در نظام آفرينش و تداوم و بقاع آن، همه در کارند و مشغول انجام وظيفه مي باشند، و همه به دنبال هدفهاي تکاملي از قبل تعيين شده در حرکتند، حرکت و تلاش، هدفداري، و انجام وظيفه، در همه ي موجودات مشاهده مي شود. ( کل في فلک يسبحون) انبياء 33.
و انسان نيز از اين نظام هماهنگ و هدفدار جدا نمي تواند باشد، مسؤوليت، و هدفهاي ارزنده ي همواره او را بحرکت و تلاش، و انتخاب و انجام وظيفه، واميدارد، اگر همه در کارند او هم بايد کاري را و شغلي را انتخاب کند، و اگر همه دارند طبق يک طرح عمومي هماهنگ به امر پروردگار جهان انجام وظيفه مي کنند، او هم بايد در خط ايثار و فداکاري قدم بردارد.
همه از بهر تو سرگشته و فرمانبردار
شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبري
اول- اصل کار و هدفداري
دوم- نيازهاي مختلف و استعدادهاي گوناگون
اصل هدفداري و تلاش و کار مداوم گرچه در همه جا به چشم مي خورد اما واقعيت شگرف ديگري نيز همه ي عقلهاي بشري را به تحير واميدارد و آن کار هدفدار حکيمانه است، که خداي حکيم با الهام و راهنمائي لازم، هر موجودي را، به کار مخصوص بخود آشنا فرموده و ابزار و لوازم مورد نياز همان کار را فراهم کرده است تبارک الله احسن الخالقين، مختلف بودن نوع کارها و مسؤوليتها، ما را به حقيقت ديگري رهنمون مي شود، تا فلسفه ي آفرينش را به گونه ي ديگري دقيقتر و حساب شده بنگريم که نيازهاي مختلف و گوناگون را بدون کارهاي مختلف، نمي شود پاسخ مثبت داد و مي نگريم که خداي عالم حکيم براي رفع نيازهاي گوناگون، موجودات مختلف، با جسم و جان متفاوت، با ابراز و اعضاء گوناگون، آفريده است.
- استعدادهاي گوناگون.
- ذوق و سليقه هاي مختلف.
- عناصر و أشياء فراوان و متفاوت با خاصيت هاي گوناگون.
-ابزار و وسائل و اعضاء و جوارح متفاوت.
- روحيات و افکار متفاوت و مخالف هم.
- مسؤوليتهاي گوناگون همراه با کارهاي متناسب با آن.
در نتيجه به قانون زوجيت ( انا خلقناکم من ذکر و انثي) 13 حجرات در رابطه با واقعيت هاي ياد شده مطرح مي گردد، و خداي حکيم زن و مرد را با خصوصيات مختلف ( جسمي ) و ( رواني ) آفريد، و به هر کدام مسؤوليتي متناسب با ويژگي هاي ذاتي و فطري و اخلاقي اش بخشيد، که هر کدام از زن و مرد بايد کارهاي هماهنگ با ذوق و سليقه ي خداداي خويش انتخاب کند و همواره در خط انجام وظيفه باشد، در نتيجه اصل کار و هدفداري يک قانون عمومي، طبيعي و در انسانها يک اصل مسلم تکاملي است، که همه بايد کار کنند گرچه بين انسان و ساير موجودات در اصل کار و هدفداري، تفاوتهاي زيادي وجود دارد، مثلا انسان اختيار و انتخاب دارد که در اکثر پديده ها نيست، اما نوع و کيفيت کارها را تا حدودي ( طبيعت) و ( فطرت) خدادادي تقسيم کرده است، که اختيار و انتخاب در چهارچوب همان ضوابط و مقررات الهي است، مي بينيم زنان، وظيفه اي در دوران بارداري، و مراحل پس از زايمان و شيرخوارگي کودکان دارند که اين وظيفه را طبيعت و فطرت به عهده ي آنها گذ ارده است.
خوب در اين ايام گرفتارند، و محتاج به نيازمندي هاي زندگي، و از همه مهمتر محتاج به (سرپرستي) و (حفاظت) مي باشند که در اينجا وظيفه و مسؤوليت مردان مشخص مي شود، اگر زن مادر است و بايد رنج مادري را بکشد، مرد پدر است و بايد کفيل خرج زن و فرزند باشد و سرپرست خانواده. پس هر دو (مرد و زن) بايد کار کنند، اما کاري متناسب با طبيعت و مسؤوليت خويش، اگر زن مادر است و بايد مشکلات بچه داري را تحمل نمايد، خداوند به مادران و زنان همراه با ابزار و اعضاء لازم جسمي، ( احساسات قوي) و (غريزه مادري) و (عواطف گرم) و بي مانند عطا فرمود، که رمز اين تفاوتها رفع نيازمنديهاي گوناگون است، و اين يک اصل حياتي و سرنوشت سازي مي باشد، که فلسفه اجتماعي و نظام آفرينش چنين اقتضائي دارد.
