سرد کننده ي شماره ي 10: زن هايي که بيش از حد نسبت به قيافه و ظاهر خود حساس هستند.
«زن هايي که احساس مي کنند مجبورند هميشه ايده آل و آرايش کرده باشند را نمي تونم تحمل کنم. هر روز ساعت ها صرف آرايش صورت و موهايشان مي کنند.اگر کوچک ترين خدشه اي به آرايششان وارد بشه بدو بدو به دستشويي مي روند تا مقابل آينه اصلاحشان کنند. دوست دارم با زني ازدواج کنم که بتونه سريع يک لباس ساده بپوشه تا بتونيم براي صبحانه بلافاصله از خونه بزنيم بيرون، يا کسي که بتونه روي چمن ها غلت بزنه، بدون اين که نگران اين باشه که واي، موهام به هم خورد.»
«همسر قبليم خيلي نگران سر و وضعش بود.اون کاملاً منو نسبت به خودش سرد کرد. مي بايست قبل از معاشقه يک آرايش کامل، حسابي و وقت گير مي کرد. يک عالم طلا، جواهرت و ... حدود چهار زنجير طلا، گردنبند، گوشواره به خود مي آويخت و نصف تمامي انگشتهايش انگشتر داشتند. ناخن هاي دراز و تيز، مثل پنجه ي حيوانات داشت. موقع لمس کردن خيلي مواظب بود، مبادا ناخن هايش بشکند. تمام وقت مواظب بود چيزي به هم نريزه. يه دفعه مي ايستاد تا گردنبندش را تنظيم کنه و ناخن هاشو تو موهاش فرو کنه. ديگه تحملم تمام شد.»
سرد کننده ي شماره ي 9 به زن هايي اشاره داشت که در رسيدگي به ظاهر، قيافه و سرو وضع خود غفلت مي کردند. در حالي که سرد کننده ي شماره ي 10 درست نقطه ي مقابل اين سرد کننده است. زن هايي که به حد وسواسي به اين موضوع اهميت مي دهند و مردهاي بسياري که از اين مورد شکايت داشتند، آن ها حتي به موردي با دقت خاص اشاره داشتند. مواردي نظير:
1- زن هايي که آرايش سنگين و غليظ مي کنند:صدها بار اين شکايت را از مردها شنيده ام. حقيقت آن است که مردها از آرايش غليظ بدشان مي آيد. مردها آرايش سبک کم رنگ، به خصوص آرايش چشم ها را
خيلي هم مي پسندند و دوست دارند.در تحقيقاتي که انجام دادم، چنين متوجه شدم که مردها بيش از هر موردي از کرم پودر و روژگونه بدشان مي آيد.
هنگامي که مردها به صورت شما نگاه مي کنند و به جاي آن که پوستتان را ببينند با لايه اي از کرم پودر و... روبرو مي شوند.
از آن جا که ما زن ها سال هاي سال مجلات مختلف مخصوص زن ها و مد را خوانده ايم، به صورت هاي پوشيده از لوازم آرايش عادت داريم.اما براي اغلب مردها، آرايش سنگين و غليظ بسيار «سطح پايين»به نظر آمده و چنين صورت هايي اغلب برايشان به مراتب نيز زشت تر هستند. يک سرد کننده ي تمام عيار، زن هايي هستند که سر ميز شام به ناگهان کنار مي کشند تا روژلب يا برق لب خود را مجدداً تجديد کنند، آن هم همان جا سر ميز و در حالي که شوهرشان نيز تماشا مي کند.
2-زن هايي که لباس هاي آن چناني بر تن داشته، يا لباس روي لباس مي پوشند:گرچه مردها از زن هاي خوش لباس خوششان مي آيد، اما چنان چه زني به طرزي وسواسي لباس پوشيده باشد، براي مردها به هيچ وجه خوشايند نخواهد بود.مخصوصاً زن هايي که لباس پوشيدنشان ساعت ها طول مي کشد و دست آخر هم از آن چه که پوشيده اند احساس خوبي ندارند.به ياد دارم مردي مي گفت:«هنگامي که از همسرم خواستم تا به تماشاي بازي بيسبال پسر نه ساله مان برويم، او يک شلوار چرمي مشگي پوشيده با يک جفت کفش پاشنه بلند و يک عالم آرايش.خيلي جذاب شده بود، اما اين لباس ها مناسب يک ميهماني بود، نه تماشاي يک مسابقه ي بيسبال، آن هم با يک عده پسر بچه ي نه ساله.
3-زن هايي که نمي گذارند کسي به موهايشان دست بزند: مردها از زن هايي که مدل و آرايش موهايشان به مردشان مي گويد، «لطفاً دست نزنيد!» بدشان مي آيد.آن ها از موهاي خشک، تافت خورده و چرب شده که محتوي تعدادي زيادي سوزن، سنجاق و شانه و... مي باشد،وحشت دارند.
4-زن هايي که مقادير زيادي طلا و جواهرات به خود آويخته اند. به ياد دارم مردي به شوخي از من پرسيد:«چرا زن ها احساس مي کنند مجبورند يک عالم طلا و جواهرات به خود آويزان کنند؟ اين موارد ما مردها را سرد مي کنند.»ما زن ها فکر مي کنيم که بدين ترتيب «مد روز»هستيم، اما مردها طور ديگري فکر مي کنند. از نظر آن ها اين همه زيور و زينت آلات، اضافي و غيرضروري است و آن ها را سرد مي کند.آيا تا به حال شده، نامزد يا شوهرتان به شما بگويد که بدون آرايش خوشگل تر هستيد و شما فکر کنيد که او مي بايست ديوانه شده باشد که چنين چيزي بگويد؟
خيلي از کارهايي که ما زن ها با خودمان مي کنيم تا خوشگل تر جلوه کنيم، براي مردها عجيب و غريب و غيرطبيعي به نظر مي رسد. آن ها با لوازم آرايش و کمدهاي پر از لباس و انواع محصولات پوستي نظير کرم و لوسيون و... بزرگ نشده اند. (مگر اين که خواهرهاي زيادي داشته باشند).گرچه مردها زن هايي که به سلامت و زيبايي خود اهميت مي دهند را خيلي هم دوست دارند، اما زيبايي هاي طبيعي بيشتر آن ها را تحريک مي کند.
5-زن هايي که به طرزي وسواسي نگران قيافه خود هستند، مردها را نسبت به خود سرد مي کنند. چرا که اين حالت نشان دهنده ي عدم اعتماد به نفس و احساس ناامني دروني آن ها است. به خاطر داشته باشيد، اعتماد به نفس باعث تحريک مردها مي شود. زني که اجازه نمي دهد بدون آرايش ديده شود، به اندازه زني که بدون آرايش نيز احساس خوبي نسبت به خود دارد و زيبايي طبيعي و واقعي خود را نشان مي دهد، از حس احترام همسر خود برخوردار نخواهد بود.
چرا زن ها اين کار را مي کنند؟
متأسفانه زن ها توسط آگهي هاي تجاري و وسايل ارتباط جمعي، چنين شستشوي مغزي داده شده اند که مي بايست خود را با تصوير ذهني ايده آلي که اين آگهي ها ارائه مي دهند تطبيق بدهند. البته اين گونه است که زن ها به منظور آن که زيباتر و مطلوب تر باشند مجبورند محصولاتي که اين قبيل شرکت هاي تجارتي عرضه مي شود خريداري کنند.مانند: لوازم آرايش، لباس و غيره.از طرف ديگر مردها نيز اين تصاوير ارائه داده شده، بي بهره نيستند و اين استانداردها به طرزي دو جانبه خود را تحکيم کرده و جا انداخته اند. مردها مي گويند خواهان زني هستند که طبيعي تر باشد و قبل از بيرون رفتن آرايش و لباس پوشيدنش دو ساعت به طول نيانجامد.ولي با اين وجود چنان چه مطابق ميل آن ها رفتار کنيد و قبل از بيرون فقط لباس ساده بپوشيد، خواهيد ديد که نامزد يا همسرتان به زن ميز مقابل که معلوم است دو ساعت تمام وقت صرف آرايش و رسيدگي به خودش کرده است خيره مي شود.
شخصاً به عنوان يک زن از رسيدگي به سر و وضع و آرايشم لذت
مي برم. اما اين را نيز آموخته ام که در پاره اي از اوقات مناسب ترين حالت آن است که به طرزي خود انگيخته و نه چندان جدي لباس بپوشم.
مردها از زن هايي که به زيبايي شان اهميت مي دهند، خوششان مي آيد، اما در عين حال دوست دارند ببينند، شما بدون آرايش معذب نيستيد و اين که زيبايي طبيعي تان نمود بيشتري داشته باشد.
راه حل:
1-نظر نامزد يا همسرتان را در رابطه با آرايش، لباس و مد بپرسيد. لزوماً نمي بايست خود را با علائق شخصي او منطبق کنيد، اما بسياري از زن ها هرگز در اين باره با همسرشان صحبت نمي کنند.صحبت در اين باره باعث مي شود هر دوي شما موارد جديدي بياموزيد که به نفع رابطه تان باشد.
2-سعي کنيد زيبايي را از درون خود بجوييد.صرف نظر از اين که چقدر تلاش مي کنيد تا زيباتر به نظر آييد، همواره اين را به خاطر داشته باشيد که زيبايي از درون شما نورافشاني مي کند. هنگامي که از درون احساس خوبي نسبت به خود داريد، خوب از خودتان مواظبت مي کنيد و عزت نفس زنانه تان را محترم مي شماريد و اين زيبايي حتماً از بيرون نيز خود را نشان خواهد داد.
سرد کننده ي شماره ي 11: زن هايي که دوست ندارند معاشقه... دريافت کنند:
افسانه:مردها در رختخواب خودخواه هستند و تنها به فکر لذت خودشان هستند.
حقيقت: مردها دوست دارند لذت بيشتري به همسرشان بدهند و اين موضوع براي مردها محرک جنسي نيرومندي محسوب مي شود.
چرا اين حالت موجب سرد شدن مردان مي گردد؟
•اين حالت باعث مي شود مردها احساس کنند خودخواه هستند. احتمالاً مي دانيد که چرا مردها از اين که معاشقه ي...دريافت کنند بسيار لذت مي برند.هنگامي که اجازه نمي دهيد اين کار را نيز براي شما انجام دهند، احساس مي کنند خودخواه و کثيف هستند و اين که افسانه ي فوق در موردشان صدق مي کند. گويي به آن ها مي گوييد:«از آن جا که خيلي به آن نياز داري که اين کار را براي تو انجام مي دهم. اما هرگز نمي گذارم همين کار را تو براي من انجام بدهي، چون که من خوبتر از آنم که اين قدر خودخواه باشم.» نتيجه اين که مردان اکثراً زودتر و بيشتر از ما تحريک مي شوند، چون که آن ها اين لذت را دريافت کرده اند نه ما.
•باعث مي شويد مردها احساس نامطلوبي نمايند و احساس کنند ما آن ها را از خود رانده ايم.براي بسياري از مردها ارائه معاشقه ي ... به زن ها فعلي به مراتب صميمانه تر از دخول محسوب مي شود.بدين ترتيب عشق و علاقه ي خود را به شما ارائه مي دهند و نشان مي دهند که تا چه حد موجوديت مؤنث و زنانه شما را مي پرستند.چرا که اين بخش از بدن شما مؤنث ترين و آسيب پذيرترين بخش از بدنتان محسوب مي شود. هنگامي که به آنان اجازه نمي دهيد بدين روش به شما عشق بورزند، ممکن است احساس ترد شدگي بکنند. گويي نمي خواهيد اين بخش از بدن خود که آخرين و صميمي ترين بخش از بدنتان مي باشد را به او بدهيد.
•باعث مي شويد احساس کنند آن ها را کنترل مي کنيد.هنگامي که مرد خواهان آن است تا عشق خود را به طرزي خاص به شما ابراز کند و شما به او اين اجازه را نمي دهيد، احساس مي کند او را کنترل مي کنيد. گويي که از لحاظ جنسي روي او سلطه و نفوذ داريد و هميشه به اين اميد است که چنان چه لذت کافي به شما بدهد به او اجازه خواهيد داد آن فعل ممنوعه را روي شما اجرا کند. چنان چه مردي احساس کند، کنترلش مي کنيد به تدريج از لحاظ جنسي نسبت به شما سرد خواهد شد.
چرا زن ها اين کار را مي کنند؟
1-ممکن است خاطره ها و تجربه هاي خوش آيندي در اين رابطه نداشته باشيد. در اين صورت ممکن است از مبادرت دوباره به آن اکراه داشته باشيد.مرداني که در اين رابطه زياده روي مي نمايند يا خشونت به خرج مي دهند، يا خود لذتي نمي برند و به زور خود را وادار به آن نموده اند مي توانند باعث شوند که علاقه ي خود را به اين کار از دست بدهيد.
2-احساسات توليد شده ي ناشي از آن، بيش از حد شديد و قوي است. شايد عدم تمايل شما اين باشد که شدت و عمق احساسات ناشي از آن،شما را معذب مي کند.عضو جنسي زنانه واجد حساس ترين پايانه هاي عصبي در سر تا سر بدن مي باشد. لذا اين امکان وجود دارد که به چنين تحريک هاي قوي عادت نداشته باشيد.اين هيجان ها صرفاً به خاطر قوي بودنشان، بسياري از زن ها را مي ترساند، ترس از اين که کنترل خود را از دست بدهند.
3-احساس مي کنيد که اين فعل، فعلي بسيار صميمانه است.اجازه به مردان که بدين طريق به شما عشق بورزند، مي تواند صميمي ترين تجربه ي جنسي موجود باشد. لذا ممکن است، به لحاظ احساسي و عاطفي احساس آسيب پذيري کنيد، اين آسيب پذيري برخي از زن ها را مي ترساند. اين اجازه به همسرتان به معناي تسليم شدن واقعي و تمام و کمال و «ول دادن»به اوست و چنان چه «ول دادن» براي شما ترسناک باشد، ممکن است به طرزي ناخودآگاه، از تن دادن به اين درجه از نزديکي و صميميت با همسرتان، امتناع کنيد.
راه حل:
1-درباره ي اطلاعات ارائه شده در اين مقاله، با مرد زندگيتان به صحبت و گفتگو بنشينيد.ترس ها، نگراني ها و تجارب تلخ گذشته تان را با او در ميان بگذاريد، تا دلايل پرهيز و عدم تمايلتان را درک کند. صرف صحبت درباره ي احساساتتان به شما کمک مي کند احساس امنيت بيشتري بکنيد.
2-از همسرتان بخواهيد به شما توضيح دهد، چرا از اين نوع ارتباط جنسي لذت مي برد. ممکن است، گوش دادن به احساسات همسرتان در اين باره به شما کمک کند، دليل تمايلش را درک کنيد و کمتر آن را به چشم يک فعل جنسي «بد و کثيف»نگاه کنيد و در عوض آن را شيوه اي از عشق ورزيدن ببينيد.
3-چنان چه احساسات توليد شده از اين نوع تحريک ها، بيش از حد برايتان شديد باشد، سعي کنيد در زمان هاي کوتاه تري خود را به آن عادت دهيد. برخي از مراجعين من چنين گزارش داده اند که تجربه ي اين نوع از لذت، در مقادير کم از طرف همسرشان به آن ها کمک کرده تا خود را به آن عادت دهند؛ چه از لحاظ جسماني و چه از لحاظ احساسي و روحي.به همسرتان بگوييد: مي خواهيد آن را امتحان کنيد و به خود اجازه دهيد بي آن که در مقابل تلاشي بکنيد، آرامش داشته باشيد و نفس عميقي بکشيد و با احساساتي که تجربه مي کنيد، «يکي»شويد.چنان چه تحريک هاي جنسي ناشي از آن بيش از تحمل شما بود، از همسرتان بخواهيد آن را قطع کرده و فقط شما را نوازش کند. سپس مي توانيد مجدداً آن را از سر بگيريد. اين به شما کمک مي کند به تدريج به احساسات قوي نيز عادت کنيد.
4-چنان چه نگرانيد مبادا «بدبو»باشيد؛ از عدم بدبويي خود قبلاً اطمينان حاصل کنيد. مي توانيد بدين منظور به روش هاي ارائه شده در راه حل سرد کننده ي هشت رجوع کنيد.
نکته ي مهم: هرگز تحت فشار و عليرغم ميل باطني خود به اين کار تن در ندهيد. چنان چه احساس خوبي نداريد، هرگز مجبور به اين کار نيستيد.
سرد کننده ي شماره ي 12: زن هايي که به هنگام بوسيدن، زياد از زبان خود استفاده مي کنند:
به منظور نگاشتن اين مقاله با مردهاي بسياري مصاحبه کرده ام. آن ها بارها و بارها به اين نکته اشاره مي کردند که مردها از اين موضع که
موجودات يا کالايي صرفاً جنسي تلقي شوند، متنفرند؛ موجوداتي که اهميت چنداني به کيفيت روابط جنسي خود نمي دهند و فقط مي خواهند که «عمل جنسي»داشته باشند.
بسياري از زن ها نيز شکايت هايي نظير شکايت مردان بالا را داشتند.آن ها آرزو داشتند که همسرشان آن ها را ملايم تر مي بوسيد. تمام مردهاي فوق، زن هايي را که اين گونه مي بوسند، تحريک آميز نمي دانند.
چرا اين مورد مردها را سرد مي کند؟
به همان دليل که زن ها را سرد مي کند! چون لطافتي در آن نيست و احساسات در آن هيچ راهي ندارد و يا اين که خيس شدن ناشي از آن نيز چندان مطلوب و خوشايند نيست.
چرا زن ها اين کار را مي کنند؟
شايد فکر مي کنند که «اوج عمل جنسي»و جذاب است. هرگز به ما آموزش داده نشده که چگونه ببوسيم. ما در رختخواب نگران عملکرد خود هستيم و سعي مي کنيم با غرق کردن خودمان به حد افراطي اين ضعف را بپوشانيم.
راه حل:
چنان چه حدس مي زنيد، احتمالاً با اين که کار مرتکب اشتباه مي شويد، نظر همسرتان را در اين باره بپرسيد:«نحوه ي بوسيدنم را دوست داري؟» ضمناً بپرسيد: «تا به حال شده آرزو کني که اي کاش تو را طور ديگري
مي بوسيدم؟»سپس سبک هاي مختلف اين کار را با همسرتان تمرين کنيد. اين به شما کمک مي کند که به بوسيدن به عنوان يک «غذا» نگاه کنيد. سعي کنيد به جاي آن که يک دفعه تمام غذايتان را «هورت» بکشيد، کمي با آن بازي کنيد و از جويدن لقمه هاي کوچکتر لذت ببريد.بدين طريق هر دوي شما احساس رضايت بيشتري خواهيد کرد. مگر اين که هر دوي شما اين کار را دوست داشته و از آن شکايتي نداشته باشيد.
سرد کننده شماره ي 13: زن هايي که بيش از حد جدي هستند:
«سه سال است که با همسرم ازدواج کرده ام خيلي دوستش دارم.فقط يک مشکل دارم و اين که او خيلي خشک و جديه، مخصوصاً تو رختخواب. اما در رابطه با خودم. شخصاً نيز چندان شوخ و بذله گو نيستم، اما بعضي اوقات از کمي شوخي و خنديدن خوشم مياد. هر وقتي که اين کار را مي کنم به او بر مي خوره و عصباني مي شه، مخصوصاً تو رختخواب. بعضي اوقات که با صدايي خنده دار با او صحبت مي کنم، ميگه:«هنوز از اين کارهات دست برنداشتي؟»اين جدي بودنش بعضي اوقات کمي منو ميترسونه. انگار دارم امتحان مي دم و اون قراره بهم نمره بده! ايکاش کمي راحتر مي گرفت.»
«چرا زن ها فکر مي کنند، خنديدن «خانمانه» نيست؟ من از زن هايي که کمي حس شوخ طبيعي دارند، خوشم مياد. مخصوصاً وقتي که باعث مي شوند به خودم و بعضي اوقات به کارهام بخندم.»
حس شوخ طبعي يک زن، بخشي از زيبايي او محسوب مي شود. همان گونه که قبلاً نيز ديد يم مردها با خود بسيار سخت گيرند. مدام احساس
مسئوليت مي کنند که کارها را به درستي انجام دهند و موفق باشند. لذا بعضي اوقات به خنده احتياج دارند تا بتوانند کمي احساس سبکي کنند و بار مسئوليت بر روي دوش هايشان کمتر سنگيني کند.
توانايي شما در خنداندن مرد زندگيتان روشي است براي تخليه ي تنش احساسي و عاطفي او.مردها نسبت به زن هايي که زياده از حد جدي هستند و به همراه آن ها نمي خندند، سرد مي شوند.
چرا اين موارد مردها را سرد مي کند؟
هنگامي که مردي سعي مي کند شوخ طبع باشد و همسرش از اين که در خنده هاي او شرکت کند، امتناع مي ورزد، او احساس مي کند تأييدش نمي کنيد و يا اين که او را پس زده ايد، چون شما از او بهتريد. ممکن است بترسد که به طرزي پنهاني او را قبول نداريد(به خصوص در رختخواب)و او و کارهايش را زير ذره بين داريد.
زن هاي بيش از حد جدي، معلم هاي مدرسه، مادرها و ديگر شخصيت هاي مؤنث، زن هاي ترسناک زندگي مردها را براي آن ها تداعي مي کنند، نه معشوقشان را.
مردها از شوخ طبعيشان به منظور خوشحال کردن کودک درون خود استفاده مي کنند. آن ها بدين طريق اجازه مي دهند که پسر بچه کوچولوي درون آن ها کمي بازيگوشي کند.
بنابراين هنگامي که در اين کار با آن ها شرکت نمي کنيد و دختر کوچولوي درون خود را با آن ها بازي نمي دهيد، کودک آسيب پذير درون مردها را مي ترسانيد و سطح امنيت آن ها کاهش پيدا مي کند.
چرا زن ها اين کار را مي کنند؟
به دختر بچه ها معمولاً اين طور آموزش داده شده است، که خنديدن زياد «خانمانه» نيست. ما زن ها مي ترسيم اگر زياد جدي نباشيم، ممکن است مردها ما را جدي نگيرند.
راه حل:
به ياد دارم مردي مي گفت: «به زن ها بگوييد، هرگز کاري نکنيد که شوهرتان احساس کند، در رختخواب مرتکب اشتباه احمقانه اي شده است. چنان چه شما را خشن لمس مي کند، يا تصادفاً به اشتباه موهايتان را مي کشد، يا مثل دخترها شما را لمس کرد و...، به گونه اي از خود واکنش نشان ندهيد که گويي مرتکب يک جنايت شده است. اين کار باعث مي شود، احساس کند تحقير شده و يا اين که شما او را تأييد نمي کنيد و مرتباً اشتباهاتش را به رخش مي کشيد، در نتيجه نسبت به شما سرد خواهد شد.» مواقعي سعي کنيد توجهش را به نکته اي خنده دار جلب کنيد و در رابطه با کاري که کرده است شوخ طبعي به خرج بدهيد. کمي آسان بگيريد و ياد بگيريد کمي با او بخنديد. چه در رختخواب چه در خارج از رختخواب. به کودک درون خود اجازه دهيد، بيرون آمده و کمي بازي کند.
سرد کننده ي شماره ي 14: زن هايي که بيش از حد وابسته به مردها مي باشند:
«زن هايي که بيش از از حد به مردها متکي اند، منو سرد مي کنند. منظورم زن هايي اند که شخصيتي وابسته دارند و هيچ وقت نمي توانند تصميم جدي بگيرند. زن هايي که با کوچکترين نگاه شوهرشان به زني ديگر، امنيت درونيشان مختل ميشه و همه جا اونو تعقيب مي کنند و باعث مي شوند مردشان احساس خفگي بکنه. چنين زن هايي هر چقدر هم که خوشگل باشند، خيلي زود جذابيت خودشان را براي مردها از دست ميدن.»
