جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
زينب فوّاز پيشگام نهضت زنان در جهان اسلام
-(3 Body) 
زينب فوّاز پيشگام نهضت زنان در جهان اسلام
Visitor 408
Category: دنياي فن آوري

زينب فوّاز کيست؟

پيشگام نهضت زنان در جهان اسلام و نخستين زن مسلمان عرب که توانمندانه و با بلاغت و فصاحت کلام و نوشتار خود، خواهان حقوق زن و ارتقاي سطح علمي و موقعيت اجتماعي زنان شد.«فوّاز» نويسنده‏اي روشنفکر، اديبي دلير و شاعري نوپرداز و بديعه سرا بود.
وي از اهالي جبل عامل، زاده شهر تبنين در مصر در 1860 است.(1) وقتي ده ساله شد، به اسکندريه آمد و شروع به فراگيري خواندن و نوشتن نزد استاد محمد شبلي کرد. سپس نزد استاد حسن حسني پاشاطويراني، صاحب روزنامه النيل، علوم زبان عربي يعني صرف و بيان و عروض و تاريخ را آموخت. انشا و نحو را نزد استاد محي الدين نبهاني ياد گرفت. آن گاه به زادگاهش بازگشت. پس از چيرگي بر بسياري از معارف و دانش‏ها، به سرايش شعر رو آورد و به قدري خوب مي‏سرود و در شعر متبحّر بود که ديواني بزرگ داشت.
از جمله شعرهاي وي است:
للشرق فضلٌ في البرية إنّه
يأتي الوجود بکل حُسْن معجب
والغرب أظلم مايکون لأنّنا
نشقي بفرقة شمسنا في المغرب؛(2)
ميان آفريدگان، شرق از چنان فضيلت و برتري برخوردار است که هر نيکي شگفت آوري را در هستي و وجود نشان داده، اما غرب به آن اندازه تيره و تار است که حتي اگر خورشيد در آن جا آشکار شود، ما گمراه خواهيم شد و راه خود را نخواهيم جُست.
زينب در قلعه تبنين، از روستاهاي جبل عامل و تابع صيدا، ملازم و همراه زنان آل اسعد بود، به خصوص بانو فاطمه، دختر اسعد خليل که همسر علي بيگ اسعد، حاکم قلعه بود...بانو فاطمه تأثير ادبي به سزا و خوبي در شاعر بزرگ، زينب داشت و وي بهره بسياري از فاطمه برد.
زينب با مردي شکارچي که از اطرافيان«خليل بيگ» فرزند کوچک فاطمه، در شهر«طيّبه» بود، ازدواج کرد(3)، اما به سبب تفاوت بسيار فرهنگي ميان زينب و شوهرش، اين پيوند دوام چنداني نيافت. پس از اين زينب به دمشق رفت و در آن جا با اديب«نظمي» نويسنده دمشقي ازدواج کرد، اما دومين وصلت نيز به فرجام نرسيد و زينب با شخصي مصري که نظامي بود و«امير آلاي» نام داشت، پيمان زناشويي بست و به همراه وي عازم مصر شد. (4)
محيط فرهنگي مصر به زينب کمک کرد توانايي‏هاي علمي و مواهب خداداي‏اش را بروز داده، در روزنامه‏هاي مهم مصري، مقالاتي بنگارد که موجب آوازه و شهرت وي در نگارش و سرايش شعر شد. چنان که داستان‏هاي بلند و گزارش‏هاي تحليلي سياسي اجتماعي نوشت که بر آوازه او افزود. وي کتاب مهمي در شرح حال و زندگي نامه زنان مشهور جهان با عنوان«الدّر المنثور في طبقات رّبات الخدور»[=مرواريدهاي پراکنده، در شرح حال زنان پرده نشين[ نوشت که شهرتي فراگير و جهاني را برايش به ارمغان آورد. سرانجام«فوّاز» در ميانه ژانويه 1914 در قاهره درگذشت.(5)

نويسنده‏اي اديب و شاعري نوپرداز

ويژگي بانوي بزرگ و شعر بديعه سرا، نگارش و نويسندگي است، به آن اندازه که در هنر نگارش و سرايش شعر نامور و بسيار شهره است.
زينب فوّاز از نظر منتقدان مشهور چنين توصيف شده است:
تافته‏اي جدابافته و يگانه زمان، به رغم آن که در نوشته‏ها و آثار و شعرش کژي هايي داشت. در زمان خود، زني نبود که با وي رقابت کند و غير او در مصر، به نگارش و شعر و تأليف، شهرت نداشت، جز«عائشه تيموريه». در مصر آوازه و نام دو زن نويسنده شنيده مي‏شد: عائشه تيموريه و زينب فوّاز. (6)
شاعر ما در ادب نثر و شعر متمايز و شاخص بود. بسيار شعر سرود، تا آن اندازه که ديواني در خور گرد آورد. در نثر، مقالات بسياري در روزنامه‏ها و مجلات نوشت و منتشر کرد که نمايانگر مهارت و استادي و چيرگي‏اش در علوم ادبي است. کتابي با نام«الرسائل الزينبيه» در باره حقوق کامل زن و جايگاه والاي اجتماعي‏اش نگاشت، و توانمندانه خواهان حقوق زن بود و در خواست کرد مسئوليت‏هاي اقتصادي و سياسي و اداري و غير آن که به مردان واگذار مي‏شود، تماماً به زنان نيز داده شود.(7)
وي شاعر يگانه زمان خود و ملکه زنان همعصرش در نظم و نثر بود و شعرش اغلب رنگ و بوي اسلامي داشت.
عناوين نگاشته ‏هاي وي عبارت است از:
1. الرسائل الزينبيه، مجموعه مقالات و نگاشته‏ها که برخي شعر است و در روزنامه‏هاي مصر نوشت، سپس آنها را در يک اثر به همين عنوان گرد آورد. بيشتر بحث‏هاي اين کتاب، زنان و حقوق و جايگاه اجتماعي آنان است.
2. الدّر المنثور في طبقات ربّات الخدور، که به شرح حال نويسي زنان مشهور شرقي و غربي، چه پيشينيان و چه متأخران پرداخت. بهترين و حجيم‏ترين نگاشته وي اين اثر است، که در چاپخانه بزرگ الأميريه مصر در 1312 هجري چاپ شد. جمعي از اديبان، مرد و زن بر اين اثر، مقدمه و مطلب نوشته‏اند، مانند حسن حسني پاشاطويراني، صاحب امتياز روزنامه النيل و عائشه عصمت تيمور، شاعر مشهور مصري.
3. الملک کورش، داستاني بلند که محتوا و پيامي بسيار عالي دارد و به داستاني عشقي در برهه‏اي از زمان مي‏پردازد. در اين اثر زشتي و پلشتي پرستش آتش توسط مجوسيان به تصوير کشيده شده، بديع‏ترين توصيفات در حُسن عبادت خداي واحد و يگانه آورده شده است. نيز سقوط دولت مادّها و جايگزيني دولت پارس به جاي آن و چيرگي کورش پادشاه بر پارس و نينوا و بابل، سپس نابودي اين دو مملکت بزرگ و انحلال آن دو در فارس بيان شده است.
4. حُسن العواقب(غادة الزهرة) داستاني درباره بسياري از عادتها و سنّتهاي جبل عامل، به ويژه سنّت‏ها و باورهاي خانواده‏اي که مدتي در خدمت آنان بود. نويسنده، سرشت و عادات برخي از عشاير جبل عامل، در قرن گذشته را نشان داده، اينان را به شجاعت و شهامت توصيف مي‏کند.
5. کشف الإزار عن مخبئات الزار[=افشاي فريب‏هاي فالگيران] که داستان است.«زار» در عربي به گونه‏اي شعبده بازي پير زنان مصري فالگير گفته مي‏شود که دروغ است.
6. مدارک الکمال في تراجم الرجال[= اسناد کمال در شرح حال مردان]. اين اثر خطي(دست نويس) مانده و چاپ نشده است.
7. الجوهر النضيد في مآثر الملک الحميد. دست نويس .(8)

نشانه‏ هاي نهضت

با نگاهي گذرا به عنوان‏هاي آثار زينب فواز مي‏فهميم وي در روشنفکري و آگاهي فرهنگي و انديشه و ادب، سرآمد و پيشگام زنان مسلمان است، افزون بر اين که شخصيتي توانمند داشته، پاي بندي ديني وي ممتاز است. ارزش و بهاي اين بانو وقتي بيشتر مي‏شود که به ياد داشته باشيم وي در نيمه دوم قرن نوزدهم و در آغاز قرن بيستم مي‏زيست؛ در آن زمان به هيچ حقي از حقوق زنان عرب اعتنا نمي‏شد، حتي به عنوان انساني برابر با مرد در انسانيت، به وي احترام نمي‏گزاردند. اما آنچه اکنون بدان مي‏پردازيم، کوشش مهم وي در زمينه نهضت فراگير زنان است.
زينب فوّاز در نگاشته‏هايش در محورها و جوانب بسيار به بيان نقش زن در بنيان تمدن و حقوق طبيعي اش در آموزش و اشتغال(کار) مي‏پردازد و از سنت‏ها و باورهاي حاکم و موروثي که مانع ايفاي نقش زن و رسيدن به حقوقش شده، به شدت انتقاد مي‏کند. اين وضع زن را از ديگر حقوقش که با حقوق مردان در اغلب زمينه‏ها متفاوت نيست، محروم نموده است.
«فوّاز» سخنان آگاهانه و محکمي در نوشته‏هاي متعدد و در مناسبات مختلف گفته، در مهم‏ترين زمينه‏هاي مربوط به موضوع اظهار نظر کرده است. آنچه در پي به گونه گذرا مي‏آيد، نمونه‏اي از فعاليت‏هاي وي است.

حقوق کامل زن

زينب فواز، بانوي شاعر ما، پيشگام نهضت زنان در جهان اسلام براي دستيابي به حقوق کامل است. در زمان وي زنان هيچ حقي نداشتند. فوّاز شجاعانه با پشتوانه دليل و برهان و با صدايي رسا خواسته زنان را بيان کرده، مي‏نويسد:
هر خردمندي که در امور دنيا بنگرد، در مي‏يابد هر دو جنس(مرد و زن) در تمامي زمينه‏ها برابرند، اما عدم اهتمام و اعتنا به اين موضوع، نيز کوته فکري و تنگ نظري و سنت‏هاي جامعه، زنان را عقب نگه داشته است؛ گرچه تمام علل اين‏ها نيست. از بانوان بزرگ از زمان قديم تا روزگار ما تاريخ چيزي نقل و گزارش نمي‏کند. اکنون زنان، دانشمند و رئيس و داراي مسئوليت‏هاي مهم هستند. بنابراين تفاوت اينان با مردان چيست؟.
اين مطلب درستي است که با مصداق‏هاي زنده بيان شده، شايسته است همگي بدان توجه داشته، در تنگ نظري‏هاي خود درباره زن بازنگري کنند. زينب فوّاز مي‏گويد:
«زن غربي تمامي دانش‏هايي را که مردان مي‏آموزند، فرا گرفته است، چه فلسفه و حکمت و ورزش و چه هندسه و قانون و سياست، چرا که زن آفريده نشد که از خانه‏اش بيرون نرود، و گرنه فايده دانش هايي که مي‏آموزد چيست؟»
فوّاز مي‏پرسد: تفاوت زن شرقي با غربي چيست؟ فوّاز خواهان برابري زن با مرد است و آشکارا و شجاعانه حقوق زن را درخواست مي‏کند.
وي مي‏نويسد: خرد ورزي زن و مرد برابر است و هر دو عضو پيکره اجتماع اند و از يکديگر بي نياز نيستند. زن آفريده نشد که از منزل بيرون نرود و در کارهاي بيرون از خانه دخالت نکند و مسئوليتي جز اداره منزل و تربيت فرزندان نداشته باشد، تا بپنداريم اين، سنت الهي در آفرينش و رسم زمان از آغاز بوده است!
امروزه زن پا به بيرون از خانه گذاشته، در زمينه‏هاي مختلف کار مي‏کند، زيرا از شايستگي فکري و داده‏هاي الهي و توان عقلي و جمسي برخوردار است.
بدان اندازه که موجب شده در تمامي زمينه‏ها کار و کوشش کند. اکنون کوچه و بازار پر از زناني است که معامله و داد و ستد مي‏کنند و...بر مردان پيشي گرفته‏اند.(9)

