ميرزا محمدحسين نائيني غروي از مراجع مجاهد، متفکر و نظريهپرداز سياسي ايران در قرن سيزدهم و چهاردهم هجري، فرزند ميرزا عبدالرحيم در سال 1277 ق/1240 ش در شهر نائين در خانوادهاي روحاني به دنيا آمد. وي پس از فراگيري مقدمات در هفده سالگي به اصفهان رفت. در سال 1303 ق بعد از نه سال کسب علم ازعالم اصفهاني جهت ادامه تحصيلات عازم عتبات عاليات شد. پس از توقف کوتاهي در نجف به سامره رفت و در محضر ميرزاي شيرازي، سيد اسماعيل صدر و سيد محمد فشارکي اصفهاني درس خواند. او از شاگردان فاضل و مقرب ميرزا بود و سمت «محرر» او را داشت. پس از درگذشت ميرزاي شيرازي به همراه سيد اسماعيل صدر به کربلا رفت و بعد از دو سال راهي نجف شد و در آنجا اقامت گزيد.1
نائيني پس از مرگ اساتيدش حوزه مستقل درس تشکيل داد و شاگردان زيادي در درسش خصوصاً اصول الفقه وي، شرکت ميکردند. ايشان بعد از رحلت ميرزاي شيرازي يکي از مراجع تقليد گرديد.2 آيتالله علاوه بر تدريس در جلسه علمي آخوند خراساني که در آن زمان از مراجع بزرگ شيعه به شمار ميرفت حاضر ميشد و در کمترين زمان از ياران و محرمان اسرار او گرديد.
به نوشته آقا بزرگ تهراني نائيني نزديکترين مشاور آخوند خراساني در جريان جنبش مشروطه (1324 ق) بود. وي در آن زمان در نجف پس از آخوند دومين شخصيت مشروطه خواه محسوب ميشد. با توجه به روابط ايشان با خراساني و اعتماد ويژه و نيز بينش سياسي وي گفته ميشد حتي متن تلگرافها و بيانيههاي عمومي آخوند و ديگر رهبران نهضت را پيرامون انقلاب مشروطيت او انشاء ميکرده است. در طي همين دوران بود که کتاب مهم و معروف خود تنبيه الامة و تنزيه الملّة را درباره مشروعيت مشروطيت به زبان فارسي تأليف نمود که از سوي آخوند خراساني و شيخ عبدالله مازندراني مورد تأييد و تقريظ قرار گرفت. (به عبارتي آنچه در تنبيه الامة آمده نه تنها بيان کننده ديدگاه نائيني است بلکه نشان دهنده موضع سياسي خراساني و مازندراني نيز هست).3 ميرزا در اين کتاب حاکميت اسلام ناب محمدي را با دليل و برهان قاطع اثبات کرده و پرده از چهر? حکومتهاي استبدادي برداشته است او زندگي در زير سلطه استبدادي را مساوي با برده بودن ميداند.
هنگامي که قواي روسيه و انگلستان وارد ايران شدند نائيني تصميم گرفت همراه آخوند و گروه کثيري از علماي عراق به کاظمين بيايند تا از آنجا رهسپار ايران شوند ولي ناگهان آخوند درگذشت. رحلت ايشان حرکت علما را به ايران تعطيل نکرد و پس از چند هفته در محرم 1330 به سوي کاظمين حرکت کردند و در آن شهر هيئتي تشکيل دادند. يکي از اعضاي اين هيئت نائيني بود. آنان سوگند ياد کردند که در اجراي هدف جنبش علما بر ضد بيگانگان وفادار و امين باشند. سرانجام فعاليت آنان باعث شد آرامش به کشور ايران باز گردد.
با شروع جنگ جهاني اول بخش وسيعي از خاک عراق به دست نيروهاي انگلستان اشغال شد، علماي شيعه عراق وارد صحنه شده عليه آنان حکم جهاد دادند. در اين ميان آيتالله نائيني همگام با ديگر علما عليه قواي خارجي دست به قيام زدند. در پي اين حرکت از سوي ملک فيصل به همراه ابوالحسن اصفهاني به ايران تبعيد شدند. آن دو مرجع بزرگوار با استقبال پرشور مردم ايران و علما و روحانيون به ويژه شيخ عبدالکريم حائري رئيس حوزه علميه قم قرار گرفتند. آنان به دعوت حائري در قم به تدريس پرداختند و گروه بسياري از فضلا در درس آنان شرکت ميکردند. ملک فيصل در اثر فشار مردم و علما مجبور به عذرخواهي از مراجع تبعيد شده گرديد و آن دو پس از يک سال دوري از حوزه نجف در سال 1342 ق بازگشتند.
ميرزاي نائيني با مقام والاي علمي، سياسي و معنوي خويش شاگردان فاضل و آگاهي را پرورش داد که هر يک محور فکري و علمي در جامعه شدند از جمله شيخ محمدعلي کاظمي خراساني، سيد محسن طباطبايي حکيم، سيد ابوالقاسم خوئي، سيد محمدحسين طباطبايي و ... . سرانجام آيتالله پس از عمري تلاش و خدمت در 26 جمادي الاولي سال 1355 به جوار رحمت ايزدي پيوست. پيکر ايشان در کنار مرحوم مطهر حضرت علي (ع) به خاک سپرده شد. مجالس ختم بسياري در عراق برپا گرديد و مرثيههاي متعددي در مرگ او سروده شد، اما در ايران به سبب اختناق رضاخاني و محدوديت شديد مذهبي مراسم ختم چشمگيري برپا نشد. از نائيني علاوه بر کتاب تنبيه الامة آثار ديگري به جاي مانده که ميتوان از آثار لباس مشکوک، وسيله النجاة، رساله لاضرر و ... نام برد.
پي نوشت :
1- محمدحسن رجبي، علماي مجاهد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1382، ص 504 ـ 505.
2- محمدحسين نائيني، تنبية الامه و تنزيه المله، مقدمه، ويرايش، شرح و تعليق روح الله حسينيان، تهران: مرکز اسناد و انقلاب اسلامي، 1386، ص 22.
3- محمدحسن رجبي، ص 504 ـ 505.
4- گلشن ابرار، ج2، قم: نشر معروف، 1382، ص 547 ـ 552.
منبع:http://www.iichs.org
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله