جستجو در محصولات

گالری پروژه های افتر افکت
گالری پروژه های PSD
جستجو در محصولات


تبلیغ بانک ها در صفحات
ربات ساز تلگرام در صفحات
ایمن نیوز در صفحات
.. سیستم ارسال پیامک ..
تکريم جوانان
-(2 Body) 
تکريم جوانان
Visitor 408
Category: دنياي فن آوري

پاسداري از حرمت جوانان

پيشتر يادآور گشتيم كه محبّت به ذات و علاقه به خويشتن، يكي از نشانه‌ها علايم مهّم سلامت باطن و اعتدال روان است.
هر انساني چنان چه از اعتدال رواني و سلامت كافي برخوردار باشد، ضمن اين كه از هر رفتار يا برخوردي كه به گونه‌اي حيثيت و شخصيت او را خدشه‌دار سازد، متأثّر گشته و به شدّت رنج مي‌برد، از هر وسيله‌اي براي حراست ازكرامت انساني خويش استفاده كرده، از معاشران و اطرافيان خود نيز پاسداري از حرمت خويش را –كه در گرو احترامي است كه از آنان اعمال مي‌گردد – انتظار دارد.
هر انساني مايل است از سوي ديگران به خوبي مورد احترام واقع شده، آن چنان كه مقام و منزلت و ارزش انساني او ايجاب مي‌كند . به او نگاه كنند.
عدم رعايت اين مسأله خصوصاً نسبت به جواناني كه دوران كودكي و نوجواني را پشت سر گذاشته، به تازگي وارد عرصه‌هاي زندگي شده‌اند، عواقب زيان‌باري را در پي خواهد داشت كه ناديده گرفتن حرمت پدر و مادر، لجاجت، پرخاشگري و برخورد خشن از شايع‌ترين موارد آن به حساب مي‌آيد.
پدران و مادران و مربيان بايد با برخوردي شايسته، جوانان را در تصميم‌گيري‌هاي ود در امور مختلف زندگي آزاد گذارده، ميدان استقلال را براي‌ آن ها تنگ نسازند، و با گشاده رويي، حسن برخورد، ارتباط صميمانه و مشورت با آنان علاوه بر پيشگيري از پي‌آمدهاي ناپسند، محيط زندگي را از شور و نشاط جوانان سرشار نموده، خود از پرتو مزاياي فراوان آن بهره‌مندگردند.

