جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
شيخ مفيد مرزبان حريم تشيع :
-(4 Body) 
شيخ مفيد مرزبان حريم تشيع :
Visitor 393
Category: دنياي فن آوري
11 ذي القعده سال 336 ه.ق ، تقريبا 7 سال پس از غيبت کبري ، در منطقه سويقه بن بصري ، از توابع عکبري در شمال بغداد مولودي که قرار بود طاق بلند معارف اسلامي و بويژه معارف شيعه از او آذين يابد و بار ديگر فرهنگ تشيع به وسيله او بدرخشد و غبار تحريف و کج فهمي از باورهاي مذهب تشيع را با مناظرات و مباحث و دفاعيات مستدل خود از چهره تشيع بزدايد و اجتماع پريشان آنان را بار ديگر گرد هم آورد و دجله عقل و انديشه اش در کنار دجله آن سرزمين بخروشد و کوشش علمي و زندگي عملي اش بر گستره تاريخ اسلام ، مفيد فايده شود و نيز با تشکيل انجمن هاي عالي علوم و دارالفنون فرهنگ اسلامي ، آموزگار سکانداران آينده اين عرصه باشد، يعني ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان بغدادي ديده بر جهان گشود و در دامان پدر و مادري عاشق و دلباخته به مکتب اهل بيت عليهم السلام ، پرورش و تربيت يافت.
عصري که شيخ مفيد در آن مي زيست يعني سده چهارم تاريخ اسلام ، سده اي کاملا پرجوش و خروش در سياست و علم بود و در اين برهه زماني بود که فيلسوفان مشهوري همچون فارابي و مسکويه و ابن سينا و نيز دانشمندان علوم طبيعي و رياضيات و نجوم همچون ابوريحان بيروني و زهراوي و ابن ميثم و نيز مورخان مشهور همچون ابوالفرج اصفهاني مي زيستند. 300 سال بود که از تجلي شريعت اسلام مي گذشت.
حکمت يونان و هند ترجمه شده بود و کتابهاي ديگري نيز در حوزه حديث و تفسير و تاريخ اسلام و خلافت اسلامي و نيز سيره نبوي و تاريخ سياست و فتوحات و علوم و فنون طبيعي تدوين يافته بود.
اين دوره ، هنگامه اظهار آزادانه آراي محدثان و مفسران و پيروان مذاهب فقهي و دسته بندي مردم در پيروي از فقيهان بود، ولي گرچه اين سده ، سده گسترش علوم و نقطه اعتلا و رواج تمدن اسلامي بويژه در قلمرو علم بود و دنياي اسلام از نظر مرزهاي جغرافيايي و سياسي ، پهناور گشته بود ولي وحدت انديشه و اعتقاد از ميان رفته بود و عامل اساسي اين پراکندگي در نيروهاي فکري و نابساماني بازده هاي معنوي قلمرو اسلام و ايجاد سستي و ضعف در اعتقاد مردم و نيز نفوذ و توسعه عقايد گوناگون و ناهماهنگ در ميان آنان و عقيم ساختن وحدت انديشه اي و تعصب ورزيدن هر گروهي نسبت به عقيده و طرز تلقي و تفکرات و رواج هر گونه بي بند و باري فکري به نام آزادي فکري سپس گسترش روح دوگانگي و دشمني و تعارض در ميان توده مردم و نشر خطاهاي تفسيري و حديثي و تاريخي و عقيدتي بين دانشمندان روشنفکر اسلامي و در نهايت ، آغاز يک حماسه جهانشمول فکري و علمي و معنوي ، جز آشفتگي سياسي و پراکندگي اداري حکومت امپراتوري مرکزي و خرده حکومت هاي آن نبود.
ولي با اين همه ، عضدالدوله ، سلطان عالم و مقتدر شيعي پايتخت اين امپراتوري ، يعني سرزمين بغداد، نقش مهمي را در تشويق دانشمندان بر پژوهش و بحث و تاسيس مکتبخانه ها و آموزشگاه هاي علمي در آن سرزمين که پايتخت دولت اسلامي به حساب مي آمد، ايفا کرد تا آنجا که زعامت جهان تشيع از قم به حوزه بغداد انتقال يافت.
در اين شرايط، زماني بود که اين مرزبان حماسه حق و مشعلدار اصل اتحاد و انسجام اسلامي يعني شيخ مفيد، براي ايجاد تفاهم ، تا سرحد از دست دادن جان کوشيد و خلق را به سوي راه حق و مشعل جاويد کشاند و ديگر دانشمنداني را هم که دانسته يا نادانسته ، آتش اختلاف و تشتت جامعه را دامن مي زدند و با حضور خود و شاگردان و مريدان خود در متن جامعه اسلامي و در مدارس و مساجد و القاي انواع شبهات فکري و عقيدتي ، اتصال و مقاومت حق را به خطر مي انداختند و به ايجاد تشتت در اذهان دست مي يازيدند، به مناظره و گفتگو خواند و با منطق و استدلال شکوهمندانه خويش ، محکومشان کرد و با حشمت تقوي و شکوه تواضع و معنويت ، نسل ها را به سوي راه از دست يافته سعادت و پيروزي ، بازخواند. در باب کمال اخلاقي شيخ مفيد، سخني است سنجيده از عالم بزرگ شيعي ، ميرزا شرف الدين عاملي که مي گويد: «اگر مقام عصمت براي غيرپيامبران و جانشينان آنان روا مي بود، شيخ مفيد، پس از آنان ، نخستين معصوم بود.»
