جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
زن؛ انقلاب اسلامي و کارآمدي
-(4 Body) 
زن؛ انقلاب اسلامي و کارآمدي
Visitor 585
Category: دنياي فن آوري
امروزه، اشتغال زنان در ادبيات توسعه جايگاه مهمي يافته است، به اين معنا که بخش عمده‏اي از توسعه معطوف به زنان گرديده و ايشان به عنوان نيمي از جمعيت جامعه بشري، مي‏بايست در ايجاد توسعه پايدار در زمينه‏هاي مختلف اجتماعي و اقتصادي، نقش داشته باشند . به اين ترتيب، برنامه‏هاي توسعه و روند جهاني‏شدن، زنان را به حضور در اجتماع و بازار کار فراخوانده‏اند .
دعوت زنان به مشارکت و سازندگي در امور اجتماعي، فرهنگي، سياسي و اقتصادي، ترسيم دورنماهايي روشن و پراميد و فراهم شدن امنيت و آرامش اجتماعي پس از دوران جنگ تحميلي، باعث روي آوردن خيل عظيم زنان و دختران مسلمان ايراني به يکي از اصيل‏ترين و شريف‏ترين نيازها و خواسته‏هاي بشر، يعني کسب علم شده است . امروزه، تعداد دختراني که به دانشگاه‏ها، مدارس عالي و مدارس علميه روي مي‏آورند، روز به روز در حال افزايش است . روند پذيرفته‏شدگان زن در کنکور سراسري، از سال 1372 سير صعودي پيدا کرده و تا به حال ادامه دارد . در آزمون سراسري سال 1381، ميزان زنان شرکت کننده 62 درصد بود و پيش‏بيني مي‏شود در سال 1382 استقبال زنان بيش از اين باشد . (1) اثرات و نتايج اين روند صعودي، در نخستين آزمون ادواري استخدامي که در پاييز امسال برگزار گرديد، مشخص شد: «زنان 64 درصد از شرکت‏کنندگان در اولين آزمون را تشکيل مي‏دادند و در سه سال آينده، 75 درصد متقاضيان کار در کشور زنان خواهند بود» . (2) و اين در حالي است که در مورد متقاضيان ورود به مدارس علميه ديني و علاقه‏مندان به اشتغال در اين زمينه، آمار رسمي منتشر نشده است .
آنچه فرا روي ما قرار دارد، سرنوشت نسل آينده کشور است . اغلب مادران نسل آينده، در شمار زنان تحصيل کرده و فرهيخته هستند و خواهان حضور فعال در جامعه و به عهده گرفتن مسؤوليت و اشتغال مي‏باشند . بيشتر زنان تحصيلکرده حوزه و يا دانشگاه، علي‏رغم تفاوت آموزه‏هايي که فرا مي‏گيرند، در اين خواسته با يکديگر مشترک هستند و بلافاصله پس از اتمام تحصيلات خود در مدارس حوزوي يا دانشگاه‏ها، درصدد برمي آيند تا به گونه‏اي وارد بازار کار شوند .
اين روند در حالي اتفاق مي‏افتد که حدود 24 سال از پيروزي انقلاب اسلامي ايران مي‏گذرد . انقلابي که به رهبري امام خميني (ره) ، با همياري مردم و براي تغيير ساختارهاي فرهنگي آن دوران پا گرفت و با خون شهيدان به ثمر نشست . حضرت امام (ره) نه تنها يک رهبر سياسي و مذهبي، که يک مصلح و حکيم فرزانه بودند و ديدگاه اصلاحي ايشان، تمامي حوزه‏ها را در برمي‏گرفت . اما شايد بتوان ادعا کرد: امام خميني (ره) در محدوده مسائل زنان، بزرگترين و اساسي‏ترين تحولات را ايجاد کردند .
انديشه امام (ره) هم تندروي‏هاي ضد ديني‏غربگرا و هم کندروي‏هاي متحجرين را کنترل نمود و الگويي نوين براي زن مسلمان عصر حاضر ارائه کرد . بررسي مباني برگزيده حضرت امام (ره) در مورد حضور اجتماعي زنان بويژه در زمينه اشتغال، مي‏تواند ما را در ترسيم الگويي صحيح از خواسته‏هاي اصيل مبتني بر آموزه‏هاي ديني ياري رساند .
