاشان بازگشت، سال بعد به نجف اشرف مشرف شد و از محضر اساتيدى همچون سيدمهدى بحرالعلوم (م 1212) و شيخ جعفر نجفى معروف به كاشف الغطاء (م 1228) بهرهها برد» (31) .
صاحب «الروضه البهيه» در اين مورد اين گونه نگاشته است:
«ملا احمد در مجلس درس استاد كل آقا باقر بهبهانى همراه والد خود مىرفت و نزد جماعتى ديگر از علماى اعلام و در اواخر عمر از خدمتبحرالعلوم آقا سيدمهدى درس مىگرفت» (32) .
در مقدمه مستند الشيعه چنين آمده است:
«در سال 1205ه.ق، به سوى عراق براى زيارت عتبات عاليات و تكميل دروس عالى حركت نمودند، در نجف در درس سيدمحمدمهدى بحرالعلوم و شيخ جعفر كاشف الغطاء حاضر شدند و بر آموختنىهاى خود افزودند. سپس به قصد كربلا براى استفاده از اساتيد آنجا راهى شدند در محضر درس سيدعلى طباطبايى صاحب رياض و سيد مهدى شهرستانى و بنابر محكى در «نجوم السماء از روضة البهيه» در درس استاد كل مرحوم وحيد بهبهانى نيز شركت جستند» (33) .
جناب آقاى حقيقت (رفيع) چنين مىنويسد:
«پدرش حاج محمد مهدى نراقى و شيخ جعفر كاشف الغطاء، سيد بحرالعلوم و آقا سيدعلى طباطبايى استادان او هستند» (34) .
3. تلاميذ و شاگردان
با توجه به اينكه از بزرگان علماى زمان خويش محسوب مىشد و در راه آموزش علوم دينى نهايتسعى خويش را به كار گرفت و تلاش نمود كه دادهها و يافتههاى خود را به ديگران منتقل نمايد. فلذا در تربيت و تعليم عدهاى بسيار از فقها و فضلاى عصر خويش كوشيد و آنان را به مراتب كمال و فضل و علم و دانش رساند.
عدهاى از مفاخر و اعاظم شاگردان ايشان عبارت بودند از:
1. حاج شيخ مرتضى انصارى (35) (متوفاى 1281 ه. ق)، چه چهار سال از 1241 تا 1244ه.ق از محضر ملااحمد استفاده نمودند و در هنگام هجرت نيز اجازه نامه مبسوط كه او را با جملات بسيار بلندى ستودهاند، به وى اعطا كرد;
2. سيدمحمد شفيع جاپلقى (بروجردى) (36) متوفاى 1280ه.ق او از استاد خود نراقى به «استاد شيخ» تعبير مىكند و او را چنين مىستايد: «او از افاضل و محققان دقيق و متبحر بودند» (37) ;
3. محمدعلى آرانى كاشانى (38) ;
4. ملامحمد حسن جاسبى ايشان شعرى در رثاى استادش، نراقى، سرودهاند (39) ;
5. برادر بزرگوارش، ملامحمدمهدى نراقى (40) ; متوفاى 1286ه.ق ملقب به آقا بزرگ. او به نام پدرش نامگذارى شده است; چون در سال وفات ملامهدى; يعنى 1209 ه.ق متولد شد.
6. برادر ديگر او، ميرزا ابوالقاسم نراقى (41) متوفاى 1256ه.ق;
7. محمدباقر هزار جريپى (42) ;
8 . فرزند فقيه و عارف ايشان، محمد نراقى (43) متوفاى 1297ه.ق ملقب به «عبدالصاحب» و معروف به «حجةالاسلام» بودند. ايشان صاحب كتب «انور التوحيد» در كلام، «المراصد» در اصول و «مشارق الاحكام» در فقه مىباشد. او از پدرش اجازه نامه دارد و توليت مدرسه سلطانى كه فتحعلىشاه در شهر كاشان ساخته بود، به عهده گرفت;
9. ملا احمد نطنزى (44) از شاگردان عالم و بافضل ملااحمد و داماد آن بزرگوار نيز بودهاند;
ميرزا محمدعلى معلم حبيبآبادى در اينباره مىگويد: «مرحوم حاج ملا احمد نطنزى از علما و افاضل عصر خويش بوده كه در نطنز متولد شد و در كاشان سكونت داشت و دختر استاد خود ملااحمد نراقى را به زوجيت اختيار كرد» (45) .
10. ميرزاى قمى.
در اين زمينه صاحب مكارم الآثار مىنويسد: «ميرزاى قمى در نزد مرحوم ملااحمد نراقى به تحصيل اشتغال ورزيد و ديرى نپاييد كه عامل و فقيهى فاضل گرديد. بعد به قم رفت و آنجا به ترويجشريعت و قضاوت پرداخت تا در آن شهر وفات يافت و او را در قبرستان شيخان دفن كردند» (46) ;
11. ميرزا حبيبالله، معروف به ميرزا بابا كه پدر مادر ملا حبيبالله صاحب كتاب «لباب الالقاب» است (47) ;
12. حاج سيدمحمد تقى پشت مشهدى (48) .
4. فرزندان مرحوم ملااحمد نراقى
نظر مشهور مورخان و علماى موثق و منضبط براين قرار گرفته كه تعداد فرزندان ايشان 4 نفر است:
1. ملامحمد نراقى، بزرگترين و نام دارترين فرزندان او هست كه فقيهى مشهور و عالمى معروف بود.
در سال 1215ه.ق مطابق 1180 شمسى متولد شد. پس از كسب معالم دين و تحصيلاتعاليه نزد پدر و ساير اساتيد معروف زمان خويش به درجه عالى علمى نايل آمد و از پدر اجازه نامه دريافت نمود: «ايشان از اعاظم علما و اجله فقها بود كه ملقب به «عبدالصاحب» و مشهور به «حجتالاسلام» بوده و توليت مدرسه سلطانى كه فتحعلىشاه قاجار در كاشان بنا كرد، عهدهدار بود و صاحب كتب «انوار التوحيد، المراصد و مشارق الاحكام» مىباشند» (49) .
«وى در بيست و سوم محرم 1290، دنيا را وداع گفتند و در نجف در نزد پدر و پدر بزرگش مدفون هستند و دختر ميرزاى قمى را به زوجيت اختيار كرده بودند» (50) .
2. حاج ميرزا نصير نراقى:
«ايشان نيز عالم، فقيه و جامع علوم شرعيه و رياضيه بوده و در سال 1219 ه.ق متولد شد و در نزد صاحب جواهر تحصيل نموده و از او اجازه نامه دريافت كرد و شرح مبسوطى بر «شرح لمعه» نگاشت و پس از 54 سال عمر شريف و مبارك در سال 1273 وفات نمودند» (51) .
3. ملا محمدجواد نراقى:
«از فقها و علماى عصر خويش در كاشان بودند كه در سال 1222 ه.ق متولد شد و در نزد پدر بزرگوارش و بعضى ديگر از اساتيد فن، درس خواندند و به درجه ساميه در علم و عمل نائل آمدند... پس از مدت 56 سال عمر با بركت، در سال 1278 ه.ق رو به عالم آخرت آورد» (52) .
4. فرزند چهارم ملا احمد، دخترى بود كه به ازدواج ملااحمد نطنزى يكى از شاگردان فقيهش درآمد. طبق نقل مكارم الآثار ايشان شاعره بودند (53) .
5- . شجرنامه اعلام و مشاهير خاندان نراقى با تاريخ در گذشت بعضى از آنها:
سال درگذشت آنها هجرى قمرى است.
1. ملااحمد جواد نراقى 1278
1. ملااحمدنراقى1245
2. ميرزانصيرالديننراقى1273
3. ملا محمدنراقى1290 (54)
1. ميرزا ابوالقاسم - ميرزامجددالدين
2. ميرزا صدرالدين - شيخ جعفر الهى
3. ميرزافخرالدين1325- ميرزا شهابالدين 1349 و ميرزاجلال الدين 1348
محمدمهدى نراقى1209
2. ملا ابوالحسن
3. ملااباذر
1. ميرزا ابوالقاسم 1341
4. ميرزا ابوالقاسم1256- ميرزامحمدصادق1304
1. آقاى على شهيد عراقى
2. ميرزا حسن 1328
2. احمد مدير عراقى
1. ميرزا ابوالقاسم
3. مهدى عراقى
5. ملامهدى نراقى
2. ميرزا احمد
1. ميرزا محمدحسين1321
4. محمد عراقى
3. ملامحمدعلى 1285
5. ابوالقاسم عراقى
2. ميرزا اسدالله 1298
6. حسن نراقى
7. احسان نراقى
ادامه دارد ...
پىنوشتها:
23. كشميرى، محمدعلى، نجوم السماء، ص 344; معلم حبيبآبادى، ميرزا محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236; مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج6، ص 162; نراقى، احمد، مستند الشيعه، مقدمه، ج 1، ص 15; نراقى، احمد، معراج السعاده، ص 21.
24. تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء 129- 132; معلم حبيبآبادى، ميرزا محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236; كشميرى، محمدعلى، نجوم السماء، ص 344; جاپلقى، سيدمحمدشفيع، الروضة البهيه، ص 17.
25. كاشانى، حبيبالله، لباب الالقاب الى الالقاب الاطياب، ص 94; انصارى، مرتضى، زندگانى و شخصيتشيخ انصارى، قم: كنگره شيخ اعظم، 1373، ص6- 195; امين، سيدمحسن، اعيان الشيعه، ج 13، ص 184; تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء، ص 129; الكرام البررة، ص 166; معلم حبيبآبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236.
26. امين، سيدمحسن، اعيان الشيعه، ج 13، ص 184; تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء ص 129; معلم حبيبآبادى، محمدعلى، مكارم الآثار، ج 4، ص 1236; مدرسى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 6، ص 160.
27. منابع فوق.
28. منابع فوق; سلمانى آرانى، حبيبالله، ديدار با ابرار، سيماى كاشان، ص 155.
29. تنكابنى، ميرزا محمد، قصص العلماء، ص 129- 132;
30. معلم حبيبآبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 4، ص 1236.
31. معلم حبيبآبادى، محمدعلى، كيهان انديشه، شماره45، آذر و دى 1371، ص 43.
32. كشميرى، محمدعلى، نجوم السماء فى تراجمة العلماء، ص 344، به نقل از آن.
33. نراقى، ملااحمد، مستند الشيعه، مقدمه، ج 1، ص 15.
34. حقيقت (رفيع) عبدالرفيع، تاريخ نهضتهاى فكرى ايرانيان در دوره قاجار (تهران: سرعت مؤلفان و مترجمان ايران، 1368)، بخش سوم، 1425.
35. خوانسارى، محمدباقر، الروضات الجنات، ج 3، ص 27; مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 4، ص 184; كاشانى، حبيتالله، لباب الالقاب الى الالقاب الاطياب، ص 94; نورى، مستدرك، ج 3، ص 383; نراقى، احمد، معراج السعاده، مقدمه نقدى، ص 22; نراقى احمد، الخزائن، ص 5. 36. منابع فوق، مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 6، ص 163.
37. جاپلقى، سيدمحمدشفيع، الروضة البهيه فى الا جازات الشفيعيه، ص 16.
38. نراقى، احمد، معراج السعاده، مقدمه نقدى، ص 32; نراقى، احمد، الخزائن، مقدمه غفارى، ص 4- 5.
39. مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ج 6، ص 163; و ج 2، ص 555; و ج 4، ص1240; نراقى، احمد، مستند الشيعه، مقدمه، ج1، ص 16- 17.
40. منابع فوق.
41. معلم حبيبآبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 2، ص 364; و ج 5، ص 1522; كاشانى، حبيبالله، لباب الالقاب، ص 104; نراقى، احمد، الخزائن، مقدمه، ص 5.
42. نراقى، احمد، معراج السعاده، مقدمه، محمد نقدى، ص 22.
43. همان، ص 22; نراقى، احمد، الخزائن، مقدمه غفارى، ص 4- 5.
44. معلم حبيبآبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 2، ص 555.
45. همان، ج 3، ص 716.
46. همان، ج 2، ص 556.
47. همان، ج 4، ص 41- 1239.
48. همان، ج 4، ص 92- 162.
49. همان، ج 2، ص 555; نراقى، حسن، تاريخ كاشان، ص 6- 280; مدرس تبريزى، محمدعلى، ريحانة الادب، ص92- 162.
50. معلم حبيبآبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 2، ص 555; كاشانى، حبيبالله، لباب الالقاب، ص 104; هدية الانام، ص 39.
51. معلم حبيبآبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 3، ص 39; كاشانى، حبيبالله، لباب الالقاب، ص 103.
52. قمى، عباس، فوائد الرضويه فى الاصول العلما و المذهب الجعفريه، بىجا، بىتا، ص 50; معلم حبيبآبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 6، ص 11- 2210; ج4، ص 1239; كاشانى، حبيبالله، لباب الالقاب، ص 103.
53. معلم حبيبآبادى، محمدعلى، مكارم الاثار، ج 3، ص 713; ج 1، ص 76; نراقى، احمد، مستند الشيعه، ج 1، مقدمه، ص 16.
54. طبق نقل، مكارم الآثار، معلم حبيب آبادى، ج 2، ص 555; ديدار با ابرار ملامهدى نراقى، عبدالرحيم آباذرى، ص 96; تاريخ اجتماعى كاشان، حسن نراقى، ص 287.
منبع: www.naraqi.com