جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
زندگي نامه ي آيت الله حاج آقا نورالله اصفهاني رحمت الله عليه(2)
-(6 Body) 
زندگي نامه ي آيت الله حاج آقا نورالله اصفهاني رحمت الله عليه(2)
Visitor 656
Category: دنياي فن آوري

سالهاي شوم

1326 علاوه بر حادثة تلخ ياد شده، رخداد ناگوار ديگري نيز همراه داشت. محمدعلي شاه كه هواي خودكامگي در سر مي‎پروراند، به رويارويي با مجلسيان پرداخت. حاج آقا نورالله كه تنها داروي درد شاه را نماياندن قدرت مردم به وي مي‎دانست، حدود پنجاه هزار رزمندة زير فرمانش را در تخت پولاد گرد آورد و همايشي بي‎نظير برگزار كرد. در پي اين اقدام انجمنهاي گوناگون محلي در چهل ستون چادرها برافراشته، خواستار كناره‎گيري شاه شدند، ولي دريغ كه مشروطه خواهان پايتخت از چنين نيرويي بي‎بهره بودند و محمدعلي شاه توانست با به توپ بستن مجلس بساط مشروطيت را برچيند.1
همگام با پيروزي دربار اقبال الدوله كاشي، فرماندار انتصابي دربار نيز دست چپاول گشاد و به ياري معاونش معدل الملك شيرازي شهر را عرصة تركتازيهاي خويش ساخت. مردم به مرجع بيدار شهر آقا نجفي پناه بردند و خواستار چاره‎جويي شدند. در پي اين اقدام اندك اندك آثار نبرد داخلي در سپاهان آشكار شد. با فرود گلوله‎هاي توپ دولتيان در پيرامون مسجد شاه جنگي سرنوشت ساز در گرفت و مردم در ساية رهنمودهاي حاج آقا نورالله به پيروزي دست يافتند.2
پس از سقوط اصفهان رزمندگان عشاير به جانب تهران روان شدند و با پيوستن به نيروهاي آزاديخواه، محمدعلي شاه را از تخت قدرت به زير كشيدند.3
پس از اين پيروزي اندك اندك آثار ناسازگاري در ميان مشروطه جويان پديدار شد. حاج آقا نورالله كه اينك از وضعيت دشوار شيخ فضل الله نوري آگاه شده بود، با هدف ياري آن فقيه فرزانه پاي در مسير تهران نهاد ولي پيروانش وي را از اين اقدام خطرناك باز داشتند.4
بدين ترتيب روحاني شريعت خواه پايتخت به شهادت رسيد و صمصام السلطنه كه به ياري آقا نورالله در سپاهان قدرت يافته بود، يكباره در شمار مخالفان روحانيت جاي گرفت و فرمان تبعيد آقا نجفي و آقا نورالله را براي اجرا به كارگزارانش ابلاغ كرد.5
اين فرمان به سبب حمايت بي‎دريغ مردم از رهبران ديني ناكام ماند و اندكي بعد طرح ترور حاج آقا نورالله تصويب شد. مجتهد بيدار شهر از نقشة پليد‌ آنها آگاهي يافت و در 1329 رهسپار عراق شد.6
او كه اينك محصول تلاشهاي شبانه روزي مؤمنان را در چنگ غربگرايان مي‎ديد، پيوسته مي‎گفت: ما انگور انداختيم كه سركه شود آن را شراب كردند.7

رجعت آفتات

اقامت راهبر بزرگ روشندلان سپاهان در عراق ديري نپاييد. در 1332 هـ .ق برادر گرانقدرش حاج آقا محمدتقي مشهور به آقا نجفي سراي خاكي را وداع گفت.8
اين خبر ستارة تابناك خاندان رازي را به حضور در زادگاه و حمايت از مؤمنان آن سامان فرا خواند. در چهارم رمضان اين سال نبرد نخست جهاني آغاز شد و در ماه ذيقعده فقيه دلاور ايران به اصفهان گام نهاد.9
او منطقة سپاهان را پايگاه ميهن دوستان مؤمن ساخت، فرمان بسيج همگاني صادر كرد و به حمايت از كميتة دفاع ملي پرداخت. آن دانشور روشن بين ديگر بار عشاير را به خدمت دين فرا خواند. مأموران بريتانيايي را از تلگرافخانه اخراج كرده، كارگزاران ايراني را در آنجا به كار گماشت، موجودي بانك شاهنشاهي را به سود مجاهدان مصادره كرد و همه چيز را براي اقدامات همه جانبه تدافعي آماده ساخت.10
رهبر مجاهدان اصفهان، كه عثمانيان را برادران ديني ايرانيان مي‎دانست، در نخستين فرصت لشكري از داوطلبان به سوي نيروهاي مسلمان عثماني فرستاد تا آنها را در رويارويي با كفار روس ياري دهند.11مجموعة اقدامهاي فقيه بيدار سپاهان خشم دشمنان اسلام را برانگيخت. به گونه‎اي كه چون خبر حركت سپاه روس به سمت اصفهان در شهر پيچيد همه دريافتند كه هدف اصلي آنها نابودي حاج آقا نورالله است. با نزديك شدن ارتش روس فقيه بزرگ ايران راه عراق پيش گرفت و ديگر بار به آستان امامان معصوم عليهم السلام پناه برد.12