امام خميني (ره) و حضور اجتماعي زنان اصلي‏ترين مباني مورد نظر امام را مي‏توان در سه محور دسته‏بندي کرد:

الف . تعريف نسبت‏بين زن و مرد:

دهه پنجاه در ايران، دهه برخورد افکار و عقايد گوناگون و گاه متضاد در مورد زن بود . عده‏اي با نام دين، زن را مهجور و فاقد هر گونه حق و حقوقي مي‏دانستند و گروهي نيز با نام آزادي و تجددخواهي، هر گونه قيد و بند براي زن را غيرضروري دانسته و لاابالي‏گري را ترويج مي‏کردند . اما حضرت امام (ره) تصويري جديد از زن مسلمان ايراني ارائه دادند . از ديدگاه ايشان در اسلام، زن و مرد نسبت تساوي دارند، هر چند که هر يک احکام خاص خود را دارند: «اسلام زن‏ها را در مقابل مردها قرار داده، نسبت‏با آنها تساوي دارند . البته يک احکام خاص به مرد است که مناسب با مرد است، يک احکام خاص به زن است، مناسب با زن است . اين، نه اين است که اسلام نسبت‏به زن و مرد فرقي گذاشته است .» (3)
زن و مرد حقوقي مشابه با يکديگر دارند، هر دو صاحب اختيار هستند، حق تحصيل، حق مالکيت، حق انتخاب و راي دادن و راي گرفتن دارند . (4) در عين حال، براي هر دو محدوديت‏هايي وجود دارد . هر دو بايد محدوديت‏هاي شرعي و الهي را رعايت کنند . (5) اين محدوديت‏ها مانع از فساد و تباهي زن و مرد مي‏شود و به صلاح خود و جامعه ايشان است (6) و موجب مي‏شود تا هم زن و هم مرد، رشد طبيعي و سازنده خود را پيدا کنند . (7)
اما شايد زيباترين برداشت‏حضرت امام، مربوط به بعد مظلوميت انسان، بويژه زنان باشد: تاريخ چند هزار ساله بشر، همواره حکايت از مظالم بيشماري دارد که بر نوع بشر رفته است و زن به دليل ويژگي‏هاي جسمي و روحي که دارد، در اين تندبادها بيشتر آسيب ديده است . اين امر موجب گشته تا نهضت‏هاي متعددي از سوي زنان، براي کسب آزادي و برابري با مردان شکل بگيرد . اغلب اين نحله‏هاي فکري، مقصر اصلي را مردان مي‏دانند و براي حل مشکلات خويش جامعه را به دو قسمت مردانه و زنانه تقسيم مي‏کنند، زنان را در تقابل و رو در رو با مردان قرار مي‏دهند و جبران تمامي مظالمي که بر ايشان رفته است را از جنس مذکر مي‏خواهند . در فمينيسم نيز - که امروزه به عنوان پيشروترين نهضت زنانه در دنيا شناخته مي‏شود - زن برتر از مرد است و براي احقاق حقوقش بايد با تمام قوا در مقابل مرد بايستد و جامعه ايده‏آل آن، جامعه يک جنسيتي و زنانه است . اما حضرت امام (ره) معتقدند که در نظام طاغوتي زن و مرد هر دو، مورد ظلم و اجحاف قرار مي‏گيرند: «شاه نه آزادي به زنان داده است و نه به مردان، ما به همه آزادي خواهيم داد» . (8) بنابر اين، هم زن و هم مرد را دعوت به مبارزه با طاغوت مي‏کنند . فمينيسم براي جبران مظلوميت زن، مرد را هدف تهاجم خويش قرار داده است، اما حضرت امام، علت اصلي مظلوميت انسان را، که همان حکومت طاغوت و استثمار است، هدف قرار داده‏اند . ايشان تمامي انرژي و استعداد نهفته در زنان و همچنين مردان را سمت و سوي طاغوت ستيزي مي‏دهند .

ب - تکليف‏گرايي:

از منظر حضرت امام، اقدامات انسان دو گونه‏اند: برخي از سوي پروردگار تعيين شده‏اند و اوامر و تکاليف الهي هستند . در اين امور نتيجه و عاقبت کار اهميتي نداشته و آنچه که مهم است، قيام به انجام تکليف است . بعضي ديگر از امور در زمره اين تکاليف نيست، پس بايد نتايج و عاقبت کار و راه‏رسيدن به آن را سنجيد (9) و در نهايت، بايد نيت و انگيزه هر کاري «خدا» باشد . (10) اين نظر حکايت از ديد ويژه امام در انجام وظيفه در مقابل خداوند دارد . ايشان در جاي ديگر مي‏فرمايند: «انسان مامور به وظيفه است، نه نتيجه‏» . (11) از اين ديدگاه به «تکليف‏گرايي‏» تعبير مي‏شود .
