جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
اوقات فراغت، گنج نهان
-(8 Body) 
اوقات فراغت، گنج نهان
Visitor 403
Category: دنياي فن آوري
«اوقات فراغت»، يکي از سرمايه هاي ارزشمند و گنج هاي نهان است. به شرط آن که توانايي استخراج و بهره گيري از اين گنج را داشته باشيم.
اين که گفته اند:«فرصت، به دست آمدني نيست؛ بلکه به دست آوردني است» کلامي درست است و کار کساني است که خلاقيت آنان در «مديريّت زمان» و ا ستفاده از «فرصت هاي موجود»، سبب مي شود که زمان، گسترش يابد و از «هيچ»؛ «خيلي چيزها» پديد آيد.
مثلاً اگر «تعطيلات»، نوعي فرصت و مهلت است، بدون برنامه ريزي براي استفاده از آن، اين «منبع سود»، به راحتي تبديل به «کانون زيان» مي شود و اين سرمايه از کف مي رود.
اين گونه است که ايّام فراغت، به ايّام حسرت تبديل مي شود و سرمايه به زيان!
گرچه دل انسان مي خواهد ايّام فراغت را به خوشي و لذّت و تفريح و حتّي بيکاري و راحتي بگذراند، ولي با حسرت هاي بعدي اين گونه رفتار با يک «نعمت الهي» چه کنيم؟
پيشواي پاکان و اسوه ي پاکي ها، علي (ع) فرمود:
ان يکن الشغل مجهدة فالفراغ مفسدة. (1)
اگر کار و اشتغال، زحمت دارد، بيکاري هم فساد انگيز است.
و اين جايي است که فراغت را به معناي بيکاري بگيريم و اين سرمايه را تباه سازيم؛ ولي اگر از اين امکان موجود، براي آينده بهره بگيريم چه؟ نه تنها مفسده نيست، بلکه سودآور و مايه ي مسرّت خواهد بود.
آنچه به عنوان «ايّام فراغت» داريم، فرصتي است که هنوز گرفتاري ها واشتغالات، آن قدر ما را محاصره نکرده که به هيچ کاري نرسيم. مجال موجود و حال نقد را بايد به بهترين صورت به بهره وري رساند؛ چرا که شايد ديگر پيش نيايد و مجالي دست ندهد.
باز هم از کلام مولا علي (ع) بياموزيم که بر قلّه ي رفيع آگاهي و موعظت و حکمت نشسته و به ما نوآموزان و تازه پايان، چنين پند مي دهد:
و اعلم ان الدنيا دار بلية لم يفرغ صاحبها فيها ساعة الّا کانت فرغته عليه حسرة يوم القيامة. (2)
بدانيد که دنيا، سراي گرفتاري است و اهل دنيا، هرگز ساعتي به فراغت و بيکاري و بي خيالي در آن نمي گذرانند؛ مگر آن که همين يک ساعت، مايه ي حسرتشان در روز قيامت خواهد بود.
پس چه بايد کرد؟
ايّام فراغت را نبايد به معناي ايّام بيکاري و تعطيلي کار و وانهادن خويش و از ياد بردن هدف و فرونشستن از طيّ طريق و ادامه ي مسير دانست. اين «آفت عمر» است. کدام جوان با همّت و هوشياري اين گونه عمل مي کند؟
درست است که جسم و جان ما هم نيازمند «تفريحات سالم» است ولي تفريحات سالم چيست و چگونه روح ما شاد و انبساط خاطر مي يابد؟
بعضي با تماشاي مناظر طبيعي و قدم زدن در باغ و ساحل رودخانه و هواي آزاد و دامنه ي کوه، «انبساط خاطر» مي يابند. بعضي با ديد و بازديد و «صله ي رحم»، به مسرّت و شادي مي رسند؛ برخي با ورزش و نرمش؛ بعضي با مطالعه و کارهاي علمي و فعاليّت هاي هنري و ذوقي؛ برخي با حضور در يک مسجد و فضاي روحاني و شرکت در مراسم مذهبي. بعضي هم اين تفريح را در يک شب نشيني يا تماشاي يک فيلم و مسابقه مي جويند.
در مواردي، تفريح، به کام انسان زهر مي شود و روح را آزرده و خسته مي سازد و اعصاب را مي فرسايد و دل را چرکين، خشم را افزون، وقت را تلف، و دوستي ها را تبديل به دشمني و حسادت مي کند.
راستي! از اوقات فراغت، چگونه بايد بهره گرفت؟
بعضي از کساني که در اوقات فراغت و روزهاي تعطيلي، ساعت ها پاي فيلم مي نشينند و خود را از هواي آزاد و قدم زدن در دامن طبيعت و تحرّک بدني و تجديد نشاط روحي محروم مي کنند، به خيال تفريح، خود را خسته تر و فرسوده تر مي سازند. در کنج خانه نشستن و تنها چشم به صفحه ي تلويزيون و صحنه ي فيلم دوختن، نوعي «تفريح کاذب» است. بيچاره «روح» که گاهي زير دست و پاي ندانم کاري هاي ما «له» مي شود و براي يک قطره «معنويت» بال بال مي زند و ما از آن دريغ داريم!
باري، چه کنيم که فراغتمان به حسرت تبديل نشود؟
هوشياري لازم است که با سرمايه اي به نام فراغت، بازي نکنيم.
از وصيت هاي حضرت رسول (ص)، به ابوذر غفاري اين است که «پنج چيز را قبل از پنج چيز، غنيمت بشمار، يکي هم آسودگي و فراغت را پيش از گرفتاري و مشغوليت». (3)
يک بار ديگر هم جام روح و پياله ي دلمان را زير بارش حکمتي نغز از مولاي متقيان قرار دهيم که مي فرمايد:
اجعل زمان رخائک عدة لأيّام بلائک. (4)
روزگار آسوده خاطري خويش را سرمايه و ره توشه اي براي روزهاي گرفتاري ات قرار بده.
نيز، از سخنان حکيمانه ي اوست:
فليعمل العامل منکم في ايّام مهله قبل ارهاق اجله و في فراغه قبل اوان شغله.(5) هر کوشنده و تلاشگري از شما، پيش از آن که اجلش فرا رسد، عمل کند و پيش از آن که دوران گرفتاري فرا رسد، در دوره ي فراغت بکوشد.
اگر دوره ي فراغت به بيکاري بگذرد که فساد خيز است، به خصوص براي جوانان:
جواني و بيکاري و خواسته
بسي فتنه ها زين سه برخاسته
اگر به کم کاري و اهمال و پرداختن به امور کم ارزش وغير اولويت دار هم بگذرد، باز، حسرت آور است و با روش و منش يک انسان دقيق و حسابگر – که ارزش زمان و عمر و قيمت فرصت ها و اوقات را مي شناسد - ناسازگار است.
به هر حال، ما و زمان، در حال دادوستد با يکديگريم. زمان از ما «عمر» و «فرصت»ها را مي گيرد و ما، در «ظرف زمان»، به تلاش و تحصيل و مطالعه و فراگيري و تجربه اندوزي و خودسازي مي پردازيم.
آيا نبايد حساب کرد که چه مي دهيم و چه مي گيريم؟
سود مي بريم يا زيان مي کنيم؟
ما اکنون سر کلاس نشسته ايم؛ کلاس زندگي. در کلاس عمر، هر کس را يک بار مي نشانند و درس مي دهند و امتحان مي گيرند. مي توانيم دنيا را يک ميدان وسيع مسابقه بدانيم که همه ي آدم ها رقيب مايند. ما هم در يک رقابت سالم، با همه شرکت کرده ايم. به خودمان نمره و امتياز بدهيم که نحوه ي بهره گيري مان از فرصت هايمان چگونه است؟
در آغاز، به «مديريّت زمان» اشاره کرديم. اين وقتي است که اولويت ها را در زندگي خويش بشناسيم و به تناسب آن،فرصت هاي خود را خرج کنيم.
کساني که در زندگي و مصرف سرمايه ي زمان، به اصلي و فرعي کردن مسائل نمي انديشند و موضوعات را پيش خود به «مهم» و «مهم تر» و «لازم» و «لازم تر» تقسيم نمي کنند، کم ترين ضرر و ضايعه برايشان، اين است که «آفتابه» را خرج «لحيم» مي کنند و اصل را فداي فرع.
سرمايه ي ما همين يک بار زيستن است؛ ولي سود ما چيست؟
آنچه ندارد عوض، اي هوشيار!
عمر عزيز است، غنيمت شمار
کسي که اوقات فراغت خويش را به کارهاي بيهوده يا کم اهميت سپري کند، از کارهاي مهم تر باز مي ماند.
و اين، خسارتي است بزرگ!

پي نوشت:

1. ميزان الحکمه، ج 7، ص 459.
2. نهج البلاغه، تصحيح: صبحي الصالح، نامه ي 59.
3. ...و فراغک قبل شغلک (مکارم الأخلاق، ص 459).
4. تصنيف غرر الحکم، ص 473.
5. نهج البلاغه، خطبه ي 86.
منبع: نشريه ي زندگي، سال دوم ،شماره چهار، فروردين وارديبهشت 1381، ص ص 26و 27.

منبع: مجله ي حديث زندگي
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image