محصولات
دریافت کاتالوگ محصولات
پورتال ایمن
سیستم آرشیو اسناد
سیستم پشتیبانی (Ticketing)
سیستم مدیریت جلسات
سیستم مدیریت وظایف
سیستم پورتال داخلی ویژه همکاران
سیستم تولید و مدیریت وب سایت
سیستم اتوماسیون اداری
سیستم مدیریت فروشگاه
سیستم گفتگوی آنلاین (پشتیبانی)
نرم افزار های اندروید
فروشگاه
جستجوی محصولات
همه محصولات
بانک شماره موبایل
گالری تصویری فایل PSD
گالری تصویری فایل افتر افکت
سیستم پیامک
عضویت رایگان در سامانه
ورود به سامانه پیامک
ارسال به BTS ایرانسل
امکانات سامانه پیامک
وب سرویس رایگان پیامک
سرویس HTTP پیامک رایگان
افزونه ورد پرس
نرم افزار ویندوزی پیامک
خرید خط هزار و تلفن ثابت
عمومی
اخبار
تقویم تاریخ
نرم افزارهای موبایل
مقالات
معرفی سایت
درباره ما
پرسش و پاسخ
ارسال تیکت
اطلاعات تماس
درباره ما
پرسش و پاسخ
آموزش برنامه نویسی
سفارش تبلیغ اندروید
Type
All
کامپيوتر
دنياي فن آوري
جستجو در محصولات
14 بهمن 1387 / 6 صفر 1430 / 2 فوريه 2009
-(2 Body)
14 بهمن 1387 / 6 صفر 1430 / 2 فوريه 2009
Visitor 383
Category:
دنياي فن آوري
1) 14 بهمن ماه سال 1357 هجري شمسي:
حضرت امام خميني رهبر فقيه انقلاب اسلامي در مصاحبه مطبوعاتي در مدرسه علوي اعلام كردند شوراي انقلاب و حكومت يقين خواهند كرد و حكومت موقت موظف خواد بود مقدمات رفراندم را آماده كند. همچنين پس از تدوين قانون اساسي اين قوانين به آراي عمومي گذاشته مي شود. حضرت امام دولت بختيار را غير قانوني اعلام كردند و فرمودند:« كاري نكنيد كه مردم را به جهاد دعوت كنم » حضرت امام در گفتگويي اعلام كردند: تا زماني كه بختيار استعفا ندهد او را به حضور نخواهم پذيرفت . در اين اوضاع ، بختيار سر سپرده بيگانه در كوچه ها و خيابانهاي تهران اقدام به كشتار مردم انقلابي مي كردند و در شهرستانها نيز به قلع و قمع مردم بي دفاع مي پرداخت.
2) 14 بهمن ماه سال 1368 هجري شمسي:
شادروان دكتر سيد حسين سادات ناصري از استادان برجسته زبان و ادبيات فارسي در مأموريتي علمي به افغانستان دارفاني را وداع گفت . استاد سادات ناصري عمر خود را وقف تدريس و تعليم زبان و ادبيات فارسي كرد و آثار ارزنده اي چون كتاب سرآمد فرهنگ و نصر ايراني و نيز تصحيح ايران محتشم كاشاني تصحيح ديوان حافظ ، تصحيح نهج البلاغه و تصحيح تاريخ كامل ابن اسير را از خود به يادگار گذاشت.
