علم ورزش ، علمي است که در آن به مسائل علمي و تخصصي ورزش پرداخته مي شود و هدف از اين علم آن است که علاقه مندان به ورزش از اين طريق پي به کليه مسائل مربوط به علوم ورزش برده و آن را به کار بندند تا کمتر دچار آسيب شده و همچنين از طريق علم ورزش مهارت خود را در هر رشته ورزشي افزايش دهند.
آدمي در مراحل تمدن به درجات عالي رسيده و انديشه و فکر او بسيار تابناک شده و حاصل کار و انديشه و هوشمندي انسان يعني علوم و معارف بشري نيز روز به روز وسعت يافته است . هر يک از دانش ها و فروغ معرفت هاي انساني در قرن بيستم به صورت درياي پهناور درآمده است به طوري که در هر يک از رشته هاي علوم بايد سال ها وقت صرف کرد تا در آن تخصص يابد و به مقام شامخي برسد، نه تنها ناگزير است از برگزاري مسابقه آن علم يا فن در جهان آگاه گردد و از بزرگان آن رشته تا سي جويد و پيش برود، بلکه همين فرد بايد علاقمند به اين رشته هم باشد و همين موارد لزوم داشتن اطلاعات کافي و يا معلومات عمومي را ايجاب مي کند. امروزه هيچ کس حتي کساني که فقط ارزش روش هاي علمي در بالا بردن سطح تکنيک ، تاکتيک و به طور کلي کيفيت تيم ها در هر نوع ورزشي باشند . در ورزش اجراي صحيح مهارت ها وابسته به رعايت اصول و قوانيني علمي متکي بر اصول مکانيکي و بيومکانيکي است.
وقتي رقابت ها در سطح حتي صدم ثانيه ها کشيده مي شود صرف نظر از تلاش شخصي ورزشکاران در پيروزي ، به طور دقيق ارزش تمرينات و نحوه ي استفاده حداکثر از قدرت و توان ورزشکار در تمرينات توسط يک مربي آگاه و با استفاده از روش هاي علمي و ساير خصوصيـــاتي که يک مربي موفق بايد داشته باشد از جمله اصول علمي تربيــت بدنــي، برنامه ريزي صحيح تمرينات به نحوي که ورزشکار در روز مسابقه در حداکثر کيفيت بدني و توان مسابقه باشد به طور کامل روشن و غير قابل انکار است.
اگر ما ادوار گذشته را مورد مطالعه قرار دهيم در مي يابيم که در مسير عمومي تاريخ زندگي انسان ، فرهنگ ها و تمدن هاي بسياري به وجود آمده است و پيدايش اجتماعات و حرکت آنان اگر چه به ظاهر مستقل بوده ولي به حقيقت در يکديگر تأثيرات متقابل داشته و تاريخ عمومي بشر را از جنبه هاي حرکت دروني و بيروني به وجود آورده است.
نقش اساسي علوم ورزشي :
اگر چه علوم ورزشي و نقش اساسي آن در بين تمامي ملل هنوز به مراحل كمال نرسيده ولي بدين نتيجه نهايي نرسيده است كه
اولاً ( اجتماع انساني چون تشكل الكتروني و پروتوني و تجمع منظومههاي شمسي پيوسته متحرك و متكامل بوده و از مراحل مختلفي گذشته است و در
ثاني ( تحول و حركت افراد اجتماع نه فقط از جنبههاي معنوي و دروني مورد مطالعه بوده بلكه براي تطابق حركات روحي و جسمي انگيزههاي علمي را مورد توجه قرار داده و دوام حيات و زندگي خويشتن را در اين ايام يافته است كه جسم و روح خود را مبتني بر تحول زمان و نظام خلقت هماهنگ ساخته تا با توازن اين دو پديدهي محسوس و معقول سزاوار عدل آفرينش و محق به ادامهي زندگي سالم و متعالي باشد.
ورزش محتوي زندگي نيست بلكه نوايي است كه زندگي را همراهي مي نمايد . حفظ سلامت ملل و ايجاد تحول در همهي اين تلاشها ، تحقيقها ، تفسيرها و تجربيات و آزمايشهاي علمي در اين مدت بيش از دو قرن باعث شدند تربيت بدني به صورت علم جداگانهاي درآمده و انجام ورزش براي مردم جوامع صنعتي جنبهي حياتي پيدا كند براي اين كه احتياج جوامع كنوني ، به نيروي انساني سالم بيش از هر زمان ديگر قابل لمس است، در جوامعي كه نارسائي هاي كمي و كيفي ورزش وجود دارد عقب افتادگي آن جامعه نيز چشمگير است و از اين روست كه ورزش امروز در جوامع مترقي دنيا علاوه بر اثرات بهداشتي و نقش مهم آن در سلامت يك ملت به عنوان يك پديدهي اجتماعي و عامل مهم اقتصادي مورد مطالعه و پژوهش علمي قرار مي گيرد به اين دليل كه ترقي دانش و فنون و پيشرفت تمدن مسائل تازهاي به وجود آورده است كه در گذشته يا مورد نظر نبوده و يا آن كه چندان توجهي به آن نمي شد.
بررسيهاي علمي ورزش و تربيت بدني در جوامع صنعتي امروز جدا از پژوهش هاي پزشكي ، آموزش و پرورش ، روانشناسي ، بهداشت، جامعه شناسي ، اقتصاد و تاريخ نبوده بلكه با همهي علوم فوق رابطه مستقيم دارد .
تربيت بدن فرصت را به كودك، نوجوان و جوان مي دهد كه استعدادهاي خود را بيازمايد و به پرورش خود با راهنمايي مربي آگاه همت ورزد . نوجوان و جوان امروزي فقط در محيط ورزش حاضر است نظم را بپذيرد ، چرا كه در آن محيط همه مانند او به دستور و مقررات مربوط احترام مي گذارند و مسئله تبعيض مطرح نيست همسالان و همراهان ديگرش هم مجبورند به دستورهاي مربي عمل كنند.
سازمان كلي فلسفي ورزشي:
هر كشور بر اساس طبيعت، آب و هوا،محيط جغرافيايي و فطرت مردم آن سرزمين داراي فلسفه خود ميباشد. چون نداشتن فلسفه ورزشي در هر كشور نمي تواند پايه و اساس درستي براي ورزشي آن كشور باشد.
مثلاً در اروپا فلسفه ورزشي مردم شباهت زيادي به فلسفه ورزشي رم و يونان باستان دارد. و يا كشور خودمان ايران سوابق طولاني تري نسبت به رم و يونان در ورزش دارد. بطوري كه طبق مستندات تاريخي دو هزار و پانصد سال سابقه فلسفي در ورزش دارد، تا آنجا ضرب المثل پر مغز و بياد ماندني گواهي ميدهد: عقل سالم در بدن سالم است، فلسفه ورزشي ايرانيان بوده است .
در نوشتههاي "شيلر" و "گوته" نويسندگان بزرگ آلمان ، سه جمله ذيل را مي توان در فلسفه ورزشي بسيار مؤثر دانست:
1 ( هر انساني دوست دارد بازي كند و بازي كردن جزئي از زندگي مي باشد.
به عنوان مثال: كودك دوست دارد با انگشت دست خود بازي كند. شما حتي در سن كهولت علاقمند به ورزش هستيد حتي اگر از نوع سبك آن را انتخاب كنيد . بنابراين بازي كردن ( ورزش( جزئي از رشد انسان است و اگر انسان ورزش نكند رشد سالم و صحيح نخواهد داشت.
2 ( هر كس مطابق با شعور و ذهن خود بازي خاصي را انتخاب مي كند. مثلاً، بعضيها بازي گروهي توأم با خشونت را دوست دارند. پس به فوتبال، يا بسكتبال، يا هندبال، و يا راگبي روي مي آورند. و بعضي ها برخورد بدني را دوست ندارند پس به ورزشهايي چون واليبال، تنيس و يا بدمينتون و ... مي پردازند. و عدهاي به ورزشهاي انفرادي مانند دو ميداني، ژيمناستيك، شنا و وزنه برداري علاقه دارند.
3 ( هـــركس شخصيــت خـــود را در جريان بازي نشان مي دهد. به همين دليل، مربيــان مي بايست علاوه بر شناخت روان شناسي، رفتار بازيكنان را مورد دقت و مطالعه قرار داده تا انعكاي از شخصيت فردي بازيكن را در زندگي بدست آورند.
مثلاً بعضي از بازيكنان در زمين تمرين و مسابقه مرتب حرف مي زنند. اينگونه افراد در كلاس درس هم بي دليل صحبت خواهند كرد. يا در بازي و مسابقه با داور، در اداره با رئيس و سرپرست نيز حالت پرخاش و اعتراض گونه دارند. بنابراين در اثر شناخت مراحل علمي و تجربي انسانها در ورزش، مي توانند اثرات بسياري موثري در رشد زندگي آينده جوانان و نوجوانان ترسيم نمايند.