سوم- ارزش هاي والاي کار مادران
حال که روشن شد همه در کارند، و انسان نيز بايد کاري را و شغلي را متناسب با خود انتخاب کند، به اهميت ويژگي کار و مسؤوليت مادران توجه کنيم آيا هيچ شغل و پستي قابل مقايسه با کار مادر است؟ آيا کاري با نوع و کيفيت کار مادران وجود دارد؟ اگر جواب منفي است به عظمت نقش زن و به ارزشهاي والاي «کار مادري» پي مي بريم درست است که مادران نيز شغلي دارند و مسؤوليتي به ( نام تربيت فرزند) را به عهده گرفتند و کاري بر اساس فطرت و طبيعت زنانه شان انتخاب نمودند، اما آيا اين انتخاب با ديگر انتخابهاي موجود و شغل ها و کارهاي ديگري که انسانها انجام مي دهند، قابل مقايسه است؟ هرگز! در هيچ مسؤوليت و کاري مانند مسؤوليت مادري اين همه ارزشهاي والا نهفته نيست که به بعضي از آنان اشاره مي شود.
1- تأمين جان و حق حيات: در تمام کارها و مراکز کارگري تأمين جان کارگر مطرح است اگر جان و سلامت کارگر در کاري، يا کارگاهي، مورد تهديد باشد آن کار را انتخاب نمي کند، و در صورت انتخاب استعفاء مي نويسد، خوب، آيا در کار مادران، و انتخاب فرزند، تأمين جاني وجود دارد؟ چه کسي و کدام طبيبي مي تواند 100% تأمين جاني و سلامت از خطرات را براي مادري تضمين نمايد، آيا مادران در کاري که انتخاب کرده اند تأمين جاني دارند؟ آنها که در هر ناله ي در هنگامه ي زايمان مرگ خويش را مي نگرند چه چيزي مي تواند آن همه ايثارگريهاي مادران را جبران کند از اين رو رسول خدا ( صلي الله عليه و آله) مي فرمودند ( زني که باردار مي شود و تحمل مشکلات مي کند، و تا زايمان و پس از آن مانند مجاهدي است که در ميدان جنگ، جهاد مي نمايد) (1)
2- سلامت و تندرستي: در تمام کارهاي بشري، و کارگاهها مسأله اول سلامت و تندرستي کارگران مي باشد، که اگر کارگري از سلامت و صحت برخوردار نباشد نمي تواند کار کند، با طراوت و شاداب باشد، و هيچ کارگري حاضر نيست کار بدون سلامت را انتخاب نمايد، جز بيچاره مادر که کار مادري را همراه با درد و رنج و ضعف و بيماري و انواع ناراحتي هاي دوران بارداري، و خطرات هنگام زايمان، و خونريزي هاي شديد، و مشکلات پس از آن و شب زنده داريهاي خطرناک، و طاقت فرساي دوران شيرخوارگي کودک، و هزاران مشکل ديگر... انتخاب مي کند و بر اين انتخاب نيز به خود مي بالد، و همراه با اين همه درد و رنج و مصيبت با لبخندهاي مادرانه کودک را در آغوش مي فشرد، و انجام وظيفه مي کند، آيا هيچ انساني کاري را با اين همه خطرات و مشکلات انتخاب مي نمايد؟
3- اصل استراحت: انسانها با توجه به اصل استراحت، کاري را انتخاب مي کنند، اگر کارگر استراحت کافي نداشته باشد، از توان کاري نامطلوبي برخوردار است، و هيچ کارگري بدون استراحت لازم، و يا با در خطر قرار گرفتن اصل استراحت، کاري را انتخاب نمي کند، اما زنان و مادران با يقين به عدم استراحت لازم، و در خطر قرار گرفتن اصل استراحت، کار مادري را انتخاب مي کنند و پس از انتخاب و بارداري، تا دوره ي نوجواني، آنچه که وجود ندارد استراحت براي مادر است، اينجاست که روح ايثارگري و فداکاري مادران، همانند ندارد و تنها خدا مي تواند پاداش رنج مداوم مادران را در بهشت عطا فرمايند. ( الجنه تحت اقدام امهات)
4- رفاه و تأمين مسائل ايمني:
تأمين مسائل ايمني و رفاه يکي از مسائل مهم کارگران و انتخاب کار است، اگر کارگري بداند در فلان کارگاه يا فلان مرکز کارگري، مسائل ايمني و رفاه تأمين نمي شود، بلکه در خطر است، آن کار را انتخاب نمي کند، و به سراغش نمي رود، در صورتي که مادر، اين سمبل فداکاري و ايثار، با يقين به خطرات و عدم وجود رفاه و تأمين مسائل ايمني، کودک را، فرزند را، انسان را، انتخاب مي کند، تا انسانيت و انسان بماند و زندگي تداوم يابد و در اين راه، همه ي مشکلات و خطرات را به جان مي خرد، مادر، اين فرشته ي هميشه در کار و پيکار حاضر مي شود، خود را فدا کند و از خود چشم بپوشد، اما در اين انتخاب پر خطر چه کسي سلامتي مادر را تضمين مي کند؟ چه مقام مسؤولي مي تواند رفاه و استراحت زن باردار را تأمين نمايد؟ و کدام متخصص کار کشته اي مي تواند، مسائل ايمني را در کار مادر رعايت کند؟ مادر است و اين همه دردها، و رنج ها، ايثارگري ها، و خود گذشتگي ها، که درود خدا بر او باد، با توجه به مسائل مهم ياد شده مي دانيم که کار مادر قابل مقايسه با هيچ کار و انجام وظيفه اي نمي تواند باشد
چهارم- اهميت نقش مادران در تربيت کودک
پس از مطرح شدن کار مادر، و ذکر واقعيتهاي مهم و سرنوشت ساز شغل مادري، به ابعاد مختلف و ارزشهاي مهم اين وظيفه الهي، انساني، بپردازيم، تا روشن شود، که مادر شدن و انتخاب کار مادري، اين قدرها هم آسان نيست، و قابل مقايسه با هيچ شغل و پست و کاري نمي باشد گرچه يادآوري و نقد و بررسي ارزشهاي مهم مادري به چندين جلد کتاب و صدها مقاله و شعر نيازمند است، اما در اين سري درسها (هم به قدر تشنگي بايد چشيد) به بعضي از آنها اشاره مي کنيم.
- در همه ي کارها انسان با ماشين سر و کار دارد و مادر در شغل مادري با انسان کار مي کند، و انسان مي سازد، که آينده و تکامل و ترقي و اصالت و انسانيت، همه و همه، به مادر و نوع تربيت او مربوط مي شود، در برخورد با ماشين، اگر هم استهلاک مطرح باشد مهم نيست، ماشين، ماشين، است بدي و خوبي صفات و روحيات انسان به ماشين منتقل نمي گردد، اما مادر با کودک اين انسان تازه بدوران رسيده تماس دارد، که اخلاق و صفات مادر به او منتقل مي گردد( که در درسهاي گذشته توضيح داده شد).
- هيچ کارگري نسبت به آينده هاي دور و تداوم کار، مسؤوليت ندارد او مسؤول کار خويش در يک زمان مشخص است، در آينده هاي دور چه خواهد شد به او مربوط نيست، اما در کار مادر و تربيت کودک، انسانيت انسان مطرح است، که آينده ساز است، پس آينده هاي دور به مادران باتجربه نيازمند است، تا چه کودکي، و چه انساني، را به جامعه عرضه خواهد کرد، هم آينده هاي دور به مادران مربوط مي شود، و هم آينده ي فرزندان، هم زشتي و زيبايي فرزندان به مادر برمي گردد، و هم صفات رواني و اخلاقي آنان، پس بايد گفت مادران با يک دست گهواره را مي جنبانند و با دست ديگر چرخ نظام جوامع بشري را مي گردانند.
- تحولات اجتماعي و حرکتهاي تاريخ ساز، ترقي و تکامل، عقب ماندگي و رکود، همه و همه به نوع و طرز کار مادران بستگي دارد اين فاطمه عليها السلام بود که حسين (عليه السلام ) و زينب ( عليها السلام) را به جامعه بشري عرضه فرمود تا حماسه ي عاشوراء شکل گرفت، و الگوي نهضت هاي رهائي بخش انسانهاي ستمديده ي زمين شد.
- همه مشاغل فرهنگي، و مسؤوليتهاي تربيتي، در مراحل بعد از تربيت خانوادگي، مطرح مي شوند، اما نقش مادر (شغل مادري) در مراحل آغازين تربيت است، مادر بايد انسان بسازد و تحويل مدرسه ي و مراکز تربيتي و فرهنگي دهد، که اگر قدم اول ناموفق و ناسالم باشد، در مراحل بعدي تربيت چندان موفق نخواهند شد.
- مادر با کودکش تنها رابطه ي غذائي و جسمي ندارد، که خصوصيات روحي مادر نيز در کودک اثر مي گذارد، پرورش روحي و عاطفي کودک، تنها به مادر بستگي دارد، و کودک همراه با شير خوردن و تغذيه شدن، خصوصيات رواني و اخلاقي و معنوي مادر را نيز کسب مي کند.
( در مباحث گذشته تأثير حالات رواني و تغذيه مادر را در کودک بيان کرديم)
- براي تداوم حيات انساني، تنها مادر مي تواند دخالت کند، ازدواج نمايد، باردار شود، و انسانهاي خوب و سالم تحويل جوامع بشري نمايد، و براي اين مسؤوليت، خداوند بزرگ از نظر جسم( ابزار و اعضاء زنانه، حالات فيزيکي لازم) و از نظر روح ( غريزه ي مادري، احساسات قوي، عواطف بسيار حساس) به مادران عطاء فرمود، گرچه بعضي از دانشمندان مغرور خواستند بگويند، مادرجايگزين دارد و به سراغ رحم مصنوعي رفتند، اما ديري نپائيد که به عجز و نقص دانش خود اعتراف نموده و سر تعظيم در برابر نظام احسن الهي فرمود آوردند، و آن پرفسور ايتاليائي، که نطفه اي را در داخل دستگاه رحم مصنوعي پرورش مي داد، روز 29 اين اقدام را متوقف نمود زيرا گفت، اگر رشد جنين به همين وضع ادامه مي يافت ممکن بود اين جنين تبديل به غولي شود، و ما هنوز به اسرار آفرينش آگاهي لازم نداريم (2)
- اهميت و ارزش ديگر شغل مادري اين است، که مادر همراه با شيردادن و رابطه ي مادرانه، در او ايجاد عادت مي کند، و مي دانيم اگر عادتهاي خوب و لازم در کودکان ايجاد گردد، رستگاري و سعادتشان بيمه خواهد شد، و اگر از روي جهل و ناداني عادات بدي را در کودک بوجود آورد، به اين زودي ها نمي توان آن را عوض کرد و به صداقت و سلامت اخلاقي کشاند.
- از نظر تربيت انسان کامل، هيچ گونه راه حل ديگري و جايگزين مطمئني غير از مادر وجود ندارد، چه کسي مي تواند کودک را تربيت کند، و جسم و جانش را تغذيه نمايد؟ آيا لبخندهاي پرستار در پرورشگاهها مي تواند جاي لبخندهاي شيرين معني دار مادر را بگيرد؟
دکتر الکسيس کارل مي گويد تعليم و تربيت کودک مراقبت دائمي مي خواهد که جز به وسيله مادر و پدر تأمين نمي شود، زيرا مادران از آغاز زندگي، خصائص بدني و رواني و استعدادهاي کودک را شناخته، و مي توانند پرورش دهند (3) و اين است رمز جاودانه بودن مادر که به قول امام امت ( مرد از دامن زن به معراج مي رود) و اين افتخار مادران را بس است که همه انبياء و اولياء و رادمرادان تاريخ همه و همه در دامن مادران رشد کردند و تربيت شده اند و اين مادرانند که مربي اوليه ي أنبياء و پاکان بشريتند. شخصي خدمت رسول خدا آمد و گفت يا رسول الله به چه کسي نيکي کنم؟ فرمود ( به مادرت) گفت، پس از آن به چه کسي نيکي کنم؟ فرمود ( به مادرت) بار سوم پرسيد پس از آن به چه کسي نيکي نمايم؟ فرمود ( به پدرت) ( جاء رجل الي النبي (ص) فقال يا رسول الله، من ابر قال امک قال ثم من؟ قال امک قال ثم من؟ قال اباک ) (4) و قرآن کريم در رابطه با عظمت کار مادر و پدر و ارزشهاي معنويشان فرمود: و قضي ربک الا تعبدوا الا اياه و بالوالدين احسانا اما يبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف و لا تنهر هما و قل لهما قولا کريما. 22 اسراء
( و خداي تو حکم کرده است که جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيکوئي کنيد و چنانچه يکي از آن دو يا هر دو پير و سالخورده شوند زنهار کلمه اي که رنجيده خاطر شوند، مگوئيد، و کمترين آزار به آنها مرسانيد و با ايشان با اکرام و احترام سخن بگوئيد) مي بينيم که احسان و اطاعت به پدر و مادر را پس از پرستش خدا و ايمان به الله، ذکر فرمود آنگاه مي فرمايد: و اخفض لهما جناح الذل من الرحمه و قل رب ارحمهما کما ربياني صغيرا 23 اسراء
( و همواره پر و بال خود را به عنوان تواضع و تکريم با کمال مهرباني در نزدشان بگستران و بگو پروردگارا چنانکه پدر و مادر مرا از کودکي به مهرباني پرورش دادند، تو هم در حق آنها، رحمت و مهرباني فرما).
پي نوشت ها:
1. مکارم اخلاق ج 1 ص 268.
2. روزنامه اطلاعات شماره10411
3. انسان موجود ناشناخته ص 260
4. تفسير نورالثقلين ج 3 ص 152 و اصول کافي ج 3 ص 233.
منبع: کتاب مسئوليت تربيت
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله