جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
جهاني شدن اسلامي و زنان
-(12 Body) 
جهاني شدن اسلامي و زنان
Visitor 352
Category: دنياي فن آوري
با توجه به مباحث گذشته ، يکي از آثار منفي جهاني سازي بر زنان ، سست شدن بنيان خانواده از جهات گوناگون است . اين در حالي است که اسلام به استحکام بنياد خانواده در جامعه ي ايده آل اسلامي ، قبل و بعد از ظهور، اهميت فراوان مي دهد ؛ زيرا خانواده نقطه ي آغازين هر صلاح يا فساد است و نيز اجتماع از ترکيب خانواده ها پديد مي آيد . به همين دليل ، اسلام بيشترين توجه خود را به خانواده معطوف داشته است . پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در اين باره مي فرمايد : « در اسلام هيچ بنايي نزد خداوند محبوب تر از تشکيل خانواده نيست .» (1) مسلم است که بقاي خانواده همچون شکل گيري آن ، ضروري است . امام صادق عليه اسلام مردم را به تلاش براي حفظ خانواده فراخواند و فرمود : « هيچ چيز نزد خداي عزيز و بلند مرتبه ، مبغوض تر از خانه اي نيست که به خاطر جدايي ( طلاق ) خراب شود . » (2) طبيعي است هنگامي که خانواده بر اساس مودت و تفاهم متقابل شکل گيرد و پدر و مادر با تفاهم و تعاون و آگاهي ، فضايي آرام و مطلوب براي رشد فرزندان پديد آورند ، حرکت عمومي جامعه به سوي صلاح و سعادت خواهد بود. به اين سبب ، اسلام براي پدر و مادر به عنوان دو رکن سرنوشت ساز خانواده ، مقامي والا و ارزشمند در نظر گرفته ، آنان را داراي مسئوليتي حساس و ويژه مي داند ، در حالي که در طرح جهاني سازي ، زن از چنين جايگاهي در خانواده برخوردار نيست .
به طور اخص ، جايگاه خانواده و رکن رکين آن ، يعني زن ، در نظام جهاني شدن اسلامي و يا در جهاني شدن اسلام را به اين شرح مي توان تبيين کرد :
1. تلاش و فعاليت اقتصادي و اجتماعي : دختران حضرت شعيب عليه اسلام به دليل پيري پدر و نداشتن برادر ، چوپاني مي کردند و بدين دليل ، به تکدي و فقر نيفتادند . ( و وجد من دونهم امرأتين تذودان قال ما خطبکما قالتا لانسقي حتي يصدر الرعاء و أبونا شيخ کبير.) ( قصص : 23 )
2. حيا و عفت در جامعه : دختران حضرت شعيب عليه اسلام در راه رفتن و صحبت کردن با نامحرم با حيا و عفيف بودند. ( فجاءته احداهما تمشي علي استحياء قالت ان أبي يدعوک ليجزيک أجر ما سقيت لنا.) ( قصص : 25 )
3. نظر و مشورت دادن به خانواده : دختر حضرت شعيب عليه اسلام به پدرش ، با آنکه يک پيامبر الهي بود ، پيشنهاد داد که حضرت موسي عليه اسلام ، همان جوان قوي و امين ، را به کار گيرد . ( قالت احداهما يا أبت استأجره ان خير من استأجرت القوي الأمين .) ( قصص : 26 )
4. تعالي يافتن تا مهبط فرشتگان : بر حضرت مريم عليهاالسلام فرشته ي مقرب الهي نازل شد و با او به سخن پرداخت و به وي بشارت فرزند داد : ( فأرسلنا اليها روحنا فتمثل لها بشرا سويا ... قال انما أنا رسول ربک لأهب لک غلاما زکيا ) ( مريم: 17 و 19 )
5. همسرداري و شوهرداري خوب : حضرت آسيه چنان شوهر داري کرد که نظر فردي مغرور و متکبر همچون فرعون را به خود جلب کرد ، به حدي که فرعون ، که همه ي پسران را مي کشت ، به تقاضاي آسيه ، حضرت موسي عليه اسلام را نکشت .( و قالت امرأت فرعون قرت عين لي و لک لا تقتلوه عسي ان ينفعنا أو نتخذه ولدا.) ( قصص : 9 )
6. راضي بودن به رضاي الهي ، همراه با تلاش براي جبران کمبودها : همسر حضرت زکريا عليه اسلام رضا و صبرش نتيجه ي خوبي داشت ؛ چون خدا به او فرزندي مثل حضرت يحيي عليه اسلام داد . ( فاستجبنا له و وهبنا له يحيي و أصلحنا له زوجه انهم کانوا يسارعون في الخيرات و يدعوننا رغبا و رهبا و کانوا خاشعين .) ( انبياء : 90 )
7. ولايت پذيري : حضرت هاجر با آنکه تازه زا بود ، ولي راضي به صحرا نشيني و دور ماندن از همسري همچون حضرت ابراهيم عليه اسلام گرديد ؛ به آن دليل که ابراهيم ولي زمان او بود . خداوند نيز به پاس اين ولايت پذيري ، رضا و صبر ، قبر او را در کنار کعبه و خانه ي خود قرار داد و فرزندش را براي قرباني شدن برگزيد : ( و فديناه بذبح عظيم ) ( انبياء : 107 )
8. ديگر موارد : عبارتند از : پوشاندن اندام ( و ليضربن بخمرهن علي جيوبهن ) ؛ نگاه حرام نکردن ( و قل للمومنات يغضضن من أبصارهن ) ؛ پنهان کردن آرايش از نامحرمان ( و لا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها ) ؛ مخفي کردن زينت و جمال از نامحرمان ( و لا يبدين زينتهن الا لبعولتهن أو ... ) ( نور: 30 )

زن در عصر ظهور

با مرور وضعيت زنان در عصر پس از ظهور حضرت مهدي عليه اسلام ، بيش از گذشته مي توان به جايگاه رفيع زن شيعي در گستره ي جهاني شدن اسلامي پي برد. آن گونه که از احاديث برمي آيد ، زن و خانواده در عصر ظهور ، به اوج جاهليت خود مي رسند. از جمله ي اين احاديث ، عبارتند از : « يرفع العلم و يظهر الجهل و يشرب الخمر و يفشوا الزنا و يقل الرجال حتي ان الخمسين امرأة فيهن رجل واحد » (3) ؛ علم برداشته مي شود و ناداني فراگير مي گردد و زنا و مشروب خواري شايع مي شوند و شمار مردان اندک مي شود ، تا جايي که گاهي ميان پنجاه زن ، يک مرد يافت مي شود.
رسول اکرم صلي الله عليه و آله در حديث ديگري ، از نابرابري مرد و زن و ابتذال زن در اثر همين نابرابري ، اين گونه سخن گفته اند : « هنگامي که زن از کنار گروهي عبور مي کند ، يکي از آن ها برمي خيزد و دامن او را بالا مي زند ؛ آن چنان که دنبه ي گوسفند را بالا مي زنند .» (4) از تشبيه به گوسفند ، چنان برمي آيد که در مقابل اين جسارت بزرگ ، زنان خون سردي نشان مي دهند و اعتراضي نمي کنند.(5)
اما در جهان پس از ظهور ، زن و خانواده همانند عصر پيامبر صلي الله عليه و آله ، به جايگاه انساني و اسلامي خود دست مي يابند. احاديث ذيل مويد اين ادعا هستند:

زنان همراه حضرت مهدي عليه اسلام

اما باقر عليه اسلام مي فرمايد : « و يجيء و الله ثلاث مأة و بضعة عشر رجلا منهم خمسون امرأة يجتمعون في مکة » ؛ (6) به خدا سوگند که سيصد و ده و اندي نفر مي آيند که در ميان آن ها پنجاه زن هستند و در مکه گرد مي آيند. در ادامه ي اين حديث ، آمده است که اين زنان در مکه اجتماع مي کنند ، بي آنکه وعده داده باشند ؛ آمدنشان مانند ابرهاي پاييزي است . در احاديث مربوط به ياران حضرت امام ولي عصر (عج) ، تنها در اين حديث ، از زنان سخن به ميان آمده است . از احاديث ديگر برمي آيد که اين زنان ، همانند جنگ هاي اسلامي ، تنها در امور خدماتي ، همچون پانسمان و زخم بندي مجروحان استفاده مي شود. در اين مورد ، امام صادق عليه اسلام فرمود : « سيزده نفر همراه قائم (عج) خواهند بود که مجروحان را پانسمان مي کنند و از بيماران پرستاري مي نمايند.» (7)
اين حديث به صورت ديگري نقل شده است و آن اينکه امام صادق عليه اسلام به مفضل بن عمر فرمودند : « با حضرت قائم عليه اسلام ، سيزده زن همراهند.» عرض کرد: آن ها چه مي کنند؟ حضرت فرمود : « مجروحان را مداوا و بيماران را پرستاري مي کنند ؛ همان گونه که در زمان پيامبر چنين بود.» (8) مفاد اين حديث به ذهن نزديک است ؛ چون در غالب اوقات، چه در گذشته و چه اکنون ، از زنان در ميدان هاي جنگ براي معالجه ي مجروحان استفاده مي شده است ، ولي آنچه مسلم و قطعي است آنکه در بيعت اولي با امام زمان (عج) ، هيچ زني شرکت ندارد و از ظهور آن حضرت آگاه نمي شود ، بلکه پس از آنکه ياران بقية الله در مکه گرد مي آيند ، اين زنان از آن آگاه مي شوند و به آن ها مي پيوندند.(9)

