جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
فوتبال و ضايعات مغزي
-(2 Body) 
فوتبال و ضايعات مغزي
Visitor 440
Category: دنياي فن آوري
فوتبال و ضايعات مغزي فوتبال و ضايعات مغزي
فيفا اخيراً تحقيقات جامعي را در مورد سر و ضايعات مغزي و نيز ارتباط آن با فوتبال و سلامت بازيکنان انجام داده است. دانستن اين موضوع براي فوتباليست ها و به ويژه بازيکنان سرزن يا به قولي « سرطلايي » بسيار مهم است...
تيم کميته پزشکي فيفا F-MARC متشکل ازپروفسور يري ووراک ، پروفسور توني گراف با ومن و دکتر آستريد جونگ از کلينيک شولتس در زوريخ با همکاري پروفسور دکتر کارن جانستون جراح مغز و اعصاب و استاد دانشگاه " مک گيل " مونترآل ( کانادا)
فيفا اخيراً تحقيقات جامعي را در مورد سر و ضايعات مغزي و نيز ارتباط آن با فوتبال و سلامت بازيکنان انجام داده است. دانستن اين موضوع براي فوتباليست ها و به ويژه بازيکنان سرزن يا به قولي « سرطلايي » بسيار مهم است. عدم رعايت اصول سرزني که مطمئناً در آينده و در مبحث جداگانه اي به آن خواهيم پرداخت به مرور باعث آسيب ديدگي و تخريب بافت سربرال يا مغزي مي شود . اين مسئله موجبات نگراني مسئولان فيفا را برانگيخته است. اين تحقيق از سال 98 و در جام جهاني مردان شروع شده و در طول تحقيقات ، هر دو طيف بازيکنان زن و مرد در گروه هاي مختلف سني مورد بررسي قرار گرفتند. در روند اين بررسي ها حدوداً 10155 ساعت بازي مربوط به 398 مسابقه مختلف مد نظر قرار گرفته است .
اولين اطلاعات آماري ارقامي در اين مورد در اولين کنفرانس بين المللي آسيب ديدگي در ورزش که در شهر وين اتريش در نوامبر 2001 برگزار گرديد ارائه شد .
اين سمينار با همکاري فيفا ، IOC ) کميته بين المللي المپيک ) و IIHF ) فدراسيون بين المللي هاکي روي يخ ) انجام شد . بر طبق نتايج اعلام شده کمترين مصدوميت در رقابت ها مربوط به جام جهاني زنان 1999 با 39 مصدوميت در هر 1000 ساعت بازي بوده است. اين در حالي است که بيشترين رقم مربوط به جام جهاني جوانان 2001 ( 143 مورد ) و جام جهاني فوتسال 2000 ( 190 مورد ) بوده است.
مصدوميت هاي مربوط به سر در تمام مسابقات مذکور ( 127 مورد ) در حدود 15 درصد کل مصدوميتها بوده است و در کل اين تعداد ، 14 مورد اعلام شد که مطابق با 4/ 1 درصد در هر 1000 ساعت بازي بوده است. آنچه در اين ميان جاي بحث دارد اين است که اين مصدوميت غالباً در برخورد سر با بازيکن ديگر اتفاق افتاده و به خاطر هد زدن به توپ نبوده است. اين نگراني ها وقتي بيشتر شد که نتيجه چنين برخوردهايي را تخريب مسلم بافت مغزي دانستند. خوشبختانه تعداد چنين مصدوميت هايي زياد نيست و معمولاً پس از برخورد شديد سرِ دو بازيکن يا آرنج به سر اتفاق مي افتد و باعث آسيب ديدگي بافت سطحي و جداره مغز مي شود.
معمولترين آسيب ديدگي هاي مغزي نتيجه برخوردهاي شديد است و درصد آسيب اين به قولي تصادم ها در ورزش ( CISG) بستگي به محل برخورد دارد. به طور کلي ازاصلي ترين مشکلات به وجود آمده پس از آسيب ديدگي مغز مي توان به از دست دادن حافظه يا امنزيا ( Amnesia) اشاره کرد و اثرات اين عارضه مي تواند شدت و وخامت آسيب ديدگي را تعيين کند.

? آثار و علائم برخورد شديد

هر يک از علائمي که در ادامه به آن اشاره خواهيم کرد مي تواند تأييد کننده برخورد و آسيب ديدگي مغزي باشد و پزشک يا مربي در اين هنگام بايد يک سري تمهيدات ابتدايي را انجام دهد. توجه داشته باشيد در اين حالت امکان دارد بازيکن ، هوشياري خود را حفظ کرده باشد .

? مسائل تعيين کننده

عدم آگاهي از اتفاق ، رقيب ، نتيجه ي بازي ، زمان ، روز و مکان ، گيجي ، از دست دادن حافظه واز دست دادن هوشياري.

