جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
نقش «مادري» زن
-(3 Body) 
نقش «مادري» زن
Visitor 424
Category: دنياي فن آوري

اقتباس از «زن در آئينه جلال و جمال»

جامعه انساني، نيازمند علل و عواملي است تا گرايش و صفاي باطن افراد آن تأمين شود و صرف قوانين و مقررات سياسي، نظامي، اقتصادي و ... براي اين کار، کافي نيست و از طرف ديگر، جوامع کوچک خانوادگي، جامعه بزرگ بشري را مي‏سازند، يعني اعضاي خانواده‏هاي متعدد، عامل تحقق مجتمع رسمي خواهند بود و مادامي که سبب رأفت و گرايش، در بين اعضاي خانواده پديد نيايد، به هنگام تشکيل يک مجتمع رسمي، هرگز بين آحاد آن، صفاي ضمير، روح تعاون و پيوند دوستي برقرار نخواهد شد، و مهمترين عاملي که بين افراد خانواده، رأفت، گذشت و ايثار را زنده مي‏کند، تجلي روح مادر، در کانون خانواده است، زيرا پدر، گرچه به عنوان «الرجال قوامون علي النساء» عهده‏دار کارهاي اداري و اجرايي جامعه کوچک، يعني خانواده است، ليکن اساس خانواده که بر مهر، وفا و پيوند، پي‏ريزي شده است، به عهده مادر است، زيرا مادر مبدأ پيدايش و پرورش فرزنداني است که هر کدام به ديگري وابسته‏اند و افرادي که از يک زن متولد مي‏شوند، همانند ميوه‏هاي يک درخت نيستند که روح ايثار انساني در سطح گياه، ظهور نکند يا مانند بچه‏هاي يک حيوان ماده نخواهند بود که فاقد تعاون انساني بوده و پيوند خاص بشري در آنها جلوه نکند، بلکه فرزندان متولد شده از يک زن خواه بدون فاصله و خواه با فاصله نسبت به يکديگر رؤوف و مهربان بوده و پيوند فطري خود را در پرتو تعاليم ديني شکوفا مي‏نمايند، و در مکتب دين، حفظ اين پيوند و فراموش نکردن آن از واجبهاي مهم به شمار آمده است. اگر کسي اين پيوند فطري و ديني را قطع نمايد، از رحمت ويژه الهي، محروم خواهد شد، زيرا صله رحم از چيزهايي است که خداوند به آن امر فرموده و در باره «قاطعان» چيزي که بايد «وصل» شود، جريان لعن و نفرين الهي مطرح شده است:
«الّذين يَنْقُضُونَ عهدَاللّه‏ مِنْ بَعْدِ ميثاقِه و يقطعون ما اَمَرَاللّه‏ُ بِهِ اَنْ يُوصَل و يُفسدون في الارض اولئک هم الخاسرون»(1)
«والذين ينقضون عهداللّه‏ من بعد ميثاقه و يطعون ما امراللّه‏ به ان يوصل و يفسدون في الارض اولئک لهم اللعنةُ و لهم سوء الدار»(2)
شايد، سر آنکه در دو آيه شريفه مزبور، افساد در زمين، در کنار «قطع چيزي که «وصل» آن لازم است ذکر شده اين باشد که افراد تربيت شده خانواده‏هاي اصيل ديني که قانون صله رحم و حفظ پيوند اعضا را ادارک کرده و عمل نموده‏اند، وقتي وارد اجتماع رسمي شدند، دست به افساد در زمين نمي‏زنند، زيرا با روح پيوند و ايثار، گام به جامعه نهاده‏اند، ولي کساني که از خانواده‏هاي غير ديني برخاستند، چون اصل پيوند فطريِ بين اعضا را در اثر رعايت نکردن قانون صله رحم و ايثار و تعاون و ... فراموش کرده‏اند، با ورودشان به جامعه رسمي، پديده‏هاي توحش و تندخويي نيز ظهور خواهد کرد.
خلاصه، آنکه قانون صله رحم، اصل مهمي است که جامعه کوچک را درست تربيت کرده و زمينه شکوفايي جوامع بزرگ را فراهم مي‏نمايد. صله رحم، اصل حاکم بر خويشاوندان و محارم و وابستگان خانوادگي است و منشأ تمام اين خويشاونديها و وابستگيها همانا پيدايش کليه اعضا از يک رحم مي‏باشد و آن رحم که مبدأ ايجاد اعضاي به هم پيوسته است جزء زن بوده، در حقيقت، مقام والاي زن است که پايه‏گذار قانون ارحام، صله رحم، محروميت و نظاير آن است.
نتيجه آنکه زن، نقش اصلي خانواده و خويشي را به عهده دارد، گرچه مرد مسؤول کارهاي اجرايي و تأمين هزينه‏هاي زندگي و مانند آن است. از اين رهگذر، قرآن کريم ضمن توصيه به انسان در گرامي داشتن پدر و مادر، زحمات مادر ـ زايمان و شيردادن ـ را که منشأ اصلي آنها رحم است، يادآور مي‏شود:
«و وصَّينا الانسان بوالديه احساناً حَمَلَتْه امُّه کرها و وضعته کرها و حَمْلُه و فِصالُهُ ثلثون شهرا ...»(3)
«حملته امه وهنا علي وهنٍ و فصاله في عامين ...»(3)
حضرت امام زين‏العابدين(ع) نيز در رساله حقوق، لزوم رعايت حقوق ارحام را به مقدار پيوستگي و قرابت نسبت به رَحِم، بيان فرمود و اولين حق را در نظام خانوادگي به مادر داده، آن گاه از حق پدر سخن به ميان آورده، چنين فرموده است:
«... و حُقوقُ رَحِمِکَ کثيرةُ متصلة بقدر اتصال الرحم في القرابة فَاَوْجَبُها عليک حَقُّ امِّکَ ثم حقَ ولدک ثم حق اخيک ثم الاقرب فالاقرب»(5)
بايد توجه داشت که نقش زن، نه تنها ايجاد رابطه خويشي بين اعضاي نَسَبي يک خانواده است، بلکه سهم آن در ايجاد پيوند رَحمي بين وابستگان سَببي نيز قابل انکار نيست، زيرا در اسلام، وابستگان سببي همانند پيوستگان نَسَبي از پيوند خاصي برخوردارند و قانون دامادي، مقررات فراواني را به همراه دارد، چنان که از خطبه رسول اکرم(ص) در مراسم عقد زناشويي حضرت اميرالمؤمنين علي(ع) و حضرت فاطمه زهرا(ع) چنين استفاده مي‏شود که مصاهره و دامادي، ملحق به نسب بوده و عروس و داماد به منزله فرزندان دو خانواده، محسوب مي‏شوند و اعضاي دو خانواده، بخصوص پدران و مادران، به منزله افراد يک خانواده به حساب خواهند آمد.
اين قانون که از خطبه رسول اکرم(ص) و نيز از خطبه عقد زناشويي حضرت جواد(ع) توسط حضرت رضا(ع)(6) استفاده شد از آيه «هو الّذي خَلَقَ من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا»(7) استنباط مي‏شود. از اينجا مي‏توان به يک مطلب مهم، يعني روشن شدن نقش زن در ايجاد ارتباط بين مرد ـ به عنوان پدر ـ و بين افرادي که در آينده متولد مي‏شوند ـ به عنوان فرزندان ـ پرداخت؛ بدين بيان که زن، ابتدا مرد را جذب کرده، رأفت و عطوفت در او مي‏دمد و او را آرام مي‏کند. سپس به کمک همان عنصر آرام، رؤوف و مطمئن، خانواده آرام و خويشان مهربان را تشکيل مي‏دهد. اگر اين مسأله، روشن و براي اثبات آن، دليل ارائه شود، آن‏گاه معلوم خواهد شد که اصالت خانواده به عهده زن است و پايه اصلي تأسيس حوزه خويشاوندي و تشکيل حکومت مهر و رأفت، همانا زن خواهد بود؛ چرا که او:
اول ـ مرد اجنبي را خويشاوند مي‏سازد.
دوم ـ با تکثير نسل، دو خانواده را در اثر دامادي به هم مرتبط مي‏نمايد.
سوم ـ در اثر شيردادن، افراد بيگانه را محرم نموده و پيوند رضاعي را چون پيوند دامادي به رابطه خويشاوندي، نزديک مي‏نمايد.

پي نوشت:

1ـ بقره، آيه 27.
2ـ رعد، آيه 25.
3ـ احقاف، آيه 15.
4ـ لقمان، آيه 14.
5ـ تحف‏العقول، رساله حقوق امام سجاد(ع).
6ـ بحارالانوار، ج100، ص264 و 267،

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image