يکي از غير جذاب ترين زن ها، زن هايي با روحيه ي قرباني هستند. زن هايي که مدام ديگران را به خاطر مشکلات زندگيشان سرزنش مي کنند و هميشه اين طور به نظر مي رسند که در آستانه ي سقوط و فروپاشي احساسي و رواني هستند.
نامزدي داشتم که هر بار دعوايمان مي شد تهديد مي کرد «خودکشي» خواهد کرد. مي دانستم که اين را جدي نمي گويد، اما آن قدر عاجز و درمانده شده بودم که تنها به خاطر مخالفتي جزئي با او احساس گناه مي کردم. بعد از شش ماه کوچکترين جاذبه ي جنسي اي نسبت به او نداشتم.»
«زن هاي ضعيف نق و نقو برايم جذاب نيستند.» اين قبيل گله و شکايت ها را از اکثر مردهايي که با آن ها مصاحبه کرده ام، شنيده ام. در اين گونه مواقع مردها از حساس بودن يا آسيب پذير بودن صحبت نمي کنند، بلکه منظورشان زن هايي است که به خاطر هر موردي به مرد
زندگيشان چشم دوخته اند، به عوض آن که خود کفا باشند و خود را از درون اغنا کنند.
چرا اين موارد مردها را سرد مي کند؟
هرچه مستأصل تر باشيد، نامزد يا همسرتان بيشتر احساس مسئوليت مي کند که بايد نجاتتان بدهد. اين حالت او را در نقش «والد»و شما را در نقش «کودک»قرار مي دهد. بنابراين جاذبه ي جنسي ميان شما از بين خواهد رفت.
چرا زن ها اين کار را مي کنند؟
1-بعضي اوقات ما زن ها در مقابل مردها احساس ضعف مي کنيم. تمام اين الگوهاي رفتاري «خودتخريبي»باعث مي شوند، زن ها احساس محتاج، ضعيف و «آويزان بودن» مي کنند. هنگامي که شما اعتماد به نفستان را از دست مي دهيد، خودباوريتان کاهش پيدا مي کند و بيشتر احساس ناامني کرده و متعاقب آن بيشتر به ديگران وابسته خواهيد شد.
2-مي ترسيم که مبادا موردي را از دست بدهيم.چنان چه در کودکي کساني را که دوستشان داشتيد به واسطه ي طلاق يا مرگ والدينتان و يا در بزرگسالي به دليل بر هم خوردن روابطتتان از دست داده ايد، مستعد احساس از دست دادن و «ترک شدگي» هستيد.حائز کمال اهميت است که اين احساسات خود را تحليل دهيد تا که بتوانيد آن ها را حل و فصل کرده
و از آن ها رهايي يابيد.
هرچه ترس ونگرانيتان از «ترک شدن» بيشتر باشد به نامزد يا همسرتان محتاج تر و وابسته تر خواهيد شد.
3- برخي اوقات ممکن است، ترس شما از ترک شدگي کاملاً موجه باشد. بدين معني که نامزد يا همسرتان عشق کافي به شما نمي ورزد. پاره اي از اوقات ترس از فقدان و از دست دادن شما به اين علت است که رفتار همسرتان با شما چندان خوب نيست، يا نشان نمي دهد که دوستتان دارد؛ اين باعث مي شود، بيش از حد به او احساس وابستگي و نياز کنيد. هنگاميکه او از تعهد دادن به شما امتناع مي کند، بيش از حد وابسته شده و از موضع ضعف و نياز، با او برخورد خواهيد کرد.
راه حل:
1-سعي کنيد به اندازه ي سهم خود در رابطه تان قدرت داشته باشيد و عزت نفستان را حفظ کنيد. چنانچه حدس مي زنيد که در گذشته بيش از حد به مردهاي زندگيتان محتاج و وابسته بوده ايد، بياموزيد، چگونه به مانند زني قدرتمند و قوي زندگي کنيد.
2-سعي کنيد تا اين قبيل احساست خود، نظير:ترس از دست دادن و ترک شدن را التيام بخشيد.از يک تراپيست، مشاور يا روانکاو خوب مشاوره بگيريد، يا در گروه درماني ها شرکت کنيد. هر کاري که لازم است
انجام دهيد تاکوله بار احساسات قديم حل و فضل نشده ي خود را که مدام از رابطه اي به رابطه ي ديگر، با خودتان يدک مي کشيد را التيام بخشيد.
3-اطمينان حاصل کنيد، اين شما نيستيد که يک تنه جاهاي خالي رابطه تان را پر مي کنيد.همان گونه که مي دانيد، چنان چه در رابطه تان بيش از آن چه که از نامزد يا همسرتان دريافت مي کنيد ازخودمايه مي گذاريد، کاملاً طبيعي است که احساس دوست داشتني بودن نخواهيد کرد و در نتيجه اين خواهد شد که بيش از حد محتاج و وابسته خواهيد شد.صادقانه رابطه تان را مجدداً ارزيابي کنيد.
سرد کننده ي شماره ي 15: زن هاي احمق و سطحي.
«بگذاريد به شما بگويم کدام زن ها مرا بيشتر از بقيه ي زن ها سرد مي کنند: زن هايي که نمي دونند تو دنيا چه خبره و تمام هم و غمشان ناخن ها، آخرين مد و تماشاي تلويزيونه. زن هاي جذاب زيادي وجود دارند که به محض اين که لب به سخن باز مي کنند، هرگونه جاذبه اي را نسبت بهشون از دست مي دم. به نظر من اولويت هاي اين چنين زن هايي در زندگي واقعاً احمقانه است.»
«به عنوان يک مرد، خيلي برام مهمه که بتونم به نامزد يا همسرم افتخار کنم. دوست دارم هر جا که ميرم، بتونم با سربلندي تمام اونو به همه معرفي کنم و اون بتونه خودشو به خوبي نشون بده.مطمئناً از قيافه و اندام زيبا هم خيلي لذت مي برم.اما براي من مهمتر از همه ي ذهن و فکر خلاق زنه که اونو برام جذابتر مي کنه.»
تمامي مردهاي که با آن ها مصاحبه کرده ام، عقيده داشتند زن هاي
سطحي که ارزش هايي سطحي دارند، جذاب و تحريک کننده نيستند. اين بدان معنا نيست که مردها همگي زن هايي مي خواهند که از ضريب هوشي فوق العاده بالايي برخوردار باشند و روشنفکر و صاحب نظر محسوب شوند. چرا که مردهاي مختلف نيز خود از ضريب هوشي هاي مختلفي برخوردار هستند، اما مردها نياز دارند احساس کنند نامزد يا همسرشان زني سطحي، خودخواه، خود شيفته و ظاهر بين نيست. مردها بيشتر از موارد زير شکايت دارند:
•زن هايي که مدام مجله هاي مد را ورق مي زنند.
•زن هاي که مکالماتشان محدود به يک سري حرف هاي «خاله زنکي»راجع به زن هاي ديگر، و اطلاعات درج شده در روزنامه هاي غير معتبر مي باشد.
•زن هايي که حرکات و سکنات سبک و احمقانه دارند و يا به اصطلاح «سبک مغز»هستند.
•زن هايي که هيچ گونه تلاشي جهت ارتقاء دانش شخصي و معلومات خود نمي کنند.
مي دانم چه موردي در سرتان مي گذرد! مردهاي بسياري نيز وجود دارند که ممکن است، اصلاً براي شما جذاب نباشند. خوب، اين يک واقعيت است، اما مردي که شما به دنبال او هستيد، نياز دارد احساس کند نامزد يا همسرش برابر و همسنگ با او باشد، نه پايين تر از او.