و از اين روست که گفته مي شود؛ از بزرگ ترين امتيازهاي حرکت عقلي و جنبش علمي در سده چهارم اسلامي ، آشکار شدن حقيقت مذهب تشيع است.
شيخ مفيد در همان اوان طفوليت همراه پدر بزرگوار و دانشمند خود به بغداد، بزرگترين مرکز علمي آن روزگار آمد و نزد 59 تن از استادان بنام علوم مختلف (برخي نيز حدود 71 تن استاد براي وي برشمرده اند) [المقالات والرسالات ، دفتر 9، ص 10] تحصيل کرد که از معروف ترين آنان مي توان به شيخ صدوق و ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه قمي ، اشاره کرد که از استادان فقه ايشان بوده و شيخ بيشتر اوقات روايات خود را مستند به ايشان کرده است.
نيز در حوزه درس ابوعبدالله جعل ، متکلم و فقيه معتزلي که از افاضل و دانشمندان آن عصر به شمار مي آمد حضور يافته و چندي نيز از محضر ابوياسر، متکلم شهير استفاده کرده و چون او گاهي از عهده اعتراضات و پاسخ آنها برنمي آمده ، فلذا معظم له را به مجلس علي بن عيسي رماني که از متکلمان بنام عصر بود راهنمايي کرده است و بالاخره اين مجسمه فضيلت ، تمام محاضر و استادان عصر را درک کرد تا مقامات علم و دانش را از هر لحاظ حائز شود و به اخذ اجازه هدايت و روايت از دانشمندان شيعه و سني نايل آيد.
همان طور که پيش از اين نيز اشاره شد، در زمان وي آل بويه بر بغداد حاکم شدند که حامي تشيع بودند. بنابراين زمينه بيان عقايد و نشر انديشه هاي شيعي پديد آمد. شيخ مفيد نيز از اين محيط آزاد در عصر خويش سود جست و در مسجد براثا در بغداد به تدريس ، وعظ، جدل و مباحثه با معارضين پرداخت و توانست تشيع و فرقه هاي آن را با هم متحد کند و محور کاري خود را انسجام اسلامي قرار داده ، فرق اسلامي مختلف را تشويق کرد اختلافات جزيي را کنار نهاده ، در اصول متحد شوند.
شيخ مفيد در سلسله علماي اماميه فقط يک متکلم و فقيه سرآمد و برجسته نيست بلکه فراتر از اين موسس و سرحلقه جريان علمي رو به تکاملي است که در دو رسته کلام و فقه تا امروز در حوزه هاي علمي شيعه امتداد يافته و ويژگي هاي اصلي و خطوط اساسي آن همچنان پابرجا مانده است.
او با جامعه اي روبه رو بود که نسل دانشمندان آن دچار انحراف هاي فکري و اخلاقي شده بودند و هر کس در گوشه اي ادعاي اصلاح اجتماع و هدايت توده مردم به سوي حقيقت را مي کرد و بعضي از طريق حکمت هندي و يوناني و بعضي از طريق عارف و صوفي و... مکتب هاي فاسد را تبليغ مي کردند و اسلام را با زنگار جهل و گمراهي و ظلمت انحرافات خود مي پوشاندند و بدعت ها را به جاي سنت صحيح به مردم مي رساندند.
به همين دليل بود که شيخ مفيد، آن متفکر بلندهمت و صاحب رسالت ، با تلاش طاقت فرسا و ايمان محکم دست به قيام بزرگي زد و پيشقراول بيداري مسلمين شد و نقش موثري در تثبيت هويت مستقل مکتب اهل بيت ع و بنيانگذاري شکل و قالب علمي صحيح براي فقه شيعه و نيز آفرينش شيوه جمع منطقي ميان عقل و نقل در فقه و کلام را ايفا کرد. وي با تاليف و تدريس و تربيت شاگردان و حضور در محافل و مجالس مخالفان براي مناظره ، معارف برحق را به مردم رساند و آنان را از انحرافات و بدعت ها نجات داده ، به سوي محور حقيقت يعني ولايت و امامت دعوت کرد که اين امر مايه سربلندي شيعيان نيز شد تا آنجا که فرقه هاي بسيار زيادي به دست وي هدايت شدند و شاگردان بسياري ، از فرق و مذاهب گوناگون از محضر پر فيضش بهره بردند.
از اين روست که ابن کثير مي نويسد: بسياري از دانشمندان فرقه هاي مختلف ، در مجلس او حاضر مي شدند. شمع وجود شيخ مفيد از جهات مختلف سودمند بود و خورشيد تابان علم و کمال وي آسمان علم و دانش را منور مي ساخت و برحق که حضرت بقيه الله عج او را ملقب به «مفيد» گردانيد، چرا که تعاليم و مناظرات او، همه ، از دانش بيکران و روحي قهار و مسلط بر نواميس علم و تعليم و تفهيم برخاسته بود و بحق سودمند و مفيد بود؛ به گونه اي که گذشت 10 قرن و رشد 10 قرني علم و فرهنگ نتوانسته است از سرافرازي او بکاهد و او را از نظرها بيندازد.