شايستگي ‏هاي ذاتي زن

زينب فوّاز باشگفتي و ناباوري مي‏پرسد: چه چيز زن را از کار و دانش باز مي‏دارد؟ در حالي که وي انساني است که خدا بدو توان عقلي و بدني داده، قادر است نقش فعّالي در ساخت و تکامل زندگي داشته باشد.
فواز در جنبه ‏هاي نظري اين مطلب سخن گفته، به پرسش‏ها و ابهاماتي که اين باره است، توانمندانه پاسخ مي‏گويد. وي در يکي از نگاشته هايش مي‏نويسد:
زن مانند مرد، انسان است، داراي عقل کامل و فکري رسا و اعضايي برابر، که به شايستگي تدبير و چاره انديشي مي‏کند و ميان زمان و مکان تشخيص و تفاوت مي‏نهد. زنان بسياري بوده‏اند که بر مردان حکومت کرده، سياستمدار بوده‏اند و احکام صادر کرده‏اند و سپاه و لشگر را نظام داده‏اند و وارد جدال و معرکه‏هاي سخت شده، جنگ و جهاد کرده‏اند.ملکه هايي بوده که به بهترين وجه سياستمداري کرده، مملکت را اداره نموده‏اند، چنان که تاريخ از برخي نام برده، مانند: ملکه کلئوپاترا، ملکه زنوبيا، ملکه تدمر و يصابات(يمن). دخالت اينان در کارهاي، اختلالي در نظام طبيعت به وجود نياورده، خانه داري نادرستي نداشته‏اند، بلکه نظام خانواده آن گونه که بود، باقي مانده است.
وي به استناد گزارش‏هاي تاريخي از زنان عربي سخن گفته که در کارها و جنگ‏ها با مردان مشارکت و همراهي داشته، خطر کرده و در سختي‏ها و مشکلات وارد شده‏اند، افزون بر اين که همسر و مادر بوده و مردان بزرگي پرورش داده‏اند؛ مرداني که تمامي دنيا را تسخير کرده و زنان در کنارشان به آباداني دنيا و ساماندهي شايسته پرداخته‏اند.
اکنون زن در داخل و بيرون خانه به خوبي کار کرده، در زمينه‏هاي مختلف مشارکت دارد. گواه مطلب آن است که اگر مردان از خيابان‏هاي شهرهاي بزرگ، گذر کنند، محل‏هاي تجاري و فرهنگي و درماني را پر از زناني خواهند ديد که به تجارت و فروش صنايع دستي و محصولات خانگي عرضه ديگر خدمات چنان که شايسته است مي‏پردازند و همگي همسران و مادراني هستند که کارهاي منزل و بيرون را به بهترين وجه اداره مي‏کنند.
فوّاز در ادامه، مثال‏هاي ديگري زده، مي‏گويد: اگر به زنان فقير خودمان در مصر و اسکندريه و تمامي کشور بنگريم، مي‏بينيم توانايي انجام کارهاي مردان را دارند و برخي تاجر و صنعتگرند. بعضي نيز در امور ساخت و ساز، کارگرند و به کارهايي که از نظر مردان براي معشيت و گذران زندگي، مطلوب است مي‏پردازند. اگر به روستاها بنگريم، ملاحظه مي‏کنيم زنان راه خود را براي کار، همراه با مردان باز کرده‏اند و دشت‏ها و کشتزارها، به اندازه مردان پر از زنان است و همگي به خوبي مردان، کشت و داشت و برداشت مي‏کنند.
بنابراين هر خردمندي که به کارهاي دنيا بنگرد، هر دو جنس را برابر مي‏يابد. زن غربي در فراگيري دانش‏ها و يادگيري هر چه براي مردان لازم است، مثل علوم سياسي و تجاري و صنعتي و هر چه که دنيا بر آن مي‏چرخد، تفاوتي با مردان ندارد. در اين صورت چرا چنان که به تجارت و صنعت و ديگر امور مورد نياز در زندگي دنيوي مشغول است، به سياست و امور اجتماعي- فرهنگي نپردازد؟
وي سخنش را چنين پايان مي‏بَرَد: در هر حال تلاش زن براي پيشرفت، براي اين که به حقوقش برسد، گناه نيست، بلکه موجب افتخار و سربلندي خواهد بود و از وي سپاسگزاري خواهد شد که راه رهايي و رستگاري براي هم صنفانش را گشود.(10)

پايه ‏هاي تمدن

تمدنفقط به دست مردان و تنها در عصر جديد پايه گذاري نشد، بلکه نقش توانمند و بسيار زن در بيش‏تر ميدان‏ها و زمينه‏ها براي پيشبرد تمدن آشکار است. در طول تاريخ زن در اوج به وجود آوردن دوره‏هاي تمدن و پيشرفت بوده که براي اثبات بطلان توجيهاتي که براي بازدارندگي زن از اداي حق کاملش گفته مي‏شود، کافي است. تمدن بر پايه تکامل جنس بشر است، نه بر وانهادن نيمي از آن که زنان باشند.
براي تحقق بنيان تمدن، فوّاز با استناد به شعر:
دوائک فيک و ما تبصر
و داؤک منک و ماتشعر؛
درمانت به دست خود توست و نمي‏داني و دردت از خودت است و متوجه نيستي
[سال‏ها دل طلب جام جم از ما مي‏کرد/ وانچه داشت، زبيگانه تمنا مي‏کرد] مي‏گويد:
«اي خردمند! بينديش چگونه انساني که قد و قامت و تني کوچک و ناتوان دارد، در دانش و معلومات بزرگ است! در واقع ضعيف است، اما در تلاش و فعل، توانمند! رو به سختي‏ها مي‏آورد و با ذکاوت و تيز هوشي مشکلات را رام مي‏کند! و با همت بلند به طرف کار يورش برده، تمامي امور را قبضه مي‏کند و در دست مي‏گيرد.
به سبب تدبير شايسته و توان فکريش، تمامي موجودات در برابرش خاضع و فرمانبردارند و اگر در طلب مقصدش عزم داشته باشد، چيزي تصميمش را سست نمي‏کند و از دست يابي به مراد باز نمي‏دارد.
اگر عزم و جزم آدمي نبود، آباداني و شکوفايي نمي‏شد و نور علم و عرفان نمي‏تابيد و بيرق‏هاي پيشرفت بر افراشته نمي‏شد و بر فراز بادها به جنبش در نمي‏آمد و قصرهاي سر به آسمان کشيده و بناهاي فاخر ساخته نمي‏شد و پيشرفتي نبود... آدمي جز با عزم و فعاليت، از بلبشوي توحش بيرون نمي‏آيد و اختراعات و اکتشافات جز با دل به درياي متلاطم تاب و توان زدن و بر دوش کشيدن سنگيني و سختي کارهاي بزرگ، به دست نمي‏آيد. اگر ثبات عزم آدمي نبود، هر گژي خُوردي، او را از مقصد وا مي‏داشت و اندک مانعي، وي را از رسيدن به هدف باز مي‏داشت...
با اين بينش وي يکي از بهترين آثارش را نگاشت و پرده نشيني زن را رد نمود. اين اثر در پاسخ به خانم«هناءکوراني» نوشته شد. وي متعتقد بود: زن مي‏بايست فقط به کارهاي خانه بپردازد و هر خواسته‏اي جز اين، گام نهادن به بيرون از سرشت طبيعت و مخالف با نظام و ساماندهي الهي است.
زينب فوّاز با ناباوري چنين اعتقادي - آن هم توسط همجنسان خويش - پاسخ مي‏دهد: توانايي‏هاي زن بيش از آن است که فقط به اداره امور خانه و تربيت فرزندان بپردازد، زيرا به صورت طبيعي و غريزي و حتي در زمان توحّش و بربريت، هر زني مي‏توانست امور خانه را راه بُرده، فرزندانش را تربيت و آموزش دهد، بي آن که در اين باره، درسي خوانده و آموخته‏اي را فرا گرفته باشد. از اين رو وي افزون بر توانايي‏هاي فوق، شايستگي دارد دانش و فنون بياموزد.
فواز مي‏افزايد:
زناني را که در امور سياسي و کارهاي ديگر دخالت کرده، اظهار نظر و رأي مي‏کنند، تخطئه نمي‏نمايم و کارشان را درست مي‏دانم، زيرا تا وقتي قادرند افزون بر امور خانه و تربيت فرزند، به اموري بپردازند که مردان به آن اهتمام دارند، مانعي و محظوري براي همت گماشتن به کارهاي بيرون از خانه نيست، اگر چه در راه رسيدن به مقصود، غرض‏ها و سرزنش‏ها، مانع راهش شود و وي را از رسيدن به مراد باز دارد.
چنين خواسته‏اي توسط زن، تغيير نظام هستي و تبديل نواميس طبيعت و کاري غير عادي نيست، زيرا مقصود آن نيست که زنان جاي مردان را بگيرند يا مردان کاري را که طبيعت و غريزه بر عهده زنان گذاشته، انجام دهند. ما در شريعت و دين الهي يا در قوانين بشري، مطلبي نيافته‏ايم که زن را از ورود به صحنه‏هاي اجتماعي باز دارد و يا ناهمخوان با طبيعت و قوانين هستي باشد. زناني که تن به باورهايي دهند که اعتماد به خويش را از آنان بستاند و گوشه نشيني و بطالت و عمر را بيهوده گذارندن برگزينند، سزاور سرزنش بيشتري هستند تا مرداني که چنين باوري دارند و سخناني چنين مي‏گويند!

پايان سخن

زينب فواز در عمر خويش، دانش‏هاي بسياري آموخت و در روزنامه‏ها مقالاتي نگاشت، چنان کتاب هايي نوشت و شعر بسيار سرود.(11) وي به جاهاي مختلف(لبنان، شام و مصر) رفت و در زمينه‏هاي گوناگون خواهان حقوق زنان بود و آنچه را مي‏گفت و مي‏نوشت، رسا و بليغ و فصيح بود. وي را با زنان پيشگام و پيشرو غربي در جريانات فمنيستي( زنانه نگري) برابر مي‏دانند،(12) گر چه بايد اذعان داشت در همان حال پاي بند باورهاي ديني مثل حجاب بود.
«خير الدين زرکلي» شرح حال نويس معروف جهان عرب، او را بهترين زن در دين و تربيت توصيف کرده است.
زماني فوّاز به نشستي در شيکاگو، امريکا دعوت شد، اما به خاطر رعايت باورهاي ديني اش، از رفتن بدان جا سرباز زد. وي اختلاط و امتزاج ناسالم و افسار گسيخته مردان و زنان را در محافل عمومي نمي‏پسنديد و اعتقاد داشت: حضور در صحنه‏هاي اجتماعي و فعاليت‏هاي بيرون از خانه مي‏تواند در مجالسي ويژه زنان انجام شود. استناد وي به آيات 31 نور و 23 نساء بود که دستور مي‏داد:
زنان حفظ حجاب کرده، زينت و زيبايي خود را جز براي شوهران يا ديگر مَحرْمان آشکار نسازند و چنان رفتار و تظاهر نکنند که توجه مردان جلب شود.
فوّاز معتقد بود:
مسافرت زنان به جاهاي دور، همراه با مردان باشد، تا از سلامت و امنيت برخوردار باشند و در صورت نياز، مَحرمي به همراه داشته باشند تا نيازمند بيگانگان نشوند.

بزرگداشت، پس از صد سال

اکنون صد سال از نگارش نخستين اثر زينب فوّاز با نام«حسن العواقب» مي‏گذرد. مجامع و محافل فرهنگي لبنان، چندي پيش براي بزرگداشت ياد و خاطره وي و تجليل از اقدامات شايسته‏اش، نشستي با حضور نويسندگان، اديبان و چهره‏هاي فرهنگي جهان عرب برگزار کردند. در اين محفل، از زندگاني و فعاليت‏هاي ادبي فوّاز و آثار مهمي که درباره نهضت زنان پيشرو نوشت، سخن به ميان آمده، از وي قدرداني شد. اين نشست در جنوب لبنان و در نيمه دوم 1420هجري/ 1999ميلادي برگزار شد.(13)
بسيار شايسته است احزاب و تشکيلات زنان، به شناخت اين بانوي نوانديش و اصلاحگرا همت گماشته، آثار وي را بازشناسي کنند، تا تقديري از نقش فرهنگي و اجتماعي زن مسلمان شده، الگوي مناسبي از معاصران ارائه شود.

منابع

1- اعيان الشيعه ، 7/134؛ الاعلام، 3/67؛ معجم المؤلفين، 4/198-199؛ اعلام النساء، 2/82.
2- مجله العرفان، 8/445.
3- اعيان الشيعه، 7/43.
4- همان؛ الاعلام، 3/67.
5- همان.
6- مجله العرفان، 8/445؛ اعيان الشيعه، 7/43.
7- اعلام النساء، 2/84.
8- همان؛ اعيان الشيعه، 7/43؛ الاعلام، 3/67.
9- اعلام النساء، 2/86 - 87؛ الرسائل الزينبيه.
10- همان، 2/88-89.
11- اعيان الشيعه، 7/135.
12- مجله النور، ش 103، رمضان 1420/1999ميلادي

منبع: ماهنامه پيام زن

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image