جوان و استقلال

هيچ يك از تمايلات، كشش‌ها و خصلت‌هاي دروني كه به صورت قوّه و استعداد در نهاد آدمي به وديعه گذارده شده، به خودي خود داراي ارزش مثبت يا منفي نبوده، نقص يا مزيّتي براي او به حساب نمي‌آيند بلكه آنگاه از رنگ و بو و ارزش مثبت برخوردار مي‌گردند كه با انگيزه اي متعالي و در راه هدفي ارزشمند فعليت يابند.
بر روي زمين كم نيستند موجوداتي كه هم چون انسان از نعمت حيات برخوردارند. مي‌خورند، مي‌آشامند، توليد مثل مي‌كنند، در راه تهيّه ي مايحتاج روزمرّه و ساختن سرپناه و لانه و آشيانه تلاش كرده، و با موانع آن به صورت جدّي برخورد مي‌نمايند. بسياري حيواناتي كه به صورت دسته‌جمعي و با آدابي خاص و نظمي شگفت‌انگيز زندگي كرده و هرگروهي عهده‌دار مسؤوليّتي ويژه هستند، حتّي در مواقع خطر به كمك يكديگر مي‌شتابند. امّا آن چه كه زندگي آدمي را حقيقتاً از آنان متمايز ساخته و به آن ارزش حقيقي بخشيده، انگيزه، نيّت و اعتقاد اوست. و آن چه كه به زندگي او رنگ و بويي ويژه مي‌بخشد، سعي و تلاشي است كه در راه اعتلاي معنوي وتبلور اعتقادات ارزشمند خويش، از خود بروز مي‌دهد.
بايد با شناخت درست و به موقعِ هريك از استعدادها و قابليت‌هاي دروني، و جهت‌مند كردن إعمال آن ها و ارضاي صحيح هر يك، ارزش حقيقي آن ها را احياي نموده، و از بيراهه رفتن و ضايع گشتن آن ها به شدّت آن ها به شدّت جلوگيري نمود.
با سپري شدن روزگار كودكي و فرارسيدن دوران بلوغ و جواني، تدريجاً صفات و خصايص جديدي از انسان بروز مي‌نمايد كه زندگي وي را به طور كامل از دوران كودكي متمايز مي‌سازد. احساس استقلال و ميل به تثبيت شخصيت را مي‌توان از شاخص‌ترين تمايلات ومميّزات دوران جواني برشمرد.
با پاسخي درست به اين نياز، و انتخاب صحيح راي منطقي و طبيعي براي بروز دادن شخصيت حقيقي، ضمن برخوردار شدن از اعتماد به نفس كافي و جرأت و جسارت لازم براي ورود به صحنه‌هاي نبرد زندگي ، خواهيم توانست در برابر سختي‌ها و دشواري‌ها، ايستادگي كرده، و براي بهره‌مند شدن از مزاياي يك زندگي سالم، فعّال و پربار، با صبر وبردباري و مقاومت و پايداري، مشكلات و موانع راه رايكي پس از ديگري پشت سر گذاريم.
دوران بلوغ و جواني كه به منزلهِ اعلان طبيعيِ برخوردار شدن از درك و قدرت كافي براي پذيرش مسؤوليت‌هاي فردي و اجتماعي است، از يك سو فرد بالغ را در برابر وظايف خطير انساني و ديني مسؤول مي‌سازد، و از سوي ديگر جامعه را به پذيرش رسمي عضويت اجتماعي وي موظّف مي نمايد. سهل انگاري نسبت به انجام هريك از اين دو وظيفه ي مهم، پي‌آمدهاي ناروا و خطرات ناگوار فراواني را به دنبال خواهد داشت.
بسياري از نوجوانان و جوانان به علّت برخي از ناهنجاري‌هاي اخلاقي و يا عدم برخورداري از فيض راهنمايي‌هاي مربيّان شايسته، و بعضاً به خاطر موضع گيري‌هاي نادرست اطرافيان، از مسير صحيح منحرف گشته، و از انطباق خود با اجتماع عاجز مي مانند. پاره‌اي از ناكامي‌ها، شكست ها، محروميّت ها، و برخوردهاي بسيار تند جوانان نسبت به جامعه و فرهنگ و مذهب و حتي، برخي از موارد انتحار و خودكشي آنان از ضعف شخصيّت و سوي تدبير نسبت به گزينش روشي كه به همزيستي و سازگاري با جامعه بينجامد سرچشمه مي گيرد .
پدران، مادران، مربيّان، معاشران و اطرافيان بايد تثبيت شخصيّت جوانان را كه با ابراز رخي از جلوه‌ها و مظاهر استقلال‌ طلبي همراه است، به عنوان يك حق طبيعي‌ و يك پديده ي مثبت تلقّي نموده، با برخوردي شايسته، آنان را براي ابراز شخصيّت و رشد و تعالي و سازگاري با جنبه‌هاي مثبت موجود ياري كرده، از اعتراض آنان نسبت به گرايش هاي منفي و عادات و رسومات نادرست، با شرح صدر استقبال نمايند.

جوان و تفوق‌طلبي

پديدهاي مادّي به اقتضاي وجود عوامل مخرّب يا ناسازار با آن ها پيوسته از درون و بيرون مورد تهاجم آفات گوناگوني است كه چنان چه براي مقابله با آن ها تدابير لازم را نينديشند دير يا زود سلامت، بلكه بقاي و موجوديت آن ها دستخوش خطرات نابودكننده ي داخلي يا خارجي قرار خواهد گرفت.
مصونيت امور معنوي از رخنه ي عوامل فاسد كننده ي داخلي و آفات ويرانگر خارجي نيز از يك سو نيازمند وجود عواملي است متناسب با ماهيّت و محتواي هر يك كه به مثابه موتور تأمين كننده -ي قوا بوده، و حفظ و بقا و استمرار حركت آن ها را تأمين سازد از سوي ديگر مراقبتي پيوسته و دايمي را مي طلبد كه بسان نيروئي بازدارنده و محافظي قوي آن ها را از هجوم آفات خارجي محافظت نمايد.
انسان به اقتضاي غريزه كمال‌خواهي پيوسته در راه آن چه كه به نوعي، شايسته و زيبنده ي مقام انساني خويش مي‌پندارد تلاش مي كند. امّا اين غريزه نيز هم چون ساير امور معنوي و پديده‌هاي مادّي همواره موردتهديد آفات زيانبار داخلي و خارجي است. .
توقف و قانع شدن به آن چه كه در اختيار انسان است را مي توان به عنوان يكي از خطرناك ترين عوامل تباه كننده و از خسارت‌بارترين آفات داخلي غريزه ي كمال‌خواهي برشمرد.
تفوّق‌طلبي و برتري‌جويي كه يكي از غرايز طبيعي و از تمايلات مهّم انساني است براي پيشگيري از اين آفت خطرناك در نهاد‌ آدمي به وديعه گذارده شده است.
اين غريزه از عوامل قدرتمند ايجاد محرّك، و از قوي‌ترين انگيزه‌هاي دروني آدمي بوده، چنان چه به شايستگي از آن بهره‌برداري گردد، نقش فراواني در ترغيب و تشويق انسان براي پي‌گيري اهداف و مقاصد عالي انساني ايفا نموده، و عامل نيرومندي برا ي تداوم حركت و حفظ و حراست از غريزه ي كمال‌جويي، و مصونيت از توقف به حساب مي آيد.
تفوّق طلبي در نسل جوان بسيار قوي بوده، ضمن اين كه به واسطه ي برانگيختن حسّ رقابت در آنان، حركت ايشان را در مسير كمال شتاب مي‌بخشد، فضاي كلّ جامعه را نيز از شور و نشاط و حركت و تلاش بيشتري برخوردار مي‌سازد.
عدم بهره‌برداري صحيح از اين خواهش طبيعي، علاوه بر اين كه آدمي را از امتيازات مثبت فراوان آن محروم مي‌سازد، آثار منفي متعددي را – كه برانگيخته شده حسّ حسادت از بارزترين آنهاست – در پي خواهد داشت.

