حکاياتي از آيت الله گلپايگاني (ره) - 2
-(4 Body)
|
حکاياتي از آيت الله گلپايگاني (ره) - 2
Visitor
514
Category:
دنياي فن آوري
کتابدار مدرسه حجتيه مي گفت: « در خواب ديدم که به محضر حضرت حجت مشرف شده ام و ايشان دفتر شهريه اي دارند و به طلاب شهريه مي دهند. جلو رفتم عرض کردم اسم مرا هم در دفتر شهريه يادداشت فرمائيد. حضرت به شخصي که همراهشان بود و دفتر را در دست داشت فرمودند: « اسم ايشان را هم بنويس. » وقتي دفتر باز شد که اسم مرا بنويسند ديدم بالاي دفتر نوشته شده؛ دفتر شهريه آيت الله گلپايگاني! اين قضيه حاکي از توجه حضرت به ايشان است. و ايشان در صرف وجوه تا آنجا که مقدور بود طبق خواسته حضرت عمل مي کرد. ايشان با اينکه به پول اهميت نمي داد ولي در صرف بيت المال نهايت احتياط را مي کردند.» همچنين در اين رابطه حجت الاسلام باقر گلپايگاني از آيت الله گلپايگاني نقل کردند: « چند روز پيش از تصادف مرحوم حجت الاسلام مهدي گلپايگاني يک فردي آمد پيش ما و عرضه داشت که حضرت صاحب الزمان عليه السلام فرموده اند: « در اين روزها خطري متوجه شما خواهد شد. براي برطرف شدن آن خطر اين دعا را با خود داشته باشيد. » و دعايي به ما دادند. من سؤال کردم راجع به حاج آقا مهدي چطور؟ در جواب فرمودند: در خصوص ايشان چيزي به من نفرموده اند. بعد از چند روز حاج آقا مهدي تصادف کرده و جان باختند، ولي خطر از ما در تحت توجهات حضرتش مرتفع شد. »
|
|
|