جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
طلاي سکوت
-(0 Body) 
طلاي سکوت
Visitor 385
Category: دنياي فن آوري
کسي که نمي‏تواند با «زبان»، دلها را به - هم نزديک سازد، بهتر آنکه «سکوت» کند.دو به هم زني آسان است و دوگانگي را به «وحدت» رساندن، دشوار!
شگفتا! کساني تا لب به سخن مي‏گشايند، بذر فتنه مي‏پاشند و تخم عداوت مي‏پراکنند. اين چه زهري است که در بعضي زبانهاست؟!
خوب حرف زدن و حرفِ خوب زدن هر دو هنر است،
وقتي هر مهارتي با تمرين و ممارست پديد مي‏آيد، چرا «حرف زدن» چنين نباشد؟
سخن خوب و بجا و سازنده و الفت‏بخش، گوهري کمياب است و قيمتي.
تنها کساني توان چنين گهرافشاني دارند که غوّاص درياي سکوت و تأمل و تدبّر باشند، تا از آن گوهرهاي سنجيده و مرواريدهاي سُفته به دست آرند و عرضه بدارند.
مي‏گويي نه؟ بيا تمرين و امتحان کنيم.
آن حکيم فرزانه به آن کودک دبستان عرفان گفته بود: «تو اگر يک هفته بتواني سکوت کني و زبان در کام کشي، عارف مي‏شوي!»
و چه سخن بلندي!
تحميل سکوت و درنگ و تأمل، براي بعضي در حکم سختترين شکنجه‏هاست، ولي اگر قدر بداند، تربيت‏کننده‏ترين «تازيانه تأديب» است.
سکوت، براي لالها هنر نيست.
آنکه زبان دارد و آن را در کنترل خويش گرفته است، هنرمند است.
اينکه کجا بايد سخن گفت و کجا بايد سکوت کرد، گذراندن يک دوره مي‏طلبد.
اينکه چه کس بايد نطق کند و چه کس بايد گوش دهد، نيز درسي است که بايد آموخت و به کار بست.
حرف، گاهي همچون غذا، ضرورت حيات است،
گاهي چون دوا، در حدّ ضرورت و نياز، لازم است،
گاهي چون زهر، کشنده و چون شمشير، بُرنده است. «زخم زبان» از همين قبيل است.
يک کلام نوراني از حضرت امير(ع):
«نوجوانان را به بحث و جدال، فرمان دهيد، ميان‏سالان را به فکر و انديشه و پيران را به سکوت و خاموشي».
و اين سخن، جاي بسي تفسير و توضيح دارد که در اين مختصر نمي‏گنجد.
اما نشان مي‏دهد همان چيزي که در نوجوانان، رشد فکري و باز شدن ذهن و يافتنِ توانِ استدلال و قدرت بحث و قوّت بيان مي‏آورد، شايد در پيران، حادثه آفريند و فتنه به پا کند.
از اين‏رو، يکي به سخن فرمان مي‏يابد، يکي مأمور به تدبّر و انديشه مي‏شود، ديگري، امر به سکوت و خاموشي مي‏شود!
اگر «زبان»، بنده عقل باشد و از خرد و منطق پيروي کند، عزيزترين چيز است. اما اگر عنان گسيخته و بي‏مهار باشد، عقربي است گزنده و گرگي است درنده و روباهي است فريبنده.
شما تا چه حدّ، رئيس زبان خويشيد؟!
تا چه حدّ، «گفتار»، تحتِ «اختيار» شماست و زبان، تسليم «خواستنِ» شما؟
آزمون آن آسان است.
يک روز، آري تنها يک روز (نه يک هفته) در گفتار، «خود سانسوري» کن. به تعبير ديگر:
«اول انديشه، وانگهي گفتار» و به گونه سوم: «مزن بي‏تأمل به گفتار، دم ...»
اگر در وراي هر کلامي که بر زبان مي‏آوري، فکر و اراده و محاسبه‏اي نهفته است، گوارايت باد اين «مالکيّت بر زبان».
ولي ... اگر زبان، به فرمان «دل» بود، نه «دين» و «عقل»، در ميزان سلطه بر خويش، تجديد نظر لازم است.
اين يک آزمايش بي سر و صداست. کسي هم نمي‏فهمد.
تصميم به کنترل يک روزه زبان و گفته‏ها و پرهيز از آنچه گفتني نيست، يا گفتنش ضروري نيست، نوعي تمرين خودسازي و تقويت اراده است.
آن وقت، به برکات «زنداني کردن زبان» پي خواهيم برد.
گاهي اگر «سخن»، نقره است، «سکوت»، طلاست.

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image