چرا کودکم از جدايي مي ترسد!؟
-(5 Body)
|
چرا کودکم از جدايي مي ترسد!؟
Visitor
412
Category:
دنياي فن آوري
اكثر كودكان هنگام جدايي از والدين، درجاتي از اضطراب و ناراحتي را نشان ميدهند كه اين موضوع هم براي كودك و هم براي والدين او دردناك است. در مرحلهاي از سن كودك، اين ترس و اضطراب يك پديده رشدي طبيعي بوده و بهنظر ميرسد يك هدف تكاملي در پشت آن قرار گرفته است. درجاتي از اضطراب جدايي در كودكان پيشدبستاني، نشانه دلبستگي ايمن و سالم به مادر و مراقبتكننده او ميباشد. در بسياري از موارد اين اضطراب در عرض سه يا چهار دقيقه پس از ترك والد كاهش يافته و متوقف ميشود. اضطراب جدايي بهطور طبيعي بين سن 18 ماهگي و 3 سالگي رخ ميدهد كه اوج آن در سن 24-12 ماهگي است و پس از 24 ماهگي بهتدريج كاهش مييابد. اضطراب كودك هنگام جدا شدن از والدين معمولاً از يك روز به روز ديگر متفاوت است، يك روز كودك هنگام جدا شدن از مادر مضطرب ميشود، روز ديگر به مادر ميچسبد و غمگين است و يك روز ديگر، قشقرق راه انداخته و در مقابل جدايي مقاومت و واكنش شديد از خود بروز ميدهد. بهتدريج كودك به سمت استقلال ميرود ولي هنوز مرحله انتقالي ميتواند مشكل باشد و براي كودك و مادر استرسزا باشد. براي كودكاني كه تجربه جداييهاي بسيار مكرر و يا بسيار اندك از مادر داشتهاند، جدايي ممكن است اضطراب بيشتري را ايجاد كند. هرچه كودك بزرگتر ميشود و مفهوم زمان را درك ميكند و مداراي موفقيتآميز هنگام جدايي را بيشتر تجربه ميكند، از اضطراب او كاسته ميشود. عواملي كه ممكن است در شدت اضطراب جدايي كودك دخالت داشته باشند شامل موارد زير است:
خستگي و بيماري كودك تغيير در عادات و برنامههاي منزل تغييراتي كه در خانواده رخ ميدهد مانند: تولد فرزند جديد، طلاق، جدايي والدين، مرگ و يا بيماري اعضاي خانواده و… عوض شدن پرستار و يا مراقبين كودك معمولاً علت اضطراب جدايي نيستند ولي والدين ميتوانند با رفتارهاي خود آنرا بدتر يا بهتر كنند. كودكاني كه از نظر سرشتي، كودكان سخت و دشواري هستند و به تغييرات جديد، مكان و اشخاص جديد دير عادت مي كنند، بيشتر مستعد اضطراب جدايي هستند. عوامل زير ميتواند شانس اضطراب جدايي را در كودك شما كاهش دهد:از سن 6 ماهگي به بعد در زمانهايي كوتاه و بهطور گهگاه از پرستار كودك و يا شخص نزديك ديگر استفاده كنيد تا كودك را مراقبت و نگهداري كند. اين موضوع علاوه بر آنكه كمك ميكند تا كودك در زمانهايي كوتاه، دور شدن از مادر را تجربه كند، فرصتي را نيز در اختيار كودك قرار ميدهد تا اعتماد به ساير بزرگسالان در او شكل گيرد. از 12 ماهگي به بعد كودك را وارد ارتباط با همسالان نمائيد. (گرچه كودك در اين مرحله معمولاً وارد بازيهاي مشاركتي نميشود) و از سن 3 سالگي ميتوانيد فرصت تجربه بازيهاي گروهي را به او بدهيد. از سن4 ـ 3 سالگي كودك ميتواند بعضي اشكال كلاسهاي پيشدبستاني و مهدكودك را تجربه كند، بهخصوص براي كودكاني كه زياد به والد خود وابسته هستند. چگونه به كودكي كه از اضطراب جدايي رنج ميبرد كمك كنيم؟