زنان اولين افراد خانواده هستند كه صبح قبل از همه كار را شروع مى كنند و آخرين فرد هستند كه دست از كار مى كشند و همچنين از گذشته تا حال زنان از سنين كم چه در شهر و چه در روستا همواره به كار اشتغال داشته اند. ولى در بسيارى از جوامع كار زنان كم ارزش تلقى شده و يا در بسيارى از موارد ثبت نمى شود .امروزه تجديدنظر در مفاهيم اشتغال و بيكارى يكى از مسايل مهم و اساسى مى باشد. انسان به طور طبيعى، گرايش به رشد و تكامل دارد و اصلى ترين تفاوت او با ديگر موجودات داشتن تفكر و خلاقيت است و براساس تفكر علمى، روش هاى نوين و شيوه هاى جديد در زندگى و محيط مادى اطراف خويش بيافريند. در نتيجه پويا بودن، آفريدن و خلق كردن و حركت به سوى تكامل جزو ذاتى انسان است.
پديده اشتغال و كار از ابتداى زندگى اجتماعى بشر مورد توجه بوده است و اشتغال زنان همراه با مردان در مزارع و در خانه، امرى عادى تلقى مى شده و از آنجا كه زنان حدود نيمى از جمعيت جهان را تشكيل مى دهند؛ نقش آنان عمدتا در برنامه هاى ملى و بين المللى در رابطه با نحوه برخورد با مقاطع مختلف زندگى و توسعه سرمايه گذارى، در مناطق در حال پيشرفت مهم تر است كه متاسفانه ناديده گرفته شده است.
اشتغال زنان
به طور كلى زنان به دلايل چند اشتياق بيشترى به كار كردن نشان داده اند. عوامل اقتصادى معمولا مهم ترين است. زنان براى جبران كمبود درآمد خانواده و بالا بردن قدرت خريد خانواده، براى كسب نوعى آزادى فردى استقلال و يا به عنوان ايمنى براى آينده خود يا خانواده شان يا حضور فعال در اجتماع كار مى كنند.علاوه بر آن ميل شخصى زنان به گريختن محيط كسالت آور خانه، كارهاى تكرارى، لذت از كار در محيط بيرون، تسهيل در امر ازدواج، چشم و هم چشمى و … از علل اشتغال زنان مى باشد. زنان به طور كلى فعاليت هاى مختلفى را در خانه و در خارج از خانه دارند. چنانچه كار را در معناى معمول آن، هر نوع اشتغالى كه پاداش مالى بر آن مترتب باشد، بدانيم بسيارى از فعاليت هاى زنان در اين مقوله نمى گنجد زيرا پاداش مالى ندارد. به طور كلى اگر كنش افراد را به صورت يك نظام در نظر بگيريم، رويكرد زنان به اشتغال خارج از خانه تحت تاثير نظام هاى فرهنگى، اجتماعى، سياسى، اقتصادى و نظام شخصيتى آنان است. زنان به واسطه نقش هاى محول خود انتظاراتى را بايد پاسخگو باشند كه از طريق جامعه پذيرى در خانواده و مدرسه فرا گرفته اند. زنان با اهداف جامعه مبنى بر نياز به كار و فعاليت توليدى در كارخانه ها و كارگاه ها و موسسات آشنا شده و با انگيزه هاى مختلف وارد چرخه كار مى شوند. تقسيم كار لازمه يك جامعه رشد يافته است كه براساس استعدادها و توانمندى هاى افراد به وجود آمده است و ممكن است برحسب شرايط فيزيولوژيكى و سنى افراد فرق كند. به هر حال، موانع متعدد اجتماعى در اشتغال زنان وجود دارد كه بعضى از آنها طرح شد و شايد موارد بى شمارى نيز وجود داشته باشد كه با شدت تاثير كمتر و بيشتر روى اشتغال زنان موثر باشد. تركيب اين موانع با موانع اقتصادى، فرهنگى، بيولوژيكى شرايط خاص براى زنان ايجاد نموده است. به طور كلى بررسى وضعيت زنان در جهان و به ويژه كشورهاى جهان سوم، اهميت مساله را بيشتر مى كند. زنان اين نيروى عظيم كه انواع مختلف كارها را چه به طور رسمى و چه غيررسمى انجام مى دهند، چنانچه به استعدادهاى بالقوه آنان توجه شود يكى از منابع سرمايه گذارى براى كشورهاى در حال توسعه خواهند بود.