محيط امن بر زنان

در عصر پس از ظهور ، هر گونه نا امني اجتماعي و محيطي از بين مي رود. اين در حالي است که زنان و خانواده ها همواره از محيط هاي نا امن بيشترين صدمات را مي بينند که اغلب آن ها جبران ناپذيرند. احاديث گوناگوني امن بودن عصر پس از ظهور را براي زنان و خانواده ها نشان مي دهند ؛ مانند : « تأمن السبل حتي تمشي المرأة بين العراق و الشام لا تضع قدميها الا علي النبات ، و علي رأسها زينتها ، لا يهيجها سبع و لا تخافه » ؛ (10) راه ها امن شوند تا آنکه زن از عراق تا شام برود و پاي خود را جز بر روي گياه نگذارد و جواهراتش را بر سرش بگذارد و از درنده خويي هراس نداشته باشد ؛ چنان که امام صادق عليه اسلام نيز در اين زمينه مي فرمايد : « و حتي تخرج العجوز الضعيفة من المشرق تريد المغرب فلاينهنهها احد » ؛ (11) و چنان که پيرزن ناتواني از مشرق تا مغرب مي رود و از کسي آسيبي به او نمي رسد . « يطفيء به الفتنة الصماء ، و تأمن الأرض حتي أن المرأة لتحج في خمس نسوة ما معهن رجل ، لا يتقين الا الله » ؛ (12) خداوند به وسيله ي او ( حضرت مهدي عليه اسلام ) فتنه هاي جانکاه را آرام و ساکن سازد و زمين امن گردد ؛ چنان که يک زن در ميان پنج زن بدون اينکه مردي آن ها را همراهي کند ، به حج خانه ي خدا رود و جز خدا از کسي باکي نداشته باشند.

سنگسار زناکاران

حکومت جهاني امام زمان (عج) ، حکومت پاکان است و در آن ناپاکان از جمله ، زناکاران جايي ندارند. احاديث ذيل نشان مي دهند که زناکاران در حکومت صالحان کشته مي شوند و زمين از وجود آنان پاک مي شود. امام صادق عليه اسلام مي فرمايد : « دمان في الاسلام خلال من الله – عزوجل – لا يقتضي أحد فيهما بحکم الله حتي يبعث الله قائمنا أهل البيت . فأذا بعثه الله حکم فيهما بحکم الله لا يريد بينة : ألزاني المحصن يرجمه، و مانع الزکاة يضرب عنقه » ؛ (13) دو خون از سوي خداي تبارک و تعالي حلال شده اند که پيش از قيام قائم اهل بيت (عج) به حکم خدا رفتار نمي شود. هنگامي که خداوند او را برانگيخت ، حکم خدا را در آن دو اجرا مي کند و آن را با علم امامت بدون اينکه شاهدي مطالبه کند ، انجام مي دهد : زاني محصن را ( کسي که با داشتن همسر مرتکب فحشا شده باشد ) سنگسار مي کند ؛ و گردن مانع زکات را مي زند.
امام صادق عليه اسلام در حديث ديگري بر از بين رفتن روابط نامشروع در دولت حق خبر مي دهد: « و يذهب الزني و شرب الخمر و يذهب الربا و يقبل الناس علي العبادات و تودي الأمانات و تهلک الأشرار و تبقي الأخيار »؛ (14) روابط نامشروع ، مشروبات الکلي و رباخواري از بين مي روند ، مردم به عبادت و اطاعت روي مي آورند ، امانت ها را به خوبي رعايت مي کنند ، اشرار مردم نابود مي شوند و افراد صالح باقي مي مانند.
امام رضا عليه اسلام در اين باره فرموده است :« لو قد قام القائم لحکم بثلاث لم يحکم بها أحد قبله : يقتل الشيخ الزاني و يقتل مانع الزکاة و يورث الأخ آخاه في الأظلة » ؛ (15) هنگامي که قائم ما (عج) قيام کند ، به سه چيز داوري کند که احدي پيش از او داوري نکرده است : 1. پيرمرد زاني را مي کشد ؛ 2. مانع الزکات را مي کشد و ...(16)