سياستهاي شناخته شده ورزشي در جهان :
اصولاً انتخاب و سياست ورزشي، جزئي از وظيفه هر حكومت است. سيستم حكومتها نيز متفاوت است و هر كدام حالت خاص سياست خود را دنبال مي كنند.
براي مثال به چند نمونه از سياستهاي ورزشي كه توسط حكومتها اعمال مي شود اشاره مي كنيم :
1 ( حكومتي سياست ورزشي خود را بر مبناي تعليم و تربيت قرار مي دهد . معني اين سياست آن است كه هر حركت و فعاليتي در مدارس مورد توجه قرار مي گيرد. زيرا حكومت تشخيص داده تربيت بدني از تربيت كلي سياست آنهاست. بنابراين ورزش زير نظر آموزش و پرورش قرار دارد.
2 ( حكومت ديگر ورزش را زير نظر وزارت بهداري و بهزيستي اداره مي كند. زيرا ورزش و تربيت بدني را در جهت رعايت اصول بهداشت و سلامت جامعه پايه گذاري مي كند.
3 ( حكومت سوم هدف از ورزش را نزديكي طبقات ، از غني گرفته تا فقير و از سياه گرفته تا سفيد، مي داند و بطور كلي تشكيل جامعه يكپارچه مورد نظر است. مثلاً آنها به بازيهايي فكر مي كنند كه بتوانند اجتماعات ورزشي را به وجود آورند، چنين سياست ورزشي زير نظر وزارت كشور اداره مي شود.
4 ( نوع ديگر حكومت، سياست ورزشي را در جهت فراهم كردن پرستيژ به معني اعتبار و آبرو، و حيثيت حكومتي خود مي داند، اين نوع حكومت مي خواهد نان دهد داراي حكومتي بهتر از ساير حكومتها بوده از نظر سلامت جامعه، داراي وضع بهتري مي باشد. در واقع بسياري از حكومتها به دنبال همين سياست هستند . حكومتهاي پيرو اين نظريه نياز به سازماني دارند كه در حد آرزوهايشان گسترده باشد. البته انواع ديگري از سياستهاي ورزشي نيز ممكن است وجود داشته باشد كه بر حسب نياز جامعه ، قابل مطالعه متخصصين است.
تغذيه و اساس عملكرد انسان در ورزش :
تغذيه مناسب ، پايه و اساس عملكرد جسماني را تشكيل مي دهد زيرا علاوه بر فراهم كردن سوخت براي اعمال زيستي، مواد شيميايي مورد نياز براي استخراج و استفاده از انرژي بالقوه موجود در اين سوخت را نيز مهيا مي كند. غذا همچنين تأمين كننده عناصر ضروري براي تشكيل بافت جديد و ترميم ياختههاي موجود است. شايد بعضي چنين پندارند كه چون تغذيه مناسب براي تمرين هاي ورزشي را مي توان به آساني از طريق رعايت رژيم غذايي كاملاً متعادل به دست آورد در مطالعه عملكردهاي ورزشي تغذيه مناسب چندان اهميتي ندارد. با اين حال، اين موضوع مورد تأكيد است كه وقتي مطالعه تمرينهاي ورزشي از بعد ظرفيتهاي انرژي مورد توجه قرار مي گيرد، بايد از منابع انرژي غذايي و نقش مواد غذايي در مراحل آزادسازي انرژي آگاه بود. با اين ديدگاه براي علاقمندان به ورزش اين امكان وجود دارد كه اهميت تغذيه مناسب را درك نمايند و اعتبار ادعاهاي مربوط به مكملهاي غذايي و اصطلاحات تغذيهاي ويژه براي كمك به عملكردهاي جسماني را به شكل نقادانهاي ارزيابي كنند . چون مواد غذايي مختلف عامل ايجاد انرژي تنظيم مراحل فيزيولوژيك مربوط به تمرينهاي ورزشي هستند بنابراين مي توان اصطلاحات رژيم غذايي را با بهبود عملكرد ورزشي مرتبط دانست. اغلب افراد وقت و انرژي چشمگيري را صرف دستيابي به عملكرد ورزشي بهينه مي كنند و تنها به دليل پيروي از يك برنامه تغذيهاي ناكافي، مغاير و گاه مضر با شكست روبرو مي شوند. سرانجام اينكه اكنون مشخص شده است كه روشهاي گوناگون تغذيه صحيح ميتواند با امراض مختلف مقابله كند و تمرينهاي ورزشي منظم در اين امر سهم مهم و مثبتي دارد.
تغذيه ورزشكاران :
رژيم غذايي يك ورزشكار بايد در يك مطلب اساسي با رژيم غذايي فرد عادي تفاوت داشته باشد . ورزشكاران علاوه بر احتياجات زندگي روزمره، نياز به سوخت براي تمرين ومسابقه دارند غذا سوخت لازم براي ورزشكاران را تأمين مي كند ولي اغلب ورزشكاران از سوختي كه در مخازن خود مي ريزند غافلند. پروتئين، چربي و كربوهيدارتها سوخت بدن(انرژي( شما هستند. همه غذاها تركيب يكساني از نظر محتوا ندارند. همانگونه كه ماشينهاي مسابقه نياز به بنزين با درجه اكتان بالا دارند. ورزشكاران نيز نياز به مواد غذايي داراي درجه كربوهيدارت بالا دارند.
كالري :
يك ورزشكار نوجوان ( به خصوص فردي كه در حال رشد است( نسبت به هر زمان ديگري از زندگي نياز بيشتري به كالري دارد . انرژي مورد نياز همچنين به نوع ورزش تخصصي و برنامه تمرين شما بستگي دارد. يك دختر نوجوان با جثه متوسط كه داراي فعاليت متوسط و هنوز در حال رشد است به حدود 2200 كالري در روز نياز دارد، حال آنكه يك دختر 15 ساله با جثه كوچك كه رشدش كامل شده به حدود 1800 كالري يا كمتر نياز دارد. پسران نوجوان بالاخص نياز بسياري به كالري دارند. يك پسر نوجوان در حداكثر رشد ممكن است به 4000 كالري در روز احتياج داشته باشد . ميزان كالري كه در ورزش نيز مي سوزد متفاوت است تمرين پيش از يك فصل در يك تيم فوتبال ممكن است در روز 500 كالري يا بيشتر بسوزاند.
كربوهيدارتها :
كربوهيدارتها بهترين سوخت براي ورزشكاران هستند چرا كه در مقايسه با چربي و پروتئين نياز به اكسيژن كمتري دارند. در صورتي كه به اندازه كافي از كربوهيدراتها استفاده كنيد قادر خواهد بود شديدتر ورزش كنيد. (چه در هنگام ورزش و چه در مسابقه (
يك رژيم كربوهيدارت به شماره اجازه مي دهد كه به خاطر بازسازي ذخاير كربوهيدارتي و كاهش زمان بازكشت و حالت اوليه سختتر تمرين نماييد. رژيم غذايي در زمان تمرين به ويژه حائز اهميت است. چرا كه اگر شما قادر به تمرين شديدتر باشيد، در طي مسابقه نيز به سطوح بالاتري از كارايي مي رسيد. هر بادي 60-50 درصد كالري مصرفي خود را از كربوهيدارتها تأمين كند. به عنوان يك ورزشكار شما حتي به مقادير بيشتري در حد 70-60 در صد كالري مصرفي 10-6 گرم به ازاي هر كيلوگرم از وزن بدن نياز خواهد داشت . در صورتي كه يك ورزشكار استقامتي هستيد، نياز شما به كربوهيدارت مي تواند تا 90-70 درصد كالري مورد نياز روزانه شما افزايش يابد.
غذاهاي كم محتوا ذخاير كربوهيدرات بدن شما را كاهش خواهد داد و انرژي شما را تحليل خواهند برد به نحو مشابه، در صورتي كه به جاي كربوهيدراتها از غذاهاي پرچرب و پروتئين استفاده كنيد، نخواهيد توانست انرژي مناسب براي تمرين و مسابقه مطلوب را تأمين نمايد.
پروتئين :
زمانيكه به عنوان منبع maintenance انرژي به كار رود پروتئين در رشد، نگه دارد و ترميم بافتهاي بدن دخالت دارد. برخلاف كربوهيدارتها يك سوخت گرانبها و كم بازده به شمار مي آيد. از آن جهت گرانبها محسوب مي شود كه به خاطر مصرف شدن به عنوان سوخت ، پروتئين نخست بايد به كربوهيدارت يا چربي تبديل شود كه مستلزم صرف انرژي و توليد سموم است. شما براي دفع سموم آب را از دست مي دهيد كه مي تواند به كم آبي (دهيدراسيون ( منجر شود كه خطري براي ورزشكاران است . از جهت كم بازده است كه استفاده از پروتئين به منظور تأمين انرژي با نقش اوليه پروتئين يعني رشد، نگهداري و ترميم بدن سازگار نيست .
از آنجا كه بدن ورزشكاران كمي بيشتر درمعرض آسيب و جراحت مي باشد ، نياز ورزشكار به پروتئين كمي بيشتر از يك فرد غير ورزشكار است. در صورتي كه ورزشكار به برنامههاي پرورش اندام و افزايش حجم عضله مي پردازد ، نياز به پروتئين بيشتري دارد. براي ورزشكاران استقامتي پروتئين نقش يك باك سوختي ذخيره و به عنوان پشتيباني كربوهيدارتها سوخت اصلي را ايفا مي كند. در كتب، توصيه مي شود كه يك ورزشكار درحال رشد حدود 5/1 گرم پروتئين به ازاي هر كيلوگرم از وزن بدن مصرف كند. استفاده از يك رژيم متعادل نياز پروتئيني ورزشكار را تأمين مي كند و نيازي به مكملهاي پروتئيني وجود ندارد. مصرف زياد پروتئين مي تواند با افزايش ازت، اوره و آمونيوم موجب ضعف شديد گردد. در ورزشكاراني كه فراوردههاي گوشتي و لبني را مصرف نمي كنند يا رژيم هاي خاص گياهخواري دارند ممكن است نياز به پروتئين تأمين نشود.
به هر حال هميشه بايد اين 8 نكته را مد نظر قرار داد كه رشد عضلاني با خوردن غذاهاي پر پروتئين افزايش نمييابد بلكه ورزش است كه باعث بزرگي عضلات مي گردد.
چربي :
با وجود آنكه اغلب ورزشكاران تلقي نامناسبي از چربي دارند، شما بايد بدانيد كه چربي يك ماده مغذي ضروري است و نقشهاي حياتي زيادي را ايفا مي كند.
? چربي پوست و بدن را تشكيل مي دهد.
? از طريق ساخت هورمونها بدنتان را تنظيم ميكند.
? به حالت عايق و محافظ براي احشاي داخلي عمل مي كند .
? به ترميم بافتهاي آسيب ديده و جنگ با عفونت ها كمك مي كند.
? منبعي براي انرژي است.
چربيها راهي براي ذخيره انرژي در بدن هستند. چربيها را به عنوان يك باك ذخيره در نظر بگيريد:
شما دوست داريد كه سوخت ذخيره كافي داشته باشيد ولي يك باك سنگين به قيمت ازدست رفتن سرعت و قدرت شما تمام مي شود.
ورزشكاران تقريباً به همان اندازه افراد غير ورزشكار به چربي نياز دارند. ولي از آنجا كه ورزشكاران به كالريهاي بيشتري نيازمندند و بايد نياز مضاعف خود به كالري را از كربوهيدارتها تأمين كنند، درصد توصيه شده كالري از چربي كمتر است (25-20 درصد براي ورزشكاران درمقابل 30-20 درصد براي غير ورزشكار(
به عنوان مثال يك غير ورزشكار و يك ورزشكار ممكن است هر دو 600 كالري از چربي بدست آورند، در فرد غير ورزشكار 2000 كالري و در فرد ورزشكار 3000 كالري است.كربوهيدارتها و پروتئين بايد 1000 كالري اضافي مورد نياز ورزشكار را تأمين كنند.
مايعات و الكتروليتها :
ورزشكاران به نوشيدن مايعات و الكتروليتهاي اضافي نياز دارند تا بدنشان را سرد نگه دارند. يك فرد بزرگسال متوسط بايد در روز 10-8 ليوان مايعات مصرف نمايد. نياز شما به مايعات ممكن است در زمان بيش از يك ساعت فعاليت در گرما به دو يا حتي سه برابر افزايش بيايد حتي در روزهاي خنك و فعاليتهاي كوتاه مدت شما بايد بيشتر از يك فرد غير ورزشكار بنوشيد.
ويتامين و املاح :
زماني كه انرژي بيشتري مصرف كنيد، افزايش مي يابد. شما به بسياري از ويتامينهاي خانـــواده B كه به بدن در سوختن كربوهيدارتها كمك مي كنند در غلات و حبوبات يافت مي شود. ويتامينهاي B و آنهايي كه به پردازش پروتئيني ها يـــــاري مي رساننــد در فراورده هاي گوشتي و لبني وجود دارند . بنابراين شما مي توانيد از طريق خوردن بيشتر اين غذا با يك تير دو نشان بزنيد و افزايش نياز خود به انرژي را رفع كنيد.