تکليف‏گرايي به معناي توجه به عمل و حرکت‏به سوي آن، به انگيزه انجام اوامر خداوند و کسب رضايت اوست، از اين جهت تکليف گرايي، خود، عمل خاصي نيست، بلکه روش ويژه‏اي در انجام عمل است . تکليف‏گرا در انجام همه اقدامات خود، قبل از هر چيز، به محبوب و مبغوض بودن عمل در نظر خداوند و جايگاه آن در حوزه اوامر و نواهي مکتب توجه مي‏کند و همين نکته محرک اقدام يا ترک اقدام وي مي‏شود . چنان که انگيزه اصلي که در «طول‏» همه انگيزه‏ها بود و جوهره حرکت امام را تشکيل مي‏داد، انگيزه «اداي تکليف الهي و «انجام وظيفه شرعي‏» و «اطاعت پروردگار» بود . امام خميني (ره) تکاليف را «الطافي الهي‏» مي‏دانستند که براي تکميل و ترقي فرد و تنظيم جامعه بايد به آنها عمل کرد (12) و آن که در اين جهاد و تلاش منتفع مي‏شود، بي‏شک انسان عامل است; زيرا «آنچه مسلم است اين است که اين جولان‏ها پايان دارد و خداوند تعالي (خود) حفظ کيان اسلام را خواهد نمود» . (13)
مجموعه معيارهاي برگزيده در ديدگاه يک انسان تکليف گرا، گاه عملي را که از جهت‏سياسي داراي برد و پيروزي قطعي يا حتي احتمالي نيست، از جهت مکتب و عقيده‏اش مطلوب و انجام آن را لازم مي‏داند . به همين سبب، امام خميني (ره) با توجه به اين ديدگاه، در بعضي از مقاطع حساس، دست‏به کارهايي مي‏زدند که از ديد عرفي و علمي سياست‏مداران شايسته نمي‏نمود .
از آثار بسيار مطلوب تکليف‏گرايي از ديدگاه روانشناختي احساس پيروزي دائم است، چرا که در اين منظر نفس انجام تکليف، خود نتيجه است . حال اگر نتيجه مورد نظر نيز حاصل شود، پيروزي دو چندان گرديده و اگر نه، پيروزي توفيق انجام تکليف به جاي خود باقي است . اما توفيق انجام وظيفه در پيشگاه خداوند قابل مقايسه با ديگر نتايج و پيروزي‏ها نيست . پس احساس فرح و آرامشي که نصيب فرد تکليف گرا مي‏شود، حد و حسابي ندارد و اما نگراني وقتي است که انسان به تکليف الهي عمل نکند . (14) پس بايد در مقابل ناملايمات پايداري کرد و با شرايط تازه به گونه‏اي برخورد کرد که اصل وظيفه اهمال نشود، هر چند که به شخصيت صوري انسان ضربه وارد آيد . (15) و حضرت امام به اين اصل، از آغاز روزهاي مبارزه تا پايان وفادار ماندند .
اهميت اين ديدگاه حضرت امام (ره) در اين است که بسياري از زنان شاغل، انگيزه حضور خود در جامعه و کسب و کار را «انجام وظيفه‏» مي‏دانند . با پايان يافتن دوره تحصيلات در دانشگاه‏ها يا مدارس علميه، بسياري از زنان تحصيل‏کرده احساس مي‏کنند که اگر به انجام وظايف مادري در خانه اکتفا نمايند، از ديگر همسانان خود - که مشغول به کار در خارج از خانه هستند - عقب مي‏مانند و دچار خسران مي‏شوند .