مفاد زنانه ي يک پيمان

اميرمومنان عليه اسلام در وصف بيعت ياران حضرت مهدي (عج) چنين مي فرمايد :« يبايعون علي أن لا يسرقوا، و لا يزنوا، و لا يسبوا مسلما ، و لا يقتلوا محرما ، و لا يهتکوا حريما محرما ، و لا يهجموا منزلا ، و لا يضربوا أحدا الا بالحق ، و لا يکنزوا ذهبا و لا فضة و لا برا و لا شعيرا ، و لا يأکلوا مال اليتيم ، و لا يشهدوا بما لا يعلمون ، و لا يخربوا مسجدا ، و لا يشربوا مسکرا ، و لا يلبسوا الخز و لا الحرير ، و لا يتمنطقوا بالذهب ، و لا يقطعوا طريقا ، و لا يخيفوا سبيلا ، و لا يفسقوا بغلام ، و لا يحبسوا طعاما من بر و لا شعير. و يرضون بالقليل و يشتمون علي الطيب ، و يکرهون النجاسة ، و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنکر ، و يلبسون الخشن من الثياب ، و يتوسدون التراب علي الخدود ، و يجاهدون في الله حق جهاده . و يشترط علي نفسه لهم : أن يمشي حيث يمشون ، و يلبس کما يلبسون ، و يرکب کما يرکبون ، و يکون من حيث يريدون ، و يرضي بالقليل ، و يملأ الأرض بعون الله عدلا کما ملئت جورا ، يعبد الله حق عبادته ، و لا يأخذ حاجبا و لا بوابا .» (17)
بخشي از اين پيمان ، ارتباط مستقيمي به زن و خانواده دارد ، از جمله : زنا نکنند ، به خانه ي کسي هجوم نبرند ، از پليدي گريزان باشند ، گرد همجنس بازي نگردند ، طرفدار پاکي باشند ، از زشتي ها بازدارند . بخشي ديگر از اين پيمان به طور غيرمستقيم ، به زن و خانواده مربوط مي شود ؛ از جمله : به آبروي کسي لطمه نزنند ، مال يتيم را نخورند ، مشروب ننوشند ، حرير و خز نپوشند ، راه را ناامن نکنند ، به نيکي فرمان دهند و در راه خدا ، حق جهاد را ادا کنند . از اين حديث استفاده مي شود که فساد ، تباهي ، بي عفتي و زشت خويي رخت برمي بندند و از مشروبات الکلي اثري نمي ماند و امنيت ناموسي دقيقا تأمين مي شود. (18)