در ابتدا سعي كنيد كودك را در زمانهايي كوتاه به مراقب جديد يا مهد كودك بسپاريد، زمانهايي كه بتواند تجربههاي مثبتي را در آنجا داشته باشد. قبل از آنكه كودك را در محل جديد ترك كرده و تنها بگذاريد، كمك كنيد تا كودك با محيط و مردم جديد آشنا شود. روي موارد مثبتي كه در محيط جديد رخ ميدهد متمركز شويد، نگذاريد بچهها از تصور چيزهاي بدي كه ممكن است رخ دهد نگران شده و بترسند. اضطراب كودك را به تمسخر نگيريد و او را بهخاطر اين ترس و اضطراب سرزنش و شماتت نكنيد. اجازه دهيد تا كودك شما بداند كه ميفهميد چقدر سخت است كه انسان از كسي كه تا اين حد دوستش دارد جدا شود، كودك را درك كنيد و بپذيريد. اما زياد با او همدردي و دلسوزي نكنيد. تسليم خواسته كودك نشويد و به او بفهمانيد كه در امنيت و سلامت خواهد بود. عشق، محبت و علاقه بيقيد و شرط خود را از كودك دريغ نكنيد. اگر كودك بزرگتر است او را به كودكان ديگري كه در آن محيط هستند معرفي كنيد و بازي و تفريح خاصي را با آنها ترتيب دهيد. انتظار آنرا داشتهباشيد كه در چند هفته اول ورود به مهد و يا مدرسه كودك خسته باشد و زود تحريكپذير شود. هنگام ترك كودك او راببوسيد و نوازش كوتاهي نموده و با خوشرويي از او خداحافظي كنيد. مراسم خداحافظي و ترك كودك را خيلي طولاني نكنيد، بر احساسات دلسوزانه خود غلبه كنيد و چندين بار نرويد و برگرديد. دزدكي و يواشكي كودك را ترك نكنيد. قبل از شروع مهد، آمادگي و يا مدرسه، تدارك كتاب، دفتر و وسايل مورد نياز كودك را ببينيد و براي فراهم آوردن آنها كودك را مشاركت بدهيد. حتي زماني كه فكر ميكنيد مربي و يا معلم كودك شما سختگير است و يا كودك توسط كودك ديگري مورد قلدري و اذيت قرار گرفتهاست، او را از مدرسه و يا مهد خارج نكنيد، سعي كنيد مشكل را رفع نمائيد. اگر كودك تحت هيچ شرايطي حاضر نشد به مهد يا مدرسه برود و در منزل ماند، براي او زياد فعاليتهاي تفريحي و سرگرمي فراهم نكنيد. در بازيها با ايفاي نقش، جدايي را با كودك تمرين كنيد. پس از بردن كودك به مهد يا مدرسه مدتي آنجا بمانيد، سپس كودك را با معلم يا مربي تنها بگذاريد و سپس نزد او برگرديد. سخني با مربيان و معلمان كودك: • خود را به كودك معرفي كنيد و از او دعوت كنيد تا با اسباببازي بازي كند يا چيزي بخورد. • اگر كودك دچار حمله هراس شده است از والد بخواهيد نزد كودك بماند تا وي آرامتر گردد و او را با صدايي گرم ، محبتآميز، راسخ و قاطع آرام كند. • هرگز كودك را بهخاطر اضطراب و غمگينياش مورد انتقاد قرار ندهيد. توجه: در صورتيكه كودك موارد زير را نشان دهد، لازم است مورد ارزيابي دقيقتر قرار گرفته و مشاوره تخصصيتر دريافت كند: • چنانچه پس از گذشت 2 هفته كودك هنوز آرام نگرفتهاست و مشكلات هنگام جدايي ادامه دارد. • كودك صبحها قبل از جدا شدن از مادر و رفتن به مهد كودك يا مدرسه شكايات جسمي مكرر مانند: سردرد، دلدرد، سرگيجه، حالت تهوع، استفراغ، طپش قلب و … دارد. • اضطراب جدايي به سالهاي مدرسه ابتدايي كشيده شده و با فعاليتهاي متناسب رشدي و سني كودك تداخل دارد. • كودك در هيچ مرحلهاي از زندگي خود دچار اضطراب جدايي نشده است. • امتناع از رفتن به مدرسه در بچههاي بزرگتر و نوجوانان اكثراً مطرح كننده مشكل جديتري است كه نيازمند كمك تخصصي است. منبع: گروه سلامت سيمرغ
|
|
|