جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
پدر و مادر بودن مشكل است
-(4 Body) 
پدر و مادر بودن مشكل است
Visitor 372
Category: دنياي فن آوري
از آنجا كه دوران كودكي سرشار از تجربيات و درگيري‏هايي است كه به نظر والدين" مشكل" قلمداد مي‏شود‏، لازم است پيش‏ از‏ آن كه روي هريك از رفتارهاي كودك خود برچسب مشكل بزنيد به چند پرسش پاسخ دهيد :
از خود بپرسيد كدام رفتار بد كودك تكرار مي‌شود؟
توجه كنيد بدرفتاري كودك تا چه اندازه شديد است؛ به عنوان مثال اگر كودكتان به سرعت عصباني مي‏شود، ممكن است اين خشم، واكنش طبيعي ‏او در برابر ناكامي باشد اما اگر كودك چنان عصباني مي‏شود كه ممكن است به خود يا ديگران آسيب برساند، پس لازم است كاري انجام گيرد تا حداقل از شدت اين خشم كاسته شود.
تا چه حد در برابر بدرفتاري كودك صبور هستيد؟
ممكن است شما به خاطر علايق، نيازها، يا شيوه‏هاي خاص خودتان بخواهيد بعضي از رفتارهاي كودك را كه در نظر ساير والدين غير قابل تحمل است، تحمل كنيد و يا حتي آنها به نظر شما جالب باشند، اما مشكلات را بايد از ديد ساير بزرگسالان هم تعريف نمود. اين كه " همسايه‏ها چه فكر مي‏كنند ؟ " مشكل را به خارج از مرزهاي خانواده مي‏كشاند‏. والديني كه رفتار كودك خود را در خانه مي‏پذيرند، ممكن است متوجه اين موضوع شوند كه سايرين آن رفتار را تأييد نمي‏كنند. لذا به اين نتيجه مي‏رسند كه بايد در اين مورد تدبير‏ي انديشيد.
بنابراين، رفتار كودك مساله‏اي است كه مي‏تواند از ديدگاه والدين يا ديگران به صورت يك مشكل درآيد. به عنوان مثال كودكان لج بازي‏هاي خود را مشكل نمي‏دانند‏. آنها هنوز راه‏هاي بهتري براي كنترل خود پيدا نكرده و شيوه‏هاي مناسب كسب رضايت را نياموخته‏اند.به منظور كنترل صحيح مشكلات رفتاري كودكان، والدين نيز بايد منضبط‏تر شوند ( انضباط به معني روند آموزش تعليماتي است كه به نظم بيشتر و كنترل خويشتن مي‏انجامد). پيش از آن كه رفتار كودك تغيير كند، والدين بايد رفتار خود را تغيير دهند و پيش از آن كه كودكان با انضباط تر شوند، پدران و مادران بايد" والدين منضبط تري" گردند.

الفباي نظم و تربيت

دراين‌بخش،خلاصه‏اي از پژوهش‏هاي رفتاري ‏كه توسط متخصصين روان‌شناسي بررسي شد آمده‌است. نتايج اين تحقيقات ثابت مي‏كند كه در رابطه با مشكلات رفتاري كودكان، به دلايل علمي ونيز فلسفي، لازم است تا كودك را از رفتارش جدا كنيد. با " شلخته" خواندن كودكي كه اسباب بازي‏هاي خود را جمع نمي‏كند، آن اسباب بازي‏ها جمع نخواهد شد و اين برچسب، رفتار درست و مرتب را به وي نمي‏آموزد. تنها تأثير اين گفته بر كودك شما ممكن است اين باشد كه وي تصويري نادرست از خويشتن پيدا نمايد و يك رفتار موقت، كه آن را شلختگي ناميده‏ايد از طريق اين برچسب به يك رفتار با ثبات و دايمي تبديل شود و احتمالاً در آينده دوباره آن كار را تكرار كند. بهترين كمك به افزايش نظم، بدون آسيب به اعتماد به نفس كودكان اين است كه بر راه‏هاي مشخص و سازنده جهت تغيير رفتار غير اصولي وي تأكيد نماييم.
براساس اين اصل، الفباي تربيتي ما به‏صورت گام‏هاي زير است:
گام اول: رفتار مشخصي را كه مي خواهيد تغيير دهيد، تعيين كنيد.
اگر به جاي پرداختن به موضوعات كلي، به موارد مشخصي توجه كنيد، بهتر مي‏توانيد پيش برويد. به كودكتان نگوييد" مرتب باش" براي كودك توضيح دهيد كه مي‏خواهيد قبل از اينكه براي بازي بيرون برود، اسباب بازي‏هايش را جمع‏آوري نمايد.
گام دوم: به كـودك بـگـوييد انتظار شـما از او چيست و نحوه انجام آن را نشان دهيد.
اگر از كودك مي‏خواهيد كه هنگام درخواست چيزي ناله و زاري نكند، به او نشان دهيد چگونه بايد خواسته خود را بيان نمايد.وقتي قدم به قدم كودكتان را راهنمايي مي‏كنيد و چگونگي انجام رفتاري را نشان مي‎‏دهيد او دقيقا مي‏فهمد كه چه انتظاراتي از او داريد.
گام سوم: رفتار كودك خود را مورد سرزنش يا تشويق قرار دهيد نه خود كودك را.
خود كودك را ستايش نكنيد بلكه رفتاري را كه انجام مي‏دهد تشويق كنيد ؛ به عنوان مثال به جاي اين كه بگوييد:" حالا بچه خوبي شدي" به او بگوييد: "چقدر خوب است كه آرام نشسته‏اي". تحسين يا عدم تأييد خود را روي رفتار كودكان متمركز كنيد زيرا اين همان چيزي است كه بايد كنترل شود. اين توصيه در مورد رفتار‏هاي نامطلوب اهميت بيشتري دارد. به عنوان مثال اگر از اين كه كودكتان تختخوابش را مرتب نمي‏كند، ناراحت هستيد به او نگوييد كه "دختر بدي هستي" به جاي آن، رفتارش را مورد نقد قرار دهيد و بگوييد از اين كه تخت‌خواب خود را مرتب نكردي از تو ناراحت هستم.
گام چـهـارم: تـا زمـانـي كـه رفتار جديد نيازمند پشتيباني است به تشويق ادامه دهيد.
تشويق رفتارهاي صحيح كودكان، انتظارات شما از آنها را به خاطرشان مي‏آورد و الگوهاي صحيح رفتار را در برابر‏شان قرار مي‏دهد. اگر والدين مي‏خواهند آموزش مؤثري به كودكان خود بياموزند بهترين راه اين است كه انتظارات خود را از كودكان به صورت الگو و نمونه در آورند. ادامه تشويق سبب تحكيم رفتار صحيح آنها و تداوم آن مي‏شود.
گام پنجم: از جنگ قدرت با كودك خود بپرهيزيد.
استفاده از روش" مهلت زماني" به وسيله تنظيم زنگ يك ساعــت در مواقـعي كه به عـنوان مثال مـي‏خواهيد فرزند شما سريع تر به رختخواب برود، به كاهش كشمكش ميان والدين و كودك كمك خواهدكرد؛ زيرا به اين وسيله شما قدرت خود را به يك مرجع بي‏طرف يعني ساعت منتقل مي‏كنيد.
گام ششم:در صحنه حاضر باشيد.
اين بدان معنا نيست كه والدين بايد شبانه روز در كنار فرزند خود باشند، بلكه بدان معناست كه كودكان نياز به همراهي و نظارت مستمر دارند. اگر هنگام بازي كودك، والدين آنجا باشند، مي‏توانند بر وقت بازي كودك نظارت داشته و به او در ياد‏گيري رفتار صحيح در رابطه با ساير كودكان و همچنين قواعــد بازي، كـمـك كنند و به اين ترتيـب سبـب بـهبود رفتـاركودك شوند. اگر والدين نظارت و توجه كافي بر كودكان خود نداشته باشند، بسياري از خطاهاي رفتاري آنان اصـلاح نـخـواهـد شد.
گام هفتم: يادآور رفتارهاي نادرست نباشيد.
رفتارهاي نامناسب را به دست فراموشي بسپاريد و از ياد آوري آنها به كودك بپرهيزيد. ياد آوري رفتارهاي نادرست تنها منجر به ايجاد انزجار، رنجش و تنفر در كودك مي‏شود و احتمال تكرار مجدد آن اشتباه را بيشتر مي‏كند. هر آنچه كه قبلًا اتفاق افتاده، تمام شده است. تلاش جهت بناي آينده بهتر، عاقلانه تر از تكيه بر گذشته است. يادآوري اشتباهات كودكان، تنها سبب مي‏شود كه آن اشتباه، به عنوان الگوي كاري كه نبايد انجام شود، در ذهن آنها بماند. اما الگوي كاري را كه بايد انجام دهند به آنها نشان نمي‏دهد. بنابراين مجدداً به الگوي غلط قبلي روي مي‏آورد. تنها اثر يادآوري اشتباهات كودكان تكرار اشتباهات در آينده مي‏باشد.
گام هشتم: داد و فرياد و تنبيه بدني سازنده نيست.
موارد ذكر شده در بالا نكاتي هستند كه والدين هنگام روبرو شدن با بدرفتاري كودكان بايد از آنها پيروي كنند. اما اغلب والدين، وقتي كه از نافرماني كودكان خود خسته يا مأيوس شده باشند،به داد و فرياد يا تنبيه بدني متوسل مي شوند. اگر داد و فرياد و تنبيه بدني را پاسخهاي طبيعي به بدرفتاري كودكان بدانيم اين ناشي از ضعف و عدم توانايي ما در برابر كودك است.
تنبيه، اغلب بيش از آنكه مشكلي را حل نمايد، مشكلات بيشتري ايجاد مي‏كند زيرا داد و فرياد و تنبيه بدني در اصل خود نوعي توجه، اما توجه به شيوه كودكان است كه ما آن را نوازش منفي مي‏ناميم و اگر اين گونه برخورد، تنها نوع توجه به كودك باشد، ممكن است آنها براي جلب توجه بيشتر به بدرفتاري خود ادامه داده و طالب كسب نوازش منفي شوند. همچنين والدين هميشه نمي‏دانند كه آيا تنبيه بدني مؤثر است يا خير، زيرا واقعاً اثرات آن بر رفتار كودك را، به مرور زمان مشاهده نمي‏كنند. تنبيه و مجازات كودك، اغلب رفتار بد را مخفي مي‏نمايد، اما آن را متوقف نمي‏كند.
در واقع كودك تبحر لازم براي گيرنيفتادن را پيدا مي‏كند، حتي ممكن است والدين بگويند :" نگذار يك بار ديگر در حين انجام اين كار گيرت بياندازم " و اين جمله دقيقاً به اين معني است كه مواظب باش گيرنيفتي و تا زماني كه گيرنيفتادي مجاز هستي اين كار را انجام دهي.
در سلسله مراتب رشد اخلاقي پايين‏ترين سطح تبعيت از مقررات " اجتناب از مجازات" است. اما بالاترين سطح عبارت است از" پيروي از مقررات به دليل درستي و صحت آنها". وقتي دايماً كودكان به خاطر بدرفتاري تنبيه مي‏شوند، يعني در پايين‏ترين سطح رشد اخلاقي متوقف شده‏اند در اين حالت، آنها به گريز از مجازات علاقمند مي‏شوند و به انجام كار خوب يا صحـيح تمايـل‏ نشان نمي‏دهند.
در عين حال تنبيه بدني الگويي براي اولين تجربه آشنايي كودك با خشونت است. كودكان از طريق الگويي كه بزرگسالان ارايه مي‏دهند رفتار خشونت آميز را مي‏آموزند. وقتي والدين، كودكان خود را به خاطر رفتاري كتك مي‏زنند، ديگر نمي‏توان توصيه " كتك نزن" را به‏كارگرفت. از آنجا كه كودكان، دنيا را به صورتي واقعي و مشخص مي‏بينند، زماني كه شاهد باشند كتك زدن يك بچه براي بزرگسال مجاز است، تصور مي‏كنند كتك زدن يك بچه يا بزرگسال براي كودك هم مجاز است. خشونت، ايجاد خشونت مي‏كند و نيز باعث خشم و قطع ارتباط بين كودكان و والدين مي‏شود.
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image