دانش آموختن زنان

« العلم سبعة و عشرون حرفا، فجميع ما جائت به الرسل حرفان ، فلم يعرف الناس حتي اليوم غير الحرفين ، فاذا قام قائمنا اخرج الخمسة و العشرون حرفا فبثها في الناس و ضم اليها الحرفين حتي يبثها سبعة و عشرين حرفا » ؛ (19) علم 27 حرف است . آنچه پيامبران آوردند و براي مردم آشکار ساختند ، تنها دو حرف بوده است و مردم تا به امروز جزآن دو حرف را نشناخته اند هنگامي که قائم ما قيام کند 25 حرف ديگر را آشکار مي کند و آن ها را در ميان مردم منتشر مي سازد و آن دو حرف گذشته را هم به آن ضميمه مي کند تا 27 حرف تکميل شوند و همه ي قسمت هاي علوم در ميان مردم انتشار پيدا کنند.
اگر مضمون اين حديث مورد دقت قرار بگيرد ، معلوم مي شود که ميزان پيشرفت علوم در عصر حضرت بقية الله هرگز براي ما قابل درک و تصور نيست : « کأني بدينکم هذا لا يزال موليا يفحص بدمه ، ثم لا يرده عليکم الا رجل منا أهل البيت ، فيعطيکم في السنة عطاءين ، و يرزقکم في الشهر رزقين ، و توتون الحکمة في زمانه حتي ان المرأة لتقضي في بيتها بکتاب الله تعالي و سنة رسوله »؛ (20) گويي با چشم خود مي بينم که اين آيين مقدس هر روز کنار گذاشته مي شود و به دنبال خون خواهي مي گردد . آن گاه کسي آن را بازنمي گرداند ، بجز مردي از خاندان ما . او هر سال دوبار به شما بخشش مي کند و هر ماه دوبار به شما ماهيانه مي دهد. در زمان او آن قدر به شما دانش و فرهنگ داده مي شود که زن خانه دار در خانه ي خود با کتاب خدا و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله داوري مي کند.
اکنون ما در دوراني زندگي مي کنيم که هر روز ضربه ي جديدي بر پيکر اسلام فرود مي آيد . اين آيين پاک و حيات بخش به خون آعشته شده و همچون حالت احتضار ( جان کندن ) پاهاي خود را به زمين مي زند ، اصول آن فراموش شده و فروع آن در زير پاها لگدمال گشته اند ، و پيش از دشمنان خود ، مسلمانان کارد بر حلقوم آن نهاده ، آن را ذبح شرعي مي کنند ! ديگر اين اندرزگويان پندنگير ، ارشادگران هدايت نايافته ، آمران به معروف و ناهيان از منکر حرفه اي ، که خود از معروف به دور و در درياي گناهان غوطه ورند، نمي توانند آن را از سقوط نجات دهند ؛ تنها چيزي که مي تواند با نفس مسيحايي اش اين مرده را زنده کند لبه ي تيز شمشير الهي در دست يداللهي حضرت بقية الله (عج) است که تنها بازمانده از حجت هاي پروردگار و يکتا موعود منتظر براي اصلاح جهاني و بازگردانيدن گم گشتگان به شاه راه هدايت است . (21)
احاديثي که به توصيف وضعيت زنان در آخر الزمان پرداخته اند ، بيش از رواياتي اند که درباره ي موقعيت آنان در عصر پس از ظهور سخن گفته اند. اما احاديث توصيف کننده ي وضع زن و خانواده در آستانه ي ظهور مبين موقعيت زن و خانواده در حکومت مهدي موعود (عج) هستند ؛ يعني فساد زن و تزلزل خانواده در انتهاي عمر بشر از علل مهم ظهور آن امام معصوم است . بنابراين ، او مي آيد تا اين فسادها را از ميان بردارد. آنچه از فساد زنان و خانواده ها در آخرالزمان گفته مي شود ، در حکومت امام زمان ، عکس آن جاري و ساري است . از اين رو ، اگر تصويري معکوس از احاديث آستانه ي ظهور در ذهنمان مجسم کنيم ، توانسته ايم تصويري واقعي از جايگاه زن و خانواده در جهان پس از ظهور ارائه دهيم :
1. « و اذا رأيت المرأة تصانع زوجها علي نکاح الرجال، و رأيت خير بيت يساعد النساء علي فسقهن » (22) هنگامي که ببيني زن از همسرش مطلع است که او با همجنس خود رابطه دارد و به روي او نمي آورد ، و مي بيني که در بهترين خانه ها زن تشويق مي شود که فسق و فجور کند .
اما در دوره ي پس از ظهور ، رابطه ي نامشروعي وجود ندارد ، زن چيزي از همسر خود پنهان نمي کند و هيچ زني به هيچ گناهي تشويق نمي شود.
2. « و رأيت النساء يتزوجن بالنساء و رأيت معيشة المرأة من کد فرجها و رأيت النساء يتخذن المجالس کما يتخذها الرجال » ؛(23) زن ها را مي بيني که با زن ها آميزش مي کنند و زندگي زن از خودش تأمين مي شود و زنان بسان مردان جلساتي تشکيل مي دهند.
قطعا اثري از همجنس بازي در حکومت امام زمام (عج) وجود ندارد . در واقع ، نيازي به اين امر نيست ؛ به خاطر آنکه ازدواج ها آسان صورت مي گيرند و همه نيازهاي جنسي خود را از طريق مشروع تأمين مي کنند.