بي‏گمان حضور زنان تحصيل‏کرده با فضيلت، در سازندگي جامعه، علاوه بر آنکه بر آنان تکليف است، زمينه رشد و شکوفايي کشور را نيز فراهم مي‏آورد . اما در اين هنگام، وظيفه خطير تربيت و پرورش فرزند بر عهده چه کسي خواهد بود؟ شايد بتوان در حوزه‏هاي مختلف سازندگي کشور جانشيني براي زنان تحصيل‏کرده يافت، اما مادر، موجودي بي‏بديل است و بدون شک سرنوشت و آينده هر کشور، در دست فرزندان آن کشور است . اگر در ترتيب وظايف يک زن، مهمترين وظيفه را پرورش و تربيت کودک بدانيم، تنها با قبول ديدگاه «تکليف‏گرايي‏» است که يک زن مي‏تواند بر تمامي جاذبه‏هاي کار در خارج خانه غلبه کند و علي‏رغم تحصيلات عاليه، در خانه به پرورش کودک خود بپردازد . البته هستند مادران زحمتکشي که نه براي «نام‏» ، که براي کسب «نان‏» و تامين معيشت منزل، به اجبار خانه را ترک مي‏کنند و حمايت از اينگونه مادران و فرزندان ايشان را دولت‏بايد عهده‏دار شود .

ج - مبارزه با شي‏ءوارگي زن:

يکي از اصول اساسي مورد نظر امام خميني (ره)، در مورد حضور زن در صحنه‏هاي اجتماعي و اقتصادي، ممانعت از «شي‏ءوارگي‏» زن است . شي‏ء وارگي محصول نظام استثمارگر است که هم زن و هم مرد را مورد سودجويي قرار مي‏دهد . زن به دليل ويژگي‏هاي جسمي و قدرتي که در توليد مثل و فرزندزايي دارد، بيش از مردان، در نظام‏هاي طاغوتي مورد ستم قرار مي‏گيرد . زن يا هر انسان «شي‏ءواره‏» ، کسي است که از وجود او بهره‏برداري شود و به صورت اقتصادي، سياسي يا جنسي مورد استثمار قرار گيرد .
حضرت امام در اين مورد صريحا مي‏فرمايند: «ما هرگز اجازه نمي‏دهيم که زنان فقط شي‏ء براي مردان و آلت هوسراني باشند» ; (16) چرا که «اسلام با مفهوم زن شي‏ء شده و به عنوان شي‏ء مخالفت کرده و شرافت و حيثيت وي را به وي باز داده است‏» . (17) مطابق همين اصل است که برخوردهاي متفاوت و گاه متضاد امام قابل توجيه مي‏شود . در سال‏هاي آغازين دهه چهل و در ابتداي نهضت، مخالفت صريح حضرت امام با حق راي زنان (اشاره به لايحه دولت اسدالله علم مبني بر شرکت‏بانوان در انتخابات) و نيز تساوي حقوق زنان و سربازي بردن دختران، برخاسته از همين است، چنانکه ايشان خود مي‏گويند: «مگر با چهار تا زن فرستادن به مجلس ترقي حاصل مي‏شود؟ مگر مردها که تا حالا بودند، ترقي براي شما درست کردند تا زنهايتان ترقي درست کنند؟ . . . ما با ترقي زنان مخالف نيستيم، با اين فحشا مخالفيم، با اين کارهاي غلط مخالفيم .» (18)
اما پس از پيروزي انقلاب و تغيير شرايط اجتماعي، از آنجا که حضرت امام زمينه را براي رشد و حضور سازنده زنان آماده مي‏بينند، خواستار حضور فعال آنان در صحنه‏هاي مختلف مي‏شوند:
«شما هم (زنان) بايد راي بدهيد، شما هم با سايرين فرقي نداريد، بلکه شما مقدميد بر مردها» . (19)
زن و کار در منظر امام خميني (رحمت الله عليه)
بررسي تاريخ صدر اسلام، نشان مي‏دهد که زنان به فراخور نيازهاي آن دوران، به کسب و کار مشغول بوده‏اند . برخي محققين مشاغلي که زنان در دوره اوليه ظهور و گسترش اسلام، بدان مي‏پرداخته‏اند را، حدود 30 مورد بر شمرده‏اند . تعدادي از اين مشاغل عبارتند از: جراحي، طبابت، خياطي، خرازي، رنگرزي، آشپزي و فروش غذا، شيريني فروشي، آرايشگري، دباغي، نجاري، سقايي . پس از پيروزي انقلاب، بسياري سوء تعبيرها از اسلام، موجب شده بود تا اين تصور در جامعه بوجود آيد که زن حق دخالت در امور اجتماعي و اقتصادي و . . . و از جمله اشتغال را ندارد . بيگانگان غربي و نيز غربزدگان و ناآشنايان با اسلام اصيل در داخل کشور، رژيم جمهوري اسلامي را چيزي شبيه آنچه که در عربستان وجود دارد، مي‏پنداشتند . (20) متحجرين نيز از اين ديدگاه استقبال مي‏کردند . اما حضرت امام (ره)، خط بطلان بر اين عقايد باطل کشيدند و فرمودند: «زن همان حقوقي را دارد که مرد دارد، حق تحصيل، حق کار، حق مالکيت . . . در تمامي جهاتي که مرد حق دارد، زن هم حق دارد .» (21) و «شغل صحيح براي زن هيچ مانعي ندارد .» (22)
