دوران نامزدي:
دوران نامزدي در بين جوامع مختلف تعاريف متفاوتي دارد.
برخي فاصله ي بين عقد و عروسي را دوران نامزدي محسوب مي کنند.و برخي نيز از زمان خواستگاري رسمي تا زمان عقد را نامزدي مي گويند. اما به هر حال اين دوران، دوران طلايي زندگي مشترک ناميده مي شود و با توجه به اينکه شدت علاقه و صميميت در حد اعلاي خود مي باشد بهترين دوران جهت ايجاد تغييراتي در روحيه و خلق وخوي و شبيه شدن مي باشد.اين دوران زوجين را آماده ورود به زندگي مشترک مي کند.در اين دوره ارتباط نامزدها با يکديگر بيشتر مي شود و در اين ارتباط بيشتر، شناخت افراد از يکديگر عمق پيدا مي کند. در دوران نامزدي، خانواده و دوستان فرد وارد رابطه مي شوند.و فرد قبل از ازدواج مي تواند با آنها آشنا شود.شناخت شبکه ي ارتباطي نامزد، شناخت خانواده ي نامزد و شناخت دوستان نامزد و بيرون رفتن با او اين فرصت را فراهم مي کند تا زوجين بتوانند شناخت هاي قبلي خود را بازنگري کنند و بتوانند آينده ي خود را تا حدودي ببينند و براي زندگي مشترک آماده شوند.
شيريني و جذابيت دوران نامزدي داراي دلايل زيادي مي باشد که به برخي از آنها در اينجا اشاره خواهيم نمود. يکي از مهمترين علل جذابيت اين دوران آن است که در اين دوران معمولاً افراد چه پسر و چه دختر بسيار اميدوارانه زندگي مي کنند.در واقع اميد و آرزو يکي از بهترين عوامل شادي بخش زندگي و نااميدي يک از بزرگترين عوامل تلخ کننده ي زندگي انسان مي باشد.معمولاً در زندگي نامزدها هميشه صحبت از وعده و وعيد و اميدواري است و نااميدي و اندوهگيني بسيار به ندرت به چشم مي خورد. آنها آرزوهاي دور و درازي دارند بسيار بلند پروازانه فکر مي کنند و هر دو در آرزوي سعادت و خوشبختي همديگر هستند. در اين دوران پسرو دختر مي توانند تا حدودي به هم نزديک باشند و از نظر جوَ خانواده و اجتماع نيز به علت کنار هم بودن فشاري احساس نمي کنند و مي توانند به منزل همديگر رفت و آمد داشته باشند براي همديگر هدايا بخرند و خلاصه اينکه از شر تنهايي دوران مجردي براي هميشه نجات پيدا مي کنند. اما دوران نامزدي با تمام لذت ها و شيريني هاي آن نبايد صرفاً براي تفريح و خوشگذراني گذرانده شود. در دوران نامزدي پسر و دختر وظايف خاصي به عهده دارند که بايد در انجام آن کوشا باشند. دوران نامزدي اصطلاحاً دوران آشنايي و شبيه شدن ناميده مي شود. در اين دوران عشق و علاقه ي شديدي بر روابط بين پسر و دختر حاکم مي باشد و شدت اين عشق و علاقه به حدي است که هردو فقط خوبيهاي همديگر را مي بينند، تمايل زيادي دارند به اينکه رفتارشان مورد پسند طرف مقابل باشد و از آزرده خاطر کردن همديگر به شدت اجتناب مي کنند. حال با وجود اين شرايط اين دوران بهترين
زمان است که هر دو سعي کنند شبيه همديگر بشوند.دوران نامزدي بهترين دوراني است که هر فردي مي تواند بسياري از عادات زشت و ناپسند خود را ترک کند.بسياري از جواناني که به هر دليلي به مواد مخدر گرايش دارند در اين دوران مي توانند از شر اعتياد نجات پيدا کنند. روابط فرد با دوستان مجرد خود تا حدودي کم مي شود از احساس تنهايي نجات پيدا مي کنيد و از همه مهمتر با کسي بناي دوستي و همنشيني را گذاشته ايد که خيرخواه واقعي شماست و سعادت شما سعادت او است و خلاصه اينکه بيش از همه به خير و صلاح شما مي انديشد.
زوجين بايد آگاه باشند که دراين دوران به همديگر شديداً عشق ورزي نمايند. هرگز همديگر را با اسم تنها صدا نکنند بلکه بايد هميشه از پسوند جانم و عزيزم در صحبت هاي خود استفاده کنند.و از همه مهمتر اينکه بايد اين عشق و علاقه را پايدار نمايند يعني اينکه بعد از ازدواج نيز آن را حفظ کنند و مانع از بازگشت همسر خود به عادت هاي ناخوشايند دوران مجردي بشوند.
اگر دوران نامزدي به روش درست استفاده شود، آينده ي رضايت بخش زندگي زناشويي تضمين خواهد شد.در اين دوران احساسات و عواطف بسيار قوي هستند و نامزدها تمايل دارند که شديداً دل همديگر را به دست آورند لذا براي افراد دانا و آگاه بهترين فرصت براي اصلاح رفتار نادرست است. بسياري از افرادي که به هر دليلي تحصيلات خود را ادامه نداده اند با درخواست نامزد خود تحصيلات را آغاز مي کنند.بسياري از افرادي که
عادات زشت و ناپسند دارند مانند مصرف مواد مخدر دوران نامزدي بهترين فرصتي است که اين عادات را به طور کامل ترک نمايند. چهار قانون عشق و محبت وجود دارد که بايد در دوران نامزدي به آنها توجه زيادي داشته باشيد.
چهار قانون عشق و محبت
1-هدف زندگيتان ازدواج کردن نيست.هدف از زندگي شما تبديل شدن به يک زن با محبت، متعهد و واقعي است.
2-شما بايستي در زندگي عاشقانه ي خود به دنبال يافتن مردي مناسب براي خود واقعيتان باشيد، نه اين که تنها در فکر به چنگ آوردن مرد باشيد.
3-وقتي شما مرد دلخواه خود را يافتيد، نبايد او را به تعهد نهايي وادار کنيد، بلکه با او يک رابطه ي واقعي مبتني بر احترام متقابل، محبت آميز و سالم برقرار کنيد.
4-زماني که يک رابطه ي واقعي توأم با احترام متقابل و سالم با مرد دلخواه خود برقرار کنيد، طبيعتاً يک تعهد محبت آميز بين شما ايجاد خواهد شد.(باربارادي آنجليس).
نامزد شما به اندازه ي شما به عشق و حمايت نياز دارد.
معمولاً در جامعه زنان را موجوداتي احساساتي و لطيف و مردان را موجوداتي منطقي تصور مي کنند.اما اين ويژگي و صفت مانع از آن نيست که شما به نامزد خود اظهار عشق و علاقه بنمائيد.بلکه
مردان هم به همان اندازه ي زنان، پر احساس هستند و به اندازه ي زنان نيازمند عشق و حمايت هستند. اگر به نامزد خود اظهار عشق و محبت نمائيد و در مسايل زندگي از او حمايت کنيد و او را تشويق نمائيد، نتايج اين کارتان به خود شما منعکس خواهد شد يعني او نيز به شما اظهار عشق و علاقه خواهد کرد و در فعاليت هاي خود موفق تر خواهد شد که فوائد آن نصيب شما خواهد شد. مردان هميشه يک رابطه ي متعهدانه و با محبت را دوست دارند اما آنها نيز مانند زنان از پذيرفته نشدن و ضربه ديدن مي ترسند، و لذا با نشان دادن عشق و حمايت مي توانيد به آنها اطمينان خاطر بيشتري بدهيد و رابطه ي عاطفي خود را مستحکم نمائيد.
«يک راز کلي در باره ي مردان اين است که از نظر عشق احساسات تفاوتي با زنان ندارند. همانند زنان پر احساس هستند و به اندازه ي آنها نيازمند عشق و حمايت نيز هستند. شايد قبل و يا حتي بعد از ازدواج به اين مطلب اقرار نکنند.اما در قلبشان نيازمند احساس عشق، احساس نياز به محبت و احساس امنيت هستند.»(باربارادي آنجليس)
تمايلات و ترس هاي خاص مردان
تمايلات خاص مردان
مي خواهد شما را خوشبخت کند.
مي خواهد شما را خشنود کند.
مي خواهد کارها را درست انجام دهد.
مي خواهد ابراز عشق کند.
ترسهاي خاص مردان
مي ترسد، نمي داند چگونه رفتار کند.
مي ترسد به اندازه ي کافي موفق نباشد.
مي ترسد اشتباهي مرتکب شود.
مي ترسد که شما او را نپذيريد.
پس به جاي اينکه زندگي را بي هدف بگذرانيد و نسبت به مردان احساس ترس داشته باشيد، سعي کنيد به آنها با ديدگاهي متفاوت تر و حساس تر نگاه کنيد و با چشمي تيزبين تر متوجه شويد که آنها نيز به همان اندازه که شما به محبتشان نياز داريد، نيازمند محبت شما هستند.
با نامزد خود چگونه رفتار کنيم
اولين رفتارهاي شما با نامزدتان تأثير بسيار زيادي در ايجاد عشق و علاقه و يا از بين بردن آن دارد. اکثر سؤالاتي که دختران جوان در جلسات مشاوره مطرح مي کنند نحوه ي رفتار کردن با نامزدشان مي باشد.جواب اين سؤال به طور کلي اين است که رفتار با نامزدتان جدا از نحوه ي رفتار با بقيه افراد جامعه نيست، يک اصل کلي در رابطه با رفتار کردن با ديگران وجود دارد «همانگونه با ديگران رفتار کنيد که ميل داريد آنها با شما رفتار کنند.» اعمال نيک شما با ديگران، تأثير مثبتي در زندگي شما خواهد داشت و اعمال ناشايست شما با ديگران تأثير منفي در زندگي شما ايجاد مي کند.
لذا اگر مي خواهيد نامزدتان با مهرباني با شما رفتار کند، با او مهربان باشيد.
-اگر مي خواهيد که با شما صادق باشد، با او صادق باشيد.
-اگر مي خواهيد با شما محترمانه رفتار کند، با او محترمانه رفتار کنيد.
-اگر مي خواهيد با شما روراست باشد، با او روراست باشيد.
-اگر دوست نداريد با شما رفتار سردي داشته باشد، با سردي با او رفتار نکنيد.
-اگر مي خواهيد با شما يکرنگ و يکدل باشد با او يکدل و يکرنگ باشيد.
در برخورد با نامزدتان سعي کنيدخود واقعي تان را نشان دهيد
يکي از بزرگترين اشتباهات دختران جوان اين است که در برخورد با نامزد خود سعي مي کنند چهره اي از خود نشان دهند که بيشتر مورد توجه قرار گيرند به عبارت ديگر سعي مي کنند نقش زن ايده آل نامزد خود را بازي کنند. اما گاهي در اين نقش بازي کردن طوري رفتار مي کنند که بيشتر مورد تنفر قرار مي گيرند.بهترين شخصيت هر فرد شخصيت واقعي اوست.لذا سعي نکنيد خود را آنچه که نيستيد نشان دهيد.سعي نکنيد از خودتان تصويري بسازيد که دلخواه يک مرد خاص است.سعي نکنيد خود را مانند زن ايده آل مرد نشان دهيد تا با شما ازدواج کند.سعي نکنيد فقط به خاطر اين که مردان هميشه جذب دوستتان مي شوند، مانند او رفتار کنيد.خود بودن يعني رفتار، ارتباط و برخوردتان بايد به گونه اي باشد که واقعاً هستيد. مثلاً اگر زني شاد و پرانرژي هستيد، نبايد سعي کنيد وقتي که با مردي شوخي مي کنيد خود را شاد نشان ندهيد.
اگر زني شوخ طبع هستيد، زماني که چهار ساعت با نامزدتان ارتباط داريد، نبايد سعي کنيد که شوخي نکنيد. اگر زني هستيد که بحث هاي روشنفکرانه را دوست داريد نبايد سعي کنيد که نظراتتان را در طي گفتگو با مرد، به او نگوئيد.
خود بودن همچنين بدان معناست که به جاي استفاده از يک سري پند و اندرزهاي از قبل تعيين شده، هر لحظه عکس العمل واقعي خود را نشان دهيد. اگر قصد داريد که مردي را به مهماني دوستتان دعوت کنيد، اگر چه آن مرد، شما را به گردش دعوت کرده باشد، اين کار را بکنيد.اگر قصد داريد در مورد يک واقعه ي تلخ که اخيراً براي يکي از دوستانتان اتفاق افتاده به او چيزي بگوئيد.اگر چه در ظاهر،«اين مسئله برايتان خيلي اهميت دارد.» پس تأمل نکنيد.اگر قصد داريد نيم ساعت تلفني به صحبت هاي مردي که بتازگي با او آشنا شده ايد گوش دهيد، و درد دل هاي او را در مورد جدايي والدينيش بشنويد، چون با اين عمل شما مي فهمد که دوستش داريد، پس اين کار را حتماً بکنيد و در مورد کساني که سعي مي کنند نقش بازي کنند و خود واقعي شان را نشان نمي دهند. به اين سؤال جواب دهيد.
آيا دوست داريد مرد در اولين ماههاي روابطتان خود را آنطور که شما دوست داريد نشان دهد،و با شما ازدواج کند و ناگهان خود واقعيش را نشان دهد و شما بفهميد که او، آن کسي که شما فکر مي کرده ايد، نيست!
فکر مي کنم که شما عصباني شويد و احساس کنيد که فريب خورده ايد و از شما سوءاستفاده شده است.
زماني که خودتان نباشيد،به خود بي احترامي کرده ايد.مثل اين است که به روح و روان خود بگوييد:«من از آنچه که هستم شرمسارم، بنابراين تا زماني که اين مرد را به چنگ آورم، خود واقعي ام را پنهان مي کنم.بعد از آن خود را از آن اتاق بسته بيرون مي آورم.»ممکن است با نشان ندادن خود واقعيتان، موقتاً عشق مردي را بدست آوريد، اما عاشق واقعي خود را به چنگ نخواهيد آورد.
واقعاً خود بودن، يکي از قدرتمندترين عواملي است که شما مي توانيد مرد مناسب را جذب کنيد. هر چقدر بيشتر خودتان باشيد، آرامتر و واقعي تر خواهيد بود. هر چقدر واقعي تر و آرامتر باشيد، مرد مناسب شما در کنارتان احساس راحتي و آرامش بيشتري مي کند، مي خواهد بيشتر در کنارتان باشد تا جايي که بدون شما نمي تواند زندگي کند، زماني که خودتان هستيد هيچ رقيبي نداريد. جشن بگيريد،به خاطر آنچه که هستيد بگذاريد شخصيتتان بدرخشد و زماني که مرد مناسب خود را يافتيد، او شما را دقيقاً به خاطر آنچه که هستيد دوست دارد و احساس مي کند که خداوند شما را مخصوص او آفريده است.
(باربارادي آنجليس)
گوش دادن:
يکي از مهمترين روشهايي که مي توانند در دوران نامزدي باعث افزايش علاقه ي بين زوجين شوند گوش دادن مي باشد.گوش دادن واقعي به همسر دشوار است و خود را به نشنيدن زدن و جوابهاي از قبل حاضر و آماده داشتن کار به مراتب ساده تري داست. اما همين گوش دادن مهمترين مهارت ارتباطي است که مي تواند توليد صميميت کند و آن را حفظ نمايد.«وقتي خوب گوش مي دهيد همسرتان را بهتر درک مي کنيد، با او هماهنگ مي شويد و از روابط خود بيشتر لذت مي بريد و بي آنکه مجبور به ذهن خواني باشيد مي فهميد که همسرتان چرا چنين مي گويد و چنين مي کند. گوش دادن يک تعهد و يک اقدامي به منظور تعريف و خوشامدگويي است. تعهدي براي فهميدن و رسيدن به درک همدلانه است، به اين معنا است که از علايق، نيازها و تعصبات خود بکاهيد و با چشمان همسرتان به مسايل نگاه کنيد.خودتان را به جاي او بگذاريد و از دريچه ي چشم او نگاه کنيد. گوش دادن در ضمن نشانه ي مهر و محبت شما است. در واقع به شريک زندگيتان مي گوئيد «به تو علاقه مندم، مي خواهم بدانم چه فکر مي کني، چه احساسي و چه نيازي داري.»
تقويت دوسويه
شکي نيست که هر رابطه اي در ابتدا جذابيت زيادي دارد و شور و اشتياق در آن زياد است اما به تدريج روابط تا حدودي حالت يکنواختي و سادگي به خود مي گيرند البته لازم به ذکر است که اين حالت بيشتر بعد از ازدواج اتفاق مي افتد و در دوران نامزدي احتمال آن بسيار کمتر مي باشد اما به هر حال يکي از موضوعاتي است که شما بايد قبل از مواجه شدن راه برخورد با آن را بدانيد.بله در اولين روزهاي آشنايي حتي عيب ها، خطاها و نقطه ضعف ها نيز بسيار جالب و دوست داشتني به نظر مي رسد اما بعد از مدتي آن چه زماني جذاب و جالب بود به تدريج رنگ مي بازد. لذا براي متوقف ساخت اين روند بايد گاه گاه به يکديگر رضايت هاي جديد بدهيد. تقويت دوسويه روشي است که مي تواند اين رضايتمندي ها را ايجاد کند. تقويت دوسويه يعني اين که هر يک از طرفين ازدواج، کارهايي را که طرف مقابل مي پسندد و دوست دارد بيشتر انجام دهد. کارهاي بسيار ساده مانند نوازش کردن، شستن ظروف غذا، اهداء گل، و... اين کارها اگر چه کارهاي بسيار ساده اي هستند و هزينه چنداني هم ندارند اما بسيار مؤثرند و سود زيادي هم دارند. تقويت دوسويه روشي بسيار مطلوب براي بازگشت به دوران اوليه آشنايي مي باشد. و داراي پنج امتياز مهم مي باشد.
1-توليد همکاري مي کند- شما و همسرتان به اتفاق براي رسيدن به پيشرفت و بهبودي تلاش مي کنيد.
2-به سرعت مؤثر واقع مي شود، بر شادي و رضايت شما مي افزايد و تعهد و سفارش و توجه شما را بي درنگ افزايش مي دهد.
3-به شما و به همسرتان اين احساس را مي دهد که بر روابط خود کنترل کافي داريد و در نتيجه بر اطمينان خاطر شما مي افزايد.
4-ساده است. نياز به يادگرفتن مهارتهاي جديد نداريد.
5-مي تواند صحنه را براي تغييرات بعدي مهيا سازد.
چرا دوران نامزدي اينقدر لذت بخش است
اکثريت مراجعان من کساني هستند که ازدواج کرده اند و يا اينکه تصميم به ازدواج دارند. تعداد کساني که نامزد هستند و اختلاف پيدا مي کنند در مقابل کساني که ازدواج کرده اند بسيار ناچيز است سؤال اينجاست که چرا در دوران نامزدي اختلاف زيادي بوجود نمي آيد.اگر شما ازدواج کرده باشيد و زندگي زناشويي کاملاً موفقي هم داشته باشيد باز متوجه مي شويد که دوران نامزدي روابط شما روابط از راه دور مي باشد. در روابط از راه دور اولاً همه چيز را زيباتر و منظم تر مي بينيد و ثانياً متوجه عيب و نقص ها نمي شويد. اگر يک روز تعطيل که به کوه مي رويد از بالاي کوه يا تپه به مناظر و کشتزارها نگاه کنيد آنها را بسيار زيبا و منظم خواهيد ديد. به نظر مي رسد که کشتزارها و مزارع را با يک خط کش دقيق تنظيم کرده اند و هيچ چيز نامساعدي در آنها وجود ندارد اما وقتي از کوه پايين مي آئيد و به داخل کشتزارها مي رويد وضعيت کاملاً متفاوت مي باشد.از آن زيبايي ها خبري نيست و تازه متوجه عيب و نقص ها مي شويد.اگر چهره ي خود را در آينه از فاصله ي دور نگاه کنيد متوجه هيچيک از لکه ها و جوش هاي صورت خود نمي شويد فقط يک صورت صاف و بدون عيب و نقص ديده مي شود. اما وقتي از نزديک نگاه مي کنيد متوجه وجود جوش ها و لکه هاي آن خواهيد شد. زندگي انسان در دوران نامزدي و بعد از ازدواج نيز به همين صورت است. در دوران نامزدي شما هميشه با هم نيستيد و براي هر کس خيلي آسان است که در آن چند ساعت چهره ي ديگري از خود نشان دهد و عيب و نقص هاي خود را مخفي کند.اما بعد از ازدواج ديگر اين امکان وجود ندارد و شخصيت واقعي خود و همسرتان جلوه گر مي شود تازه در آن زمان متوجه وجود تفاوت هاي شخصيتي مي شويد و زندگي آن شيريني و جذابيت قبلي خود را از دست مي دهد.
دوران نامزدي کوتاه نباشد
دوران نامزدي يک دوران شناخت است و تجربه نشان داده است که نحوه ي استفاده بهينه از اين دوران مي تواند تأثير بسيار زيادي بر زندگي زناشويي داشته باشد. اما مدت دوران نامزدي نبايد خيلي کوتاه باشد و نبايد خيلي طولاني باشد. هر يک از اين شرايط جنبه هاي مثبت و منفي خاصي دارد که در زير به آنها اشاره خواهد شد.
جنبه ها مثبت طولاني شدن دوران نامزدي
1-قسمت هايي از شخصيت همسرتان را خواهيد شناخت که به طور معمول امکان ندارد بر آنها آگاهي يابيد، مگر آنکه با هم زندگي کنيد.
براي شناخت شخصي که به طور متناوب و نه پيوسته او را مي بينيد، هيچ راهي بهتر از اين نيست که عملاً با او زندگي کنيد، در ديدارهاي کوتاه دو يا سه ساعت در هفته، بيشتر افراد بهتري رفتارشان را نشان مي دهند، اما واقعيت در زمان طولاني تر آن هم هنگامي آشکار مي شود که با هم زير يک سقف زندگي کنيد. هنگامي که با کسي زندگي مي کنيد، عادت ها، نگرش ها و رفتارهايي را از او مي بينيد که هرگز از او سراغ نداشتيد، چرا که او را در محل زندگي دائم، و يا به عبارتي «منطقه ي امن»او مي بينيد که همان خانه اش باشد و بنابراين جنبه هايي از شخصيت او را خواهيد ديد که اگر مثلاً فقط با او بيرون مي رفتيد، امکان نداشت که ببينيد، او را هنگامي مي بينيد که خسته، مريض، عصباني، و مأيوس و غرغرو است.زندگي مشترک قدرت و خويشتن داري مي طلبد و ايجاب مي کند طرفين، سازش و انعطاف پذيري هايي از خود نشان دهند. تنها با زندگي مشترک است که طيف کامل تري از عکس العمل هاي احساسي و روحي شريک زندگي تان بر شما فاش مي شود.
2-در مي يابيد که آيا سبک زندگي شما و همسرتان از تفاهم و هماهنگي حقيقي برخوردار است يا خير.
بسيار از مردها براي روابط عشقي دراماتيک معشوق هاي فوق العاده اي هستند، اما شوهرهاي بسيار بدي هستند. بسياري از زن ها نيز رفيق هاي «نيمه وقت» فوق العاده اي هستند، اما همسران و مادران تمام وقت وحشتناکي اند. ممکن است از عشق ورزيدن به کسي لذت ببريد، اما از زندگي با او بيزار باشيد. ويژگيهايي که موجب مي شوند، عاشق کسي شويد و از ديدن او لذت ببريد، ممکن است کافي نباشد تا هماهنگي هميشگي شما را پس از آن که همخانه شديد، تضمين کنند.ممکن است دريابيد که سبک زندگي شما و همسرتان با يکديگر هماهنگي و همخواني ندارند و اين چيزي است که هرگز نمي توانستيد بفهميد مگر آنکه همخانه بوديد.
3- در مي يابيد که قابليت و توانايي همسرتان در ايجاد ارتباطي حقيقي و کانوني گرم، به چه ميزان است.
زندگي مشترک، قدرت و خويشتن داري مي طلبد و ايجاب مي کند طرفين سازشکار و انعطاف پذير باشند.به اين دليل که عادات و خواسته هاي دو انسان متفاوت و منحصر به فرد، حال با يکديگر ادغام مي شوند. ممکن است هرگز متوجه نشويد که همسرتان تا چه ميزان تمايل و قابليت ارتباطي مستحکم وصميمي را دارد، مگر اينکه تعهد زندگي مشترک با او را عهده دار شويد. تنها وقتي که مجبويد با هم در باره ي امور اقتصادي، غذا،
مسئوليت هاي خانه، تملکات و... تصميم بگيريد از اينکه آيا همسرتان همراه خوبي است يا خير، مي توانيد مطئمن شويد.
4- مي توانيد از ازدواج به دلايل نادرست و زندگي مشترک زود هنگام و نسنجيده برحذر باشيد.
گرچه زندگي مشترک مي تواند تجربه شيريني از يک رابطه باشد، اما چنانچه زودهنگام، نپخته و نسنجيده بدان وارد شويد، اشتباهي بزرگ خواهد بود. زندگي مشترک و همخانه شدن پيش از آنکه رابطه ي شما و همسرتان به سطح رضايت بخش و قابل قبولي از تعهد، پختگي و ثبات روحي رسيده باشد، مي تواند عملاً موجب تسريع فروپاشي رابطه گردد.چنانچه آمادگي تحمل فشارهاي زندگي مشترک را نداريد، ممکن است رابطه تان زير بار تنش از هم بپاشد که زندگي مشترک زود هنگام با خود به همراه خواهد آورد.
5- ممکن است ازدواج زودهنگام موجب شود که از لحاظ روحي و عاطفي تنبل شويد.
چنانچه ازدواج و زندگي مشترک برايتان به صورت هدفي بزرگ درآمده باشد و نيز پيش از آنکه به راستي آمادگي آن را داشته باشيد، زندگي مشترک را آغاز کنيد، اين خطر رابه جان خريده ايد که ديگر همچون گذشته از لحاظ روحي و احساسي فعال نباشيد. به اين معنا که ممکن است براي حفظ آرامش از رويارويي با مسايل و مشکلات سرباز برنيد، مخصوصاً اگر نياموخته باشيد که چگونه با همکاري يکديگر بر روي مشکلات و درگيري هايتان کار کنيد تا آنها را حل کنيد. اين امکان وجود دارد که به همسر خود توجه و قدرداني کمتري از گذشته نشان دهيد و از رابطه تان در بسياري از جهات غافل شويد، چرا که ديگر او مال شما است و هميشه در کنارتان است.
6- «توافق»و «قرار»زندگي مشترک با کسي، لزوماً به معناي رابطه و ارتباط با او نيست، بلکه تنها يک صورت واظهار و ابراز آن است
يکي از معمول ترين و رايج ترين اشتباهاتي که بسياري از زوج ها مرتکب مي شوند، اين است که از لحاظ عاطفي تنبل و کم کار مي شوند و اين ريسک براي آن دسته از زوج هايي که پيش از تثبيت يک پيوند احساسي مستحکم، زندگي مشترک را آغاز کرده باشند، بسيار خطرناک است.
جنبه هاي منفي طولاني شدن نامزدي
1- ممکن است رابطه تان را که هنوز به ازدواج نينجاميده است با توقعات زيادي و نابجا از همسرتان که براي شما همه کاررا انجام دهد، خراب کنيد.
2- ممکن است شما و يا نامزدتان انگيزه و تمايل تان را براي ازدواج کردن از دست بدهيد.
اگر مردي با شما ارتباط داشته باشد و از مزاياي زندگي خانوادگي بهره مند باشد، انگيزه اي نخواهد داشت تا از شما بخواهد با او ازدواج کنيد.زوج هايي که قرار است مدت طولاني
با هم نامزد باشند ممکن است حدود حريم را رعايت نکنند و روابط جنسي کامل داشته باشند ممکن است حدود حريم را رعايت نکنند و روابط جنسي کامل داشته باشند که همين موضوع علاوه بر اين که مشکلاتي براي آنها بوجود مي آورد و دوران نامزدي را از حالت طبيعي و عادي خود خارج مي کند ممکن است براي يکي از طرفين فشار و الزام براي ازدواج بوجود بياورد و ديگري انگيزه ي ازدواج را به طور کامل از دست بدهد. (باربارادي آنجليس، 1386)
دوران نامزدي و پنج مرحله ي احساسي:
دوران نامزدي با اينکه يکي از طلايي ترين و شيرين ترين دوران زندگي است دوران حساسي است که برخي از مسايل سطحي و احساسات ممکن است در اين دوره باعث بروز مشکلاتي شوند.براي مثال افرادي که در دوران نامزدي تندروي مي کنند و خيلي زود تمايل دارند که از نظر جنسي به هم نزديک شوند وبه اصطلاح خودماني باشند در بسياري از موارد موجب آزار و اذيت و يا رنجش خاطر همسرشان خواهند شد.لذا بايد در اين دوران همواره مراقب خواسته ها و تمايلات خود باشيد تا در روابط خللي به وجود نيايد.
فرمولي مرحله به مرحله و قدم به قدم وجود دارد که مي توانيد در مواقع احساس ناراحتي، تنش و يا مخالفت از آن استفاده کنيد.(باربارادي آنجليس، 1386)
مرحله اول: به اين واقعيت صحه گذاشته که در آن لحظه احساساتي ناخوشايند را تجربه مي کنيد و مقداري تنش داريد و به خودتان بگوئيد در راستاي حل و فصل آن قدم برداريد.
مرحله دوم: از خودتان بپرسيد اگر ناراحتم، از چه چيزي ناراحت شده ام، سپس به دلايل ناراحتي خود فکر کرده تا آن را شناسايي کنيد.
مرحله سوم: با استفاده از نقشه احساسي، تمامي احساسات خود را تجربه و ابراز کنيد، حتي اين کار را مي توانيد با نوشتن نامه هاي محبت آميز ابراز کنيد.
مرحله چهارم: حال که با بازگو کردن تمامي حقيقت، از تمامي احساسات خود مطلع شده ايد، از خودتان بپرسيد خواسته واقعي من چيست؟
مرحله پنجم: پس از آنکه تمامي حقيقت را بيان کرديد، خواسته هاي خود را نيز بگوييد و يادتان باشد که حتماً در باره ي عشق، محبت و مهرباني که در هسته ي مرکزي تمامي احساسات شما پنهان شده را مورد تأکيد قرار داده و دوباره آن را مستحکم کنيد.
بدين طريق و با پيروي از اين مراحل مي توانيد از بروز مشکلات سطحي جلوگيري نموده و از اين دوران به نحو احسن استفاده ببريد.
ويژگيهاي عشق اصيل
«عشق يعني بخشيدن، وقف کردن و ايثار کردن. عاشق واقعي بخشنده است بي آنکه در مقابل عشق بي پايانش چيز طلب کند.» دوران نامزي دوراني است که نامزدها و بويژه دخترها بايد سعي کنند عشق واقعي و اصيل را از عشق کاذب و دروغين تشخيص دهند.
اريک فروم مي گويد:«اگر آدم واقعاً و صميمانه کسي را دوست داشته باشد، حتماً همه ي مردم، دنيا و زندگي را دوست مي دارد. اگر من بتوانم به کسي بگويم:«تو را دوست دارم.» بايد توانايي اين را هم داشته باشم که بگويم من در وجود تو همه کس را دوست دارم، با تو همه دنيا را دوست دارم، در تو حتي خودم را دوست دارم.»
عاشقان واقعي درآرزوي خوشبختي معشوق خود هستند و نسبت به معشوق خود احساس مالکيت ندارند.
روان شناسان عقيده دارند که عشق واکنشي آموختني و احساسي فراگرفتني است. يعني هر آدمي عشق را با توجه به آموخته ها، باورها، شرايط ها و محدوديت هايش مي شناسد و سپس تجربه مي کند.
اريک فروم همچنين دلسوزي، احساس مسئوليت، احترام و دانايي را از ويژگيهاي افراد عاشق مي داند.
عاشق واقعي هيچ نقصي در معشوق نمي بيند.او در فکر تغيير معشوق نيست و نمي کوشد او را به رنگ خود در آورد.معشوق همه خوبي و پاکي است. او از دل محبوبش خبر دارد و مي داند تغيير منش چقدر برايش سخت است.
اصولاً براي هر انساني مشکل است ديگر خودش نباشد.بنابراين عاشق واقعي معشوق را همانگونه که هست قبول مي کند.به طور طبيعي هر انساني از نقص يا ضعف دلبندش رنج مي برد.با اين وجود لازمه ي عشق ابدي گذشت و بردباري است.
در زير برخي ويژگيهاي عشق اصيل فهرست وار ذکر شده اند (کيهان نيا، 1386)
1- پذيرش طرف مقابل همان طور که هست.
2- احترام به خواسته ها و عقيده هاي او.
3- رعايت ادب ونزاکت در برابر او.
4- مهرورزي بدون هيچ گونه چشمداشت.
5- صبوري و گذشت نسبت به کنش ها و واکنش هاي او.
6- ايثار تمام وکمال
تعهدات عاطفي از حلقه ي نامزدي با ارزشترند.
برخي از افراد عقيده دارند که در دوران نامزدي، بايد سعي کنيد نامزد خود را وادار کنيد که يک حلقه ي زيبا تقديمتان کند، اما واقعيت اين است که اگر فقط به دنبال همين باشيد بايد گفت کاملاً در اشتباه هستيد، چرا؟ چون فقط يک حلقه ي نامزدي موجب تداوم مادام العمر روابط شما نمي شود. بلکه آن تعهد عاطفي صميمانه و
از ته قلب که از جانب مرد به شما پيشنهاد مي شود مهم و اساسي است.
متأسفانه در بسياري از موارد توجه بيش از حد به حلقه ي نامزدي و زيبا بودن و گرانقيمت بودن آن و اينکه دخترها مايل هستند آن را به تمام دوستان و اقوام خود نشان دهند باعث مي شود که آنها از بسياري از مسايل از جمله وجود رابطه ي عميق غافل شوند و بعد از ازدواج متوجه مي شوند که در رابطه ي آنها مشکلات بسيار جدي وجود دارد.براي مثال ممکن است متوجه شويد همسرتان تمام وقتش را روي کارکردن مي گذارد نه عشق و عاشقي و هيچگونه توجهي به خواسته ها و تمايلات همسر خود ندارد.
آيا همه ي اين مشکلات بعد از ازدواج بوجود آمده اند؟ آيا همسر شما از وقتي که با هم نامزد بوديد، خيلي فرق کرده است؟ نه تمام اين مشکلات از قبل وجود داشته است اما شما آنقدر غرق تفکر در باره ي حلقه ي نامزدي خود بوده ايد که فرصت نکرده ايد در مورد اين مسايل پرس و جو کنيد.
اگر اين زن کمي واقع بين بود و با خود روراست بود.بايد به اين نکته توجه مي کرد که درست است نامزدش به او انگشتر گرانقيمت و زيبا هديه کرده است. اما هيچگاه نخواسته است که در مورد مشکلاتشان با هم صحبت کنند و براي او ارزش بيشتري قائل نشده که او را نيز در مشکلات خود وارد نمايد.
چهار نوع تعهد احساسي وجود دارد که بايد در دوران نامزدي در مورد آنها بارها و بارها صحبت کنيد و اهميت آنها را بر حلقه ي نامزدي خود مقدم بداريد.
اين چهار نوع تعهد عبارتند از:
1- من متعهد مي شوم هر چيزي را که براي بهتر شدن و همسر لايق بودن لازم باشد ياد بگيرم.
يعني اين که، فعالانه تلاش مي کنم بهترين همسر باشم. و از دست هر گونه عادتهاي احساسي ناخوشايندي که در گذشته داشته ام، خود را رها خواهم ساخت. در نتيجه قادر خواهم بود، کسي باشم که عشق را به همسرش ارزاني خواهد داشت.
2- متعهد مي شوم عشق ورزيدن به تو را همانگونه که سزاوارش هستي ياد بگيرم.
يعني اينکه، من سخت تلاش خواهم کرد تا عشقم را از طريق واژه ها و عاطفه بيان کنم و بدين طريق نيازت را برآورده سازم.
3- متعهد به انجام هر آنچه که موجب تداوم ارتباطمان گردد، مي باشم.
يعني اينکه، به هنگام بروز مشکل، آمادگي بحث در مورد آنها را خواهم داشت. کتاب خواهم خواند. نوار گوش خواهم کرد.مشاوره خواهم کرد. و يا از هر گونه وسايلي که موجود است، استفاده کرده تا به ازدواجمان کمک کند.
4- در تعهد به روشنفکران بودن در ارتباطمان پاي بندم.
يعني اين که، احساسم را با تو قسمت خواهم کرد و از آنچه که در درونم مي گذرد، تو را آگاه خواهم ساخت و تو را به جاي آنکه از خود برانم، به خود نزديکتر خواهم کرد.
مراسم عروسي يا سند ازدواج، عامل محکمي براي تضمين تعهد نيست. ازدواج يک تکه کاغذ نيست. حلقه به دست کردن و يا جمع آوري چند عکس در آلبوم براي روزهاي اوقات فراغت هم نيست.صجبت کردن درباره ئ چند سال سپري کردن در منزل مشترک هم نيست.بلکه ازدواج، شيوه اي است که شما به آن عشق مي ورزيد، افتخار مي کنيد و هر روز بيشتر از روزگذشته به همسرتان عشق مي ورزيد و در تعهدات احساسي به يکديگر پاي بند خواهيد بود. مراسم ازدواج شما، جشن مفصل و وزن حلقه، آنقدر که تعهدات احساسي به شما کمک مي کنند، در ايجاد يک ازدواج موفق و شاد نمي تواند کمک شاياني باشد.
هرگز براي نامزد خود رفتار مادرانه نداشته باشيد.
متأسفانه برخي از خانم ها به علت علاقه زيادي که به نامزد خود دارند در روابط با او زياده روي مي کنند و گاهي بسياري از وظايف شخصي او را هم انجام مي دهند.اين کارها ممکن است در ابتدا براي نامزدتان خوشايند باشد اما در بلند مدت باعث تخريب روابط شما خواهد شد.و نهايتاً همسرتان از شما منزجر شده و بر عليه تان طغيان خواهد کرد.اگر رفتار مادرانه داشته باشيد ممکن است از رفتارتان شکايتي نداشته باشد، حتي ممکن است اصرار
کند به اين کارتان ادامه بدهيد، اما يک چيز حتمي است که او يک روز بر عليه شما شورش خواهد کرد. اگر با نامزدتان رفتار مادرانه داشته باشيد او بعد از مدتي احساس بدام افتادگي و خفگي مي کند و سعي مي کند که خود را از اين حالت آزاد کند.
رفتار مادرانه باعث مي شود که شما طوري رفتار کنيد که گويي او بي ليافت است که نتيجتاً او نيز احساس ناتواني و بي لياقتي خواهد کرد و در نتيجه اعتماد به نفسش پايين آمده و رفتارش نيز بچه گانه تر مي شود. که اين امر باعث بوجود آمدن يک چرخه ي زندگي معيوب خواهد شد. هنگامي که يک مرد احساس خوبي نسبت به خودش ندارد، شما را نيز کمتر دوست خواهد داشت.
احساس عزت نفس يک مرد بستگي به احساس توانمندي او دارد.هنگامي که مردي احساس مي کند کارها را به درستي انجام نمي دهد، به سختي مي تواند با شما و يا خودش مهربان باشد. رفتار با مردها به مانند پسر بچه ها و به رخ کشيدن ضعف ها و ناتواني هاي آنها روي قابليت عشق ورزي مرد شما تأثير منفي مي گذارد.جنبه ي ديگر اين قضيه اين است که هر چه مردي در نظر شما ناتوان تر و ضعيف تر جلوه کند، از لحاظ جنسي نسبت به او سرد خواهيد شد. توانايي و قابليت هاي مرد باعث تحريک زنها مي شود.بنابراين هر چه مردي ناتوان تر جلوه کند از جذابيت او براي شما کاسته خواهد شد.
سريع ترين راه ممکن براي کشتن عشق، شور و حال و حرارت يک رابطه، مادري کردن در حق نامزدتان مي باشد.هر چه با يک مرد بيشتر به مانند مادرش رفتار کنيد، او نيز به شما بيشتر فرزندگونه پاسخ خواهد داد. از طرف ديگر اگر با نامزد خود رفتاري بچه گانه داشته باشيد، اين رفتارتان باعث مي شود که شما از لحاظ جنسي نسبت به او سرد شويد.
رعايت موازين و حريم ها:
داشتن روابط جنسي رضايت بخش يکي از موهبت هاي زندگي مشترک مي باشد. و هيچ فردي نمي تواند براي هميشه خود را از روابط جنسي محروم کند.تحقيقات زيادي در جهان نشان داده اند که محروميت از روابط جنسي عوارض رواني شديدي به همراه خواهد داشت و روابط جنسي مناسب يکي از مهمترين عوامل ايجاد کننده ي آرامش رواني است.اما نکته ي مهم اين است که دوران نامزدي يک دوران آشنايي است و يک ازدواج نيمه تمام است و ازدواج کامل نيست. لذا نبايد انتظار داشت که آنچه افراد در زندگي مشترک تجربه مي کنند، در اين دوره نيز تجربه کنند. يعني اينکه بطور کلي افراد در دوران نامزدي مجاز به داشتن روابط جنسي کامل نيستند.
اگر افراد در دوران نامزدي رابطه جنسي برقرار کنند فشار و اجبار بسيار زيادي براي ازدواج احساس مي کنند که اين فشار و اجبار نامزدي را از حالت طبيعي خود خارج مي کند.افرادي که در دوره ي نامزدي رابطه ي جنسي ندارند صرفاً به آشنايي و شناخت مي پردازند و در صورت عدم تمايل به ادامه زندگي مي توانند از
هم جدا شوند. اما با داشتن رابطه ي جنسي شرايط جدا شدن را براي خود از دست مي دهند.
در صورتي که رابطه ي جنسي برقرار شده باشد، هم پسر احساس تعهد بيشتري خواهد داشت و هم دختر ناتواني بيشتري براي جدايي احساس مي کند و هر دو نفر به نحوي احساس مي کنند که مجبورند با هم زندگي کنند.
همچنين در مواردي ممکن است در اين دوران سوء استفاده هاي جنسي هم انجام گيرد. در مواردي که مرد مي ترسد دختر را از دست بدهد. يا اين که دختر زمزمه هاي جدايي سر مي دهد و مرد مي ترسد از اين که نامزدي آنها به ازدواج نينجامد، براي اين که او را مجبور به ازدواج کند، ممکن است به اجبار او را وادار به رابطه ي جنسي کند که همه ي اين موارد جزء هشدارهاي دوران نامزدي است که مخصوصاً دختر خانم ها بايد رعايت نمايند.