كودكان تيزهوش چه ويژگيهايي دارند؟
اگر يك روز بشنويد كه فرزندتان نابغه است، در حالي كه نمرات درسي او از ساير همكلاسي هايش ضعيف تر است، تعجب نكنيد. چون بسياري از شخصيتهاي مهم و نوابغ جهان نظير لويي پاستور، توماس اديسون، آبراهام لينكلن، فون براون و ادميرال ريسپارد اي،برد(فردي كه توانست به دو قطب پرواز كند) همگي در دوران كودكي و جواني به دليل آنكه به طرز غير قابل باوري در درسهاي مدرسه از همكلاسي هايشان عقب بودند، مورد سرزنش و در نهايت اخراج از مدرسه قرار گرفته بودند.
ويژگيهاي رفتاري
به اعتقاد روان شناسان، رفتار كودكان تيزهوش در بعضي موارد با كودكان همسن و سال خود تفاوت دارد. به عنوان نمونه، بسياري از تيزهوشان خواندن را زودتر ياد مي گيرند، ولي درك ضعيفي از جزييات زبان دارند. به طور كلي، حدود نيمي از كودكان تيزهوش قبل از ورود به دبستان، قادر به خواندن مي باشند.
كودكان تيزهوش اغلب تند و زياد مي خوانند، در ضمن دامنه لغات گسترده اي دارند. اين كودكان مهارتهاي پايه اي را بهتر، سريعتر و با تمرين كمتري فرا مي گيرند. آنها قدرت بيشتري براي ساختن و پرداختن به امور انتزاعي دارند.
اكثر كودكان تيزهوش سرنخهاي غير زباني را انتخاب و آنها را تفسير مي كنند و به نتايجي دست پيدا مي كنند كه از چشم كودكان ديگر پنهان است.
اين كودكان بندرت مطلبي را صددرصد قبول مي كنند، و بيشتر به دنبال "چراها" و "چطورها" مي گردند.
مي خواهم خودم اين كار را به تنهايي انجام دهم
كودكان نابغه مي توانند كار و فعاليتهاي مستقل را در سنين پايين تر شروع كنند.
همچنين، اين توانايي را دارند كه براي دوره هاي بيشتري تمركز كنند.
اغلب آنها انرژي پايان ناپذيري دارند كه گاهي اوقات "بيش فعالي" تشخيص داده مي شود.
اين دسته از كودكان، بيشتر با والدين، معلمها و بزرگترها ارتباط قوي برقرار مي كنند و ممكن است همنشيني با بچه هاي بزرگتر و بزرگسالان را به كودكان همسن و سال خود ترجيح دهند. آنها دوست دارند چيزهاي جديد بياموزند، كارهاي غيرعادي را آزمايش كنند و نتايج مؤثري بگيرند. اكثر اين كودكان به نوعي انگيزه ذاتي براي يادگيري، اكتشافات يا كنكاش دارند و اغلب در اين راه بسيار مصّر هستند. جمله "مي خواهم خودم اين كار را به تنهايي انجام دهم" در بين آنها متداول است.
ويژگيهاي فراگيري
كودكان تيزهوش فرايند يادگيري طبيعي دارند، البته اين فرايند ويژگيهاي بسياري را نيز دربرمي گيرد. از جمله اين كه ممكن است، كتابها و مجلاتي را براي خواندن ترجيح دهند كه براي رده سني بالاتر از خودشان نوشته شده باشد.
اكثراً از شركت در فعاليت هاي فكري لذت زيادي مي برند.
كودكان تيزهوش داراي نيروهاي توسعه يافته انتزاعي، تجسمي و تركيبي هستند.
اين كودكان قادر به درك روابط متقابل علت و معلولي مي باشند.
اغلب به دنبال پرسيدن هستند و براي به دست آوردن اطلاعات و فايده هاي آن، در پي پاسخ مي روند.
در برخي موارد، اين كودكان عيب جو و ارزشياب هستند و در تشخيص تناقضات سريع عمل مي كنند.
درباره موضوعهاي متنوع، اطلاعات بسيار زيادي دارند كه بلافاصله به ياد مي آورند و قابل دسترس است.
اصول پايه اي را خيلي زود ياد مي گيرند و مي توانند آنها را در مورد مردم، وقايع و موضوعات ديگر به خوبي تعميم دهند.
اغلب اين افراد به حل مسايل پيچيده مي پردازند و با تجزيه آنها به اجزاي تشكيل دهنده و كوچكتر و سپس تجزيه و تحليل سيستماتيك، به رفع و رجوع و يا حل آنها مي پردازند.
ويژگيهاي خلاق
توانايي هاي خلاق كودكان تيزهوش، اغلب آنها را از همسن و سالانشان متمايز مي كند. اين ويژگيها ممكن است به اشكال مختلف قابل تصور باشند كه در اينجا به چند مورد از آنها اشاره مي كنيم: ،كودكان تيزهوش، متفكران توانايي هستند. مي توانند احتمالات، نتايج يا ايده هايي مربوط به هم ايجاد كنند.
،قابليت انعطاف زيادي دارند. مي توانند براي حل مشكلات روشها و گزينه هاي متعددي را به كار گيرند.
،كودكان تيزهوش قادر به يافتن روابط موجود بين وقايع، عقايد و موضوعات نيز مي باشند.
،متفكران دقيقي هستند. مي توانند در مورد مسايل، شرايط و ايده هاي اساسي به مراحل، نظرات و واكنشهاي جديدي دست پيدا كنند.
،مايل به سرگرم شدن با مسايل پيچيده اند و عاشق حل مشكلات مي باشند.
،خوب حدس مي زنند و قادرند بي مقدمه نظر بدهند يا سؤالهايي مطرح كنند، مثل:"چي مي شد اگر...".
،اغلب درباره شتابزدگي و غيرمنطقي بودن خود آگاهند و از خود حساسيت عاطفي نشان مي دهند.
،درباره وقايع، شرايط و موضوعات مختلف بسيار كنجكاوند.
،در مقايسه با كودكان همسن خود، بيشتر خيال پردازي مي كنند و از ذهن خود كار مي كشند.
همچنين، اغلب آنها با گفته هاي ديگران شجاعانه مخالفت مي كنند.
،نسبت به زيبايي حساس هستند و به سمت ارزشهاي زيباگرايانه جذب مي شوند.
نابغه كيست؟
طبق تحقيقات به عمل آمده، بايد گفت كودكاني كه پيشرفت غير همزمان از خود نشان مي دهند، نابغه محسوب مي شوند. بنا به تواناييهاي شناخت نگري بالا، و جديت زياد، جهان را به روشهاي منحصر به فرد تجربه، و با آن ارتباط برقرار مي كنند.
اين كودكان را اغلب مي توان با آزمون "وكسلر" و كسب نمره بسيار خوب تشخيص داد.
يعني معمولاً هوشبهر اين كودكان بيشتر از 140 است. گرچه كودكان نابغه مي توانند هوشبهري حدود 160 يا بيشتر از آن هم داشته باشند.
از سوي ديگر، كودكاني داراي160 IQ>با كودكان داراي 130 IQ>همان قدر تفاوت دارند كه با كودكان عادي متفاوت هستند. بررسي ها نشان مي دهد احتمال وجود نوابغ كوچك با 160 IQ> ممكن است بيشتر از آنچه قبلاً تصور مي شد، باشد. اين كودكان با توجه به ويژگيهاي خاص خود، بسيار آسيب پذيرند. آنها به حمايت ويژه اي نياز دارند، چون براي پيشرفت آنها كار زيادي انجام نداده ايم.
باورهايي درباره كودكان تيزهوش و نابغه
گاهي اوقات جملاتي درباره كودكان تيزهوش مي شنويم كه در نگاه عامه، صحيح و به صورت كليشه اي قابل قبول به نظر مي رسند؛ ولي در واقع نياز به توضيح و روشن سازي دارند.
به عنوان نمونه: كودكان تيزهوش مثل خامه بر سر كلاس مي نشينند،لزوماً خير. كودكان تيزهوش ناتوانايي هايي در يادگيري دارند كه نهفته است و شايد همان طور ناشناخته باقي بماند، چون به مرور زمان، قابليتهاي ديگرشان مي توانند اين ناتوانيها را كم رنگ جلوه داده و از نظر دور سازد. همان طور كه زمان با اين وضع پيش رود، پيشرفت برايشان سخت تر خواهد شد و اين موضوع ممكن است به درگيري آنها با مشكلات و ايجاد سرخوردگي هاي رفتاري منجر شود.
كودكان نابغه آن قدر باهوشند كه در هر صورت خوب كار مي كنند، چه با برنامه ريزي، چه بدون برنامه ريزي،شايد به نظر برسد كه آنها در همه شرايط خوب كار مي كنند ولي در واقع بدون چالش مناسب خسته خواهند شد. با گذشت زمان، ممكن است شرايط برايشان مشكل تر شود، چون قبلاً با آن چالشها روبه رو نشده اند.
نابغه و با استعداد، هم معني و مترادفند؛ در صورتي كه لزوماً اين طور نيست. هيچ قانوني وجود ندارد كه ثابت كند هر كودكي كه قادر به كسب 90 درصد امتياز در يك گروه است، بايد نابغه تلقي شود. به خاطر داشته باشيم كه بعضي از آزمونها فقط براي تعيين سطح هستند. كودكي كه از اين آزمون امتياز بالايي كسب كند، از لحاظ تحصيلي با استعدادتر است. اما آزمونهاي ويژه IQو آزمونهاي خارج از پيشرفت تحصيلي بايد از وي گرفته شود.
اگر در چنين آزمونهايي نمره بالايي كسب كرد، بايد او را كودكي "نابغه" خطاب كرد. ضمن آنكه قانوني نداريم كه بگويد هر كودك نابغه بايد به مدارج عالي در كلاس خود دست پيدا كند. چنين فرضيه اشتباهي ممكن است به كودكان صدمات جبران ناپذيري وارد كند. هر كودكي مي تواند از برنامه هاي پربارسازي بهره ببرد.
برخي معتقدند كودكان نابغه بايد در مدرسه و با همسن و سالهاي خود سر يك كلاس بنشينند. كودكاني كه به بازي و تعامل اجتماعي با ديگر كودكان همسن و سال خود نياز دارند، لزوماً نياز به تعليم و يادگيري با آنها ندارند. اين موضوع بخصوص در مورد كودك نابغه اي كه ممكن است داراي سن شناسنامه اي 6 سال و سن عقلي 11 سال باشد و خواندن را از 2 سالگي ياد گرفته باشد، در كلاس 6 ساله هايي كه تازه مي خواهند خواندن را ياد بگيرند، فقط رنج و سرخوردگي به همراه دارد و باعث مي شود تمركز او نسبت به كلاس و درس كم شود و در مراحل بعدي تحصيل برايش مشكل آفرين شود.
نبوغ چيزي است كه بايد به آن حسادت كرد. متأسفانه زيان آورترين باور، اشتباهي است كه در ميان مردم عامه مشاهده مي شود. بسياري از اين كودكان به خاطر چنين افكار اشتباهي منزوي شده اند و كسي آنها را درك نمي كند. آنها ذائقه هايي بزرگسالانه در خواندن، موسيقي و حتي لباس پوشيدن دارند.به دليل همين تفاوت نسبت به كودكان ديگر، ممكن است توسط كودكان همسن و سال خود طرد شوند. اما اين مسؤوليت خطير بر عهده والدين است كه از اين كودكان حمايت كنند و آنها را براي رسيدن به اهداف متعالي ياري دهند.
كلام آخر
با توجه به مطالب اين مقاله، بهتر است در رفتار و ويژگيهاي اخلاقي فرزندانمان بيشتر دقت كنيم. زيرا شايد آنها هم نبوغي داشته باشند كه به درك و توجه دقيقتري نياز خواهد داشت.
منبع: روزنامه قدس