روزهاي سوگناك وفات

بدين ترتيب مهاجرت رهبران مذهبي به قم آغاز شد. رضا خان نگران از اعتراض روحانيان گفت: مدرس كم بود حالا آخوندها هم عليه من به قم لشكركشي كرده‎اند! با اين لشكر چه كنم! يكي از درباريان پاسخ داد: قربان، شما كه اين همه سران عشاير و خانها را نابود كرده‎ايد، اين يك آخوند كه چيزي نيست، رضاخان گفت قضيه كوچك نيست، آن اصفهاني آدم خطرناكي است.13
مهاجران معترض خواستهاي خويش را كه چيزي جز كاهش قدرت رضاخان و نظارت فزون‎تر مجتهدان بر قواي سه گانه نبود.14
با سردمداران تهران در ميان نهادند. بيان روشن اهداف پناهندگان به قم در كنار نامه‎هاي حمايت و تأييد مراجع نجف رقم معترضان را فزوني بخشيد و بازار را به اعتصاب كشاند.
رضاخان در بند تدبير فقيه هوشمند اصفهان گرفتار آمده بود. ديگر نه وقت گذراني و نه پيشگيري از مهاجرت بيشتر روحانيان، هيچ يك سودمند نمي‎نمود. بنابراين انديشة‌ واپسين راه نجات در ذهنش شكل گرفت. عامل اجراي نقشة پليد دربار جنايتكاري پليد بود كه لباس پزشك ويژه بر تن داشت. درباريان با بهره گيري از فرصت مناسبي كه سرماخوردگي و خستگي حاج آقا نورالله پديد آورده بود به بالينش شتافتند. پزشك ويژه كه به چيزي جز تزريق نهايي نمي‎انديشيد از بررسي
نبض و حرارت بدن سرور مجتهدان ايران، بيماري‎اش را مالاريا و چارة كار را تزريق «كنين» خواند. دانشور بيدار سپاهان كه از دلسوزي دشمنان انديشناك شده بود، پزشك را از تزريق بازداشت ولي مأمور كهنه كار بي‎توجه به ناخشنودي بيمار سمي كشنده بر پيكر نحيفش تزريق كرد.
پس از خروج فرستادگان دربار دردي جانكاه عارف وارستة اصفهان را در بر گرفت و سرانجام در بامداد اول رجب 1346 هـ .ق به زندگي خاكي‎اش پايان داد.15بدين ترتيب دانشمند بزرگ و سياستمدار روشن بين ايران پس از حدود هفتاد سال تلاش، تربيت دانشوران وارسته، نگارش صدها اطلاعية كوبنده، انجام سخنرانيهاي پر شور و سازمان دادن مؤسسه‎هاي اقتصادي، بهداشتي، فرهنگي و نظامي، به سراي ديگر شتافت. رسالة «مكالمات مقيم و مسافر» آن فقيه فرزانه گوشه‎اي از ژرفاي انديشه‎اش را آشكار مي‎سازد و راه نيكبختي و سربلندي را به همة مستضعفان مؤمن مي‎آموزد.

پي نوشت:

1. تاريخ اصفهان، ص 187.
2 حكم نافذ آقا نجفي، موسي نجفي، ص 206 - 210.
3. تاريخ سياسي معاصر ايران، ج 1، ص 125 - 126.
4 تاريخ علمي و اجتماعي اصفهان در دو قرن اخير، ج 2، ص 109.
5. همان، ص 117 و 118.
6 همان، ص 109 - 121.
7 همان، ص 109 - 121.
8. آگهي شهان از كار جهان، بخش 3، ص 137.
9. تاريخ علمي و اجتماعي اصفهان در دو قرن اخير، ج 2، ص 118 و 121.
10 انديشة سياسي و تاريخ نهضت بيدارگرانه حاج آقا نورالله اصفهاني، ص 321 و 322.
11آگهي شهان از كار جهان، بخش سوم، ص 139.
12تاريخ علمي و اجتماعي اصفهان در دو قرن اخير، ج 2، ص 123 و 139.
13 همان، ص 385 - 386.
14 تاريخ علمي و اجتماعي اصفهان در دو قرن اخير، ج 2، ص 156.
15 انديشة سياسي و...، ص 428 و 429.

منبع:www.andisheqom.com
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image