حضرت امام، زن را در انتخاب شغل و کار کردن و کسب مال حلال آزاد مي‏دانند: «از غرب بالاتر است اين مسائلي که براي زن‏ها ما قايل هستيم . . . تمام معاملاتشان به اختيار خودشان هست و آزاد هستند، اختيار شغل را، آزاد هستند» . (23) ايشان زنان را دعوت مي‏کنند تا دوشادوش مردان به ترميم خرابي‏ها و سازندگي بپردازند: «زنان شيردل و متعهد، همدوش مردان عزيز به ساختن ايران عزيز پرداخته، چنانکه به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداخته‏اند» . (24) حتي در جايي که عزت و سربلندي اسلام و کشور مطرح مي‏شود، امام حضور زنان را در صحنه‏هاي مختلف اجتماعي، سياسي و اقتصادي، واجب و تکليف شرعي مي‏دانند: (اين کشور) وقتي به حسب واقع جمهوري اسلامي مي‏شود که شما خانم‏ها به وظيفه‏تان عمل کنيد و اين آقايان هم به وظيفه‏شان و همه ما خودمان را وظيفه‏دار و مکلف بدانيم .» (25)
پس از تبيين و تفسير امام (ره) از حقوق و اختيارات زن در زمينه اشتغال، زمينه براي حضور فعال و سازنده زن در نظام اسلامي فراهم شد . اما هم متحجرين و هم روشنفکران غربزده، تعارف جديد را بر نمي‏تابيدند و به نوعي با آن به مخالفت پرداختند . در اين مرحله، امام به تعديل نظرات مختلف مي‏پردازند . مخاطبين امام در اينجا همگان هستند، بويژه آنان که نظرشان هماهنگ با امام نيست: «آنهايي که کارشکني مي‏کنند (اشاره به کساني که به بهانه‏هاي مختلف با فعاليت‏هاي اجتماعي زنان مخالفت مي‏کردند)، اگر مسلمان هستند، اين خدمت‏بزرگي که اين خانم‏ها و اين بانوان دارند مي‏کنند و پيش خدا خدمت‏شايسته است، از معاصي کبيره است که کارشکني در اين موضوع بکنند و اگر چنانچه آنها هستند که پايبند به اسلام نيستند و مي‏خواهند هرزگي بکنند، فصل هرزگي گذشت، ديگر به شما اجازه نمي‏دهند بانوان ايران که کارهايي که سابق مي‏کرديد، اين کارها را اعاده بدهيد .» (26)
حضرت امام با فروتني از فعاليت‏هاي سازنده زنان مسلمان ايران تشکر مي‏کنند و بذر اميد و دلگرمي را در دل زنان مسلمان ايراني مي‏کارند: «و شما بحمدالله زحمت کشيديد، رنج‏برديد و در همه مراحل پايداري کرديد و بانوان ايران در همه جا فعاليت کردند، چه فعاليت‏هاي فرهنگي و چه فعاليت‏هاي اقتصادي; که قشر کثيري از آنها در کشاورزي دخالت دارند و قشر کثيري از آنها در صنعت دخالت دارند و قشر کثيري در فرهنگ و ادب و علم و هنر . و همه اينها پيش خداي تبارک و تعالي مشکور است و شماها مورد عنايت‏حق تعالي ان شاءالله هستيد و مادامي که به تعهد باقي باشيد، خداي تبارک و تعالي شما را نصرت مي‏کند .» (27)
آنچه را که تئوري‏هاي خشک و مادي «توسعه‏» با بايدها و نبايدها و اگرها و شايدها بر زنان تحميل مي‏کنند، متضمن سعادت حتمي ايشان در دنيا نمي‏باشد و به همين سبب، در بسياري از کشورها، حرکت‏به سمت توسعه با سختي و کندي صورت مي‏گيرد . در حالي که مباني مستحکم ديني و اخلاقي حضرت امام، امکان پي‏ريزي بهترين زير ساخت‏ساخت‏هاي توسع را فراهم مي‏آورد . توسعه‏اي که براي گسترش استعدادهاي انسان و رشد و فلاح وي برنامه‏ريزي مي‏کند . هر چند که اين توسعه به خودي خود، توسعه اقتصادي و مادي را نيز به