چرا اين موارد مردها را سرد مي کند؟
ممکن است مردها به اين موضوع اعتراف نکنند، اما واقعيت اين است که ملاک اصلي سنجش و ارزيابي رشد شخصي خود را بر اساس زن زندگي خود قرار مي دهند.براي يک مرد اين که مردهاي ديگر راجع به نامزد يا همسرشان چه فکر مي کنند، بسيار اهميت دارد.
مردها احتياج دارند به زن زندگيشان افتخار کنند.
از آن جا که تفکر کردن از احساس کردن براي مردها ساده تر است، لذا مهم است بتوانيد نه تنها با بدي مردها، بلکه از لحاظ فکري نيز با آن ها ارتباط برقرار کنيد. مکالمات روشنفکرانه نه تنها فکر و ذهن مردها را نوازش مي دهد، بلکه آن ها را از لحاظ جسماني نيز بر مي انگيزد.
چرا زن ها اين کار را مي کنند؟
به عنوان يک زن، هيچ موردي برايم تحقير آميز تر و ناراحت کننده تر از اين نيست که زني رفتارهاي احمقانه و اغواگري هاي جنسي را براي جلب نظر مردها انتخاب کند و از فکر و ذهن خود و ساير پتانسيل هاي شخصي خود غافل بماند.متأسفانه شرايط اجتماعي که در آن بزرگ شديم، حتي تا همين اواخر نيز ايجاب مي کرد، زن ها باور کنند که روشنفکر بودن تنها مختص مردها است. يعني زن ها تنها وظيفه دارند که «خوشگل»باشند و مردها را خوشحال و راضي نگه دارند.زن ها مي بايست چشم خود را به روي اين واقعيت بگشايند که زمانه خوشبختانه بسيار تغيير کرده و آن ها
نيز به همان اندازه ي مردها از هوش، استعداد و توانايي هاي ديگر برخوردار هستند. از آن جا که مردها در اين زمينه ها سر آمدتر از زنان بوده اند، ما زن ها در رابطه با رشد فکر خود کمي سرخورده هستيم و اين باعث مي شود که نهايتاً در همان نقش کليشه اي و هميشگي «زن معمولي»و حتي اندکي سطحي و چشم و گوش بسته تر ظاهر شويم.
راه حل:
1-دانش و آگاهي شخصيت خود را افزايش دهيد. چنان چه مي دانيد قوه ي تفکر و استعدادهاي ذهني خود را آن چنان که بايد مورد استفاده و بهره برداري قرار نداده ايد، تصميم بگيريد، اين الگو را همين حالا تغيير دهيد.با مطالعه ي روزنامه، مجله ها و کتاب هاي خوب، شروع کنيد.مجبور نيستيد که يک محقق، صاحب نظر و يا استاد دانشگاه بشويد.تنها با اطلاع از وقايع و اطلاعات روز، مي توانيد احساس قابليت و لياقت شخصي خود را افزايش دهيد. در کلاس هاي مختلف ثبت نام، در سمينارها شرکت کنيد تا اين که خلأهاي تحصيل شما را پر کند.راجع به آن چه که نسبت به آن ها کنجکاو هستيد، سؤال کنيد. هرچه احساس باهوش بودن بنماييد، اعتماد به نفس و خودباوري بيشتري از خود ساطع خواهيد کرد و اين باعث مي شود که به لحاظ جنسي نيز براي همسرتان جذاب تر و خواستني تر باشيد.
2-از مواردي که در آن عملکرد مطلوبي نداريد، ليستي تهيه نماييد.
3-به خاطر داشته باشيد، مردها زن هاي باهوش را ترجيح مي دهند.
سرد کننده ي شماره ي 16: زن هايي که فقط به وضع مالي و اقتصادي مرد اهميت مي دهند.
«بعضي زن ها در همان اولين ملاقات مي خواهند از وضعيت داشتن ماشين، شغل و پول و موقعيت اقتصادي مرد مطلع بشوند، يا مثلاً بفهمند کت و شلوارشان دوخت کدام طراح لباسه و يا تعطيلاتشان را کجا مي گذرانند. اين کارشان حالم را بد مي کنه و احساس مي کنم براي اين جور زن ها اصلاً اهميت نداره که من اصولاً چه جور آدمي هستم. تنها موردي که براشان مهمه، اينه که جلوي فلان دوستشان پز بدهند که تو رستوران هاي «آن چناني»غذاهاي «آن چناني»را با سرويس آن چناني مي خورند.»
«زن ها ادعا مي کنند که شوهري مهربان و با احساس مي خواهند.مردي که مايل باشد روي رابطه اش کار کند، اما تنها موردي که برايشان اهميت دارد پول مردشان است. چنان چه مردشان شغل حسابي نداشته باشد و يک فروشنده ي ساده باشد، يا به تازگي «کسب و کار» شخصي خودش را راه انداخته باشد، ديگر مهربان بودن يا احساساتي بودن اهميت چنداني ندارد.اين طور موقع ها اون ها مردهايي را ترجيح مي دهند که مثل آشغال با اون ها رفتار کند، اما ماشين «پورشه»داشته باشد و کيف پولش پر از کارت هاي اعتباري رنگارنگ باشد تا بتواند آن ها را براي تعطيلات به جامائيکا ببرد.»
چنان چه مي خواهيد مردي را عصباني کنيد، سرد کننده ي شماره ي 16 را پيش بکشيد. فکر نمي کنم هيچ موضوع ديگري بتواند تا بدين حد، عصبانيت و خشم مردي را برانگيزاند.
مردها از اين که از آن ها سوء استفاده کنند، يا براساس پول و موقعيتي که دارند، آن ها را ارزيابي کنند، متنفرند.
مردها به خودي خود، به خاطر اين موضوع که مي بايست هميشه درست رفتار کنند، به اندازه ي کافي تحت فشار هستند. هنگامي که زني تمامي ملاک و معيار ارزيابي ها خود را بر اساس قابليت پولسازي و موفقيت هاي اقتصادي مردي بنا مي گذارد، آن مرد احساس مي کند، قدر واقعي او را نمي دانند و ماهيت واقعيش، ناديده گرفته شده است. اين عدم امنيت عاطفي و روحي مرد را سرد مي کند.
چرا زن ها اين کار را مي کنند؟
زن ها هنگامي به مردشان به چشم يک حساب بانکي سيار نگاه مي کنند که:
•مردشان يک طعمه يا لقمه ي چرب ونرم به چشم بيايد، تا يک انسان.
•چون احساس مي کنند که به تنهايي قادر نيستند از خودشان حمايت کنند، مي بايست حتماً به مردي متکي باشند.
•هويت خودشان را بر اين اساس که ديگران راجع به شوهرشان چه فکر مي کنند، معنا کرده به جاي آن که هويت خود را بر اساس ماهيت
واقعي و دروني خودشان به عنوان يک زن و يک انسان بنا نهاده باشند.
راه حل:
چنان چه مي خواهيد، مردها شما را تنها به خاطر ماهيت واقعي و دروني خودتان دوست داشته باشند نه به خاطر بدنتان، شما نيز مي بايست آن ها را به همين چشم ببينيد.
هرگز مردها را بر اساس موفقيت هاي شغلي يا پولي ارزيابي نکنيد. به انسان واقعي درون آن ها بنگريد.ميليون ها مرد مجرد، مهربان و با عاطفه وجود دارند که تنها به اين دليل که ماشين، شغل و يا لباس هاي آن چناني ندارند از طرف زن ها ناديده گرفته شده اند.
جالب اين جاست که آن چه اين مردان براي ارائه به شما دارند مانند: احساسات، تعهد، دوستي و عشق واقعي به مراتب با ارزش تر از هر موردي است.
سرد کننده ي شماره ي 17:زن هايي که با استفاده از بدن و جنسيت خود مردها را بازي مي دهند.
«هنگامي که زن ها به گونه اي رفتار مي کنند که گويي مي گويند: «من خيلي داغم، اگه منو خواهي بايد دنبالم بدوي، مشمئز مي شم.آن ها همه اش اغواگري مي کنند، اين ور و آن ور را طوري نگاه مي کنند که گويي بدنشان طعمه است و ما مردها ماهي هستيم که قراره صيد بشيم.مي دونم خيلي
از مردها پاسخ مطلوب اين زن ها را به اون ها مي دن، اما احترام واقعي براشون قائل نيستند.»
«در محل کارم زني هست که با مردها مثل کالاي جنسي رفتار مي کنه.اغوا گري مي کنه و... وقتي هيچ کس اونو جدي نمي گيره و اهميتي بهش نمي ده، تعجب مي کنه.»
خانم ها، بگذاريد حقيقتي را به شما بگويم:مردها احمق نيستند.آن ها هميشه خيلي زود مي فهمند که کدام زن مي خواهد با بدن خود آن ها را فريب دهد. گرچه ظاهراً ممکن است از اين گونه رفتارهاي شما خوششان هم بيايد، يا توجه اي که مي خواهيد را به شما بدهند، اما واقعيت اين است که احترام چنداني برايتان قائل نخواهند بود و هرگز روي شما حساب نمي کنند و پشت سرتان مي خندند.
يکي از معمول ترين روش هاي زنان در اين رابطه، اندکي پنهان تر و پوشيده تر از مثال هاي بالاست.بدين معني که در حضور مردان رفتار متفاوتي دارند.
بعضي اوقات موقعيت بدني خود را در حضور مردها تغيير مي دهيم.به عنوان مثال: نزديکتر از حد معمول به آن ها مي ايستيم، حرکات متفاوت بروز مي دهيم، بيشتر لبخند مي زنيم و مجوزهاي جنسي بيشتري صادر مي کنيم تا به مقاصد خود را در رابطه با مردها برسيم.در اين جا منظورم اين نيست که زن ها هميشه اينکارها را عمداً مي کنند. ما زن ها آن قدر نظير اين گونه رفتار ها و ژست ها را در تلويزيون، فيلم ها و زن هاي ديگر ديده ايم که برايمان طبيعي شده اند، اما اين گونه عادات روي قضاوت مردها نسبت به ما تأثير مي گذارند و باعث مي شوند که کيفيت روابط ما با مردها افت کند
و تحقير شويم.
چرا اين موارد مردها را سرد مي کند؟
اغلب مردها در مصاحبه هايي که بدين منظور انجام داده ام، چنين گزارش دادند که اين چنين رفتارها باعث تحريک جنسي آن ها شده، اما از لحاظ احساسي و عاطفي آن ها را سرد کرده است.به ياد دارم مردي مي گفت: «هنگامي که متوجه مي شوم زني مي خواهد اغواگري کند، واکنش بدني خود را کاملاً حسي مي کنم، اما از درون و به لحاظ احساسي از او بيزار مي شوم و شخصيت آن زن به دليل روشي که به کار برده است در نظرم تحقير مي شود.»
مردها خوب مي دانند که ما زن ها اين نقطه ضعف هاي آن ها را خوب مي دانيم و مي توانيم به لحاظ جنسي به سادگي آن ها را تحريک کنيم و از اين موضوع متنفرند. بنابراين هنگامي که به اين ابراز متوسل مي شويم، از ما و از بدنشان به اين خاطر که بدون رضايت واقعي خودشان واکنش نشان داده اند، منزجر مي شوندو در اين گونه مواقع مردها احساس مي کنند، زن ها آن ها را کنترل مي کنند و يا بازي مي دهند و در نتيجه نسبت به شما سرد خواهند شد.
چرا زن ها اين کار را مي کنند؟
زن ها به اين دليل از جنسيت و بدن خود به منظور بازي دادن مردها استفاده مي کنند که احساس ضعف دارند. همواره در طول تاريخ زن ها از راه جذبه و روابط جنسي بر روي مردها کنترل و نفوذ داشته اند.
زن ها هرگز از هيچ گونه قدرت سياسي و اقتصادي بر خوردار نبوده اند و اين طور ياد گرفته اند که از روابط جنسي به عنوان ابزاري براي رسيدن به خواسته هايشان در رابطه با مردان استفاده کنند. ما از اين ابزار استفاده مي کنيم تا مردي را به سمت خود جذب کرده يا او را از دست زن هاي ديگر در آوريم، و وادارش کنيم تا از ما حمايت و مواظبت کند و در اين ميان اميدواريم مردهايي که به اين طريق به دست آورده ايم همواره از آن ما باشند. به عنوان يک زن از اين که شاهدم هنوز بسياري از زن ها چنين رفتار مي کنند، گويي تنها حق انتخابي که دارند جنسيت و بدنشان است، ناراحت و سرافکنده مي شوم.
مشکلي که در رابطه با اين نوع رفتارهاي فريبکارانه و حيله گرانه وجود دارد، اين است که متأسفانه مؤثر واقع مي شوند و برخي زن ها را تا ابد در همين نقش بدام مي اندازند. به طوري که هرگز ياراي خروج از آن روش را ندارند و نتيجه هم آن است که مردها احترام زيادي براي آن ها قائل نخواهند بود و اين که خودشان نيز احترام چنداني براي خودشان قائل نخواهند بود.
راه حل
چنان چه دوست نداريد، مانند يک شيء جنسي با شما رفتار شود، پس به مانند يک شيء جنسي رفتار نکنيد. نه با خودتان ونه با مردها.
به رفتارتان در حضور مردها نگاهي صادقانه بياندازيد و ببينيد، آيا
خود را پشت بدن و جنسيتتان پنهان نکرده ايد؟ سعي کنيد در حضور مردان مثل يک «شخص»رفتار کنيد، نه يک «زن»شايد ندانيد که اين به چه معناست، مگر آن که آن را تمرين کنيد.
يکي از بزرگترين شکايت هايي که تا به حال شنيده ام، از يک تهيه کننده ي مشهور تلويزيوني بود که در چندين پروژه با او همکاري داشتم. او مي گفت: «باربارا، مي داني از چه رفتار تو بيش از هر مورد ديگري خوشم مي آيد؟ هنگامي که با من هستي مثل يک زن رفتار نمي کني؛ بلکه مثل يک «شخص»با من برخورد مي کني. دقيقاً همان گونه که مردهاي ديگر با من رفتار مي کنند و اين باعث مي شود که در حضور تو احساس راحتي داشته باشم و احترام زيادي برايت قائل باشم.»
سرد کننده ي شماره ي 18: زن هايي که مدام از نامزد يا همسر قبلي خود صحبت مي کنند.
«يک ساله که با سوزان نامزد شدم. او هنوز از نامزد قبليش صحبت مي کنه و ما دو تا و کارهايمان را با هم مقايسه مي کنه. اگه از او بهتر باشم، مي گه بهتري، اگه مثل او باشم مي گه، تو هم که مثل اوني. از دست هر دوتامون عصباني مي شه. احساس مي کنم در اين رابطه سه نفر وجود دارند. ايکاش او از رابطه ي قبليش قبل از آشنايي با من، التيام يافته بود.اين وضع منو ديوانه کرده.»
وقت آن رسيده است که با حقيقتي روبرو شويد: نامزد يا همسر شما دوست ندارد از نامزد يا همسر قبلي تان موردي بشنود.ممکن است صحبت هايتان را تحمل کند و يا حتي خود را کنجکاو نيز نشان دهد، اما حقيقت آن است که از درون نسبت به شما سرد خواهد شد. چرا که مسلماً دوست ندارد، بشنود طرف قبلي تا چه حد در رختخواب مهارت داشته. آيا «بدگفتن» از مردهاي قبلي زندگيتان باعث مي شود نامزد يا همسرتان خوشحال شود؟ پاسخ اين پرسش نيز منفي است!
