جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
آيات الاحكام در آثار شهيد مصطفى خمينى(ره) (2)
-(1 Body) 
آيات الاحكام در آثار شهيد مصطفى خمينى(ره) (2)
Visitor 361
Category: دنياي فن آوري
زمانى كه گفته شود: نماز را اقامه مى كند چه بسا كه از آن اين نكته استفاده شود كه وى كژيهاى آن را بر طرف ساخته و به خوبى انجام داده آن گونه كه از لغت استفاده مى شود. در اقرب [الموارد] آمده (اقام الشئ ازال عوجه) و از كاربرد نماز در قرآن استفاده مى شود: اقامه نماز ، آوردن [صحيح] آن است. اين استعمال به سى مورد مى رسد و در بيش تر آنها (يؤتون الزكاة) و… بر آن عطف گرديده است.)52
نتيجه مى گيرد:
(الذين يقيمون الصلوة فهو يفيد الاتيان بها صحيحاً خالياَ عن الاعوجاج والانحراف.)53
از اين سخن (كسانى كه نماز را به پا مى دارند) انجام درست و به دور از كژى استفاده مى شود. آن گاه اشكالى را مطرح مى كند:
قرآن مى فرمايد: (اقم الصلوة لدلوك الشمس)54 و اين نشان مى دهد آيه درصدد بيان واجب بودن نماز است نه واجب بودن اقامه و انجام صحيح آن. بنابراين معناى لغوى اقامه با آنچه در قرآن مطرح شده هماهنگ نيست و بايد كاربردهاى قرآن را مجازى دانست.
ايشان از اين اشكال پاسخ مى دهد كه شايد (اقم الصلوة) و ديگر برگرفته هاى آن كنايه از انجام صحيح نماز باشد پس از آن كه اصل آن از پيش واجب شده باشد55 و آيات; بر درستى انجام آن تأكيد دارند.
اين نكته و ديگر نگته هايى كه در بررسى ريشه و معناى واژگان آورده درخور درنگ است و نشانگر ژرفاى انديشه و توان علمى ايشان در بررسى لغوى و تفسيرى آيات.

جايز بودن سجده بر سنگهاى معدنى

فقيهان درباره چيزهايى كه سجده بر آنها جايز است از ديرباز گفت وگو داشته اند. از جمله آنها سنگهاى معدنى است كه آيا مى شود بر آنها سجده كرد يا خير؟
در اين باب دو ديدگاه وجود دارد:
1 . بنابر ديدگاه مشهور فقيهان سجده بر سنگهاى معدنى جايز نيست; زيرا معدن زمين نيست كه به فرموده رسول خدا(ص) زمين سجده گاه است و پاك كننده: (جعلت لى الارض مسجداً و طهوراً.) بنابراين بر سنگهاى معدنى سجده جايز نيست. در رياض المسائل و جواهر الكلام بر اين مطلب ادعاى اجماع شده است.
2 . گروهى گفته اند: زمين بر سنگهاى معدنى صدق مى كند و به كاربردن (احجار كريمه) گواه آن است.
شهيد مصطفى خمينى پس از نقل اين دو ديدگاه با توجه به آيه شريفه (فاتقوا النار التى وقودها الناس والحجارة اعدّت للكافرين)57 به تواناسازى ديدگاه دوم مى پردازد و مى نويسد:
(ويؤيد الاخير اطلاق الحجارة فى هذه الآيه على الحجر الخاص القيمى و هو حجر الكبريت كما عن ابن مسعود و ابن عباس و يشهد قوله تعالى (وقودها) فانه يناسب ذلك.)58
ديدگاه دوم و اخير را تأييد مى كند اطلاق سنگ در آيه بر سنگ ويژه گرانبها كه سنگ كبريت باشد.همان گونه كه از ابن مسعود و ابن عباس روايت شده و شاهد آن كلمه (وقودها)ست كه سازوارى با سنگ كبريت دارد.
شهيد مصطفى خمينى برابر روشى كه دارد مسائل را با دقت مى شكافد. وى پس از اشاره به فراگيرى كاربرد كه هم حقيقت و هم مجاز را در بر مى گيرد و اين كه (احجار كريمه) به گونه مجاز به كار رفته و ترديد در نظر ابن عباس كه سنگ شايد تعبيرى كنايى باشد بر اين نكته تأكيد مى ورزد كه صورت ظاهرى سنگ كبريت مانند سنگ معمولى است يعنى هنوز زمين بر آن اطلاق مى شود. دقت و درنگ ايشان نشان مى دهد كه مى توان آيات الاحكام را گستراند و بسيارى از احكام شرعى را با دقت در قرآن بيرون آورد.

روزه

شهيد مصطفى خمينى درباره روزه دو نوشته دارد:
1 . حاشيه بر كتاب روزه تحرير الوسيله امام خمينى.
2 . كتاب الصوم.
كتاب اخير بحثهاى خارج فقه و دست نوشته هاى ايشان است كه براى نخستين بار دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم به چاپ و نشر آن اهميت گماشته است.
شهيد در اين اثر به تناسب بحث به آيه هايى از قرآن استناد مى جويد:
معناى روزه: روزه در لغت خود نگهدارى از چيزهاست يا گونه اى خود نگهدارى را گويند. وى بر اين مطلب ديدگاههاى اهل لغت را گواه مى آورد. آن گاه در اين معنى ترديد مى كند; زيرا خود نگهدارى در جاهايى با روزه هماهنگ و همسو نيست مانند (فأمساك بمعروف) كه نگهداشتن را مى رساند و همچنين (آيه هاى 19 ملك 65 حج 231 و 187 بقره.
از اين اشكال بدين گونه پاسخ مى دهد: امساك متعدى بدون حرف كه در آيات بالا آمده به معناى حبس; اما آن جا كه با (عن) متعدى شده منظور روزه است اين مطلب در اقرب الموارد آمده است.
پس از بيان معناى لغوى به تعريفهاى اصطلاحى روزه پرداخته و بر آنها اشكال مى گيرد.59
روزه در امتهاى پيشين: در بيان تاريخ و پيشينه روزه با استفاده از آيات قرآن به بحث مى پردازد از جمله خداوند از زبان حضرت مريم مى فرمايد:
(انّى نذرت للرحمن صوماً فلن اكلّم اليوم انسياً.)60
من نذر كردم كه براى خداوند رحمن روزه بگيرم پس هرگز امروز با انسانى گفت و گو نخواهم كرد.
وى ازاين ايه استفاده مى كند كه روزه در روزگاران پيشين بوده و اين كه سكوت جزء روزه بوده يا خير روشن نيست و با توجه به آيه صوم: (كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم)61 نتيجه مى گيرد كه روزه در اسلام با روزه مشروع در امتهاى پيشين هماهنگى دارد و اين دو آيه پيشينه روزه را به زمان حضرت مريم مى برد و با توجه به آيه اخير و روايتى كه درباره حضرت آدم وارد شده و روايتى كه از على(عليه السّلام) نقل مى كند به اين نتيجه مى رسد كه آدم نخستين روزه گيرنده است.62
باطل كننده هاى روزه: در كتايهاى فقهى و رساله هاى عملى باطل كننده هاى روزه نُه چيز ياد شده است; اما تمام از آيات قرآن استفاده نمى شود بلكه بيان مى كند آنچه در امتهاى گذشته بوده و اسلام آن را پذيرفته سه چيز است: خوردن آشاميدن و آميزش جنسى و ديگر باطل كننده ها را اسلام افزوده است.
درباره خوردن و آشاميدن خداوند مى فرمايد:
(كلوا واشربوا حتى يتبيّن لكم الخيط الابيض من الخيط الاسود من الفجر ثمّ اتمّوا الصيام الى الليل.)63
بخوريد و بياشاميد تا هنگامى كه رشته سپيده پگاه از رشته سياه باز نموده شود پس روزه را تا به شب به پايان بريد.
از آيه استفاده مى شود كه نخوردن و نياشاميدن از امور اوليه است كه در روزه واجب است. آن گونه كه از اقرب الموارد64 به دست مى آيد روزگار پيشين درروزه خوردن و آشاميدن را از نيمه شب تا نيمه روزترك مى كردند سپسها خداوند آن را از فجر (اذان صبح) تا شب قرارداد. بنابراين ساعتهايى از آغاز آن برداشته شده و ساعتهايى به پايان آن افزوده گرديده است.
از تذكره علامه اين مطلب به دست مى آيد كه در آغاز اسلام تنها از خوردن و آشاميدن خوددارى مى كرده اند و آغاز خوددارى پس از نماز عشا و يا هنگام خواب تا هنگام عشاء و خواب بوده است.65
اين تغيير زمان روزه درهنگام جنگ خندق رخ داد.56
از چيزهايى كه پيش از اسلام در هنگام روزه ترك مى شده آميزش جنسى بوده است و در آغاز مسلمانان نيز برابر آن عمل مى كردند تا آيه نازل شد:
(احلّ لكم ليلة الصيام الرفث الى نسائكم.)67
بر شما آميزش با همسرانتان در شب روزه حلال شده است.
آيه نشان دهنده بازدارندگى پيشين است; زيرا تا حرام بودن در كارنباشد حلال شدن صادق نخواهد بود.68 اين سه باطل كننده از آيات قرآن به روشنى استفاده مى شود.
اقسام روزه: درجهت چهارم (كتاب الصوم) به واجب بودن روزه رمضان برابر كتاب69 و سيره است آن گاه نه ديگر روزه هاى واجب اشاره مى كند كه عبارتند از :
1. روزه قضا;
2. روزه كفاره;
3. روزه بدل هَدْى;
4. روزه نذر و قسم;
5. روزه اجاره;
6. روزه روز سوم اعتكاف;
7. روزه پدر بر پسر بزرگ تر.70
ازاين هفت قسم چهار قسم آن در قرآن ياد شده كه به آنها اشاره مى شود:

1 . روزه قضاء:

درروزه قضاء بحث مى شود كه واجب عنوان روزه است يا عنوان قضا؟ شايد در روزه بر خلاف نماز بتوان پذيرفت كه واجب عنوان روزه است; زيرا خداوند مى فرمايد:
(فمن شهد منكم الشهر فليصمه ومن كان مريضاً او على سفر فعدة من ايام اخر.)71
هر كس در ماه رمضان [سالم و حاضر] بود روزه بگيرد و كسى كه مريض و يا در سفر بوده روزهاى ديگرى را روزه بگيرد.
مى فرمايد: (روزهاى ديگرى را روزه بگيرد) و نمى فرمايد:(در روزهاى ديگر قضاى آن را به جاى مى آورد.)
بنابراين نفس روزه واجب خواهد بود; اما اين بيان درباره قضاى روزه اى كه از روى عمد و يا نادانى ترك شده باشد درست به نطر نمى رسد; يعنى در اين موارد بايد عنوان (قضا) را در نظر بگيرد.72

2 . روزه به جاى قربانى:

آنچه در روزه به جاى قربانى و هدى واجب شده عنوان روزه است73; زيرا خداوند مى فرمايد:
(فمن لم يجد فصيام ثلثة ايام فى الحج وسبعة اذا رجعتم تلك عشرة كاملة.)74
پس كسى كه قربانى نداشت سه روز در روزهاى حج روزه بگيرد و هفت روز زمانى كه بازگشت. اين ده روز كامل است.

3 . روزه كفاره:

بحث ايشان در روزه كفاره به گونه فشرده درباره نيت آن است75. گروهى در نيت عنوان روزه را واجب دانسته اند و گروهى عنوان كفاره را در نتيجه واجب بودن روزه عقلى خواهد بود.
قرآن از چهارگونه روزه كفاره نام مى برد:
1. كفاره قتل اشتباهى دو ماه پى در پى روزه است براى كسى كه توان پرداخت ديه را نداشته باشد: (فمن لم يجد فصيام شهرين متتابعين.)76
2 . كفاره تخلف از سوگند سه روز روزه است: (فمن لم يجد فصيام ثلثة ايام.)77
3 . كفاره صيد در روزهاى حج سازوار با صيدى كه حج گزار انجام داده خوراندن يا روزه است: (او عدل ذلك صياماً.)78
4 . كفاره ظهار. اگر مرد بعد از سوگند خود به همسرش مراجعه بكند بايد غذا بدهد و در صورت نداشتن توان مالى دو ماه پى درپى روزه بگيرد: (فمن لم يجد فصيام شهرين متتابعين.)79
شايد علت تعيين روزه براى كفاره اين باشد كه اين عمل عبادى نقش مهمى در سازندگى و مبارزه با نفس دارد و زمينه سركش و پيروى از نفس را از بين مى برد.

