گرچه اکثر ما نيازهاي خود را به طور کامل ميدانيم، ولي متأسفانه اغلب گمان ميکنيم ديگران، به خصوص همسرمان نيز همين نيازها را دارد و از او انتظار داريم آنچه را که ما ميپسنديم، بپسندد و آن گونه که ما فکر ميکنيم، بينديشد.
در معماري زندگي مشترک آشنايي «آغاز»، شناخت «پيشرفت»، و ازدواج «کاميابي» محسوب ميشود، اما با هم خوشبخت بودن و احساس رضايت از يکديگر هدف نهايي زوجين در ازدواج موفق است که براي دستيابي به اين هدف ارزشمند، بايد نيازهاي عاطفي و مهمتر از آن تفاوتهاي فردي يکديگر را بشناسيم و به آنها احترام بگذاريم.
به اعتقاد روانشناسان، همه افراد به لحاظ شخصيتي يک سري تفاوتهايي با يکديگر دارند که برخي از اين تفاوتها به دليل جنسيت افراد ميباشد، اما اين مسأله به معناي فاصله انداختن و جدا کردن نيست، بلکه در سايه با هم بودن ميتوانند ما را به کمال و آسايش برسانند. البته مشروط بر آن که آنها را بشناسيم تا درصدد رشد و تکامل يکديگر برآييم.
فرصتِهاي شيريني که نبايد از دست داد
گرچه اکثر ما نيازهاي خود را به طور کامل ميدانيم، ولي متأسفانه اغلب گمان ميکنيم ديگران، به خصوص همسرمان نيز همين نيازها را دارد و از او انتظار داريم آنچه را که ما ميپسنديم، بپسندد و آن گونه که ما فکر ميکنيم، بينديشد.
در اين ميان خيلي از ما تصور ميکنيم اگر همسرمان دوستمان دارد، بايد به همان گونه که ما با او رفتار ميکنيم، با ما رفتار کند، ولي اين را نميدانيم که چنين طرز تفکري موجب ميشود تا فرصتهاي شيريني که ميتوانيم در صورت با هم بودن خلق کنيم را از دست بدهيم، زيرا نميدانيم با وجود شباهتهاي موجود، تفاوتهايي از نظر جنسيتي با هم داريم. پس بهتر است در مورد اين تفاوتها و نيازهاي مرتبط با آن به طور واضح و روشن صحبت کنيم تا در سايه شناخت آنها به رضايت خاطر و آسودگي خيال برسيم.
زن خواهان احترام است و مرد طالب تشکر
وقتي مرد به گونه اي با همسرش رفتار کند که مطمئن شود شوهر حقوق، خواستهها و نيازهاي او را در اولويت قرار داده و به او احترام گذاشته است، او نيز نشان ميدهد که از رفتار و تلاش همسرش راضي است. در نتيجه مرد حس ميکند که همسرش قدردان زحمتها و تلاشهاي اوست و چون مورد تقدير و تشکر قرار ميگيرد، راسخ تر ميشود تا بر تلاش خود در زندگي بيفزايد و انگيزه پيدا کند تا بيشتر به همسرش احترام بگذارد. در اين شرايط زندگي براي هر دوي آنان دلپذيرتر خواهد شد.
ابراز علاقه، اعتماد ميآورد
وقتي زن با همسرش طوري رفتار کند که مرد متوجه شود مورد اعتماد اوست، شوهر نيز از تمام توان خود براي خوشبختي همسرش کمک ميگيرد. پس اين واکنش زن (مثبت انديشي درباره تواناييهاي شوهر) پيامدهاي خوشايندي را به همراه دارد.
همچنين زماني که مرد به احساسات همسرش توجه ميکند و از صميم قلب به خشنودي او ميانديشد، زن مطمئن ميشود شوهرش به او علاقه دارد و نسبت به زندگي دلگرمتر ميشود که حاصل آن طراوت و شادابي محيط خانواده است.
زن تشنه مهرورزي و مرد تشنه تحسين است
اگر مرد، نيازهاي همسرش را در اولويت قرار دهد و با افتخار خود را متعهد بداند که از همسرش حمايت و نيازهاي او را برآورده کند، زن نيز متوجه ميشود که شوهرش او را دوست دارد و احساس بالندگي ميکند. در اين جاست که مرد با مهم جلوه دادن احساسات و نيازهاي همسرش، در کنار کارهاي مورد علاقه خود مثل کار، مطالعه، ادامه تحصيل و تفريح موجب ميشود نياز همسرش به مهرورزي نيز برآورده شود. بنابراين وقتي زن احساس کند شوهرش در زندگي تنها به او ميانديشد و به خاطر خوشبختي او تلاش ميکند، به شوهرش افتخار خواهد کرد و اين رفتار وي را مورد تحسين قرار ميدهد.
بايد توجه داشت همان طور که زن نيازمند مهرورزي از سوي همسر است، مرد نيز احتياج به تحسين وي دارد. پس چه بهتر که زن هم از ويژگيها و استعدادهاي او از قبيل صداقت، شرافت، صبر و مهرباني و مقاومت احساس خرسندي کرده و اين مسأله را به او بازگو کند. در چنين شرايطي، زندگي براي هر دوي آنها کانون عشق و علاقه ميشود و لحظه، لحظه آن سرشار از لطف و آرامش خواهد بود.