محدوديت معرفت عقلاني

در دوره غيبت، تا پيش از مفيد، تفکّر اهل حديث حاکم بود. آنان در مسائل کلامي، فقهي معتقد به کار برد عقل نبودند. کار آنان در دريافت حديث، نقل آن و حداکثر در تبويب آن خلاصه مي شد. در اين برهه از زمان بود که شيخ مفيد، به عنوان عالمي فرزانه، مجتهد و فقيهي توانا و متکلمي برجسته ظهور کرد. وي براي گشودن راه استدلال و برهان و کاربرد عقل در کلام و فقه به مبارزه اي همه جانبه با اهل حديث دست زد، حدّو حدود عقل را در کلام و فقه مشخص کرد، پيامدهاي زيانبار تفکّر اهل حديث را گوشزد نمو و از قرآن، روايات، سيره معصومان(ع) دليل آورد.
کار بزرگ مفيد اثبات اين مطلب بود که عقل مستقلا از فهم همه مباحثي که در علم کلام مطرح مي شود ناتوان است و گاه به مدد وحي است که مي تواند در وادي معرفت درست گام نهد. البته کار مفيد، محروم ساختن عقل از قلمرو متعلق به او که در آن ، سمع و وحي را راه نيست يعني وادي اثبات صانع و استدلال بر وجود باريتعالي يا توحيد يا نبوت عامه نيست ، بلکه محدود کردن عقل به همان حدودي است که خالق عقل براي او تعيين کرده است تا به گمراهي نيفتد.
گفتني است ، بحثهاي اعتقادي و مذهبي شيخ مفيد و دفاع هاي او از مذاهب ، منحصر به مناظرات شفاهي نبوده بلکه آنچنان که روشن گرديد، به واسطه تصنيف و تاليف نيز به محک زدن آرا و نظرات مخالفان و رد و روشن کردن شبهه هاي آنان مي پرداخت.
هديه اي از سوي يار(لقب مفيد توسط حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه)
شيخ مفيد اوضاع زمان خويش را در مسيري منحرف از فرهنگ اصيل اسلام مي ديد او با جامعه اي روبرو بود که نسل جوانش دچار انحرافهاي فکري و اخلاقي واقع شده بودند و هر کس در گوشه اي ادعاي اصلاح جامعه و هدايت آنان را به سوي حق و حقيقت مي کرد و بعضي از طريق حکمت هندي و فلسفه يونان و بعضي از طرق عارف و سوفي و خانگاه دار و... مکتبهاي فاسد را تبليغ مي کردند و اسلام را با زنگار و جهل و گمراهي و سياهي انحرافات خود را مي پوشاندند و بدعت ها را به جاي سنت صحيح به مردم مي رساندند.
به همين دليل شيخ مفيد مرد بلند همت با تلاش و کوشش طاقت فرسا و ايمان محکم دست به قيام بزرگي زد و با تأليف و تدريس و تربيت شاگردان و حضور در مجالس و محافل مخالفيت براي مناظره، معارف حقه را به مردم مي رساند و آنان را از انحرافات و بدعت ها نجات داده و به سوي ولايت و امامت دعوت مي کرد که اين امر مايه سربلندي شيعيان نيز شد تا آنجا که فرقه هاي بسيار زيادي به دست او هدايت يافتند و شاگردان بسياري از فرق و مذاهب مختلف از محضرش بهره مند شدند بدين جهت است که ابن کثير مي نويسد: بسياري از دانشمندان فرقه هاي مختلف در مجلس او حاضر مي شدند.
شمع وجود شيخ مفيد از جهات مختلف سود مند بود و حضرت بقية الله(عجل الله تعالي فرجه) او را ملقب به«مفيد» گردانيد و حقاً او براي شيعيان و ديگران مفيد بود جون مفيد يعني سودمند براي امام زمان(عجل الله تعالي فرجه) و آموزنده و فايده رسان براي ديگران تا جاي که نام اين بزرگ مرد و نابغه اسلامي سر تا سر اسلام را فرا گرفت و از خراسان و ماورا النهر و اندلس به سويش مکاتبه مي کردند و از وجودش بهره مي بردندو مشکلاتشان حل مي شد.
به طوري که صاحب کتاب روضات الجنات مي نويسد: پس از مفيد کسي به نام (مفيد) شهرت نيافته است و بايد گفت لقب مفيد ويژه اوست.