3) امضاي قرارداد نفتي گس - گلشاييان بين ايران و انگلستان (1327 ش):
محيطي كه پس از سركوبي مخالفان دولت محمد ساعد نخست وزير محمد رضا پهلوي در كشور فراهم شده بود، به نظر عوامل انگليس، براي حل مسأله نفت و تحكيم نيروي استعماري آن دولت مناسب بود، زيرا اكثريت مجلس از نظر دولت وقت حمايت ميكردند، بسياري از مخالفين مرعوب شده بودند و رهبر روحاني مردم، آيتاللَّه كاشاني، در تبعيد بود. بنابراين، مجلس پانزدهم درصدد بود كه خدمت خود را در جهت تثبيت غارتگري انگليس انجام دهد. به همين مناسبت، هيئت نمايندگي شركت نفت انگليس و ايران به رياست گس وارد تهران شد و قرارداد الحاقي گس - گلشاييان با مذاكراتي تنظيم گرديد كه ادامه حضور انگلستان را توجيه ميكرد. اين لايحه با شتابزدگي تمام در حاليكه بيش از چند روز از عمر مجلس پانزدهم باقي نمانده بود، به اميد اينكه هيچ نيروي مخالفي وجود نخواهد داشت با قيد دوفوريت تقديم مجلس گرديد. اما با وجود اصرار دربار و دولت، اقليت مجلس با پشتيباني افكار عمومي و با نطقهاي مفصّل، وقت مجلس را گرفتند و مانع تصويب آن شدند. اين قرارداد در جريان دولتهاي بعد، محل اختلاف بود تا اين كه در جريان ملي شدن صنعت نفت ايران در 29 اسفند 1329 ش، ملغي گرديد.
4) رحلت عالم نستوه آيت اللَّه "شيخ عبدالرسول قائمي" (1372 ش):
آيتاللَّه شيخ عبدالرسول قائمي در سال 1275 ش (1316 ق) در يكي از روستاهاي توابع اصفهان ديده به جهان گشود. پس از پشت سر گذاشتن دوران كودكي و نوجواني، به عشق تحصيل علوم ديني، به حوزه علميه اصفهان شتافت و پس از سالياني راهي حوزه نجف شد. آيتاللَّه قائمي در نجف از محضر آيت اللَّه سيد ابوالحسن اصفهاني استفاده برد و پس از چند سال به حكم ايشان براي مقابله با تبليغات ضد كمونيستي و بهاييها به آبادان رفت. وي در اين راه تا پايان زندگي خويش از هيچ كوششي دريغ ننمود و به تأسيس حوزه علميه آبادان، پرورشگاه ايتام، بناي چند مسجد و نيز كانون فرهنگي ديني دختران همت گماشت. ايشان قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، نقطه اتكاي مبارزان و مجاهدان بود و بسياري از كساني كه تحت تعقيب رژيم ستمشاهي بودند، توسط وي از كشور خارج ميشدند. آيتاللَّه قائمي كه از ناحيه مراجع بزرگي همچون سيد ابوالحسن اصفهاني، سيد حسين بروجردي، سيد محسن حكيم، سيد ابوالقاسم خويي، سيد محمدرضا گلپايگاني و حضرت امام خميني داراي نمايندگي تامالاختيار بود، در سال 1360 ش به اصفهان كوچيد و به ارشاد و هدايت مردم پرداخت. اين عالم بزرگوار سرانجام پس از عمري سرشار از توفيق و خدمات بزرگ ديني در 14 بهمن 1372 برابر با 21 شعبان 1414 ق در 97 سالگي چشم از جهان فروبست و در صحن مطهر حرم حضرت معصومه(س) به خاك سپرده شد.
5) 6صفرسال358هجري قمري:
« محمد بن موسي عبدالعزيز» ملقب به« سيبويه » ازفقهاي نامدارمسلمان در74سالگي بدرود حيات گفت. او ازقبيله كِنده و كنيه اش ابوبكرو ابوعمران بود. سيبويه درفقه، نحو، تاريخ و سرودن شعرمهارتي بسزا داشت و گويند به سبب كثرت اهتمامي كه به نحو و علوم عربي داشت به سيبويه معروف شد. گفتني است كه علمايي چون اِبن الحدّاد فقيه شافعي، اَبوعبدالرّحمن سنايي و ابوجعفرطحاوي درفقه ازشاگردان سيبويه بوده اند.
6) تولد "قطب الدين شيرازي" فيلسوف ايراني (634 ق):
قطب الدين محمود شيرازي، فيلسوف، منجم و پزشك مشهور ايراني، در شيراز زاده شد. وي ابتدا به تحصيل طب پرداخت و بعد از مرگ پدر به جاي وي در يكي از بيمارستانهاي شيراز به طبابت مشغول شد. قطب الدين شيرازي پس از تاسيس رصدخانهي مراغه، ساليان زيادي در محضر خواجه نصيرالدين طوسي به سر بُرد و از دانش آن استاد برجسته، بهرهمند گرديد و علم نجوم را آموخت. قطبالدين در مدت عمر خود سفرهاي بسيار كرد و در شهرها و كشورهاي مختلف با علماي متعدد و برجستهاي مباحثه نمود و برتجربيات و اندوختههاي علمي خود افزود. از جمله آثار قطب الدين شيرازي ميتوان به كتابهاي جامِعُ الاصول و نهايَةُالاِدراك اشاره كرد. وي در 710 ق درگذشت.
7) قتل "ميرزا آقاخان كرماني" از همكاران سيدجمال الدين اسدآبادي (1314 ق):
ميرزا عبدالحسين خان معروف به ميرزا آقاخان كرماني فرزند ميرزا عبدالرحيم بردسيري در سال 1270 ق در كرمان متولد شد. در ابتدا علوم رياضي و طبيعي و حكمت الهي را فرا گرفت سپس از كرمان به اصفهان رفت و پس از مدتي راهي تهران شد. از آنجا به استانبول عزيمت كرد و در روزنامهي اختر به خدمت مشغول شد. ميرزا در آن جا با سيدجمال الدين اسدآبادي همكاري ميكرد. او به جرم شركت داشتن در شورش ارامنه مجبور به ترك استانبول شد و در سال 1314 به امر محمد علي ميرزا به قتل رسيد. از تاليفات او: خطابهها و منشأت كه به صورت رمان و اشعار ميباشد، تاريخ نثري موسوم به آينهي سِكَندري و تاريخ نظمي موسوم به نامهي باستان. ميرزا آقاخان كرماني اعتقاد به اتحاد دول اسلامي داشت و اجراي قانون اسلامي را خواهان بود. وي عقيده داشت كه فقط به وسيلهي قوانين اسلامي ميتوان ريشهي استبداد را از بيخ و بن درآورد و در زايل كردن رسوم ظالمانهي شاهنشاهي به پيش رفت.
8) امضاي معاهده تاريخي برليَن براي سركوبي انقلابيون فرانسه (1793م):
در دوم فوريه 1793م، معاهده تاريخي برلين ميان امپراتور اتريش و پادشاه پروس به امضا رسيد. اين معاهده، نتيجه توافقي بود كه ميان اين دو زمامدار اروپايى در اوت 1791م براي مقابله با انقلاب فرانسه حاصل شده بود. زيرا كه سلاطين اروپايي از برخي نظرات آزاديخواهانه انقلاب فرانسه به وحشت افتاده بودند. با وجود انعقاد اين معاهده و حمله اتريش، پروس و همچنين انگليس به فرانسه و حمايت از سلطنت طلبانِ اين كشور، اين تحركات به نتيجه نرسيد و انقلابيون فرانسه به پيروزي دست يافتند.
9) مرگ "فرانسوا فوريه" فيلسوف و نظريهپرداز فرانسوي (1837م):
فرانسوا ماري شارل فوريه فيلسوف فرانسوي در 25 اوت سال 1772م در بزانسون فرانسه متولد گرديد. وي در ابتدا با ثروت به ارث برده از پدرش به تجارت پرداخت ولي در جريان حوادث بعد از انقلاب فرانسه، تمام سرمايه خود را از دست داد. فوريه در سال 1799م نمايندگي يك شركت خوار و بار را برعهده داشت اما پس از نابود شدن بخشي از موجودي انبار به اين نتيجه رسيد كه سيستم بهرهبرداري در اساس غلط است. بنابراين سيستمي ابداع نمود كه هم عمليتر و هم با موازين اخلاقي سازگارتر بود. وي نظرات خود را در چند كتاب از جمله نظريه سرنوشت عمومي، رساله درباره جامعه كشاورزي و دنياي صنعتي و اجتماعي جديد مطرح نمود اما چندان مورد توجه قرار نگرفت. سيستم مورد نظر فوريه بعد از مرگش توسط گروههاي متعددي ملي گرديد و در كشورهاي مختلفي چون امريكا و فرانسه به اجراء گذاشته شد. جامعهاي كه بر مبناي نظرات فوريه شكل گرفت، جامعهاي اشتراكي بود كه هر يك از اعضاي آن مطابق استعدادش به كاري ميپرداخت و متناسب با سهمي كه در خير و بهبود وضع عموم داشت دستمزد دريافت ميكرد. در اين ميان، در مسائل ضروري مانند خانهسازي مزد بيشتري پرداخت ميشد. فوريه پيشنهاد كرده بود كه جامعه به جوامع كوچك كشاورزي تقسيم شود و هيچ قيد و شرطي در برابر اميال طبيعي و اراده افراد اين جوامع به وجود نيايد. با اين حال، اينگونه جوامع، بيشتر در مقام تئوري قابل طرح بودند و در مقام عمل، مدينه فاضله مورد نظر فوريه دوام نياورد. شارل، فوريه پس از عمري 65 ساله، سرانجام در دومين روز فوريه سال 1837م درگذشت.
10) درگذشت "جان دالتون" دانشمند بزرگ بريتانيايي (1844م):
جان دالتون دانشمند معروف انگليسي در ششم سپتامبر 1766م در خانوادهاي فقير و روستايى در اين كشور به دنيا آمد. او در دوران كودكي، دروس مذهبي، رياضي و علوم را فرا گرفت و ديري نگذشت كه نبوغ او در رشته رياضي در سراسر ناحيه پيچيد. دالتون در اين زمان، در حالي كه تنها 12 سال داشت، مدرسهاي در روستاي خود تأسيس كرد و به بچههايى كه بزرگتر از او بودند تدريس نمود. در همين اوقات به نگارش مشاهدات روزانه خود درباره اوضاع هوا و هواشناسي پرداخت و اين كار را تا آخر عمر ادامه داد كه پس از مرگش، مجموعه دويست هزار صفحهاي تحقيقات او در زمينه هواشناسي به جاي ماند. دالتون در 23 سالگي به تدريس رياضي و علوم پرداخت و بخشي از نوشتههاي خود را در زمينه هواشناسي چاپ و منتشر كرد. انتشار اين اثر توجه دانشمندان را به خود جلب نمود و باعث راهيابي او به انجمن فلسفي و ادبي منچستر گرديد. وي در سالهاي بعد نيز به مطالعات خود ادامه داد تا سرانجام به كشف نظريه اتمي ساده منجر گرديد. نظريه اتمي دالتون كه نتيجه سالها كار و تجربه اوست بر اين اساس است كه تمام عناصر از ذرات ريزي به نام اتم درست شدهاند و غير قابل شكافتن و شكستن است. هرچند بر پايه اين نظريه، اتمهاي عناصر مختلف داراي خواص مختلف اند اما اتمهاي عناصر مشابه مانند يكديگرند. همچنين اتمها غيرقابل تغييرند، نه به وجود ميآيند و نه از بين ميروند. اين نظريه بيهيچ گونه انتقاد و اظهارنظري مورد تاييد دانشمندان قرار گرفت. نظريه اتمي دالتون، بر دقت رياضي و اهميت علم شيمي افزود و علوم فيزيك و شيمي را به هم نزديكتر كرد. همچنين به كمك فرضيه اتمي دالتون ثابت شد كه ذرات ماده، داراي جاذبه الكتريكي هستند. با كمك اين خاصيت بود كه بمب هستهاي ساخته شد و با انرژي عظيمش، جهان علم را به لرزه افكند. جان دالتون سرانجام در دوم فوريه 1844م در 80 سالگي درگذشت.
11) تولد "جِيمز جويْزْ" اديب و نويسنده معروف ايرلندي (1882م)
12) درگذشت "اوتْمار مِرگِنْ تالِر" مخترع معروف آلماني (1899م):
اوتمار مِرگِنْ تالِر مخترع آلماني، در 24 ژوئيه 1854م در خانوادهاي كه تمام اعضاي آن، استاد و معلم بودند، در ايالت وورتمبرگ آلمان به دنيا آمد. او از نوجواني به مكانيك علاقه داشت. از اين رو، در يك كارگاه ساعت سازي به كار پرداخت. اوتمار پس از چندي به دعوت يكي از دوستان خانوادگي راهي امريكا شد و در شركتي كه به ساختن ابزارهاي علمي ميپرداخت، مشغول به كار شد. او در اواخر دهه 1870م با نمونه جديد ماشين تحريري روبرو شد كه براي تعمير نزد او آورده بودند. جوان آلماني روي اين دستگاه كه نقايص بسيار داشت كار كرد و تغييرات سودمندي در آن داد. از زمان ايجاد صنعت چاپ تا آن زمان، چاپ بدين صورت انجام ميشد كه كارگر چاپخانه، حروف پراكنده را يك به يك برميداشت و آنها را به ترتيب كنار يكديگر قرار ميداد و چون كار چاپ به پايان ميرسيد، بار ديگر حروف را پراكنده ميكرد. مرگِنْتالِر انديشيد ترتيبي دهد كه حروف پس از چاپ پراكنده نشوند. از اينرو، دست به كار شد و پس از هفت سال تلاش، موفق به اختراع ماشين حروفچيني گرديد كه قادر بود همه سطرها را به يك اندازه بچيند. هنگامي كه مرگِنْتالِر كار را به پايان رساند، ماشين حروفچيني را كه امروزه بيشتر كارهاي چاپي با آن صورت ميگيرد، اختراع كرده بود. اوتمار مرگنتالر سرانجام در دوم فوريه 1899م در 45 سالگي درگذشت.
13) درگذشت "ديميتري مَندليف" مكتشف نامي روسي و مبتكر جدول تناوبي عناصر (1907م):
ديميتري ايوانوويچ مَندَلْيُف شيميدان روسي در هفتم فوريه 1834م درنواحي شرقي سيبري در روسيه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي در زادگاهش راهي دانشگاه مسكو شد اما در امتحان ورودي موفق نشد. با اين حال تحصيلات خود را در مؤسسه تربيت معلم ادامه داد و به رياضيات، فيزيك و شيمي علاقه فراواني نشان داد. ديميتري جوان ضعيف و بيماري بود و هميشه از بيماري ريه رنج ميبرد به طوري كه در 21 سالگي اميدي به زنده ماندنش نبود. وي پس از چندي براي ادامه تحصيل به فرانسه و آلمان سفر كرد و در آن جا تحقيقات و مطالعاتي درباره نور به انجام رساند. مندليف سپس به پترزبورگ بازگشت و با نگارش مقاله الكل با آب، موفق به اخذ درجه دكتراي شيمي گرديد. او در 1869م، بعد از چند سال كار و كوشش و گردآوري دانستنيهاي شيمي، آماده تدوين جدول عناصر شد. تا آن تاريخ، نزديك به 63 عنصر شيميايى شناخته شده بود. مندليف در جستجوي كشف راه حلي بود كه بتواند به نحوي اين عناصر را به يكديگر ارتباط دهد. او 63 عنصر را به ترتيب افزايش وزن اتمي درجدول مرتب كرد كه هيدروژن در اول و عنصر اورانيوم در آخر بود. مندليف پي برد كه با قرار دادن اين عناصر در هفت گروه، بر حسب خواص فيزيكي و شيميايى، نظم و ترتيب جالبي به وجود ميآيد، چرا كه بعد از هر هفت عنصر، دوباره همان خواص تكرار ميشود. اين جدول ميتوانست تغيير حالت خواص شيميايى عناصر را با در نظر گرفتن وضع آنها در جدول به آساني پيشبيني كند. مندليف در صدد بود كه با استفاده از جدول تناوبي، وضع عناصر ديگري را كه تا آن موقع كشف نشده بود در جدول تعيين كند. از اين رو، وزن اتمي و خواص شيميايى چند عنصر را كه ناشناخته بود در جدول پيشبيني كرد و جاي آنها را خالي گذاشت. جدول تناوبي مندليف در ابتدا با استقبال مواجه نشد ولي با كشف عناصر ديگر، جاهاي خالي پر شد و او به شهرتي جهاني دست يافت. در طي سالهاي بعد، تمامي آكادميهاي كشورهاي جهان غير از مملكت خودش، او را به عضويت دعوت كردند؛ زيرا مندليف مردي آزاديخواه و طرفدار جدي حقوق زن بود و به اين علت مورد لطف آكادميهاي داخليِ طرفدار تزار روس قرار نگرفت. امروزه، جدول تناوبي عناصرْ كامل شده و عناصرْ با نظم خاصي به ترتيب عدد اتميشان در خانههاي جدول قرار گرفتهاند. ديميتري مندليف سرانجام در دوم فوريه 1907م در 73 سالگي در اوج شهرت درگذشت.