او را درک کن تا پذيرفته شوي
هنگاميکه زن بدون هيچ کوششي براي تغيير همسر، او را همان گونه که هست بپذيرد و باور داشته باشد، مرد نيز او را صميمانه پذيرفته و از او استقبال ميکند.
البته اين پذيرش به آن معنا نيست که مرد از هر جهت کامل و بي عيب و نقص است، بلکه به اين مفهوم است که زن به شوهرش اعتماد ميکند و به او فرصت ميدهد تا خود در پي اصلاح و بهبود نقصهايش باشد. در اين صورت مرد راحت تر به سخنان همسرش گوش ميدهد، او را درک ميکند و ميکوشد نيازهاي او را به گونه اي شايسته برآورده کند.
از سوي ديگر وقتي مرد بدون داوري و از روي همفکري به ابراز احساسات همسرش گوش دهد، زن حس ميکند همسرش او را درک ميکند، در نتيجه بهتر ميتواند او را بپذيرد و باور داشته باشد و در اين صورت زندگي مشترکشان هم صميمانه تر ميشود.
تشويق در برابر اطمينان خاطر
بررسيها نشان ميدهد، هنگاميکه مرد به همسرش احترام ميگذارد و به او علاقه نشان ميدهد، درکش ميکند و نسبت به او مهر ميورزد، زن اطمينان خاطر پيدا ميکند.
البته اين به آن معنا نيست که مرد تصور کند چون تمام نيازهاي اساسي همسرش را برآورده کرده، او بايد کاملاً شاد باشد و احساس امنيت کند، بلکه شايسته است همواره او را مورد ملاطفت و مهرباني قرار دهد و بگويد که «دوستش دارد» و بارها و بارها به او اطمينان خاطر بدهد که چقدر برايش اهميت دارد. (البته نه به طور غيرمستقيم و يا با الفاظ شوخي آميز، بلکه با ايجاد رابطه چشميو کاملاً مستقيم). زن نيز بايد با اطمينان به تواناييها و قابليتهاي همسرش، او را تشويق کند تا احساساتي از قبيل اميدواري و شجاعت را به وي منتقل کند. چون مردها هنگاميکه همسر خود را قدردان بدانند، اطمينان خاطري را که او نيازمند است به او ميبخشند.
تأييد و اعتبار
به عقيده اغلب مردها، زن ايده آل، زني است که آنان را تأييد کند. زيرا هر مردي در اعماق وجودش دوست دارد در نظر همسرش يک «قهرمان» باشد. بنابراين اگر مرد بتواند در فراز و نشيبهاي زندگي عملکرد مناسبي داشته باشد و همسرش او را تأييد کند، عزت نفس پيدا خواهد کرد و اين مسأله موجب ميشود او از موقعيت خود در خانواده راضي باشد که بازتاب اين مسأله نيز براي زن اعتبار به وجود ميآورد و احساس ميکند مورد محبت شوهرش قرار گرفته است.
همچنين مرد با اعتبار بخشيدن به نيازهاي زن، اين مسأله را اثبات ميکند که او را همان گونه که هست دوست دارد و هميشه برايش قابل احترام است.
نکته آخر
يکي از مهمترين مسايل روز در زندگيهاي مشترک برابري حقوق و مساوات در تمام امور زندگي است. اين مسأله بر پايه عقيده قرار دارد که زن و شوهر داراي حقوق يکساني هستند و بايد براي تحکيم و موفقيت رابطه خود، به طور عادلانه با يکديگر همکاري کنند، اما اين عقيده که آنان «داراي حقوق مساوي» هستند به اين معني نيست که نميتوانند با هم تفاوت داشته باشند، بلکه بيانگر اين است که تفاوتهاي آنان نبايد سبب شود تا يکي بر ديگري برتري يابد و بر او سلطه جويي کند.
همچنين منظور از «همکاري عادلانه و مساوي» زن و شوهر اين نيست که بايد هر دو به يک اندازه کار کنند و درآمدي مساوي داشته باشند و کارهاي منزل را نيز به طور مساوي بين خود تقسيم کنند، بلکه در زندگي مشترک و ازدواجي که متکي بر آگاهي و شناخت عاطفي باشد، مساوات يعني اينکه زوجين کارها را به گونه اي با هم تقسيم کنند که هر دو از انجام سهم خود رضايت داشته باشند و اگر احتمالاً يکي از طرفين نسبت به سهم خود ناراضي بود، اين آزادي را داشته باشد که مسأله را بيان کند تا با همکاري و همدلي طرف مقابل، به سمت توافقي منطقي و عادلانه در جهت احساس رضايت در زندگي مشترکشان حرکت کنند تا هر دو به کمال برسند.
در اين صورت ميتوانيم مساوات را اين گونه معنا کنيم که زوجين بايد بکوشند تا در محبت، مهرورزي، تأييد، قدرداني، گذشت و بزرگواري نسبت به طرف مقابل از يکديگر سبقت بگيرند تا بتوانند با توکل به خدا همسري شايسته و کامل براي يکديگر باشند.
منبع:www.seemorgh.com