3. « تکون النسوة کاشفات عاريات متبرجات من الدين خارجات و الي الفتن مائلات و الي الشهوات و اللذات مسرعات للمحرمات مستحلات و في جهنم خالدات »؛ (24) زن ها لخت و عور باشند ، زينت هاي خود را آشکار سازند ، از دين بيرون روند ، به فتنه ها بگرايند ، به سوي شهوت ها و لذت ها بشتابند ، محرمات الهي را حلال شمارند و در جهنم جاويدانند.
در آخرين حکومت الهي ، زن ها با پوشش اند ، زينت هاي خود را تنها براي محارم خود آشکار مي کنند ، ديندارند ، و نه فتنه مي کنند و نه گرد فتنه جمع مي شوند و در پي شهوت هاي غير مشروع نمي باشند.
4. « اذا رأيت المرأة تقهر زوجها و تعمل ما لا يشتهي و تنفق عليه من کسبها فيرضي بالدنيء من الطعام و الشراب » ؛ (25) هنگامي که زن را ببيني که با خشونت با همسرش رفتار مي کند ، آنچه را که او نمي خواهد انجام مي دهد و از درآمد شخصي خود به شوهرش اتفاق نمي کند و شوهرش براي چيزي اندک از متاع دنيا خشنود مي شود و ناملايمات همسرش را تحمل مي کند.
در دولت حق صاحب امر ، زن و شوهر دوست همديگرند و هرگز بدون اجازه ي همديگر به کاري عليه هم دست نمي زنند ، و خود را به بهاي اندکي نمي فروشند و ناملايمات براي يکديگر ايجاد نمي کنند .
5. « يا لها من طامة اذا حکمت في الدولة الخصيان و النسوان و أحدث الامارة الشبان و الصبيان و خرب جامع الکوفة من العمران و انعقد الجسران فذلک الوقت زوال ملک بني العباس و ظهور قائمنا أهل البيت » ؛ (26) چه حوادث جانکاهي روي خواهند داد هنگامي که زنان و خواجگان و سياهان به حکومت برسند ، کودکان و نوجوانان حکومت کنند ، مسجد جامع کوفه پس از عمران و آبادي خراب شود و دو پل ( در بغداد) احداث گردند. در آن هنگام ، وقت سقوط بني عباس و ظهور قائم ما اهل بيت فرامي رسد .
مراد از حکومت زنان ، سلطه ي آنان بر مردان است ، در حالي که با ظهور منجي عالم بشريت و تشکيل حکومت ، نشاني از سلطه ي زنان بر مردان و سلطه ي مردان بر زنان نخواهد بود.
6. « يتشبه الرجال بالنساء و النساء بالرجال » ؛ (27) مردان خود را به صورت زن ، و زنان خود را به صورت مرد درمي آورند .
« اذا تزينت النساء بثياب الرجال و سلب عنهن قناع الحياء » ؛ (28) هنگامي که زنان جامه ي مرد بپوشند و پوشش حيا از آن ها گرفته شود .
اين شبيه پوشي به حدي مي رسد که اگر ويژگي هاي بدن دختران همچون ظرافت بدن و برجستگي هاي آنان نبود ، بسياري از دختران آخرالزمان با پسران اشتباه مي شدند . و از اين روست که پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله در حديثي ، اين گونه زنان را لعنت کرده است :« لعن الله الرجلة من النساء » ؛ (29) خداوند لعنت کند زني که خود را به صورت مرد جلوه مي دهد.
رسول اکرم صلي الله عليه وآله در حديث ديگري در اين باره مي فرمايد : « هنگامي که کلاه هاي مشترک ظاهر شوند ، زنا شايع مي گردد . » (30)
7. «... و رأيت الفسق قد ظهر و أکتفي الرجال بالرجال ، و النساء و رأيت الرجال يتسمنون للرجال و النساء ، و رأيت الرجل معيشته من دبره ، و معيشة المرأة من فرجها. و أعطوا الرجال الأموال علي فروجهم ، و تنوفس في الرجل ، و تغاير عليه الرجال ، و رأيت الرجل يغير علي اتيان النساء ، و رأيت العقوق قد ظهر ، و استخف بالوالدين و کانا من أسوء الناس حالا عند الولد ، و رأيت أعلام الحق قد درست . فکن علي حذر ، و اطلب الي الله النجاة ، و اعلم أن الناس في سخط الله – عزوجل – و انما يمهرلهم لأمر يراد بهم فکن مترقبا، و اجتهد أن يراک الله - عزوجل – في خلاف ما هم عليه » ؛ (31) و مي بيني که گناهان علني شده ، مردان به مردان بسنده کرده و زنان با زنان درآميخته اند ، مردان براي مردان آرايش کرده و زنان براي زن ها خود را آراسته اند ، زندگي مرد از خودش تأمين مي شود ، زن نيز از خود فروشي تأمين معاش مي کند ، مردان اموال فراواني در راه تأمين مسائل جنسي مي پردازند ، براي مرد داشتن يک همسر غيرت و حسادت به شمار مي آيد ، مرد براي آميزش با جنس مخالف سرزنش مي شود، عاق والدين شدن علني شده ، پدر و مادر در پيش فرزند خوار شمرده مي شوند و از ديدگاه فرزند پست تر از هر فرد ديگر به شمار مي آيند ، و مي بيني که نشانه هاي حق پوسيده شده است. در چنين زماني ، از خشم خدا بر حذر باش و از خداي تبارک و تعالي نجات بخواه و بدان که مردم مورد خشم و غضب پروردگار هستند و خداوند به دلايلي به آن ها مهلت مي دهد. منتظر باش و تلاش کن که خداوند تو را در وضعي بر خلاف وضع آن ها ببيند .

