حفظ و نشر آثار شهيدعلامه عارف الحسيني در گفتگو با حجت الاسلام شبير حسين بخاري
درآمد
حيات كوتاه شهيد علامه عارف حسيني و مشغله هاي فراوان وي ، مانع از آن بود كه بتواند انديشه هاي خويش را به صورت مكتوب درآورد ، ليكن به همت جواناني كه قصد حفظ و گسترش افكار وي را داشتند ، اسناد و مدارك پراكنده اي كه از ايشان برجا ماند، گردآوري شد. اين گفتگو شرحي از اين تلاش هاست.
شما از كي و چگونه با شهيد عارف حسيني آشنا شديد؟
در سال 1982،1983 گمانم بابت وجوهات بود ، الان درست يادم نيست ، به دستمان آمد و تصميم گرفتيم در پاراچنار آن را به شهيد بدهيم. يادم هست در 21 بهمن سال 1984 بود كه شهيد به رهبري انتخاب شد و از آن موقع با ايشان آشنا شديم و ديگر در آنجا بوديم و در گروه جوانان فعاليت داشتيم. سال 1986 بود كه به حوزه قم آمديم. در حوزه چهار سال و نيم مانديم. بعد بيمار شدم و مي خواستم به پاكستان برگردم. در اينجا كساني مثل آقاي سيد ساجد سبحاني و افرادي كه جزو نهضت جعفري بودند ، به من مسئوليت دادند كه بروم و آثار شهيد را در پاكستان جمع آوري كنم. من هم رفتم و با مبلغ اندكي كار را شروع كردم. قبلا هم يكي دو گروه جمع آوري آثار شهيد را شروع و بعضي چيزها را هم چاپ كرده بودند. بچه هاي نهضت ، آثاري را هم به قم آورده بودند ، منتهي چون كار منظم و منسجمي نبوده ، ضايع شده بود. بعضي چيزها را هم ما به دست گرفتيم و الحمدلله محفوظ است.
چقدر اسناد را توانستيد جمع كنيد؟
حداقل 5 سال كار كرديم. در تعطيلات گاهي سه ماه و گاهي شش ماه مي رفتيم و كار مي كرديم. تا 1995 كار جمع آوري ادامه داشت. كلا 150 كاست ، 50 ويدئو و حدود 3000 عكس شهيد و تعدادي مدارك و اسناد را تا آنجا كه بودجه مان اجازه مي داد، گردآوري كرديم.
آيا در حال حاضر مؤسسه اي در آنجا اين كار را انجام مي دهد؟ و اگر پاسخ شما مثبت است ، چرا حضور تبليغاتي مناسب ندارد؟
من تنها كار مي كردم. بعضي از بچه ها آمدند و يكي دو سال با من كار كردند و رفتند. وظيفه و هدف ما حفظ اين اسناد و مدارك بوده و ما وظيفه تبليغاتي نداشتيم. نسخه اي را به ايران آورده ايم و نسخه هائي را هم به جاهاي ديگر فرستاده ايم. كار بسيار طولاني و سنگيني بود و ما از لحاظ فني ، هيچ وسيله اي نداشتيم. ما هر جا چيزي پيدا مي كرديم ، به شيوه عادي كپي مي كرديم كه فقط اسناد را جمع كنيم. در زمان شهيد هم كسي نبوده كه با رعايت مسائل فني فيلم يا صدا بگيرد و مردم عادي با وسايل ساده اين كار را مي كردند ، لذا كيفيت فيلم ها و نوارهايمان بالا نيست، ولي ما هر چه را كه به دستمان آمده ، چندين كپي گرفته و در جاهاي مطمئن گذاشته ايم. الان هم اغلب فيلم هاي ويدئوئي را روي سي دي منتقل كرده ايم. در آن زمان پول زيادي خرج شد. تقريبا 75000 روپيه كه به پول آن زمان بودجه خوبي است. بعد گروه هاي مختلفي را فرستاديم كه مصاحبه ها را جمع كنند كه حدود 150 كاست است. كار اصلي ما فقط اينها بوده. حالا اگر گروهي بخواهد اينها را منتشر يا درباره شان تحقيق كند ، آنها را در اختيارش قرار مي دهيم. يك زماني سايت درست كرده بودند كه نمي دانم چه شد. تازگي بچه ها در شهر كراچي سايت جديدي درست كرده اند.
آيا براي نشر اينها برنامه اي هم داريد؟
بله ، همه سخنراني هاي شهيد را پياده و بعضي ها را ترجمه كرديم كه دو سه سال طول كشيد و الان تبديل به 6 كتاب شده است. كتاب اول به نام نور: سخنراني هاي اخلاقي شهيد در ماه رمضان است. كتاب دوم: گفتار صدق درباره اسلام است. كتاب سوم: سخن عشق درباره عزاداري امام حسين(ع) است. كتاب چهارم: آداب كاروان درباره نهضت هاي شيعه در پاكستان است. كتاب پنجم: ميثاق خون درباره اسلوب سياست ، زير چاپ است كه آراي شهيد درباره ايران ، عربستان ، جنگ ايران و عراق ، چگونگي برپائي حكومت اسلامي در پاكستان و الگوي مناسب در آن آمده است. كتابي هست به نام سفير نور كه ما دوباره آن را چاپ كرديم.
در مورد اين كتاب هم خيلي كار كرديم و چهره و شخصيت شهيد ، خيلي صاف و شفاف در آن بيان شده است.
براي ترجمه اينها برنامه اي نداريد؟
آقاي سيد جواد نقوي كتابي به نام «يادنامه» را به فارسي كار كرده اند. اگر لازم باشد ترجمه آنها به فارسي مشكل نيست.
حضرت امام تاكيد داشتند كه نگذاريد فكر و انديشه شهيد در پاكستان مغفول باقي بماند و از يادها برود. ويژگي انديشه شهيد در فضاي پاكستان چيست و چه امتيازاتي بر انديشه رهبران قبلي دارد كه اين قدر بر زنده نگاه داشتن آن تاكيد شده است؟
چند سال قبل يك سخنراني داشتم كه موضوعش همين سئوال شما بود. قبل از شهيد هم افرادي بودند كه فعاليتشان در حد كتاب تعليمات ديني مدرسه بود. مفتي جعفر حسين كه آمدند، دولت ادعا كرد كه مي خواهد اسلام را نافذ كند. شيعيان مي گفتند كه اگر براي سني ها فقه حنفي هست ، براي شيعه ها هم بايد فقه جعفري باشد. شهيد عارف عاشق امام بود و تفكر امام را مي فهميد و در نجف درس هاي امام را رفته بود ، براي همين همان اول كه آمد گفت ما نبايد در پاكستان نقش كوچكي داشته باشيم. ضياءالحق گفته بود كه ما مي خواهيم اسلام را نافذ كنيم. شهيد در سخنراني قرآن و سنت مي گويد: «در برابر ما دو راه وجود دارد. يكي اينكه از خواسته خود عقب برويم ، چون ضياءالحق كه نمي خواهد اسلام را نافذ كند. راه دوم اين است كه اسلام را در پاكستان نفاذ كنيم، پس به يك مدل انقلاب اسلامي نياز داريم.» و ايشان اين مدل را بيان كرد و گفت: «با سني ها اتحاد مي كنيم ، مسلمانان را با هم متحد مي كنيم و در اينجا ، در اسلام آباد يك حكومت اسلامي به وجود مي آوريم و دست امريكا را كوتاه مي كنيم. سرنوشت مردم پاكستان بايد در اسلام آباد تعيين شود نه در واشنگتن و مسكو. حيثيت شيعه ، فقط شيعه بودنش نيست كه مطالباتش در حد چاپ كتاب هاي درسي ديني و قرآن باشد. ما شيعه و مسلمان و پاكستاني هستيم. به حيثيت شيعه ، عزاداري امام حسين(ع) از مطالبات ماست ، به حيثيت مسلماني ، هر جا عليه مسلماني ظلمي باشد ، چه در عربستان ، چه در جنگ ايران وعراق ، چه... بايد عليه ظالم موضع بگيريم ، به حيثيت پاكستاني خود، در اقتصاد پاكستان دخلي داريم ، در سياست پاكستان دخلي داريم ، در تعليم و تربيت پاكستان دخلي داريم و بنا بر حيثيت پاكستاني بايد كردار فعالانه اي داشته باشيم و بايد در هر جبهه و ميداني موجود باشيم و به عنوان يك پاكستاني مسلمان وظايفمان را ادا كنيم.»
با توجه به اينكه دو دهه از شهادت شهيد گذشته ، استقبال نسل جوان از آثار شهيد چقدر است و افكار ايشان چقدر در پاكستان زمينه دارد؟
با اينكه 20 سال از شهادت سيد عارف گذشته ، ما با نسل جوان مرتبط بوده و با آنها كار كرده ايم. كتاب ها را در ميان آنها برده و فروخته ايم ، سخنراني داشتيم. كساني كه افكار شهيد حسيني را زنده نگه داشته اند ، همين جوان ها و ISO بوده و الحمدلله ، طلبه هائي كه با شهيد ارتباط داشتند و در قم درس خواندند ، الان علمائي شده اند و كارهاي مهم انقلابي و ولايتي را در پاكستان انجام مي دهند. همه افكار شهيد دارد در پاكستان اعاده مي شود.
منبع: ماهنامه شاهد ياران، شماره 50