دروغ واقعيتي است که بي ترديد همه از آن بيزارند . بله دروغ يک واقعيت است زيرا با آنکه حقيقتي در درون آن نيست متأسفانه موجود است . حتماً شما هم با افرادي روبرو شده ايد که اين واقعيت ناخوشايند را در ميان ساير وقايع اخلاقي خود جاي داده اند . جالب آنکه هر کس دليل خاصي براي اين عمل دارد و به گونه اي آن را توجيه مي نمايد . آنچه مسلم است علل دروغگويي در بزرگسالان و کودکان متفاوت است .
کودک زمانيکه مرتکب تخلف يا نافرماني مي شود به دلائل مختلف به دروغ متوسل مي شود و اين ، يک پاسخ طبيعي است . مهم ترين دليل اين عکس العمل اين است که او آنقدر قوي نيست که واقعيت را بيان کند و در حقيقت قادر به پذيرش مسئوليت خطائي که مرتکب شده و اقرار بدان نيست . در لحظه ارتکاب اشتباه ، نفس خردسالانه وي تصوير ناخوشايندي از او ترسيم مي نمايد و کودک خود را گناهکار مي پندارد ، اما مايل نيست اين تصوير در برابر چشم ديگران نيز ظاهر شود . او نمي خواهد اطرافيان گناهکارش بخوانند و تصور بدي از وي داشته باشند . لذا به اين دليل کاملاً طبيعي و از طرفي به لحاظ آنکه موقعيت دروغ گفتن را فراهم مي بيند و راستگويي را باعث به دردسر افتادن خويش مي يابد ، دروغ مي گويد .
راه کارها :
1- صبور باشيد .
2 - از خشم و عصبانيت بپرهيزيد .
3 - از کنايه و نگاه تحقيرآميز اجتناب کنيد .
4- او را از راستگويي نهراسانيد .
5- علت را جستجو کنيد .
6 - از تهديد بپرهيزيد .
7 - موقعيتي را براي دروغگويي ايجاد نکنيد . ( وضع قوانين سخت )