? نشانه هاي واضح وتيپيک Typical Symptoms

سردرد، سرگيجه، تهوع ، لرزش ، عدم تعادل ، سياهي رفتن چشم، خيره شدن چشم يا گيجي ، به ياد نياوردن يا نشناختن ، احساس برق زدگي چشم ، صدا کردن گوشها و دو بيني . ساير علايم مثل خواب آلودگي ، خواب سنگين، احساس کندي و خستگي مفرط نشان بروز آسيب هاي مغزي و يا مشکلاتي است که حل نشده است.

? علائم فيزيکي Physical signs

اين علائم ممکن است در حين معاينه بازيکن مشخص شود. از دست دادن هوشياري ، آسيب ديدگي بافت محل ضربه خورده ، تشنج شديد ، حمله ناگهاني مغزي ، راه رفتن غير طبيعي ، اختلال و بي تعادلي بدون حرکت اعضاي بدن ، از دست دادن تعادل ، تأخير بسيار در پاسخ به سؤالات يا تعقيب مسائل ، ترسو بودن ، عدم توانايي تمرکز ، بروز رفتار غير مناسب و غير طبيعي و بالاخره کاهش مشخص توانايي بازي.
پزشک يا مسئول امور پزشکي تيم بايد با تستهاي مختلف شناسايي و تشخيص آسيب ديدگي مغز بازيکنان در شرايط اضطراري آشنا باشد . از جمله اينها بايد به تست هاي نروفيزيولوژيک اشاره کرد. ( به عنوان مثال تست هاي عملکرد حافظه و تمرکز ) . البته آزمايش هاي سريع و کوتاه توصيه شده نمي تواند اهميت و اطمينان تست هاي نروفيزيولوژيک را داشته باشد.
آزمايش هاي نروفيزيولوژيک يکي از اصلي ترين مراحل ارزيابي بروز آسيب ديدگي است که در تشخيص و انجام کمکهاي لازم در بازيکن بسيار مؤثر است. براي بالا بردن کيفيت و نتيجه گيري از اين تستها ، ابتدا بايد يک تست پايه انجام شود. ( تفاوت قدرت و توانايي يک بازيکن آماده در قبل و بعد از چنين آسيب ديدگي هايي کامل مشخص مي شود. )
عکسبرداري بافتهاي مغزي – عصبي مثل MRI و CT اسکن در چنين مواردي کاملاً تعيين کننده است و مورد توجه قرار مي گيرد. ديگر روش تشخيص بررسي و آناليز بيوشيمي سرمهايي مثل SIOOB پس از آسيب مغزي مهم است. مطالعات ژنتيک نيز در تشخيص ضربه مغزي قابل استفاده است.

? بازي با ترديد ممنوع !

هنوز در مورد اين که چه زماني بازيکن به طور کامل از آسيب مغزي بهبود يافته و مي تواند به ميدان بازگردد راهکارهاي تشخيصي يا دستورهاي مشخصي منتشر نشده ، اما پزشک تيم بايد شخصاً مواردي را که بر طبق آن نبايد به بازيکن اجازه حضور در بازي يا تمرينات را بدهد مدنظر داشته باشد. با اين همه ، اگر يک بازيکن هر يک از نشانه ها يا علايم آسيب يا ضربه مغزي را نشان داد، موارد زير لازم الاجرا خواهد بود.
1) به بازيکن نبايد اجازه داده که تمرين يا مسابقه آن روز را ادامه دهد.
2) بازيکن را تنها گذاشت و بايد از او مراقبت کرد تا عارضه احتمالي شناسايي شود.
3) بازيکن بايد از نظر پزشکي مورد معاينه قرار بگيرد.
4) بازگشت به ميدان بايد پس از انجام مراحل و معاينات دقيق صورت بگيرد.
در صورت وجود علايم مشخص ، بازيکن حق بازگشت به ميدان را نخواهد داشت. اين علايم با عبارت « وقتي مشکوک است او را بيرون بگذاريد» معرفي مي شود.
بازگشت بازيکن پس از برخورد شديد پس از مراحل زير ممکن خواهد بود:
1) مدتي استراحت مطلق و عدم وجود نشانه هاي عارضه و صدمه ديدگي . البته مورد دو بايد انجام شود.
2) تمرينات سبک هوازي مانند را ه رفتن يا کار با دوچرخه ثابت .
3) تمرينات ويژه ورزشي ( مثل اسکيت در هاکي يا دويدن در فوتبال ) .
4) تمرينات روزمره بدون برخورد با بازيکنان و بصورت انفرادي .
5) تمرينات کامل پس از تأييد کامل کادر پزشکي .
6) حضور در مسابقات .
توجه داشته باشيد در اين مراحل پشت سرهم ، بازيکن وقتي اجازه آغاز مرحله بعدي را خواهد داشت که در مرحله قبلي بدون هيچ علامت يا مشکل خاصي کار خود را دنبال کرده باشد. در صورتي که هر يک از علايم بعد از ضربه بروز کند، بايد بازيکن را بلافاصله به مرحله قبلي بازگرداند . توجه داشته باشيد که پس از يک روز، او آمادگي رفتن به مرحله جلوتر را داشته باشد .

? پيشگيري و آگاهي

رعايت بازي جوانمردانه و تأکيد داوران بر اجراي قوانين بازي ، دو عامل مهم در کاهش و پيشگيري صدمات و آسيب مغزي است. به ويژه اين که داوران بايد با جديت با ضربات آرنج که متأسفانه اين روزها در فوتبال زياد از آن استفاده مي شود با کارت زرد و قرمز برخورد کنند چرا که اين ضربات مي تواند سبب آسيب ديدگي هاي جدي در نواحي مختلف بدن از جمله سر شود.
چند راهکار وابسته به هم براي به حداقل رساندن آسيب هاي مغزي در فوتبال توصيه شده است. شايد در آينده کلاه هاي محافظ خاصي براي بازيکنان فوتبال ساخته شود. با اين وسيله تحقيقاً مي توان درصد زيادي از بروز صدمات مغزي جلوگيري کرد. البته تاکنون هيچ محافظ قابل استفاده و مورد تأييدي براي کمک به اين مسئله ساخته نشده است.
البته کارشناسان معتقد هستند استفاده از پوشش محافظ ممکن است با استقبال بازيکنان فوتبال روبرو نشود چون بر عملکرد آنها تأثير خواهد داشت و حتي ممکن است ريسک آسيب ديدگي سر و مغز افزايش يابد.
برخوردهاي ورزشي ممکن است نتايجي چون آسيب هاي جدي نورولوژيک ( عصبي) ، حافظه اي و سايکوسوشال ( رواني) در بر داشته باشد و حتي مي تواند سرنوشت بازيگري و حتي زندگي يک بازيکن را تغيير دهد.
اين حقيقت ، اين نياز را طلب مي کند که داوران بايد آموزش هاي ويژه اي ببينند و و قوانين فوتبال بايد براي مقابله با خشونت و حفظ سلامت بازيکنان قاطعانه باشد.
مراقبت هاي ويژه از بازيکنان آسيب ديده از ناحيه سر و مغز تا زمان بازگشت دوباره به ميدان ، يکي از مباحث عمده و مهم پزشکي – ورزشي است . به هر حال موارد مشکوک از علايم مشخصه ارزيابي و شدت آن مشخص مي شود.
پزشکان ورزشي و ديگر مسئولان پاسخگو در مورد امور پزشکي بايد رابطه نزديکي با بازيکنان داشته باشند و در مواقع لزوم بتوانند به سرعت وارد عمل شوند. مربيان نيز از مسائل بازيکنان به دور نيستند چون مسئوليت بازي و آمادگي بازيکنان بر عهده آنهاست. در مجموع ، هر فردي که نگران سلامتي خود و اطرافيانش است بايد در مورد مصدوميت هاي مختلف و از جمله برخوردهاي سر ، اين اطلاعات را داشته باشد. در صورتي که مربي در برخوردهاي شديد سر بازيکنان از بيرون آوردن وي از زمين خودداري کند شايد مدتي بعد بازيکن دچار حمله مغزي شده و به دليل عدم مراقبتها و تمهيدات لازم دچار مشکل شود و مسلماً علت اصلي اين اهمال نداشتن اطلاع کافي از چنين ضايعات و آسيب هايي است و امکان دارد بعدها مسئوليت هر گونه حادثه اي را متوجه خود ببيند. برخوردهاي سر به عنوان يکي از پيچيده ترين عارضه ها و آسيب هايي که مغز را تحت تأثير قرار مي دهد در علم آسيب شناسي ( پاتو فيزيولوژي ) معرفي شده است چرا که حاصل ضربه هاي بيو مکانيک شديد است.
در پايان اين مقاله اشاره اي به چند عامل معمولي که البته قسمتي از عوامل به وجود آوردن آسيبهاي پاتولوژيک ، کلينيکي و بيومکانيکي مغزي هستند را عنوان مي کنيم.
1) آسيب مغزي ممکن است به دليل يک ضربه مستقيم به سر، صورت ، گردن و قسمتهاي ديگر بدن که به مغز پيام مي فرستد به وجود بيايد.
2) آسيب مغزي معمول مي تواند در نتيجه يک شوک کوتاه مدت و سريع به عملکرد بافت عصبي که معمولاً به طور ناگهاني حل مي شود، باشد.
3) آسيب مغزي در اثر سندروم هاي کلينيکي است که ممکن است از دست دادن هوشياري را به همراه داشته يا نداشته باشد. علايم کلينيکي و مربوط به هوشياري شديد معمولاً با عوارض بعدي نيز همراه است.
4) آسيب مغزي معمولاً با بررسي ها ، عکسبرداري از سلولها و بافت عصبي ، دقيق تر شناسايي مي شود.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image