سيد رضى الدين، على بن موسى بن جعفر بن طاووس، از نوادگان امام حسن مجتبى و امام سجاد عليهماالسلام در روز 15 محرم سال 589 هجرى در شهر حله به دنيا آمد.
جد هفتم ايشان، محمد بن اسحاق، که به خاطر زيبايى و ملاحتش به طاووس مشهور شده بود از سادات بزرگوار مدينه محسوب مىشد.پدر او، موسى بن جعفر نيز، از روات بزرگ حديث است که روايات خود را در اوراقى نوشته بود و بعد از او فرزندش آنها را جمع آورى نموده و با نام «فرقة الناظر و بهجة الخاطر مما رواه والدي موسى بن جعفر» آن را منتشر نمود. مادر او نيز دختر ورام بن ابى فراس، از بزرگان علماى اماميه بود. مادر پدرش نيز نوه شيخ طوسى مىباشد و به همين خاطر سيد گاهى مىگويد:«جدي ورام بن أبي فراس» و گاهى مىگويد: «جدي الشيخ الطوسي». برادرها و برادرزادهها و فرزندان او نيز از علماى بزرگوار شيعه بودهاند.
ابتداى تحصيلات سيد ابن طاووس در شهر حله بود که از محضر پدر و جد خود، ورام بن ابى فراس علوم مقدماتى را آموخت.
سيد با درکى قوى و هوشى سرشار قدم در راه علم نهاد و در اندک زمانى از تمام هم شاگرديهاى خود سبقت گرفت. وى در کشف المحجة مىگويد:«وقتى من وارد کلاس شدم آنچه را ديگران در طول چند سال آموخته بودند، در يک سال آموختم و از آنان پيشى گرفتم.»
او مدت دو سال و نيم به تحصيل فقه پرداخت و پس از آن خود را از استاد بىنياز ديد و بقيه کتب فقهى عصر خويش را به تنهايى مطالعه نمود.
سيد ابن طاووس در بين علما و مردم زمان خويش از احترام خاصى برخوردار بود. او علاوه بر اينکه فقيهى نام آور بود اديبى گرانقدر و شاعرى توانا شمرده مىشد، گرچه شهرت اصلى او در زهد و تقوى و عرفان اوست و اکثر تأليفات او در موضوع ادعيه و زيارات مىباشد.
سيد کتابخانه بزرگ و بىنظيرى داشت که از جدش به ارث برده بود و او به گفته خودش تمام آن کتابها را مطالعه کرده يا درس گرفته بود.
ابن طاووس که از محضر اساتيد حله استفاده کافى و لازم را برده بود براى استفاده از علماى ديگر شهرها عزم سفر نمود.
او ابتدا به کاظمين رفت. پس از مدتى ازدواج نمود و ساکن بغداد شد. مدت 15 سال در شهر بغداد به تربيت شاگردان و تدريس علوم مختلف پرداخت. ورود سيد به بغداد سال 625 هجرى بوده است . وى در بغداد منصب نقابت را پذيرفت و تا پايان عمر خويش در همانجا سکنى گزيد. زمانيکه مغولها به بغداد حمله کرده و آن را اشغال نمودند، سيد نيز در بغداد بود.رضى الدين مدت سه سال نيز در جوار امام هشتمعليهالسلام به سر برد. سپس به نجف و کربلا هجرت کرده و در هر کدام حدود 3 سال مقيم شد. در اين زمان علاوه بر تربيت شاگردان و تدريس علوم مختلف، همّت اصلى خويش را بر سير و سلوک و کسب معنويات قرار داد.
در زمان اقامت در کربلا کتاب شريف «کشف المحجة» را به عنوان وصيتى براى فرزندانش که در آن زمان کودک بودند نوشت.
در دوران اقامت ابن طاووس در بغداد از سوى خليفه عباسى، المستنصر، پيشنهادهايى مانند وزارت، سفارت و... به او شد ؛ اما سيد هيچيک را نپذيرفت و استدلالش براى خليفه چنين بود که:«اگر من طبق مصلحت شما عمل کنم رابطه خويش را با خداوند قطع مىنمايم و اگر طبق اوامر الهى و عدل و انصاف حرکت کنم خاندان تو و بقيه وزرا و سفرا و فرماندهان تو آن را تحمل نخواهند کرد و چنين خواهند گفت که على بن طاووس با اين رويه مىخواهد بگويد اگر حکومت به ما برسد اينچنين عمل مىکنيم و اين روشى است بر خلاف سيره حکمرانان قبل از تو و مردود دانستن حکومتهاى آنهاست.»
سيد در سال 661 هجرى نقابت علويان را پذيرفت. نقيب بزرگترين شخصيت علمى و دينى سادات بود که کليه امور مربوط به سادات را عهدهدار مىشد. اين وظايف شامل قضاوت مشاجرات، رسيدگى به مساکين و مستمندان، سرپرستى ايتام و... مىشد.
البته ايشان تأکيد دارد که تنها بخاطر حفظ جان دوستان و شيعيانى که در معرض قتل و غارت مغول قرار داشتند اين منصب را پذيرفته است.
سيد در محضر بزرگان عصر خويش به کسب علم و ادب و معنويت پرداخت. از جمله اساتيد اويند: پدر بزرگوارش موسى بن جعفربن طاووس، جدش ورام بن ابى فراس، ابن نما حلى و فخار بن معد موسوى و از جمله پرورش يافتگان مکتب سيد ابن طاووس مىتوان به سديد الدين حلى( پدر علامه حلى)، علامه حلى، حسن بن داود حلى صاحب رجال، عبد الکريم بن احمد بن طاووس، برادر زاده او و على بن عيسى إربلى اشاره نمود.
ابن طاووس حدود 50 تأليف دارد که بسيارى از آنها در موضوعات ادعيه و زيارات است.
سيد کتابخانهاى غنى داشته که حدود 1500 کتاب در آن وجود داشته و در تأليف کتابهاى خويش از آنها استفاده مىبرده است. بسيارى از کتب مرجع سيد در طول زمان از بين رفته و تنها منبع اطلاع ما از آنها، نوشتههاى امثال سيد ابن طاووس است و اين نکته ارزش تأليفات سيد را دوچندان مىکند.
از جمله تأليفات سيد است؛ ده جلد کتاب «المهمات و التتمات» ( که هر يک با عنوان مستقل چاپ شده است از جمله: فلاح السائل، زهرة الربيع، جمال الأسبوع، إقبال الأعمال و... سيد اين کتب را به عنوان تتمه مصباح المتهجد شيخ طوسى نوشته است.)، کشف المحجة لثمرة المهجة(کتابى اخلاقى است و شامل وصيتهاى سيد به فرزندانش مىباشد و مراحل مختلف زندگى خويش را هم در آن ذکر کرده است.)، مصباح الزائر و جناح المسافر، الملهوف على قتلى الطفوف(مقتل سيدالشهدا عليه السلام) و مهج الدعوات و منهج العنايات.
سيد على بن طاووس در سال 664 هجرى در سن 75 سالگى و در شهر بغداد وفات نمود. بدن شريفش را به نجف اشرف منتقل نموده و در حرم امير المؤمنين عليهالسلام به خاک سپردند.
گفتار بزرگان:
1 ـ علامه حلى در كتاب منهاج الصلاح مي نويسد: السيد السند رضى الدين على بن موسى بن طاووس، و كان اعبد من رأيناه من اهل زمانه. او عابدترين و پارساترين افراد زمانه خود بوده است.
2 ـ تفوشى در (نقد الرجال) مي فرمايد: حاله فى العبادة و الزهد اشهر من أن يذكر يعني حالات روحى او از جهت عبادت و پرهيزگارى مشهورتر از آن است كه نياز به بيان داشته باشد.
3 ـ علامه مجلسى در بحار الانوار ميگويد: الثقة الزاهد، جمال العارفين. يعنى پارساى معتمد و زينت عارفان.
4 ـ در كتاب از كلينى تا خمينى ، درباره او آمده است: مصباح المتهجدين، ازهد الزاهدين، شبيه زين العابدين، يعنى سيد رضى الدين صاحب زهد، ورع و تقوى، و در عبادت و تهجد چون جدش سجاد، طاووس سادات طاووس على بن موسى بن جعفر (رحمة الله عليه) شخصيتى كه جناب، علامه او را به بزرگى ستود و آرزوى كشف و كرامات او را مينمود.
آثار گرانمايه
الأمان من أخطار الأسفار و الأزمان؛
اثر رضى الدين، سيد على بن طاووس حسينى حلى، متوفاى 664 هجرى. اولين کتاب در ادعيه و آداب سفر و راه علاج امراض در سفر است و قبل از سيد ابن طاووس هيچ کس کتابى مستقل در اين موضوع و به اين سبک ننوشته است.
سيد در مقدمه کتاب مىفرمايد: «با توجه به اينکه در سفرها خطرها و مشکلات فراوانى براى انسان پيش مىآيد...تصميم گرفتم کتابى بنويسم که حافظ انسان در سفرها باشد.در اين کتاب بسيارى از اسناد روايات و کتب منبع آنها را ذکر نکردهام چرا که هدف در اين کتاب اختصار است و اين کتاب، کتابى است براى عمل کردن و سلامت ماندن (نه کتابى روايى و به عنوان منبع).»
سيد نکتهاى ذکر کرده که در هر جا دعايى در روايات نيافته يک دعا در آن موضوع انشاء کرده و دليل و مجوّز اين کار را هم رواياتى مىداند از جمله اين روايت:«عبد الله بن حماد انصارى از امام صادق عليهالسلام نقل مىکند که به ايشان عرض کردم: دعايى به من بياموز.امام در جواب فرمود: «إن أفضل الدعاء ما جرى على لسانک»، يعنى بهترين دعا آن است که بر زبان خودت جارى شود.» به همين خاطر سيد ابن طاووس در کتب مختلف، دعاهاى فراوانى نقل کرده است.
ابن طاووس در عين اينکه براى اين نوع ادعيه سندى ندارد تأکيد مىنمايد که:«من با اين کار دعا نمىسازم بلکه اينها ادعيهاى است که خداوند جل جلاله به من افاضه کرده است و من براى شما نقل مىکنم.»
مصنف، کتاب «الأمان» را به 13 باب تقسيم کرده و در هر باب فصول متعددى گنجانده است.در ابتداى کتاب نيز فهرست تفصيلى مطالب کتاب را ذکر کرده تا دسترسى به مطالب آن در کوتاهترين زمان ممکن عملى گردد.از جمله محتويات کتاب الأمان کتاب «برء الساعة محمد بن زکرياى رازى» و کتاب «قسطا بن لوقاى يونانى» است که به طور کامل در دو باب از کتاب ذکر شدهاند.
کتاب «برء الساعة» راه علاج فورى بعضى از بيمارىها است که مصنف به آنها دست يافته، مانند زکام، سردرد،چشمدرد و...کتاب «قسطا بن لوقا» هم شامل انواع بيمارىهايى است که ممکن است در مسافرت براى انسان پيش بيايد و راه درمان آنها و اوقات مناسب براى خوردن و آشاميدن و استراحت در مسافرتها را ذکر کرده است.
سير بيان مطالب کتاب توسط مصنف سيرى منطقى و بسيار دقيق است چرا که ابتداى کتاب بحث تصميم به مسافرت و مقدمات آن و دعاهاى قبل از خروج از خانه و...است، بعد بحث لوازم سفر و وسايل مورد نياز و همراهان در سفر مطرح شده. پس از آن ادعيه فراوانى براى خروج از منزل و در طول سفر ذکر شده است.سپس امراضى که ممکن است انسان در سفر به آنها مبتلا شود و راه درمان آنها مفصلا بيان شده است.
إقبال الأعمال؛
نام کامل کتاب الإقبال بالأعمال الحسنة فيما يعمل مرة في السنة است.کتاب حاضر توسط سيد رضى الدين، على بن موسى بن طاووس حلى(سيد ابن طاووس) نگاشته شده است (589 - 664 هجرى).
ابن طاووس اين کتاب را همراه با 8 جلد ديگر به عنوان تتمه «مصباح المتهجد» شيخ طوسى نوشته است. او در مقدمه کتاب «فلاح السائل»، که جلد اوّل از تتمّات مصباح المتهجد است اسامى 10 جلد کتاب را آورده است.
کتاب حاضر شامل اعمال يازده ماه از سال است.اعمال ماه رمضان نيز، به خاطر اهميت اين ماه، در کتابى ديگر با نام «المضمار» آمده که توسط مصنف همراه با اقبال در يک مجموعه عرضه شده است.
سيد کتاب خويش را به ترتيب ماههاى سال نگاشته، اما بر خلاف روش معمول، ابتداى سال را ماه مبارک رمضان دانسته است.از جمله دلايل اين کار اهميت فوق العادهاى است که شرع براى ماه رمضان قائل شده و اينکه اهل معرفت ابتداى سال و ابتداى سير و سلوک خويش را ماه رمضان قرار مىدهند.
کتاب اقبال الأعمال مانند ديگر کتابهاى سيد ابن طاووس از اعتبار و ارزش ويژهاى بين علماى شيعه برخوردار است.سيد با تأليف اين کتاب خدمت بزرگى به جهان اسلام نموده، به قسمى که تمام مؤلفان پس از سيد در موضوع ادعيه و زيارات، خوشه چين خرمن پر برکت او هستند.از جمله شيخ عباس قمى در «مفاتيح الجنان» بسيارى مطالب را از اين کتاب نقل مىکند.
علامه آقا بزرگ تهرانى نيز در الذريعة اين مطلب را تأييد کرده که سيد با تأليف اين کتاب حق بزرگى به گردن تمام شيعيان و هم دانشمندانى که در موضوع دعا و نيايش کتابى نوشتهاند دارد و در حقيقت همه آنها سر سفره اين دانشمند بزرگ نشستهاند و از ثمرات آن عارف انديشمند بهره بردهاند و بر ما لازم است که از خدمت بزرگ ايشان تقدير کنيم.
در قرون گذشته يکى از غنىترين کتابخانههاى شخصى که مملو از نسخههاى گرانبهاى خطى و منحصر به فرد بوده، کتابخانه سيد ابن طاووس بوده است. در اين کتابخانه به نقل خود سيد بيش از 1500 کتاب معتبر و نفيس در علوم مختلف وجود داشته است.از جمله در موضوع دعا بيش از 70 جلد کتاب نزد سيد بوده که کتابهايى مثل اقبال را از آنها تدوين کرده است.
ابن طاووس علاقه و اهتمام خاصى نسبت به ادعيه داشته، به طورى که اکثر کتابهاى او در شکلهاى مختلف، ادعيه و اذکار و زيارات را در بر دارد.
کتاب اقبال در سال 650 هجرى، در حالى که ابن طاووس به سن 60 سالگى قدم نهاده بود تأليف گشت. در سالهاى 655 و 656 نيز توسط مؤلف چند باب به کتاب حاضر افزوده شد.محل تأليف کتاب نيز کربلا، در جوار مرقد و بارگاه سالار شهيدان عليهالسلام بوده است.
کتاب شريف اقبال به 12 قسمت تقسيم شده و هر قسمت مربوط به يک ماه است.هر ماه نيز به بابها و فصلهاى متعدد تقسيم شده تا دسترسى به مطالب هر روز از ماه به سهولت امکانپذير باشد.
کتاب «المضمار» که در حقيقت همان بخش مربوط به ماه رمضان است در ابتدا آمده و بقيه سال نيز به دو قسمت تقسيم گشته است، قسمت اول ماههاى شوال، ذو القعدة و ذو الحجة را در بر گرفته و قسمت دوم 8 ماه بقيه سال را.
الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف؛
اثر سيد على بن طاووس حسينى حلى، متوفاى 664 هجرى.
از ابتدا تا انتهاى کتاب هيچ کلامى که انتساب کتاب را به سيد ابن طاووس اثبات کند وجود ندارد.در جاى جاى کتاب هم عبارت: «قال عبد المحمود بن داود» به چشم مىخورد که اشاره به مؤلف کتاب دارد.با اين حال هيچ کس ترديدى ندارد در اينکه کتاب طرائف تأليف سيد ابن طاووس است.
سيد در اجازات خود کتاب طرائف را از تأليفات خود دانسته و در کشف المحجة به فرزند خود سفارش مىکند کتاب طرائف را که در آن حق و باطل را از هم جدا کرده مطالعه کند.بنابراين انتساب کتاب به سيد ابن طاووس امرى مسلّم است، خصوصا که شهيد ثانى هم در حاشيه نسخه خطى کتاب، آن را تأليف سيد ابن طاووس دانسته است.
علت اين امر را بايد در شرايط حاکم بر جامعه آن روز جستجو کرد. در عصر مؤلف، شيعه در انزوا و مظلوميت کامل قرار داشت به طورى که کتابهاى ديگرى نيز از آن زمان مىبينيم که مؤلفان آنها کتب خويش را با نامهاى مستعار منتشر مىکردهاند.شبيه اين روش توسط برادر او، سيد احمد بن طاووس، در کتاب عين العبرة مشاهده مىشود. اما توجيه مطلب آن است که: مؤلف در ابتداى کتاب مىفرمايد: «قال عبد المحمود بن داود»عبد المحمود يعنى بنده خدايى که از صفات او «محمود» است و داود نيز برادر رضاعى امام صادق عليهالسلام است و نسب سيد ابن طاووس به او مىرسد.
داود کسى است که وقتى در زندان بود امام صادق عليهالسلام دعاى معروف ام داود را به مادر او آموخت و داود بواسطه آن دعا از زندان آزاد شد.
سيد در اين کتاب، خود را يک انسان تازه مسلمان فرض کرده که بعد از مسلمان شدن اختلافاتى بين مسلمانان ديده و فرقههاى متعدد مشاهده کرده است، لذا تصميم به جستجو و تفحص در منابع دينى مىگيرد تا حقيقت امر بر او روشن شود.البته در همان ابتدا تصريح مىکند که چون شيعيان متهم به غلو و کفر هستند تنها از کتب اهل سنت استفاده خواهد کرد.
بعد از تلاش فراوان مىبيند که يکى از اين فرقهها که شيعه ناميده مىشود موافق عقل و قرآن کريم و اخبار وارده در کتب فرقههاى مختلف است و تضاد و تناقض فرقههاى ديگر در آن نيست و بدين شکل خود را در سلک شيعيان دوازده امامى قرار مىدهد.
مؤلف در کتاب طرائف، همان طور که در ابتداى آن تصريح کرده، تنها از کتب غير شيعى استدلالهاى خود را آورده و بوسيله جدال احسن مخالفان شيعه را محکوم کرده و با کلام خودشان حجت را بر آنها تمام کرده است.
هدف سيد ابن طاووس در کتاب طرائف اثبات شيعه و ولايت امير المؤمنين و رد مخالفان شيعه بوده و طرف سخن او غير مسلمانان نيستند، لذا ابتداى کتاب روايات پيامبر در شأن و منزلت على بن ابى طالب است و هيچ سخنى از اثبات وجود خدا و توحيد و نبوت و معاد به ميان نياورده است.
سيد کتاب را بر اساس سير آيات و روايات وارده در شأن على عليهالسلام تنظيم کرده است.
کمتر از نصف کتاب اختصاص به دشمنىهاى خلفا و کسانى مانند عايشه با اهل بيت دارد و شواهد مخالفتهاى آنان با صريح قرآن و سنت نبوى را ذکر نموده.
جلد دوم کتاب کلا اثبات عدم صلاحيت خلفاى سهگانه است.البته مباحثى هم در روش تعيين خليفه و صلاحيت نداشتن مردم براى انتخاب خليفه الهى دارد و پس از آن سخن از معاويه و مخالفتهاى او با متن اسلام و دين به ميان آمده و از ادعاهاى اهل سنت در مورد فضايل او جواب داده شده.
در بخش پايانى کتاب نيز بعضى از روايات اهل سنت و کارهاى مخالف دين آنها بيان شده است.
ترجمه
1 - ترجمه کتاب الطرائف يکبار همراه با کشف المحجه سيد چاپ شده است.
2 - ترجمهاى نيز با نام طراوة الطائف في ترجمة کتاب الطرائف از کتاب فوق موجود است.
اللهوف على قتلى الطفوف؛
نوشته جمال السالکين، سيد على بن موسى بن طاووس حلى، متوفاى 664 هجرى ، در بيان جريان شهادت امام سوم شيعيان حسين بن على عليهالسلام و واقعه جانسوز عاشورا.
سيد در صفحه 11 کتاب، انگيزه خود را چنين بيان مىکند که: «از مهمترين مسائلى که باعث شد دست به تأليف اين کتاب بزنم آن است که پس از تأليف کتاب مصباح الزائر و جناح المسافر ديدم کتابى شده شامل معرفى بهترين مکانهاى زيارتى و بهترين زيارات موجود براى آنها و کسى که اين کتاب را همراه داشته باشد نياز به هيچ کتاب زيارتى ديگرى ندارد ، من که دوست داشتم چيزى همراه آن کنم که زائر ابا عبد الله عليهالسلام هم نياز به همراه داشتن کتاب مقتل ديگرى نداشته باشد، اين کتاب را ضميمه مصباح قرار دادم.»
کتاب حاضر که براى مسافرتها و هنگام زيارت نوشته شده بنايش بر اختصار است و به خاطر رعايت اختصار، سلسله اسناد روايات حذف شده و تنها آخرين راوى يا کتاب مرجعى که روايت از آن نقل شده آمده است.
سيد که هدفش بيان واقعه عاشورا بوده احاديث را طورى کنار هم چيده که يک جريان منسجم را تشکيل دهد و از ذکر روايات تکرارى و روايات متفرق اجتناب کرده تا خواننده کتاب بيشتر احساس کند يک واقعه تاريخى را مطالعه مىکند تا يک کتاب روايى را.
کتاب لهوف داراى عناوين زير است:
مقدمه: شامل مطالبى در عظمت واقعه عاشورا و مقام امام حسين عليهالسلام و ارزش گريه و عزادارى بر سالار شهيدان عليهالسلام و انگيزه نگارش کتاب.
مسلک اول: پيرامون مسائل قبل از شروع واقعه عاشورا، که از ولادت امام تا وقايع روز عاشورا را شامل مىشود.
مسلک دوم: شامل وقايع روز عاشورا است تا شهادت امام عليهالسلام
مسلک سوم: شامل وقايع بعد از شهادت امام است که از فرستادن سر شهدا به کوفه شروع شده و اسارت خاندان ابا عبدالله عليهالسلام را بيان کرده و با مراجعت اسرا به مدينه به اتمام مىرسد.
پس از آن نيز حالات امام سجاد عليهالسلام را در گريه بر پدر بزرگوارش بيان نموده است.
خلاصه
سيد علاوه بر لهوف، کتاب «اللطيف» را در ضمن اعمال روز عاشورا در اقبال الاعمال آورده تا اگر کسى لهوف را ندارد خلاصهاى از آن را در اقبال همراه خود داشته باشد.
کتاب شريف «اللهوف» يکى از بهترين مقاتلى است که براى سالار شهيدان عليهالسلام تأليف شده و بسيار مورد توجه قرار گرفته است.
المجتنى من الدعاء المجتبى؛
ادعيه و اوراد مرويه از ائمه اطهار عليهمالسلام، نوشته سيد على بن طاووس حلى، متوفاى 664 هجرى.
سيد کتاب خويش را باب بندى نکرده، اما در تمام کتاب روشى خاص دارد و آن اين که:ابتدا نام هر کتاب را ذکر کرده، سپس روايات منتخب آن کتاب را نقل مىنمايد.
سيد،در ابتداى کتاب مىفرمايد: « من ادعيه لطيفه و مهمات شريفهاى يافتم و آنها را به صورت کتابى در آوردم تا همگان بتوانند از آن بهرهمند گردند و نام آن را المجتنى من الدعاء المجتبى گذاشتم.»
آنچه بعضى نقل نمودهاند که نام کتاب المجتبى من الدعاء المجتبى است اشتباه مىباشد.
کتاب با نقل از جزء چهارم کتاب دفع الهموم و الأحزان نعمانى شروع شده است.
سيد ابن طاووس علاوه بر نقل هر دعا و شأن نزول آن، بعضى داستانها را هم پيرامون آن دعا آورده مانند آنچه در مورد اخلاص در توکل در صفحات 10 و 11 کتاب آمده است.
سيد در جاى جاى کتاب، عنوان «فصل فى...» دارد، اما اين عنوان بندىها منظم نيست و نمىتوان براى آن ترتيب خاصى پيدا نمود جز همان ترتيب نقل از کتب مختلف.
سيد ابن طاووس در کتاب شريف «المجتنى» از کتبى نقل مىکند از جمله:
- دفع الهموم و الاحزان، نعمانى
- المستغيثين، خلف بن عبد الملک بن مسعود
- کتاب الدعاء، حسين بن سعيد
- کتاب العبر، عبد الله بن محمد
- کنوز النجاح، طبرسى
- کتاب الأدعية المروية من الحضرة النبوية، سمعانى
- الوسائل إلى المسائل، احمد بن على معير
- تاريخ ابن اثير
- نثر اللآلي، راوندى
البته از بعضى کتب تنها يک دعا نقل کرده و از بعضى ديگر دعاهاى متعدد.
توضيحات : چاپ حاضر کتاب از روى چاپ سنگى است که در سال 1323 هجرى و در عهد مظفرالدين شاه قاجار بوسيله آقا محمد مهدى تاجر منتشر شده است و نويسنده آن شيخ محمد حسن کرمانى است.
اين کتاب همراه با مهج الدعوات در يک مجلد منتشر شده است.
اليقين؛
نام کامل کتاب «اليقين باختصاص مولانا علي عليهالسلام بإمرة المؤمنين» است.اثر سيد على بن طاووس حسينى حلى، (متوفاى 664 هجرى) که حاوي روايات دلالت کننده بر اينکه پيامبر لقب «امير المؤمنين» را به على عليهالسلام داده و اختصاص آن حضرت به اين لقب مبارک.
تنها کتابى که قبل از سيد ابن طاووس در اين موضوع نگاشته شده و اطلاع آن به ما رسيده از ابن غضائرى (م 411 ه) است با نام التسليم على أمير المؤمنين عليهالسلام بإمرة المؤمنين.
البته در کتب فراوان ديگر فصلها و بابهايى به اثبات اين موضوع اختصاص داده شده، اما آن کتب مستقلا در اين موضوع نيستند.
مؤلف در مقدمه کتاب علت تأليف کتاب را اين طور مطرح کرده که:«من در زمانى که عمرم از هفتاد سال گذشته بود شنيدم که بعضى از مخالفين در کتابهايشان گفتهاند پيامبر اکرم صلىاللهعليهوآله در طول زندگى خود على عليهالسلام را با وصف امير المؤمنين خطاب نکرده.من نمىدانم از روى دشمنى اين حرف را زده يا بىاطلاعى...اما در هر صورت من طورى مسئله را اثبات مىکنم که به جز انسانهاى کينهجو کسى نتواند آن را انکار کند.»
ظاهرا کسى که آن شبهه را مطرح کرده ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه بوده.او در ج 1 ص 12 از کتاب خود مىگويد: «شيعه گمان مىکنند على (عليهالسلام) در زمان پيامبر به لقب امير المؤمنين خطاب شده و همه مهاجرين و انصار او را به اين لقب خطاب کردهاند اما اين در اخبار محدثان ثابت نشده است.»
کتاب حاضر ترتيب موضوعى ندارد و هر روايت منقول از يک کتاب را در يک فصل ذکر کرده و در ابتداى کتاب فهرست 220 فصل کتاب را آورده است.
کتاب اليقين داراى سه قسمت است:
1 - احاديثى که بيان مىکند على بن ابى طالب عليهالسلام به نام امير المؤمنين خوانده مىشد که شامل 177 باب است.
2 - احاديثى که ناميدن آن حضرت به امام المتقين را اثبات مىکند که 24 حديث است در 24 باب مجزا.
3 - احاديثى که لقب يعسوب الدين را براى آن حضرت اثبات کرده که 19 باب است و در هر باب يک روايت ذکر شده.
4 - خاتمه:
مصنف در خاتمه ضمن تأکيد بر وجود نسخههاى معتبر خطى تمام کتبى که از آنها نقل کرده در کتابخانهاش يادآور مىشود که اين تنها گوشهاى از روايات اهل سنت است و الا جمعآورى همه آنها و يا جمعآورى تمام روايات شيعه در اين موضوع به سادگى ميسور نيست چرا که عددشان به هزاران روايت معتبر بالغ مىشود.
در پايان چند فصل در علت رويگردانى مردم از آن حضرت با وجود اين همه دليل ذکر شده و مطالبى از صحيح بخارى و مسلم پيرامون قضيه وفات پيامبر و غصب خلافت و اعترافات خلفا بر آن و...آورده است.
سيد ابن طاووس در ابتداى کتاب مىفرمايد من در اين کتاب تنها از منابع اهل سنت روايت نقل مىکنم ؛ چرا که در مقابل مخالفين مذهب نمىتوان از روايات کتب شيعه استدلال آورد و تقريبا تمام روايات از اهل سنت است. بيشترين استفاده ابن طاووس در کتاب اليقين از کتاب حجة التفضيل محدث اثير از علماى قرن سوم هجرى است که متأسفانه جز منقولات ابن طاووس هيچ اطلاع ديگرى از او نداريم.
از خصايص بسيار جالب ابن طاووس آن است که هنگام نقل از هر کتاب، نام و خصوصيات کامل آن را نقل مىکند و با توجه به اينکه اکثر منابع مورد استفاده سيد از بين رفته و به دست ما نرسيده اين موضوع براى ما بسيار حائز اهميت است و چه بسيارند کتبى که راه دسترسى ما به آنها تنها همين نوع منقولات امثال سيد ابن طاووس است.
ابن طاووس در اين موضوع سه کتاب تأليف کرده:
1 - الأنوار الباهرة، اولين کتاب سيد در اين موضوع است.
2 - اليقين، کتاب حاضر است که پس از الأنوار نوشته شده و سيد مقيد است که تنها از اهل سنت نقل کند.
3 - التحصين، کتابى است که به عنوان ملحقات و تتمه اليقين نوشته شده.
سيد پس از اتمام اليقين روايات ديگرى يافته که آنها را در التحصين آورده است.البته در التحصين منقولات سيد از کتب شيعه بسيار است.
منبع:نرم افزار جامع الاحاديث