چرا اين موارد مردها را سرد مي کند؟
•نامزد يا همسرتان به اين نتيجه مي رسد که انتخاب هاي شما انتخاب هاي خوبي نبوده اند.هنگامي که از آن ها بدگويي مي کنيد، نامزد يا همسرتان به اين که انتخاب هايتان تا به اين حد افتضاح بوده اند، فکر خواهد کرد و به اين نتيجه خواهد رسيد که احتمالاً در آينده راجع به خود او نيز چنين خواهيد گفت:
•او آن بخش عصباني و انتقام جو از وجود و شخصيت شما را خواهد ديد و پيش خود چنين فکر خواهد کرد که مبادا قرباني بعدي نيز خود او باشد. ممکن است چنين بپنداريد که شکايت شما از همسر قبلي تان، او را خوشحال مي کند، اما واقعيت امر چنين است که او مستقيماً با خشم و انزجار درونيتان روبرو شده و از شما مي ترسد.به خاطر داشته باشيد، که مردها در مقابل انتقاد خيلي حساس هستند. بنابراين وقتي انتقادهاي
پي در پي شما، گرچه متوجه همسر قبلي تان باشد را مي بيند، ناخودآگاه به اين فکر خواهد افتاد که چگونه مي توانيد تا بدين حد از کسي که روزي دوستش داشتيد، عصباني باشيد؟ چون احتمال دارد روزي نيز همين بلا را بر سر او بياوريد، اعتماد چنداني به عشق شما نخواهد کرد.
•به ياد دارم مردي مي گفت: «هر بار که نامزدم به شوهر قبليش بد و بيراه مي گه، احساس مي کنم که از درون نسبت به او سرد مي شوم و احساس مي کنم که مي بايست از آن مرد بيچاره دفاع کنم. گرچه ممکن است خشم او نسبت به شوهرش موجه باشه، اما از اين مي ترسم که روزي آن را روي من خالي کنه.»
•از دست شما به اين خاطر که اجازه مي داديد تا بدين حد تحقير شويد، عصباني مي شوند.مردي مي گفت: «چگونه نامزدم مي توانسته اين قدر احمق باشد و اجازه بدهد تا شوهر قبليش با او چنين بدرفتاري بکند؟» هنگامي که نامزد يا همسر قبلي تان را يک هيولا جلوه مي دهيد، باعث مي شويد او از خودش بپرسد، شما چگونه زني هستيد که چنين رفتاري را تحمل مي کرديد.
چگونه زن ها اين کار را مي کنند؟
1- ما از روابط قبلي مان احساسات و عواطف حل و فصل نشده اي داريم که به هنگام احساس امنيت با همسر جديدمان آن ها را تخليه مي کنيم.حائز کمال اهميت است که خشم و انزجار ناشي از روابط گذشته را قبل از ورود به يک ازدواج جديد، حل و فصل نماييد، اما بهترين شخص جهت اجراي اين مهم لزوماً خود همسرتان نيست. در ابتداي روابط چون
که احساس دوست داشتني بودن و امنيت مي کنيم، مرتکب شدن به اين اشتباه بسيار ساده است. ممکن است، حتي پس از اين کار احساس سبکي کنيد، اما ريسکي که در اين ميان وجود دارد، آن است که ممکن است نامزد يا همسرتان نسبت به شما سرد شود.
2- گاهي اوقات با انتقاد و شکايت از نامزد يا همسر قبلي تان به عنوان راهي غير مستقيم و موذيانه جهت هشدار و تعيين خط مشي براي نامزد يا همسر جديدمان استفاده مي کنيم. هنگامي که زني به نامزدش مي گويد: «شوهر قبليم خيلي بي احساس بود و هيچ وقت هديه اي برايم نمي خريد، مگر روز تولدم» در واقع ترجمه ي آن اين است که:«چنان چه مي خواهي با تو ازدواج کنم، مي بايست هداياي زيادي برايم بخري.»
زن ها معمولاً به جاي گفتگوي صادقانه در مورد خواسته ها و نيازهايشان از روش هاي غير مستقيم استفاده مي کنند.
راه حل:
1-چنان چه خشم و انزجار حل و فصل نشده ي زيادي را نسبت به نامزد يا همسر قبلي خود داريد، نزد مشاور يا روانکاو برويد و يا در گروه درماني ها شرکت کنيد، تا در التيام اين عواطف حل و فصل نشده، به شما کمک کنند. اين بدان معني نيست که هرگز نمي توانيد درباره ي اين قبيل احساسات خود با همسر جديدتان صحبت کنيد، بلکه فقط بدين معني است که نبايد از او به عنوان يک «زباله داني احساسي» استفاده کنيد.
به خاطر داشته باشيد:
مادامي که خشم و انزجار زيادي نسبت به نامزد يا همسر قبلي خود احساس مي کنيد، به رابطه ي با او هنوز پايان نداده ايد و عملاً هنوز از لحاظ احساسي درگير آن رابطه هستيد و آمادگي رابطه ي جديدي را ندارد.
همسر فعلي تان به اين دليل که احساسات منفي ناشي از روابط گذشته تان را حل و فصل کرده و التيام بخشيده ايد، براي شما احترام زيادي قائل خواهد بود و به مراتب بيش از گذشته به شما اعتماد خواهد داشت.
2- راجع به خواسته ها و توقعات خود از رابطه ي جديدتان با نامزد يا همسرتان به صحبت و گفتگو بنشينيد. به روش هاي ارتباطي غير مستقيم و غير صادقانه اعتماد نکنيد.صادق باشيد و خواسته هايتان را مطالبه کرده و از همسرتان بخواهيد او نيز چنين باشد. در فصل نه توصيه هايي جهت خلق رابطه اي جديد و ارضاء کننده با مرد زندگيتان آورده شده است.
سرد کننده شماره ي 19: زن هايي که به لحاظ جنسي خود انگيخته نيستند:
«بزرگترين شکايتي که زندگي جنسي قبلي خود دارم اين است که همسرم اصلاً خود انگيخته نبود و مي بايست تدارکات زيادي مي ديد. قبل از هر واکنشي مي بايست نيم ساعت تمام توي حمام مي ماند تا بتونه از انواع لوسيون هااستفاده کنه. بعد مي بايست تمام اتاق خواب را با شمع روش مي کرد و موزيک مناسب پخش مي شد. دست آخر هم ديگه
حوصله اي براي من باقي نمانده بود. هر وقت که اين جوري مي کرد، احساس مي کردم مي خوام توي يک کنسرت برنامه اجرا کنم. ممکنه اين کار بعضي اوقات جالب باشه، اما موضوع اينه که براي او، يا همه ي موارد بايد آيده آل باشه يا اين که همه ي برنامه ها تعطيل خواهد شد.»
«خود انگيختگي تو روابط جنسي تو روابط جنسي را خيلي دوست دارم. با همسر قبليم هميشه سر همين موضوع دعوا داشتم. به عنوان مثال:هرگز وقتي از بيرون به خانه مي رسيديم، براي اين کار آمادگي نداشت، حتماً بايد مراسمي مانند:دوش گرفتن، آرايش کردن، گرفتن لباس ها از خشک شويي يا هر چيز ديگري را انجام مي دادم. هميشه عذر و بهانه اي داشت که چرا الان وقت مناسبي نيست: يا موهاش به خاطر دوش گرفتن خيس بود، يا هنوز دوش نگرفته، يا منتظر تلفن بود و اصلاً وقت نداشت.»
قبلاً به دلائل اين که چرا مردها از خودانگيختگي در روابط جنسي لذت مي برند، پرداختيم و گفتيم: ممکن است بخواهند از تنشي که دارند خلاص شوند و وقت و انرژي کافي براي مراسم و طولاني قبل از آن را نداشته باشند. در اين باره شکايت هاي زيادي از مردها شنيده ام. لذا احساس کردم مي بايست اين را حتماً در ليست خود وارد کنم.
موارد زير در بين اين شکايت ها به کرات ديده مي شد:
•زن هايي که مي بايست سه ساعت به کرات ديده مي شد:
•زن هايي که مي بايد نورپردازي، موزيک و يا تدارکات ايده ال خود را حتماً ترتيب دهند.
•زن هايي که مدام نگران قيافه، مو، آرايش و...خود هستند.