پيکي از وادي نور(توقيع حضرت حجة(عجل الله تعالي فرجه))

از جمله فضائل و امتيازات شيخ مفيد چند فقره توقيع است که از ناحيه مقدسه حضرت ولي عصر(عجل الله تعالي فرجه) بدين عنوان صادر شده:
(للاخ السديد و الولي الرشيد الشيخ المفيد ابي عبدالله محمد بن محمد بن نعمان ادام الله اعزازه)
و ديگري(ايها اناصر للحق و الداعي اليه بکلمة الصدق)
علت صدور توقيع را قصص العلماء چنين نوشته:
يکي از روستاييان به حضور شيخ آمده سوال کرد: هرگاه زن آبستني که بچه رحمش زنده باشد و خود آن زن بميرد ميتوان پهلوي آن زن را شکافت و آن بچه را بيرون آورد يا او را بايد با همان بچه دفن کرد؟ شيخ پباسخ داد او را با همان بچه دفن کنند. آن مرد پذيرفته بيرون رفت و در راه سواري با کمال عجله خود را به وي رسانيد که شيخ ميگويد: شکم مادر را شکافته و بچه را بيرون آوريد، آنگاه زن را به خاک بسپاريد. نامبرده به محل خود رفته و به دستور ثانوي عمل کرد پس از چندي شيخ را از اين پيشامد اطلاع دادند، گفت: من کسي را به چنين کاري مامور نداشتم و او حضرت ولي عصر(عجل الله تعالي فرجه) بوده، الحال که در فتاواي شرعيه خطا مي کنم ديگر فتوا نمي دهم به همين مناسبت به خانه نشست و در فتوا را به روي خود بست تا آنکه توقيعي به اين مضمون شرف يافت(بر شما لازم است فتوا بدهيد و بر ما لازم است که شما را از خطا کاري نگهداري کنيم) شيخ بار ديگر بر مسند فتوا نشست.
از جمله فضايل و امتيازات شيخ مفيد توقيعاتي است که از ناحيه مقدسه امام عصرعج براي مفيد شرف صدور يافته است و علما در کتب معتبره ، سه توقيع را ثبت کرده اند. در يک توقيع ، حضرت وي را شيخ سديد و مولي الرشيد، عبد صالح و در توقيعي ، برادر مخلص در دوستي ما اهل البيت عليهم السلام و در توقيع ديگر شيخ مفيد خوانده است ..
شيخ مفيد پس از فراغت از تحصيل در بغداد، به تدريس مشتاقان علوم ديني پرداخت و شاگردان بزرگي که را هر يک به نوبه خود يکي از نام آوران و نوادر جهان اسلام شدند، در محضر خويش تربيت کرد که مشاهير ايشان عبارتند از: نجاشي ، ابوالفتوح کراکچي ، شيخ طوسي و سلار ديلمي و سيدمرتضي و رضي که درباره اين دو برادر بزرگوار رويايي دارد که ابن ابي الحديد معتزلي نيز در بخشي از شرح نهج البلاغه خود آن را متذکر مي شود و آن به اين مضمون است که مفيد ره شبي در خواب ديد که در مسجد کرخ بغداد نشسته است که در اين هنگام صديقه طاهره سلام الله عليها در حالي که دست حسنين عليهما السلام را گرفته بود، بر او وارد شده فرمودند: «اي شيخ به اين دو فرزند من علم فقه بياموز» و چون بيدار مي شود از اين خواب به حيرت مي افتد که مقصود چه بود؟! و نتيجه آن ، چه خواهد بود؟! صبحگاه در وقت موعود به مسجد مذکور مي رود که ناگاه فاطمه ، مادر سيدمرتضي و سيدرضي ره دست دو فرزندش را گرفته و همان درخواست را از او مي نمايند و به اين ترتيب ، شيخ از تعبير خواب خود آگاه مي شوند.

نمونه اي از نامه هاي امام زمان (عجل الله تعالي فرجه)

آزار دهندگان امام عصر(عجل الله تعالي فرجه):
نادانان و کم خردان شيعه و کساني که بال پشه از دينداري آنان محکم تر است ما را مي آزارند.
(قد اَذانا جهلاءُ الشيعةِ و حمَقاوُهم، و من دينُهُ و جناح البعوضَةِ ارجح مِنهُ)

فرجام کار:

فرجام کار شيعيان- به فضل احسان و نيکوکاري خداوند سبحان – تا ان زمان که از گناهان دوري گزينند پسنديده و نيکو خواهد بود.
(و العاقبة- بجميل صنع الله سُبحانهُ – تکون حميدةٌ لهم ماجتنبوا المنهي عنه مِنَ الذنُوبِ)

وقت ظهور:

ظهور فرج، بسته به اراده خداست وآنان که وقت تعيين مي کنند دروغ مي گويند
(و اما ظهور الفَرجِ، فانَّهُ الي الله و کذب الوقاتونَ)

نماز:

چه کرداري بهتر از نماز، بيني شيطان را به خاک مي مالد؟
(فما ازغمَ انفَ الشيطان شي افضل مِن الصلاةِ)

حق و باطل:

خداوند ابا دارد از اينکه حق را نا تمام گذارد و باطل را از بين نبرد.
(ابي الله عزَّ و جل للحقَّ الا اتماماً و الباطلِ الا زهوقاً)

سخت شدن زمانه:

زمانه از کذشته سخت تر و دشوارتر شده است.
(فانَّ الزمانَ اصعبُ مِمّا کان)