14) مرگ "بِرْترانْد راسل" نويسنده و فيلسوف شهير انگليسي (1970م):
برتراند آرتور ويليام راسل فيلسوف معروف انگليسي در 18 مه 1872م در انگلستان به دنيا آمد و زبانهاي فرانسه و آلماني را در خانه فرا گرفت. وي در 18 سالگي وارد دانشگاه كمبريج شد و با درجه ممتاز در رشته فلسفه فارغ التحصيل گرديد. اين در حالي بود كه وي به كلي از اعتقاد به مسيحيت دست كشيده بود. او در اين هنگام به مطالعه درباره مكاتب فكري مختلف پرداخت و همزمان به فعاليتهاي سياسي نيز مشغول شد. راسل درسال 1903م كتاب اصول رياضيات را نگاشت كه در آن ثابت ميكرد رياضيات قسمتي از علم منطق است. اين كتاب توجه تمام متفكران معاصر را به خود جلب كرد و راسل را به شهرت رساند. وي در جريان جنگ جهاني اول، با جنگ به مخالفت پرداخت و پس از نگارش مقالهاي در اين زمينه، از تدريس در دانشگاه محروم شد. با اين حال در جنگ جهاني دوم، اعمال قدرت در مناسبات با آلمان نازي را تجويز نمود و به دليل طرفداري از خلع سلاح جهاني و هستهاي، به دفعات توقيف شد. راسل در تمام زندگي خود، طرفدار آزادي مطلق و نامحدود روابط انساني و اجتماعي بود و علناً با دين و مذهب مخالفت ميكرد. او به اين نتيجه رسيده بود كه اعتقادات مذهبي با علوم جديد ناسازگار و اخلاقيات مسيحي در مواردي نامعقول است. از اين رو به مكتب نئورئاليسم كه با مذهب و حكمت الهي مخالفت داشت پيوست. راسل معتقد بود كه وقتي براي قبول نظريهاي، زور و فشار به كار برده ميشود، معلوم ميشود كه آن نظريه به خودي خود، فاقد قدرتهاي منطقي لازم است و براي جبران اين ضعف است كه زور و فشار، اعمال ميگردد. راسل در سال 1950م به دليل دفاع مداوم از آزادي بشر و افكاري كه در آثارش به كثرت يافت ميشود، به دريافت جايزه ادبيات نوبل مفتخر شد. سالهاي آخر عمر راسل با تشكيل دادگاه جنايات جنگي امريكا در ويتنام كه به نام او، دادگاه راسل خوانده ميشد و نيز مبارزه با توسعه صنايع هستهاي در تسليحات به ويژه افشاي اسرار هستهاي انگليس، از وجهه سياسي خاصي برخوردار بود. راسل علاوه بر مقالات فلسفي، مطالب بيشماري درباره تعليم و تربيت، سياست و منطق وفلسفه نگاشته است كه تاريخ فلسفه غرب، اخلاق، تصوف و منطق و معماهاي فلسفه از آن جملهاند. برتراند راسل سرانجام در دوم فوريه 1970م در 98 سالگي درگذشت.
Add Comments
Name:
Email:
*
User Comments:
SecurityCode: