جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
حجاب و قانون‏مندى روابط زن و مرد در قرآن
-(4 Body) 
حجاب و قانون‏مندى روابط زن و مرد در قرآن
Visitor 415
Category: دنياي فن آوري
بى‏شك، پوشش زن در برابر مردان نامحرم، يكى از ضروريات دين اسلام است كه درباره جنبه اسلامى آن نمى‏توان ترديدى به خود راه داد. در قرآن كريم و روايات وارده از پيامبر اكرم (صلى‏الله‏عليه‏وآله)و ائمه معصومين (عليهم‏السلام) و نيز در كلمات فقها، به وجوب و كيفيت آن تصريح شده است.
حجاب در اديان گذشته نيز وجود داشته است، ولى اين حكم در دين اسلام بسيار مترقى‏تر است، زيرا در اين دين، از افراط و تفريط‏هايى كه در مورد پوشش زنان در اديان و اقوام گذشته وجود داشته، اجتناب شده و براى حجاب، حدى متناسب با غرايز انسانى در نظر گرفته شده است. حجاب اسلامى به معناى حبس زن در خانه و دورى از شركت در مسائل اجتماعى نيست، بلكه بدين معناست كه زن در معاشرت خود با مردان بيگانه عفت و حيا پيشه كند، موى سر و اندام خويش را بپوشاند و از جلوه‏گرى و خودنمايى بپرهيزد.
مرحوم شهيد مطهرى در اين باره مى‏فرمايد: «اسلام مى‏گويد: نه حبس نه اختلاط، بلكه حريم. سنت جارى مسلمين از زمان رسول خدا همين بوده است كه زنان از شركت در مجالس و مجامع منع نمى‏شدند، ولى همواره اصل «حريم» رعايت شده است. در مساجد و مجامع، حتى در كوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است.»1
در قرآن كريم در مورد حجاب و قانون‏مندى روابط زن و مرد، دو دسته آيه وجود دارد. دسته اول آياتى كه در مورد وجوب حجاب و پوشش ظاهرى و حد و كيفيت آن نازل شده است؛ و دسته دوم آياتى كه نوع رابطه بين مرد و زن نامحرم را بيان مى‏كند و آنان را از كارهايى كه عفت و پاكدامنى‏شان را تهديد مى‏كند، برحذر مى‏دارد، كه در ذيل مى‏آيد.

كيفيت پوشش در قرآن

قرآن در دو آيه، كيفيت پوشش زن در حضور نامحرم را بيان مى‏كند:
الف) سوره نور، آيه 31 : «وَقُل لِّلْمُوءْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ...؛ و به زنان با ايمان بگو چشم‏هاى خود را (از نگاه‏هاى هوس آلود) فرو گيرند و عفّت خويش را حفظ كنند و زينت خود را، جز آن مقدار كه نمايان است آشكار ننمايند و (اطراف) روسرى‏ها و مقنعه‏هاى خود را بر سينه خود افكنند (تاگردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان يا پدرانشان، يا پدرشوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهرانشان، يا زنان هم‏كيششان، يا بردگانشان، يا افراد سفيه كه تمايلى به زن ندارند، يا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نيستند. و هنگام راه رفتن پاهاى خود را بر زمين نزنند تا زينت پنهانى‏شان دانسته نشود (و صداى خلخالى كه بر پا دارند به گوش نرسد).و همگى به سوى خدا باز گرديد اى موءمنان، تا رستگار شويد».
شهيد مطهرى2 در باره مفاد اين آيه و آيه قبل آن مى‏فرمايد: دو آيه 30 و31 نور مربوط به وظايف زن و مرد در معاشرت با يكديگر است كه شامل چهار قسمت است:
1- هر مسلمان، چه مرد وچه زن، بايد از چشم‏چرانى و نظربازى اجتناب كند.
2- مسلمان،خواه مرد يا زن، بايد پاك‏دامن باشد و عورت خود را از ديگران بپوشاند.
3- زنان بايد پوشش داشته باشند و آرايش و زيور خود را بر ديگران آشكار نسازند و در صدد تحريك و جلب توجه مردان برنيايند.
4- دو استثنا براى پوشش زن ذكر شده كه يكى با جمله «وَلا يُبْدِينَ زينَتَهُنَّ اِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها» بيان شده است و نسبت به عموم مردان است و ديگرى با جمله « وَلايُبْدِينَ زينَتَهُنَّ اِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ...» ذكر شده و نداشتن پوشش را براى زن نسبت به عده خاصى تجويز مى‏كند.
همچنين از جمله «وَ لا يَضْرِبْنَ بِاَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ؛ هنگام راه رفتن پاهاى خود را بر زمين نزنند تا زينت پنهانى‏شان دانسته شود» فهميده مى‏شود: پاى‏كوبى، نمودى كامل از ظاهر كردن باطن سكس زن است و به انواع حركات تحريكى كه باعث جلب توجه مردان نامحرم مى‏شود، اشاره دارد.3
ب) آيه 59 سوره احزاب: « يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُوءْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلابِيبِهِنَّ؛ اى پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان موءمن بگو جلباب‏هاى (= روسرى‏هاى بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براى اين‏كه (به پاكدامنى) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ (و اگر تاكنون خطا وكوتاهى از آنان سر زده، توبه كنند) خداوند همواره آمرزنده و رحيم است».
شهيد مطهرى در توضيح كلمه «جَلباب» بعد از اين كه به اقوال مفسرين اشاره مى‏كند، مى‏فرمايد: «چنانچه ملاحظه مى‏فرماييد معنى جلباب از نظر مفسران چندان روشن نيست. آن چه صحيح‏تر به نظر مى‏رسد اين است كه در اصل لغت، كلمه جلباب شامل هر جامه وسيع مى‏شده است، ولى غالباً در مورد روسرى‏هايى كه از چارقد بزرگ‏تر و از ردا كوچك‏تر بوده است به كار مى‏رفته است. ضمناً معلوم مى‏شود دو نوع روسرى براى زنان معمول بوده است: يك نوع، روسرى‏هاى كوچك كه آن‏ها را «خِمار» يا مقنعه مى‏ناميده‏اند و معمولاً در داخل خانه از آن‏ها استفاده مى‏كرده‏اند. نوع ديگر، روسرى‏هاى بزرگ كه مخصوص خارج منزل بوده است. اين معنا با رواياتى كه در آن‏ها لفظ جلباب ذكر شده است نيز سازگار است».4

قانون‏مندى روابط زن و مرد در قرآن

دسته دوم به آياتى اشاره مى‏كند كه درباره كيفيت ارتباط با نامحرم است. در اين آيات، موءمنان خصوصاً زنان را از رفتارهايى كه سبب جلب توجه و تحريك نامحرم مى‏شود، باز مى‏دارد و حيا و عفت در مقابل نامحرم را مورد ستايش قرار مى‏دهد:
سخن گفتن با نامحرم در احزاب، آيه 32 آمده: «يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَّعْرُوفاً؛ اى همسران پيامبر، شما همانند هيچ يك از زنان معمولى نيستيد اگر تقوا پيشه كنيد، پس به گونه‏اى هوس‏انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع نكنند، و به شايستگى سخن بگوييد».
اين آيه گرچه خطاب به همسران پيامبر است، ولى اختصاص به آن‏ها ندارد و شامل همه زنان مسلمان مى‏شود. طبق اين آيه زنان نبايد در گفتگو با نامحرم از سخنانى كه مفهوم يا آهنگ آن وسوسه‏آميز و تحريك‏كننده باشد استفاده كنند؛ چه بسا در بين آن‏ها افرادى باشند كه به سبب ضعف ايمان و آلودگى به هوس‏هاى شيطانى، تحريك شوند و خيال گناه در سر خود بپرورانند. بنابراين براى حفظ عفت و پاك‏دامنى افراد جامعه، بر زنان لازم است در گفتگو با نامحرم دقت لازم را داشته باشند.
خود آرايى و تبرج احزاب / 33 : «وَقَرْنَ فِى بُيُوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الأُولَى ؛ و (اى زنان پيامبر) در خانه‏هاى خود بمانيد و همچون دوران جاهليت نخستين (در ميان مردم) ظاهر نشويد». در اين آيه نيز به زنان دستورات ديگرى براى برخورد با نامحرم مى‏دهد. در ابتدا از زنان مى‏خواهد تا جايى كه امكان دارد از خانه خارج نشوند و خود را كم‏تر در معرض ديد نامحرم قرار دهند؛ زيرا با اين كار جلوى بسيارى از مفسده‏هاى اخلاقى گرفته مى‏شود و زمينه انحراف و ناهنجارى در جامعه از بين مى رود. چنانچه در آيه 53 همين سوره به اين مطلب اشاره كرده است.
دستور ديگرى كه اين آيه براى زنان دارد اين است كه از تبرج و جلوه‏گرى و جلب توجه نامحرم بپرهيزند. كلمه تبرج از برج گرفته شده و به معناى آن است كه فرد، خود را مانند برج در معرض ديد و تماشاى ديگران قرار دهد. در واقع اين قسمت آيه به ما مى‏فهماند اگر زنان نمى‏توانند در خانه بمانند و بيرون آمدن از منزل برايشان ضرورى است، به گونه‏اى خارج شوند كه سبب جلب توجه نامحرم نشوند. پس طبق اين آيه، جواز حضور زن در اجتماع مشروط بر اين است كه اولاً حضورش ضرورت داشته باشد و ثانياً نحوه حضور او اعم از نوع پوشش، راه رفتن، نگاه كردن و در يك كلمه تمام حركات و سكناتش به نوعى باشد كه در قالب تبرج و جلوه‏گرى نبوده و بلكه همراه با حيا و عفت باشد.
در سوره قصص آيات 23و 25، در جريان دختران شعيب و حضرت موسى به همين شيوه رفتارى اشاره كرده و آن را مى‏ستايد.
نگاه به نامحرم در سوره نور آيه 30 و 31 : «قُل لِّلْمُوءْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ ... وَقُل لِّلْمُوءْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ؛ به مردان با ايمان بگو چشم‏هاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گيرند، و به زنان با ايمان بگو چشم‏هاى خود را (از نگاه هوس‏آلود) فرو گيرند». در اين دو آيه نيز به رفتار ديگرى كه حاكى از عفت و حياست اشاره مى‏كند و آن پرهيز از نگاه هوس‏آلود به نامحرم است. زيرا نگاه به نامحرم اگر از روى لذت باشد، سبب انحراف اخلاقى مى‏شود و آدمى را از جاده عفاف دور مى‏سازد.

داشتن مكان اختصاصى

احزاب آيه 53 : «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ؛ و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را (به عنوان عاريت) از آنان (زنان پيامبر) مى‏خواهيد، از پشت پرده بخواهيد؛ اين كار براى پاكى دل‏هاى شما و آن‏ها بهتر است». در اين آيه نيز به شيوه ديگرى براى حفظ عفت و حيا اشاره مى‏كند و به مردان دستور مى‏دهد هنگام صحبت كردن با زنان پيامبر و به طور كلى، زنانى كه با آن‏ها محرم نيستند، سعى كنند رو در روى آن‏ها قرار نگيرند، بلكه از پشت پرده صحبت كنند. اين آيه بر لزوم داشتن مكان اختصاصى براى زنان و عدم جواز ورود آقايان به آن‏ها تأكيد مى‏كند.

پي نوشت :

1ـ مجموعه آثار، ج 19، ص 551.
2ـ منبع پيشين.
3ـ پاك نژاد، اولين دانشگاه و آخرين پيامبر، ج 20، ص 137.
4ـ مجموعه آثار، ج 19، ص 502.

Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image