دنبال مي‏آورد . در اين منظر زن يا مرد بودن ملاک نيست، ملاک عمل به وظيفه است و هرکه مؤمن‏تر بود، او جلودار مي‏شود: «من وقتي که در تلويزيون مي‏بينم اين بانوان محترم را که اشتغال دارند به همراهي کردن و پشتيباني کردن از لشکر و از قواي مسلح، ارزشي براي آنها در دلم احساس مي‏کنم که براي کس ديگري نمي‏توانم اين طور ارزش قائل بشوم . آنها کارهايي که مي‏کنند، يک کارهايي است که دنبالش توقع اين که يک مقامي داشته باشند يا يک پستي را اشغال کنند يا يک چيزي را از مردم خواهش کنند، هيچ اين مسائل نيست، بلکه سربازان گمنامي هستند که در جبهه‏ها بايد گفت مشغول به جهاد هستند . . . و ما بايد قدر اين نعمت را بدانيم و اقتدا کنيم به اين زن‏ها و بانوان و بچه‏هاي پشت جبهه و آنهايي که در خود شهرهاي مخروبه، نيمه مخروبه حاضرند . ما بايد از اينها اخلاق اسلامي و ايمان و توجه به خدا را ياد بگيريم .» (28)
امام (رحمت الله عليه) و شرط توسعه
از نظريات امام (رحمت الله عليه) چنين بر مي‏آيد که زن حق حضور در تمامي صحنه‏هاي اجتماع، فعاليت و اشتغال را دارد . از سوي ديگر، نظام نوپاي جمهوري اسلامي، هنوز براي ساختن خرابي‏هاي دوران ستم شاهي به درستي قد علم نکرده بود که شياطين، جنگ، خرابي و ويراني را برايش تدارک ديدند . اداره هشت‏سال دفاع، يکه و تنها در مقابل دشمني که از جانب تمامي ابرقدرت‏هاي جهان تامين مي‏شد و پس از آن لزوم ساختن خرابه‏ها و ويرانه‏هاي حاصل از جنگ، شرايط را براي حضور اجتماعي زنان هر چه بيشتر آماده مي‏کند . اما بايد توجه داشت که ديدگاه حضرت امام، عرصه فعاليت انسان اعم از زن و مرد را، محدود به حدود الهي و شرعي مي‏داند تا بدين وسيله سلامت جامعه و امکان توسعه کشور فراهم شود . هر جا سخن از حضور زن در جامعه و اشتغال وي است، امام خميني (ره) تاکيد مي‏نمايند که: «امروز بايد خانم‏ها وظايف اجتماعي و وظايف ديني خودشان را عمل بکنند و عفت عمومي را حفظ بکنند و روي آن عفت عمومي، کارهاي اجتماعي و سياسي را انجام بدهند» . (29) شرط اصلي، پرهيز از شي‏ءوارگي زن و رعايت‏حدود شرع و علت‏حضور، انجام تکليف و وظيفه است .
مهم‏ترين تکليف
وقتي صحبت از تکليف به ميان مي‏آيد، منظور محدوده وسيعي از وظايفي است که بر عهده انسان مي‏باشد . آدمي در مقابل خالق، خانواده، اقوام، همشهريان، هموطنان و هم دينان خود و در نهايت، در مقابل همنوعان خود، وظايف متعددي را بر عهده دارد که کسب و کار، تنها محدوده بسيار کوچکي از آن را در بر مي‏گيرد . در نهاد خانواده، بنا بر قوانين اسلامي، تامين نيازهاي خانواده بر عهده مرد مي‏باشد و مرد مکلف است‏براي رفع نيازهاي معقول و منطقي خانواده خود تلاش کند . اما زن در اين زمينه هيچ مسؤوليتي بر عهده ندارد . (30) در مقابل، اسلام وظيفه حمل و زايش و نگهداري و تربيت فرزند را بر عهده زن نهاده است . حضرت امام نيز مي‏فرمايند: «شغل تربيت فرزند از همه شغل‏ها بالاتر است .» (31)
در اينجا مقصود از سخن، چگونگي تربيت کودک نيست، بلکه نفس «تربيت کردن‏» مورد نظر است . نه ماه همراهي کودک و مادر با هم و سپس وابستگي شديد کودک به مادر براي غذا و مراقبت‏به همراه مهر و عطوفت مادر، موجب مي‏شود تا مادر جايگاه ويژه‏اي در تربيت کودک و شکل‏گيري شخصيت وي داشته باشد . انسان‏هاي بزرگ پرورش يافته دامان مادران بزرگ هستند . تاريخ گواهي مي‏دهد که پيامبران اولوالعزم الهي همچون ابراهيم، موسي و عيسي ( عليهم السلام) و حضرت محمد (صلي‏الله عليه و آله) همه از نعمت وجود مادر و تربيت در دامان وي بهره‏مند بوده‏اند .
امام خميني (ره) همانند ديگر رهبران سياسي جهان، قصد دادن شعار و جلب آراء و افکار را نداشتند، براي جلب رضاي خداوند سخن مي‏گفتند و در مسير اجراي دستورات الهي گام بر مي‏داشتند . انقلاب اسلامي ايران در سال 1357، نه براي رسيدن به وضعيت مادي و اقتصادي بهتر، که براي کسب عزت و شرافت و کرامت مردماني بود که سال‏ها زير يوغ چکمه‏هاي ستمگران تاريخ لگدکوب شده بودند . پرورش نسلي کريم و شريف نيازمند وجود مادراني فاضل و فرهيخته است و امام در جاي‏جاي کلام خويش، اولا بر خلاف تمامي جريان‏هاي روشنفکري آن روز (که شعار آزادي زنان و رهايي ايشان از قيود همسري و مادري را مي‏دادند)، بر نقش «مادري‏» زن تاکيد کردند و دوم آن که ابعاد اين مقام را روشن ساختند .
امام خميني (ره) در مقايسه بين نقش قرآن و مادر مي‏فرمايند: «قرآن کريم انسان‏ساز است و زنان نيز انسان‏ساز» . (32) ايشان وظيفه مادر را با انبياي الهي يکي دانسته و سعادت و شقاوت ملت، کشور و دين را در گرو تربيت مادران مي‏شمارند: «خداوند شما را حفظ کند و شما را براي تربيت انسانها که شغل انبياست، حفظ کند» . (33) و «اگر يک بچه خوب تربيت کنيد، ممکن است که سعادت يک ملت را همان يک بچه تامين کند . اگر يک بچه بد هم خداي نخواسته در دامن شما بزرگ بشود، ممکن است که يک فساد در جامعه پيدا بشود .» (34)
در سختي‏ها و تنگناها، در اوج درد و رنج، اولين پناهگاه کودک، مادر است . «مادري که بچه‏اش گرفتاري دارد و مي‏خواهد او را نجات دهد، آن قدري که الطاف اين مادر او را آرام مي‏کند، مداوا، آن قدر تاثير در او ندارد، اين الان احتياج به اين دارد که روحش آرام بشود، مادر اين را آرامش مي‏دهد» . (35) گويي مادران برگزيدگان خدايند در ميان کودکان تا با هر لقمه‏اي که بر دهان ايشان مي‏گذارند، جان آنان را با دين حق و روحشان را با سکينه آشنا سازند . «تجسم عطوفت و رحمت در ديدگان نوراني مادر، بارقه رحمت و عطوفت رب العالمين است . خداوند تبارک و تعالي قلب و جان مادر را با نور رحمت ربوبيت‏خود آميخته، آن گونه که وصف آن را کس نتوان کرد و به شناخت کسي جز مادران در نيايد .» (36)
انقلاب سفيد و مادران سياه
در دوران رژيم پهلوي، پس از ماجراي کشف حجاب 17 دي 1314، برنامه‏ريزي به گونه‏اي مي‏شد تا زنان بي‏حجاب به عنوان مظاهر تمدن و تجدد رژيم شاهنشاهي، هر چه بيشتر در مجالس و مجامع و ادارات حاضر شوند و در معرض ديد قرار گيرند . سمت و سوي تبليغات رژيم، زنان بي‏حجاب و شاغل را «زنان برتر» معرفي مي‏کرد و در عوض، نگهداري و مراقبت و پرورش کودک را امري سهل و پيش‏پا افتاده مي‏نمود که مي‏توان آن را با خيال راحت ‏به مهدهاي کودک سپرد .