چرا اين موارد مردها را سرد مي کند؟
1-اين حالت، روابط جنسي را به يک پروژه تبديل کرده و فشار اجرايي زيادي به مرد مي گذارد. گويي مي بايست در تئاتر بازي کند.هنگامي که زن ها به گونه اي با آن برخورد مي کنند که گويي وظيفه اي مهم و خطير را به عهده دارند، مردها احساس فشار مي کنند.
2-باعث مي شود مرد احساس کند او را کنترل مي نمايند.تصور کنيد همسرتان مي خواهد به شما نزديک شود و شما موافقت مي کنيد، اما فوراً به طرف حمام مي رويد و او را نيم ساعت منتظر مي گذاريد، چه احساسي به او دست مي دهد؟ پاسخ: احساس خواهد کرد که او را کنترل مي کنيد، قبلاً ديديم که چرا اين حالت مردها را نسبت به شما سرد مي کند و اين مورد نيز مستثني نيست.
3-باعث مي شود مرد احساس کند از روابط جنسي لذت نمي بريد. هنگامي که هرگز اجازه نمي دهيد شوهرتان خودانگيخته باشد، پس باعث مي شويد او فکر کند که از آن لذت نمي بريد و يا انگيزه و تمايلات جنسي چنداني نداريد، چرا که خويشتن داري مي کنيد و جسور نيستيد.بياد دارم مردي مي گفت: «همسرم تنها هنگامي مي تواند روابط جنسي داشته باشد که آن چه مي کند رابطه ي جنسي نباشد، بدين معني که حتماً مي بايست آن
را خيلي رمانتيک کند، يا آن را سانسور کند و يا کمال گرايي به خرج بدهد تا آن جا که ديگر هيچ گونه ميل جنسي برايم باقي نمي ماند.
چرا زن ها اين رفتار را مي کنند؟
ما زن ها مي ترسيم کنترل خود را به لحاظ جنسي از دست بدهيم. همان گونه که قبلاً نيز گفتم، زن ها دوست ندارند اعتراف کنند که برخي اوقات از شهوات خود لذت مي برند. اين موضوع باعث مي شود احساس خجالت يا شرمندگي کنند. به عبارت ديگر با نيازها و تمايلات جنسي خود راحت نيستند و از اين که از شوهر خود لذت ببرند، معذب مي شوند. به تعويق انداختن اين موضوع به زن ها وقت مي دهد، کنترل خود را مجدداً به دست گيرند.گرچه فرصت تجربه ي شور و حرارت واقعي و معقول را با شوهر خود از دست مي دهند. چنان چه از لحاظ احساسي و عاطفي همسرتان به شما توجه و رسيدگي چنداني نمي کند، خود انگيخته بودن با او در اين رابطه بسيار مشکل خواهد بود. اگر زن ها از لحاظ عاطفي و احساسي سيراب باشند، به پيش نوازش کمتري نياز داشته و تماس بيشتري با تمايلات خود خواهند داشت. چنان چه به مدت يک هفته از همسر خود و نوازش هاي او دور بوده باشيد، نمي توانيد به سرعت او تحريک شويد و آمادگي داشته باشيد. توقف طولاني در حمام، آرايش، تغيير دکوراسيون اتاق خواب، نورپردازي و ديگر فعاليت هاي غير خود انگيخته، مي تواند همگي، روش هايي باشند براي آماده سازي شما به لحاظ روحي.
سردکننده ي شماره ي 20: زن هايي که لباس زير کهنه و زشت مي پوشند.
«بدترين مورد اينه که همسرم لباس زيرهايي بپوشه که مادرم مي پوشيد. لباس زيرهاي کتاني شل و ول، گشاد و رنگ و ورو رفته. همين که چنين موردي ببينم، به کلي سرد مي شم.»
«هيچ چيز بدتر از اين نيست که همسرم لباس زيرهاي پاره يا سوراخ سوراخ پوشيده باشه. لباس زيرهاي کهنه و گشاد، هرگونه حرارتي را در من مي کشه.»
اين موارد را براي آخر نگه داشتم. چون تعداد زيادي از مردها، شکايت زير را از زنان داشتند، تصميم گرفتم که حتي آن ها را در ليستي جداگانه قرار بدهم:
•لباس زير هايي که مادرم مي پوشيد.
•لباس زير هايي گشاد، شل و ول و آويزان.
•لباس زير هايي که پر از قلاب و ميخ و سوزن هستند.
•لباس زير هايي که بيش از حد بزرگ، گشاد يا تنگ هستند.
آيا هرگز فکر مي کرديد مردها به چنين مواردي توجه داشته باشند؟ خوب مي بينيد که دارند! هنگامي که لباس زير ما مطابق سليقه ي آن ها نيست نسبت به ما سرد مي شوند.
چرا اين موارد مردها را سرد مي کند؟
براي يک مرد هرچه از مادرش را براي او تداعي کند، مانند: لباس زيرهاي سفيد رنگ، گشاد، خشک، سفت و از مد افتاده، به دلائل کاملاً واضحي براي او سرد کننده محسوب مي شوند. اين حالت همان عشق هاي ممنوع هميشگي و قديمي را براي او زنده مي کند (زناي با محارم و...)چرا که ضمير نا خودآگاه او مي گويد:چنان چه خيلي شبيه مادرم باشد، نمي توانم نسبت به او جاذبه ي جنسي داشته باشم. بهترين توضيح اين حالت توسط نويسنده اي چهل و يک ساله آمده است که:
«هنگامي که همسرم لباس زيرهاي زشت مي پوشد، سه احساس به من دست مي دهد:اول اين که حتماً احترام و اهميت زيادي براي خود قائل نيست که چنين لباس هاي کهنه و زشتي مي پوشد. دوم اين که حتماً احترام و اهميت زيادي نيز براي من قائل نيست که اجازه مي دهد. چنين لباس هايي را بر تن او ببينم. سوم اين که حتماً اهميت و احترام زيادي براي روابط جنسي قائل نيست که چنين لباس هايي را مي پوشد.»
چرا زن ها اين کار را مي کنند؟
خانم ها؟ چه بگويم؟ آيا به خاطر تنبلي ما زن ها است؟ يا به خاطر اين است که قيد روابط جنسي را براي هميشه زده ايم؟ يا اين که چنين لباس زيرهايي گران قيمت هستند؟ مسلماً اين طور نيست. پس دليل اين که چنين لباس زيرهاي کهنه و پاره اي مي پوشيم، چيست؟
راه حل:
لباس زيرهاي رنگ و رو رفته، پاره و کهنه تان را همين الان دور بريزيد. چندلباس زير نو و زيبا براي خودتان بخريد. لزوماً نمي بايست لباس زيرهاي آن چناني و بنددار و بي کي ني مانند را بپوشيد. لباس زيرهاي کتاني و شيک و خوش دوخت بسياري امروز در بازار موجود است. به علاوه چنان چه همسرتان نيز لباس زيرهاي کهنه و زشت مي پوشد که شما را نسبت به او سرد مي کند، او را وادار کنيد لباس زيرهاي کهنه اش را دور بياندازد.
چنان چه مجرد هستيد، باز هم نسبت به اين موضوع بي توجه نباشيد. از کجا مي دانيد تا يک ماه ديگر ازدواج نکرده و همسر ايده آل خود را نيافته باشيد؟ منظورم آن است که هميشه آماده ي آن باشيد. چرا که مسلماً هر آن چه را که خريداري مي کنيد چند ماه خواهيد پوشيد.
اميدوارم به همان اندازه که من از نوشتن اين مقاله لذت بردم، شما نيز از خواندن آن لذت برده باشيد. توصيه ام به شما اين است که از همسرتان بخواهيد، به اين ليست نگاهي بياندازد و نظر خود را اعلام کند. سپس ليستي جداگانه از سرد کننده هاي شخصي ترتيب دهيد و آن را به شوهرتان نشان دهيد. مطمئناً از ترتيب دادن اين ليست، لذت خواهيد برد و همسرتان نيز موارد زيادي را درباره ي شما خواهد آموخت؛ همان گونه که شما نيز راجع به مردان موارد زيادي آموختيد.
منبع:کتاب رازهايي درباره ي مردان