اشاره اى كوتاه از وضعيت اشتغال زنان در دو جنگ جهانى خواهيم كرد كه شايد ابعاد قضيه را روشن تر كند. تعداد زنانى كه صرفا خانه دار بودند در اروپا به اوج رسيد. اگرچه براى زن هاى مجرد اشتغال در مشاغل مزدى عادى بود، اكثريت عمده اى از زنان متاهل در آن زمان، كار نمى كردند. در هر دو جنگ مذكور زن ها به اشتغال دعوت شدند تا جاى مردان را كه به نيروهاى مسلح پيوسته بودند، پر كنند. بعد از جنگ جهانى اول، مردان دوباره جاى زنان را گرفتند، ولى پس از جنگ جهانى دوم اين جايگزينى چندان دقيق صورت نگرفت. رشد اشتغال زنان از آن زمان با گسترش مشاغل خدماتى ارتباط نزديكى داشته است. در سطح و محدوده يك خانواده زن نقش هاى خانوادگى را انجام مى دهد و در كسب درآمد و رفاه خانواده سهمى را به عهده دارد، زمانى را صرف آموزش كرده تا امكان رشد و ارتقا پيدا كند. چنانچه ترك شغل نمايد تمام سرمايه گذارى كه در اين راه نموده از بين مى رود و خانواده با نقصان درآمد، دچار شرايط سخت ترى مى گردد. در حالى كه با ورود فرزند مخارج خانواده افزايش هم مى يابد. بنابراين، به نظر مى رسد ترك شغل به واسطه تعدد نقش هاى زنان آثار مطلوبى را در سطح جامعه مى گذارد كه نتايج آن مناسب توسعه اقتصادى و اجتماعى جامعه نخواهد بود. به طور كلى براى اشتغال زنان امكان دخالت چندين نياز به صورت تركيبى وجود دارد. آنان ضمن داشتن انگيزه هاى اقتصادى و ايمنى مى توانند به نيازهاى احترام و تعلق توجه داشته باشند. همچنين در اين مسر براساس نياز خودشكوفايى، استعدادهاى بالقوه خود را بالفعل در آورده و نيازهاى بعدى را هم ارضا نمايند.
بهترين كارها
درست است كه بر مردان واجب است مخارج خانواده را تامين كنند و بانوان شرعا در اين باره مسووليتى ندارند، ليكن خانم ها نيز بايد شغل و كارى داشته باشند. در اسلام از فراغت و بيكارى مذمت شده است. امام صادق (ع) فرمود: خداوند متعال خواب زياد و فراغت زيادى را مبغوض مى دارد خواب زياد، دين و دنياى انسان را ضايع و تلف مى كند. حضرت زهرا(س) هم در خانه كار مى كرد و زحمت مى كشيد. انسان چه نيازمند باشد چه نباشد، بايد شغل و كارى داشته باشد و عمر خويش را بيهوده هدر ندهد. كار كند و جهان را آباد نمايد. اگر محتاج بود درآمدش را صرف خانواده مى كند و اگر نبود در امور خيريه و كمك به مستمندان به مصرف مى رساند. بيكارى ملال آور و خسته كننده است و چه بسا باعث بيمارى هاى روانى و جسمانى و فساد اخلاقى مى شود. بهترين كار براى بانوان شوهردار كارى است كه در داخل منزل انجام بگيرد. امور خانه دارى و بچه دارى و شوهردارى بهترين اشتغالات بانوان است. بانوانى خوش سليقه و فداكار مى توانند خانه را به صورت بهشت برين و مهد پرورش كودكان خوب و استراحتگاه شوهران مجاهد و پرتلاش خويش درآورند و اين كار بسيار بزرگ و ارزنده اى است. رسول خدا (ص) فرمود: جهاد زن به اين است كه خوب شوهردارى كند.
ام سلمه از رسول خدا (ص) پرسيد: كار كردن زن در خانه چه مقدار فضيلت دارد؟ فرمود: هر زنى كه به منظور اصلاح امور خانه چيزى را از جايى بردارد و در جاى ديگرى بگذارد خدا نظر مرحمت به او خواهد كرد و هر كس كه مورد نظر خدا واقع شود به عذاب الهى گرفتار نخواهد شد. ام سلمه عرض كرد: يا رسول الله! پدر و مادرم به قربانت، براى زنان ثواب هاى بيشترى بفرماييد. رسول خدا فرمود: هنگامى كه زن آبستن مى شود خدا به او اجر كسى را مى دهد كه با نفس و مالش در راه خدا جهاد مى كند. هنگامى كه بچه اش را بر زمين نهاد به او خطاب مى رسد گناهانت آمرزيده شد. اعمالت را از سر بگير و هنگامى كه بچه اش را شير مى دهد خدا در برابر هر مرتبه شير دادن ثواب آزاد كردن يك بنده در نامه عملش نوشته مى شود. خانم هاى خانه دار علاوه بر كارهاى خانه دارى گاهى فراغت ديگرى هم پيدا مى كنند كه آنها را نيز نبايد بيهوده صرف كرد. در آن اوقات خوب است اشتغالات مرتبى را براى خودشان انتخاب كنند و كنجكاوى كنند و بر علوم و اطلاعات خويش بيفزايند و نتيجه تحقيقاتشان را به صورت كتاب يا مقاله در اختيار ديگران قرار دهند. مى توانند به كارهاى هنرى مانند نقاشى، خطاطى، گلدوزى، خياطى و بافندگى بپردازند. با اشتغال