حجاب در قرآن

شهيد آقا مصطفى درحاشيه نكاح تحريرالوسيله در سه موضوع درنگ كرده است: نگاه اندازه پوشيدگى زن از مرد بيگانه و آميزش غيرمتعارف با همسر كه به بحث در دو موضوع نخست مى پردازيم.
درباره نگاه مرد به زن سه ديدگاه وجود دارد:
1 . نگاه به صورت زن به هيچ روى وجايز نيست به قصد لذت بردن و بدون آن.
2. جايز است چه با لذت و چه بدون لذت.
3 . نگاه نخست جايز و تكرار آن نارواست.80
ايشان در برابر اين كه نگاه به قصد لذت به هيچ روى جايز نباشد قول
ديگرى را ياد مى كند كه نگاه نخست جايز است و اين نكته را در جمع بين اخبارى كه مى گويند: نگاه نخست به سود تو و دوم به زيان توست و رواياتى كه مى گويند: نگاه به نامحرم تيرى از تيرهاى شيطان است بيان مى كند و اظهار مى دارد: قدر متيقن حرام بودن نگاه شهوت آميز است.81
ايشان بر اين باور است: نگاه مرد به زن بدون قصد لذت اشكال ندارد; زيرا زنان بخشى از جامعه اسلامى هستند و آمدوشد آنان در جامعه امرى طبيعى است وى به گونه اى پيوستگى عرفى بين استثناى صورت و دستها از پوشش و جايز بودن نگاه قائل است و در پايان بحث مى نويسد:
(و با تمام اين مباحث نص روشنى وارد نشده است كه مردان را از نگاه كردن به زنان باز دارد بلكه ظاهر برخى روايات بر جايز بودن آن دلالت دارد.)82
پس بنابراين ديدگاه زنان مى توانند در مسائل اجتماعى شركت بجويند و به تلاشهاى اقتصادى و… بپردازند.83
تأييد كننده نظر ايشان سيره رسول خدا(ص) براستثناى صورت و دستهاست:
روايت گران روايت كرده اند : زنى به نام منيعه با روبند خدمت پيامر رسيد حضرت به وى خرده گرفت و فرمود:
ييا امة الله! اسفرى فانّ الاسفار من الاسلام وان النقاب من الفجور.84
اى كنيز خدا! روى خويش را باز بگذار; زيرا بازگذاردن روى از اسلام و روى بند از فجور است.
و درروايتى ديگر خطاب به اسماء دختر ابوبكر مى فرمايد:
(وقتى كه زن به حد بلوغ رسيد بايد تمام بدنش را از نامحرمان بپوشاند به جز صورت و دو دست خود را.)85

آيات حجاب

ايشان دربحث پوشش زنان به آياتى استناد جسته است كه اكنون چگونگى استناد جويى ايشان را فرا ديد مى نهيم:
(قل للمؤمنين يغضّوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذلك ازكى لهم ان اللّه خبير بما يصنعون.)86
به مردان مؤمن بگو ديدگان فروخوابانند و دامنهاى خود حفظ كنند. اين براى شما پاكيزه تر است. خدا بدانچه مى كنيد آگاه است.
(وقل للمؤمنات يغضضن من ابصارهنّ و يحفظن فروجهنّ ولايبدين زينتهُنّ الاّ ما ظَهَر منها وَلْيَضْرِبْن بخُمُرهنّ على جيُوبهنّ ولايبدين زينتهنّ الاّ لبعولتهن او… او الطفل الذين لم يظهروا على عورات النساء ولايضربْن بارجلهنّ ليعلم ما يخفين من زينتهن وتوبوا الى اللّه جميعاً ايّها المؤمنون لعلّكم تفلحون.)87
به زنان مؤمن بگو ديدگان خويش را فرو خوابانند و دامنهاى خويش را حفظ كنند و زيور خويش ننمايانند مگر آنچه پيداست. سرپوشهاى خويش بر گريبانها بزنند زيور خويش ننمايانند مگر براى شوهران… يا كودكانى كه از راز زنان آگاه نيستند و پاى به زمين نكوبند كه زيورهاى پنهانشان دانسته شود. اى گروه مؤمنان! همگى به سوى خداوند توبه بريد باشد كه رستگار شويد.
شأن نزول: دركتاب كافى از امام باقر(عليه السّلام) در شأن نزول اين آيات روايت شده است:
(جوانى از انصار در كوچه هاى مدينه با زنى رو به رو شد [زنان در آن روزها مقنعه را در پشت گوشهاى خود قرار مى دادند به گونه اى كه گردن و مقدارى از سينه ها نمايان بود] و به چهره وى نگريست و پشت سر وى به راه افتاد. ناگهان چهره اش به ديوار خورد و تيزى استخوان يا شيشه اى كه در ديوار بود چهره اش را شكافت. جوان به خود آمد و متوجه شد خون به لباس و سينه اش مى ريزد. با خودگفت: به خدا سوگند خدمت پيامبر مى روم و ماجرا را باز مى گويم. پيش رسول خدا رفت و جريان را به آن حضرت باز گفت. در اين هنگام جبرئيل نازل شد و آيات بالا را فرود آورد.)88
شهيد آقا مصطفى پس از نقل شأن نزول آيه هاى بالا به تفسير و شرح آنها مى پردازد و اندازه پوشش بايسته را براى زن مسلمان بيان مى كند.
وى بر اين باور است كه اين آيه هاى شريفه درصدد استثناى چهره و دستها نيست بلكه مى خواهند از ظاهر شدن زينتهاى طبيعى شهوت برانگيز زن جلوگيرى كنند. براى روشن شدن آيه هاى شريفه و ديدگاه ايشان كه ديدگاه نو و تفسير جديدى درباره ايه است پرسش هايى را طرح مى كنيم آن گاه ديدگاههاى گوناگون را درباره آيه شريفه ارائه مى دهيم.
1 . دو آيه شريفه در صدد بيان چه حكمى هستند؟
2 . چيزى كه زنان و مردان مؤمن بايد از آن چشم بپوشند چيست؟
3 . زينت در آيه شريفه زينت طبيعى است يا مصنوعى؟
4 . بنابراين كه زينت طبيعى باشد منظور از (ماظهر) در آيه چيست؟
5 . آيا استثناى چهره و دو دست از آيه استفاده مى شود يا آيه در صدد بيان مطلب ديگرى است؟
در پاسخ به پرسش نخست مى توان گفت: آيه در صدد بيان حكم نگاه است و تمام مفسران براين نظرند. ايشان پس از بيان نزول آيه مى نويسد:
(آيه در مورد نگاه است و درباره واجب بودن پوشش از نگاه بيگانه. پس آيه از اين جهت اجمال ندارد برابر آنچه بسيارى از ارباب تفسير گفته اند.)89
اما اين كه لازم باشد زن از هرگونه نگاه خود را بپوشاند ترديد مى كند و پوشش فى الجمله را مى پذيرد; يعنى پوشش به غير چهره و دو كف را ضرورى و اجماعى مى داند. بحث در جاهاى استثنايى است كه در كلام فقهاء و يا اخبار ويژه آمده كه بايد ديداز آيه قرآن چه استفاه مى شود.90
اما در پاسخ به پرسش دوم كه مؤمنان بايد نگاه خود را از چه چيز فرو خوابانند و مؤمنات بايد خود را از چه چيز بپوشانند بر اين نظرند كه قرآن آن را به فهم عرف واگذارده و در نتيجه بايد مسلمان خود را از هر آفت عرفى و خلاف عقلى و حرام شرعى حفظ كند.91
پاسخ كامل به اين پرسش و سه پرسش بعدى و روشن شدن عبارت ايشان درحاشيه تحرير بستگى دارد به شرح و ارائه ديدگاههايى كه درباره زينت در آيه شريفه ياد كرده اند:
معناى زينت: زينت را به معناى پيرايه آرايش و زيور دانسته اند و در كتابهاى لغوى زَيْن به خلاف و نقيض شَيْن معنى شده است.
خليل بن احمد (م:175) مى نويسد:
(الزين: نقيض الشين. زانه الحسن يزينه زيناً وازدانت الارض بُعثبها… والزينة جامع لكلّ ما تيزّين به.)92
زين نقيض و ضد شين است. نيكويى او را آرايش داد. و زمين به واسطه گياهانش زينت و آرايش يافت. و واژه زينت دربرگيرنده هر چيزى است كه به آن آرايش شود.
احمدبن فارس درمقاييس اللغه مى نويسد:
(زين اصل صحيحى است كه دلالت بر نيكويى و زيبايى چيزى دارد. پس زَين ضد و نقيض شَين است. گفته مى شود: فلان چيز را آرايش دادم. زيبايى زمين به خاطر رويش گياهان است. و گفته مى شود: زَين در اصل به معناى تاج خروس است.93
در لسان العرب ابن منظور نيز زَين به خلاف شَين معنى شده و زينت هر چيزى را كه آراسته شده باشد در بر مى گيرد.94
بنابراين بيش تر موارد كاربرد زينت در لغت به معناى طبيعى آن است گرچه براى زينتهاى ديگر شايد به كار برده شود.
اما زينتى كه در قرآن آمده به ديد گروهى از صاحب نظران كم تر به معناى زينت طبيعى به كار مى رود.)95
در برابر اين ديدگاه كسانى بر اين باورند كه زينت در قرآن به معناى زينت طبيعى است.96
بى گمان حلى و حليه در قرآن به معناى زينتهاى مصنوعى به كار رفته است مانند: گوشواره خلخال و…
زينت و آرايش مصنوعى زنان دو گونه است: آن كه جداى از بدن است كه به آن حليه گفته مى شود و آن كه همراه بدن است مانند: سرمه رنگ مو آرايش صورت و…
اكنون بايد ديد مفسران و صاحب نظران زينت درقرآن را به چه معنى گرفته اند:

پي نوشتها:

52 . همان مدرك241/.
53 . همان مدرك243/.
54 . سوره (اسراء) آيه 78.
55 . (تفسيرالقرآن الكريم) ج242/2.
56 . (رياضى المسائل) طباطبائى ج299/2 چاپ سنگى; (جواهر الكلام) محمد حسن نجفى ج130/5 دار احياء التراث العربى.
57 . سوره (البقره) آيه 24.
58 . (تفسير القرآن الكريم) ج51/4.
59 . (كتاب الصوم) سيد مصطفى خمينى17/ ـ 18 دفتر تبليغات اسلامى.
60 . سوره (مريم) آيه 26.
61 . سوره (بقره) آيه 183.
62 . (كتاب الصوم)22/ ـ 23.
63 . سوره (بقره) آيه 187.
64 . (اقرب الموارد) شرتونى ج670/1.
65 . (كتاب الصوم)23/.
66 . همان مدرك283/; (تفسيرنورالثقلين) ج172/1.
67 . سوره (بقره)187/.
68 . (كتاب الصوم)23/.
69 . سوره (بقره)185/.
70 . (كتاب الصوم)24/ 26.
71 . سوره (بقره) ايه 185.
72 . (كتاب الصوم)25/.
73 . همان مدرك.
74 . سوره (بقره) آيه 194.
75 . (كتاب الصوم)25/.
76 . سوره (نساء) آيه 92.
77 . سوره (مائده) آيه 89.
78 . سوره (مائده) آيه 95.
79 . سوره (مجادله) آيه 4.
80 . (تحرير الوسيله) امام خمينى ج243/2.
81 . (حاشيه تحريرالوسيله كتاب النكاح29/ دستنوشته.
82 . همان مدرك.
83 . (مسئله حجاب) استاد شهيد مطهرى184/ 185 انشارات صدرا.
84 . اسدالغابه ابن اثير ج272/7 شماره 7296 دارالشعب مصر.
85 . (المفصل فى احكام المرأة والبيت المسلم فى الشريعة الاسلامية) دكتر عبدالكريم زيدان ج335/3 مؤسسة الرساله بيروت 1415 چاپ دوم.
86 .سوره (نور) آيه 30.
87 . سوره (نور) آيه 31.
88 . (حاشيه تحرير) كتاب النكاح39/ دستنوشته.
89 . همان مدرك25/.
90 . همان مدرك23/.
91 . همان مدرك.
93 . (مقائيس اللغة) احمد بن فارس ج41/3.
94 . (لسان العرب) ابن منظور ج201/13 244 واژه زين و شين.
95 . (تفسيرنمونه) مكارم شيرازى ج439/14 دار الكتب الاسلاميه تهران.
96 . مجله (حوزه) شماره 164/55; شماره 138/42; شماره 159/48 مقاله حجاب شرعى و نقد و پاسخ آن.

ادامه دارد .....
* ارسال مقاله توسط عضو محترم سايت با نام کاربري : sm1372
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image