نتيجه

قوانين زن و خانواده در اسلام بر پايه ي برقراري اصل « عدالت اجتماعي » و اصل « مودت و رحمت» تنظيم گرديده اند . ( و عاشروهن بالمعروف ) ( نساء: 19 )؛ با زنان به شايستگي و نيکي معاشرت کنيد. ( و أتمروا بينکم بالمعروف ) ( طلاق : 6 ) ؛ در مسائل خانواده ، مشورت و سازش را بر پايه ي رفتار شايسته مراعات کنيد . آميختن مسائل حقوقي با موازين اخلاقي ، که در آيات مزبور، مشهود است ، از شاه کارهاي روان شناسي تربيتي است که گاه به اصل « فضل » توصيه مي کند: ( و لا تنسوا الفضل بينکم ) ( بقره : 237 )؛ گذشت و نيکوکاري را در بين خود فراموش مکنيد ، و گاه به اصل « عفو » اشاره مي کند : ( و ان تعفوا اقرب للتقوي ) ( بقره : 237 ) ؛ اگر روح عفو و گذشت را حاکم کنيد ، به تقوا نزديک تر است ، و گاه به رعايت اصل « صلح » توصيه مي کند : ( و الصلح خير ) ( نساء: 128 ) ؛ در هنگام بروز اختلافات ، صلح منفعتش بيشتر است .
به طور کلي ، زن و خانواده در اسلام ، تمايزات فراواني با زن و خانواده در جاهليت قديم و جديد دارند و اين تمايزات به فراهم آمدن جامعه اي انساني و الهي در عرصه ي زن و خانواده مي انجامند؛ همان چيزي که در صدر اسلام تحقق يافت و در عصر پس از ظهور هم تحقق مي يابد. از جمله ي اين تمايزات عبارتند از:
الف. انسان مکمل : هدفمندي خلقت ، جهتدار بودن زندگي انسان و برخورداري او از کرامتي خاص ، سراسر ابعاد وجود را در بر مي گيرد و در مجموعه ي نظام آفرينش با برخورداري از اين کرامت ، وي را نسبت به ساير شئون جمادي ، نباتي و حيواني زندگي متمايز مي سازد و رسالتي عظيم ما بين ( انا لله ) تا ( انا اليه راجعون ) بر عهده اش قرار مي دهد و اين با بي بند و باري و آزاد زيستي و رهايي از قيود اخلاقي سازگاري ندارد . چون حرکت انسان در مسير زندگي ، به سوي کمال مطلق است ، از اين رو، بايد در زندگي مشترک ، به همسر خويش به مثابه ي يک انسان مکمل ، يک روح تعالي بخش ، يک مبدأ تحول شخصيت خويش بنگرد و در اين تحول ، بايد به گونه اي حرکت کند که عقل بر نفس اماره غالب آيد . در غير اين صورت ، حرکت سير نزولي خواهد داشت .
ب. حيات طيبه: کانون گرم خانواده محضر خداي رحمان است . از اين رو ، اعمال و کردار هر يک از زوجين مورد توجه حضرت حق بوده و با دقت ثبت و ضبط مي گردند و با عمل و نيت خالص ، آثار مفيدي بر آن خانواده مترتب مي گردند . به تعبير قرآن کريم ، ( و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربه و الذي خبت لا يخرج الا نکدا ) ( اعراف : 58 )؛ سرزمين پاکيزه به اذن پروردگارش ثمر و حاصل خوب و با برکت به بار مي آورد ، اما سرزمين هاي شوره زار و خبيث ، حاصلي بي ارزش و بي فايده خواهند داشت . بر اين اساس ، بناي خانواده بر پايه ي پاکي زوجين شکل مي گيرد و تکوين فرزندان بر پايه ي طهارتي است که مبتني بر وراثت و تربيت باشد . بر همين مبنا ، اسلام در جاي جاي دستورالعمل هاي مربوط به زن ، مرد و خانواده ، آن ها را از خيانت ها و شرارت ها بر حذر مي دارد و آنان را به سوي حيات طيبه ، که هدف زندگي بر پايه ي آن استوار است ، سوق مي دهد.
ج. اولويت مصالح خانواده : اگر هر يک زن و مرد پس از پيوند ازدواج ، به عللي زوج خويش را مطابق با معيارهاي خويش نيافت ، ولي به خاطر مصالح خانواده و ارزش گذاري به اصل اين پيوند ، علي رغم ميل باطني خويش ، کراهت و بي ميلي نسبت به زوج خويش نشان نداد و در حفظ اين بنا و مصالح آن کوشيد ، به دليل توجه و گذشت و ترجيح مصالح خانواده بر خواسته هاي شخصي ، خداوند کريم دريچه اي از خيرات و برکات به سوي آنان مي گشايد ؛ چنان که در سوره ي نساء پس از تأکيد بر خوش رفتاري نسبت به همسران و امر به ( عاشروهن بالمعروف ) مي فرمايد : ( فان کرهتموهن فعسي ان تکرهوا شيئا و يجعل الله فيه خيرا کثيرا. ) ( نساء: 19 ) اشاره به اينکه اگر به دلايلي از همسران و زنان خود رضايت کامل نداريد و نسبت به ايشان کراهت و ناخوشايندي و در دل شماست ، از ابراز آن و به کدورت کشاندن کانون گرم خانواده بپرهيزيد و شيوه ي سازش و مدارا و معاشرت نيکو را مرام خويش سازيد ، که اگر اين گونه عمل کرديد ، پروردگار شما به جبران اين عمل ارزشمند ، خيرات و برکات و سود فراوان نصيب شما مي گرداند که از آن جمله ، اعطاي فرزنداني صالح و شايسته است .
د. حسن معاشرت : از عمده ترين وظايف مشترک زوجين « حسن معاشرت » است ؛ چنان که در اصل 1103 قانون مدني ايران آمده است :« زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با يکديگرند.» پيامبر گرامي در اين خصوص مي فرمايد :« اکمل المومنين ايمانا احسنهم خلقا و خيارکم خيارکم لنسائهم »؛ (32) « کامل ترين مومنان از حيث ايمان، خوش رفتارترين آن هايند و شايسته ترين شما آن هايند که با زنانشان خوش رفتارند. و در مورد خوش رفتاري زنان نيز مي فرمايد :« جهاد المرأة حسن التبعل » (33) بر اين اساس ، زن در عرصه ي زندگي زناشويي ، در مقابل شدايد ، گرفتاري ها و پستي ها و بلندي ها ، بايد نهايت توان و هنرمندي خويش را در تنظيم و تدبير و تحکيم امور به کار گيرد و با ايفاي مسئوليت خويش و مبارزه با آنچه مصالح خانواده را به مخاطره مي اندازد ، کارايي و توانمندي خود را در گردانندگي امور زندگي آشکار سازد . اينجاست که مصداق آيه ي ( فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ الله ) ( نساء: 22 ) مي گردد.
ه. ازدواج دريچه ي ورود به برکات : اصل ديگري که در فرهنگ اسلام مطرح است اينکه خداوند دريچه ي روزي و برکات را در ازدواج قرار داده و بهترين زينت هاي دنيا ، که براي تحصيل آن ها براي بندگانش مباح ، بلکه مستحب و گاه تأکيد فراوان بر آن ها دارد ، در سايه ي ازدواج براي زن و مرد حاصل مي شوند . بر اين اساس ، قرآن به صراحت مي فرمايد : ( و أنکحوا الأيامي و الصالحين من عبادکم و امائکم ان يکونوا فقراء يغنهم الله من فضله .) ( نور: 24 ) در اين آيه ، اولا بنابر اصل « تعاون و همکاري » در جامعه مسلمانان است و علاوه بر والدين ، به کساني که مي توانند مقدمات ازدواج جوانان و زنان و مردان بدون همسر با فراهم نمايند ، امر مي کند .
و. مصونيت از گناه در سايه ي ازدواج و سلامت جامعه : اصل ديگري که جزو اصول خانواده است و بر آن تکيه بسيار شده ، اين است که ازدواج کليد حرکت به سوي پاکي و طهارت و موجب پيش گيري از بسياري مفاسد و شرور اجتماعي است و در بسياري از روايات آمده :« من تروج فقد احرز نصف دينه فليتق الله في النصف الآخر .» (34) اشاره به اينکه ازدواج مصونيتي ايجاد مي کند که به واسطه ي آن نصف دين حفظ مي شود و بعضي روايات ، صيانت دو سوم دين را در گرو ازدواج قرار داده است . از اين رو ، در نقلي از رسول خدا صلي الله عليه و آله آمده است که فرمودند :« هر کس در ابتداي سنين جواني ازدواج کند ، شيطان فرياد مي زند : اي واي ، اي واي ، دو سوم دينش کامل شد!» (35)