شخصيت علمي

شيخ مفيد، از محققان و مؤلفان پرکار وبنام عالم اسلام است. از کمتر کسي اين همه اثر در رشته هاي گوناگون علمي نقل شده است. حاصل تلاشهاي پي گير وي، حدود دويست کتاب و رساله است. با توجّه به اين که در قرن چهارم، منابع چنداني در دسترس نبوده و تحقيق و تأليف نيز يکي از کارهاي شيخ مفيد، بوده است، خلق اين همه آثار، اعجاب آميز است. ما بر اين باوريم که افزون بر همّت والا واطلاعات وسيع وگسترده اش، ذهن جوّال و بينش صحيح و دقيقش و...نبايد از تقوي و اخلاص وي و از تاييدات الهي و توفيقات غيبي در ايجاد اين همه آثار مفيد و ارزنده غافل بود. صدور توقيعاتي چند از سوي صاحب الزمان(عليه السلام) و گفتار عالمان وارسته گواه ماست.
شريف ابويعلي، داماد مفيد، مي نويسد:
(ما کان ينام من الليل اِلاّ هجعةً، ثم يقوم يصلّي او يطالع او يدرس او يتلوا القران) (تهذيب)، 33/، مقدمه
جز پاسي از شب نمي خفت. آن گاه به پا مي خواست و نماز مي گزارد، يا کتاب مي خواند، يا درس مي گفت، يا قرآن تلاوت مي کرد.
بسياري از نويسندگان قديم و جديد، در کتابهاي عربي و فارسي، فهرست تاليفات مفيد را آورده اند. با توجه به اين که اکثر آن منابع در دسترس است، نقل و ثبت آن به تفصيل در اين مقاله ضرورتي ندارد.
قدرت عقلاني اين متفکر و نابغه عظيم ، در چهار بعد نمودار شده است:
1) تنقيح و تنظيم و تدوين علوم و معارف اسلامي.
2) رد آراي متکلمان مخالف و مقابله علمي با آنان و نقد عقلي و علمي آراي دانشمندان موافق.
3) تاکيد شديد بر مساله رهبري و فلسفه سياسي در اسلام.
4) تاليف متبحرانه در مسائل گوناگون علمي و استدلالي.
بسياري از تاليفات شيخ مفيد در رد مذاهب ديگر و بسياري در باب عقايد ويژه شيعه و احکام فقهي است که شمار آن تا بيش از 200 کتاب و رساله مي رسد که ما در ضمن شمارش کميتي از مشاهير آنها که برخي به شکل مستقل و برخي نيز به قالب رساله و در ضمن نوشته هاي شاگردان وي گردآوري شده به اقتضا به ذکر مشرب کلامي و فقهي آن مصلح متعهد خواهيم پرداخت:
تاليفات و مشرب فقهي و حديثي شيخ مفيد (ره):
تاليفات مفيد، هم از نظر مقدار و کميت داراي اهميّت است و هم از نظر کيفيت. آثار وي، در عين عمق و پرباري و اتقان، مختصر است. از عبارت پردازي و تکرار واژه ها و جملات به دور است. معاني بلند و عميق را در عبارتي کوتاه بيان کرده است مگر در مواردي که مطلب پيچيدگي خاصّي داشته و احتياج به توضيح و تفسير داشته است.
در مقدمه الافصاح، اتقان و اختصار را شيوه کار خود مي شمارد. و در عمل نيز، آن را به کار مي گيرد; چرا که به او سخن مولايش علي(عليه السلام) باور دارد.
(المکثار يُزلَّ الحکيم ويُملُّ الحليم، فلا تُکثر فتضجر وتفرطّ فَتُهَن)
دراز گويي حکيم و دانشمند را مي لغزاند، بردبار را افسرده مي کند. پس درازگوي و پرسخن مباش که دلگير کني و کوتاه نکن (نامفهوم نگذار) که خوار شوي (متهم به عجز و ناداني گردي).
1) المقنعه (يک دوره کامل فقه که حاصل شرح آن همان تهذيب الاحکام شيخ طوسي است که از جمله کتب اربعه فقهي شيعه است).
2) الاعلام (شرح احکامي از فقه مورد اتفاق شيعه)
3) المسائل الصاغيه (شامل 10 رساله فقهي در رد اتهامات وارد به شيعه)
4) اصول الفقه
5) امالي الشيخ المفيد و... (اين کتاب که مهمترين اثر حديثي بر جاي مانده از مفيد به شمار مي رود، حاوي 387 حديث از پيامبر اعظم ص و ائمه معصومين ع در 200 مبحث نفيس است). امالي جمع املائ بوده و به کتاب حديثي اطلاق مي شود که شيخ حديث ، در مجالس متعدد آن را املاء فرموده باشد و از اين رو آن را مجالس نيز مي نامند. [درايه الحديث ، شانه چي ، ص 60] شيخ مفيد درآثار و تاليفاتش چه کلامي و چه فقهي به عنوان محدثي خبير و دقيق رخ مي نمايد و در کل ، مشرب فقهي و حديثي وي آن گونه بود که با تبحر و تسلطي که به مباني اسلام و مذهب تشيع داشت ، به آيات و روايات معصومين ع رجوع کرده و در آثار خود بدان استناد مي جستند.
رجوع وي به حديث ، رجوعي عالمانه توام با تامل و تشخيص بوده است نه در حد نقل روايت و استاد خود، شيخ صدوق و ديگر اهل حديث را از آن جهت مورد حمله قرار مي داد که آنان به عقيده وي در طرق حديث و محتواي آن دقت وافي نمي کنند و عقل خود را براي رسيدگي به محتواي حديث به کار نمي اندازند. فلذا اصول و قواعدي را براي بازشناسي احاديث آورده و لزوم ارجاع برخي احاديث را به کارشناسان حديث ، ضروري مي داند.
تاليفات و مشرب کلامي شيخ مفيد (ره):
6) الارشاد في معرفه حجج الله علي العباد (در تاريخ امامان)
اين كتاب در دو جلد (جزء) تنظيم شده جزء اول به حيات امام علي (عليه السلام) و جزء دوم به زندگاني ديگر ائمه (عليهم السلام) اختصاص يافته است. بخش پاياني کتاب به امام مهدي (عليه السلام) است. دراين بخش پس از بيان نام، کنيه و ولادت حضرت مهدي(عليه السلام) به دلايل عقلي بر وجود امام معصوم اشاره مي شود. آن گاه با بهره گيري از آيات قرآن و ورايات پيشوايان دين، ويژگيهاي حضرت مهدي(عليه السلام) را بر مي شمرد و از بشارت پيامبر(صلي الله عليه واله) به ظهور حضرت در آخرالزمان ياد مي کند. مطالب اساسي اين کتاب عبارتست از:
- ادله عقلي و نقلي بر امامت امام عصر(عليه السلام)
- رواياتي که درباره حضرت مهدي(عليه السلام) رسيده است
- اشخاصي که به فيض ديدار امام نائل شدند