به اين كارها مى توانند هم به اقتصاد خانواده كمك كنند هم به توليد و ترقى اقتصادى جامعه. به علاوه در اثر اشتغال به كار از ابتلا به بيمارى هاى روانى و ضعف اعصاب نيز تا حد زيادى محفوظ خواهند ماند. امير المومنين(ع) فرمود: خدا مومنى را كه به حرفه و كارى مشغول و امين باشد دوست دارد. به هر حال خوب است بانوان نيز شغل و كارى داشته باشند و بهترين كار براى آنها كارى است كه در داخل منزل انجام مى گيرد، تا به خانه دارى و شوهردارى و بچه دارى نيز خوب برسند. اما بعضى از بانوان ميل دارند يا احساس ضرورت مى كنند كه در خارج منزل به كارى مشغول باشند. بهترين و مناسب ترين شغل ها براى بانوان اشتغالات فرهنگى يا پرستارى است. مى توانند در دبستان يا دبيرستان يا كودكستان به تعليم و تربيت دختران كه هم شغل بسيار ارزنده اى است و هم با آفرينش لطيف آنها سازگار است مشغول باشند. يا شغل پزشكى بيمارى هاى زنان يا پرستارى را انتخاب نمايند. اين قبيل اشتغالات هم با طبع لطيف و مهربان بانوان تناسب دارد، هم در انجام آنها نيازى به خلطه و معاشرت با مردان بيگانه را ندارند يا كمتر پيدا مى كنند.به بانوانى كه مى خواهند در خارج منزل به كارى اشتغال داشته باشند توصيه مى شود به نكات زير توجه نمايند:
1- در انتخاب شغل با شوهرتان تفاهم كنيد و بدون اجازه او شغل نگيريد كه اين امر آرامش و صفاى خانوادگى را بر هم مى زند و زندگى را بر شما و فرزندانتان تلخ مى گرداند. اين حق شوهر است كه اجازه دهد يا ندهد. به شوهران اين قبيل خانم ها توصيه مى شود كه اگر در شغل همسرشان مانعى نمى بينند لجبازى نكنند و اجازه بدهند به شغل مورد پسندش مشغول باشد، هم به مردم خدمت مى كند و هم به اقتصاد خانواده.
2- در خارج منزل و در محل كار حجاب اسلامى را كاملا رعايت نماييد. ساده و بى آرايش به محل كار برويد از خلطه و معاشرت با مردان بيگانه حتى القوه اجتناب كنيد. اداره جاى كار و خدمت است نه جاى رقابت و خودنمايى. شخصيت به لباس و زر و زيور نيست بلكه به متانت و سنگينى و كاردانى و انجام وظيفه است. آرامش و وقار و سنگينى يك زن مسلمان را حفظ كنيد. هم محترم باشيد هم احساسات و عواطف لطيف همسرتان را جريحه دار نسازيد. لباس هاى زيبا و آرايش و زر و زيورتان را در خانه و براى همسرتان بگذاريد.
3- در عين حال كه شما در خارج كار مى كنيد اما شوهر و فرزندانتان انتظار دارند از كار خانه دارى و شوهردارى و بچه دارى نيز غفلت نكنيد: با كمك شوهرتان نظافت منزل و طبخ غذا و شستن ظروف و لباس ها و ساير امور خانه را تنظيم كنيد و در مواقع مناسب با هم انجام دهيد. منزل شما بايد مانند منزل ساير مردم بلكه بهتر اداره شود.
كار كردن خارج منزل مجوز اين نيست كه به كارهاى منزل نرسيد و شوهر و فرزندانتان را ناراحت سازيد. كار خارج منزل مقدمه و منزل آسايشگاه شما است. از تنظيم آسايشگاه غفلت نكنيد. به شوهران چنين بانوانى نيز توصيه مى شود كه در امر خانه دارى و بچه دارى حتما با همسرشان تعاون و همكارى نمايند. از او انتظار نداشته باشند كه هم به شغلش ادامه بدهد و هم كارهاى منزل را به تنهايى انجام دهد. چنين انتظارى نه مقتضاى شرع است نه مطابق انصاف و وجدان، نه رسم صفا و محبت و آيين همسردارى. انصاف اقتضا دارد كه كارهاى منزل را در بين خودشان تقسيم نمايند و هر يك از از آنها با تناسب حال و وقت، كارهايى را بپذيرند و انجام دهند.
4- اگر بچه دار است، يا او را به كودكستانى بسپارد يا نزد شخص امين و دلسوز و مهربانى بگذارد و به محل كار برود. مبادا او را تنها در اتاق بگذارد و برود كه كار بسيار ناروا و خطرناكى است. علاوه بر خطرات احتمالى، موجب ترس و عقده و بيمارى هاى روانى خواهد شد.
5- اگر احساس ضرورت مى كنيد كه به شغل ديگرى غير از مشاغل مذكور مشغول باشيد، حتما با همسرتان تفاهم نماييد و با اجازه و صلاح ديد او كار بگيريد و اگر موافقت نكرد از آن شغل منصرف شويد و در صورت موافقت سعى كنيد شغلى را انتخاب كنيد كه كمتر با مردان بيگانه در تماس و ارتباط باشيد كه نه به صلاح خودتان مى باشد نه به صلاح جامعه. به هر حال حجاب اسلامى و ساده و بى آلايش بيرون رفتن را حتما رعايت كنيد.
بچه دارى
يكى از وظايف سنگين و حساس بانوان بچه دارى است. بچه دارى كار آسانى نيست بلكه شغل بسيار پرمسووليتى است. مقدس ترين و ارزنده ترين شغلى است كه دستگاه آفرينش برعهده بانوان گذاشته است. در اينجا بايد چند مطلب به طور اختصار مورد بررسى قرار گيرد:
ثمره ازدواج
وجود فرزند ميوه درخت زناشويى و يك آرزوى طبيعى است. ازدواج بى فرزند مانند درخت بى بار است. وجود فرزند پيوند زناشويى را استوار مى سازد، مرد و زن را به خانه و زندگى علاقه مند مى گرداند و محيط خانه را باصفا و با طراوت مى كند. مرد را به تلاش و كوشش بيشتر وادار و زن را به خانه و كاشانه دلگرم مى سازد. ازدواج در آغاز بر پايه هاى لرزان و ناپايدار هوسرانى و تمتعات جسمانى و معاشقه هاى زودگذر و عشق هاى دروغين بنا مى شود بدين جهت همواره در معرض انحلال و جدايى است، نيرومندترين عاملى كه مى تواند آن را تضمين كند همان بچه دار شدن است. جوانى و هوسرانى به زودى مى گذرد، تمايلات جنسى فروكش مى كند، عشق هاى ظاهرى به سردى مى گرايد. تنها يادگارى كه از آن دوران باقى مى ماند و اسباب آرامش و دلگرمى مرد و زن را فراهم مى سازد وجود فرزند است. بدين جهت امام سجاد (ع) فرمود: سعادت انسان در اين است كه فرزندان صالحى داشته باشد كه به آنان استعانت جويد.پيغمبر اسلام (ص) فرمود: فرزند صالح گياه خوشبويى است از گياهان بهشت.
رسول خدا فرمود: بر تعداد فرزندانتان بيافزاييد زيرا من در قيامت به زيادى شما بر ساير ملل افتخار خواهم كرد.
تربيت فرزند
مهم ترين و حساس ترين وظيفه بانوان پرورش و تربيت فرزند است. در اين باره پدر و مادر هر دو مسووليت دارند ليكن ثقل اين كار معمولا بر دوش مادران مى باشد.
زيرا آنها هستند كه مى توانند مرتبا از كودكان خويش مراقبت و حفاظت نمايند. اگر مادران به وظيفه سنگين و مقدس مادرى آشنا باشند و با برنامه صحيح نونهالان اجتماع را پرورش دهند مى توانند اوضاع عمومى يك اجتماع بلكه جهان را به طور كلى دگرگون سازند. بنابراين ترقى و تنزل، پيشرفت و عقب ماندگى اجتماع در دست بانوان و به اختيار آنهاست. بدين جهت پيغمبر اسلام (ص) فرمود: بهشت در زير پاى مادران است. اطفالى كه هم اكنون در محيط كوچك خانه پرورش مى يابند مردان و زنان آينده اجتماع خواهند بود. هر درسى را كه در محيط خانه و در دامن پدر و مادر فرا گيرند در اجتماع فردا به مرحله عمل خواهند رسانيد. اگر خانواده ها اصلاح گردند اجتماع نيز حتما اصلاح خواهد شد. چون اجتماع به غير از همين خانواد ه ها چيزى نيست. اگر بانوى باهوش و علاقه مندى باشد مى تواند علاوه بر تربيت كردن فرزندان، خدمت علمى ارزنده اى هم انجام دهد. با به كار بستن دستورهاى تربيتى و ملاحظه آثار و نتايج آنها به زودى در فن تربيت تخصص پيدا خواهد كرد. در آن صورت مى تواند به وسيله اطلاعات جالبى كه در اين باره به دست آورده در راه اصلاح تكميل كتاب هاى تربيتى خدمات علمى و ارزنده اى انجام دهد. ليكن يادآورى يك نكته ضرورت دارد. بسيارى از مردم از معناى صحيح تربيت غافل بوده بين تعليم و تربيت فرق نمى گذارند. تربيت را نيز يك نوع تعليم مى پندارند. خيال مى كنند با ياد دادن يك سلسله مفاهيم و مطالب سودمند دينى يا تربيتى و به وسيله پند و اندرزهاى حكما و شعرا و نقل سرگذشت مردان نيك مى توان كودك را كاملا تحت تاثير قرار داد و مطابق دلخواه تربيتش نمود. مثلا گمان مى كنند اگر آيات و روايات مربوط به مذمت دروغگويى را به اطفال ياد دادند و وادارشان كردند چندين حديث و داستان درباره فضيلت راستگويى از بركنند و حتى در حضور مردم بخوانند و جايزه بگيرند، راستگو تربيت خواهند شد. در صورتى كه در مورد تربيت به اين مقدار نمى توان اكتفا نمود. البته از بر كردن آيه و حديث و داستان هاى آموزنده بى اثر نيست. ليكن آثارى را كه از تربيت انتظار داريم نبايد از اين قبيل برنامه هاى صورى انتظار داشته باشيم. اگر در صدد تربيت صحيح و كامل باشيم بايد كودك را در شرايط و اوضاع خاصى قرار دهيم و محيط صالح و مناسبى برايش به وجود آوريم كه طبعا راستگو و صالح و درستكار پرورش يابد. محيط نشو و نما و پرورش كودك اگر محيط راستى، درستى، امانتدارى، ايمان، پاكيزگى، شجاعت، خيرخواهى، مهر، وفا، صميميت، عدالت، كار و كوشش، عفت، آزادى، بلندهمتى، غيرت، فداكارى باشد، كودك نيز با همين صفات خو گرفته تربيت مى شود. همچنين اگر در محيط خيانت، نادرستى، دروغ، حيله بازى، چاپلوسى، كثافت، تعدى و تجاوز، عدم رعايت حقوق، عدم آزادى، بغض و كينه توزى، ستيزه گرى، لجبازى، كوتاه فكرى، نفاق و دورويى پرورش يافت خواه ناخواه بدين صفات زشت خو گرفته فاسد و بد عمل تربيت خواهد شد. در اين صورت پند و اندرزهاى دينى و ادبى گر چه آنها را از بر بخواند اصلاحش نخواهد كرد. صدها آيه و روايت و شعر و داستان به مقدار يك عمل آموزنده تاثير نخواهد كرد - دو صد گفته چون نيم كردار نيست ، پدر و مادر دروغگو نمى توانند به وسيله آيه و حديث كودك را راستگو تربيت نمايند. پدر و مادر كثيف و بى انضباط با عمل خودشان بچه را كثيف و بى انضباط بار مى آورند. كودك بيش از آن مقدار كه به سخنان شما توجه دارد، در اعمال و رفتارتان دقت مى كند. بنابراين پدر و مادرانى كه در صدد اصلاح و تربيت فرزندان خويش هستند بايد قبلا محيط خانوادگى و روابط خودشان و اخلاق و رفتارشان را اصلاح كنند تا فرزندانشان خواه ناخواه صالح و شايسته تربيت شوند.
درگيرى ها و گرفتارى هاى مادران شاغل
بسيارى از مادران خانه دار تحت فشارهاى گوناگونى هستند و بين دو الگوى مادرى ـ خانه دارى و شاغل بودن، سرگردانند. مادرانى كه در خانه مى مانند و فرزندان خود را بزرگ مى كنند اغلب از دوستان خود، غريبه ها و حتى از فرزندان خود مى شنوند كه اين همه درس خواندى كه تو خونه بمونى و بچه دارى كنى؟ پرسش هايى نظير چرا مثل فلانى بيرون كار نمى كنى؟ مى تواند ويران كننده باشد و انتخاب يك مادر خانه دار را براى كنار گذاشتن شغل و درآمد حاصل از آن، زير سوال ببرد. از طرف ديگر مادرانى كه خارج از منزل كار مى كنند تحت فشار افراد خانواده قرار دارند؛ آنان مى خواهند مادر در خانه بماند و به بچه ها برسد يا حتى گاه فرزندانشان از آنان مى پرسند. تو كه مى خواستى كار كنى اصلا چرا بچه دارى شدى. اين مادران حتى از سوى كارفرما گاهى تهديد به از دست دادن كار خود مى شوند. براى يافتن منبع فشار بايد به گذشته نگاه كرده و مبارزه زنان براى گشودن جايگاه خود در جامعه را بررسى كنيم؛ جامعه اى كه از زنان انتظار دارد كه يا در خانه بمانند و يا در فعاليت هاى اقتصادى و اجتماعى شركت كنند و در عين حال از هيچ يك از اين دو انتخاب نيز حمايتى نمى كند. اما هميشه دست يافتن به آگاهى از نخستين گام هاى حل يك مساله است؛ پس در اين جا به بعضى از نگرانى ها و فشارهايى كه مادران احساس مى كنند اشاره مى كنيم: ماندن در خانه( خانه دارى) چه شغلى داريد؟ پرسشى است كه اكثر مادران خانه دار خود را براى پاسخ دادن به آن آماده نكرده اند نحوه پاسخ دادن ما به اين سوال، بيانگر چگونگى دنياى مادرى در جهان مدرن است. مادران خانه دارى كه عادت داشته اند درآمد جداگانه اى براى خود داشته باشند، نسبت به احساس كنار گذاشته شدن بسيار حساس و آسيب پذيرند. همه ما دوست داريم مردم ما را به عنوان آدم هايى باهوش، جالب و مستقل بشناسند. فرهنگ جامعه امروز، بيشتر تمايل دارد وظايف زنان و مادران خانه دار را در منزل، سبك بشمارند و به همين دليل، اين مادران را در حالت تدافعى قرار مى دهد. فرهنگ گذشته ما به مادران مى گويد، مادر واقعى كسى است كه به خاطر راحتى فرزندان، از همه راحتى ها و آسايش خويش بگذرد و خود را تمام و كمال وقف كودك خود كرده و هيچ علاقه يا تفريح بيرون از منزل، مختص و براى خود نداشته باشد. در اين الگو، اغلب شوهران در بيرون از خانه كار مى كنند و زنان در خانه به تربيت بچه ها مى پردازند. مادران شاغل مادرانى كه در خاج از منزل كار مى كنند، معمولا ادامه كار بيرون از منزل را در خانه انجام مى دهند و گاه چاره اى جز اين ندارند. اين مادران اغلب هدف انتقادهاى تند و تيز بيرون و درون خانه قرار مى گيرند. گاهى اوقات فشار اصلى از سوى خانواده است. معمولا خانم ها بيشتر روى كمك مادر خود براى نگهداشت بچه ها حساب مى كنند كه گاهى اين محاسبات درست از آب در نمى آيد و مادر بزرگ اعلام مى كند كمكى نمى تواند به او بكند. از طرفى كمك هاى شوهران در خانه، آنقدر ثابت و هميشگى نيست كه بتوان روى آن حساب كرد و بيشتر وقت ها درگيرى ها و بحث هاى زن وشوهر از همين جا شروع مى شود. بعضى از خانم ها به كار در خانه روى مى آورند و با اين كار فاصله موجود بين خود و همسرشان را پر مى كنند، اما اين نوع كارها هم آنها را چند ساعتى در روز از بچه ها دور مى كند. با آغاز سال تحصيلى، مشكل دو چندان مى شود. بچه ها در بازگشت از مدرسه با خانه اى خالى و سرد روبه رو مى شوند و اين باعث خستگى آنان و گاه افت تحصيلى به دليل عدم وجود نظارت مادر بر درس هاى كودك و ديگر مشكلات مى شود كه سرزنش هاى آن باز در بيشتر مواقع به مادر برمى گردد. مساله ديگرى كه اكثر مادران شاغل با آن مواجه هستند مديران و كارفرمايان ناراضى است چرا كه مسووليت هاى بيرون از منزل اساسا با طبيعت مادر بودن در تضاد است. فرهنگ كارى اصولا براى زنان چندان منصفانه نيست و همواره با ترك محل خدمت بدون پرداخت هاى حقوقى، حقوق دوره باردارى و زايمان، ساعات طولانى كار، برنامه هاى كارى انعطاف ناپذير و كمبود مراكز نگهدارى از كودكان مادران شاغل در محل كار همراه است. از آنجا كه نمى توان ساعات كار را عوض كرد، تنها كارى كه مادران مى توانند در اين ارتباط انجام دهند اين است كه نوع كار و نحوه انجام آن را به دقت انتخاب كنند. زنان با تشخيص اين كه براى شكوفا شدن در هر دو قلمرو و خانه و محل كار به چه چيز نياز دارند و با تشخيص توانايى هاى منحصر به فرد خود، مى توانند تلفيق و هماهنگى مناسبى ميان اين دو قلمرو برقرار كنند. انتخاب ما هر چه باشد، تشخيص نوع و منبع فشارهايى كه در مقام مادر با آن روبه رو هستيم مى تواند نقطه شروعى براى تغيير باشد. بسيارى از مادران نمى دانند تصميم بر ماندن در خانه و بزرگ كردن كودكان چه تاثيرى بر آينده آنان مى گذارد. لازم است آگاهى زنان را افزايش داده تا به جاى تسليم شدن و در خانه ماندن، درصدد تغيير شرايط كار برآيند.
اسلام و نجابت زن
اسلام با ظهورش غبار غليظ مظلوميت و ذلت را از اين مخلوق الهى و شريك مرد در زندگى پاك كرد و به طرق مختلف كرامت ذاتى زن را آشكار ساخت. در اين مكتب به زن استقلال و هويت بخشيده شد. او گذشته از اين كه مى تواند پله هاى رشد و تعالى را بپيمايد، در عرصه مذهبى داراى هويت مستقل است، تكاليف و حقوق خاص خود را دارد، در احكام تقليد، سفر، تصرف در اموال و امثال آن تابع مرد نيست و به عنوان انسان مكلف خود مستقلا داراى مسووليت است. از نظر اجتماعى و حقوق، مالك كار و دست رنج خويش است: وان ليس الانسان الا ما سعى. حق دارد، بلكه موظف است تحصيل علم نمايد و حد معينى براى تحصيل وجود ندارد. نقشى كه اسلام براى زن در نظام خلقت قائل است، دقيقا منطبق بر فطرت و جايگاه او در نظام آفرينش است در عين آن كه مانند مرد براى او در اجتماع نقش قائل است، اما در ميان همه مشاغل مهم ترين شغلى را كه براى انسان متصور است، يعنى تربيت بر عهده او نهاد. تربيت انسان از مهم ترين، دشوارترين و ظريف ترين مسووليت هاست از اين رو بر عهده پيامبران نهاده شده است. صد افسوس كه از نقش مهمى كه اسلام در اساس خلقت زن، براى او قائل است، غافليم و آن را امرى ساده و پيش پا افتاده تلقى مى كنيم. شايد يكى از علل و عوامل مهم عدم توفيق جوامع در امر تربيت بى توجهى به نقش معجزه آميز و حياتى زن در موقعيت مادرى باشد. غفلت از نقش و توانايى مهم زن و مشغول كردن او به مشاغل كم اهميت و گاهى نامتناسب با استعدادها و توانايى هاى او، خسارات زيادى به بار آورده است.
زن و جاهليت مدرن
مظلوميت و محروميت زن از حقوق انسانى منحصر به عصر جاهليت گذشته نبود، بلكه در عصر علم و تكنولوژى نيز زن بيش از مردم مورد ظلم و بى عدالتى قرار گرفت در قرون اخير در اروپا وارد كردن زن به صحنه اجتماعى هر چند با شعار آزادى زن و تساوى زن و مرد انجام شد، اما در حقيقت با هدف بهره كشى بيشتر از وجود زن به نفع مرد انجام گرفت. زن از خلقت و فطرتش فاصله گرفت و به استخدام بيشتر مرد درآمد. متفكر شهيد آيت الله مطهرى تحليلى روشنگرانه در اين زمينه دارد و مى نويسد: يكى از عوامل اين بود كه زنان كارگران ارزان ترى بودند و كارفرمايان، آنان را بر مردان سركش سنگين قيمت ترجيح مى دادند. يك قرن پيش تر در انگلستان كار پيدا كردن براى مردان دشوار گشت اما اعلان ها از آنان مى خواست كه زنان و كودكان را به كارخانه ها بفرستند. نخستين قدم براى آزادى مادران بزرگ ما قانون 1882 بود. به موجب اين قانون زنان بريتانياى كبير از امتياز بى سابقه اى برخوردار مى شدند و آن اين كه پولى را كه به دست مى آوردند حق داشتند كه براى خود نگه دارند. اين قانون اخلاقى عالى مسيحى را كارخانه داران مجلس عوام وضع كردند تا بتوانند زنان انگلستان را به كارخانه ها بكشانند. از آن سال تا به امسال سودجويى مقاومت ناپذيرى آنان را از بندگى و جان كندن در خانه رهانيده، گرفتار جان كندن در مغازه و كارخانه ها كرده است. در حالى كه در اسلام وظيفه تامين زندگى زن بر عهده مرد است، در فرهنگ اروپايى عملا مسووليت مردان كاسته شده يا به طور كلى مرتفع شده، زن وارد بازار كار شده، دوشادوش مرد به كار و فعاليت اقتصادى مشغول گرديده است، علاوه بر آن كه با مثابه نيروى كار ارزان مورد بهره كشى قرار گرفته، وظيفه تامين معيشت خود و گاهى فرزندان را نيز متكفل شده است. آمارهاى تكان دهنده سازمان هاى رسمى جهانى حكايت از وضعيت رقت بار زنان در عصر علم و تكنولوژى و تساوى حقوق زن و مرد و رفاه و پيشرفت دارد. از حدود 3/1 ميليارد انسانى كه در سرتاسر جهان در فقر به سر مى برند 70 درصد زن هستند و يك سوم خانوارهاى جهان تحت سرپرستى زنان اداره مى شوند.هنوز در بسيارى از كشورها دستمزد زنان در مقايسه با دستمزد مردان در يك كار مساوى به مراتب كمتر است. براساس يك آمار در بسيارى از كشورهاى صنعتى، زنان 70 تا 80 درصد نرخ دستمزد ساعتى مردان را دريافت مى كنند. در ژاپن و جمهورى كره دستمزد آنان نصف دستمزد مردان است. اين همه نشانگر اين واقعيت تلخ است كه با ورود زن به عرصه اجتماع، نه تنها حقوق او تامين نشده بلكه بسيارى از حقوق ديگرش نيز ناديده گرفته شده است.
آثار اشتغال زنان
بر اساس نتايج تحقيق طولانى يك موسسه مطالعاتى انگلستان بر روى زنان، داشتن شغلى مناسب، اثرى قطعى و مثبت بر سلامتى آنها مى گذارد. به گزارش پايگاه اينترنتى دويچه وله( راديو آلمان)، دامنه تحقيقات اين مركز، زنان 60 ساله و از لايه هاى اجتماعى مشابه را در برگرفته كه وضعيت جسمانى همگى از هنگام تولد به دقت بررسى شده است. براساس اين مطالعه، زنان و مادرانى كه كار مى كرده اند، به مراتب از همسالان خود كه همواره خانه دار بوده اند سالم تر مانده اند. اين تحقيق در مجله هلسى ليوينگ ( زندگى سالم) به چاپ رسيده و يادآور اين نيز هست كه زنانى كه داراى سه نقش هستند، كمتر از زنان خانه دار و خانه نشين دچار اضافه وزن مى شوند. در عين حال، تحقيق آكادمى اروپايى زنان در سياست و اقتصاد مبين اين است كه زنان وقتى هم بيرون كار مى كنند و هم به خانه دارى و مادرى مى پردازند، پخته تر و قوى تر مى شوند. دويچه وله در ادامه افزود: نظرسنجى از 500 مادر شاغل در سطوح مديريت و تصميم گيرى نشان مى دهد كه قابليت هاى اين زنان در عرصه خانه و خانواده و در مولفه هاى تصميم گيرى نشان مى دهد كه قابليت هاى اين زنان در عرصه خانه و خانواده و در مولفه هاى رهبرى، تاثيرات متقابلى بر يكديگر دارند. اين مادران مى گويند كودكان آرامش و خونسردى و توانمندى در سازماندهى طلب مى كنند و اينها درست همان عواملى هستند كه در رشد كارى زنان بسيار سودمند واقع مى شوند.به همين خاطر مى توان نتيجه گرفت قرار گرفتن زنان در سطوح مديريتى آنگونه كه هميشه عنوان مى شود، بارى بر شانه آنها نيست، بلكه آنها را با تجربه و مقاوم تر مى كند. آندره ميشل در تحقيقاتش نشان مى دهد كه بهره هوشى فرزندان زنانى كه شاغل هستند نسبت به فرزندان مادران غيرشاغل بيشتر است همچنين در فرانسه آمار نشان مى دهدكودكانى كه درتحصيلات بعد از دوره ابتدايى موفق بوده اند بيشتر از خانواده هايى هستند كه پدر و مادر هر دو كار مى كند نه خانواده هايى كه در آن فقط پدر شاغل است.
اما بعد ديگر را هم نبايد ناديده گرفت، اشتغال زن بيش از همه بر خانواده اثر مى گذارد و روابط زن و شوهر و فرزندان را دگرگون مى سازد؛ وقتى اشتغال روزافزون زنان را به كارهاى خارج از خانه در نظر مى گيريم، توجه ما معمولا متوجه زيان هايى مى شود كه از اين راه به كودكان مى رسد ولى اثرات ناگوار اين وضع را بر روحيه مردان مورد توجه قرار نمى دهيم. تحقيقات عينى و مربوط به عقايد از ثبات سازمان خانواده و توزيع وظايف در درون آن حكايت دارد. بنابراين، جا دارد اضافه نمايم كه اشتغال زن صورت تيغ دو لبه مى يابد كه استقلال بيشتر زن بعد مطلوب آن است و تعداد وظايف وى براى اولين بار و به صورتى بسيار سنگين بعد مكمل آن. آندره ميشل در مورد همين تنوع و تعدد وظايف زن در جوامع مختلف به عنوان سرنوشت تراژيك زن چنين مى نويسد: مطالعات در ايالات متحده، فرانسه، لهستان، روسيه و سوئد نشان مى دهد كه حتى اگر زن در خارج از منزل كار كند، سنگين ترين وظايف مربوط به كار منزل را بر دوش دارد و شوهرش در كار منزل بر اساس برابرى به او يارى نمى دهد.
نتيجه:
بدون شك در دنياى امروزى اشتغال زنان در بسيارى از امور مهم و ضرورى و اجتناب ناپذير و به شدت رو به افزايش است و با ارتقاى سطح زندگى و تحصيلات دلايل توجيه كننده كار زنان نيز بيشتر مى شود اما مساله مهم در اينجا اين است كه اشتغال زن بايد با توجه به فطرت و جايگاه او در نظام آفرينش باشد. شغل زن نبايد طورى باشد كه به وظيفه اصلى او لطمه وارد كند. زن يك كارگر نيست، يك همسر و يك مادر است. وظيفه مهم او تربيت انسان است آن هم تربيت صحيح براى پرورش انسان هاى متعالى. پس همه تلاش زن بايد حول اين محور اصلى باشد. در جامعه امروزى تعدد نقش ها براى زنان بيشتر شده، او علاوه بر اين كه يك همسر است، يك مادر و يك كارمند يا مشغول به كار در بازار آزاد هم هست و هر كدام از اينها وظايف و مسووليت هايى را بر عهده او مى گذارد. زن در انجام اين مسووليت ها بايد طورى عمل نمايد كه اساس خانواده حفظ شود. زن مى تواند پله هاى رشد و ترقى و تعالى را بپيمايد و در عرصه هاى مختلف سياسى، اجتماعى و اقتصادى مثمرثمر باشد به شرط آن كه وظايف اسلامى و انسانى خود را در تمام ابعاد به خوبى انجام دهد. زن مسلمان در بيرون از منزل تمام شئونات اخلاقى و دينى و انسانى خود را بايد حفظ كند. شغل او، طرز برخورد او با ديگران، لباس پوشيدن، شكل ظاهرى او در شان يك انسان آزاده، شريف، باتقوا و مسلمان باشد در غير اين صورت زن وسيله اى مى شود براى مقاصد افراد سودجو. مانند كشورهاى اروپايى كه در آن زن وسيله اى است در خدمت سرمايه داران يا ملعبه دست افراد بى بند و بار و يا به عنوان يك كالاى تجارى است كه هر كدام با شعار فريبنده آزادى و تساوى حقوق زن سعى مى كنند او را به استثمار بكشند.
منابع و ماخذ
1- ساروخانى، باقر؛ اشتغال زن و خانواده، تهران، انتشارات دانشگاه تهران 1355
2- صدر، حسن؛ حقوق زن در اسلام و اروپا، انتشارات جاويدان، چاپ اول، اسفند 1340
3- قائمى، على؛ نظام حيات خانواده در اسلام، تهران، انتشارات انجمن اوليا و مربيان 1363
4- مطهرى، مرتضى؛ نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، تهران 1358
5- ساروخانى، باقر؛ مقدمه اى بر جامعه شناسى خانواده، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1370
6- نشريه ماهانه آموزشى و تربيتى پيوند، تابستان 1380