زنان نيروي کار ارزان و فرمانبرداري هستند که راحت‏تر از مردان مي‏توان از آنان کار کشيد و هم از جاذبه‏هاي ويژه آنان به رايگان بهره برد . پس از «انقلاب سفيد» شاه، تبليغات با کم بها کردن وظايف زن در نهاد خانواده و بي ارزش دانستن وظايف مادري، چهره‏اي سياه از زن و مادر خانه‏دار به تصوير کشيدند . بيشتر مادران جوان مايل بودند به جاي قبول مسؤوليت در خانه و خانواده به جامعه باز و آزاد آن روز وارد شوند و تجربه‏هاي جديدي در زمينه اشتغال و استقلال مالي کسب نمايند . غافل از اينکه شاخه‏هاي نورس کودک، نيازمند باران محبت و توجه مادر است تا جوانه‏هاي استعداد و خلاقيت و کمال بر آن شکوفه زند: «در طول اين سلطنت، اينها کوشش کردند که مادران را از بچه‏ها جدا کنند، به مادرها تزريق کردند که بچه‏داري چيزي نيست، شما توي ادارات بياييد . و اينها بچه‏هاي معصوم را جدا کردند از دامن مادران و بردند در پرورشگاه‏ها و جاهاي ديگر، و اشخاص اجنبي و غير رحيم آنها را به تربيت فاسد تربيت مي‏کردند . بچه‏اي که از مادرش جدا شد، پيش هر که باشد، عقده پيدا مي‏کند . عقده که پيدا کرد، مبداء بسياري از مفاسد مي‏شود . بسياري از قتل‏هايي که واقع مي‏شود، از روي همين عقده‏هايي است که پيدا مي‏شود، و بسياري از عقده‏ها از اين پيدا مي‏شود .» (37)
پيروزي انقلاب اسلامي ايران اين مکان را فراهم آورد تا زنان و مادران ايراني، روي کردي دوباره به شان و جايگاه مادر در نهاد خانواده داشته باشند . ارزش گذاري الهي حضرت امام (ره) بر نقش مادران در انقلاب و دفاع مقدس هشت‏ساله و ايثار و شهادت و حماسه‏هايي که اين شير زنان در اين دوران آفريدند، شاهدي بر مدعاي ما هستند .

پي نوشت :

1) ر . ک: روزنامه جام جم، 5/9/81 و 23/9/81 .
2) ر . ک: روزنامه جام جم، 23/9/81، به نقل از رئيس سازمان سنجش و آموزش کشور .
3) جايگاه زن در انديشه امام خميني (ره)، تبيان هشتم، چاپ چهارم، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (ره)، 1376، تهران، ص‏60
4) ر . ک: همان، ص 61- 60
5) ر . ک: همان، ص 62- 61
6) ر . ک: همان، ص 63 .
7) ر . ک: همان، ص 70- 69
8) همان، ص 87 .
9) لوح فشرده صحيفه امام (ره)، ج‏5، ص‏18 .
10) همان، ج‏2، ص 339 .
11) همان، ج‏2، ص 86 .
12) همان، ج‏3، ص‏237 .
13) همان، ج‏2، ص 171 .
14) همان، ج‏2، ص 159 .
15) همان، ج‏2، ص 224 .
16) تبيان هشتم، ص 86 .
17) همان، ص 83 .
18) همان، ص 247 .
19) همان، ص 68 .
20) چنانکه تاريخ نشان داده، نبود يک رهبر مصلح و حکيم در راس يک نهضت‏به ظاهر ديني، موجب ظهور رژيمي بدتر از حکومت عربستان خواهد شد . طالبان تا هميشه تاريخ، لکه ننگي بر دامان بشريت‏خواهند بود .
21) تبيان هشتم، ص 60 .
22) همان، ص 135 .
23) همان، ص‏61 .
24) همان، ص‏78 .
25) همان، ص‏71 .
26) همان، ص‏75 .
27) همان، ص‏82 .
28) همان، ص‏217 .
29) همان، ص‏72 .
30) هر چند مقتضيات زمان و شرايط عصر حاضر به گونه‏اي است که گاه زن و مرد هر دو، بايد براي تامين معاش تلاش کنند، اما آنچه زن در اين حال انجام مي‏دهد، حکايت از لطف و همدلي وي با همسر و خانواده‏اش دارد و نه انجام وظيفه .
31) تبيان هشتم، ص 122 .
32) همان، ص‏119 .
33) همان، ص‏122 .
34) همان، ص‏121 .
35) همان، ص 129- 128 .
36) همان، ص‏124 .
37) همان، ص‏137- 136 .

منبع: ماهنامه ياس، شماره 15
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image