يكي از بزرگ ترين تفاوت هاي ميان انسان و ديگر جانداران (قدرت انديشيدن) است اين كه ما مي توانيم از قواي مغز خود حداكثر استفاده را بنماييم، خود نعمتي است كه خداوند به انسان ها ارزاني داشته است. چگونه انديشه كردن خود يك هنر است و انديشمند كسي است كه مي داند چگونه تفكر نمايد.
حال بايد دانست كه هر انديشه هرچند ابتدايي باشد چگونه مي تواند در جسم و روح انسان نفوذ نمايد.
گرن ويل كلزر معتقد است: يك انديشه خوب كه در ذهن جاري مي شود بر سرنوشت زندگي شما تأثير مي گذارد. آيا انديشه كردن نياز به انرژي دارد؟ زيگموند فرويد انديشيدن را محتاج انرژي زياد نمي داند و گاهي نيز بدون زحمت مي داند. شايد بتوان گفت كه انديشه كردن فرايندي ساده و بي دوام است كه در مغز تحقق مي يابد. انديشه واكنش هايي در بدن ايجاد مي نمايد حال ممكن است اين افكار ايجاد شده مثبت يا منفي باشد. بسياري از افكار بر احساسات ما تأثير مي گذارند اگر به چيزي كه دوست داريد فكر كنيد چه احساسي پيدا مي كنيد؟ مثلا به جايي از طبيعت كه دوست داريد آن جا باشيد فكر كنيد ممكن است اين مكان جايي همچون ساحل دريا، چمن زار، كوه و يا.. باشند. هواي تميز را حس مي کنيد، بوي دريا، صداي پرندگان، حال بگوييد آيا احساس بهتري نسبت به قبل نداريد؟ همين طور است اگر فكر كنيد به كاري كه از آن متنفريد، بپردازيد شايد هم اجباري در كار باشد به هر حال اين تصور هم ساده است. شايد خوردن غذايي كه اصلاً دوست نداشته ايد هم احساس ناخوشايندي در شما ايجاد كند. به هر حال در همه موارد فوق به اين نتيجه مي رسيم كه افكار هر چند هم به ظاهر كوچك و ساده باشند، به راحتي احساسات را تحت كنترل خود درمي آورند و چه بسا در رفتارهاي ما نيز تاثير مي گذارند. افكار مثبتي همچون خوشبختي، پيروزي و موفقيت، كمال، سعادت، همه و همه بهترين ها را به ارمغان مي آورند و انديشه هايي چون ترس، بي ارزش بودن، بدبختي و... نتيجه خوبي در بر ندارند. (ميلتون) مي گويد: ذهن جايگاهي است كه مي تواند از جهنم بهشت و از بهشت جهنم، بيافريند. حال در مي يابيم كه ذهن ما چه قدرتي مي تواند داشته باشد. ذهن چگونه عمل مي كند كه اين گونه همه سيستم بدن را تحت الشعاع كار خود قرار مي دهد. ذهن مكانيسم جالبي دارد و هرگاه به آن وظيفه اي واگذار مي شود به سرعتي شگفت انگيز و با دقت كار مي كند و وقتي با پرسش علت چيست؟ چه مشكلي پيش آمده؟ روبرو مي گرد با دقت دلايلي را ارائه مي دهد.
در طي حوادث و مسائل منفي، ذهن بر حسب طبيعت خود يكسري واكنش هاي مربوط به اين مسائل ارائه مي كند و باز هم بدن عكس العمل نشان مي دهد. آيا تابه حال متوجه اين فرايند پيچيده ذهن و جسم شده ايد، اين فرايند مي تواند تا بي نهايت ادامه يابد و هرگاه واكنش متقابل ذهن و جسم ادامه مي يابد، نتيجه اش افسردگي است كه ما آن را نوعي بيماري ذهني مي دانيم و بنابراين، اين بيماري خوب نيست. به شكلي ديگر انديشه مي تواند كارساز باشد انديشه مثبت برخلاف تفكر منفي خود راه خلاص است. شايد بهتر باشد بگوييم: به بهترين ها بينديشيد و چشم بدوزيد به چيزهايي كه زيباترند و زندگي تان را شاد مي كنند. هنگامي كه حال خوشي داريد سپاسگزار باشيد و لبخندي بر لب بنشانيد و بدانيد كه اين لبخند لب، لبخندي بر قلب شماست و در واقع سررشته زندگي تان در قلب تان، مثبت انديش اغلب مي گويد: باختي در كار نيست و هر شكستي تجربه اي است براي پيروزي هاي بعدي.
در انتها توصيه اين است كه مغز و ذهن از آن شماست و انتخاب هر فكر و انديشه اي هر چند كوچك و ساده، از حقوق مسلم شما. اگر فكر منفي بر بخشي از ذهن شما نفوذ كرده است به آن فرمان (ايست) بدهيد. انديشه منفي بايد بداند كه شما به آن راغب نمي باشيد.
منبع: راه کمال شماره 36