- کرامات و معجزات حضرت در عصر غيبت
- علائم ظهور و حوادث پيش از ظهور حضرت
- سال،روز و محل قيام
- چگونگي گردآوري سپاه و ماموريت آنان
- مسير حرکت حضرت
- مدت امامت و حکومت
- جريانات آن روزگار
- وضعيت روزگار ظهور
- ويژگيهاي حضرت مهدي(عليه السلام)
اين کتاب با تحقيق موسسه آل البيت الاحياء التراث قم در دو جلد363 و562 صفحه اي توسط انتشارات کنگره هزاره شيخ مفيد به چاپ رسيد.
7) الافصاح (در امامت و فلسفه رهبري سياسي اسلام)
8) النکت الاعتقاديه (در اصول دين)
9) شرح عقائد الصدوق
10) اوائل المقالات (در عقايد و آراي متکلمان و علماي مذاهب)
11) الفصل المختاره (مجموعه مناظرات شيخ) و....
شيخ مفيد در علم کلام و مناظره ، مهارتي بسزا داشت آنچنان که او را بزرگ متکلمان شيعه و رئيس آنان برشمرده اند. مناظرات او با عده اي از بزرگان اهل سنت مشهور است بويژه با قاضي ابوبکر باقلاني (رئيس اشاعره) و طبراني (پيشواي زيديه) و ابن لولو (پيشواي اسماعيليه) و ابن کلاب قطان (از پيشوايان فرقه حشويه) و قاضي عبدالجبار، رئيس فرقه معتزله بغداد که چون عاجز از جواب وي شد، او را به جاي خود نشانيد و او را به عنوان مفيد شناخته و به «انت مفيد حقا» خطاب کرد.
12) الفصول العشره في الغيبه
شيخ مفيد در ديباچه کتاب الفصول درباره اين رساله مي نويسد: « در ديگر نوشته هاي خود به مسائلي چون وجوب امامت ، عصمت امام، ويژگيهاي امام، دلائل امامت ائمه معصومين (عليهم السلام) نقد ادعاي مخالفان ، فلسفه غيبت و ... پرداخته ام . در اين نوشته،به ده پرسش درباره مهدي، پاسخ مي دهم.» شيخ همچنين دراهميت اين کتاب مي نويسد: « دراين اثر آنچه تمامي خردمندان بدان نياز دارند،آورده شده و به گونه ساده، در دسترس همگان قرار گرفته است.»
پرسشهاي دهگانه اين کتاب عبارتند از:
1-آيا امام حسن عسگري (عليه السلام) فرزندي به نام مهدي داشته است؟ آيا اين را فقط شيعه باوردارد، يا غير شيعيان نيز بدان اعتراف دارند؟
2-تکذيب وجود فرزند برا يامام حسن عسگري(عليه السلام) از سوي جعفر بن علي (عموي امام زمان)
3-امام حسن عسگري (عليه السلام) اگر فرزندي به نام مهدي داشت ، چطور در وصيت خود ، از او نام نبرده و به مادرش وصيت کرده است.
4-دليل بر ولادت مخفيانه و غيبت آن حضرت چيست؟
5-غيبت طولاني، خلاف عادت پذيرفته نيست. چگونه مي تواند فردي که در زمناهاي دور چشم به جهان گشوده تا اين زمان (411هجري قمري) زنده باشد؟
اگر فرزندي به نام مهدي داشت ، چطور در وصيت خود ، از او نام نبرده و به مادرش وصيت کرده است.
4-دليل بر ولادت مخفيانه و غيبت آن حضرت چيست؟
5-غيبت طولاني، خلاف عادت پذيرفته نيست. چگونه مي تواند فردي که در زمناهاي دور چشم به جهان گشوده تا اين زمان (411هجري قمري) زنده باشد؟
6- غيبت طولاني، با دست نيامدن و مشخص نبودن محل سکونت وي چگونه ممکن است؟
7-بر فرض صحت غيبت، در صورت اجرا نکردن حدود بيان نکردن احکام، هدايت نکردن گمراهان، اقامه نکردن تمر به معروف و نهي از منکر چه نفعي خواهد داشت؟
8- به هر دليلي که شيعه اماميه ادعاي فطحيه ، کيسانيه ، ناووسيه و اسماعيليه را در باب غيبت باطل مي شمارد، به همان دليل ادعاي شيعه اماميه نيز، در غيبت حضرت مهدي باطل است.
9-شيعه اماميه بر اين باور است که خداوند غيبت آن حضرت را لازم دانسته و خداوند چيزي را اراده نمي کند، مگر آن که داراي مصلحت باشد. از سوي ديگر شيعه اماميه معتقد است که در مشاهده آن حضرت و اخذ معارف دين از وي، مصلحت کامل بندگان وجود دارد و با ظهور آن حضرت، همه مصالح تحقق مي پذيرد. بنابراين چگونه خداوند عيبت حضرت را اراده نموده است.
10-اگر اماميه بر غيبت امام عصر(عليه السلام) اصرار کند، بايد در هنگام ظهور، معتقد به معجزه باشد، تا مردم او را بشناسند، در حالي که داشتن معجزه از ويژگيهاي پيامبران الهي است.
اين کتاب به «المسائل العشره في الغيبه والاجوبه عن المسائل العشر» نيز معروف است و با اين نام نيز به چاپ رسيده است.اين کتاب با تحقيق فارس حسون و انتشارات کنگره هزاره شيخ مفيد در 103 صفحه منتشر شده است.
13) رسالته ثانيه في الغيبه
اين رساله در پاسخ شخصي است که درباره غيبت امام زمان (عج) مطرح شده دراين رساله، پنج پرسش مطرح شده که شيخ، محکم و متقن به آنها پاسخ مي دهد. از جمله سوالات مطرح شده در اين اثر مي توان از اين سوالات نام برد:
چه دليلي بر وجود امام زمان هست؟
چگونه کسي که طرفدار عدل و توحيد است، امامت کسي را که ولادت او قطعي نيست مي پذيريد؟ آيا چنين چيزي به عقل ، يا وحي درست مي آيد؟
اين کتاب نيز توسط انتشارات گنگره شيخ مفيد و تحقيق علاء آل جعفر در 60 صفحه به چاپ رسيده است.
از ويژگيهاي آثار مفيد، سادگي و رواني آن است. به روشني و به آساني خواننده خود را در جريان موضوع و پيام نوشته اش قرار مي دهد. مسائل کلامي، فقهي، تاريخي و حتي معضلات علمي را به گونه اي مطرح کرده است که براي همه طبقات، خواصّ و غير خواص، قابل استفاده است. در آثار وي، اصطلاحات خاصّ، کلمات مغلق و پيچيده کمتر به چشم مي خورد. همچنين در بيان مطالب براي فهم مسائل، هرکجا نياز به تمثيل بوده از آن دريغ نورزيده است. (احسن الکلام مازانه حسن النّظام وفهمه الخاص والعّام)
نيکوترين سخن آن است که ترکيب نيکو، آن را آراسته کرده و خاص و عامّ آن را دريابند.(غررالحکم، ج386/1، چاپ دانشگاه.)

مفيد از ديدگاه دانشمندان شيعه:

1-گفتار نجاشي:
نجاشي،شاگرد نامدار و مورد اعتماد شيخ مفيد در حق اوگويد:
«محمد بن محمد بن نعمان بن عبد السلام بن جابر بن نعمان بن سعيد بن جبير،شيخ و استاد ما-که رضوان خدا بر او باد-فضل او در فقه و حديث،و ثقه بودن اومشهورتر از آن است که توصيف شود.او تاليفات متعددي دارد که از آنهاست: المقنعة،الارکان في دعائم الدين،الايضاح و الافصاح در امامت،الارشاد العيون و المحاسن‏و...» (رجال نجاشي،ص‏399،چاپ جامعه مدرسين قم)
2-گفتار طوسي:
شيخ طوسي شاگرد ارزنده مکتب او،درباره او در فهرست‏مي‏نويسد:
«محمد بن محمد بن نعمان،معروف به ابن المعلم،از متکلمان اماميه است.درعصر خويش رياست و مرجعيت‏شيعه به او منتهي گرديد.در فقه و کلام بر هر کس‏ديگر مقدم بود.حافظه خوب و ذهن دقيق داشت و در پاسخ به سؤالات حاضر جواب‏بود.او بيش از 200 جلد کتاب کوچک و بزرگ دارد...» (معجم رجال الحديث،ج‏17،ص‏206)
3-گفتار ابويعلي جعفري:
فقيه بزرگوار ابويعلي جعفري که عنوان دامادي وجانشيني شيخ را نيز دارد،در حق استاد خويش گويد:
«او اندکي از شب را مي‏خوابيد و باقي شبانه روز را يا نماز مي‏خواند يا مطالعه‏مي‏کرد يا درس مي‏گفت‏يا قرآن تلاوت مي‏کرد...» (فهرست ابن نديم،ص‏266 و239،چاپ الاستقامه)
تمام دانشمندان که به نوعي به شرح حال او پرداخته‏اند ، او را با جلالت قدر وعظمت علمي توصيف نموده‏اند.

نظر دانشمندان اهل سنت:

علاوه بر دانشمندان شيعه،بزرگان و مورخين اهل سنت نيز او را با علم و فضل وتقوي ستوده‏اند:
1-گفتار ابن حجر عسقلاني:
ابن حجر عسقلاني درباره او گويد:
«او بسيار عابد و زاهد و اهل خشوع و تهجد بود و مداومت‏بر علم و دانش‏داشت.جماعت‏بسياري از محضر او بهره بردند.او بر تمام شيعيان حق دارد.پدرش درواسط زندگي مي‏کرد و به آموزگاري مي‏پرداخت.او در عکبري کشته شد.گفته مي‏شودکه عضد الدوله به ملاقات او مي‏شتافت و هنگام مرض به عيادت او مي‏رفت.» (لسان الميزان،ج 5،ص 368)
2-گفتار ابن عماد حنبلي:
عماد حنبلي،يکي ديگر از دانشمندان اهل سنت ازتاريخ ابن ابي طي حلبي در مورد او نقل کرده است:
«او بزرگي از بزرگان اماميه و رئيس بخش فقه و کلام و مباحثه مي‏باشد.او باپيروان هر عقيده به مباحثه و مناظره مي‏پرداخت.موقعيت‏شايان توجهي در تشکيلات‏دولت آل بويه داشت.او صدقه فراوان مي‏داد.بسيار اهل خشوع و تهجد،و اهل نماز وروزه و خوش لباس بود.او مورد زيارت و ملاقات عضد الدوله قرار مي‏گرفت.جثه اوچهار شانه و لاغر و گندمگون بود.نزديک‏76 سال عمر کرد و بيش از 200 جلد تاليف‏دارد.تشييع جنازه او شهرت دارد.در تشييع او بيش از 80 هزار نفر از شيعيان شرکت‏جستند و درگذشت او در ماه رمضان بود.رحمت‏خدا بر او باد...» (شذرات الذهب،ج‏3،ص‏199)
3-گفتار يافعي:
يافعي،يکي ديگر از دانشمندان اهل سنت،در وقايع سال‏413نوشته است:
«در آن سال بود که عالم بزرگ شيعه وفات نمود.او صاحب تاليفات فراوان وشيخ بزرگ اماميه،معروف به‏«مفيد»و«ابن المعلم‏»بود.او در علم کلام،فقه و جدل‏تبحر داشت و در مناظرات با هر صاحب عقيده شرکت مي‏جست و در تشکيلات‏آل بويه با جلالت و احترام زندگي مي‏کرد.» (مرآة الجنان يافعي)

اساتيد او:

مرحوم نوري در خاتمه مستدرک،50 تن از استادان مفيد را نام مي‏برد.البته‏تعداد آنها بيش از اينهاست.از معروف‏ترين آنان: ابن قولويه قمي، صدوق، ابن وليدقمي ، ابوغالب، ابن جنيد اسکافي، ابو علي صولي بصري، ابو عبد الله صفواني و... مي‏باشند.

شاگردان او:

تعداد کثيري از دانشجويان علوم اسلامي از مکتب پر فيض او بهره برده‏اند که‏سرآمد آنان سيد مرتضي علم الهدي، برادر سيد رضي،شيخ طوسي ، نجاشي، ابو الفتح‏کراچکي، ابويعلي جعفر بن سالار و عبد الغني از مفاخر شاگردان اويند...» (مکتب اسلام،سال اول،شماره‏3،مقاله دانشمند محترم علي دواني)

سال طلوع وغروب خورشيد دلها

نجاشي مي نويسد معظم له در روز 11 ذيقعده سال 336 يا 338 متولد شده و در شب جمعه سوم ماه مبارک رمضان سال 413 در سن 77 سالگي يا 75 سالگي درگذشته و در ميدان اشنان بغداد با آن بزرگي که داشته در عين حال به قدري شيعه و سني اجتماع کرده که جا براي نماز گزاردن نمانده و در آن روز سيد مرتضي علم الهدي بر جنازه او نماز گزارده و 80 هزار نفر بر پيکر پاک او نماز گزاردند آنگاه جنازه او را به مقابر قريش نقل داده و در پايين پاي حضرت موسي بن جعفر(عليه السلام) و نزديک قبر استادش ابن قولويه مدفون ساختند.
و گويند پس از آنکه نامبرده را به خاک سپردند حضرت ولي عصر(عجل الله تعالي فرجه) اين 3 بيت را به خط مبارک خود بر روي قبراو مرقوم نمود:
لا صـــوت النـاعي بـفقدک انـه
يـوم علـي آل الـرسول عـظيم
ان کنت قد غيبت في جدث الثري
فـالـعدل التـوحيد فــيک مـقيـم
والقــائـم المــهدي يــفرح لکـمـا
تليت عليک من الدروس علوم

منابع :

مکتب اسلام ش3
فقهاي نامدار شيعه ص 68 (بخشايشي)
پايگاه انتشار رايحه بوستان محمدي
حوزه ش 253
موعود

منبع: جام جم

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image