زير نويس :

1- محمد باقر مجلسي ، بحارالانوار ، ج 103، ص 222.
2- شيخ حر عاملي ، وسائل الشيعه ، ج 20، ص 16.
3- محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 1 ، ص 166.
4- نهج الفصاحه ، ج 1، ص 184.
5- کامل سليمان ، روزگار رهايي ، ترجمه ي علي اکبر مهدي پور ، ص 755.
6- محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 53، ص 223.
7- کامل سليمان ، روزگار رهايي ، ترجمه ي علي اکبر مهدي پور ، ص 423.
8- کامل سليمان ، پيشين ، ص 423.
9- شيخ حر عاملي ، اثبات الهداة ، ج 7، ص 150 .
10- لطف الله صافي گلپايگاني ، منتخب الاثر ، ص 474 / محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 52، ص 316.
11- سيد مصطفي کاظمي ، بشارة الاسلام ، ص 230.
12- همان .
13- سيد مصطفي کاظمي ، پيشين ، ص 253.
14- لطف الله صافي گلپايگاني ، پيشين ، ص 475.
15- محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 53، ص 309.
16- محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 53، ص 309.
17- لطف الله صافي گلپايگاني ، پيشين ، ص 469.
18- محمد خادمي شيرازي ، جهان بعد از ظهور يا فروغ بي نهايت ، ص 152.
19- همان ، ص 112.
20- محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 52، ص 352 / کامل سليمان ، روزگار رهايي ، ترجمه علي اکبر مهدي پور ، ص 622.
21- کامل سليمان ، پيشين ، ص 622.
22- محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 52، ص 257.
23- همان.
24- لطف الله صافي گلپايگاني ، پيشين ، ص 426.
25- سيد مصطفي کاظمي ، پيشين ، ص 133.
26- کامل سليمان ، پيشين ، ص 758.
27- نهج الفصاحة ، ج 2، ص 645.
28- سليمان بن ابراهيم قندوزي ، ينابيع المودة ، ج 3، ص 100.
29- شيخ بهائي ، کشکول ، ص 580.
30- کامل سليمان ، پيشين ، ص 752.
31- محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 51 ، ص 70.
32- نهج الفصاحة ، ج 2، ص 147.
33- شيخ حر عاملي ، وسائل الشيعه ، باب جهاد.
34- همان ، باب مقدمات نکاح.
35- محمد باقر مجلسي ، پيشين ، ج 103، ص 221 ، روايت 34 ، باب 1.

منبع: فصلنامه تخصصي بانوان شيعه
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image