جوان و تقليد

تقليد از شايع ترين رفتارهاي آدمي و ابزارهاي مهمّ تربيت و بازوي توانمند بسياري از تمايلات، احساسات، و غرايز او محسوب مي گردد. انسان به اقتضاي گرايش هاي طبيعي و تمايلات غريزي، پيوسته در مقام رفع نيازها و ارضاي خواسته‌هاي ذاتي خويش بوده، هر وسيله و ابزاري را – كه تقليد از كارآمد‌ترين آنهاست – به خدمت گرفته، از آن استفاده مي نمايد.
اگر غريزه ي صيانت نفس، او را به حفظ وحراست از وجود خويش وامي‌دارد، زمينه ي بسياري از راه‌كارهاي آن از قبيل ساختن سرپناه، به كار گرفتن امكانات گوناگون براي تأمين سلامتي در برابر سرما، گرما و بيماري، و ساختن تجهيزات دفاعي براي مقابله با هجوم دشمن و غيرآن، از طريق تقليد فراهم مي‌گردد. هم چنان كه تأمين سعادت ونيل به كمال مطلوب كه مقتضاي كمال‌خواهي است، در بسياري از موارد از پرتو تقليد و بهره‌گيري از تجربيات ديگران امكان‌پذير خواهد بود.
بسياري از كشفيات علمي واختراعات خيره‌كننده بشري كه به يمن غريزه ي كنجكاوي و تلاش شبانه‌روزي محقّقين و نوابغ جهان به دست آمده ، در سايه ي استفاده از آموزه‌هاي گرانبها، و به بركت تقليد از روش‌هاي تجربه شده ي ساير دانشمندان حاصل گرديده است. هم چنان كه صعود به قلّه‌هاي توانمندي، كه از دست آوردهاي ارضاي غريزه ي قدرت‌طلبي است – در راستاي دريافت آگاهانه ي تجربيّات و به كارگيري هر يك از آن ها به روش تقليد منطقي ميسّر گرديده است .
ارضاي هر يك از گرايش هاي لذّت‌خواهي ، زيبادوستي، و مهرطلبي نيز تا حدود زيادي به مساعدت تقليد و كارگيري رفتارهاي ديگران عملي مي‌گردد. اگر اين انگيزه در آدمي نبود، بشر از فيض عظيم تجرب محروم مي گشت، و هر كس ناگزير بود جميع امور زندگي را شخصاً تجربه نمايد.
گرايش تقليد در همه ي افراد و در سنين مختلف وجود دارد، ليكن جوان به لحاظ تجددخواهي و نوگرايي بسيار زودتر از سايرين به افكار تازه و پيشرفت‌هاي نوين متوجّه گشته، براي احياي شخصيّت و بروز قابليّت‌هاي خود، خويشتن را با مقتضيات زمان تطبيق داده، با الگو قراردادن قهرمانان عرصه‌هاي مختلف زندگي، روش آنان را برنامه ي عملي خود قرار داده، به گونه‌اي شگفت‌انگيز از آنان تقليد مي‌نمايد.
وسعت قلمرو اين گرايش و عمق تأثيرگذاري آن در فرهنگ و مظاهر مختلف زندگي، و نقش فوق‌العاده ي الگوها در شكل دادن به شخصيّت فكري و رفتاري انسان، ايجاب مي كند كه جوانان عزيز با دقّت و حسّاسيّت ويژه در گزينش الگو و كيفيّت تقليد – كه از راه‌كارهاي عملي و مناسب براي دستيابي به كمالات معنوي و فضايل مادي، و پشت پا زدن به گرايش هاي باطل و رسومات نادرست خرافي است – مراقبت هاي لازم و جدّي را اعمال نموده از تقليد ناآگاهانه و برگزيدن الگويي كه زيبنده ي شخصيّت انساني آنان نيست به شدّت بپرهيزند.
منبع:فرهنگ تربيت
Add Comments
Name:
Email:
User Comments:
SecurityCode: Captcha ImageChange Image