بدون ترديد ازدواج يكي از باارزشترين و مقدسترين وقايع و فعاليتها در زندگي اكثر بزرگسالان است كه نه تنها مورد پذيرش و تاييد اقوام و ملل مختلف در دنيا است بلكه از جانب تمامي اديان الهي نيز مورد تاكيد واقع شدهاست، چنانچه در دين مقدس اسلام ازدواج به عنوان يكي از اركان دين و حافظ نيمي از دين معرفي شده است. (من تزوج فقد احرز شطر دينه، فليتق الله في الشطر الثاني1) در فرهنگ ما نيز ازدواج سنتي خوشايند است كه نه تنها خانوادهها، بلكه بيشتر جوانان هم، چه پسر و چه دختر آن را دوست دارند و انتظار دارند كه در سن و موقعيت مناسب ازدواج كنند تا با تشكيل خانواده از دروازه ورود به دنياي بزرگسالي و استقلال بگذرند. در عين حال رسيدن به استقلال با خود مسئوليتهايي هم به همراه ميآورد. با تشكيل خانواده جديد، جوان ديگر خود را تنها فردي از خانواده اوليهاش نميداند، بلكه ميبيند خود تشكيلدهنده و بوجودآورنده سلول جديدي از جامعه، يعني يك خانوار تازه است.
اين آگاهي در خود، هم احساس خوشحالي و افتخار دارد و هم اضطرابي كه با قبول هرگونه شرايط تازه همراه است: اينكه آيا ميتواند با شخص ديگري كه به هرحال فرهنگ خانوادهاش با فرهنگ او تفاوت دارد و با طرز فكر و باورهاي ديگري بزرگ شدهاست عملاً به تفاهم و توافق برسد؟ آيا همين كه يكديگر را دوست داشتهباشند كافي است؟ و در صورت بروز اختلاف چطور بايد با آن روبرو شوند؟ و دهها سوال ديگر كه جوان به دليل عدم تجربه پاسخ كاملي براي آن ندارد و همين باعث بروز نگراني و اضطراب براي او ميشود.
علاوه بر اين پس از غلبه بر تمام اين دلواپسيها و پاسخ به پارهاي از اين سوالات و گرفتن تصميم نهايي كه منجر به ازدواج دو جوان ميشود در شرايط تازه، سوالات جديدي هم مطرح ميشود كه خود باعث بروز نگرانيهاي تازهاي ميشود. اگر چه ازدواج و تشكيل خانواده امري مقدس و باارزش است اما چه بسا اين ارزش وابسته به حفظ و دوام آن است، چه، ازدواجي كه منجر به طلاق شود از ارزش خاصي برخوردار نبوده باعث سرزنش زوجين نيز ميشود.
آمار جاري نشان ميدهد كه 97% از جمعيت بزرگسالان در طول زندگي خود حداقل يكبار ازدواج كردهاند(كارتر، 1973). برطبق آمار جهاني نرخ ازدواج در طول 15 سال گذشته تقريباً ثابت ماندهاست اما متاسفانه اين وضعيت در مورد نرخ طلاق صادق نميباشد. آمار نشان ميدهد كه نرخ طلاق امروزه به مراتب بيش از گذشته است كه در اين ميان ايالات متحده امريكا بالاترين نرخ طلاق را در دنيا دارا ميباشند، بطوريكه ميزان طلاق در اين كشور 40% مجموع ازدواجها را تشكيل ميدهد. در ايران نيز اين آمار براي جمعيت شهري 12% بوده است كه با توجه به ارزشهاي مذهبي و سنتهاي ديرين خانوادگي و اصالت و باور به زندگي مقدس زناشويي به يقين بايد آمار طلاق در ايران از روند كندتري برخوردار باشد.2
هرچند ازدواج به عنوان يك نهاد جهاني همچنان پايدار است و پايدار خواهد ماند، لكن نرخ ازدواج در دهههاي اخير افزايش نيافته است و برعكس نرخ طلاق بويژه در جوامع غربي، از جمله امريكا، رو به افزايش است (50% درصد از ازدواجها به طلاق ميانجامد).3
اما چه چيز باعث ميشود كه بسياري از زوجهايي كه غالباً با اين عبارت كه «تنها مرگ ما را از يكديگر جدا ميكند» زندگي مشترك خود را آغاز ميكنند و در ابتدا نسبت به اين عبارت احساس تعهد دائمي دارند، پس از مدتي با مشكلات زيادي روبرو شده و در نهايت به جاي مرگ، طلاق آنها را از هم جدا ميكند، و كار به جايي ميرسد كه نسبت به هم پرخاش و نزاع نموده و در مواردي كار به متاركه و طلاق ميانجامد.
آنچه مسلم است دو زوج جوان كه از آغاز با ديدي غلط و محدود وارد زندگي زناشويي ميشوند و براي خود بنايي رويايي و سراسر ايدهآل تصوير ميكنند، از آنجا كه اطلاعاتشان از يكديگر و از امكانات و تواناييهاي هم بسياري محدود و ناقص است و چه بسا با وهم و خيال خواستند براي خود دنيايي بسازند پس از گذشت چند ماه و يا حتي چند سال زندگي مشترك به فكر حسابرسي و ارزيابي ميافتند و درمييابند آنچه تصور كردهاند باطل و بيحساب بودهاست و اين سرآغاز مشكلات جديتري ميباشد. تحقيق كارشناسان خانواده نشان ميدهد حدود 50% از زوجها، ازدواج خود را در نهايت ناموفق ارزيابي ميكنند.
در هر حال تشكيل زندگي زناشويي مرحله انتقالي دشوار و پيچيدهاي است، چرا كه ازدواج مستلزم از نو تعريفكردن افراد براي خود و توسط والدينشان است. در ازدواج زن و مرد نياز دارند خود را در قالب نقشهاي جديد بپذيرند و اين مهم بدون آگاهي از مسائل مختلف مربوط به زندگي زناشويي و خصوصيات متفاوت زن و مرد امكانپذير نميباشد.
تحقيقات و شواهد بسياري نشان ميدهد كه در جوامع امروز، زوجهاي جوان در اوايل زندگي با مسائل و مشكلات گوناگون و گاه شديدي مواجه هستند. بنابراين پيشنهاد اصلي و اساسي، بهرهمندي از خدمات مشاورهاي پيش از ازدواج است تا زن و مرد با آگاهي هرچه بيشتر و تجهيز به دانش كافي در ارتباط با خود، ويژگيهاي خود و ويژگيهاي همسر آينده و نيز اهميت و اهداف ازدواج به اين دوره پويا و شكوفا در زندگي خود با آرامش بيشتري گام نهند. به بيان ديگر مرد و زن هر دو از آموزشهاي پيش از ازدواج به ويژه در ارتباط با انتظاراتي كه از آنها به عنوان زن و شوهر ميرود، سود ميبرند.
در جوامع امروز، زندگي انسانها در تمامي ابعاد دستخوش تغييرات سريع و شگرفي بوده است. بازتاب ماهيت پيچيده اين تغييرات و تحولات در زندگي فردي و اجتماعي افراد كاملاً محسوس است. ازدواج و زندگي زناشويي و تشكيل خانواده نيز از اين قاعده مستثني نيست. زن و مرد به دلايل متعدد از جمله شناخت ناكافي از يكديگر، انتظارات و توقعات غيرواقعي از ازدواج و همسر، مشكلات اقتصادي و اجتماعي و اخلاقي، لاجرم ميبايست مسائل و مشكلات بسياري را در ايجاد و حفظ و بقاي زندگي زناشويي و روابط نزديك و صميمانه با يكديگر تجربه كنند. طبق طبقهبنديهاي تشخيص روانپزشكي مسائل و مشكلات زناشويي و خانوادگي يكي از بالاترين علل رجوع به كلينيكها و مراكز خدمات مشاورهاي است كه اين خود گواه صحت مطالب ذكرشده است.
بطور خلاصه ازدواج و تشكيل خانواده براي همه انسانها يك نياز طبيعي است كه از فطرت و آفرينش ويژه آنان سرچشمه ميگيرد و نبايد آنرا يك قرارداد متعارف اجتماعي تلقي نمود كه در صورت عدم تحقق آن آسيبي به نظام اجتماعي وارد نميشود بلكه برعكس هرگونه آسيبي به اين بنياد مقدس پيامدهايي را در تحول ساختاري كلي جامعه و نظامهاي ارزشي و فرهنگي آن به دنبال دارد. جاي آن دارد كه براي حفظ كانون مقدس خانواده از هر تلاشي فروگذار نشود كه در اين ميان مشاوره پيش از ازدواج يكي از راههاي مناسب براي حفظ تداوم خانوادههاست و از آن جهت كه بيشتر جنبه پيشگيري دارد تا درمان، اهميت بالاتري نيز پيدا ميكند.
اسلام نيز كه خانواده را پيماني مقدس بين يك زن و مرد ميداند و ثمره ازدواج را انس و آرامش خانوادگي و فردي بيان ميكند (سوره روم، آيه 21) بر اهميت مشاوره تاكيد داشته و بارها در قران كريم به مشورتكردن توصيه ميكند: «در كارها مشورت كن، پس هنگامي كه تصميم گرفتي به خدا توكل كن»4 امام علي (ع) نيز ميفرمايند: «مشورت كنيد كه موفقيت و رستگاري از مشاوره بدست ميآيد.»5
آموزش زوجهاي جوان معمولاً يكي از برنامههاي رسمي و غيررسمي خانواده و ديگر نهادهاي اجتماعي است. زوجهاي جوان كه اغلب از دو فرهنگ (و خردهفرهنگ) متفاوت اثر پذيرفتهاند، به منظور افزايش سطح رضامندي در تشكيل خانواده و افزايش ضريب اطمينان از تشكيل خانواده جديد، بايد آموزشهاي لازم را كسب نمايند. برخي از عواملي كه اين ضرورت را بيشتر جلوه ميدهند عبارتند از:
1. اشتباهات والدين خود را تكرار نكنند و بر عادات بدي كه در خانواده خود فراگرفتهاند غلبه كنند.
2. نقاط ضعف و قوت خود و طرف مقابل را بشناسند و در قبال آن مسئوليت بپذيرند. اغلب همين شناخت و احساس، تفاوت بين موفقيت و شكست در زندگي زناشويي است.
3. انتظارات واقعبينانه از زندگي زناشويي بدست آورند و از انتظارات رويايي و غيرواقعي دست بردارند.
4. بدانند كه چه انتظاري از خود و از همسر خود و از ازدواج دارند. اين انتظارات بنيان ايمان و اعتقاد به زندگي را شكل ميدهد.
اين آموزشها به شيوههاي گوناگوني ميسر است از جمله: آموزش از طريق تشكيل كلاسهاي رسمي و غيررسمي، توزيع جزوات، تشكيل كلاسهاي پرسش و پاسخ و بحثهاي گروهي، طرح موارد مبتلا به اكثريت و...
از نظر تاريخي در حرفههاي كمكي، مشاوران و رواندرمانگران نخست با فرد، سپس با زوجين و در نهايت با كل خانوده كار ميكردند. مشاوره ازدواج در آمريكا از مشاوره و رواندرماني فردي و نيز مطالعات خانواده و آموزش خانواده نشات گرفته است (نيكلز 1979).6
در سال 1988 انجمن بينالمللي مشاوران ازدواج خانواده (I.A.M.F.C)، ملاكهاي تربيت مشاوران و درمانگران ازدواج و خانواده را تعيين كرده است. ويژگيهاي كلي اين ملاكها عبارتند از: توسعه دانش و مهارت در مباني مشاوره (فردي، گروهي، شغلي، بينفرهنگي)، تاكيد بر مشاوره فردي ازدواج و سيستمهاي خانواده، تاكيد مفهومي بر سيستمهاي خارج از خانواده كه با سيستم خانواده در تعامل هستند، آموزشهاي باليني شامل نظارت بر كار عملي درمانگر با افراد (زوجها و خانوادهها) و ادغام روشهاي مشاوره فردي و رويكردهاي سيستمي در كار با افراد (زوجها و خانوادهها).
در ايران برنامه تربيت مشاوران، سابقهاي 30 ساله دارد، اگرچه هنوز اين موضوع به طور كامل براي جوانان در آستانه ازدواج جا نيافتاده است. تاسيس و گسترش مراكز مشاوره از مهمترين گامها و مسئوليتهاي نظام اسلامي جامعه است تا از اين طريق بتوان به خانوادهها، در جهت رشد سالم و مطلوب و نيز پويايي و شكوفايي استعدادهاي همه اعضاء خانواده و پيشگيري از اختلافات و ناهنجاريهاي فردي و اجتماعي كمك كرد.
بديهي است موفقيت و كارايي مراكز مشاوره منوط به برخورداري از وجود مشاوران صالح و متخصص و كارآمد است. در هر حال در دنياي امروز ضرورت وجود کلاسهاي مشاوره هر چه بيشتر احساس ميشود.
منابع و ماخذ:
1. قرآن كريم
2. نوابينژاد، شكوه، «مشاوره پيش از ازدواج و خانوادهدرماني»
3. گوردون، توماس، «فرهنگ تفاهم در ازدواج»
4. ملكمحمودي، امير، «راهنماي ازدواج»
5. قائمي، علي، «خانواده و مسائل همسران جوان»
پانويسها:
1. پيامبر اكرم(ص): كسي كه ازدواج كند نيمي از دين خود را محكم نگه داشتهاست و براي نگهداري نيمه دوم بايد تقواي خدا در پيش گيرد. (ترجمه ميزان الحكمه، ص 2250، ح 7809)
2. اين آمار تا سال 1376 ميباشد.
3. برنشتين 1990 Bornstein
4. و شاورهم فيالامر فاذا عزمت فتوكل علي الله ان الله يحب المتوكلين. (آلعمران، آيه 159)
5. غررالحكم
6. Nichols