وظيفه مسلمان در برابر شنيدن شايعات و تهمتها
-(5 Body)
|
وظيفه مسلمان در برابر شنيدن شايعات و تهمتها
Visitor
391
Category:
دنياي فن آوري
«لولا جاؤا عليه باربعه شهداء فاذ لم يأتوا بالشهداء فاولئک عند الله هم الکاذبون؛ چرا بر آن (ادعا) چهار شاهد نياوردند؟ پس حالا که شاهدان را نياوردند، اينان خود در پيشگاه خدا دروغگويند» (نور/ 13). شما در کارتان قانون و حساب داريد. اسلام براي شما وظيفه معين کرده، شرعا وظيفه داريد که هر تهمتي نسبت به يک مسلمان شنيديد مادامي که بينه شرعي اقامه نشده است، بگوييد دروغ است، در نزد خدا دروغ است. مقصود از جمله "در نزد خدا دروغ است" اين است که در قانون الهي دروغ است. تکليف بسيار روشني است. بعد از اين ما بايد بدانيم اگر فردي درباره فردي يا درباره مؤسسه اي حرفي زد ما چه وظيفه اي داريم. آيا وظيفه داريم سکوت کنيم؟ آيا وظيفه داريم حتي بگوييم ما که نمي دانيم، خدا عالم است؟، من چه مي دانم، شايد باشد شايد نباشد؟، آيا وظيفه داريم در مجالس نقل کنيم، بگوييم چنين چيزي مي گويند؟ وظيفه مان چيست؟ مادامي که بينه شرعي اقامه نشده است و مادامي که شرعا بر ما ثابت نشده، بايد بگوييم دروغ است. فقط وقتي که شرعا ثابت شد و يقين پيدا کرديم مثلا در مورد زنا چهار شاهد عادل و در مورد غير زنا دو شاهد عادل شهادت دادند، به چشم خودمان ديديم يا به گوش خودمان شنيديم (اين بينه شرعي است) آنگاه وظيفه ديگري داريم. مادامي که بينه شرعي نيست. نه حق داريم بازگو کنيم، نه حق داريم بگوييم " نمي دانيم" يا بگوييم " شايد هست، شايد نيست" و نه حق داريم سکوت کنيم، بلکه وظيفه داريم بگوييم دروغ است. هر وقت شرعا ثابت شد، آن وقت وظيفه ما مبارزه کردن است. البته در هر موردي يک وظيفه اي داريم. در بعضي از مسائل بايد ما مبارزه کنيم، در بعضي مسائل حاکم شرعي بايد وظيفه اش را انجام بدهد، مثل مورد زنا. قرآن کريم مي گويد: شما اي مسلمين، شما هم با اين زبان به زبان کردن، دهان به دهان کردن، گناه بزرگي مرتکب شديد، ولي خدا از اين گناهان مي گذرد و گذشت. متوجه باشيد که بعد از اين ديگر اين کار را نکنيد «و لولا فضل الله عليکم و رحمته» و اگر فضل خدا و رحمتش در دنيا و آخرت شامل شما نمي شد «لمسکم فيما افضتم فيه عذاب عظيم» قطعا به (سزاي) بهتاني که وارد آن شديد، به شما عذابي بزرگ مي رسيد (نور/14). فقط لطف خدا جلوي عذاب دنيا و آخرت را گرفت. پس متوجه باشيد، ديگر چنين کاري نکنيد. کدام گناه و افاضه؟ در چه چيزي ما فرو رفته بوديم و غور مي کرديم و حرفش را مي زديم؟ «اذ تلقونه بالسنتکم» آنگاه که به زبان خودتان تلقي مي کرديد ، يعني زبان به زبان در ميان شما مي گشت. «و تقولون بافواهکم ما ليس لکم به علم» يک چيزي که اصلا در دل شما جا نداشت، چون نمي دانستيد «و تحسبونه هينا» خيال مي کرديد يک امر کوچکي است، اما «و هو عند الله عظيم» و حال آنکه اين در نزد خدا خيلي بزرگ است، (نور/15). صحبت آبروي مسلمين است و اينجا مخصوصا آبروي پيغمبر است. «و لولا اذ سمعتموه قلتم ما يکون لنا ان نتکلم بهذا » چرا آن وقتي که شنيديد، نگفتيد که ما حق نداريم در اين باره حرف بزنيم، حق نداريم اين را بازگو کنيم؟ ( بلکه گفتيم بايد منفي سخن بگوييم، يعني اگر کسي گفت، ما بگوييم: دروغ است، نه تنها مثبت حرف نزنيم و خودش را پخش نکنيم، بلکه بايد منفي حرف بزنيم، يعني در جواب ديگران بگوييم: دروغ است. اين را در جمله دوم مي فرمايد) بايد مي گفتيد: «ما يکون لنا ان نتکلم بهذا» براي ما چنين حقي نيست که در اين باره سخني بگوييم، بلکه «سبحانک هذا بهتان عظيم» بايد بگويم سبحان الله، اين يک بهتان و دروغ بسيار بزرگ است (نور/16). «يعظکم الله ان تعودوا لمثله ابدا» خدا موعظه مي کند شما مسلمانها را که مبادا ديگر به مانند اين قضيه برگرديد و تکرار کنيد (نور/17). تا دامنه قيامت متوجه باشيد که ديگر ابزار دست يک جمعيت نشويد، دروغهاي دشمنان را عليه خودتان اشاعه ندهيد. «و يبين الله لکم الايات و الله عليم حکيم» خدا اينطور آيات خودش را براي مصلحت شما بيان مي کند، خدا همه چيز را مي داند، از خفايا آگاه است و حکيم است و بر اساس حکمتش اين آيات را براي شما نازل فرموده است. منبع: http://www.tahoor.com
|
|
|