همه اذعان داريم كه نبود هر يك از پدر و مادر و به تعبيري ديگر مرگ آنها چه اثري جانسوز در روح و روان كودك دارد.كودك 3 ـ 4 سالهاي كه پدر و مادرش را ميشناسد و به آنها ـ بويژه به مادر- اُنس گرفته است، غم فقدان او را فراموش نميكند، از اين بابت كه مادر انيس، همبازي و حامي او بوده و اكنون فقدانش همچون ديواري است كه پشت سرش خراب شده است.
فقدان پدر و مادر پيامدهاي نامطلوبي همچون پريشاني، افسردگي، احساس بيپناهي، بيهدفي، خلاء عاطفي و عدم اعتماد بنفس را براي كودك بدنبال خواهد داشت بطوري كه حتي خواب و خوراك او را دچار اختلال خواهد كرد. او آينده خود را تاريك و مبهم ميبيند و براي پركردن خلاء عاطفي و جلب توجه ديگران ناخودآگاه به حركات غيرمنتظره اقدام ميكند و در خواب و بيداري با هيجانات نا متعادل روحي دست و پنجه نرم ميكند.
نيازهاي ايتام
در پاسخ به اين سوءال كه يتيمان چه نيازهايي دارند؟ بايد گفت:
از آنجا كه يتيم يك انسان است و بايد تمام جهات معنوي و شخصيتي او مورد توجه قرار گيرد و از همه محبتها وفقدان پدر يا مادر، پيامدهاي نامطلوبي همچون پريشاني، افسردگي، احساس بيپناهي، خلاء عاطفي را براي كودك به دنبال خواهد داشت.توجه به غذا و پوشاكيتيم و تأمين نيازهاي جسمي و غــفلت از نيازهاي روحي و رواني او از خطاهاي بزرگ تربيتي است.نوازشها و شيوههاي صحيح تربيتي كه يك كودك در دامان پدر و مادر خود دارد بهرهمند باشد، تنها، توجه به غذا و پوشاك يتيم و تأمين نيازهاي جسمي و غفلت از نيازهاي روحي و رواني او از خطاهاي بزرگ تربيتي است و اين غرض حاصل نميشود مگر در محيط خانواده.
در محيط خانواده است كه استعدادهاي دروني اطفال پرورش مييابد و آنها درس شهادت و شهامت و سخاوت و عزّتنفس را ميآموزند. در كنار خانواده است كه يتيم، هم خود رااز اعضاي آن ميداند و هم متعهد و مسوءول و امانتدار و درست كردار خواهد شد. بديهي است كه همه اينها در سايه خانواده است و بس.
حادثه يتيمي آنچنان تأثيري در زندگي عاطفي و رواني طفل ميگذارد كه او خود را فردي ورشكسته و بيپناه احساس ميكند و براي جبران آن بهانه جو شده و توقعاتش زيادتر ميشود.
او در رويارويي با جريانات مختلف به ياد آنها ميافتد و دلش بيشتر رنجيده خاطر ميشود. او در غم مادر بخاطر ميآورد روزي را كه پدر خواسته او را كتك بزند اما مادر مانع او شدهاست، حال اگر دوباره پدر بخواهد
او را تنبيه كند چه كسي مانع او خواهد شد؟در غم پدر بخاطر ميآورد روزي را پدر بجهت پارهاي مذاكرات و گفتگوها با مسوءولان مدرسهاش به مدرسه آمده، از او دفاع كرده و در جريان وضع درسي و اخلاقي او قرار گرفتهاست. حال اگر روزي مشكلي برايش پيش آيد چه كسي به مدرسه خواهد آمد؟
از اين رو عمده نيازهاي ايتام عبارتند از:
نياز به مهر و محبت، نياز به وابستگي، نياز به انضباط وكنترل، نياز به همدردي، نياز به مدارا .
قابل تذكر است كه اين نيازمنديها مخصوص يتيمان نيست بلكه هر كودكي به اينها محتاج است، اما ايتام به جهت دگرگوني و از دست دادن حامي خود نياز شديدتر و بيشتري به آنها پيدا ميكنند.
1- مهر و محبت
پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله)و امامان عليهمالسلام در موارد مختلف موقعيت ايتام و ضرورت توجه به نيازمنديهاي آنــــها را گــوشزد كردهاند و پوشانيدن و سير كردن و تأمــــين نيازهاي روحــي آنـها را از عبادات شـــمردهاند.
پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله)ميفرمايد: « خيرُ بُيُوتِكُمْ بِيْت فيه يتيم يُحسنُ اليه و شّرُ بُيُوتِكُمْبيت يُساءُاليه »(1)
«بهترين خانههاي شما خانهاي است كه در آن يتيمي مورد احسان و عطوفت باشد و بد ترين خانهها، خانهاي است كه با يتيمي بد رفتاري شود.»
در اينگونه خانوادهها يتيم بطور طبيعي رشد ميكند و تمام يا بيشتر تمايلاتش ارضا ميشود، چنين كودكي دچار عقده حقارت، انحراف و كژانديشي و عناد نخواهد شد.
باز آن حضرت ميفرمايد: «منْ اقْعداليتيم علي خوانه و يمْسحُ رأسهُ يلينُ قلبُهُ » (2)
«كسي كه يتيمي را سر سفره خود بنشاند و دست نوازش بر سرش
بكشد، رقيقالقلب خواهد شد.»
در اين سخن حضرت بيشترين عنايت خود را متوجه نيازهاي عاطفي
علي(عليه السلام): يتيم را آن گونه تربيت كن كه فرزند خويش را تربيت ميكني.يتيم كرده و تأثير تأمين اين نياز را بر خود شخص نوازش كننده بيان كردهاند
روزي مقداري عسل به بيتالمال آوردند. حضرت علي (ع) دستور داد يتيمان را حاضر كردند وخود شخصاً به دهان آنها عسل ميگذاشت. اطرافيان از اين كار تعجب كرده و عرض كردند: اين كار براي چيست؟ امام (ع) فرمود: «انّالامام أبواليتامي و انّماالعقتهم هذا برعاية الاباء»(3)
«امام، پدر يتيمان است. اين عسل را به جاي توجه پدرانشان به دهان آنها گذاردم.»
از اين رو مسوءولان وظيفه دارند رسيدگي به فرزندان شهدا و همنشيني با آنها را در برنامه هفتگي يا ماهانه خود قرار دهند تا در حق آنهاپدري كرده باشند.
2- وابستگي
يتمان دوست دارند كه خود را وابسته به مربّي جديدشان بدانند و هويت و شخصيت خود را با هويت و شخصيت او پيوند دهند. دوست دارند خود را وابسته به كسي بدانند تا از دوري او پريشان و از بودن و همنشيني با او احساس لذّت نمايند.
آنها دوست دارند كه مربيان جديد،آنها را از خود بدانند و در رفع مشكلات و نابسامانيهاي زندگي از آنها كمك بگيرند.
ايتام از اين موضوعات احساس آرامش و رضايت ميكنند و از افسردگي و نگراني رهــايي مييابند.
3 -همدردي
از نيازهاي ضروري هر انسان در رويارويي با مشكلات و حوادث همدردي ديگران با اوست.با همدردي است كه انسان مصيبت زده سبكبال و آرام ميشود.
ايتام از آن بابت كه خود را شكسته خورده و بيپناه ميدانند نيازشان به اين همدردي بيشتر و فزونتر از ديگران است.
4 - انظباط و كنترل
يكي از جلوههاي تربيت صحيح حاكميت نظم و انظباط بر زندگي آدمي است كه ضامن پيروزي و سر بلندي است.
يتيم يك انسان است و در آينده بايد همچون ديگر كودكان از اعضاء مفيد جامعه باشد. او بايد با مقررات اجتماعي و آداب معاشرت آشنا باشد تا دچار لغزش و انحراف نشود. او بايد همچون ديگر فرزندان خانواده تحت نظم و انضباط در آيد، رفتوآمدها، مشق و اخلاق و رفتارش كنترل شود.در خواب و غذا منظم باشد. اگر جايي ضرورت تنبيه در كار بود، اگر سختگيري و مراقبت شديد لازم بود در مورد او اِعمال شود.
حضرت علي (ع) ميفرمايد: «ادّب اليتيم ممّا تُوءدّب منه ولدك واضْربْهُ ممّا تضْرب منه ولدك»(4)
«يتيم را آن طور تربيت كن كه فرزند خويش را تربيت ميكني و در مقام مجازات، او را به همان گونه بزن كه فرزند خود را ميزني» در اين كلام حضرت، به دو اصل عنايت شدهاست :
1 - ضرورت تنبيه و مجازات براي يتيم در راستاي تربيت صحيح او.
2 - اجحاف و ظلم نكردن به او در هنگام مجازات ،
به اين معني كه اگر فرزند خود را با دست ميزني او را هم با دست بزن، نه اينكه او را با شلاّق يا چوب مورد ضرب و شتم قرار دهي.
5 - مدارا
يتيم داراي نياز فراوان به سعه صدر و شكيبايي دارد. با يتيم نميتوان بسيار خشن و تند رفتار نمود زيرا او روحي حساس و خاطري رنجيده دارد. بايد بسياري از لغزشها و اشتباهات او را تا مدتي ناديده گرفت، نبايد از حرفهاي او رنجيد. نبايد او را با رفتار نا صواب خود رنجيدهخاطر كنيم زيرا او تشنه محبت است. مبادا با زخم زبانها، كينه توزيها و بغضها و بدگوئي از پدر و مادراو، در برابرش موضعي خصمانه بگيريم و خود را از اين راه تسلّي دهيم.
سختگيري و خشونت و وظايف دشوار بر او تحميل كردن، او را آسيب پذير و متأثر ميسازد.بنابراين بايد با بهانه گيريهاي او مدارا كنيم تا شايد بـــاري از انــدوه جــانكاه او را كم كنيم.
پي نوشت:
1 - مستدرك الوسايل، ج1، ص148.
2 - سفينةالبحار، ج2، ص731.
3 - بحارالانوار، ج9، ص536.
4 - وسايلالشيعه، ج5، ص125.
منبع: www.seraj.ir